دیوان ترکی شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR28450J1.jpg | عنوان =‏دیوان ترکی شیرازی | عنوان‌های د...» ایجاد کرد)
     
    جز (جایگزینی متن - 'دیوان اشعار (ابهام‌ زدایی)' به 'دیوان اشعار (ابهام‌زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۴: خط ۴:
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[ترکي شيرازي، محمدحسين]] (سراينده)
    [[ترکی شیرازی، محمدحسین]] (سراينده)


    [[حافظي کاشاني، محسن]] (اهتمام)
    [[حافظي کاشاني، محسن]] (اهتمام)
    | زبان =فارسي
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏‏‎‏PIR‎‏ ‎‏7658‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9  
    | کد کنگره =‏‏‎‏PIR‎‏ ‎‏7658‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9  
    | موضوع =شعر فارسي - قرن 14  
    | موضوع =شعر فارسی - قرن 14  


    شعر مذهبي - قرن 14  
    شعر مذهبی  - قرن 14  


    | ناشر =صائب
    | ناشر =صائب
    خط ۲۲: خط ۲۲:
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =28450
    | کتابخوان همراه نور =28450
    | کد پدیدآور =18456
    | کد پدیدآور =18456
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}  
    }}
    '''دیوان ترکی شیرازی'''، مجموعه سروده‎های عرفانی، ولایی و عاشورایی شاعر حوزه آئینی، محمدحسین آغولی، متخلص به «ترکی شیرازی» است که با تصحیح، مقدمه و اهتمام محسن حافظی کاشانی، به چاپ رسیده است.
    {{کاربردهای دیگر|دیوان اشعار (ابهام‌زدایی)}}
     
     
    '''دیوان ترکی شیرازی'''، مجموعه سروده‌های عرفانی، ولایی و عاشورایی شاعر حوزه آئینی، [[ترکی شیرازی، محمدحسین|محمدحسین آغولی]]، متخلص به «ترکی شیرازی» است که با تصحیح، مقدمه و اهتمام محسن حافظی کاشانی، به چاپ رسیده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۳: خط ۳۸:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه اول، به این نکته اشاره شده است که در طول تاریخ سراسر ادب و فرهنگ مشرق‎زمین، شاعران شیرین‎سخن و ادیبانی پا به عرصه وجود نهادند که هریک حامل گنجینه‎ای سرشار از ذوق و استعداد نهفته ذاتی و خداوندی بودند و در این بین، شعرایی بودند و هستند که با ابراز ارادت به ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) و در مدح و مراثی آن ذوات مقدسه خوش درخشیدند و در این سیر و سلوک عارفانه، چه بسیار که مورد عنایات ویژه قرار گرفتند که شاعر اثر حاضر نیز از جمله آنهاست<ref>ر.ک: مقدمه اول، صفحه الف - ‎ب</ref>.
    در مقدمه اول، به این نکته اشاره شده است که در طول تاریخ سراسر ادب و فرهنگ مشرق‎زمین، شاعران شیرین‌سخن و ادیبانی پا به عرصه وجود نهادند که هریک حامل گنجینه‌ای سرشار از ذوق و استعداد نهفته ذاتی و خداوندی بودند و در این بین، شعرایی بودند و هستند که با ابراز ارادت به ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) و در مدح و مراثی آن ذوات مقدسه خوش درخشیدند و در این سیر و سلوک عارفانه، چه بسیار که مورد عنایات ویژه قرار گرفتند که شاعر اثر حاضر نیز از جمله آنهاست.<ref>ر.ک: مقدمه اول، صفحه الف - ‎ب</ref>.
     
    در مقدمه مصحح، به معرفی شاعر و برخی از ویژگی‎های شعر او پرداخته شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه یک - ‎دوازده</ref>.
     
    شعر این شاعر شورآفرین و شیرین‎کلام خطه ادب‎خیز شیراز خودجوش، عرفانی، اجتماعی، عاطفی، ولایی، عاشواریی و سلیس و روان است. بی‎شک زبان دل برای صاحبان دل است. طوطی شیرین‎گفتار طبع موزون سراینده خطه فارس در گلزار معانی آیینه‎دار شعر آیینی است. شور بیان و سوز درون و معرفت و اخلاص نسبت به ساحت قدس و مقام منیع ذوات مقدسه در ناب سروده‎هایش موج می‎زند. در اینجا بجاست ابیاتی از مقطع چند غزل مدیحه او، ارائه شود:
    '''کلک «ترکی» را به جان دشمنان مرتضی(ع)    گوییا خون‎ریزتر از نوک خنجر آفرید'''
     
    '''سرورا! باشد زبان «ترکی» از مدح تو لال            ای وجود تو پس از سوء القضاء حسن ‎القضاء'''
     
    '''کسی که خالق عرض و سماست مداحش          زبان «ترکی» در مدح او بود الکن'''
     
    '''«ترکی» ز راه صدق و صفا و ادب زده است      دست ولا به دامن احسان فاطمه(س) '''


    '''هماره دفتر «ترکی» ز شعر خالی باد          به‎غیر مدح رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) '''
    در مقدمه مصحح، به معرفی شاعر و برخی از ویژگی‌های شعر او پرداخته شده است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه یک - ‎دوازده</ref>.


    '''«ترکیا» عشق از حسین(ع) آموز            که چنین عشق، عشق با اثر است'''<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت - ‎نه</ref>.
    شعر این شاعر شورآفرین و شیرین‌کلام خطه ادب‎خیز شیراز خودجوش، عرفانی، اجتماعی، عاطفی، ولایی، عاشواریی و سلیس و روان است. بی‌شک زبان دل برای صاحبان دل است. طوطی شیرین‌گفتار طبع موزون سراینده خطه فارس در گلزار معانی آیینه‌دار شعر آیینی است. شور بیان و سوز درون و معرفت و اخلاص نسبت به ساحت قدس و مقام منیع ذوات مقدسه در ناب سروده‌هایش موج می‌زند. در اینجا بجاست ابیاتی از مقطع چند غزل مدیحه او، ارائه شود:


    ارادت و اخلاص زلال‎گونه این شاعر حوزه ادبیات عاشورایی، نسبت به ساحت مقدس امام حسین(ع) را می‎توان در ترکیب‎بندهای بلند وی و دیگر سوگ‎سروده‎هایش به‎خوبی مشاهده کرد. در اینجا به مقطع چند غزل مرثیه او اشاره می‎شود:
    {{شعر}}
    '''زین نظم جان‎گداز که «ترکی» سروده است      لوح و مداد و خامه و دفتر گریسته'''
    {{ب|''کلک «ترکی» را به جان دشمنان مرتضی(ع)''|2=''گوییا خون‌ریزتر از نوک خنجر آفرید''}}
    {{ب|''سرورا! باشد زبان «ترکی» از مدح تو لال''|2=''ای وجود تو پس از سوء القضاء حسن ‎القضاء''}}
    {{ب|''کسی که خالق عرض و سماست مداحش''|2=''زبان «ترکی» در مدح او بود الکن''}}
    {{ب|''«ترکی» ز راه صدق و صفا و ادب زده است ''|2=''دست ولا به دامن احسان فاطمه(س)''}}
    {{ب|''هماره دفتر «ترکی» ز شعر خالی باد''|2='' به‌غیر مدح رسول(ص) و ائمه اطهار(ع)''}}
    {{ب|''«ترکیا» عشق از حسین(ع) آموز''|2='' که چنین عشق، عشق با اثر است''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت - ‎نه</ref>.


    '''ترکی به یاد غربت مظلوم کربلا          خون جای اشک، از مژه، صبح و مسا گریست'''
    ارادت و اخلاص زلال‌گونه این شاعر حوزه ادبیات عاشورایی، نسبت به ساحت مقدس امام حسین(ع) را می‌توان در ترکیب‌بندهای بلند وی و دیگر سوگ‎سروده‌هایش به‌خوبی مشاهده کرد. در اینجا به مقطع چند غزل مرثیه او اشاره می‌شود:


    '''نظم چون آتش «ترکی» که دل عالم سوخت       عجب اینجاست که با خامه و دفتر چه کند'''
    {{شعر}}
    {{ب|''زین نظم جان‌گداز که «ترکی» سروده است''|2=''لوح و مداد و خامه و دفتر گریسته''}}
    {{ب|''ترکی به یاد غربت مظلوم کربلا''|2=''خون جای اشک، از مژه، صبح و مسا گریست''}}
    {{ب|''نظم چون آتش «ترکی» که دل عالم سوخت''|2=''عجب اینجاست که با خامه و دفتر چه کند''}}
    {{ب|''اگر نه شور حسینی(ع) است بر سر «ترکی»''|2=''ز نظم او شده گیتی پرانقلاب چرا''}}
    {{ب|''«ترکی» چو این مصیبت جان‌سوز می‌سرود ''|2=''در سینه داشت آتش و چشمش پرآب بود''}}
    {{ب|''«ترکی» به یاد قتل شهیدان نینوا''|2='' هر بندبند اوست چو نی در نوا هنوز''}}
    {{ب|''ز خون دیده «ترکی» در این مصیبت عظمی''|2='' ز باغ دفتر نظمش هزار لاله دمیده''}}
    {{ب|''از این شوری که «ترکی» راست ترسم''|2=''که پیش از وعده شور محشر آید''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه نه - ‎ده</ref>.


    '''اگر نه شور حسینی(ع) است بر سر «ترکی»          ز نظم او شده گیتی پرانقلاب چرا'''
    اشعار این شاعر حوزه آیینی اثری است زلال که بدون هیچ‎گونه تکلف و تصنع، از مشرب طبع و ذوق سلیم او تراوش کرده و محصول سوز درون اوست و ازاین‌رو بر شنونده تأثیر خاص می‌گذارد. شاعر از نظر اعتقادی و التزام به شرع و آیین و ارادت به حضرات معصومین(ع) نیز دارای مقامی بس ارجمند و تحسین‌برانگیز است. در جای‌جای آثار وی، اظهار ارادت او را نسبت به بزرگان دین، می‌توان مشاهده کرد و از آن، حظ و بهره معنوی برد<ref>ر.ک: همان، صفحه یازده</ref>.


    '''«ترکی» چو این مصیبت جان‎سوز می‎سرود          در سینه داشت آتش و چشمش پرآب بود'''
    فصل نخست کتاب، به لطیفه‌نگاری‌های شاعر اختصاص یافته است که به‌عنوان نمونه، به قسمتی از اشعار آن، اشاره می‌شود:


    '''«ترکی» به یاد قتل شهیدان نینوا                  هر بندبند اوست چو نی در نوا هنوز'''
    {{شعر}}
    {{ب|''نمی‌دانم چه می‌‎بود اینکه ساقی داشت در مینا''|2=''که از یک جرعه‌اش آتش به جانم ریخت سرتاپا''}}
    {{ب|''همین می‌‎بود که مجنون خورد و شد دیوانه لیلی ''|2='' همین می‌‎بد که وامق خورد و شد شوریده عذرا''}}
    {{ب|''بود رنگ همین می‎ از ازل در سرخ گل پنهان''|2='' که از عشقش کشد بلبل به حسن بوستان آوا''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3</ref>.


    '''ز خون دیده «ترکی» در این مصیبت عظمی            ز باغ دفتر نظمش هزار لاله دمیده'''
    در فصل دوم، به مدیحه‌سرایی‌های شاعر اشاره شده است که از جمله آنها، مدیحه‌ای است با عنوان «اقتدار محمد(ص)» در ستایش آن حضرت که با این ابیات آغاز می‌شود:


    '''از این شوری که «ترکی» راست ترسم            که پیش از وعده شور محشر آید'''<ref>ر.ک: همان، صفحه نه - ‎ده</ref>.
    {{شعر}}
    {{ب|''شمس و قمر عکسی از عذار محمد(ص)''|2=''گردش گردون به اختیار محمد(ص)''}}
    {{ب|''نافه مشک خطا و عنبر سارا''|2=''نکهتی از موی مشکبار محمد(ص)''}}
    {{ب|''چشمه حیوان مجال دم زدنش نیست''|2='' پیش لب لعل آبدار محمد(ص)''}}
    {{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>.


    اشعار این شاعر حوزه آیینی اثری است زلال که بدون هیچ‎گونه تکلف و تصنع، از مشرب طبع و ذوق سلیم او تراوش کرده و محصول سوز درون اوست و ازاین‎رو بر شنونده تأثیر خاص می‎گذارد. شاعر از نظر اعتقادی و التزام به شرع و آیین و ارادت به حضرات معصومین(ع) نیز دارای مقامی بس ارجمند و تحسین‎برانگیز است. در جای‎جای آثار وی، اظهار ارادت او را نسبت به بزرگان دین، می‎توان مشاهده کرد و از آن، حظ و بهره معنوی برد<ref>ر.ک: همان، صفحه یازده</ref>.
    در فصل سوم، سوگواری‌ها جای گرفته است. اولین شعر این فصل، مثنوی زیبایی است با عنوان «طبل الرحيل» در رثای سلمان فارسی و چگونگی وفات و غسل وی توسط حضرت علی(ع) که بخشی از آن چنین است:


    فصل نخست کتاب، به لطیفه‎نگاری‎های شاعر اختصاص یافته است که به‎عنوان نمونه، به قسمتی از اشعار آن، اشاره می‎شود:
    {{شعر}}
    '''نمی‎دانم چه می ‎بود اینکه ساقی داشت در مینا        که از یک جرعه‎اش آتش به جانم ریخت سرتاپا'''
    {{ب|''چون به حکم پادشاه انس و جان''|2=''در مداین گشت سلمان حکمران''}}
    '''همین می ‎بود که مجنون خورد و شد دیوانه لیلی          همین می ‎بد که وامق خورد و شد شوریده عذرا'''
    {{ب|''گشت چون در حکمرانی مستقل ''|2=''بنده‌اش گشتند خلق از جان و دل''}}
    '''بود رنگ همین می‎ از ازل در سرخ گل پنهان            که از عشقش کشد بلبل به حسن بوستان آوا'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3</ref>.
    {{ب|''چون زمان زندگیش آمد به سر''|2=''پیک مرگش آمد و کوبید در''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>.


    در فصل دوم، به مدیحه‎سرایی‎های شاعر اشاره شده است که از جمله آنها، مدیحه‎ای است با عنوان «اقتدار محمد(ص)» در ستایش آن حضرت که با این ابیات آغاز می‎شود:
    فصل چهارم، به ترکیب‌بندها اختصاص یافته است. اولین ترکیب‌بند این مجموعه، شانزده بند پیرامون واقعه کربلاست که ابیاتی از آن، بدین قرار می‌باشد:
    '''شمس و قمر عکسی از عذار محمد(ص)          گردش گردون به اختیار محمد(ص) '''
    '''نافه مشک خطا و عنبر سارا                  نکهتی از موی مشکبار محمد(ص) '''
    '''چشمه حیوان مجال دم زدنش نیست              پیش لب لعل آبدار محمد(ص)''' <ref>ر.ک: همان، ص127</ref>.


    در فصل سوم، سوگواری‎ها جای گرفته است. اولین شعر این فصل، مثنوی زیبایی است با عنوان «طبل الرحيل» در رثای سلمان فارسی و چگونگی وفات و غسل وی توسط حضرت علی(ع) که بخشی از آن چنین است:
    {{شعر}}
    '''چون به حکم پادشاه انس و جان            در مداین گشت سلمان حکمران'''
    {{ب|''سرزد ز چرخ، باز هلال محرما ''|2=''پیر شد جهان، ز ولوله و شور ماتما''}}
    '''گشت چون در حکمرانی مستقل          بنده‎اش گشتند خلق از جان و دل'''
    {{ب|''هر گوشه گشت باز لوای عزا به‌پا ''|2=''شد سینه‌ها پر انده و دل‎ها پر از غما''}}
    '''چون زمان زندگیش آمد به سر                  پیک مرگش آمد و کوبید در'''<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>.
    {{ب|''شد شورشی چو روز قیامت به‌پا به دهر ''|2=''شور و نشور گشت هویدا به عالما''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص385</ref>.


    فصل چهارم،به ترکیب‎بندها اختصاص یافته است. اولین ترکیب‎بند این مجموعه، شانزده بند پیرامون واقعه کربلاست که ابیاتی از آن، بدین قرار می‎باشد:
    در آخرین فصل، قطعه‌ها و تک‌‌بیتی‌های شاعر آمده است که به‌عنوان نمونه، به چند بیت از آن، اشاره می‌شود:
    '''سرزد ز چرخ، باز هلال محرما            پیر شد جهان، ز ولوله و شور ماتما'''
    '''هر گوشه گشت باز لوای عزا به‎پا              شد سینه‎ها پر انده و دل‎ها پر از غما'''
    '''شد شورشی چو روز قیامت به‎پا به دهر              شور و نشور گشت هویدا به عالما'''<ref>ر.ک: همان، ص385</ref>.


    در آخرین فصل، قطعه‎ها و تک‎بیتی‎های شاعر آمده است که به‎عنوان نمونه، به چند بیت از آن، اشاره می‎شود:
    {{شعر}}
    '''آه‎آه از جور چرخ چنبری             داد‎داد از دست ظلم روزگار'''
    {{ب|''آه‌آه از جور چرخ چنبری''|2=''داد‎داد از دست ظلم روزگار''}}
    '''از جفای این سپهر نیلگون           جای دارد گر بگریم زارزار'''
    {{ب|''از جفای این سپهر نیلگون''|2=''جای دارد گر بگریم زارزار''}}
    '''روز و شب چون شخص مسلولم بود             دل غمین و رنگ زرد و تن نزار'''<ref>ر.ک: همان، ص439</ref>.
    {{ب|''روز و شب چون شخص مسلولم بود''|2=''دل غمین و رنگ زرد و تن نزار''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص439</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و در پاورقی‎ها، به اختلاف نسخ اشاره شده است<ref>ر.ک: پاورقی، ص127</ref>.
    فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، به اختلاف نسخ اشاره شده است.<ref>ر.ک: پاورقی، ص127</ref>.


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references />
    <references />


    خط ۱۰۳: خط ۱۱۱:
    مقدمه و متن کتاب.
    مقدمه و متن کتاب.
       
       
    == وابسته‌ها ==
    {{شعر و شاعری}}
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
    [[رده:قربانی-باقی زاده]]
    [[رده:سال97-25مرداد الی24 شهریور]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۹

    ‏دیوان ترکی شیرازی
    دیوان ترکی شیرازی
    پدیدآورانترکی شیرازی، محمدحسین (سراينده) حافظي کاشاني، محسن (اهتمام)
    ناشرصائب
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1385ش ,
    موضوعشعر فارسی - قرن 14 شعر مذهبی - قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏‎‏PIR‎‏ ‎‏7658‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    دیوان ترکی شیرازی، مجموعه سروده‌های عرفانی، ولایی و عاشورایی شاعر حوزه آئینی، محمدحسین آغولی، متخلص به «ترکی شیرازی» است که با تصحیح، مقدمه و اهتمام محسن حافظی کاشانی، به چاپ رسیده است.

    ساختار

    کتاب، با دو مقدمه از ناشر و مصحح آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظیم شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه اول، به این نکته اشاره شده است که در طول تاریخ سراسر ادب و فرهنگ مشرق‎زمین، شاعران شیرین‌سخن و ادیبانی پا به عرصه وجود نهادند که هریک حامل گنجینه‌ای سرشار از ذوق و استعداد نهفته ذاتی و خداوندی بودند و در این بین، شعرایی بودند و هستند که با ابراز ارادت به ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) و در مدح و مراثی آن ذوات مقدسه خوش درخشیدند و در این سیر و سلوک عارفانه، چه بسیار که مورد عنایات ویژه قرار گرفتند که شاعر اثر حاضر نیز از جمله آنهاست.[۱].

    در مقدمه مصحح، به معرفی شاعر و برخی از ویژگی‌های شعر او پرداخته شده است.[۲].

    شعر این شاعر شورآفرین و شیرین‌کلام خطه ادب‎خیز شیراز خودجوش، عرفانی، اجتماعی، عاطفی، ولایی، عاشواریی و سلیس و روان است. بی‌شک زبان دل برای صاحبان دل است. طوطی شیرین‌گفتار طبع موزون سراینده خطه فارس در گلزار معانی آیینه‌دار شعر آیینی است. شور بیان و سوز درون و معرفت و اخلاص نسبت به ساحت قدس و مقام منیع ذوات مقدسه در ناب سروده‌هایش موج می‌زند. در اینجا بجاست ابیاتی از مقطع چند غزل مدیحه او، ارائه شود:

    کلک «ترکی» را به جان دشمنان مرتضی(ع)گوییا خون‌ریزتر از نوک خنجر آفرید
    سرورا! باشد زبان «ترکی» از مدح تو لالای وجود تو پس از سوء القضاء حسن ‎القضاء
    کسی که خالق عرض و سماست مداحشزبان «ترکی» در مدح او بود الکن
    «ترکی» ز راه صدق و صفا و ادب زده است دست ولا به دامن احسان فاطمه(س)
    هماره دفتر «ترکی» ز شعر خالی باد به‌غیر مدح رسول(ص) و ائمه اطهار(ع)
    «ترکیا» عشق از حسین(ع) آموز که چنین عشق، عشق با اثر است

    [۳].

    ارادت و اخلاص زلال‌گونه این شاعر حوزه ادبیات عاشورایی، نسبت به ساحت مقدس امام حسین(ع) را می‌توان در ترکیب‌بندهای بلند وی و دیگر سوگ‎سروده‌هایش به‌خوبی مشاهده کرد. در اینجا به مقطع چند غزل مرثیه او اشاره می‌شود:

    زین نظم جان‌گداز که «ترکی» سروده استلوح و مداد و خامه و دفتر گریسته
    ترکی به یاد غربت مظلوم کربلاخون جای اشک، از مژه، صبح و مسا گریست
    نظم چون آتش «ترکی» که دل عالم سوختعجب اینجاست که با خامه و دفتر چه کند
    اگر نه شور حسینی(ع) است بر سر «ترکی»ز نظم او شده گیتی پرانقلاب چرا
    «ترکی» چو این مصیبت جان‌سوز می‌سرود در سینه داشت آتش و چشمش پرآب بود
    «ترکی» به یاد قتل شهیدان نینوا هر بندبند اوست چو نی در نوا هنوز
    ز خون دیده «ترکی» در این مصیبت عظمی ز باغ دفتر نظمش هزار لاله دمیده
    از این شوری که «ترکی» راست ترسمکه پیش از وعده شور محشر آید

    [۴].

    اشعار این شاعر حوزه آیینی اثری است زلال که بدون هیچ‎گونه تکلف و تصنع، از مشرب طبع و ذوق سلیم او تراوش کرده و محصول سوز درون اوست و ازاین‌رو بر شنونده تأثیر خاص می‌گذارد. شاعر از نظر اعتقادی و التزام به شرع و آیین و ارادت به حضرات معصومین(ع) نیز دارای مقامی بس ارجمند و تحسین‌برانگیز است. در جای‌جای آثار وی، اظهار ارادت او را نسبت به بزرگان دین، می‌توان مشاهده کرد و از آن، حظ و بهره معنوی برد[۵].

    فصل نخست کتاب، به لطیفه‌نگاری‌های شاعر اختصاص یافته است که به‌عنوان نمونه، به قسمتی از اشعار آن، اشاره می‌شود:

    نمی‌دانم چه می‌‎بود اینکه ساقی داشت در میناکه از یک جرعه‌اش آتش به جانم ریخت سرتاپا
    همین می‌‎بود که مجنون خورد و شد دیوانه لیلی همین می‌‎بد که وامق خورد و شد شوریده عذرا
    بود رنگ همین می‎ از ازل در سرخ گل پنهان که از عشقش کشد بلبل به حسن بوستان آوا

    [۶].

    در فصل دوم، به مدیحه‌سرایی‌های شاعر اشاره شده است که از جمله آنها، مدیحه‌ای است با عنوان «اقتدار محمد(ص)» در ستایش آن حضرت که با این ابیات آغاز می‌شود:

    شمس و قمر عکسی از عذار محمد(ص)گردش گردون به اختیار محمد(ص)
    نافه مشک خطا و عنبر سارانکهتی از موی مشکبار محمد(ص)
    چشمه حیوان مجال دم زدنش نیست پیش لب لعل آبدار محمد(ص)

    [۷].

    در فصل سوم، سوگواری‌ها جای گرفته است. اولین شعر این فصل، مثنوی زیبایی است با عنوان «طبل الرحيل» در رثای سلمان فارسی و چگونگی وفات و غسل وی توسط حضرت علی(ع) که بخشی از آن چنین است:

    چون به حکم پادشاه انس و جاندر مداین گشت سلمان حکمران
    گشت چون در حکمرانی مستقل بنده‌اش گشتند خلق از جان و دل
    چون زمان زندگیش آمد به سرپیک مرگش آمد و کوبید در

    [۸].

    فصل چهارم، به ترکیب‌بندها اختصاص یافته است. اولین ترکیب‌بند این مجموعه، شانزده بند پیرامون واقعه کربلاست که ابیاتی از آن، بدین قرار می‌باشد:

    سرزد ز چرخ، باز هلال محرما پیر شد جهان، ز ولوله و شور ماتما
    هر گوشه گشت باز لوای عزا به‌پا شد سینه‌ها پر انده و دل‎ها پر از غما
    شد شورشی چو روز قیامت به‌پا به دهر شور و نشور گشت هویدا به عالما

    [۹].

    در آخرین فصل، قطعه‌ها و تک‌‌بیتی‌های شاعر آمده است که به‌عنوان نمونه، به چند بیت از آن، اشاره می‌شود:

    آه‌آه از جور چرخ چنبریداد‎داد از دست ظلم روزگار
    از جفای این سپهر نیلگونجای دارد گر بگریم زارزار
    روز و شب چون شخص مسلولم بوددل غمین و رنگ زرد و تن نزار

    [۱۰].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، به اختلاف نسخ اشاره شده است.[۱۱].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه اول، صفحه الف - ‎ب
    2. ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه یک - ‎دوازده
    3. ر.ک: همان، صفحه هشت - ‎نه
    4. ر.ک: همان، صفحه نه - ‎ده
    5. ر.ک: همان، صفحه یازده
    6. ر.ک: متن کتاب، ص3
    7. ر.ک: همان، ص127
    8. ر.ک: همان، ص205
    9. ر.ک: همان، ص385
    10. ر.ک: همان، ص439
    11. ر.ک: پاورقی، ص127

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها