الرحلة إلی مصر و السودان و الحبشة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'سالگي' به 'سالگی')
    جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ج' به 'ابن‌ ج')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۹: خط ۹:
    [[مصری، حسین مجیب]] (مترجم)
    [[مصری، حسین مجیب]] (مترجم)


    [[اولیاء چلبی]] (نويسنده)
    [[اولیاء چلبی]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏DT‎‏ ‎‏53‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ر‎‏3
    | کد کنگره =‏DT‎‏ ‎‏53‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ر‎‏3
    خط ۱۷: خط ۱۷:
    اولیاء چلبی، 1020 - 1090؟ ق. - سفرها
    اولیاء چلبی، 1020 - 1090؟ ق. - سفرها


    سفر نامه‎ها
    سفر نامه‌ها


    سودان - سیر و سیاحت
    سودان - سیر و سیاحت
    خط ۳۴: خط ۳۴:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | شابک =944-344-126-1
    | شابک =944-344-126-1
    | تعداد جلد =2
    | تعداد جلد =2
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =6184
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =10106
    | کتابخوان همراه نور =10106
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''الرحلة الي مصر و السودان و الحبشه''' بخشي از سياحتنامه ده جلدي جهانگرد مشهور [[اولیاء چلبی|اوليا چلپي]] است كه حسين مجيب المصري آن را به عربی بازگردانده است. اين اثر كه در دو مجلد به چاپ رسيده است، در سياحتنامه، بخشي از جلد نهم و تمام جلد دهم مي‌باشد. اين اثر از بهترين سفرنامه‌هاي دوره امپراتوري عثماني است و درباره تاريخ، جغرافيا، رسوم و فرهنگ عاميانه سرزمين‌هايي كه وي از آنها بازديد كرده است، اطلاعات گرانبهايي به دست مى‌دهد.
    '''الرحلة الی مصر و السودان و الحبشه''' بخشی از سیاحتنامه ده جلدی جهانگرد مشهور [[اولیاء چلبی|اولیا چلپی]] است كه [[مصری، حسین مجیب|حسین مجیب المصری]] آن را به عربی بازگردانده است. این اثر كه در دو مجلد به چاپ رسیده است، در سیاحتنامه، بخشی از جلد نهم و تمام جلد دهم می‌باشد. این اثر از بهترین سفرنامه‌های دوره امپراتوری عثمانی است و درباره تاریخ، جغرافیا، رسوم و فرهنگ عامیانه سرزمین‌هایی كه وی از آنها بازدید كرده است، اطلاعات گرانبهایی به دست مى‌دهد.
    == ساختار==
    == ساختار==
    كتاب از يك مقدمه، 73 فصل و يك خاتمه تشكيل شده است. 53 فصل در مجلد اول و مابقي در جلد دوم آمده است. در مقدمه، شرح حال چلبي و مطالبي درباره شيوه نگارش و مطالب كتاب آمده است. فصل‌ها نيز مشتمل بر بخش‌هاي مختلف است. ادبيات كتاب، ادبيات نوشتاري نيست، بلكه حالت گفتاري دارد. [[اولیاء چلبی|چلبي]]، مانند شعرا از زبان دشوار استفاده نكرده، بلكه مطالبش را به همان زبان عاميانه نوشته است.
    كتاب از یك مقدمه، 73 فصل و یك خاتمه تشكیل شده است. 53 فصل در مجلد اول و مابقی در جلد دوم آمده است. در مقدمه، شرح حال چلبی و مطالبی درباره شیوه نگارش و مطالب كتاب آمده است. فصل‌ها نیز مشتمل بر بخش‌های مختلف است. ادبیات كتاب، ادبیات نوشتاری نیست، بلكه حالت گفتاری دارد. [[اولیاء چلبی|چلبی]]، مانند شعرا از زبان دشوار استفاده نكرده، بلكه مطالبش را به همان زبان عامیانه نوشته است.


    == گزارش محتوا==
    == گزارش محتوا==
    نام [[اولیاء چلبی|اوليا چلبي]] را به مكتب جغرافي شناسان عرب بايد افزود، كتاب جالب و كم نظير او به مكتب قديم اسلامی وابسته است و اثري از آشنايي با انديشه‌هاي جغرافيايي اروپايي ندارد؛ و از اين لحاظ نقطه مقابل حاجي خليفه، معاصر كهنسال خويش است. اوليا چلبي از جمله كساني بود كه مسير قديم و نو را آشكار درهم آميخت.
    نام [[اولیاء چلبی|اولیا چلبی]] را به مكتب جغرافی شناسان عرب باید افزود، كتاب جالب و كم نظیر او به مكتب قدیم اسلامی وابسته است و اثری از آشنایی با اندیشه‌های جغرافیایی اروپایی ندارد؛ و از این لحاظ نقطه مقابل حاجی خلیفه، معاصر كهنسال خویش است. اولیا چلبی از جمله كسانی بود كه مسیر قدیم و نو را آشكار درهم آمیخت.


    مقايسه [[اولیاء چلبی|چلپي]] با [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]] دور از صحت نيست؛ ولي بايد دامنه سفرهاي او چون [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]] گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافيايي مسلماَ از [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]] مطلع‌تر و كتاب خوانده‌تر بوده و بيشتر از او منابع مكتوب به كار برده است. مطالبي كه وي در ضمن گزارش خود از سفر به دست مى‌دهد، بسيار پراكنده و ناهماهنگ است؛ ولي در عوض از اسلاف خود مطالب جالبي مى‌آورد كه خالي از خرافات نيست؛ اما محيط تربيت او را به كمك آن مى‌توان شناخت. افراد خاندان وي معمولاَ عمر دراز داشته‌اند. جد او يكصد و چهل سال بزيست و پدرش، درويش محمد، جواهري دربار سلطان بود و در چند لشكركشي همراه سلطان سليمان قانوني بود و به ده سلطان خدمت كرد و به سال 1648م/ 1058ق در سن 117 سالگی درگذشت.
    مقایسه [[اولیاء چلبی|چلپی]] با [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌ بطوطه]] دور از صحت نیست؛ ولی باید دامنه سفرهای او چون [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌ بطوطه]] گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافیایی مسلماَ از [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌ بطوطه]] مطلع‌تر و كتاب خوانده‌تر بوده و بیشتر از او منابع مكتوب به كار برده است. مطالبی كه وی در ضمن گزارش خود از سفر به دست مى‌دهد، بسیار پراكنده و ناهماهنگ است؛ ولی در عوض از اسلاف خود مطالب جالبی مى‌آورد كه خالی از خرافات نیست؛ اما محیط تربیت او را به كمك آن مى‌توان شناخت. افراد خاندان وی معمولاَ عمر دراز داشته‌اند. جد او یكصد و چهل سال بزیست و پدرش، درویش محمد، جواهری دربار سلطان بود و در چند لشكركشی همراه سلطان سلیمان قانونی بود و به ده سلطان خدمت كرد و به سال 1648م/ 1058ق در سن 117 سالگی درگذشت.


    سفرهاي او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطيه مي‌رفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدي خود را كه گزارش چهل و يك سال سفر را غالبا به شكل يادداشت روزانه نيز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وي به صورت قصه‌هاي مفصل در آمده كه ضمن آن از سختى‌ها و تجربه‌هاي سفر سخن مي‌گويد. از مايه‌هاي تخيلي نيز به دور نيست. از دقتي كم نظير برخوردار است كه از روي آن مي‌توان خط سيرش را كه گاه در لباس امام جماعت يا مؤذن سپاه و زماني چون دبير بزرگان دربار و گاهي چون فرستاده خاص آنان به پايتخت سفر مي‌كرده، دنبال كنيم. سفر او را به ايران، قفقاز، بغداد، سوريه، مكه، مصر، جنوب روسيه، بوسني، اتريش، مجارستان، و بلكه به عمق آلمان و محتملاََ به هلند و سوئد و لهستان كشانيد. آخرين تاريخي كه در سفرنامه وي آمده است، سال 1678م/ 1089ق است و مى‌توان فرض كرد كه كمي پس از آن و به سال 1679م/ 1090ق وفات يافته و چون ديگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است.
    سفرهای او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطیه می‌رفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدی خود را كه گزارش چهل و یك سال سفر را غالباً به شكل یادداشت روزانه نیز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وی به صورت قصه‌های مفصل در آمده كه ضمن آن از سختى‌ها و تجربه‌های سفر سخن میگوید. از مایه‌های تخیلی نیز به دور نیست. از دقتی كم نظیر برخوردار است كه از روی آن می‌توان خط سیرش را كه گاه در لباس امام جماعت یا مؤذن سپاه و زمانی چون دبیر بزرگان دربار و گاهی چون فرستاده خاص آنان به پایتخت سفر میكرده، دنبال كنیم. سفر او را به ایران، قفقاز، بغداد، سوریه، مكه، مصر، جنوب روسیه، بوسنی، اتریش، مجارستان، و بلكه به عمق آلمان و محتملاََ به هلند و سوئد و لهستان كشانید. آخرین تاریخی كه در سفرنامه وی آمده است، سال 1678م/ 1089ق است و مى‌توان فرض كرد كه كمی پس از آن و به سال 1679م/ 1090ق وفات یافته و چون دیگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است.


    پس از حاجي خليفه كه بزرگترين جغرافى‌شناس قرن هفدهم ميلادي/ يازدهم هجري در شرق مى‌باشد، چلپي به عنوان شخصيت دوم در اين قلمرو شناخته مى‌شود و برخي او را "[[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]] ترك" ناميده‌اند. سياحتنامه وي، حاصل اين اسفار و بزرگترين مجموعه سفرنامه‌اي تركي است كه تاكنون همه يا بخش‌هايي از آن به ده زبان برگردان شده است.
    پس از حاجی خلیفه كه بزرگترین جغرافى‌شناس قرن هفدهم میلادی/ یازدهم هجری در شرق مى‌باشد، چلپی به عنوان شخصیت دوم در این قلمرو شناخته مى‌شود و برخی او را "[[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌ بطوطه]] ترك" نامیده‌اند. سیاحتنامه وی، حاصل این اسفار و بزرگترین مجموعه سفرنامه‌ای تركی است كه تاكنون همه یا بخش‌هایی از آن به ده زبان برگردان شده است.


    علاقه شخصي [[اولیاء چلبی|چلبي]] چنان بود كه درباره هر چيز، به دنبال دانش بى‌اندازه بود و تا آخر كار مى‌رفت و حتي به خيال بافي هم مى‌افتاد. وي مطيع فرهنگ خودي بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافي داشت و با همين اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجى‌ها مى‌رفت و كارهاي آنان را ثبت مي‌كرد و در ضمن موضع مسلّط خود را داشت. وي به كليساها مى‌رفت و متون مسيحيان را رونويسي مى‌كرد. حتي در خانه‌اش براي آن دسته افراد، شراب و مخدّرات آماده مى‌كرد و دوستى‌اش را با آنان دوام مى‌بخشيد. وي براي اين‌گونه برخوردها كه با آن دسته از افراد داشت، بايد تحمّل زيادي مى‌كرد. اخبار غيبي، رؤياهاي شگفت، ستايش از خود يا نقل عجايب و غرايب را براي آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب كند. طنز در اين كتاب جايگاه بالايي دارد و روح كتاب بر اين اساس است.
    علاقه شخصی [[اولیاء چلبی|چلبی]] چنان بود كه درباره هر چیز، به دنبال دانش بى‌اندازه بود و تا آخر كار مى‌رفت و حتی به خیال بافی هم مى‌افتاد. وی مطیع فرهنگ خودی بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافی داشت و با همین اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجى‌ها مى‌رفت و كارهای آنان را ثبت میكرد و در ضمن موضع مسلّط خود را داشت. وی به كلیساها مى‌رفت و متون مسیحیان را رونویسی مى‌كرد. حتی در خانه‌اش برای آن دسته افراد، شراب و مخدّرات آماده مى‌كرد و دوستى‌اش را با آنان دوام مى‌بخشید. وی برای این‌گونه برخوردها كه با آن دسته از افراد داشت، باید تحمّل زیادی مى‌كرد. اخبار غیبی، رؤیاهای شگفت، ستایش از خود یا نقل عجایب و غرایب را برای آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب كند. طنز در این كتاب جایگاه بالایی دارد و روح كتاب بر این اساس است.


    نكته ديگري كه بايد بدان توجه داشت، اين است كه در اين سياحتنامه، معلومات فراواني در تاريخ و جغرافيا مى‌توان به دست آورد؛ اما مهمترين چيز، بيان ذهنيت آن روز عثماني، به خصوص نسبت به كشورهاي خارجي است كه به طور كامل براي ما تصوير كرده است. وي به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونه‌اي سخن مي‌گويد، كه اكنون ما مى‌توانيم سطح علماي و مدارس آنان را دريابيم.
    نكته دیگری كه باید بدان توجه داشت، این است كه در این سیاحتنامه، معلومات فراوانی در تاریخ و جغرافیا مى‌توان به دست آورد؛ اما مهمترین چیز، بیان ذهنیت آن روز عثمانی، به خصوص نسبت به كشورهای خارجی است كه به طور كامل برای ما تصویر كرده است. وی به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونه‌ای سخن میگوید، كه اكنون ما مى‌توانیم سطح علمای و مدارس آنان را دریابیم.


    به نظر مى‌رسد او هم مانند [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]] و ابن‌جبير، تدوين نهايي سياحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخي بخش‌ها را همان لحظه نوشته است. البته نوشته‌ها همه از خودِ اوست، نه كس ديگر و به همين دليل زباني روان و مردمي دارد. در اين كتاب، از هنر تصويرگري قصه‌اي استفاده شده است. وي در اين وصف‌ها گاه از منابعي استفاده كرده كه از برخي نام برده و از برخي ديگر نام نمى‌برد. در اين‌باره تحقيقاتي هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر، از بزرگان يا استادانی يا حتي منابع رسمي اطلاعاتي گرفته باشد. در سياحتنامه شاهديم كه حاكمان شهر معمولاً از وي استقبال گرمي صورت داده و او را ميزباني كرده‌اند.
    به نظر مى‌رسد او هم مانند [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌ بطوطه]] و ابن‌ جبیر، تدوین نهایی سیاحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخی بخش‌ها را همان لحظه نوشته است. البته نوشته‌ها همه از خودِ اوست، نه كس دیگر و به همین دلیل زبانی روان و مردمی دارد. در این كتاب، از هنر تصویرگری قصه‌ای استفاده شده است. وی در این وصف‌ها گاه از منابعی استفاده كرده كه از برخی نام برده و از برخی دیگر نام نمى‌برد. در این‌باره تحقیقاتی هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر، از بزرگان یا استادانی یا حتی منابع رسمی اطلاعاتی گرفته باشد. در سیاحتنامه شاهدیم كه حاكمان شهر معمولاً از وی استقبال گرمی صورت داده و او را میزبانی كرده‌اند.


    مهم‌ترين ويژگي اين كتاب، ثبت عقايد عاميانه است. وي هر آنچه را از مردم درباره جايي مى‌شنيده، ثبت مى‌كرده است. اين باور، بسا كه در طول زمان به هر دليل از ميان رفته باشد. اين اثر دايرةالمعارف شگفت است، كه به نوعي مي‌توان آن را با سفرنامه شاردن مقايسه كرد.
    مهم‌ترین ویژگی این كتاب، ثبت عقاید عامیانه است. وی هر آنچه را از مردم درباره جایی مى‌شنیده، ثبت مى‌كرده است. این باور، بسا كه در طول زمان به هر دلیل از میان رفته باشد. این اثر دایرةالمعارف شگفت است، كه به نوعی می‌توان آن را با سفرنامه شاردن مقایسه كرد.


    == وضعيت كتاب==
    == وضعیت كتاب==
    دكتر محمد حرب نیز بر آن مقدمه زده و نظارت داشته است. این اثر ارزشمند، بارها به تركیِ عثمانی و لاتین چاپ گردیده است. مهم‌ترین نسخه خطیِ برجای مانده از او، در چهار جلد، در موزه توپقاپی سرای، در قسمت روان به شماره 1457 نگهداری می‌شود. یك نسخه هم به خط مؤلف وجود دارد (و پذیرفته شده كه از خودِ چلبی است) و آن در توپقاپی سرای به شماره 304، در قسمت بغداد نگهداری می‌شود. پایان نامه‌ای در سال 1994 درباره این نسخه از سفرنامه، نوشته شده است.


    ==منابع مقاله==


    دكتر محمد حرب نيز بر آن مقدمه زده و نظارت داشته است. اين اثر ارزشمند، بارها به تركيِ عثماني و لاتين چاپ گرديده است. مهم‌ترين نسخه خطيِ برجاي مانده از او، در چهار جلد، در موزه توپقاپي سراي، در قسمت روان به شماره 1457 نگهداري مي‌شود. يك نسخه هم به خط مؤلف وجود دارد (و پذيرفته شده كه از خودِ چلبي است) و آن در توپقاپي سراي به شماره 304، در قسمت بغداد نگهداري مي‌شود. پايان نامه‌اي در سال 1994 درباره اين نسخه از سفرنامه، نوشته شده است.
    #متن و مقدمه كتاب.
     
    #دایرةالمعارف بزرگ اسلامى.
    == منابع مقاله ==


    #متن و مقدمه كتاب.
    ==وابسته‌ها==
    #دايرةالمعارف بزرگ اسلامى.
    {{وابسته‌ها}}




    خط ۷۷: خط ۷۹:


    [[رده:تاریخ آفریقا]]
    [[رده:تاریخ آفریقا]]
    [[رده:25 مهر الی 24 آبان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۴۴

    الرحلة إلی مصر و السودان و الحبشة
    الرحلة إلی مصر و السودان و الحبشة
    پدیدآورانحرب، محمد (زير نظر)

    مخلوف‏، ماجده (مصحح)

    مصری، حسین مجیب (مترجم)

    اولیاء چلبی (نویسنده)
    ناشردار الآفاق العربية
    مکان نشرقاهره - مصر
    سال نشر1427 ق
    چاپ1
    شابک944-344-126-1
    موضوعاتیوپی - سیر و سیاحت

    اولیاء چلبی، 1020 - 1090؟ ق. - سفرها

    سفر نامه‌ها

    سودان - سیر و سیاحت

    مصر - تاریخ

    مصر - سیر و سیاحت

    مصر - وضع سیاسی و اجتماعی
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏DT‎‏ ‎‏53‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ر‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الرحلة الی مصر و السودان و الحبشه بخشی از سیاحتنامه ده جلدی جهانگرد مشهور اولیا چلپی است كه حسین مجیب المصری آن را به عربی بازگردانده است. این اثر كه در دو مجلد به چاپ رسیده است، در سیاحتنامه، بخشی از جلد نهم و تمام جلد دهم می‌باشد. این اثر از بهترین سفرنامه‌های دوره امپراتوری عثمانی است و درباره تاریخ، جغرافیا، رسوم و فرهنگ عامیانه سرزمین‌هایی كه وی از آنها بازدید كرده است، اطلاعات گرانبهایی به دست مى‌دهد.

    ساختار

    كتاب از یك مقدمه، 73 فصل و یك خاتمه تشكیل شده است. 53 فصل در مجلد اول و مابقی در جلد دوم آمده است. در مقدمه، شرح حال چلبی و مطالبی درباره شیوه نگارش و مطالب كتاب آمده است. فصل‌ها نیز مشتمل بر بخش‌های مختلف است. ادبیات كتاب، ادبیات نوشتاری نیست، بلكه حالت گفتاری دارد. چلبی، مانند شعرا از زبان دشوار استفاده نكرده، بلكه مطالبش را به همان زبان عامیانه نوشته است.

    گزارش محتوا

    نام اولیا چلبی را به مكتب جغرافی شناسان عرب باید افزود، كتاب جالب و كم نظیر او به مكتب قدیم اسلامی وابسته است و اثری از آشنایی با اندیشه‌های جغرافیایی اروپایی ندارد؛ و از این لحاظ نقطه مقابل حاجی خلیفه، معاصر كهنسال خویش است. اولیا چلبی از جمله كسانی بود كه مسیر قدیم و نو را آشكار درهم آمیخت.

    مقایسه چلپی با ابن‌ بطوطه دور از صحت نیست؛ ولی باید دامنه سفرهای او چون ابن‌ بطوطه گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافیایی مسلماَ از ابن‌ بطوطه مطلع‌تر و كتاب خوانده‌تر بوده و بیشتر از او منابع مكتوب به كار برده است. مطالبی كه وی در ضمن گزارش خود از سفر به دست مى‌دهد، بسیار پراكنده و ناهماهنگ است؛ ولی در عوض از اسلاف خود مطالب جالبی مى‌آورد كه خالی از خرافات نیست؛ اما محیط تربیت او را به كمك آن مى‌توان شناخت. افراد خاندان وی معمولاَ عمر دراز داشته‌اند. جد او یكصد و چهل سال بزیست و پدرش، درویش محمد، جواهری دربار سلطان بود و در چند لشكركشی همراه سلطان سلیمان قانونی بود و به ده سلطان خدمت كرد و به سال 1648م/ 1058ق در سن 117 سالگی درگذشت.

    سفرهای او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطیه می‌رفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدی خود را كه گزارش چهل و یك سال سفر را غالباً به شكل یادداشت روزانه نیز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وی به صورت قصه‌های مفصل در آمده كه ضمن آن از سختى‌ها و تجربه‌های سفر سخن میگوید. از مایه‌های تخیلی نیز به دور نیست. از دقتی كم نظیر برخوردار است كه از روی آن می‌توان خط سیرش را كه گاه در لباس امام جماعت یا مؤذن سپاه و زمانی چون دبیر بزرگان دربار و گاهی چون فرستاده خاص آنان به پایتخت سفر میكرده، دنبال كنیم. سفر او را به ایران، قفقاز، بغداد، سوریه، مكه، مصر، جنوب روسیه، بوسنی، اتریش، مجارستان، و بلكه به عمق آلمان و محتملاََ به هلند و سوئد و لهستان كشانید. آخرین تاریخی كه در سفرنامه وی آمده است، سال 1678م/ 1089ق است و مى‌توان فرض كرد كه كمی پس از آن و به سال 1679م/ 1090ق وفات یافته و چون دیگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است.

    پس از حاجی خلیفه كه بزرگترین جغرافى‌شناس قرن هفدهم میلادی/ یازدهم هجری در شرق مى‌باشد، چلپی به عنوان شخصیت دوم در این قلمرو شناخته مى‌شود و برخی او را "ابن‌ بطوطه ترك" نامیده‌اند. سیاحتنامه وی، حاصل این اسفار و بزرگترین مجموعه سفرنامه‌ای تركی است كه تاكنون همه یا بخش‌هایی از آن به ده زبان برگردان شده است.

    علاقه شخصی چلبی چنان بود كه درباره هر چیز، به دنبال دانش بى‌اندازه بود و تا آخر كار مى‌رفت و حتی به خیال بافی هم مى‌افتاد. وی مطیع فرهنگ خودی بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافی داشت و با همین اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجى‌ها مى‌رفت و كارهای آنان را ثبت میكرد و در ضمن موضع مسلّط خود را داشت. وی به كلیساها مى‌رفت و متون مسیحیان را رونویسی مى‌كرد. حتی در خانه‌اش برای آن دسته افراد، شراب و مخدّرات آماده مى‌كرد و دوستى‌اش را با آنان دوام مى‌بخشید. وی برای این‌گونه برخوردها كه با آن دسته از افراد داشت، باید تحمّل زیادی مى‌كرد. اخبار غیبی، رؤیاهای شگفت، ستایش از خود یا نقل عجایب و غرایب را برای آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب كند. طنز در این كتاب جایگاه بالایی دارد و روح كتاب بر این اساس است.

    نكته دیگری كه باید بدان توجه داشت، این است كه در این سیاحتنامه، معلومات فراوانی در تاریخ و جغرافیا مى‌توان به دست آورد؛ اما مهمترین چیز، بیان ذهنیت آن روز عثمانی، به خصوص نسبت به كشورهای خارجی است كه به طور كامل برای ما تصویر كرده است. وی به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونه‌ای سخن میگوید، كه اكنون ما مى‌توانیم سطح علمای و مدارس آنان را دریابیم.

    به نظر مى‌رسد او هم مانند ابن‌ بطوطه و ابن‌ جبیر، تدوین نهایی سیاحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخی بخش‌ها را همان لحظه نوشته است. البته نوشته‌ها همه از خودِ اوست، نه كس دیگر و به همین دلیل زبانی روان و مردمی دارد. در این كتاب، از هنر تصویرگری قصه‌ای استفاده شده است. وی در این وصف‌ها گاه از منابعی استفاده كرده كه از برخی نام برده و از برخی دیگر نام نمى‌برد. در این‌باره تحقیقاتی هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر، از بزرگان یا استادانی یا حتی منابع رسمی اطلاعاتی گرفته باشد. در سیاحتنامه شاهدیم كه حاكمان شهر معمولاً از وی استقبال گرمی صورت داده و او را میزبانی كرده‌اند.

    مهم‌ترین ویژگی این كتاب، ثبت عقاید عامیانه است. وی هر آنچه را از مردم درباره جایی مى‌شنیده، ثبت مى‌كرده است. این باور، بسا كه در طول زمان به هر دلیل از میان رفته باشد. این اثر دایرةالمعارف شگفت است، كه به نوعی می‌توان آن را با سفرنامه شاردن مقایسه كرد.

    وضعیت كتاب

    دكتر محمد حرب نیز بر آن مقدمه زده و نظارت داشته است. این اثر ارزشمند، بارها به تركیِ عثمانی و لاتین چاپ گردیده است. مهم‌ترین نسخه خطیِ برجای مانده از او، در چهار جلد، در موزه توپقاپی سرای، در قسمت روان به شماره 1457 نگهداری می‌شود. یك نسخه هم به خط مؤلف وجود دارد (و پذیرفته شده كه از خودِ چلبی است) و آن در توپقاپی سرای به شماره 304، در قسمت بغداد نگهداری می‌شود. پایان نامه‌ای در سال 1994 درباره این نسخه از سفرنامه، نوشته شده است.

    منابع مقاله

    1. متن و مقدمه كتاب.
    2. دایرةالمعارف بزرگ اسلامى.

    وابسته‌ها