عمدة الحفاظ في تفسير أشرف الألفاظ: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - ' ؟' به '؟')
     
    (۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =معجم لغوی لالفاظ القرآن الکریم
    | عنوان‌های دیگر =معجم لغوی لالفاظ القرآن الکریم
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[سمین، احمد بن یوسف]] (نويسنده)
    [[سمین، احمد بن یوسف]] (نویسنده)


    [[تونجی، محمد]] (محقق)
    [[تونجی، محمد]] (محقق)
    خط ۱۲: خط ۱۲:
    قرآن - مسایل لغوی
    قرآن - مسایل لغوی


    قرآن - واژه‌نامه‎ها
    قرآن - واژه‌نامه‌ها
    | ناشر =  
    | ناشر =  
    عالم الکتب
    عالم الکتب
    خط ۲۱: خط ۲۱:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =4
    | تعداد جلد =4
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11541
    | کتابخوان همراه نور =11541
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
       
       
    '''عمدة الحفاظ في تفسير أشرف الألفاظ'''، اثر احمد بن يوسف، معروف به سمين حلبى (حلب، ؟-756ق، قاهره) است كه در آن، توضيحاتى را در مورد معانى واژگان مهم و غريب قرآن كريم، به ترتيب الفبايى، به زبان عربى در چهار جلد ذكر كرده است. اين اثر را [[تونجی، محمد|محمد تونجى]]، تحقيق و تصحيح كرده است.
    '''عمدة الحفاظ في تفسير أشرف الألفاظ'''، اثر [[سمین، احمد بن یوسف|احمد بن يوسف]]، معروف به [[سمین، احمد بن یوسف|سمين حلبى]] (حلب،؟-756ق، قاهره) است كه در آن، توضيحاتى را در مورد معانى واژگان مهم و غريب قرآن كريم، به ترتيب الفبايى، به زبان عربى در چهار جلد ذكر كرده است. اين اثر را [[تونجی، محمد|محمد تونجى]]، تحقيق و تصحيح كرده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب حاضر، از چهار جلد (1. مقدمه مصحح و نویسنده و باب‌هاى الف تا خاء؛ 2. باب‌هاى دال تا طاء؛ 3. باب‌هاى ظاء تا كاف؛ 4. باب‌هاى لام تا ياء)، تشكيل شده است.


     
    تأكيد بيشتر نویسنده در اثر حاضر، بر شناسايى معانى واژگان قرآن است.
    كتاب حاضر، از چهار جلد (1. مقدمه مصحح و نويسنده و باب‌هاى الف تا خاء؛ 2. باب‌هاى دال تا طاء؛ 3. باب‌هاى ظاء تا كاف؛ 4. باب‌هاى لام تا ياء)، تشكيل شده است.
     
    تأكيد بيشتر نويسنده در اثر حاضر، بر شناسايى معانى واژگان قرآن است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است:
    درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است:


    #مصحح در مقدمه‌اش كه آن را در 18 شعبان 1412 در حلب نوشته، تأكيد كرده است: از چهار سال و اندى پيش و قبل از آنكه كتابخانه ارزشمند احمدى به دمشق منتقل شود، مشغول تحقيق «عمدة الحفاظ» شديم، بعد از آنكه بر آن كتاب اطلاع يافتيم و بر تلاش ارزنده نويسنده‌اش سمين حلبى و گستره فرهنگش واقف گشتيم. عاملى كه ما را بر اين كار بزرگ برانگيخت، ايمان ما بود به اينكه ميراث علمى ما، ريشه تاريخ و علوم ما است و انتشار آن مايه عزت و افتخار... ما به سمين حلبى افتخار مى‌كنيم كه با آثار و تأليفاتش سرآمد انديشوران زمانه‌اش بود..<ref>مقدمه كتاب، ج1، ص21-22</ref>
    #مصحح در مقدمه‌اش كه آن را در 18 شعبان 1412 در حلب نوشته، تأكيد كرده است: از چهار سال و اندى پيش و قبل از آنكه كتابخانه ارزشمند احمدى به دمشق منتقل شود، مشغول تحقيق «عمدة الحفاظ» شديم، بعد از آنكه بر آن كتاب اطلاع يافتيم و بر تلاش ارزنده نویسنده‌اش سمين حلبى و گستره فرهنگش واقف گشتيم. عاملى كه ما را بر اين كار بزرگ برانگيخت، ايمان ما بود به اينكه ميراث علمى ما، ريشه تاريخ و علوم ما است و انتشار آن مايه عزت و افتخار... ما به سمين حلبى افتخار مى‌كنيم كه با آثار و تأليفاتش سرآمد انديشوران زمانه‌اش بود..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41135/1/21 مقدمه كتاب، ج1، ص21-22]</ref>
    #نويسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان نگارش آن مشخص نشده با تأكيد بر ارزش تفسير و علوم قرآن و اينكه انديشوران اسلامى تصانيف متقن و نيكى در زمينه علوم قرآن و شرح واژگان آن نوشته‌اند، مانند «غريب» ابوعبيد احمد بن هروى، «مفردات الألفاظ» ابوالقاسم [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] و «غريب» محمد بن بكر بن عزيز سجستانى و... افزوده است البته آنان مقصود از اين كار را تمام نكرده؛ زيرا برخى مختصر نوشته‌اند و برخى ديگر مثل راغب كه نسبت به ديگران مفصل نوشته و برخى از الفاظ كه آورده در قرآن وارد نشده يا در قرائت شاذى وارد شده، مانند ماده (ب ظ ر) در قول خداى متعال ''' «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ» '''كه البته سزاوار نيست اين آيه بر اساس آن قرائت شود، ولى الفاظ بسيارى را فراموش كرده، باآنكه نياز شديدى به آن هست... بر اين اساس، احساس ضرورت كرده و به تأليف اثر حاضر پرداختم و مطالب را بر طبق حروف الفبا تنظيم كردم و..<ref>مقدمه كتاب، ج1، ص37-41</ref>
    #نویسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان نگارش آن مشخص نشده با تأكيد بر ارزش تفسير و علوم قرآن و اينكه انديشوران اسلامى تصانيف متقن و نيكى در زمينه علوم قرآن و شرح واژگان آن نوشته‌اند، مانند «غريب» ابوعبيد احمد بن هروى، «مفردات الألفاظ» ابوالقاسم [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]] و «غريب» محمد بن بكر بن عزيز سجستانى و... افزوده است البته آنان مقصود از اين كار را تمام نكرده؛ زيرا برخى مختصر نوشته‌اند و برخى ديگر مثل راغب كه نسبت به ديگران مفصل نوشته و برخى از الفاظ كه آورده در قرآن وارد نشده يا در قرائت شاذى وارد شده، مانند ماده (ب ظ ر) در قول خداى متعال''' «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ»'''كه البته سزاوار نيست اين آيه بر اساس آن قرائت شود، ولى الفاظ بسيارى را فراموش كرده، باآنكه نياز شديدى به آن هست... بر اين اساس، احساس ضرورت كرده و به تأليف اثر حاضر پرداختم و مطالب را بر طبق حروف الفبا تنظيم كردم و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41135/1/37 مقدمه كتاب، ج1، ص37-41]</ref>
    #نويسنده چنين نوشته است: فصل حاء و باء: «ح ب ب» در قول خداى تعالى: ''' «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَه» '''<ref>مائده: 54</ref>، محبت الله بر عبادش؛ يعنى: اراده خير براى آنان و بخشيدن گناهانشان و به همين خاطر ازهرى گفته: نعمت بخشيدن او به آنان با غفران است و محبت بندگان به خدا و رسولش، طاعت آنان و اطاعت اوامرشان..<ref>متن كتاب، ج1، ص418</ref>
    #نویسنده چنين نوشته است: فصل حاء و باء: «ح ب ب» در قول خداى تعالى:''' «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَه»'''<ref>مائده: 54</ref>، محبت الله بر عبادش؛ يعنى: اراده خير براى آنان و بخشيدن گناهانشان و به همين خاطر ازهرى گفته: نعمت بخشيدن او به آنان با غفران است و محبت بندگان به خدا و رسولش، طاعت آنان و اطاعت اوامرشان..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41135/1/418 متن كتاب، ج1، ص418]</ref>
    #نويسنده يادآور شده است: فصل صاد و نون: «ص ن ع» در قول خداى تعالى: ''' «صُنْعَ اللَّهِ» '''<ref>نمل: 88</ref>؛ يعنى ساخته و خلقت او و صنع، عبارت است از كار را خوب انجام دادن؛ پس هر صنعى، فعل است، ولى هر فعلى صنع نيست و نسبت دادن صنع به حيوانات غير از انسان و همچنين به جمادات جايز نيست، ولى نسبت دادن فعل به آن جايز است؛ همان‌طوركه مى‌گويى فعل سنگ و..<ref>همان، ج2، ص411</ref>
    #نویسنده يادآور شده است: فصل صاد و نون: «ص ن ع» در قول خداى تعالى:''' «صُنْعَ اللَّهِ»'''<ref>نمل: 88</ref>؛ يعنى ساخته و خلقت او و صنع، عبارت است از كار را خوب انجام دادن؛ پس هر صنعى، فعل است، ولى هر فعلى صنع نيست و نسبت دادن صنع به حيوانات غير از انسان و همچنين به جمادات جايز نيست، ولى نسبت دادن فعل به آن جايز است؛ همان‌طوركه مى‌گويى فعل سنگ و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41136/1/411 همان، ج2، ص411]</ref>
    #او نوشته است: فصل فاء و كاف: «ف ك ر» در قول خداى تعالى: ''' «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّة» '''<ref>اعراف: 184</ref>، فكر عبارت است از: قوه نظرى براى دانستن معلوم و تفكر، جولان آن قوه به حسب نظر عقل است و آن از بين حيوانات (جانداران) مخصوص انسان است و..<ref>همان، ج3، ص292</ref>
    #او نوشته است: فصل فاء و كاف: «ف ك ر» در قول خداى تعالى:''' «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّة»'''<ref>اعراف: 184</ref>، فكر عبارت است از: قوه نظرى براى دانستن معلوم و تفكر، جولان آن قوه به حسب نظر عقل است و آن از بين حيوانات (جانداران) مخصوص انسان است و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41137/1/292 همان، ج3، ص292]</ref>
    #نويسنده همچنين چنين نگاشته است: فصل ياء و قاف: «ىق ظ» در قول خداى تعالى: ''' «وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً» '''<ref>كهف: 18</ref>، ايقاظ جمع يقظ با كسر عين الفعل و ضم آن، است و يقظه، تنبه و بر ضد نوم است؛ يعنى بيدارى و..<ref>همان، ج4، ص410</ref>
    #نویسنده همچنين چنين نگاشته است: فصل ياء و قاف: «ىق ظ» در قول خداى تعالى:''' «وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً»'''<ref>كهف: 18</ref>، ايقاظ جمع يقظ با كسر عين الفعل و ضم آن، است و يقظه، تنبه و بر ضد نوم است؛ يعنى بيدارى و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41138/1/410 همان، ج4، ص410]</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==




    براى كتاب حاضر، فهرست مطالب در پايان هريك از چهار جلد آن و همچنين فهرست‌هاى فنى (اعلام، قافيه‌ها و منابع) در پايان جلد چهارم تنظيم شده است. مصحح، شرح حال مختصرى از نويسنده و همچنين توضيحاتى در مورد آثارش و نيز روش تحقيق اثر حاضر<ref>همان، ج1، ص23-32</ref>و تصاويرى از نسخه اصلى خطى اين كتاب را آورده است<ref>همان، ج1، ص33-35</ref>
    براى كتاب حاضر، فهرست مطالب در پايان هريك از چهار جلد آن و همچنين فهرست‌هاى فنى (اعلام، قافيه‌ها و منابع) در پايان جلد چهارم تنظيم شده است. مصحح، شرح حال مختصرى از نویسنده و همچنين توضيحاتى در مورد آثارش و نيز روش تحقيق اثر حاضر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41135/1/23 همان، ج1، ص23-32]</ref>و تصاويرى از نسخه اصلى خطى اين كتاب را آورده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41135/1/33 همان، ج1، ص33-35]</ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۰

    عمدة الحفاظ في تفسیر أشرف الألفاظ
    عمدة الحفاظ في تفسير أشرف الألفاظ
    پدیدآورانسمین، احمد بن یوسف (نویسنده) تونجی، محمد (محقق)
    عنوان‌های دیگرمعجم لغوی لالفاظ القرآن الکریم
    ناشرعالم الکتب
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1414 ق یا 1993 م
    چاپ1
    موضوعقرآن - مسایل لغوی قرآن - واژه‌نامه‌ها
    زبانعربی
    تعداد جلد4
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏67‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏ع‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    عمدة الحفاظ في تفسير أشرف الألفاظ، اثر احمد بن يوسف، معروف به سمين حلبى (حلب،؟-756ق، قاهره) است كه در آن، توضيحاتى را در مورد معانى واژگان مهم و غريب قرآن كريم، به ترتيب الفبايى، به زبان عربى در چهار جلد ذكر كرده است. اين اثر را محمد تونجى، تحقيق و تصحيح كرده است.

    ساختار

    كتاب حاضر، از چهار جلد (1. مقدمه مصحح و نویسنده و باب‌هاى الف تا خاء؛ 2. باب‌هاى دال تا طاء؛ 3. باب‌هاى ظاء تا كاف؛ 4. باب‌هاى لام تا ياء)، تشكيل شده است.

    تأكيد بيشتر نویسنده در اثر حاضر، بر شناسايى معانى واژگان قرآن است.

    گزارش محتوا

    درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است:

    1. مصحح در مقدمه‌اش كه آن را در 18 شعبان 1412 در حلب نوشته، تأكيد كرده است: از چهار سال و اندى پيش و قبل از آنكه كتابخانه ارزشمند احمدى به دمشق منتقل شود، مشغول تحقيق «عمدة الحفاظ» شديم، بعد از آنكه بر آن كتاب اطلاع يافتيم و بر تلاش ارزنده نویسنده‌اش سمين حلبى و گستره فرهنگش واقف گشتيم. عاملى كه ما را بر اين كار بزرگ برانگيخت، ايمان ما بود به اينكه ميراث علمى ما، ريشه تاريخ و علوم ما است و انتشار آن مايه عزت و افتخار... ما به سمين حلبى افتخار مى‌كنيم كه با آثار و تأليفاتش سرآمد انديشوران زمانه‌اش بود..[۱]
    2. نویسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان نگارش آن مشخص نشده با تأكيد بر ارزش تفسير و علوم قرآن و اينكه انديشوران اسلامى تصانيف متقن و نيكى در زمينه علوم قرآن و شرح واژگان آن نوشته‌اند، مانند «غريب» ابوعبيد احمد بن هروى، «مفردات الألفاظ» ابوالقاسم راغب اصفهانى و «غريب» محمد بن بكر بن عزيز سجستانى و... افزوده است البته آنان مقصود از اين كار را تمام نكرده؛ زيرا برخى مختصر نوشته‌اند و برخى ديگر مثل راغب كه نسبت به ديگران مفصل نوشته و برخى از الفاظ كه آورده در قرآن وارد نشده يا در قرائت شاذى وارد شده، مانند ماده (ب ظ ر) در قول خداى متعال «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ»كه البته سزاوار نيست اين آيه بر اساس آن قرائت شود، ولى الفاظ بسيارى را فراموش كرده، باآنكه نياز شديدى به آن هست... بر اين اساس، احساس ضرورت كرده و به تأليف اثر حاضر پرداختم و مطالب را بر طبق حروف الفبا تنظيم كردم و..[۲]
    3. نویسنده چنين نوشته است: فصل حاء و باء: «ح ب ب» در قول خداى تعالى: «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَه»[۳]، محبت الله بر عبادش؛ يعنى: اراده خير براى آنان و بخشيدن گناهانشان و به همين خاطر ازهرى گفته: نعمت بخشيدن او به آنان با غفران است و محبت بندگان به خدا و رسولش، طاعت آنان و اطاعت اوامرشان..[۴]
    4. نویسنده يادآور شده است: فصل صاد و نون: «ص ن ع» در قول خداى تعالى: «صُنْعَ اللَّهِ»[۵]؛ يعنى ساخته و خلقت او و صنع، عبارت است از كار را خوب انجام دادن؛ پس هر صنعى، فعل است، ولى هر فعلى صنع نيست و نسبت دادن صنع به حيوانات غير از انسان و همچنين به جمادات جايز نيست، ولى نسبت دادن فعل به آن جايز است؛ همان‌طوركه مى‌گويى فعل سنگ و..[۶]
    5. او نوشته است: فصل فاء و كاف: «ف ك ر» در قول خداى تعالى: «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّة»[۷]، فكر عبارت است از: قوه نظرى براى دانستن معلوم و تفكر، جولان آن قوه به حسب نظر عقل است و آن از بين حيوانات (جانداران) مخصوص انسان است و..[۸]
    6. نویسنده همچنين چنين نگاشته است: فصل ياء و قاف: «ىق ظ» در قول خداى تعالى: «وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً»[۹]، ايقاظ جمع يقظ با كسر عين الفعل و ضم آن، است و يقظه، تنبه و بر ضد نوم است؛ يعنى بيدارى و..[۱۰]

    وضعيت كتاب

    براى كتاب حاضر، فهرست مطالب در پايان هريك از چهار جلد آن و همچنين فهرست‌هاى فنى (اعلام، قافيه‌ها و منابع) در پايان جلد چهارم تنظيم شده است. مصحح، شرح حال مختصرى از نویسنده و همچنين توضيحاتى در مورد آثارش و نيز روش تحقيق اثر حاضر[۱۱]و تصاويرى از نسخه اصلى خطى اين كتاب را آورده است[۱۲]

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها