كشف الأستار عن وجه الغائب عن الأبصار: تفاوت میان نسخهها
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ کشف الأستار عن وجه الغائب عن الأبصار را به كشف الأستار عن وجه الغائب عن الأبصار منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - '== منابع مقاله == مقدمه و متن كتاب. رده:کتابشناسی' به '== منابع مقاله == مقدمه و متن كتاب. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR13756J1.jpg | |||
| عنوان =کشف الأستار عن وجه الغائب عن الأبصار | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[نوری، حسین بن محمدتقی]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 224/4 /ن9ک5* | |||
| | | موضوع = | ||
احادیث شیعه | |||
| ناشر = | |||
مکتبة نينوی الحديثة | |||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
|زبان | | سال نشر = 1400 ق | ||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
|ناشر | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13756AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =2 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13756 | |||
| کتابخوان همراه نور =13756 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''كشف الأستار عن وجه الغائب عن الأبصار''' تألیف [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در موضوع مهدویت به زبان عربى است كه مؤلف در سال 1317ق، از نگارش آن فراغت يافته است. | |||
سبب تألیف كتاب آن بوده كه قصيدهاى از شاعرى ناشناس، به دست علماى نجف مىرسد كه طى آن، شاعر ضمن طرح اختلاف مسلمانان در باب ولادت حضرت بقية الله الاعظم(عج)، از امكان تولد، طول غيبت و طول عمر آن حضرت اظهار تعجب كرده و شیعیان را مورد استهزاء قرار مىدهد. مؤلف نيز بنا به تقاضاى آيتالله محمدحسین کاشفالغطاء، اثر حاضر را در رد آن، كه به «قصيده بغداديه» معروف بود، تألیف كرد. | |||
== ساختار== | |||
كتاب در يك جلد منتشر شده است كه مشتمل بر مقدمه مؤلف، دو فصل و يك خاتمه است. در انتهاى كتاب، سه قصيده به عنوان ملحقات آورده شده است. | |||
== ساختار | |||
كتاب در يك جلد منتشر شده است كه مشتمل بر مقدمه | |||
== گزارش محتوا== | |||
مقدمه كه در ذكر قصيده بغداديه است، با اين دو بيت آغاز مىشود: | مقدمه كه در ذكر قصيده بغداديه است، با اين دو بيت آغاز مىشود: | ||
«الا اى دانشمندان معاصر و دانايان زمان، اى نكتهبينان ژرفانديش و آگاه از دقائق امورى كه انديشهها در آن حيرانند. همانا انديشه من نسبت به پيشواى قائمى كه مردم درباره او در نزاعند و امر او بر ايشان مشتبه گرديد، سخت در حيرت و سردرگمى است. | «الا اى دانشمندان معاصر و دانايان زمان، اى نكتهبينان ژرفانديش و آگاه از دقائق امورى كه انديشهها در آن حيرانند. همانا انديشه من نسبت به پيشواى قائمى كه مردم درباره او در نزاعند و امر او بر ايشان مشتبه گرديد، سخت در حيرت و سردرگمى است. | ||
شاعر در اين شعر، با منكر شدن وجود حضرت حجت(عج) و با بافتن اباطيلى، به تمسخر ماجراى «سرداب» مىپردازد و محدث نورى نيز در دو فصل، به خوبى توانسته است كه جواب اين شاعر را بدهد: | شاعر در اين شعر، با منكر شدن وجود حضرت حجت(عج) و با بافتن اباطيلى، به تمسخر ماجراى «سرداب» مىپردازد و [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] نيز در دو فصل، به خوبى توانسته است كه جواب اين شاعر را بدهد: | ||
ايشان در فصل اول، اين نكته را مطرح مىسازد كه همه علماى اماميه بر اين مطلب اجماع دارند كه مهدى موعود كسى جز حضرت حجة بن الحسن بن على بن محمد بنعلى بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين ابن على بن | ايشان در فصل اول، اين نكته را مطرح مىسازد كه همه علماى اماميه بر اين مطلب اجماع دارند كه مهدى موعود كسى جز حضرت حجة بن الحسن بن على بن محمد بنعلى بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين ابن على بن ابىطالب(ع) نمىباشد كه در سال 255ق به دنيا آمده و از سال 260ق غيبت صغرى و از سال 329ق غيبت كبراى خويش را به امر الهى آغاز نمودهاند و اين غيبت ادامه خواهد داشت تا هر زمان كه خداوند اذن ظهور بدان حضرت(عج) دهد تا خروج كرده بساط ظلم را برچيند و پرچم عدل و اسلام را بر بسيط زمين به اهتزاز درآورد. | ||
سپس اعتراف بيش از چهل تن از علماى برجسته اهل سنت را كه به ولادت مهدى موعود تصريح كرده و گفتهاند كه او از سلاله پيامبر(ص)، همنام وى و فرزند امام حسن | سپس اعتراف بيش از چهل تن از علماى برجسته اهل سنت را كه به ولادت مهدى موعود تصريح كرده و گفتهاند كه او از سلاله پيامبر(ص)، همنام وى و فرزند [[امام حسن عسکری(ع)]] است، به طور مبسوط درج و نقل مىنمايد. | ||
در همين فصل مرحوم محدث، حديث معروف و متواترى كه شيعه و سنى از پيامبر اكرم(ص) نقل كردهاند، مبنى بر آنكه خلفاى پيامبر(ص) دوازده تن به عدد نقباء بنى اسرائيلاند را آورده نتيجه گرفته كه اين دوازده خليفه پيامبر(ص)، كسى جز ائمه شيعه(ص) نمىباشند و همه توجيهات ديگر مثل آنچه كه قاضى عياض گفته، باطل است و مفاسد متعددى به همراه دارد كه مبين ناسزايى آن توجيه است. نتيجه نهايى آنكه چون خليفه يازدهم يعنى امام حسن | در همين فصل مرحوم محدث، حديث معروف و متواترى كه شيعه و سنى از پيامبر اكرم(ص) نقل كردهاند، مبنى بر آنكه خلفاى پيامبر(ص) دوازده تن به عدد نقباء بنى اسرائيلاند را آورده نتيجه گرفته كه اين دوازده خليفه پيامبر(ص)، كسى جز ائمه شيعه(ص) نمىباشند و همه توجيهات ديگر مثل آنچه كه قاضى عياض گفته، باطل است و مفاسد متعددى به همراه دارد كه مبين ناسزايى آن توجيه است. نتيجه نهايى آنكه چون خليفه يازدهم يعنى [[امام حسن عسکری(ع)]] در سال 260ق از دنيا رفته، لاجرم بايد كه خليفه دوازدهم كه فرزند [[امام حسن عسکری(ع)]] است پيش از آن تاريخ به دنيا آمده و اكنون در پس پرده غيبت باشند. | ||
نویسنده در فصل دوم، به ترتيب به رد يكايك شبهاتى كه در ابيات قصيده بغداديه طرح گشته مىپردازد و ضمن پاسخگويى بدانها نكات جالبى از جمله ويژگىهاى ياران حضرت مهدى(عج) در نزد عامه، علائم ظهور حضرت(عج) و بركات خارق العاده دولت مهدى(عج)، مقامات مهدى در تورات و زنده شدن اصحاب كهف در دولت او را مطرح مىسازد. | |||
وى در خاتمه، تهمت ناروايى كه صاحب قصيده بغداديه در آخرين بيت منظومه خويش به شيعه زده (مبنى بر اينكه شيعه معتقد است امام زمان(عج) در سردابى واقع در سامرا غائب شده و از همانجا هم ظهور خواهد كرد) را پاسخ داده و با اسلوبى ويژه و بيانى روشن و استدلالى قوى، نادرستى اين ناسزا را آشكار مىسازد. | وى در خاتمه، تهمت ناروايى كه صاحب قصيده بغداديه در آخرين بيت منظومه خويش به شيعه زده (مبنى بر اينكه شيعه معتقد است امام زمان(عج) در سردابى واقع در سامرا غائب شده و از همانجا هم ظهور خواهد كرد) را پاسخ داده و با اسلوبى ويژه و بيانى روشن و استدلالى قوى، نادرستى اين ناسزا را آشكار مىسازد. | ||
نویسنده كتاب را در نجف اشرف و در وقت سلطه عثمانيها نوشته است، لذا مجبور بوده كه از سر تقيه، در اثناى كتاب، گاه به مدح و تمجيد از سلطان عثمانى مبادرت نمايد. لذا بايسته مىنمود كه مترجم اين نكته را در مقدمه ترجمه خويش يادآور شود تا خواننده به هنگام برخورد با اين مدح و تمجيدها، از هرگونه سردرگمى و احيانا سوء تفاهم در امان بماند. | |||
در پايان، ملحقات ذكر شده كه در آن، مطالب كتاب توسط مرحوم | در پايان، ملحقات ذكر شده كه در آن، مطالب كتاب توسط مرحوم کاشفالغطاء، [[بلاغی، محمدجواد|شيخ محمد جواد بلاغى]] و سيد محسن امين به نظم درآمده و به همراه زندگىنامه اين سه بزرگوار به پيوست كتاب، چاپ و منتشر شده است. | ||
== وضعيت كتاب | == وضعيت كتاب== | ||
آيتالله [[حسینی میلانی، علی|سيد على ميلانى]] در ابتداى كتاب مقدمه نسبتا مفلصلى را قلم زده و در ادامه، زندگىنامه مؤلف و مقدمه ناشر نقل شده است. در پايان نيز فهرست مطالب آمده است. | |||
مؤلف از پاورقى نيز به عنوان رفع اشكالات متن و يا توضيح ابهامات استفاده كرده و در برخى موارد پاورقى را براى ذكر منابع مورد استفاده، در متن استفاده كرده است. | |||
== منابع مقاله == | |||
مقدمه و متن كتاب. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:کلام و عقاید]] | [[رده:کلام و عقاید]] | ||
[[رده:مباحث خاص کلامی]] | [[رده:مباحث خاص کلامی]] | ||
[[رده:امام مهدی(عج)]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۳۴
کشف الأستار عن وجه الغائب عن الأبصار | |
---|---|
پدیدآوران | نوری، حسین بن محمدتقی (نویسنده) |
ناشر | مکتبة نينوی الحديثة |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1400 ق |
چاپ | 2 |
موضوع | احادیث شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 224/4 /ن9ک5* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
كشف الأستار عن وجه الغائب عن الأبصار تألیف محدث نورى در موضوع مهدویت به زبان عربى است كه مؤلف در سال 1317ق، از نگارش آن فراغت يافته است.
سبب تألیف كتاب آن بوده كه قصيدهاى از شاعرى ناشناس، به دست علماى نجف مىرسد كه طى آن، شاعر ضمن طرح اختلاف مسلمانان در باب ولادت حضرت بقية الله الاعظم(عج)، از امكان تولد، طول غيبت و طول عمر آن حضرت اظهار تعجب كرده و شیعیان را مورد استهزاء قرار مىدهد. مؤلف نيز بنا به تقاضاى آيتالله محمدحسین کاشفالغطاء، اثر حاضر را در رد آن، كه به «قصيده بغداديه» معروف بود، تألیف كرد.
ساختار
كتاب در يك جلد منتشر شده است كه مشتمل بر مقدمه مؤلف، دو فصل و يك خاتمه است. در انتهاى كتاب، سه قصيده به عنوان ملحقات آورده شده است.
گزارش محتوا
مقدمه كه در ذكر قصيده بغداديه است، با اين دو بيت آغاز مىشود:
«الا اى دانشمندان معاصر و دانايان زمان، اى نكتهبينان ژرفانديش و آگاه از دقائق امورى كه انديشهها در آن حيرانند. همانا انديشه من نسبت به پيشواى قائمى كه مردم درباره او در نزاعند و امر او بر ايشان مشتبه گرديد، سخت در حيرت و سردرگمى است.
شاعر در اين شعر، با منكر شدن وجود حضرت حجت(عج) و با بافتن اباطيلى، به تمسخر ماجراى «سرداب» مىپردازد و محدث نورى نيز در دو فصل، به خوبى توانسته است كه جواب اين شاعر را بدهد:
ايشان در فصل اول، اين نكته را مطرح مىسازد كه همه علماى اماميه بر اين مطلب اجماع دارند كه مهدى موعود كسى جز حضرت حجة بن الحسن بن على بن محمد بنعلى بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين ابن على بن ابىطالب(ع) نمىباشد كه در سال 255ق به دنيا آمده و از سال 260ق غيبت صغرى و از سال 329ق غيبت كبراى خويش را به امر الهى آغاز نمودهاند و اين غيبت ادامه خواهد داشت تا هر زمان كه خداوند اذن ظهور بدان حضرت(عج) دهد تا خروج كرده بساط ظلم را برچيند و پرچم عدل و اسلام را بر بسيط زمين به اهتزاز درآورد.
سپس اعتراف بيش از چهل تن از علماى برجسته اهل سنت را كه به ولادت مهدى موعود تصريح كرده و گفتهاند كه او از سلاله پيامبر(ص)، همنام وى و فرزند امام حسن عسکری(ع) است، به طور مبسوط درج و نقل مىنمايد.
در همين فصل مرحوم محدث، حديث معروف و متواترى كه شيعه و سنى از پيامبر اكرم(ص) نقل كردهاند، مبنى بر آنكه خلفاى پيامبر(ص) دوازده تن به عدد نقباء بنى اسرائيلاند را آورده نتيجه گرفته كه اين دوازده خليفه پيامبر(ص)، كسى جز ائمه شيعه(ص) نمىباشند و همه توجيهات ديگر مثل آنچه كه قاضى عياض گفته، باطل است و مفاسد متعددى به همراه دارد كه مبين ناسزايى آن توجيه است. نتيجه نهايى آنكه چون خليفه يازدهم يعنى امام حسن عسکری(ع) در سال 260ق از دنيا رفته، لاجرم بايد كه خليفه دوازدهم كه فرزند امام حسن عسکری(ع) است پيش از آن تاريخ به دنيا آمده و اكنون در پس پرده غيبت باشند.
نویسنده در فصل دوم، به ترتيب به رد يكايك شبهاتى كه در ابيات قصيده بغداديه طرح گشته مىپردازد و ضمن پاسخگويى بدانها نكات جالبى از جمله ويژگىهاى ياران حضرت مهدى(عج) در نزد عامه، علائم ظهور حضرت(عج) و بركات خارق العاده دولت مهدى(عج)، مقامات مهدى در تورات و زنده شدن اصحاب كهف در دولت او را مطرح مىسازد.
وى در خاتمه، تهمت ناروايى كه صاحب قصيده بغداديه در آخرين بيت منظومه خويش به شيعه زده (مبنى بر اينكه شيعه معتقد است امام زمان(عج) در سردابى واقع در سامرا غائب شده و از همانجا هم ظهور خواهد كرد) را پاسخ داده و با اسلوبى ويژه و بيانى روشن و استدلالى قوى، نادرستى اين ناسزا را آشكار مىسازد.
نویسنده كتاب را در نجف اشرف و در وقت سلطه عثمانيها نوشته است، لذا مجبور بوده كه از سر تقيه، در اثناى كتاب، گاه به مدح و تمجيد از سلطان عثمانى مبادرت نمايد. لذا بايسته مىنمود كه مترجم اين نكته را در مقدمه ترجمه خويش يادآور شود تا خواننده به هنگام برخورد با اين مدح و تمجيدها، از هرگونه سردرگمى و احيانا سوء تفاهم در امان بماند.
در پايان، ملحقات ذكر شده كه در آن، مطالب كتاب توسط مرحوم کاشفالغطاء، شيخ محمد جواد بلاغى و سيد محسن امين به نظم درآمده و به همراه زندگىنامه اين سه بزرگوار به پيوست كتاب، چاپ و منتشر شده است.
وضعيت كتاب
آيتالله سيد على ميلانى در ابتداى كتاب مقدمه نسبتا مفلصلى را قلم زده و در ادامه، زندگىنامه مؤلف و مقدمه ناشر نقل شده است. در پايان نيز فهرست مطالب آمده است.
مؤلف از پاورقى نيز به عنوان رفع اشكالات متن و يا توضيح ابهامات استفاده كرده و در برخى موارد پاورقى را براى ذكر منابع مورد استفاده، در متن استفاده كرده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.