ولايت نامه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== [[' به '==وابستهها== {{وابستهها}} [[') |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[همتی، همایون]] (مترجم) | [[همتی، همایون]] (مترجم) | ||
[[طباطبایی، محمدحسین]] ( | [[طباطبایی، سید محمدحسین]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
روايت فتح | روايت فتح | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1387 ش | | سال نشر = 1387 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15514AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15514AUTOMATIONCODE | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک =978-600-5182-01-9 | | شابک =978-600-5182-01-9 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15514 | |||
| کتابخوان همراه نور =15514 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''ولايتنامه'''، اثر همايون همتى (متولد 1337ش، ايلام) است كه در آن، كتاب | '''ولايتنامه'''، اثر [[همتی، همایون|همايون همتى]] (متولد 1337ش، ايلام) است كه در آن، كتاب «[[رسالة الولاية|الولاية]]» نوشته [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه سيّد محمّدحسين طباطبايى]] (تبريز 1282-1360ش، قم) را از زبان عربى به فارسى ترجمه كرده است. | ||
درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است: | درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است: | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
#مترجم محترم در يادداشتى كه بر ويراست جديد در تهران، آذر 1386 نوشته، بر چند نكته تأكيد كرده است: | #مترجم محترم در يادداشتى كه بر ويراست جديد در تهران، آذر 1386 نوشته، بر چند نكته تأكيد كرده است: | ||
#:الف)- در اين رساله كوتاه كه چند سال قبل با توصيه برخى بزرگان اهل نظر آن را ترجمه نمودم، اصول و مبانى سلوك شرعى بر نهج شيعى و مبتنى بر آموزههاى قرآنى و معارف خاندان وحى(ع) عرضه گرديده است؛ | #:الف)- در اين رساله كوتاه كه چند سال قبل با توصيه برخى بزرگان اهل نظر آن را ترجمه نمودم، اصول و مبانى سلوك شرعى بر نهج شيعى و مبتنى بر آموزههاى قرآنى و معارف خاندان وحى(ع) عرضه گرديده است؛ | ||
#:ب)- اين رساله به حقيقت نوعى «سفرنامه» است كه | #:ب)- اين رساله به حقيقت نوعى «سفرنامه» است كه نویسنده دلآگاه آن شرح سير و سفر معنوى خود را باز مىگويد. سخنان به شيوهاى موجز و مجمل گفته شده؛ زيرا كه مخاطب آن صاحبدلانند، نه بىخبران و نوآموزان ابجدخوان؛ | ||
#:ج)- براى فهم نظرات علامه در اين رساله كوتاه و كوچك، آشنايى با مبانى فلسفى ايشان و بعضى اصول «حكمت متعاليه» ضرورى است. مىتوان رساله را با كمك يك معلم يا مدرس خواند و مىتوان از ديگر آثار علامه همچون «اصول فلسفه و روش رئاليسم» مدد جست. بههرحال، قدرى آشنايى با فلسفه اسلامى براى فهم مضامين رساله لازم است<ref>مقدمه كتاب، ص1-2</ref> | #:ج)- براى فهم نظرات علامه در اين رساله كوتاه و كوچك، آشنايى با مبانى فلسفى ايشان و بعضى اصول «حكمت متعاليه» ضرورى است. مىتوان رساله را با كمك يك معلم يا مدرس خواند و مىتوان از ديگر آثار علامه همچون «اصول فلسفه و روش رئاليسم» مدد جست. بههرحال، قدرى آشنايى با فلسفه اسلامى براى فهم مضامين رساله لازم است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/1 مقدمه كتاب، ص1-2]</ref> | ||
#همچنين | #همچنين نویسنده در مقدمهاش كه در بهمن 1364 بر چاپ اول نوشته، چند نكته را يادآور شده است: | ||
#:الف)- مسئله ولايت از مباحث مهم عرفان نظرى است كه پايههاى استوار فلسفى نيز دارد؛ | #:الف)- مسئله ولايت از مباحث مهم عرفان نظرى است كه پايههاى استوار فلسفى نيز دارد؛ | ||
#:ب)- يكى از آيات و علامات مقام شامخ عرفانى [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، «رساله ولايت» او است. اين رساله با اينكه لفظش كم است، اما بسيار محتوايش بلند و فراوان است. همان طور كه خود جناب [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] كمحرف و پرمعنى بود؛ | #:ب)- يكى از آيات و علامات مقام شامخ عرفانى [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]]، «رساله ولايت» او است. اين رساله با اينكه لفظش كم است، اما بسيار محتوايش بلند و فراوان است. همان طور كه خود جناب [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]] كمحرف و پرمعنى بود؛ | ||
#:ج)- در ترجمه نخواستهام كه در مراعات نكات فنى و دستورى وسواس به خرج دهم، بلكه سعيم بر اين بوده است تا كلمات گهربار آن بزرگ را به زبان فارسى قابل فهم برگردانم، ولى تعمّد داشتهام تا در ترجمه و بازگردان اين رساله شريف همچون برخى نوگرايان و تجددزدگان اين روزگار از پارسى سره استفاده نكنم و در بهرهگيرى از كلمات رساى عربى كه زبان وحى و قرآن است تعصب نابجا و ستيز و لجاجى نداشتهام، بلكه برعكس قصدم اين بوده است كه كلمات اصيل و جاافتاده عربى و مصطلحات عرفانى را به پارسى سره ترجمه نكنم، لذا از معادلسازى و نوآورىهاى نامناسب پرهيز كردهام و كوشيدهام كه زبان ترجمه، زبان عرفان و به شيوه سخن گفتن خود عارفان ربانى و عالمان الهى باشد؛ | #:ج)- در ترجمه نخواستهام كه در مراعات نكات فنى و دستورى وسواس به خرج دهم، بلكه سعيم بر اين بوده است تا كلمات گهربار آن بزرگ را به زبان فارسى قابل فهم برگردانم، ولى تعمّد داشتهام تا در ترجمه و بازگردان اين رساله شريف همچون برخى نوگرايان و تجددزدگان اين روزگار از پارسى سره استفاده نكنم و در بهرهگيرى از كلمات رساى عربى كه زبان وحى و قرآن است تعصب نابجا و ستيز و لجاجى نداشتهام، بلكه برعكس قصدم اين بوده است كه كلمات اصيل و جاافتاده عربى و مصطلحات عرفانى را به پارسى سره ترجمه نكنم، لذا از معادلسازى و نوآورىهاى نامناسب پرهيز كردهام و كوشيدهام كه زبان ترجمه، زبان عرفان و به شيوه سخن گفتن خود عارفان ربانى و عالمان الهى باشد؛ | ||
#:د)- قابل تذكر است كه در تمام موارد، در ترجمه آيات قرآن كريم - جز در مواردى اندك - از ترجمه مرحوم استاد الهى قمشهاى(ره) استفاده شده است<ref>همان، ص3-18</ref> | #:د)- قابل تذكر است كه در تمام موارد، در ترجمه آيات قرآن كريم - جز در مواردى اندك - از ترجمه مرحوم استاد الهى قمشهاى(ره) استفاده شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/3 همان، ص3-18]</ref> | ||
#همچنين مترجم محترم گاه توضيحاتى در پاورقى افزوده و آن را با علامت «م» مشخص كرده است؛ مثلاً چنين نوشته است: | #همچنين مترجم محترم گاه توضيحاتى در پاورقى افزوده و آن را با علامت «م» مشخص كرده است؛ مثلاً چنين نوشته است: | ||
#:- «ارزش و والايى كار بزرگ علامه نيز در همين است كه در شرايط سختى كه روىآورى به فلسفه و عرفان، جرم و كفر بود و پرداختن به قرآن و تفسير آن نوعى «خودكشى اجتماعى» و مانع وصول به مقام رياست دينى و مرجعيت مذهبى بود، پرصلابت و استوار قد برافراشت و مشعل حكمت و عرفان را فروزان ساخت. براى اطلاع بيشتر در اين زمينه به سخنان غمبار و دردآلود شهيد عقيده، استاد [[مطهری، مرتضی|مرتضى مطهرى]](ره) در كتاب ده گفتار، صفحه 190-189، نيز به اوايل كتاب مهر تابان، نوشته سيد محمدحسين تهرانى مراجعه كنيد-م»<ref>مقدمه كتاب، ص14، پاورقى 1</ref> | #:- «ارزش و والايى كار بزرگ علامه نيز در همين است كه در شرايط سختى كه روىآورى به فلسفه و عرفان، جرم و كفر بود و پرداختن به قرآن و تفسير آن نوعى «خودكشى اجتماعى» و مانع وصول به مقام رياست دينى و مرجعيت مذهبى بود، پرصلابت و استوار قد برافراشت و مشعل حكمت و عرفان را فروزان ساخت. براى اطلاع بيشتر در اين زمينه به سخنان غمبار و دردآلود شهيد عقيده، استاد [[مطهری، مرتضی|مرتضى مطهرى]](ره) در كتاب ده گفتار، صفحه 190-189، نيز به اوايل كتاب مهر تابان، نوشته سيد محمدحسين تهرانى مراجعه كنيد-م»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/14 مقدمه كتاب، ص14، پاورقى 1]</ref> | ||
#:- «البته عبارت متن با اصل متن مناجات شعبانيه اندك تفاوتى دارد، ولى ترجمه اصل عبارت مناجات شعبانيه چنين است: خدايا شيدايى و شيفتگى ذكر خود را پياپى در دلم انداز و همتم را در نشاط فيروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده-م»<ref>متن كتاب، ص125، پاورقى 2</ref> | #:- «البته عبارت متن با اصل متن مناجات شعبانيه اندك تفاوتى دارد، ولى ترجمه اصل عبارت مناجات شعبانيه چنين است: خدايا شيدايى و شيفتگى ذكر خود را پياپى در دلم انداز و همتم را در نشاط فيروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده-م»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/125 متن كتاب، ص125، پاورقى 2]</ref> | ||
#شايان ذكر است كه در اين اثر، پاورقىهاى بسيارى با امضاى «و» مشخص شده كه معلوم نشد نوشته كيست<ref>مقدمه كتاب، ص15، پاورقى 1 و متن كتاب، ص25، پاورقى 2 و ص27، پاورقى 1 و ص28، پاورقى 1-4 و...</ref>؛ به نظر مىرسد اين پاورقىها نوشته جناب آقاى حسن وكيليان از استادان ادبيات عرب و از دوستان مترجم محترم باشد<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص17</ref> در پاورقىهاى اين كتاب، نام و نشان آيات مشخص شده<ref>ر.ک: متن كتاب، ص25، پاورقى 1 و...</ref>، گاه منابع مورد نظر با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه معين شده<ref>ر.ک: همان، ص60، پاورقى 1-2 و...</ref> و گاه مطالبى توضيحى آمده است<ref>ر.ک: همان، ص40، پاورقى 1 و...</ref> | #شايان ذكر است كه در اين اثر، پاورقىهاى بسيارى با امضاى «و» مشخص شده كه معلوم نشد نوشته كيست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/15 مقدمه كتاب، ص15، پاورقى 1] و [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/25 متن كتاب، ص25، پاورقى 2] و [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/27 ص27، پاورقى 1] و [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/28 ص28، پاورقى 1-4 و...]</ref>؛ به نظر مىرسد اين پاورقىها نوشته جناب آقاى حسن وكيليان از استادان ادبيات عرب و از دوستان مترجم محترم باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/17 ر.ک: مقدمه كتاب، ص17]</ref> در پاورقىهاى اين كتاب، نام و نشان آيات مشخص شده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/25 ر.ک: متن كتاب، ص25، پاورقى 1 و...]</ref>، گاه منابع مورد نظر با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه معين شده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/60 ر.ک: همان، ص60، پاورقى 1-2 و...]</ref> و گاه مطالبى توضيحى آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16634/2/40 ر.ک: همان، ص40، پاورقى 1 و...]</ref> | ||
#شايان يادآورى است كه | #شايان يادآورى است كه نویسنده، مقدمه كوتاهى بر كتاب نوشته و در آن چنين آورده: «... رسالة في الولاية و أنها هي الكمال الأخير الحقيقي للإنسان و أنها الغرض الأخير من تشريع الشريعة الحقة الإلهية على ما يستفاد من صريح البرهان و يدلّ عليه ظواهر البياناتالدينية و الكلام موضوع في فصول و الله سبحانه المستعان»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17028/1/4 ر.ک: رسالة الولاية، ص4]</ref>، ولى مترجم محترم آن را ترجمه نكرده و بهجاى آن شعرى از [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]] تحت عنوان «پيام نسيم» آورده كه آغاز و انجامش چنين است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
مترجم افزوده است: «مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] اين قطعه شعر را بهصورت «پارسى سره» در سنه 1330ش، در دهكده «زان» زير درختان «ورس» سرودهاند؛ | مترجم افزوده است: «مرحوم [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]] اين قطعه شعر را بهصورت «پارسى سره» در سنه 1330ش، در دهكده «زان» زير درختان «ورس» سرودهاند؛ رحمةاللّهعليه رحمة واسعة<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17028/1/19 ر.ک: متن كتاب، ص19]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۲: | ||
#رسالة الولاية، العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي، مؤسسة أهلالبيت(ع)، قم الطبعة الأولى، 1360ش. | #رسالة الولاية، العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي، مؤسسة أهلالبيت(ع)، قم الطبعة الأولى، 1360ش. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رسالة الولاية]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۳
ولايت نامه | |
---|---|
پدیدآوران | همتی، همایون (مترجم) طباطبایی، سید محمدحسین (نویسنده) |
ناشر | روايت فتح |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-5182-01-9 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ولايتنامه، اثر همايون همتى (متولد 1337ش، ايلام) است كه در آن، كتاب «الولاية» نوشته علامه سيّد محمّدحسين طباطبايى (تبريز 1282-1360ش، قم) را از زبان عربى به فارسى ترجمه كرده است.
درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است:
- با بررسى اجمالى ترجمه كه انجام شد، به نظر مىرسد زبان و ادبيات استفادهشده در اين ترجمه، روان و شيوا و متناسب با فرهنگ فارسى امروزى در سطح علمى و رسمى است و ترجمه مطالب، با دقت و رعايت امانت انجام شده است و البته مخاطبان، آشنايان با زبان و ادبيات عرفانى اسلام هستند.
- مترجم محترم در يادداشتى كه بر ويراست جديد در تهران، آذر 1386 نوشته، بر چند نكته تأكيد كرده است:
- الف)- در اين رساله كوتاه كه چند سال قبل با توصيه برخى بزرگان اهل نظر آن را ترجمه نمودم، اصول و مبانى سلوك شرعى بر نهج شيعى و مبتنى بر آموزههاى قرآنى و معارف خاندان وحى(ع) عرضه گرديده است؛
- ب)- اين رساله به حقيقت نوعى «سفرنامه» است كه نویسنده دلآگاه آن شرح سير و سفر معنوى خود را باز مىگويد. سخنان به شيوهاى موجز و مجمل گفته شده؛ زيرا كه مخاطب آن صاحبدلانند، نه بىخبران و نوآموزان ابجدخوان؛
- ج)- براى فهم نظرات علامه در اين رساله كوتاه و كوچك، آشنايى با مبانى فلسفى ايشان و بعضى اصول «حكمت متعاليه» ضرورى است. مىتوان رساله را با كمك يك معلم يا مدرس خواند و مىتوان از ديگر آثار علامه همچون «اصول فلسفه و روش رئاليسم» مدد جست. بههرحال، قدرى آشنايى با فلسفه اسلامى براى فهم مضامين رساله لازم است[۱]
- همچنين نویسنده در مقدمهاش كه در بهمن 1364 بر چاپ اول نوشته، چند نكته را يادآور شده است:
- الف)- مسئله ولايت از مباحث مهم عرفان نظرى است كه پايههاى استوار فلسفى نيز دارد؛
- ب)- يكى از آيات و علامات مقام شامخ عرفانى علامه طباطبايى، «رساله ولايت» او است. اين رساله با اينكه لفظش كم است، اما بسيار محتوايش بلند و فراوان است. همان طور كه خود جناب علامه طباطبايى كمحرف و پرمعنى بود؛
- ج)- در ترجمه نخواستهام كه در مراعات نكات فنى و دستورى وسواس به خرج دهم، بلكه سعيم بر اين بوده است تا كلمات گهربار آن بزرگ را به زبان فارسى قابل فهم برگردانم، ولى تعمّد داشتهام تا در ترجمه و بازگردان اين رساله شريف همچون برخى نوگرايان و تجددزدگان اين روزگار از پارسى سره استفاده نكنم و در بهرهگيرى از كلمات رساى عربى كه زبان وحى و قرآن است تعصب نابجا و ستيز و لجاجى نداشتهام، بلكه برعكس قصدم اين بوده است كه كلمات اصيل و جاافتاده عربى و مصطلحات عرفانى را به پارسى سره ترجمه نكنم، لذا از معادلسازى و نوآورىهاى نامناسب پرهيز كردهام و كوشيدهام كه زبان ترجمه، زبان عرفان و به شيوه سخن گفتن خود عارفان ربانى و عالمان الهى باشد؛
- د)- قابل تذكر است كه در تمام موارد، در ترجمه آيات قرآن كريم - جز در مواردى اندك - از ترجمه مرحوم استاد الهى قمشهاى(ره) استفاده شده است[۲]
- همچنين مترجم محترم گاه توضيحاتى در پاورقى افزوده و آن را با علامت «م» مشخص كرده است؛ مثلاً چنين نوشته است:
- - «ارزش و والايى كار بزرگ علامه نيز در همين است كه در شرايط سختى كه روىآورى به فلسفه و عرفان، جرم و كفر بود و پرداختن به قرآن و تفسير آن نوعى «خودكشى اجتماعى» و مانع وصول به مقام رياست دينى و مرجعيت مذهبى بود، پرصلابت و استوار قد برافراشت و مشعل حكمت و عرفان را فروزان ساخت. براى اطلاع بيشتر در اين زمينه به سخنان غمبار و دردآلود شهيد عقيده، استاد مرتضى مطهرى(ره) در كتاب ده گفتار، صفحه 190-189، نيز به اوايل كتاب مهر تابان، نوشته سيد محمدحسين تهرانى مراجعه كنيد-م»[۳]
- - «البته عبارت متن با اصل متن مناجات شعبانيه اندك تفاوتى دارد، ولى ترجمه اصل عبارت مناجات شعبانيه چنين است: خدايا شيدايى و شيفتگى ذكر خود را پياپى در دلم انداز و همتم را در نشاط فيروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده-م»[۴]
- شايان ذكر است كه در اين اثر، پاورقىهاى بسيارى با امضاى «و» مشخص شده كه معلوم نشد نوشته كيست[۵]؛ به نظر مىرسد اين پاورقىها نوشته جناب آقاى حسن وكيليان از استادان ادبيات عرب و از دوستان مترجم محترم باشد[۶] در پاورقىهاى اين كتاب، نام و نشان آيات مشخص شده[۷]، گاه منابع مورد نظر با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه معين شده[۸] و گاه مطالبى توضيحى آمده است[۹]
- شايان يادآورى است كه نویسنده، مقدمه كوتاهى بر كتاب نوشته و در آن چنين آورده: «... رسالة في الولاية و أنها هي الكمال الأخير الحقيقي للإنسان و أنها الغرض الأخير من تشريع الشريعة الحقة الإلهية على ما يستفاد من صريح البرهان و يدلّ عليه ظواهر البياناتالدينية و الكلام موضوع في فصول و الله سبحانه المستعان»[۱۰]، ولى مترجم محترم آن را ترجمه نكرده و بهجاى آن شعرى از علامه طباطبايى تحت عنوان «پيام نسيم» آورده كه آغاز و انجامش چنين است:
گذر ز دانه و دام جهان و خويش مباز | كه مرغ با پر آزاد مىكند پرواز | |
به هرزه راه مپيما و خويش خسته مساز | كه پيش پاى تو باشد بسى نشيب و فراز |
مترجم افزوده است: «مرحوم علامه طباطبايى اين قطعه شعر را بهصورت «پارسى سره» در سنه 1330ش، در دهكده «زان» زير درختان «ورس» سرودهاند؛ رحمةاللّهعليه رحمة واسعة[۱۱]
پانويس
- ↑ مقدمه كتاب، ص1-2
- ↑ همان، ص3-18
- ↑ مقدمه كتاب، ص14، پاورقى 1
- ↑ متن كتاب، ص125، پاورقى 2
- ↑ مقدمه كتاب، ص15، پاورقى 1 و متن كتاب، ص25، پاورقى 2 و ص27، پاورقى 1 و ص28، پاورقى 1-4 و...
- ↑ ر.ک: مقدمه كتاب، ص17
- ↑ ر.ک: متن كتاب، ص25، پاورقى 1 و...
- ↑ ر.ک: همان، ص60، پاورقى 1-2 و...
- ↑ ر.ک: همان، ص40، پاورقى 1 و...
- ↑ ر.ک: رسالة الولاية، ص4
- ↑ ر.ک: متن كتاب، ص19
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- رسالة الولاية، العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي، مؤسسة أهلالبيت(ع)، قم الطبعة الأولى، 1360ش.