تاريخ الشيعة السياسي الثقافي الديني: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ')
    جز (جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهام‌زدایی)')
     
    (۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR14421J1.jpg
    | تصویر =NUR14421J1.jpg
    | عنوان =تاریخ الشیعه السیاسی الثقافی الدینی
    | عنوان =تاریخ الشیعه السیاسی الثقافی‌الدینی
    | عنوان‌های دیگر =السیاسی، الثقافی، الدینی
    | عنوان‌های دیگر =السیاسی، الثقافی، الدینی
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    خط ۱۶: خط ۱۶:
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14421AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14421AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =3
    | تعداد جلد =3
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18237
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =14421
    | کتابخوان همراه نور =14421
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''تاريخ الشيعة السياسي الثقافي‌الديني'''، تأليف عالم و اديب لبنانى، شيخ [[ظاهر، سلیمان|سليمان ظاهر]] (متوفى 1380ق) است. نويسنده در اين اثر، تاريخ شيعه به معناى عام آن را از جنبه‌هاى سياسى، فرهنگى و دينى مورد بررسى قرار داده است. كتاب در يك جلد به زبان عربى نگارش شده است.
    {{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهام‌زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر| تاريخ الشيعة (ابهام‌زدایی)}}
    '''تاريخ الشيعة السیاسی الثقافي‌ الديني'''، تأليف عالم و اديب لبنانى، شيخ [[ظاهر، سلیمان|سليمان ظاهر]] (متوفى 1380ق) است. نویسنده در اين اثر، تاريخ شيعه به معناى عام آن را از جنبه‌هاى سياسى، فرهنگى و دينى مورد بررسى قرار داده است. كتاب در يك جلد به زبان عربى نگارش شده است.


    == ساختار ==
    ==ساختار==
    كتاب در سه مجلد تدوين شده است. جلد اول با مقدمه مورخ بزرگ سيد حسن امين آغاز شده و پس از آن شرح زندگانى و تأليفات نويسنده آمده است. مطالب دو جلد اول هركدام در سه عنوان كلى و جلد سوم در هفت عنوان تدوين شده است.
    كتاب در سه مجلد تدوين شده است. جلد اول با مقدمه مورخ بزرگ سيد حسن امين آغاز شده و پس از آن شرح زندگانى و تأليفات نویسنده آمده است. مطالب دو جلد اول هركدام در سه عنوان كلى و جلد سوم در هفت عنوان تدوين شده است.


    == گزارش محتوا ==
    ==گزارش محتوا==
    سيد حسین امين مقدمه‌اش را بر كتاب با معرفى نویسنده آغاز كرده است. وى [[ظاهر، سلیمان|سليمان ظاهر]] را از جمله شخصيت‌هاى كم‌نظير عرب در قرن بيستم مى‌داند كه در جنبه‌هاى مختلف فقهى، تاريخى و ادبى در صف اول جاى دارد.<ref>مقدمه، ص7</ref>


     
    نویسنده در مقدمه‌اش به برخى از آثار شيعه مانند: رساله «[[أصل الشيعة و أصولها]]» نوشته [[آل‌کاشف‌الغطاء، محمدحسین|شيخ محمدحسين آل كاشف‌الغطاء]]، «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» [[امین، سید محسن|سيد محسن امين عاملى]] و «[[طبقات أعلام الشيعة]]» [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آغابزرگ طهرانى]] اشاره كرده است.<ref>مقدمه، ص23</ref>
    سيد حسين امين مقدمه‌اش را بر كتاب با معرفى نويسنده آغاز كرده است. وى [[ظاهر، سلیمان|سليمان ظاهر]] را از جمله شخصيت‌هاى كم‌نظير عرب در قرن بيستم مى‌داند كه در جنبه‌هاى مختلف فقهى، تاريخى و ادبى در صف اول جاى دارد.<ref>مقدمه، ص7</ref>
     
    نويسنده در مقدمه‌اش به برخى از آثار شيعه مانند: رساله «[[أصل الشيعة و أصولها]]» نوشته [[آل‌کاشف‌الغطاء، محمدحسین|شيخ محمدحسين آل كاشف‌الغطاء]]، «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» [[امین، محسن|سيد محسن امين عاملى]] و «[[طبقات أعلام الشيعة]]» [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آغابزرگ طهرانى]] اشاره كرده است.<ref>مقدمه، ص23</ref>


    مطالب اجزاى كتاب به‌اختصار بدين شرح است:
    مطالب اجزاى كتاب به‌اختصار بدين شرح است:


    #در اين جزء از كتاب، تاريخ سياسى شيعه مورد بررسى قرار گرفته است. در ابتداى اين جزء در ضمن مقدمه‌اى، از اسباب و علل كيان سياسى شيعه سخن به ميان آمده است. نويسنده، معتقد است كه سياست شيعى بر مبناى مبارزه با سياست اموى و عباسى و تحت پوشش كتمان و تقيه استوار گرديده است. از جمله جهادهاى سياسى مخفى در زمان اين دو دولت تحت پوشش كتمان و تقيه بود.<ref>متن كتاب، جلد 1، ص27</ref>
    #در اين جزء از كتاب، تاريخ سياسى شيعه مورد بررسى قرار گرفته است. در ابتداى اين جزء در ضمن مقدمه‌اى، از اسباب و علل كيان سياسى شيعه سخن به ميان آمده است. نویسنده، معتقد است كه سياست شيعى بر مبناى مبارزه با سياست اموى و عباسى و تحت پوشش كتمان و تقيه استوار گرديده است. از جمله جهادهاى سياسى مخفى در زمان اين دو دولت تحت پوشش كتمان و تقيه بود.<ref>متن كتاب، جلد 1، ص27</ref>
    #:نويسنده در ذكر اسباب و لوازم تفكر شيعى، ابتدا به موضوع خلافت پرداخته است. شيعه، معتقد است كه به ادله كتاب و حديث، خلافت منحصر در على(ع) و فرزندان اوست. البته شيعه از روى اختيار يا اكراه، بر اطاعت از خلفاى سه‌گانه همانند امامشان سكوت اختيار نمودند.<ref>متن كتاب، ص28</ref>از جمله مهم‌ترين سبب‌هايى كه تفكر شيعى به‌صورت حركتى منظم در آن ظهور دارد، واقعه عاشورا و شهادت امام حسين(ع) است.<ref>همان، ص32</ref>
    #:نویسنده در ذكر اسباب و لوازم تفكر شيعى، ابتدا به موضوع خلافت پرداخته است. شيعه، معتقد است كه به ادله كتاب و حديث، خلافت منحصر در على(ع) و فرزندان اوست. البته شيعه از روى اختيار يا اكراه، بر اطاعت از خلفاى سه‌گانه همانند امامشان سكوت اختيار نمودند.<ref>متن كتاب، ص28</ref>از جمله مهم‌ترين سبب‌هایى كه تفكر شيعى به‌صورت حركتى منظم در آن ظهور دارد، واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) است.<ref>همان، ص32</ref>
    #:در بخش ديگرى از اين جزء، مطالب و اخبارى كه در منابع مختلف درباره خلافت بنى عباس و چگونگى زوال بنى اميه آمده، به جهت ارتباط آن با موضوع بحث گردآورى شده است.<ref>همان، ص45 - 62</ref>
    #:در بخش ديگرى از اين جزء، مطالب و اخبارى كه در منابع مختلف درباره خلافت بنى عباس و چگونگى زوال بنى اميه آمده، به جهت ارتباط آن با موضوع بحث گردآورى شده است.<ref>همان، ص45 - 62</ref>
    #:در انتهاى اين جزء، تاريخ فاطميان كه دولت شيعه در مغرب بوده مورد بررسى قرار گرفته است. تاريخ [[ابن خلدون]] از جمله منابع اصلى اين بخش از كتاب است. همچنين تاريخ فاطميان از ابتدا تا عهد مستنصر فاطمى از كتاب «[[المواعظ و الإعتبار بذكر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقريزية|الخطط و الآثار]]» [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] نقل شده است.<ref>همان، ص63 - 382</ref>
    #:در انتهاى اين جزء، تاريخ فاطميان كه دولت شيعه در مغرب بوده مورد بررسى قرار گرفته است. تاريخ [[ابن خلدون]] از جمله منابع اصلى اين بخش از كتاب است. همچنين تاريخ فاطميان از ابتدا تا عهد مستنصر فاطمى از كتاب «[[المواعظ و الإعتبار بذكر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقريزية|الخطط و الآثار]]» [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] نقل شده است.<ref>همان، ص63 - 382</ref>
    #در اين جلد از كتاب، تاريخ بنى حمدان، بنى زهره و بنى عمار مورد مطالعه قرار گرفته است. از بخش‌هاى قابل توجه، ذكر علما و ادباى حلب است. ابوبكر خوارزمى، ابوعلى فارسى و ابن خالويه از جمله دانشمندان و ادبايى هستند كه در ضمن تاريخ بنى زهره از آنها ياد شده است.<ref>همان، جلد 2، ص265 - 269</ref>
    #در اين جلد از كتاب، تاريخ بنى حمدان، بنى زهره و بنى عمار مورد مطالعه قرار گرفته است. از بخش‌هاى قابل توجه، ذكر علما و ادباى حلب است. ابوبكر خوارزمى، ابوعلى فارسی و ابن خالويه از جمله دانشمندان و ادبايى هستند كه در ضمن تاريخ بنى زهره از آنها ياد شده است.<ref>همان، جلد 2، ص265 - 269</ref>
    #:از جمله بخش‌هاى كتاب، شرح احوال بنى عمار است كه ابتدا قاضى طرابلس بوده و سپس به حكومت رسيده‌اند. نسب اين خاندان به قبيله كتامه مغرب مى‌رسيده است. نويسنده به اشتباه مورخين در يكى دانستن بنى عمار طبرستانى با بنى عمار مغربى اشاره كرده است.<ref>همان، جلد 2، ص310</ref>نويسنده همچنين با اشاره به نبود مصادر تاريخى در ذكر سكونت بنى عمار در طرابلس مى‌نويسد: «ما مصدر تاريخى نداريم كه زمان سكونت بنى عمار در طرابلس و زمانى را كه به قضاوت و حكومت رسيده‌اند، ذكر كرده باشد. تنها چيزى كه نزد مورخين مهم بوده ذكر حوادث عهد بنى عمار بوده است».<ref>همان، ص363</ref>
    #:از جمله بخش‌هاى كتاب، شرح احوال بنى عمار است كه ابتدا قاضى طرابلس بوده و سپس به حكومت رسيده‌اند. نسب اين خاندان به قبيله كتامه مغرب مى‌رسيده است. نویسنده به اشتباه مورخين در يكى دانستن بنى عمار طبرستانى با بنى عمار مغربى اشاره كرده است.<ref>همان، جلد 2، ص310</ref>نویسنده همچنين با اشاره به نبود مصادر تاريخى در ذكر سكونت بنى عمار در طرابلس مى‌نويسد: «ما مصدر تاريخى نداريم كه زمان سكونت بنى عمار در طرابلس و زمانى را كه به قضاوت و حكومت رسيده‌اند، ذكر كرده باشد. تنها چيزى كه نزد مورخين مهم بوده ذكر حوادث عهد بنى عمار بوده است».<ref>همان، ص363</ref>
    #جلد سوم كتاب با ذكر شرح حال «حرافشه» آغاز شده است. در كتب تاريخ و لغت ذكرى از اسم «حرفوش» نرفته است.<ref>متن كتاب، جلد 3، ص7</ref>نويسنده تأكيد كرده كه به تاريخ مستقلى درباره حرافشه دست نيافته است، بلكه درباره اين خانواده مطالب اندكى به‌صورت پراكنده در منابع آمده است.<ref>همان، ص9</ref>مؤلف اسامى 23 تن از امراى اين خاندان را از منابعى چون خطط [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] و خلاصة الأثر محبى گرد آورده و به شرح حوادث زمان آنها پرداخته است.<ref>همان، ص9 - 107</ref>
    #جلد سوم كتاب با ذكر شرح حال «حرافشه» آغاز شده است. در كتب تاريخ و لغت ذكرى از اسم «حرفوش» نرفته است.<ref>متن كتاب، جلد 3، ص7</ref>نویسنده تأكيد كرده كه به تاريخ مستقلى درباره حرافشه دست نيافته است، بلكه درباره اين خانواده مطالب اندكى به‌صورت پراكنده در منابع آمده است.<ref>همان، ص9</ref>مؤلف اسامى 23 تن از امراى اين خاندان را از منابعى چون خطط [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] و خلاصة الأثر محبى گرد آورده و به شرح حوادث زمان آنها پرداخته است.<ref>همان، ص9 - 107</ref>
    #:آل حرفوش از اواخر قرن نهم هجرى و به مدت سه قرن در بعلبك و ساير نقاط بقاع حكم رانده‌اند. آل حرفوش به شجاعت، احترام به شيعه و ترويج شيعه مشهورند، هرچند نارسايى‌هايى در كردار برخى از امراى اين دولت به چشم مى‌خورد. در زمان تسلط تركان عثمانى كه علماى شيعه جبل عامل در تنگنا قرار داشتند و مورد ضرب‌وشتم واقع مى‌شدند بسيارى از آنها مانند: شهيد ثانى، آل حروسيد محمد امين جد [[سيد محسن امين|سيد محسن امين]] صاحب [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] به بعلبك هجرت نموده و در پرتو عنايت آل حرفوش به تدريس و تبليغ پرداختند. [[شهيد ثانى]] و شاگرد او شيخ حسين بن عبدالصمد حارثى پدر [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] سال‌ها در مدرسه نوريه بعلبك به تدريس فقه شيعه مشغول بودند.<ref>ناصرى طاهرى، عبدالله، ص14</ref>
    #:آل حرفوش از اواخر قرن نهم هجرى و به مدت سه قرن در بعلبك و ساير نقاط بقاع حكم رانده‌اند. آل حرفوش به شجاعت، احترام به شيعه و ترويج شيعه مشهورند، هرچند نارسايى‌هایى در كردار برخى از امراى اين دولت به چشم مى‌خورد. در زمان تسلط تركان عثمانى كه علماى شيعه جبل عامل در تنگنا قرار داشتند و مورد ضرب‌وشتم واقع مى‌شدند بسيارى از آنها مانند: شهيد ثانى، آل حروسيد محمد امين جد [[سيد محسن امين|سيد محسن امين]] صاحب [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] به بعلبك هجرت نموده و در پرتو عنايت آل حرفوش به تدريس و تبليغ پرداختند. [[شهيد ثانى]] و شاگرد او شيخ حسین بن عبدالصمد حارثى پدر [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهایى]] سال‌ها در مدرسه نوريه بعلبك به تدريس فقه شيعه مشغول بودند.<ref>ناصرى طاهرى، عبدالله، ص14</ref>


    در ادامه اين جلد از كتاب به تاريخ بنى حماده، آل بويه، صفويه، زنديه و قاجاريه پرداخته شده است. پس از آن نويسنده مطالب كتاب را با چگونگى انقراض قاجاريه و روى كار آمدن حكومت پهلوى به نقل از مجله المقتطف به پايان برده است.<ref>همان، ص433</ref>
    در ادامه اين جلد از كتاب به تاريخ بنى حماده، آل بويه، صفويه، زنديه و قاجاريه پرداخته شده است. پس از آن نویسنده مطالب كتاب را با چگونگى انقراض قاجاريه و روى كار آمدن حكومت پهلوى به نقل از مجله المقتطف به پايان برده است.<ref>همان، ص433</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
     
    فهرست مطالب هريك از جلدهاى كتاب در انتهاى آن آمده است. نویسنده آدرس برخى مطالب را در پاورقى كتاب ذكر كرده است.
     
    فهرست مطالب هريك از جلدهاى كتاب در انتهاى آن آمده است. نويسنده آدرس برخى مطالب را در پاورقى كتاب ذكر كرده است.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    ==منابع مقاله==


    #مقدمه و متن كتاب.
    #مقدمه و متن كتاب.
    #ناصرى طاهرى، عبدالله، «ناگفته‌هايى از تاريخ شيعه و شام»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: كيهان فرهنگى، بهمن 1365، شماره 35 (3 صفحه، از 14 تا 16).
    #ناصرى طاهرى، عبدالله، «ناگفته‌هایى از تاريخ شيعه و شام»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: كيهان فرهنگى، بهمن 1365، شماره 35 (3 صفحه، از 14 تا 16).
     
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    خط ۶۴: خط ۶۶:
    [[رده: فرق اسلامی]]
    [[رده: فرق اسلامی]]
    [[رده: فرق شیعه]]
    [[رده: فرق شیعه]]
    [[رده:قدیم 25 تیرالی 24 مرداد]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۷

    تاریخ الشیعه السیاسی الثقافی‌الدینی
    تاريخ الشيعة السياسي الثقافي الديني
    پدیدآورانظاهر، سلیمان (اهتمام)
    عنوان‌های دیگرالسیاسی، الثقافی، الدینی
    ناشرمؤسسة الأعلمي للمطبوعات
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1422 ق
    چاپ1
    موضوعشیعه - تاریخ
    زبانعربی
    تعداد جلد3
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏239‎‏ ‎‏/‎‏ظ‎‏2‎‏ت‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ الشيعة السیاسی الثقافي‌ الديني، تأليف عالم و اديب لبنانى، شيخ سليمان ظاهر (متوفى 1380ق) است. نویسنده در اين اثر، تاريخ شيعه به معناى عام آن را از جنبه‌هاى سياسى، فرهنگى و دينى مورد بررسى قرار داده است. كتاب در يك جلد به زبان عربى نگارش شده است.

    ساختار

    كتاب در سه مجلد تدوين شده است. جلد اول با مقدمه مورخ بزرگ سيد حسن امين آغاز شده و پس از آن شرح زندگانى و تأليفات نویسنده آمده است. مطالب دو جلد اول هركدام در سه عنوان كلى و جلد سوم در هفت عنوان تدوين شده است.

    گزارش محتوا

    سيد حسین امين مقدمه‌اش را بر كتاب با معرفى نویسنده آغاز كرده است. وى سليمان ظاهر را از جمله شخصيت‌هاى كم‌نظير عرب در قرن بيستم مى‌داند كه در جنبه‌هاى مختلف فقهى، تاريخى و ادبى در صف اول جاى دارد.[۱]

    نویسنده در مقدمه‌اش به برخى از آثار شيعه مانند: رساله «أصل الشيعة و أصولها» نوشته شيخ محمدحسين آل كاشف‌الغطاء، «أعيان الشيعة» سيد محسن امين عاملى و «طبقات أعلام الشيعة» آغابزرگ طهرانى اشاره كرده است.[۲]

    مطالب اجزاى كتاب به‌اختصار بدين شرح است:

    1. در اين جزء از كتاب، تاريخ سياسى شيعه مورد بررسى قرار گرفته است. در ابتداى اين جزء در ضمن مقدمه‌اى، از اسباب و علل كيان سياسى شيعه سخن به ميان آمده است. نویسنده، معتقد است كه سياست شيعى بر مبناى مبارزه با سياست اموى و عباسى و تحت پوشش كتمان و تقيه استوار گرديده است. از جمله جهادهاى سياسى مخفى در زمان اين دو دولت تحت پوشش كتمان و تقيه بود.[۳]
      نویسنده در ذكر اسباب و لوازم تفكر شيعى، ابتدا به موضوع خلافت پرداخته است. شيعه، معتقد است كه به ادله كتاب و حديث، خلافت منحصر در على(ع) و فرزندان اوست. البته شيعه از روى اختيار يا اكراه، بر اطاعت از خلفاى سه‌گانه همانند امامشان سكوت اختيار نمودند.[۴]از جمله مهم‌ترين سبب‌هایى كه تفكر شيعى به‌صورت حركتى منظم در آن ظهور دارد، واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) است.[۵]
      در بخش ديگرى از اين جزء، مطالب و اخبارى كه در منابع مختلف درباره خلافت بنى عباس و چگونگى زوال بنى اميه آمده، به جهت ارتباط آن با موضوع بحث گردآورى شده است.[۶]
      در انتهاى اين جزء، تاريخ فاطميان كه دولت شيعه در مغرب بوده مورد بررسى قرار گرفته است. تاريخ ابن خلدون از جمله منابع اصلى اين بخش از كتاب است. همچنين تاريخ فاطميان از ابتدا تا عهد مستنصر فاطمى از كتاب «الخطط و الآثار» مقريزى نقل شده است.[۷]
    2. در اين جلد از كتاب، تاريخ بنى حمدان، بنى زهره و بنى عمار مورد مطالعه قرار گرفته است. از بخش‌هاى قابل توجه، ذكر علما و ادباى حلب است. ابوبكر خوارزمى، ابوعلى فارسی و ابن خالويه از جمله دانشمندان و ادبايى هستند كه در ضمن تاريخ بنى زهره از آنها ياد شده است.[۸]
      از جمله بخش‌هاى كتاب، شرح احوال بنى عمار است كه ابتدا قاضى طرابلس بوده و سپس به حكومت رسيده‌اند. نسب اين خاندان به قبيله كتامه مغرب مى‌رسيده است. نویسنده به اشتباه مورخين در يكى دانستن بنى عمار طبرستانى با بنى عمار مغربى اشاره كرده است.[۹]نویسنده همچنين با اشاره به نبود مصادر تاريخى در ذكر سكونت بنى عمار در طرابلس مى‌نويسد: «ما مصدر تاريخى نداريم كه زمان سكونت بنى عمار در طرابلس و زمانى را كه به قضاوت و حكومت رسيده‌اند، ذكر كرده باشد. تنها چيزى كه نزد مورخين مهم بوده ذكر حوادث عهد بنى عمار بوده است».[۱۰]
    3. جلد سوم كتاب با ذكر شرح حال «حرافشه» آغاز شده است. در كتب تاريخ و لغت ذكرى از اسم «حرفوش» نرفته است.[۱۱]نویسنده تأكيد كرده كه به تاريخ مستقلى درباره حرافشه دست نيافته است، بلكه درباره اين خانواده مطالب اندكى به‌صورت پراكنده در منابع آمده است.[۱۲]مؤلف اسامى 23 تن از امراى اين خاندان را از منابعى چون خطط مقريزى و خلاصة الأثر محبى گرد آورده و به شرح حوادث زمان آنها پرداخته است.[۱۳]
      آل حرفوش از اواخر قرن نهم هجرى و به مدت سه قرن در بعلبك و ساير نقاط بقاع حكم رانده‌اند. آل حرفوش به شجاعت، احترام به شيعه و ترويج شيعه مشهورند، هرچند نارسايى‌هایى در كردار برخى از امراى اين دولت به چشم مى‌خورد. در زمان تسلط تركان عثمانى كه علماى شيعه جبل عامل در تنگنا قرار داشتند و مورد ضرب‌وشتم واقع مى‌شدند بسيارى از آنها مانند: شهيد ثانى، آل حروسيد محمد امين جد سيد محسن امين صاحب أعيان الشيعة به بعلبك هجرت نموده و در پرتو عنايت آل حرفوش به تدريس و تبليغ پرداختند. شهيد ثانى و شاگرد او شيخ حسین بن عبدالصمد حارثى پدر شيخ بهایى سال‌ها در مدرسه نوريه بعلبك به تدريس فقه شيعه مشغول بودند.[۱۴]

    در ادامه اين جلد از كتاب به تاريخ بنى حماده، آل بويه، صفويه، زنديه و قاجاريه پرداخته شده است. پس از آن نویسنده مطالب كتاب را با چگونگى انقراض قاجاريه و روى كار آمدن حكومت پهلوى به نقل از مجله المقتطف به پايان برده است.[۱۵]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب هريك از جلدهاى كتاب در انتهاى آن آمده است. نویسنده آدرس برخى مطالب را در پاورقى كتاب ذكر كرده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص7
    2. مقدمه، ص23
    3. متن كتاب، جلد 1، ص27
    4. متن كتاب، ص28
    5. همان، ص32
    6. همان، ص45 - 62
    7. همان، ص63 - 382
    8. همان، جلد 2، ص265 - 269
    9. همان، جلد 2، ص310
    10. همان، ص363
    11. متن كتاب، جلد 3، ص7
    12. همان، ص9
    13. همان، ص9 - 107
    14. ناصرى طاهرى، عبدالله، ص14
    15. همان، ص433

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. ناصرى طاهرى، عبدالله، «ناگفته‌هایى از تاريخ شيعه و شام»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: كيهان فرهنگى، بهمن 1365، شماره 35 (3 صفحه، از 14 تا 16).

    وابسته‌ها