حوی، سعید: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
|||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR03524.jpg|بندانگشتی|حوی، سعید]] | [[پرونده:NUR03524.jpg|بندانگشتی|حوی، سعید]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |حوی، سعید | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | سعيد بن محمد دیب حوّی | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |محمد ديب | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | ۲۷ سپتامبر ۱۹۳۵م | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |حماة سوریه | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" | ۹ مارس ۱۹۸۹، عمان، اردن | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |[[مصطفى صيرفى]] | ||
[[مصطفى سباعى]] | |||
[[محمد مبارک]] | |||
[[مصطفى زرقا]] | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[الأساس في التفسیر]] | ||
|-class= | |||
[[المستخلص في ترکيه الأنفس: نظرية متکاملة في تزکية النفوس]] | |||
[[مذکرات في منازل الصديقين و الربانيين من خلال النصوص و حکم ابن عطاء الله السکندري]] | |||
|- class="articleCode" | |||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE03524AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''سعيد حَوّى'''، مفسر قرآن و از رهبران اخوان المسلمين در سوريه، در 1314ش / 1935م در محله فقيرنشين عليليات در حماه متولد شد. مادرش را در خردسالى از دست داد و پدرش، محمد ديب، نيز به اتهام قتل متوارى و سپس زندانى شد. ازاينرو سعيد كودكى را تحت كفالت عمو و مادر بزرگش گذراند. مادربزرگ سعيد نخست او را نزد معلم قرآن و سپس به مدرسه ابتدايى فرستاد، ولى پدرش پس از آزادى از زندان، او را از رفتن به مدرسه بازداشت تا كمككارش باشد. پدرش عمدهفروش محصولات كشاورزى بود و از سعيد براى حساب و كتاب معاملات كمك مىگرفت و بدين ترتيب سعيد خواندن و نوشتن و رياضيات را فراگرفت. او در يازدهسالگى به مدرسه شبانه رفت و تحصيلات ابتدايى خود را كامل كرد. سعيد از كودكى شيفته مطالعه بود و همين امر او را در نگارش توانمند ساخت. در دبيرستان به همراه برخى از دوستانش به حفظ و تلاوت قرآن پرداخت، بهطورى كه در پايان دوره دبيرستان بيشتر قرآن را حفظ بود. | '''سعيد حَوّى''' (1314-1368ش)، مفسر قرآن و از رهبران اخوان المسلمين در سوريه، | ||
== ولادت == | |||
در 1314ش / 1935م در محله فقيرنشين عليليات در حماه متولد شد. مادرش را در خردسالى از دست داد و پدرش، محمد ديب، نيز به اتهام قتل متوارى و سپس زندانى شد. ازاينرو سعيد كودكى را تحت كفالت عمو و مادر بزرگش گذراند. | |||
== تحصیلات == | |||
مادربزرگ سعيد نخست او را نزد معلم قرآن و سپس به مدرسه ابتدايى فرستاد، ولى پدرش پس از آزادى از زندان، او را از رفتن به مدرسه بازداشت تا كمككارش باشد. پدرش عمدهفروش محصولات كشاورزى بود و از سعيد براى حساب و كتاب معاملات كمك مىگرفت و بدين ترتيب سعيد خواندن و نوشتن و رياضيات را فراگرفت. او در يازدهسالگى به مدرسه شبانه رفت و تحصيلات ابتدايى خود را كامل كرد. سعيد از كودكى شيفته مطالعه بود و همين امر او را در نگارش توانمند ساخت. در دبيرستان به همراه برخى از دوستانش به حفظ و تلاوت قرآن پرداخت، بهطورى كه در پايان دوره دبيرستان بيشتر قرآن را حفظ بود. | |||
محمد حامد (متوفى 1348ش / 1969)، شيخ صوفى طريقه نقشبندى، مفتى و | محمد حامد (متوفى 1348ش / 1969)، شيخ صوفى طريقه نقشبندى، مفتى و خطیب شهر حماه و از پايهگذاران اخوان المسلمين در اين شهر، معلمِ تعليمات اسلامى در دبيرستانِ سعيد بود. اين آشنايى به رابطه بيشتر و شركت وى در جلسات دينى شيخ در مسجد جامع سلطان انجاميد. شيخ حامد در تكوين ديدگاههاى دينى و اعتقادى سعيد بسيار نقش داشت؛ چنانكه وى در خاطرات خود از پيوند روحى عميقش با شيخ حامد و تأثير فراوان او خبر داده است. | ||
در 1331ش / 1952 به توصيه شيخ محمد حامد به اخوان المسلمين پيوست و تحت تعليم مصطفى | در 1331ش / 1952 به توصيه شيخ محمد حامد به اخوان المسلمين پيوست و تحت تعليم [[مصطفى صيرفى]]، از شخصيتهاى بارز اخوانى قرار گرفت. سعيد اين موضوع را تحولى بزرگ در زندگى خويش دانسته كه بُعد اجتماعى وجود او را پرورش داده است. او به سرعت از عضوى ساده در حزب، به مسئول شاخه دانشآموزى اخوان در حماه ارتقاى درجه يافت و در بسيارى از تظاهرات و اجتماعات آنان سخنرانى كرد. وى همچنين در آموزشهاى نظامى و تجمعات ساليانه اخوانيان در سوريه شركت جست. | ||
سعيد حوى در 1335ش / 1956م، به قصد يادگيرى فقه اسلامى، به دانشكده الهيات دانشگاه دمشق رفت و در كلاس درس استادانى چون مصطفى | سعيد حوى در 1335ش / 1956م، به قصد يادگيرى فقه اسلامى، به دانشكده الهيات دانشگاه دمشق رفت و در كلاس درس استادانى چون [[مصطفى سباعى]]، [[محمد مبارک]]، [[مصطفى زرقا]] و معروف دواليبى حضور يافت. وى در همان سال موفق به حفظ كل قرآن نيز شد. او در اين دوران به فعالیتهای سياسى خويش ادامه داد و مسئول گروه اخوان در دانشكده شد؛ هرچند در سال دوم تحصيلات دانشگاهىاش، اخوان المسلمين به سبب وحدت سياسى سوريه و مصر منحل شد. | ||
سعيد تحت تأثير شيخ حامد به تصوف نيز متمايل شد و به تشويق او نزد شيوخ تصوف سوريه از جمله محمد هاشمى، | سعيد تحت تأثير شيخ حامد به تصوف نيز متمايل شد و به تشويق او نزد شيوخ تصوف سوريه از جمله محمد هاشمى، ابراهیم غلايينى، رمضان بوطى و محمدعلى مراد تلمذ و از آنها اجازه اخذ كرد. او همچنين قرآن را نزد علوانى، شيخ قرّاء دمشق و فقه را از عبدالوهاب دبس وزيت فراگرفت و از دانش عبدالكريم رفاعى، از بزرگان نهضت اصلاح در قرن چهاردهم، بسيار بهره برد. رفاعى، مروج انديشه تبديل مساجد به مدرسه بود و خود نيز مدير مدرسهاى بود كه در مسجد زيد بن ثابت تأسيس كرده بود. سعيد به تبعيت از وى، يك گروه صوفى با نام فقرا تأسيس كرد كه هريك از اعضاى اين گروه به فعاليت آموزشى در يكى از مساجد حماه پرداختند. | ||
حوى در 1340ش / 1961م، از دانشگاه فارغالتحصيل شد و مدتى معلم تعليم و تربيت اسلامى بود. در همان زمان به ايراد خطبه در نماز جمعه و برگزارى مجلس درس در مساجد نيز مىپرداخت. در 1342ش / 1963م، به خدمت سربازى رفت. در همان سال حزب بعث در سوريه قدرت را به دست گرفت. حوى پس از اتمام دوره سربازى به حماه بازگشت و اندكى بعد در قيام مسلحانه مردم حماه بر ضد حزب حاكم كه سكولار و بىتوجه به شعائر دينى بود، شركت جست. وى در ساماندهى نيروها سهمى جدّى داشت، هرچند با درگيرى مسلحانه مخالف بود. اين درگيرى 29 روز طول كشيد و حكومت نام حوى را نيز در زمره متهمان اعلام كرد؛ ازاينرو وى به همراه برخى از سران اخوان كه در قيام شركت داشتند، به عراق و پس از چهل روز به اردن گريختند و سرانجام با اعلام عفو عمومى حكومت، به حماه بازگشتند. | حوى در 1340ش / 1961م، از دانشگاه فارغالتحصيل شد و مدتى معلم تعليم و تربيت اسلامى بود. در همان زمان به ايراد خطبه در نماز جمعه و برگزارى مجلس درس در مساجد نيز مىپرداخت. در 1342ش / 1963م، به خدمت سربازى رفت. در همان سال حزب بعث در سوريه قدرت را به دست گرفت. حوى پس از اتمام دوره سربازى به حماه بازگشت و اندكى بعد در قيام مسلحانه مردم حماه بر ضد حزب حاكم كه سكولار و بىتوجه به شعائر دينى بود، شركت جست. وى در ساماندهى نيروها سهمى جدّى داشت، هرچند با درگيرى مسلحانه مخالف بود. اين درگيرى 29 روز طول كشيد و حكومت نام حوى را نيز در زمره متهمان اعلام كرد؛ ازاينرو وى به همراه برخى از سران اخوان كه در قيام شركت داشتند، به عراق و پس از چهل روز به اردن گريختند و سرانجام با اعلام عفو عمومى حكومت، به حماه بازگشتند. | ||
خط ۴۵: | خط ۶۱: | ||
در پى تبعيد عبدالكريم عثمان، رهبر اخوان حماه به عربستان، حوى در سىسالگى به نيابت رهبرى اخوان منصوب شد، اما با ايجاد محدوديتهاى حكومتى، او نيز ناگزير به عربستان سعودى مهاجرت كرد. پس از سفر وى، حكومت همه رهبران و سران اخوان را در سوريه زندانى كرد. وى پنج سال (1350 - 1345ش / 1971 - 1966م)، در عربستان به تدريس ادبيات عرب و حديث و اصول فقه در مؤسسات علمى و نيز مدارس پرداخت و در همين سالها مجموعه سه جلدى اصول خويش (اللّه، الرسول و الإسلام) را تأليف و منتشر كرد. همچنين كتاب «جند اللّه ثقافة و أخلاقاً» را نگاشت كه در 1350ش / 1971 منتشر شد. انتشار اين آثار در 1348ش / 1969 و پس از آن، او را بهعنوان متفكرى مهم معرفى كرد. در 1350ش / 1971 با روى كارآمدن حافظ اسد اجازه يافت به سوريه بازگردد. | در پى تبعيد عبدالكريم عثمان، رهبر اخوان حماه به عربستان، حوى در سىسالگى به نيابت رهبرى اخوان منصوب شد، اما با ايجاد محدوديتهاى حكومتى، او نيز ناگزير به عربستان سعودى مهاجرت كرد. پس از سفر وى، حكومت همه رهبران و سران اخوان را در سوريه زندانى كرد. وى پنج سال (1350 - 1345ش / 1971 - 1966م)، در عربستان به تدريس ادبيات عرب و حديث و اصول فقه در مؤسسات علمى و نيز مدارس پرداخت و در همين سالها مجموعه سه جلدى اصول خويش (اللّه، الرسول و الإسلام) را تأليف و منتشر كرد. همچنين كتاب «جند اللّه ثقافة و أخلاقاً» را نگاشت كه در 1350ش / 1971 منتشر شد. انتشار اين آثار در 1348ش / 1969 و پس از آن، او را بهعنوان متفكرى مهم معرفى كرد. در 1350ش / 1971 با روى كارآمدن حافظ اسد اجازه يافت به سوريه بازگردد. | ||
== وفات == | |||
سالهاى پايانى حيات حوى با درد و بيمارى توأم بود و وى سرانجام در 1368ش / 1989 در 54 سالگى در عمان درگذشت. | سالهاى پايانى حيات حوى با درد و بيمارى توأم بود و وى سرانجام در 1368ش / 1989 در 54 سالگى در عمان درگذشت. | ||
== آثار== | == آثار== | ||
برخى از آثار حوى عبارتند از: | برخى از آثار حوى عبارتند از: | ||
{{ستون-شروع|2}} | |||
#الأساس في التفسير؛ | #الأساس في التفسير؛ | ||
#الأساس في السنة و فِقْهِها؛ | #الأساس في السنة و فِقْهِها؛ | ||
خط ۵۹: | خط ۷۶: | ||
#فصول في الإمْرة و الأمير؛ | #فصول في الإمْرة و الأمير؛ | ||
#في آفاق التعاليم؛ | #في آفاق التعاليم؛ | ||
#رسائل كَي لا نَمْضِي بعيداً عن احتياجات العصر. | #رسائل كَي لا نَمْضِي بعيداً عن احتياجات العصر.<ref>[https://rch.ac.ir/article/Details/8214?%D8%AD%D9%88%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF آقایی، سیدعلی، ج14، ص461]</ref>. | ||
{{پایان}} | |||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
[https://rch.ac.ir/article/Details/8214?%D8%AD%D9%88%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بدیعالزمان همدانی»، ج14، ص461] | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[الأساس في التفسیر]] | [[الأساس في التفسیر]] | ||
خط ۷۳: | خط ۹۷: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:قرآنپژوهان]] | |||
[[رده:مفسران سنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۰۲
نام | حوی، سعید |
---|---|
نامهای دیگر | سعيد بن محمد دیب حوّی |
نام پدر | محمد ديب |
متولد | ۲۷ سپتامبر ۱۹۳۵م |
محل تولد | حماة سوریه |
رحلت | ۹ مارس ۱۹۸۹، عمان، اردن |
اساتید | مصطفى صيرفى |
برخی آثار | الأساس في التفسیر
المستخلص في ترکيه الأنفس: نظرية متکاملة في تزکية النفوس مذکرات في منازل الصديقين و الربانيين من خلال النصوص و حکم ابن عطاء الله السکندري |
کد مؤلف | AUTHORCODE03524AUTHORCODE |
سعيد حَوّى (1314-1368ش)، مفسر قرآن و از رهبران اخوان المسلمين در سوريه،
ولادت
در 1314ش / 1935م در محله فقيرنشين عليليات در حماه متولد شد. مادرش را در خردسالى از دست داد و پدرش، محمد ديب، نيز به اتهام قتل متوارى و سپس زندانى شد. ازاينرو سعيد كودكى را تحت كفالت عمو و مادر بزرگش گذراند.
تحصیلات
مادربزرگ سعيد نخست او را نزد معلم قرآن و سپس به مدرسه ابتدايى فرستاد، ولى پدرش پس از آزادى از زندان، او را از رفتن به مدرسه بازداشت تا كمككارش باشد. پدرش عمدهفروش محصولات كشاورزى بود و از سعيد براى حساب و كتاب معاملات كمك مىگرفت و بدين ترتيب سعيد خواندن و نوشتن و رياضيات را فراگرفت. او در يازدهسالگى به مدرسه شبانه رفت و تحصيلات ابتدايى خود را كامل كرد. سعيد از كودكى شيفته مطالعه بود و همين امر او را در نگارش توانمند ساخت. در دبيرستان به همراه برخى از دوستانش به حفظ و تلاوت قرآن پرداخت، بهطورى كه در پايان دوره دبيرستان بيشتر قرآن را حفظ بود.
محمد حامد (متوفى 1348ش / 1969)، شيخ صوفى طريقه نقشبندى، مفتى و خطیب شهر حماه و از پايهگذاران اخوان المسلمين در اين شهر، معلمِ تعليمات اسلامى در دبيرستانِ سعيد بود. اين آشنايى به رابطه بيشتر و شركت وى در جلسات دينى شيخ در مسجد جامع سلطان انجاميد. شيخ حامد در تكوين ديدگاههاى دينى و اعتقادى سعيد بسيار نقش داشت؛ چنانكه وى در خاطرات خود از پيوند روحى عميقش با شيخ حامد و تأثير فراوان او خبر داده است.
در 1331ش / 1952 به توصيه شيخ محمد حامد به اخوان المسلمين پيوست و تحت تعليم مصطفى صيرفى، از شخصيتهاى بارز اخوانى قرار گرفت. سعيد اين موضوع را تحولى بزرگ در زندگى خويش دانسته كه بُعد اجتماعى وجود او را پرورش داده است. او به سرعت از عضوى ساده در حزب، به مسئول شاخه دانشآموزى اخوان در حماه ارتقاى درجه يافت و در بسيارى از تظاهرات و اجتماعات آنان سخنرانى كرد. وى همچنين در آموزشهاى نظامى و تجمعات ساليانه اخوانيان در سوريه شركت جست.
سعيد حوى در 1335ش / 1956م، به قصد يادگيرى فقه اسلامى، به دانشكده الهيات دانشگاه دمشق رفت و در كلاس درس استادانى چون مصطفى سباعى، محمد مبارک، مصطفى زرقا و معروف دواليبى حضور يافت. وى در همان سال موفق به حفظ كل قرآن نيز شد. او در اين دوران به فعالیتهای سياسى خويش ادامه داد و مسئول گروه اخوان در دانشكده شد؛ هرچند در سال دوم تحصيلات دانشگاهىاش، اخوان المسلمين به سبب وحدت سياسى سوريه و مصر منحل شد.
سعيد تحت تأثير شيخ حامد به تصوف نيز متمايل شد و به تشويق او نزد شيوخ تصوف سوريه از جمله محمد هاشمى، ابراهیم غلايينى، رمضان بوطى و محمدعلى مراد تلمذ و از آنها اجازه اخذ كرد. او همچنين قرآن را نزد علوانى، شيخ قرّاء دمشق و فقه را از عبدالوهاب دبس وزيت فراگرفت و از دانش عبدالكريم رفاعى، از بزرگان نهضت اصلاح در قرن چهاردهم، بسيار بهره برد. رفاعى، مروج انديشه تبديل مساجد به مدرسه بود و خود نيز مدير مدرسهاى بود كه در مسجد زيد بن ثابت تأسيس كرده بود. سعيد به تبعيت از وى، يك گروه صوفى با نام فقرا تأسيس كرد كه هريك از اعضاى اين گروه به فعاليت آموزشى در يكى از مساجد حماه پرداختند.
حوى در 1340ش / 1961م، از دانشگاه فارغالتحصيل شد و مدتى معلم تعليم و تربيت اسلامى بود. در همان زمان به ايراد خطبه در نماز جمعه و برگزارى مجلس درس در مساجد نيز مىپرداخت. در 1342ش / 1963م، به خدمت سربازى رفت. در همان سال حزب بعث در سوريه قدرت را به دست گرفت. حوى پس از اتمام دوره سربازى به حماه بازگشت و اندكى بعد در قيام مسلحانه مردم حماه بر ضد حزب حاكم كه سكولار و بىتوجه به شعائر دينى بود، شركت جست. وى در ساماندهى نيروها سهمى جدّى داشت، هرچند با درگيرى مسلحانه مخالف بود. اين درگيرى 29 روز طول كشيد و حكومت نام حوى را نيز در زمره متهمان اعلام كرد؛ ازاينرو وى به همراه برخى از سران اخوان كه در قيام شركت داشتند، به عراق و پس از چهل روز به اردن گريختند و سرانجام با اعلام عفو عمومى حكومت، به حماه بازگشتند.
در پى تبعيد عبدالكريم عثمان، رهبر اخوان حماه به عربستان، حوى در سىسالگى به نيابت رهبرى اخوان منصوب شد، اما با ايجاد محدوديتهاى حكومتى، او نيز ناگزير به عربستان سعودى مهاجرت كرد. پس از سفر وى، حكومت همه رهبران و سران اخوان را در سوريه زندانى كرد. وى پنج سال (1350 - 1345ش / 1971 - 1966م)، در عربستان به تدريس ادبيات عرب و حديث و اصول فقه در مؤسسات علمى و نيز مدارس پرداخت و در همين سالها مجموعه سه جلدى اصول خويش (اللّه، الرسول و الإسلام) را تأليف و منتشر كرد. همچنين كتاب «جند اللّه ثقافة و أخلاقاً» را نگاشت كه در 1350ش / 1971 منتشر شد. انتشار اين آثار در 1348ش / 1969 و پس از آن، او را بهعنوان متفكرى مهم معرفى كرد. در 1350ش / 1971 با روى كارآمدن حافظ اسد اجازه يافت به سوريه بازگردد.
وفات
سالهاى پايانى حيات حوى با درد و بيمارى توأم بود و وى سرانجام در 1368ش / 1989 در 54 سالگى در عمان درگذشت.
آثار
برخى از آثار حوى عبارتند از:
- الأساس في التفسير؛
- الأساس في السنة و فِقْهِها؛
- أساس في قواعد المعرفة و ضوابط الفهم للنصوص؛
- مذكَّرات في منازل الصديقين و الربانيين؛
- دروس في العمل الإسلامي؛
- فصول في الإمْرة و الأمير؛
- في آفاق التعاليم؛
- رسائل كَي لا نَمْضِي بعيداً عن احتياجات العصر.[۱].
پانویس
منابع مقاله
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بدیعالزمان همدانی»، ج14، ص461