شیبانی، اسحاق بن مرار: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (Hbaghizadeh@noornet.net صفحهٔ شیبانی، محمد بن حسن بن فرقد را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به شیبانی، اسحاق بن مرار منتقل کرد)
    جز (جایگزینی متن - 'شیبانی (ابهام زدایی)' به 'شیبانی (ابهام‌زدایی)')
     
    (۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00335.jpg|بندانگشتی|شیبانی، محمد بن حسن بن فرقد]]
    [[پرونده:NUR16946.jpg|بندانگشتی|شیبانی، اسحاق بن مرار]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|شیبانی، محمد بن حسن بن فرقد
    ! نام!! data-type="authorName" |شیبانی، اسحاق بن مرار
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| ش‍ی‍ب‍ان‍ی‌، اب‍و ع‍ب‍د ال‍ل‍ه‌ م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ال‍ح‍س‍ن‌
    | data-type="authorOtherNames" | ابی‌عمر شیبانی
     
    کوفی شیبانی، ابوعمر
    م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ال‍ح‍س‍ن‌ ال‍ش‍ی‍ب‍ان‍ی‌
     
    ابن فرقد، محمد بن حسن
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |مرار
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |نامشخص حدود سال 93ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|189 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" | اختلافی 205، 206، 210، 213، 216ق در بغداد
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |[[ابوعمرو علاء]]
     
    [[مفضل ضبى]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[الآثار ]] / نوع اثر: کتاب  / نقش: نويسنده
    | data-type="authorWritings" |[[الجیم]]
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مولف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|335
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE16946AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|شیبانی (ابهام‌زدایی)}}


    '''ابوعمرو اسحاق بن مرار شيبانى''' (ح ۹۳-۲۱۰ ق / ۷۱۲- ۸۲۵ م)، لغت‌شناس و راوی بزرگ اوایل عصر عباسی


    == معرفى اجمالى: ==
    == خاندان ==
     
    بيشتر منابع نام پدر وى را مرار گفته‌اند؛ اما اين كلمه به يك صورت خوانده نشده و به شكلهاى مَرّار و نِزار نيز آمده است. برخى نيز، علاوه بر شيبانى، به او نسبت مرّارى داده‌اند. ابوعمرو ظاهراً نسبت شيبانى را از طريق «جوار» يا «ولا» و يا به گفته‌ى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، تعليم كودكان بنى شيبان كسب كرده و خود از اين قبيله نبوده است.
     
    «ابوعمرو اسحاق بن مرار شيبانى»، لغت‌شناس و راوى بزرگ اوايل عصر عباسى، كه بيشتر منابع نام پدر وى را مرار گفته‌اند؛ اما اين كلمه به يك صورت خوانده نشده و به شكلهاى مَرّار و نِزار نيز آمده است. برخى نيز، علاوه بر شيبانى، به او نسبت مرّارى داده‌اند. ابوعمرو ظاهراً نسبت شيبانى را از طريق «جوار» يا «ولا» و يا به گفته‌ى جاحظ، تعليم كودكان بنى شيبان كسب كرده و خود از اين قبيله نبوده است.


    به گفته‌ى برخى، ابوعمرو، دهقان‌زاده بود و احمر لقب داشته است و از آنجا كه اين لقب را عموماً بر عجمان و خاصه ايرانيان اطلاق مى‌كرده‌اند، برخى از معاصران، وى را ايرانى تبار دانسته‌اند. مادر او نبطى بوده و به همين سبب او از واژگان نبطى آگاهى داشته است. نويسندگان عرب، پيوسته آراميانى را كه در بين النهرين مى‌زيستند، نبطى خوانده‌اند و ايشان شايد هيچ رابطه‌اى، جز خويشاوندى دور، با نبطيان پترا كه در 106م حكومتشان به دست تراژان برچيده شد، نداشته‌اند.
    به گفته‌ى برخى، ابوعمرو، دهقان‌زاده بود و احمر لقب داشته است و از آنجا كه اين لقب را عموماً بر عجمان و خاصه ايرانيان اطلاق مى‌كرده‌اند، برخى از معاصران، وى را ايرانى تبار دانسته‌اند. مادر او نبطى بوده و به همين سبب او از واژگان نبطى آگاهى داشته است. نويسندگان عرب، پيوسته آراميانى را كه در بين النهرين مى‌زيستند، نبطى خوانده‌اند و ايشان شايد هيچ رابطه‌اى، جز خويشاوندى دور، با نبطيان پترا كه در 106م حكومتشان به دست تراژان برچيده شد، نداشته‌اند.


    از تاريخ ولادت او اطلاعى در دست نيست و درباره‌ى تاريخ وفات او نيز بين 205، 206، 210، 213، 216ق اختلاف است. اما در اينكه وى دير زمانى زيسته و سرانجام در بغداد وفات يافته است، ترديدى نيست. بيشتر منابع روايت ابن نديم؛ يعنى 206ق را به عنوان تاريخ وفات او پذيرفته‌اند. به گزارش ياقوت، ابوعمرو هنگام ديدار با اسماعيل بن حماد حدود 115 سال داشته و در اين صورت تاريخ ولادت وى بايد حدود سال 93ق باشد. حال اگر گفته‌ى شاگردش ابن سكيت را كه مرگ وى را در 118 سالگى دانسته است، مستند بدانيم، درباره‌ى تاريخ مرگ وى سال 210ق صحيح مى‌شود.
    == ولادت و وفات ==
    از تاريخ ولادت او اطلاعى در دست نيست و درباره‌ى تاريخ وفات او نيز بين 205، 206، 210، 213، 216ق اختلاف است. اما در اينكه وى دير زمانى زيسته و سرانجام در بغداد وفات يافته است، ترديدى نيست. بيشتر منابع روايت [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]؛ يعنى 206ق را به عنوان تاريخ وفات او پذيرفته‌اند. به گزارش ياقوت، ابوعمرو هنگام ديدار با اسماعيل بن حماد حدود 115 سال داشته و در اين صورت تاريخ ولادت وى بايد حدود سال 93ق باشد. حال اگر گفته‌ى شاگردش ابن سكيت را كه مرگ وى را در 118 سالگى دانسته است، مستند بدانيم، درباره‌ى تاريخ مرگ وى سال 210ق صحيح مى‌شود.


    او اوايل زندگى خود را در رماده‌ى كوفه در مجاورت شيبانيان گذراند و در اين مدت آموزگار فرزندان آنان بود. سپس براى فراگيرى شعر و ادب، نزد استادان برجسته‌ى دو مكتب كوفه و بصره به ويژه ابوعمرو علاء و مفضل ضبى رفت و ديوانهاى شاعران جاهلى را از آنان فرا گرفت. از آن پس، به تقليد از استادانش به جمع اشعار و اخبار كهن دل سپرد و براى گردآورى روايات، چندى ميان بدويان زيست. سپس آهنگ بغداد كرد و توانست به دربار هارون الرشيد راه يابد و تعليم و تربيت فرزندان خليفه را بر عهده گيرد بعلاوه مجالس درسى در بغداد تشكيل داد.
    == تحصیلات ==
    او اوايل زندگى خود را در رماده‌ى كوفه در مجاورت شيبانيان گذراند و در اين مدت آموزگار فرزندان آنان بود. سپس براى فراگيرى شعر و ادب، نزد استادان برجسته‌ى دو مكتب كوفه و بصره به ويژه [[ابوعمرو علاء]] و [[مفضل ضبى]] رفت و ديوانهاى شاعران جاهلى را از آنان فرا گرفت. از آن پس، به تقليد از استادانش به جمع اشعار و اخبار كهن دل سپرد و براى گردآورى روايات، چندى ميان بدويان زيست. سپس آهنگ بغداد كرد و توانست به دربار هارون الرشيد راه يابد و تعليم و تربيت فرزندان خليفه را بر عهده گيرد بعلاوه مجالس درسى در بغداد تشكيل داد.


    او در گردآورى و تدوين اشعار و اخبار كهن عرب سهم بسزايى داشت او اشعار بيش از 80 قبيله‌ى بزرگ عرب را به صورت مجموعه‌هايى در مسجد كوفه نگهدارى مى‌كرد. او علاوه بر شعر، راوى احاديث نبوى نيز بوده و بيشتر منابع كهن از او به عنوان يكى از رجال حديث ياد شده است. وى از محدثين بزرگى چون ركين بن ربيع شامى روايت كرده و در كتب سته رواياتى از او نقل شده است. علاوه بر اين كتابى با عنوان غريب الحديث گردآوردى كرده كه بخشهايى از آن را مى‌توان در دو كتاب غريب الحديث تاليف ابوعبيد قاسم بن سلام و ابراهيم حربى باز يافت. روايات و احاديث وى را موثق و مورد اعتماد دانسته و او را به گستردگى دانش و استفاده از منابع موثق ستوده‌اند با اين حال برخى از معاصران در درستى روايات وى ترديد كرده‌اند با انتقادى تند، وى را در رديف دروغ پردازانى چون خلف احمر و حماد راويه نهاده، مى‌گويد براى مال اندوزى و تقرب به بارگاه اشراف و بزرگان عرب به جعل روايت روى آورد؛ چندانكه قبايل وى را اجير مى‌كردند، تا اشعار ديگران را به شاعران آنان نسبت دهد.
    او در گردآورى و تدوين اشعار و اخبار كهن عرب سهم بسزايى داشت او اشعار بيش از 80 قبيله‌ى بزرگ عرب را به صورت مجموعه‌هايى در مسجد كوفه نگهدارى مى‌كرد. او علاوه بر شعر، راوى احاديث نبوى نيز بوده و بيشتر منابع كهن از او به عنوان يكى از رجال حديث ياد شده است. وى از محدثين بزرگى چون ركين بن ربيع شامى روايت كرده و در كتب سته رواياتى از او نقل شده است. علاوه بر اين كتابى با عنوان غريب الحديث گردآوردى كرده كه بخشهايى از آن را مى‌توان در دو كتاب غريب الحديث تألیف ابوعبيد قاسم بن سلام و ابراهيم حربى باز يافت. روايات و احاديث وى را موثق و مورد اعتماد دانسته و او را به گستردگى دانش و استفاده از منابع موثق ستوده‌اند با اين حال برخى از معاصران در درستى روايات وى ترديد كرده‌اند با انتقادى تند، وى را در رديف دروغ پردازانى چون خلف احمر و حماد راويه نهاده، مى‌گويد براى مال اندوزى و تقرب به بارگاه اشراف و بزرگان عرب به جعل روايت روى آورد؛ چندانكه قبايل وى را اجير می‌كردند، تا اشعار ديگران را به شاعران آنان نسبت دهد.


    او در زمينه‌هاى گوناگون تبحر داشته كه از جمله‌ى آنها صرف، نحو و لغت است، منابع كهن او را در زمره‌ى بزرگ‌ترين لغت شناسان روزگار خود نهاده‌اند. وى با تاليف كتاب الجيم و نيز رساله‌هاى تك موضوعى گوناگون در لغت، راه را براى تاليف و تدوين فرهنگ‌هاى جامعى كه در سده‌هاى بعد به وجود آمد، هموار ساخت.
    او در زمينه‌هاى گوناگون تبحر داشته كه از جمله‌ى آنها صرف، نحو و لغت است، منابع كهن او را در زمره‌ى بزرگ‌ترين لغت شناسان روزگار خود نهاده‌اند. وى با تألیف كتاب الجيم و نيز رساله‌هاى تك موضوعى گوناگون در لغت، راه را براى تألیف و تدوين فرهنگ‌هاى جامعى كه در سده‌هاى بعد به وجود آمد، هموار ساخت.


    آثار لغوى وى يكى از منابع عمده‌ى تهذيب اللغه، مجمل اللغة، المحكم و المحيط الاعظم، و التكملة و الذيل و الصله بوده است.
    آثار لغوى وى يكى از منابع عمده‌ى تهذيب اللغه، مجمل اللغة، المحكم و المحيط الاعظم، و التكملة و الذيل و الصله بوده است.
    خط ۵۵: خط ۵۶:
    مذهب او با توجه به گفتگوى وى با اسماعيل بن حماد معتزلى، اعتزال مى‌باشد.
    مذهب او با توجه به گفتگوى وى با اسماعيل بن حماد معتزلى، اعتزال مى‌باشد.


    == شاگردان: ==
    === شاگردان===
     


    از جمله شاگردان اويند: احمد بن حنبل، ابن سكيت، ابوعبيد قاسم بن سلام، فرزندش عمرو، نواده‌اش محمد بن عمرو، ابن نطاح، ابن حبيب، ابوالحسن طوسى، ابوسعيد ضرير، ابونصر باهلى، سلمة بن عاصم، و قاسم بن معن.
    از جمله شاگردان اويند: [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، ابن سكيت، ابوعبيد قاسم بن سلام، فرزندش عمرو، نواده‌اش محمد بن عمرو، ابن نطاح، ابن حبيب، ابوالحسن طوسى، ابوسعيد ضرير، ابونصر باهلى، سلمة بن عاصم، و قاسم بن معن.
     
    == آثار: ==


    == آثار==


    از ميان آثار تنها اثر اول يافت شده است:
    از ميان آثار تنها اثر اول يافت شده است:


    1- كتاب الجيم.
    {{ستون-شروع|2}}
     
    2- الابل
    # كتاب الجيم.
     
    # الابل
    3- الحروف
    # الحروف
     
    # خلق الانسان
    4- خلق الانسان
    # الخيل
     
    # غريب الحديث
    5- الخيل
    # شرح كتاب الفصيح
     
    # [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]
    6- غريب الحديث
    # النحله
     
    # النوادر
    7- شرح كتاب الفصيح
    # غريب المصنف
     
    {{پایان}}
    8- ابن نديم
     
    9- النحله
     
    10- النوادر
     
    11 غريب المصنف
     
    ==منبع مقاله:==
     


    دائره المعارف بزرگ اسلامى، جلد ششم، صص 72-75.
    ==منابع مقاله==
    [https://www.cgie.org.ir/fa/article/224897/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B9%D9%85%D8%B1%D9%88-%D8%B4%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد ششم، صص 72-75].


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == وابسته‌ها ==
    [[الجیم]]  
    [[الآثار]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:ادیبان]]
    [[رده:واژه‌‌شناسان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۰۹

    شیبانی، اسحاق بن مرار
    نام شیبانی، اسحاق بن مرار
    نام‌های دیگر ابی‌عمر شیبانی

    کوفی شیبانی، ابوعمر

    نام پدر مرار
    متولد نامشخص حدود سال 93ق
    محل تولد
    رحلت اختلافی 205، 206، 210، 213، 216ق در بغداد
    اساتید ابوعمرو علاء

    مفضل ضبى

    برخی آثار الجیم
    کد مؤلف AUTHORCODE16946AUTHORCODE

    ابوعمرو اسحاق بن مرار شيبانى (ح ۹۳-۲۱۰ ق / ۷۱۲- ۸۲۵ م)، لغت‌شناس و راوی بزرگ اوایل عصر عباسی

    خاندان

    بيشتر منابع نام پدر وى را مرار گفته‌اند؛ اما اين كلمه به يك صورت خوانده نشده و به شكلهاى مَرّار و نِزار نيز آمده است. برخى نيز، علاوه بر شيبانى، به او نسبت مرّارى داده‌اند. ابوعمرو ظاهراً نسبت شيبانى را از طريق «جوار» يا «ولا» و يا به گفته‌ى جاحظ، تعليم كودكان بنى شيبان كسب كرده و خود از اين قبيله نبوده است.

    به گفته‌ى برخى، ابوعمرو، دهقان‌زاده بود و احمر لقب داشته است و از آنجا كه اين لقب را عموماً بر عجمان و خاصه ايرانيان اطلاق مى‌كرده‌اند، برخى از معاصران، وى را ايرانى تبار دانسته‌اند. مادر او نبطى بوده و به همين سبب او از واژگان نبطى آگاهى داشته است. نويسندگان عرب، پيوسته آراميانى را كه در بين النهرين مى‌زيستند، نبطى خوانده‌اند و ايشان شايد هيچ رابطه‌اى، جز خويشاوندى دور، با نبطيان پترا كه در 106م حكومتشان به دست تراژان برچيده شد، نداشته‌اند.

    ولادت و وفات

    از تاريخ ولادت او اطلاعى در دست نيست و درباره‌ى تاريخ وفات او نيز بين 205، 206، 210، 213، 216ق اختلاف است. اما در اينكه وى دير زمانى زيسته و سرانجام در بغداد وفات يافته است، ترديدى نيست. بيشتر منابع روايت ابن نديم؛ يعنى 206ق را به عنوان تاريخ وفات او پذيرفته‌اند. به گزارش ياقوت، ابوعمرو هنگام ديدار با اسماعيل بن حماد حدود 115 سال داشته و در اين صورت تاريخ ولادت وى بايد حدود سال 93ق باشد. حال اگر گفته‌ى شاگردش ابن سكيت را كه مرگ وى را در 118 سالگى دانسته است، مستند بدانيم، درباره‌ى تاريخ مرگ وى سال 210ق صحيح مى‌شود.

    تحصیلات

    او اوايل زندگى خود را در رماده‌ى كوفه در مجاورت شيبانيان گذراند و در اين مدت آموزگار فرزندان آنان بود. سپس براى فراگيرى شعر و ادب، نزد استادان برجسته‌ى دو مكتب كوفه و بصره به ويژه ابوعمرو علاء و مفضل ضبى رفت و ديوانهاى شاعران جاهلى را از آنان فرا گرفت. از آن پس، به تقليد از استادانش به جمع اشعار و اخبار كهن دل سپرد و براى گردآورى روايات، چندى ميان بدويان زيست. سپس آهنگ بغداد كرد و توانست به دربار هارون الرشيد راه يابد و تعليم و تربيت فرزندان خليفه را بر عهده گيرد بعلاوه مجالس درسى در بغداد تشكيل داد.

    او در گردآورى و تدوين اشعار و اخبار كهن عرب سهم بسزايى داشت او اشعار بيش از 80 قبيله‌ى بزرگ عرب را به صورت مجموعه‌هايى در مسجد كوفه نگهدارى مى‌كرد. او علاوه بر شعر، راوى احاديث نبوى نيز بوده و بيشتر منابع كهن از او به عنوان يكى از رجال حديث ياد شده است. وى از محدثين بزرگى چون ركين بن ربيع شامى روايت كرده و در كتب سته رواياتى از او نقل شده است. علاوه بر اين كتابى با عنوان غريب الحديث گردآوردى كرده كه بخشهايى از آن را مى‌توان در دو كتاب غريب الحديث تألیف ابوعبيد قاسم بن سلام و ابراهيم حربى باز يافت. روايات و احاديث وى را موثق و مورد اعتماد دانسته و او را به گستردگى دانش و استفاده از منابع موثق ستوده‌اند با اين حال برخى از معاصران در درستى روايات وى ترديد كرده‌اند با انتقادى تند، وى را در رديف دروغ پردازانى چون خلف احمر و حماد راويه نهاده، مى‌گويد براى مال اندوزى و تقرب به بارگاه اشراف و بزرگان عرب به جعل روايت روى آورد؛ چندانكه قبايل وى را اجير می‌كردند، تا اشعار ديگران را به شاعران آنان نسبت دهد.

    او در زمينه‌هاى گوناگون تبحر داشته كه از جمله‌ى آنها صرف، نحو و لغت است، منابع كهن او را در زمره‌ى بزرگ‌ترين لغت شناسان روزگار خود نهاده‌اند. وى با تألیف كتاب الجيم و نيز رساله‌هاى تك موضوعى گوناگون در لغت، راه را براى تألیف و تدوين فرهنگ‌هاى جامعى كه در سده‌هاى بعد به وجود آمد، هموار ساخت.

    آثار لغوى وى يكى از منابع عمده‌ى تهذيب اللغه، مجمل اللغة، المحكم و المحيط الاعظم، و التكملة و الذيل و الصله بوده است.

    مذهب او با توجه به گفتگوى وى با اسماعيل بن حماد معتزلى، اعتزال مى‌باشد.

    شاگردان

    از جمله شاگردان اويند: احمد بن حنبل، ابن سكيت، ابوعبيد قاسم بن سلام، فرزندش عمرو، نواده‌اش محمد بن عمرو، ابن نطاح، ابن حبيب، ابوالحسن طوسى، ابوسعيد ضرير، ابونصر باهلى، سلمة بن عاصم، و قاسم بن معن.

    آثار

    از ميان آثار تنها اثر اول يافت شده است:

    1. كتاب الجيم.
    2. الابل
    3. الحروف
    4. خلق الانسان
    5. الخيل
    6. غريب الحديث
    7. شرح كتاب الفصيح
    8. ابن نديم
    9. النحله
    10. النوادر
    11. غريب المصنف

    منابع مقاله

    دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد ششم، صص 72-75.

    وابسته‌ها