نظرات في الإعداد الروحي: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ') |
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
[[مؤسسة العارف للمطبوعات]] (محقق) | [[مؤسسة العارف للمطبوعات]] (محقق) | ||
[[معن، حسین]] ( | [[معن، حسین]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 225 /م6ن6 | | کد کنگره =BP 225 /م6ن6 | ||
| خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
ایمان (اسلام) | ایمان (اسلام) | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
مؤسسة العارف للمطبوعات | |||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | | مکان نشر =بیروت - لبنان | ||
| سال نشر = 1412 ق یا 1992 م | | سال نشر = 1412 ق یا 1992 م | ||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16912 | |||
| کتابخوان همراه نور =16912 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
كتاب با سه مقدمه از ناشر، شيخ [[آصفی، محمدمهدی|محمدمهدى آصفى]] و حاج عبدالصاحب دخيل آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظيم شده است. | كتاب با سه مقدمه از ناشر، شيخ [[آصفی، محمدمهدی|محمدمهدى آصفى]] و حاج عبدالصاحب دخيل آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظيم شده است. | ||
نویسنده در ابتدا، به تعريف شخصيت انسان پرداخته و ضمن اشاره به توجه ويژه اسلام به بعد معنوى آن، به بحث از آگاهى وجودى انسان و چشمانداز فكرى او پرداخته و در نهايت، به محبت درونى انسان به خداوند اشاره كرده است. در پايان نيز پس از تعريف عبوديت و راههاى آن، تربيت معنوى و روشهاى آن از منظر اسلام، مورد مطالعه قرار گرفته است. | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه ناشر، به اهميت مسئله آمادهسازى معنوى در زندگى انسان، اشاره شده است<ref>مقدمه ناشر، ص6</ref> | در مقدمه ناشر، به اهميت مسئله آمادهسازى معنوى در زندگى انسان، اشاره شده است<ref>مقدمه ناشر، ص6</ref> | ||
در مقدمه شيخ [[آصفی، محمدمهدی|محمدمهدى آصفى]]، مطالبى پيرامون كتاب و | در مقدمه شيخ [[آصفی، محمدمهدی|محمدمهدى آصفى]]، مطالبى پيرامون كتاب و نویسنده آن، بيان شده است<ref>مقدمه آصفى، ص7</ref> | ||
عبدالصاحب دخيل در مقدمه خويش با عنوان «سخنى كه از آن گريزى نيست»، بحثى مفصل و زيبا را درباره «پديده روحانیت» (مقصود از روحانیت، معناى فعلى و اصطلاحى آن كه نام صنفى خاص واقع شده، نيست، بلكه مراد اعتقاد به نيرويى ماوراء طبيعى است كه قدرت تصرف در عالم ماده را داراست) و تاريخ پيدايش آن و افراط و تفريطهايى كه در آن وجود دارد و طوايف مختلف و متعدد روحانیون و وجه مشتركى كه مىتوان با تكيه بر آن، همه آنها را يك گروه بشمار آورد و... مطرح كرده است<ref>مقدمه عبدالصاحب دخيل، ص23-33</ref> | عبدالصاحب دخيل در مقدمه خويش با عنوان «سخنى كه از آن گريزى نيست»، بحثى مفصل و زيبا را درباره «پديده روحانیت» (مقصود از روحانیت، معناى فعلى و اصطلاحى آن كه نام صنفى خاص واقع شده، نيست، بلكه مراد اعتقاد به نيرويى ماوراء طبيعى است كه قدرت تصرف در عالم ماده را داراست) و تاريخ پيدايش آن و افراط و تفريطهايى كه در آن وجود دارد و طوايف مختلف و متعدد روحانیون و وجه مشتركى كه مىتوان با تكيه بر آن، همه آنها را يك گروه بشمار آورد و... مطرح كرده است<ref>مقدمه عبدالصاحب دخيل، ص23-33</ref> | ||
در فصل اول، جنبه معنوى انسان، توضيح داده شده است. | در فصل اول، جنبه معنوى انسان، توضيح داده شده است. نویسنده در ابتداى اين فصل، متذكر گرديده كه مقصود وى از جنبه معنوى در شخصيت انسان مسلمان، كثرت نماز، روزه، تعبدو... نيست، گرچه به نظر وى، كثرت تعبد، وسيلهاى است كه در تكامل اين جنبه، نقش بسزايى دارد و همچنين مقصود حسن تعامل و خوشرفتارى با مردم و برخوردارى از اخلاق پسنديده و نيكو مانند: شجاعت، عفت، بخشش، حكمت، احسان و... نيست، بلكه منظور وى، اتصال داخلى و قلبى مؤمن، با خداوند و علقه نفسى و عاطفى به او بهوسيله ايمان، حب و اخلاص و آنچه هممعنا با اين سه واژه از قبيل خوف، رجاء، تواضع و... مىباشد، است<ref>متن كتاب، ص40-42</ref> | ||
در اين فصل، نقش تربيت روحى از ديدگاه اسلام و اهميت و جايگاه آن، در سه قسمت زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: جهتگيرى صوفيانه، جهتگيرىهاى سياسى و فكرى و جهتگيرى متكامل و صحيح اسلامى<ref>همان، ص42</ref> | در اين فصل، نقش تربيت روحى از ديدگاه اسلام و اهميت و جايگاه آن، در سه قسمت زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: جهتگيرى صوفيانه، جهتگيرىهاى سياسى و فكرى و جهتگيرى متكامل و صحيح اسلامى<ref>همان، ص42</ref> | ||
نویسنده، معتقد است جهتگيرى تربيتى متكامل اسلامى، مبتنى بر علاقه قلبى و درونى به خداوند از حيث حب، ايمان، اخلاق، خوف، رجاء، زهد و... و بهوسيله راهها و روشهاى معهود و مذكور در شريعت مبين، مانند نماز، روزه، ذكر، مخالفت با هواى نفس و ساير عبادات مىباشد<ref>همان، ص53</ref> | |||
در فصل دوم، مطالبى پيرامون آگاهى وجودى انسان و چشمانداز فكرى او، بيان گرديده است. | در فصل دوم، مطالبى پيرامون آگاهى وجودى انسان و چشمانداز فكرى او، بيان گرديده است. نویسنده در ابتدا به تعريف فكر پرداخته، سپس آگاهى فكرى و فهم را توضيح داده است. وى در اين فصل، به توضيح مراحل اعتقاد پرداخته است كه عبارتند از: اسلام (اقرار و فهم و شهادت به يگانگى خداوند و رسالت حضرت محمد(ص) از جانب او)، ايمان (تصديق قلبى به حقايق والاى دينى) و يقين (كه والاترين و برترين مراحل اعتقادى است كه همان مرحله احساس و كشف الغطاء مىباشد)<ref>همان، ص89</ref> | ||
نویسنده در فصل سوم، به بحث پيرامون محبت درونى انسان به خداوند و وجدان اسلامى، به معناى وسيع آن كه شامل عواطفى همچون حب و بغض و انفعالاتى نظير خوف، رجاء، غضب و فرح مىشود، پرداخته است<ref>همان، ص135</ref> | |||
نویسنده بر اين باور است كه هدف اسلام، تنها مجموعهاى از تصرفات، مواقف و حركاتى كه انسان انجام مىدهد نيست، بلكه هدف آن، ساختن انسان كامل و صالحى است كه داراى فكر، روح و وجدان است. به نظر وى، اسلام به شخصيت انسان و ابعاد مختلف آن، توجه ويژهاى نموده است<ref>همان، ص137</ref> | |||
در فصل چهارم، عبوديت، اراده راسخ و كوبنده و عمل خالص، معنا شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: بيان شخصيت اسلامى، | در فصل چهارم، عبوديت، اراده راسخ و كوبنده و عمل خالص، معنا شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: بيان شخصيت اسلامى، کیفیت تحقق حاكميت عامه براى اراده ربانى، التزام عملى به راه اسلام در زندگى، استقامت و تفكر، صبر در هنگام بلا، صبر در مقابل هواهاى نفسانى، اخلاص، سختى اخلاص واقعى براى خداوند، شمول عبادت و وسعت اخلاص، توكل و معناى صحيح آن و..<ref>همان، ص189-243</ref> | ||
در آخرين فصل، از تربيت معنوى و روشهاى آن، سخن به ميان آمده است. | در آخرين فصل، از تربيت معنوى و روشهاى آن، سخن به ميان آمده است. نویسنده ضمن توضيح شروط تربيت صحيح، به وسايل آن در اسلام اشاره كرده و آنها را توضيح داده است كه عبارتند از: شبزندهدارى، ذكر فراوان خداوند، تلاوت قرآن كريم و تدبر در آن، قرار گرفتن در مكانهايى كه جو و فضايى معنوى بر آنها حاكم است، فرهنگ ايمانى، مخالفت با هواهاى نفسانى (از جمله كمك گرفتن از روزه)، محاسبه نفس و اعتكاف<ref>همان، ص249-282</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
| خط ۶۷: | خط ۶۶: | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۶
نظرات في الإعداد الروحي، اثر شهيد شيخ حسين معن، با تحقيق مؤسسة العارف للمطبوعات، كتابى است پيرامون تربيت اسلامى و راههاى آن كه به زبان عربى نوشته شده است.
| نظرات في الأعداد الروحي | |
|---|---|
| پدیدآوران | مؤسسة العارف للمطبوعات (محقق) معن، حسین (نویسنده) |
| ناشر | مؤسسة العارف للمطبوعات |
| مکان نشر | بیروت - لبنان |
| سال نشر | 1412 ق یا 1992 م |
| چاپ | 2 |
| موضوع | اخلاق اسلامی ایمان (اسلام) |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | BP 225 /م6ن6 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب با سه مقدمه از ناشر، شيخ محمدمهدى آصفى و حاج عبدالصاحب دخيل آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظيم شده است.
نویسنده در ابتدا، به تعريف شخصيت انسان پرداخته و ضمن اشاره به توجه ويژه اسلام به بعد معنوى آن، به بحث از آگاهى وجودى انسان و چشمانداز فكرى او پرداخته و در نهايت، به محبت درونى انسان به خداوند اشاره كرده است. در پايان نيز پس از تعريف عبوديت و راههاى آن، تربيت معنوى و روشهاى آن از منظر اسلام، مورد مطالعه قرار گرفته است.
گزارش محتوا
در مقدمه ناشر، به اهميت مسئله آمادهسازى معنوى در زندگى انسان، اشاره شده است[۱]
در مقدمه شيخ محمدمهدى آصفى، مطالبى پيرامون كتاب و نویسنده آن، بيان شده است[۲]
عبدالصاحب دخيل در مقدمه خويش با عنوان «سخنى كه از آن گريزى نيست»، بحثى مفصل و زيبا را درباره «پديده روحانیت» (مقصود از روحانیت، معناى فعلى و اصطلاحى آن كه نام صنفى خاص واقع شده، نيست، بلكه مراد اعتقاد به نيرويى ماوراء طبيعى است كه قدرت تصرف در عالم ماده را داراست) و تاريخ پيدايش آن و افراط و تفريطهايى كه در آن وجود دارد و طوايف مختلف و متعدد روحانیون و وجه مشتركى كه مىتوان با تكيه بر آن، همه آنها را يك گروه بشمار آورد و... مطرح كرده است[۳]
در فصل اول، جنبه معنوى انسان، توضيح داده شده است. نویسنده در ابتداى اين فصل، متذكر گرديده كه مقصود وى از جنبه معنوى در شخصيت انسان مسلمان، كثرت نماز، روزه، تعبدو... نيست، گرچه به نظر وى، كثرت تعبد، وسيلهاى است كه در تكامل اين جنبه، نقش بسزايى دارد و همچنين مقصود حسن تعامل و خوشرفتارى با مردم و برخوردارى از اخلاق پسنديده و نيكو مانند: شجاعت، عفت، بخشش، حكمت، احسان و... نيست، بلكه منظور وى، اتصال داخلى و قلبى مؤمن، با خداوند و علقه نفسى و عاطفى به او بهوسيله ايمان، حب و اخلاص و آنچه هممعنا با اين سه واژه از قبيل خوف، رجاء، تواضع و... مىباشد، است[۴]
در اين فصل، نقش تربيت روحى از ديدگاه اسلام و اهميت و جايگاه آن، در سه قسمت زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: جهتگيرى صوفيانه، جهتگيرىهاى سياسى و فكرى و جهتگيرى متكامل و صحيح اسلامى[۵]
نویسنده، معتقد است جهتگيرى تربيتى متكامل اسلامى، مبتنى بر علاقه قلبى و درونى به خداوند از حيث حب، ايمان، اخلاق، خوف، رجاء، زهد و... و بهوسيله راهها و روشهاى معهود و مذكور در شريعت مبين، مانند نماز، روزه، ذكر، مخالفت با هواى نفس و ساير عبادات مىباشد[۶]
در فصل دوم، مطالبى پيرامون آگاهى وجودى انسان و چشمانداز فكرى او، بيان گرديده است. نویسنده در ابتدا به تعريف فكر پرداخته، سپس آگاهى فكرى و فهم را توضيح داده است. وى در اين فصل، به توضيح مراحل اعتقاد پرداخته است كه عبارتند از: اسلام (اقرار و فهم و شهادت به يگانگى خداوند و رسالت حضرت محمد(ص) از جانب او)، ايمان (تصديق قلبى به حقايق والاى دينى) و يقين (كه والاترين و برترين مراحل اعتقادى است كه همان مرحله احساس و كشف الغطاء مىباشد)[۷]
نویسنده در فصل سوم، به بحث پيرامون محبت درونى انسان به خداوند و وجدان اسلامى، به معناى وسيع آن كه شامل عواطفى همچون حب و بغض و انفعالاتى نظير خوف، رجاء، غضب و فرح مىشود، پرداخته است[۸]
نویسنده بر اين باور است كه هدف اسلام، تنها مجموعهاى از تصرفات، مواقف و حركاتى كه انسان انجام مىدهد نيست، بلكه هدف آن، ساختن انسان كامل و صالحى است كه داراى فكر، روح و وجدان است. به نظر وى، اسلام به شخصيت انسان و ابعاد مختلف آن، توجه ويژهاى نموده است[۹]
در فصل چهارم، عبوديت، اراده راسخ و كوبنده و عمل خالص، معنا شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: بيان شخصيت اسلامى، کیفیت تحقق حاكميت عامه براى اراده ربانى، التزام عملى به راه اسلام در زندگى، استقامت و تفكر، صبر در هنگام بلا، صبر در مقابل هواهاى نفسانى، اخلاص، سختى اخلاص واقعى براى خداوند، شمول عبادت و وسعت اخلاص، توكل و معناى صحيح آن و..[۱۰]
در آخرين فصل، از تربيت معنوى و روشهاى آن، سخن به ميان آمده است. نویسنده ضمن توضيح شروط تربيت صحيح، به وسايل آن در اسلام اشاره كرده و آنها را توضيح داده است كه عبارتند از: شبزندهدارى، ذكر فراوان خداوند، تلاوت قرآن كريم و تدبر در آن، قرار گرفتن در مكانهايى كه جو و فضايى معنوى بر آنها حاكم است، فرهنگ ايمانى، مخالفت با هواهاى نفسانى (از جمله كمك گرفتن از روزه)، محاسبه نفس و اعتكاف[۱۱]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع، به توضيح برخى كلمات متن پرداخته شده است. همچنين نص آيات و رواياتى كه در متن به آنها اشاره گرديده، در پاورقىها آمده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.