أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ها،' به 'هها،') |
||
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان =أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم | | عنوان =أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مقدسی، محمد بن احمد]] (نویسنده) | [[مقدسی، محمد بن احمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
ایران - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 | ایران - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 | جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
جغرافیای اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 | جغرافیای اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
کشورهای اسلامی - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 | کشورهای اسلامی - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
دار صادر | دار صادر | ||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | | مکان نشر =بیروت - لبنان | ||
| سال نشر = | | سال نشر = | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02204AUTOMATIONCODE | |||
| کد اتوماسیون = | |||
| چاپ =3 | | چاپ =3 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02204 | ||
| کتابخوان همراه نور =02204 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم'''، نام کتابى مشهور در جغرافيا، به زبان عربى تأليف [[شمسالدين ابوعبداللّه محمد بن احمد مقدسى]] (متوفای بعد از 381ق)، جغرافیدان مشهور فلسطینی | |||
مقدسى در یک جا به صراحت مىگوید كه در 375ق 40 ساله و در مركز فارس بوده، و تأليف کتاب را به پایان برده است. وى همچنين گوید كه دو سال بعد آن را در مكه به یک عالم اندلسى عرضه كرده است. اما با سورث بر پايۀ عبارتى از احسن التقاسيم چنين حدس مىزند كه این اثر در پایان دوران سعدالدوله پسر سيفالدوله حمدانى (متوفای 381 ق) تأليف شده است، زيرا در احسن التقاسيم از حكومت خاندان حمدانى بر شهر بدليس به صورت گذشته ياد مىشود. | |||
==ساختار== | |||
کتاب با یک پيش گفتار آغاز <ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=3&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص3]</ref>و متن اصلی در دو بخش تنظیم شده است. کل اقالیم این کتاب 14 تا است. در بخش نخست ۶ اقلیم عربی، و در بخش دوم ۸ اقلیم عجمی معرفی میشود. | |||
مقدسی در تألیف کتاب، در درجه اول به تجربیات خود و سوابق شاهدان عینی تکیه کرده است. همچنین منبع اطلاعاتی او از افراد مورد اعتماد و مطالب موجود در آرشیوها و کتابخانهها بوده. به همین دلیل، «احسن التقاسیم» منبع مهمی درباره وقایع تاریخی آن دوران است. اثر مقدسی حاوی اطلاعاتی در باره سبک زندگی، پوشش، آداب و رسوم، خرافات جوامع محلی است، برای مورخان دینی اطلاعات مربوط به عقاید و درگیریهای فرقهها، آن گونه که در این کتاب آمده، در هیچ منبع دیگری ذکر نشده است و از اهمیت بالایی برخوردار است. | |||
==ساختار | |||
کتاب | |||
در بخش نخست | |||
==گزارش محتوا== | |||
پيش گفتار<ref>ر.ک: همان</ref> كه بيش از یک هفتم کتاب را در بر دارد؛ شامل این مطالب است: روش تدوین کتاب، پيشگامان جغرافيا، بيان اصطلاحات، تاريخ تأليف، چند تذكر، فهرست محتویات، درياها و ترسگاههایش، رودخانهها<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>، شهرهاى هم نام، لهجهها، شيوۀ بيان مؤلف، ویژگىهاى هر سرزمین<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=32&viewType=html ر.ک: همان، ص32]</ref>، مذهبها و دستهبندى آنه<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=37&viewType=html ر.ک: همان، ص37]</ref>ا، راهها، گنبد و بارگاههاى افسانهاى، جدولى برای كارگزاران، اقليمها و نماى كشور اسلام. | |||
در بخش نخست 6 اقليم عربى، و در بخش دوم 8 اقليم عجمى معرفى مىشود. در بخش اول نصف جهان اسلام آن روز كه در بيرون جزيرةالعرب قرار داشت، عرب نامیده شده است و مردم 5 اقليم بين النهرين، اقور<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=136&viewType=html ر.ک: همان، ص136]</ref> (احتمالا تصحيف شدۀ اقور اثور)، شام<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=151&viewType=html ر.ک: همان، ص151]</ref>، مصر<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=193&viewType=html ر.ک: همان، ص193]</ref> و مغرب<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=215&viewType=html ر.ک: همان، ص215]</ref> (شمال افريقا كه به سبب هم نژاد بودن با تازيان توانسته بودند، این زبان را بياموزند)، عرب شمرده شدهاند. در بخش دوم، به معرفى 8 اقليم عجمى: خاوران، ديلم<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=353&viewType=html ر.ک: همان، ص353]</ref>، رحاب <ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=373&viewType=html ر.ک: همان، ص373]</ref>(ارمنستان، اران و گرجستان)، كوهستان<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=384&viewType=html ر.ک: همان، ص384]</ref> (آذربايجان و كردستان)، خوزستان<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=402&viewType=html ر.ک: همان، ص402]</ref>، فارس<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=420&viewType=html ر.ک: همان، ص 420]</ref>، کرمان<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=459&viewType=html ر.ک: همان، ص459]</ref> و سند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/2204?pageNumber=474&viewType=html ر.ک: همان، ص474]</ref> پرداخته است. مؤلف در آغاز این بخش، مردم آن را خوشبختتر، دانشمندتر و دين دارتر از ديگر مردمان دانسته است. این بخش کتاب با یک رسالۀ كوتاه در جغرافيا تأليف گواذ (قباد) پادشاه ساسانى آغاز مىشود. | |||
احسن التقاسيم؛ همانند صورة الأرض [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن حوقل]] و المسالك و الممالك [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]]، حاصل سالها سفر مؤلف، به كشورهاى اسلامى آن روزگار است. در حقيقت مؤلف به بخش مركزى جهان اسلام قناعت نكرده و به فلسطين و خراسان نيز سفر كرده است. مؤلف؛ فلسطين، شام، جزيرة العرب، عراق و ایران را درست مىشناسد و لیکن باختر جهان اسلام (مراكش و اسپانيا) را نديده است و در خاور نيز آگاهى درست او از حدود سند تجاوز نمىكند. | |||
مقدسى در سرآغاز کتاب، صفحهاى مسجع و پر تصنع ساخته و در آن از چگونگى سفرها و برخوردهاى خود با طبقات و قشرهاى گوناگون مردم برای به دست آوردن معلومات جغرافيايى سخن گفته است. | مقدسى در سرآغاز کتاب، صفحهاى مسجع و پر تصنع ساخته و در آن از چگونگى سفرها و برخوردهاى خود با طبقات و قشرهاى گوناگون مردم برای به دست آوردن معلومات جغرافيايى سخن گفته است. | ||
اين اثر تنها دربارۀ جغرافياى كشورهاى اسلامى است و مؤلف در توجيه این مطلب مىگوید: من بلاد كفر را معرفى نمىكنم، زيرا كه بدانها در نيامدهام، و حتى دربارۀ برخى از شهرها چون طرطوس مىگوید: چون اكنون به دست روم است، بدان نمىپردازم. او هدف از تأليف کتاب را نشان دادن سودمندى فراگیر دانش جغرافيا دانسته، و سعى در ابطال برخورد صرف با این علم؛ همچون یک وسيلۀ كار، راهنمايى برای راهداران يا وسيلۀ وقت گذرانى و يا حتى خواندن داستانهاى شگفتانگیز برای داستان سرايان كرده است. مىتوان ادعا كرد كه تعريف جغرافيا در این کتاب به تعريف امروزى آن نزدیک شده، و شامل جغرافياى طبيعى، اقتصادى، اجتماعى، انسان شناسى و اعتقادات است. | |||
اين اثر تنها دربارۀ جغرافياى كشورهاى اسلامى است و مؤلف در توجيه | موضوع بحث در کتاب، تحقيقاتى همه جانبه دربارۀ بخشهاى اسلامى ربع مسكون، بيان حرفههاى اقتصادى - بازرگانى و مذهبى مردمانى است كه در آن جا به سر مىبردند. روش مؤلف عينى و بر اساس مشاهده و بررسى کتابهاى کتابخانههاى رى، رامهرمز، شيراز، بصره و جز آن است. مؤلف مشخصات بخشها را از نظر نفوس، زبان، اختلافات جسمى و اعتقادات مذهبى، اختلاف وسايل تولید، سكهها، خوراك، آبيارى، كالاى وارداتى و صادراتى، راههاى ترسناك، منزلگاهها، فاصلۀ شهرها، همچنين زمین شناسى نواحى گوناگون، فقر و غناى سرزمینها و ديدنىها معين كرده است. مؤلف همچنين در بيان روش كار خود مىگوید: من دربارۀ هر اقليم اصطلاحهاى مردم آن جا را به كار خواهم برد و در جايى ديگر تأكيد مىكند كه از آنچه مردم برآنند، پيروى كرده است. گویا از همین روست كه در این کتاب سرزمین اثور (موصل باستانى) را به تلفظ محلى «اثور» با «فاى» 3 نقطه نوشته است، و پس از آن ناسخان آن را به صورت «قاف» به ما رساندهاند. از اصطلاحات رايج در این اثر، كلمۀ «جند» است كه به معناى ديه وابسته به یک شهر به كار رفته و گویا اصطلاحى محلى بوده، و مانند «اجنادين» از ريشۀ سريانى گرفته شده باشد. همچنين مؤلف در هر كجا كه نام مناسبى نمىيافته، خود نامگذارى مىكرده است، چنانكه منطقۀ ارمنستان، اران، گرجستان، آذربايجان و بخشى از كردستان را «رحاب» مىنامد. | ||
مؤلف در کتاب خود توجه ویژهاى به زبان مردم سرزمینهاى مورد نظر دارد، چنانكه آورده است: زبان مردم در این 8 اقليم عجمى است، برخى از آنها درى و برخى ديگر پيچيده است، همگى آنها فارسی نامیده مىشوند و اختلاف آنها آشكار است و من نمونۀ سخن هر قوم را خواهم آورد و دربارۀ مردم کرمان گوید: لهجۀ ايشان فهمیدنى و نزدیک به لهجۀ فارسی خراسان است. دربارۀ آذربايجان گوید: 70 زبان در آنجاست، و دربارۀ ارمنستان و اران گوید: مردم به ارمنى و ارانى سخن مىگویند، فارسی ايشان فهمیدنى و نزدیک به لهجۀ فارسی خراسان است. مردم پيرامون بصره همگى عجم هستند، زبان خوزستانيان رساترين زبان عجمان است و آن را با تازى مىآمیزند، در صحار (در جنوب عمان و خاور يمن) فارسیان در اكثريت هستند و در بازارها به فارسی سخن مىگویند. اكثريت مردم عدن و جده پارسى (ایرانى) هستند؛ اما زبان رايج عربى است. مؤلف همچنين از جشنهاى نوروزى مردم عدن و طبل زنى آنان سخن مىراند. همچنين در احسن التقاسيم از اماكن فرهنگى هر شهر نيز سخن به میان مىآيد و کتابخانۀ عضد الدوله و فهرستهایش در فارس و کتابخانههاى رى، بصره و رامهرمز معرفى شده است. در حقيقت این مطالب محقق را در بررسى چگونگى اضمحلال فرهنگى هر منطقه يارى مىرساند و از لا به لاى سطور آن مقاومت مردم در حفظ فرهنگ خود هویداست، چنانكه دربارۀ قاضى بغداد - با توجه به اينكه قاضيان نسبت به ديگر مردم به حكام عرب نزدیک ترند - مىگوید: از اينكه به عربى نادرست سخن مىگفت، شرمسار شدم. | |||
موضوع بحث در کتاب، تحقيقاتى همه جانبه دربارۀ بخشهاى اسلامى ربع مسكون، بيان حرفههاى اقتصادى - بازرگانى و مذهبى مردمانى است كه در آن جا به سر مىبردند. روش مؤلف عينى و بر اساس مشاهده و بررسى کتابهاى کتابخانههاى رى، رامهرمز، شيراز، بصره و جز آن است. مؤلف مشخصات بخشها را از نظر نفوس، زبان، اختلافات جسمى و اعتقادات مذهبى، اختلاف وسايل | احسن التقاسيم، به زبان عربى فصيح تأليف شده است، در عين حال مؤلف فارسی را نيز خوب فهمیده و از جملههاى فارسی به درستى استفاده كرده است. همچنين واژگان فارسی را در جملههاى عربى گنجانده است: «و لا ترى مثل آفروشتهم... و دوشابهم». | ||
خردگرايى در سراسر این کتاب آشكار است، هرچند كه به حد بى طرفى نمىرسد. داستان ابن مره كه در این کتاب آمده است، بویى از داستان برزویه طبيب در كليله و دمنۀ و [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] را دارد. مؤلف همنشينى با فقيهان و صوفيان و حتى آموختن از داستان سرايان را وظيفۀ جست و جوگرايانۀ خود مىشمارد. از تعبدو تعصب و از دشنام و دروغ پردازى دورى مىجوید. همچنين تمايل او به [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]]، كرامیان، شيعه و صوفيان نشان سعۀ صدر و جست و جوگرى او از حقايق فلسفى و مذهبى برای گزينش بهترهاست و همین امر او را به برداشتهاى عرفانى از اسلام كمك كرده است، چنانكه از كشاكش او در مسجد واسط آشكار مىشود كه وى از مبلغان و طرفداران راستين اسلام بوده است. | |||
مؤلف در کتاب خود توجه ویژهاى به زبان مردم | احسن التقاسيم آيينهاى است كه اوضاع جغرافياى طبيعى، سياسى، اقتصادى و اعتقادى در كشورهاى اسلامى را به خوبى مىنماياند. در این کتاب اشارههایى دربارۀ تاريخ خاندانهاى حكومتى آمده است: عباسيان، بویهيان و سامانيان. مؤلف همچنين به بررسى تعصبات مذهبى و میزان نفوذ مذاهب فقهى مىپردازد. برای نمونه دربارۀ نفوذ شیعیان و ديگر مذاهب چنين مىگوید: شیعیان در عمان، و كرامیان در بيتالمقدس آزاد بودند؛ اما معتزليان در عمان در نهان مىزيستند و این در اثر فشار قشريان سلفى بود، نه فشار اسماعيليان حاكم؛ زيرا در جاى جاى مصر فاطمى، معتزليان و مذهبهاى ديگر و حتى حنبلیان آوازهاى داشتند. | ||
مؤلف كه در میان مرزهاى دو قدرت بغداد و قاهره در آمد و شد بوده، گرايش فرهنگى و خردگرايى ملتها را نيز در شمار خواص جغرافيايى منطقه ياد مىكند و آنها را با یکديگر مىسنجد، تا آن جا كه دربارۀ مردم سوريه مىگوید: در خرد و دانش مانند ایرانیان نيستند، برخى مرتد شدهاند و برخى از ترس جزيه مسلمان ماندهاند. در این کتاب حتى به عادات ناپسندى كه بر خلاف آيين اسلام در برخى سرزمینها مرسوم گشته، اشاره شده است، از جمله پرورش دادن سگ در مصر، خوردن گوشت سگ و خريد و فروش آشكار آن و دو شوهر داشتن زن. | |||
احسن التقاسيم، به زبان عربى فصيح تأليف شده است، در عين حال مؤلف | |||
خردگرايى در سراسر | |||
احسن التقاسيم آيينهاى است كه اوضاع جغرافياى طبيعى، سياسى، اقتصادى و اعتقادى در كشورهاى اسلامى را به خوبى مىنماياند. در | |||
مؤلف كه در | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
احسن التقاسيم نخستين بار توسط اشپرنگر كشف، و نسخۀ خطى آن به اروپا برده شد. وى | احسن التقاسيم نخستين بار توسط اشپرنگر كشف، و نسخۀ خطى آن به اروپا برده شد. وى این کتاب را مهمترين کتاب جغرافيايى جهان معرفى مىكند؛ اما كرامرس با نظرى محتاطانهتر آن را اصيل ترين کتاب جغرافيا به زبان عربى شمرده است. مورخان، کتاب احسن التقاسيم را در حلقههاى تكاملى جغرافياى اسلامى پس از [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] و [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن حوقل]]، سومین حلقه از مكتب ابوزيد بلخى شمردهاند. نسخههاى اولیۀ احسن التقاسيم؛ همانند کتابهاى [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] و [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن حوقل]] نقشههایى در بر داشت و میلر خاورشناس، آن نقشهها را در کتاب «نقشههاى عربى» در اشتوتگارت در سالهاى 1926 - 1931م چاپ كرد. | ||
به گفتۀ كراچكوفسكى، مقدسى آنگاه كه احسن التقاسيم را نوشت، آن را در دو نسخه فراهم كرد. یکى از آنها همان است كه مقدسى در 375ق تأليف آن را به پایان برده، و دومى نسخهاى است كه در 378ق آن را كامل كرده و این همان است كه ياقوت حموى از آن سود جسته است. مؤلف نسخۀ اولى را به سامانيان و دومى را به فاطمیان پيشكش كرده است. | |||
به گفتۀ كراچكوفسكى، مقدسى آنگاه كه احسن التقاسيم را نوشت، آن را در دو نسخه فراهم كرد. | تمامى آگاهى ناشران این کتاب، بر اساس دو نسخۀ آن است كه در برلين و استانبول نگهدارى شده، و نسخههاى جديدتر، از روى آن نوشته شده است. به نظر مىرسد كه نسخۀ استانبول كهنتر از نسخۀ برلين است. نسخۀ برلين به مردى به نام ابوالحسن على بن حسن پيشكش شده است. در این نسخه از سامانيان به نیکى بيشترى ياد شده است. این پيشكش در نسخۀ استانبول ديده نمىشود. این نسخه به خامۀ نسخ حسن بن احمد بن محمود بن كمال در رجب 658ق در 232 برگ 15 سطرى است و فيلم آن در کتابخانۀ مركزى دانشگاه تهران محفوظ است. نام کتاب در این نسخه المسافات و الولايات ياد شده كه عنوان عمومى كتب جغرافى در آن روزگار است. باسورث به نقل از مجيرالدين عليمى (860-927 ق) در الانس الجليل بتاريخ القدس و الخليل مىگوید كه از کتاب مقدسى به صورت البديع في تفصيل مملكة الاسلام ياد كرده است؛ اما در نسخۀ ناقص چاپ این اثر (عمان، 1973 م) مطلب مورد نظر يافت نشد. دخویه نخستين بار این کتاب را در 1877م با تعليقات و پيش گفتارى كوتاه در «مجموعۀ جغرافياى عربى» به چاپ رساند. وى مجددا احسن التقاسيم را پس از بازنگرى ماركوارت و مقابله با نسخۀ استانبول در 1906م در ليدن منتشر ساخت. احسن التقاسيم، همچنين اولین بار توسط دو تن به نامهاى رنكينگ و آزو به انگليسى ترجمه و در كلكته (1897 - 1901م) به چاپ رسيد. همچنين بخشهایى از این کتاب توسط كرمر (1877م)، نالينو (1895م) و كراچكوفسكى (1937م) ترجمه شده است. | ||
==پانويس == | |||
تمامى آگاهى ناشران | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب | |||
# [https://www.cgie.org.ir/fa/article/238318/%D8%A7%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85-%D9%81%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A9%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%85 دائرةالمعارف بزرگ اسلامى ج 6.] | |||
. | |||
دائرةالمعارف بزرگ اسلامى ج 6. | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم (ترجمه)]] | [[أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم (ترجمه)]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:جغرافیا (عمومی)، اطلس، نقشه]] | [[رده:جغرافیا (عمومی)، اطلس، نقشه]] | ||
[[رده: تاریخ جغرافیا]] | [[رده: تاریخ جغرافیا]] | ||
[[رده:بهمن (1400)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۲
أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم | |
---|---|
پدیدآوران | مقدسی، محمد بن احمد (نویسنده) |
ناشر | دار صادر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
چاپ | 3 |
موضوع | ایران - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14
جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 جغرافیای اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 کشورهای اسلامی - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | G 93 /م7الف3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم، نام کتابى مشهور در جغرافيا، به زبان عربى تأليف شمسالدين ابوعبداللّه محمد بن احمد مقدسى (متوفای بعد از 381ق)، جغرافیدان مشهور فلسطینی مقدسى در یک جا به صراحت مىگوید كه در 375ق 40 ساله و در مركز فارس بوده، و تأليف کتاب را به پایان برده است. وى همچنين گوید كه دو سال بعد آن را در مكه به یک عالم اندلسى عرضه كرده است. اما با سورث بر پايۀ عبارتى از احسن التقاسيم چنين حدس مىزند كه این اثر در پایان دوران سعدالدوله پسر سيفالدوله حمدانى (متوفای 381 ق) تأليف شده است، زيرا در احسن التقاسيم از حكومت خاندان حمدانى بر شهر بدليس به صورت گذشته ياد مىشود.
ساختار
کتاب با یک پيش گفتار آغاز [۱]و متن اصلی در دو بخش تنظیم شده است. کل اقالیم این کتاب 14 تا است. در بخش نخست ۶ اقلیم عربی، و در بخش دوم ۸ اقلیم عجمی معرفی میشود. مقدسی در تألیف کتاب، در درجه اول به تجربیات خود و سوابق شاهدان عینی تکیه کرده است. همچنین منبع اطلاعاتی او از افراد مورد اعتماد و مطالب موجود در آرشیوها و کتابخانهها بوده. به همین دلیل، «احسن التقاسیم» منبع مهمی درباره وقایع تاریخی آن دوران است. اثر مقدسی حاوی اطلاعاتی در باره سبک زندگی، پوشش، آداب و رسوم، خرافات جوامع محلی است، برای مورخان دینی اطلاعات مربوط به عقاید و درگیریهای فرقهها، آن گونه که در این کتاب آمده، در هیچ منبع دیگری ذکر نشده است و از اهمیت بالایی برخوردار است.
گزارش محتوا
پيش گفتار[۲] كه بيش از یک هفتم کتاب را در بر دارد؛ شامل این مطالب است: روش تدوین کتاب، پيشگامان جغرافيا، بيان اصطلاحات، تاريخ تأليف، چند تذكر، فهرست محتویات، درياها و ترسگاههایش، رودخانهها[۳]، شهرهاى هم نام، لهجهها، شيوۀ بيان مؤلف، ویژگىهاى هر سرزمین[۴]، مذهبها و دستهبندى آنه[۵]ا، راهها، گنبد و بارگاههاى افسانهاى، جدولى برای كارگزاران، اقليمها و نماى كشور اسلام. در بخش نخست 6 اقليم عربى، و در بخش دوم 8 اقليم عجمى معرفى مىشود. در بخش اول نصف جهان اسلام آن روز كه در بيرون جزيرةالعرب قرار داشت، عرب نامیده شده است و مردم 5 اقليم بين النهرين، اقور[۶] (احتمالا تصحيف شدۀ اقور اثور)، شام[۷]، مصر[۸] و مغرب[۹] (شمال افريقا كه به سبب هم نژاد بودن با تازيان توانسته بودند، این زبان را بياموزند)، عرب شمرده شدهاند. در بخش دوم، به معرفى 8 اقليم عجمى: خاوران، ديلم[۱۰]، رحاب [۱۱](ارمنستان، اران و گرجستان)، كوهستان[۱۲] (آذربايجان و كردستان)، خوزستان[۱۳]، فارس[۱۴]، کرمان[۱۵] و سند[۱۶] پرداخته است. مؤلف در آغاز این بخش، مردم آن را خوشبختتر، دانشمندتر و دين دارتر از ديگر مردمان دانسته است. این بخش کتاب با یک رسالۀ كوتاه در جغرافيا تأليف گواذ (قباد) پادشاه ساسانى آغاز مىشود. احسن التقاسيم؛ همانند صورة الأرض ابن حوقل و المسالك و الممالك اصطخرى، حاصل سالها سفر مؤلف، به كشورهاى اسلامى آن روزگار است. در حقيقت مؤلف به بخش مركزى جهان اسلام قناعت نكرده و به فلسطين و خراسان نيز سفر كرده است. مؤلف؛ فلسطين، شام، جزيرة العرب، عراق و ایران را درست مىشناسد و لیکن باختر جهان اسلام (مراكش و اسپانيا) را نديده است و در خاور نيز آگاهى درست او از حدود سند تجاوز نمىكند. مقدسى در سرآغاز کتاب، صفحهاى مسجع و پر تصنع ساخته و در آن از چگونگى سفرها و برخوردهاى خود با طبقات و قشرهاى گوناگون مردم برای به دست آوردن معلومات جغرافيايى سخن گفته است. اين اثر تنها دربارۀ جغرافياى كشورهاى اسلامى است و مؤلف در توجيه این مطلب مىگوید: من بلاد كفر را معرفى نمىكنم، زيرا كه بدانها در نيامدهام، و حتى دربارۀ برخى از شهرها چون طرطوس مىگوید: چون اكنون به دست روم است، بدان نمىپردازم. او هدف از تأليف کتاب را نشان دادن سودمندى فراگیر دانش جغرافيا دانسته، و سعى در ابطال برخورد صرف با این علم؛ همچون یک وسيلۀ كار، راهنمايى برای راهداران يا وسيلۀ وقت گذرانى و يا حتى خواندن داستانهاى شگفتانگیز برای داستان سرايان كرده است. مىتوان ادعا كرد كه تعريف جغرافيا در این کتاب به تعريف امروزى آن نزدیک شده، و شامل جغرافياى طبيعى، اقتصادى، اجتماعى، انسان شناسى و اعتقادات است. موضوع بحث در کتاب، تحقيقاتى همه جانبه دربارۀ بخشهاى اسلامى ربع مسكون، بيان حرفههاى اقتصادى - بازرگانى و مذهبى مردمانى است كه در آن جا به سر مىبردند. روش مؤلف عينى و بر اساس مشاهده و بررسى کتابهاى کتابخانههاى رى، رامهرمز، شيراز، بصره و جز آن است. مؤلف مشخصات بخشها را از نظر نفوس، زبان، اختلافات جسمى و اعتقادات مذهبى، اختلاف وسايل تولید، سكهها، خوراك، آبيارى، كالاى وارداتى و صادراتى، راههاى ترسناك، منزلگاهها، فاصلۀ شهرها، همچنين زمین شناسى نواحى گوناگون، فقر و غناى سرزمینها و ديدنىها معين كرده است. مؤلف همچنين در بيان روش كار خود مىگوید: من دربارۀ هر اقليم اصطلاحهاى مردم آن جا را به كار خواهم برد و در جايى ديگر تأكيد مىكند كه از آنچه مردم برآنند، پيروى كرده است. گویا از همین روست كه در این کتاب سرزمین اثور (موصل باستانى) را به تلفظ محلى «اثور» با «فاى» 3 نقطه نوشته است، و پس از آن ناسخان آن را به صورت «قاف» به ما رساندهاند. از اصطلاحات رايج در این اثر، كلمۀ «جند» است كه به معناى ديه وابسته به یک شهر به كار رفته و گویا اصطلاحى محلى بوده، و مانند «اجنادين» از ريشۀ سريانى گرفته شده باشد. همچنين مؤلف در هر كجا كه نام مناسبى نمىيافته، خود نامگذارى مىكرده است، چنانكه منطقۀ ارمنستان، اران، گرجستان، آذربايجان و بخشى از كردستان را «رحاب» مىنامد. مؤلف در کتاب خود توجه ویژهاى به زبان مردم سرزمینهاى مورد نظر دارد، چنانكه آورده است: زبان مردم در این 8 اقليم عجمى است، برخى از آنها درى و برخى ديگر پيچيده است، همگى آنها فارسی نامیده مىشوند و اختلاف آنها آشكار است و من نمونۀ سخن هر قوم را خواهم آورد و دربارۀ مردم کرمان گوید: لهجۀ ايشان فهمیدنى و نزدیک به لهجۀ فارسی خراسان است. دربارۀ آذربايجان گوید: 70 زبان در آنجاست، و دربارۀ ارمنستان و اران گوید: مردم به ارمنى و ارانى سخن مىگویند، فارسی ايشان فهمیدنى و نزدیک به لهجۀ فارسی خراسان است. مردم پيرامون بصره همگى عجم هستند، زبان خوزستانيان رساترين زبان عجمان است و آن را با تازى مىآمیزند، در صحار (در جنوب عمان و خاور يمن) فارسیان در اكثريت هستند و در بازارها به فارسی سخن مىگویند. اكثريت مردم عدن و جده پارسى (ایرانى) هستند؛ اما زبان رايج عربى است. مؤلف همچنين از جشنهاى نوروزى مردم عدن و طبل زنى آنان سخن مىراند. همچنين در احسن التقاسيم از اماكن فرهنگى هر شهر نيز سخن به میان مىآيد و کتابخانۀ عضد الدوله و فهرستهایش در فارس و کتابخانههاى رى، بصره و رامهرمز معرفى شده است. در حقيقت این مطالب محقق را در بررسى چگونگى اضمحلال فرهنگى هر منطقه يارى مىرساند و از لا به لاى سطور آن مقاومت مردم در حفظ فرهنگ خود هویداست، چنانكه دربارۀ قاضى بغداد - با توجه به اينكه قاضيان نسبت به ديگر مردم به حكام عرب نزدیک ترند - مىگوید: از اينكه به عربى نادرست سخن مىگفت، شرمسار شدم. احسن التقاسيم، به زبان عربى فصيح تأليف شده است، در عين حال مؤلف فارسی را نيز خوب فهمیده و از جملههاى فارسی به درستى استفاده كرده است. همچنين واژگان فارسی را در جملههاى عربى گنجانده است: «و لا ترى مثل آفروشتهم... و دوشابهم». خردگرايى در سراسر این کتاب آشكار است، هرچند كه به حد بى طرفى نمىرسد. داستان ابن مره كه در این کتاب آمده است، بویى از داستان برزویه طبيب در كليله و دمنۀ و ابن مقفع را دارد. مؤلف همنشينى با فقيهان و صوفيان و حتى آموختن از داستان سرايان را وظيفۀ جست و جوگرايانۀ خود مىشمارد. از تعبدو تعصب و از دشنام و دروغ پردازى دورى مىجوید. همچنين تمايل او به ابوحنيفه، كرامیان، شيعه و صوفيان نشان سعۀ صدر و جست و جوگرى او از حقايق فلسفى و مذهبى برای گزينش بهترهاست و همین امر او را به برداشتهاى عرفانى از اسلام كمك كرده است، چنانكه از كشاكش او در مسجد واسط آشكار مىشود كه وى از مبلغان و طرفداران راستين اسلام بوده است. احسن التقاسيم آيينهاى است كه اوضاع جغرافياى طبيعى، سياسى، اقتصادى و اعتقادى در كشورهاى اسلامى را به خوبى مىنماياند. در این کتاب اشارههایى دربارۀ تاريخ خاندانهاى حكومتى آمده است: عباسيان، بویهيان و سامانيان. مؤلف همچنين به بررسى تعصبات مذهبى و میزان نفوذ مذاهب فقهى مىپردازد. برای نمونه دربارۀ نفوذ شیعیان و ديگر مذاهب چنين مىگوید: شیعیان در عمان، و كرامیان در بيتالمقدس آزاد بودند؛ اما معتزليان در عمان در نهان مىزيستند و این در اثر فشار قشريان سلفى بود، نه فشار اسماعيليان حاكم؛ زيرا در جاى جاى مصر فاطمى، معتزليان و مذهبهاى ديگر و حتى حنبلیان آوازهاى داشتند. مؤلف كه در میان مرزهاى دو قدرت بغداد و قاهره در آمد و شد بوده، گرايش فرهنگى و خردگرايى ملتها را نيز در شمار خواص جغرافيايى منطقه ياد مىكند و آنها را با یکديگر مىسنجد، تا آن جا كه دربارۀ مردم سوريه مىگوید: در خرد و دانش مانند ایرانیان نيستند، برخى مرتد شدهاند و برخى از ترس جزيه مسلمان ماندهاند. در این کتاب حتى به عادات ناپسندى كه بر خلاف آيين اسلام در برخى سرزمینها مرسوم گشته، اشاره شده است، از جمله پرورش دادن سگ در مصر، خوردن گوشت سگ و خريد و فروش آشكار آن و دو شوهر داشتن زن.
وضعیت کتاب
احسن التقاسيم نخستين بار توسط اشپرنگر كشف، و نسخۀ خطى آن به اروپا برده شد. وى این کتاب را مهمترين کتاب جغرافيايى جهان معرفى مىكند؛ اما كرامرس با نظرى محتاطانهتر آن را اصيل ترين کتاب جغرافيا به زبان عربى شمرده است. مورخان، کتاب احسن التقاسيم را در حلقههاى تكاملى جغرافياى اسلامى پس از اصطخرى و ابن حوقل، سومین حلقه از مكتب ابوزيد بلخى شمردهاند. نسخههاى اولیۀ احسن التقاسيم؛ همانند کتابهاى اصطخرى و ابن حوقل نقشههایى در بر داشت و میلر خاورشناس، آن نقشهها را در کتاب «نقشههاى عربى» در اشتوتگارت در سالهاى 1926 - 1931م چاپ كرد. به گفتۀ كراچكوفسكى، مقدسى آنگاه كه احسن التقاسيم را نوشت، آن را در دو نسخه فراهم كرد. یکى از آنها همان است كه مقدسى در 375ق تأليف آن را به پایان برده، و دومى نسخهاى است كه در 378ق آن را كامل كرده و این همان است كه ياقوت حموى از آن سود جسته است. مؤلف نسخۀ اولى را به سامانيان و دومى را به فاطمیان پيشكش كرده است. تمامى آگاهى ناشران این کتاب، بر اساس دو نسخۀ آن است كه در برلين و استانبول نگهدارى شده، و نسخههاى جديدتر، از روى آن نوشته شده است. به نظر مىرسد كه نسخۀ استانبول كهنتر از نسخۀ برلين است. نسخۀ برلين به مردى به نام ابوالحسن على بن حسن پيشكش شده است. در این نسخه از سامانيان به نیکى بيشترى ياد شده است. این پيشكش در نسخۀ استانبول ديده نمىشود. این نسخه به خامۀ نسخ حسن بن احمد بن محمود بن كمال در رجب 658ق در 232 برگ 15 سطرى است و فيلم آن در کتابخانۀ مركزى دانشگاه تهران محفوظ است. نام کتاب در این نسخه المسافات و الولايات ياد شده كه عنوان عمومى كتب جغرافى در آن روزگار است. باسورث به نقل از مجيرالدين عليمى (860-927 ق) در الانس الجليل بتاريخ القدس و الخليل مىگوید كه از کتاب مقدسى به صورت البديع في تفصيل مملكة الاسلام ياد كرده است؛ اما در نسخۀ ناقص چاپ این اثر (عمان، 1973 م) مطلب مورد نظر يافت نشد. دخویه نخستين بار این کتاب را در 1877م با تعليقات و پيش گفتارى كوتاه در «مجموعۀ جغرافياى عربى» به چاپ رساند. وى مجددا احسن التقاسيم را پس از بازنگرى ماركوارت و مقابله با نسخۀ استانبول در 1906م در ليدن منتشر ساخت. احسن التقاسيم، همچنين اولین بار توسط دو تن به نامهاى رنكينگ و آزو به انگليسى ترجمه و در كلكته (1897 - 1901م) به چاپ رسيد. همچنين بخشهایى از این کتاب توسط كرمر (1877م)، نالينو (1895م) و كراچكوفسكى (1937م) ترجمه شده است.
پانويس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامى ج 6.