بروکلمان، کارل: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '</div> '''' به '</div> '''')
    جز (جایگزینی متن - 'حالدین' به 'ح‌الدین')
     
    (۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR01885.jpg|بندانگشتی|بروکلمان، کارل]]
    [[پرونده:NUR01885.jpg|بندانگشتی|بروکلمان، کارل]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|بروکلمان، کارل
    ! نام!! data-type="authorName" |بروکلمان، کارل
    |-
    |-
    |نام‎های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'|  
    | data-type="authorOtherNames" | Carl Brockelmann
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |ارنْست بروکلمان
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1868 م
    | data-type="authorbirthDate" |1868م
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |روستوک آلمان
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|1956 م
    | data-type="authorDeathDate" |1956م
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |[[نولدکه، تئودور|نولدکه]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |تاریخ الأدب العربی
    |-class='articleCode'
     
    تاریخ ملل و دول اسلامی
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE1885AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE01885AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    '''كارل بروكلمان''' خاورشناس مشهور آلمانى، در 17 سپتامبر 1868م در روستوك، از شهرهاى آلمان، به دنيا آمد.


    ==تحصیلات==
    '''کارل بروکلمان''' (۱۸۶۸ – ۱۹۵۶م)، خاورشناس مشهور یهودی آلمانی و از بزرگترین اسلام شناسان غربی در نیمه اول قرن بیستم


    وی در 1886م وارد دانشگاه روستوك شد. نخست به فراگيرى زبان و متن‌شناسى يونانى و لاتين نزد ليو و زبان عربى و حبشى نزد فيلپى پرداخت و در شهر برسلاو علوم شرقى را نزد پريتوريوس و زبان‌هاى شرقى را نزد فرنكل و زبان‌هاى هند و ژرمن را نزد هلبرانت آموخت و در 1888م در استراسبورگ به محضر درس نولدكه رفت و در درس هوبشمان براى فراگيرى زبان‌هاى سنسكريت و ارمنى و درس دوميشن، براى آموختن زبان مصرى قديم حاضر شد.
    == ولادت ==
    در 17 سپتامبر 1868م در روستوک، از شهرهاى آلمان، به دنیا آمد.


    او در 1890م با تقديم رساله نخستين دكترى خود، به تشويق و اشراف نولدكه، تحت عنوان (ارتباط ميان الكامل في التّاريخ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و تاريخ الرّسل والملوك محمّد بن جرير طبرى) از دانشگاه استراسبورگ، درجه دكترى گرفت و در يكى از مدرسه‌هاى پرتستانى آغاز به تدريس كرد و در همان وقت با نولدكه، ديوان لبيد را تصحيح كرد كه با ترجمه آلمانى در 1891م در وين منتشر شد. سپس به برسلاو رفت و در آنجا در 1893م، رساله دكترى دوم خود را كه مجوّز شايستگى او براى تدريس در دانشگاه بود، درباره تلقيح مفهوم اهل الاثار في مختصرالسّير والاخبار، اثر عبدالرحمان ابوالفرج ابن جوزى، تقديم داشت. او در همين اوقات، به گردآورى موادى براى تأليف فرهنگ سريانى پرداخت. نخست لغات ترجمه سريانى كتاب مقدس را گردآورد و سپس به متون ديگر پرداخت. در فوريه 1895، اين فرهنگ به صورت كامل با نام «واژه‌نامه سريانى» منتشر شد. پس از آن، به دعوت ادوارد زاخائو در نشر تحقيقى و انتقادىِ [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات ابن سعد]] شركت جست.
    ==تحصیلات==


    وى براى گردآورى نسخ خطى اين كتاب، در فاصله 1895 تا 1896م به لندن و استانبول سفر كرد و با استفاده از اين فرصت به استنساخ عيون الاخبار [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] پرداخت و در 1896م به برسلاو بازگشت. جلد هشتم از [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات ابن سعد]]، كه با كوشش بروكلمان فراهم آمده بود، در 1904م به وسيله آكادمى برلن منتشر گرديد. اما ناشر عيون الاخبار شرط كرد كه چون عيون الاخبار كتابى نيست كه مورد استقبال شمار فراوانى قرار گيرد، اثر ديگرى كه سودش فراوانتر باشد به آن ناشر تقديم كند. اين حادثه او را مصمّم ساخت كه «تاريخ نوشته‌هاى عربى» را تأليف كند. اين كتاب كه تا آن وقت در جهان علم نظير نداشت، با استقبال خاورشناسان، به ويژه اسلام‌شناسان مواجه شد، زيرا مشتمل بر همه آثارى بود كه به زبان عربى تحرير يافته است.
    وی در 1886م وارد دانشگاه روستوک شد. نخست به فراگیرى زبان و متن‌شناسى یونانى و لاتین نزد لیو و زبان عربى و حبشى نزد فیلپى پرداخت و در شهر برسلاو علوم شرقى را نزد پریتوریوس و زبان‌هاى شرقى را نزد فرنکل و زبان‌هاى هند و ژرمن را نزد هلبرانت آموخت و در 1888م در استراسبورگ به محضر درس [[نولدکه، تئودور|نولدکه]] رفت و در درس هوبشمان براى فراگیرى زبان‌هاى سنسکریت و ارمنى و درس دومیشن، براى آموختن زبان مصرى قدیم حاضر شد.


    در بهار 1900م زاخائو از بروكلمان خواست تا تدريس زبان عربى را در مدرسه زبان‌هاى شرقى برلن بپذيرد و در تابستان همان سال كرسى دانشگاه‌هاى ارلانگن و برسلاو به وى پيشنهاد شد و او ترجيح داد كه به برسلاو برود. در همين اوقات او در تأليف مجموعه‌اى درباره تاريخ ادبيات شرق، كه از 1901م آغاز شده بود، سهيم گشت و جزء هفتم از اين مجموعه، بخش «تاريخ ادبيات مسيحى در شرق» را كه شامل ادبيات سريانى و عربى مى‌شد، به رشته تحرير درآورد.
    او در 1890م با تقدیم رساله نخستین دکترى خود، به تشویق و اشراف [[نولدکه، تئودور|نولدکه]]، تحت عنوان (ارتباط میان [[الكامل في التاريخ|الکامل فی التّاریخ]] [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]] و تاریخ الرّسل والملوک [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|محمّد بن جریر طبرى]]) از دانشگاه استراسبورگ، درجه دکترى گرفت و در یکى از مدرسه‌هاى پرتستانى آغاز به تدریس کرد و در همان وقت با [[نولدکه، تئودور|نولدکه]]، دیوان لبید را تصحیح کرد که با ترجمه آلمانى در 1891م در وین منتشر شد. سپس به برسلاو رفت و در آنجا در 1893م، رساله دکترى دوم خود را که مجوّز شایستگى او براى تدریس در دانشگاه بود، درباره تلقیح مفهوم اهل الاثار فی مختصرالسّیر والاخبار، اثر [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|عبدالرحمان ابوالفرج ابن جوزى]]، تقدیم داشت. او در همین اوقات، به گردآورى موادى براى تألیف فرهنگ سریانى پرداخت. نخست لغات ترجمه سریانى کتاب مقدس را گردآورد و سپس به متون دیگر پرداخت. در فوریه 1895، این فرهنگ به صورت کامل با نام «واژه‌نامه سریانى» منتشر شد. پس از آن، به دعوت ادوارد زاخائو در نشر تحقیقى و انتقادىِ [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات ابن سعد]] شرکت جست.


    بروكلمان در 1903م نسخه‌هاى خطى شرقىِ كتابخانه شهردارى برسلاو و در سال‌هاى بعد، نسخِ خطى شرقى كتابخانه شهردارى هامبورگ را فهرست كرد. سپس از او دعوت شد كه در دانشگاه كونيگسبرگ تدريس كند (1903). او در آنجا بيشتر كتاب‌هاى خود از جمله «اصول دستور تطبيقى زبان‌هاى سامى» را تأليف كرد. در 1909م پس از درگذشت فرنكل و استقرار پريتوريوس به جاى او، بروكلمان در شهر هاله، جاى پريتوريوس را گرفت و از 1910 تا 1922م، در آنجا زيست و در همانجا در 1909م ازدواج كرد. وى در اثناى اقامت خود در هاله، جزء دوم كتاب اصول دستور تطبيقى زبان‌هاى سامى را نوشت و چاپ دوم «فرهنگ سريانى» را آماده كرد، ولى جنگ جهانى اول كار او را كند ساخت، زيرا بسيارى از متون سريانى كه در خارج آلمان منتشر شده بود، به آلمان نمى‌رسيد.
    وى براى گردآورى نسخ خطى این کتاب، در فاصله 1895 تا 1896م به لندن و استانبول سفر کرد و با استفاده از این فرصت به استنساخ [[عيون الأخبار|عیون الاخبار]] [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]] پرداخت و در 1896م به برسلاو بازگشت. جلد هشتم از [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات ابن سعد]]، که با کوشش بروکلمان فراهم آمده بود، در 1904م به وسیله آکادمى برلن منتشر گردید. اما ناشر عیون الاخبار شرط کرد که چون عیون الاخبار کتابى نیست که مورد استقبال شمار فراوانى قرار گیرد، اثر دیگرى که سودش فراوانتر باشد به آن ناشر تقدیم کند. این حادثه او را مصمّم ساخت که «تاریخ نوشته‌هاى عربى» را تألیف کند. این کتاب که تا آن وقت در جهان علم نظیر نداشت، با استقبال خاورشناسان، به ویژه اسلام‌شناسان مواجه شد، زیرا مشتمل بر همه آثارى بود که به زبان عربى تحریر یافته است.


    وى به موازات توجه به زبان‌هاى سامى، به زبان تركى نيز عنايت داشت و در آغاز جنگ جهانى دوم، «ديوان لغات التّرك كاشغرى» را در استانبول چاپ كرد. اين كتاب مشتمل بر اطلاعات فراوانى از اقوام ترك در آسياى مركزى بود و بر اساس همين كتاب، «كنزاللغة تركى ميانه» را تأليف كرد كه با كمك آكادمى علوم مجارستان به چاپ رسيد.
    در بهار 1900م زاخائو از بروکلمان خواست تا تدریس زبان عربى را در مدرسه زبان‌هاى شرقى برلن بپذیرد و در تابستان همان سال کرسى دانشگاه‌هاى ارلانگن و برسلاو به وى پیشنهاد شد و او ترجیح داد که به برسلاو برود. در همین اوقات او در تألیف مجموعه‌اى درباره تاریخ ادبیات شرق، که از 1901م آغاز شده بود، سهیم گشت و جزء هفتم از این مجموعه، بخش «تاریخ ادبیات مسیحى در شرق» را که شامل ادبیات سریانى و عربى مى‌شد، به رشته تحریر درآورد.


    وى در تابستان 1932م به رياست دانشگاه برسلاو منصوب گشت. در اين دوران، دانشجويان بر ضد كوهن كه يهودى بود تظاهرات كردند و چون بروكلمان از آزادى دانشگاه در انتخاب استادان به هر مذهبى كه باشند دفاع مى‌كرد، در 1933م ناچار به استعفا گرديد، ولى كرسى استادى خود را در دانشگاه تا پاييز 1935م كه بازنشسته شد، حفظ كرد. او در بهار 1937م به شهر هاله منتقل گشت تا بتواند از كتابخانه خاورشناسى آلمانى آنجا استفاده كند و به تصحيح، تكميل و استدراك كار اصلى خود، «تاريخ نوشته‌هاى عربى» بپردازد كه نتيجه آن را بريل در دو جلد در 1937 و 1938م، در ليدن به عنوان «ذيل»، منتشر ساخت.
    بروکلمان در 1903م نسخه‌هاى خطى شرقىِ کتابخانه شهردارى برسلاو و در سال‌هاى بعد، نسخِ خطى شرقى کتابخانه شهردارى هامبورگ را فهرست کرد. سپس از او دعوت شد که در دانشگاه کونیگسبرگ تدریس کند (1903). او در آنجا بیشتر کتاب‌هاى خود از جمله «اصول دستور تطبیقى زبان‌هاى سامى» را تألیف کرد. در 1909م پس از درگذشت فرنکل و استقرار پریتوریوس به جاى او، بروکلمان در شهر هاله، جاى پریتوریوس را گرفت و از 1910 تا 1922م، در آنجا زیست و در همانجا در 1909م ازدواج کرد. وى در اثناى اقامت خود در هاله، جزء دوم کتاب اصول دستور تطبیقى زبان‌هاى سامى را نوشت و چاپ دوم «فرهنگ سریانى» را آماده کرد، ولى جنگ جهانى اول کار او را کند ساخت، زیرا بسیارى از متون سریانى که در خارج آلمان منتشر شده بود، به آلمان نمى‌رسید.


    در سال‌هاى 1895 تا 1914م، بروكلمان در جريان گردآورى اطلاعات درباره تاريخ اسلام قرار گرفت و فصل «تاريخ اسلام» را در اثرى كه به اشراف يوليوس فون پلوگ هارتونگ درباره تاريخ جهان نگاشته شده است، نوشت. بروكلمان در طى بيست و پنج سال، اين مطلب را گسترش داد و فصلى دراز درباره اوضاع دولت‌هاى جديد اسلامى بعد از جنگ جهانى اول تا 1939م بر آن افزود و همه اين اطلاعات را در «تاريخ ملل و دول اسلامى» در 1939م منتشر كرد.
    وى به موازات توجه به زبان‌هاى سامى، به زبان ترکى نیز عنایت داشت و در آغاز جنگ جهانى دوم، «دیوان لغات التّرک کاشغرى» را در استانبول چاپ کرد. این کتاب مشتمل بر اطلاعات فراوانى از اقوام ترک در آسیاى مرکزى بود و بر اساس همین کتاب، «کنزاللغة ترکى میانه» را تألیف کرد که با کمک آکادمى علوم مجارستان به چاپ رسید.


    او در زمان بازنشستگى، در 1945م كتابدارى انجمن خاورشناسان آلمان را عهده‌دار گرديد و در تابستان 1947م به عنوان استاد ممتاز، درس‌ها و سخنرانى‌هايى مطابق ميل خود ارائه داد؛ از جمله به تدريس تركى جديد و تاريخ عثمانى و نيز زبان‌هاى سريانى، آشورى، بابلى، حبشى و قبطى پرداخت و گاه‌گاه درس زبان فارسى جديد و فارسى ميانه و زبان ارمنى را هم به كارهاى خود مى‌افزود. وى در تابستان 1953، براى بار دوم، بازنشسته شد ولى باز هم درس و بحث را رها نكرد.
    وى در تابستان 1932م به ریاست دانشگاه برسلاو منصوب گشت. در این دوران، دانشجویان بر ضد کوهن که یهودى بود تظاهرات کردند و چون بروکلمان از آزادى دانشگاه در انتخاب استادان به هر مذهبى که باشند دفاع مى‌کرد، در 1933م ناچار به استعفا گردید، ولى کرسى استادى خود را در دانشگاه تا پاییز 1935م که بازنشسته شد، حفظ کرد. او در بهار 1937م به شهر هاله منتقل گشت تا بتواند از کتابخانه خاورشناسى آلمانى آنجا استفاده کند و به تصحیح، تکمیل و استدراک کار اصلى خود، «تاریخ نوشته‌هاى عربى» بپردازد که نتیجه آن را بریل در دو جلد در 1937 و 1938م، در لیدن به عنوان «ذیل»، منتشر ساخت.


    ==آثار==
    در سال‌هاى 1895 تا 1914م، بروکلمان در جریان گردآورى اطلاعات درباره تاریخ اسلام قرار گرفت و فصل «تاریخ اسلام» را در اثرى که به اشراف یولیوس فون پلوگ هارتونگ درباره تاریخ جهان نگاشته شده است، نوشت. بروکلمان در طى بیست و پنج سال، این مطلب را گسترش داد و فصلى دراز درباره اوضاع دولت‌هاى جدید اسلامى بعد از جنگ جهانى اول تا 1939م بر آن افزود و همه این اطلاعات را در «تاریخ ملل و دول اسلامى» در 1939م منتشر کرد.


    در دسامبر 1954م سرماخوردگى شديدى تندرستى او را مختل ساخت، اما او با كمك همسر و يكى از شاگردانش كتاب «نظم زبان عبرى» را تأليف كرد.
    او در زمان بازنشستگى، در 1945م کتابدارى انجمن خاورشناسان آلمان را عهده‌دار گردید و در تابستان 1947م به عنوان استاد ممتاز، درس‌ها و سخنرانى‌هایى مطابق میل خود ارائه داد؛ از جمله به تدریس ترکى جدید و تاریخ عثمانى و نیز زبان‌هاى سریانى، آشورى، بابلى، حبشى و قبطى پرداخت و گاه‌گاه درس زبان فارسی جدید و فارسی میانه و زبان ارمنى را هم به کارهاى خود مى‌افزود. وى در تابستان 1953، براى بار دوم، بازنشسته شد ولى باز هم درس و بحث را رها نکرد.


    ==وفات==
    ==وفات==
    خط ۶۰: خط ۶۲:
    وی سرانجام در 6 مه 1956م درگذشت.
    وی سرانجام در 6 مه 1956م درگذشت.


    ==آثار==


    == منابع مقاله ==
    در دسامبر 1954م سرماخوردگى شدیدى تندرستى او را مختل ساخت، اما او با کمک همسر و یکى از شاگردانش کتاب «نظم زبان عبرى» را تألیف کرد.
    بروکلمان شرح حالی از خود باقی گذاشته که در مجله اورینس به چاپ رسیده است. یوهان فوک نیز مقاله‌ای تحت عنوان «بروکلمان به عنوان یک خاورشناس» دارد که در «مجله انجمن خاورشناسان آلمان» (۱۹۵۸) منتشر شده است.


    # عبدالرحمان بدوى، موسوعه المستشرقين، بيروت 1984، ص57- 66؛
    اوتو اشپیس در ۱۹۳۸، به مناسبت هفتادمین سال تولد بروکلمان، فهرستی از ۵۵۵ اثر او را در «مجله علمی دانشگاه مارتین لوتر» چاپ کرد. هلموت ریتر نیز فهرست دیگری از آثار بروکلمان به ترتیب زمانی (۱۸۹۰ـ۱۹۵۴) فراهم کرد. این فهرست را یورگ کریمر به عربی برگرداند و صلاح‌الدین منجد منتشر کرد.
    # نجيب عقيقى، المستشرقون، قاهره 1980-1981، ص424- 430؛
    # صلاح‌الدين مُنَجِّد، المنتقى من دراسات المستشرقين، قاهره 1955، ص25-41.


    ==منابع مقاله==
    #[https://rch.ac.ir/article/Details/6473 دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برکلمان»، ج1، شماره1086].


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}


    [[تاريخ الأدب العربي]]  
    [[تاریخ الأدب العربی]]
     
    [[تاريخ الأدب العربي (بروکلمان)]]  


    [[تاریخ ملل و دول اسلامی]]  
    [[تاریخ ملل و دول اسلامی]]  
    [[تاریخ الأدب العربی]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:خاورشناسان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۰۷

    بروکلمان، کارل
    نام بروکلمان، کارل
    نام‎های دیگر Carl Brockelmann
    نام پدر ارنْست بروکلمان
    متولد 1868م
    محل تولد روستوک آلمان
    رحلت 1956م
    اساتید نولدکه
    برخی آثار تاریخ الأدب العربی

    تاریخ ملل و دول اسلامی

    کد مؤلف AUTHORCODE01885AUTHORCODE

    کارل بروکلمان (۱۸۶۸ – ۱۹۵۶م)، خاورشناس مشهور یهودی آلمانی و از بزرگترین اسلام شناسان غربی در نیمه اول قرن بیستم

    ولادت

    در 17 سپتامبر 1868م در روستوک، از شهرهاى آلمان، به دنیا آمد.

    تحصیلات

    وی در 1886م وارد دانشگاه روستوک شد. نخست به فراگیرى زبان و متن‌شناسى یونانى و لاتین نزد لیو و زبان عربى و حبشى نزد فیلپى پرداخت و در شهر برسلاو علوم شرقى را نزد پریتوریوس و زبان‌هاى شرقى را نزد فرنکل و زبان‌هاى هند و ژرمن را نزد هلبرانت آموخت و در 1888م در استراسبورگ به محضر درس نولدکه رفت و در درس هوبشمان براى فراگیرى زبان‌هاى سنسکریت و ارمنى و درس دومیشن، براى آموختن زبان مصرى قدیم حاضر شد.

    او در 1890م با تقدیم رساله نخستین دکترى خود، به تشویق و اشراف نولدکه، تحت عنوان (ارتباط میان الکامل فی التّاریخ ابن اثیر و تاریخ الرّسل والملوک محمّد بن جریر طبرى) از دانشگاه استراسبورگ، درجه دکترى گرفت و در یکى از مدرسه‌هاى پرتستانى آغاز به تدریس کرد و در همان وقت با نولدکه، دیوان لبید را تصحیح کرد که با ترجمه آلمانى در 1891م در وین منتشر شد. سپس به برسلاو رفت و در آنجا در 1893م، رساله دکترى دوم خود را که مجوّز شایستگى او براى تدریس در دانشگاه بود، درباره تلقیح مفهوم اهل الاثار فی مختصرالسّیر والاخبار، اثر عبدالرحمان ابوالفرج ابن جوزى، تقدیم داشت. او در همین اوقات، به گردآورى موادى براى تألیف فرهنگ سریانى پرداخت. نخست لغات ترجمه سریانى کتاب مقدس را گردآورد و سپس به متون دیگر پرداخت. در فوریه 1895، این فرهنگ به صورت کامل با نام «واژه‌نامه سریانى» منتشر شد. پس از آن، به دعوت ادوارد زاخائو در نشر تحقیقى و انتقادىِ طبقات ابن سعد شرکت جست.

    وى براى گردآورى نسخ خطى این کتاب، در فاصله 1895 تا 1896م به لندن و استانبول سفر کرد و با استفاده از این فرصت به استنساخ عیون الاخبار ابن قتیبه پرداخت و در 1896م به برسلاو بازگشت. جلد هشتم از طبقات ابن سعد، که با کوشش بروکلمان فراهم آمده بود، در 1904م به وسیله آکادمى برلن منتشر گردید. اما ناشر عیون الاخبار شرط کرد که چون عیون الاخبار کتابى نیست که مورد استقبال شمار فراوانى قرار گیرد، اثر دیگرى که سودش فراوانتر باشد به آن ناشر تقدیم کند. این حادثه او را مصمّم ساخت که «تاریخ نوشته‌هاى عربى» را تألیف کند. این کتاب که تا آن وقت در جهان علم نظیر نداشت، با استقبال خاورشناسان، به ویژه اسلام‌شناسان مواجه شد، زیرا مشتمل بر همه آثارى بود که به زبان عربى تحریر یافته است.

    در بهار 1900م زاخائو از بروکلمان خواست تا تدریس زبان عربى را در مدرسه زبان‌هاى شرقى برلن بپذیرد و در تابستان همان سال کرسى دانشگاه‌هاى ارلانگن و برسلاو به وى پیشنهاد شد و او ترجیح داد که به برسلاو برود. در همین اوقات او در تألیف مجموعه‌اى درباره تاریخ ادبیات شرق، که از 1901م آغاز شده بود، سهیم گشت و جزء هفتم از این مجموعه، بخش «تاریخ ادبیات مسیحى در شرق» را که شامل ادبیات سریانى و عربى مى‌شد، به رشته تحریر درآورد.

    بروکلمان در 1903م نسخه‌هاى خطى شرقىِ کتابخانه شهردارى برسلاو و در سال‌هاى بعد، نسخِ خطى شرقى کتابخانه شهردارى هامبورگ را فهرست کرد. سپس از او دعوت شد که در دانشگاه کونیگسبرگ تدریس کند (1903). او در آنجا بیشتر کتاب‌هاى خود از جمله «اصول دستور تطبیقى زبان‌هاى سامى» را تألیف کرد. در 1909م پس از درگذشت فرنکل و استقرار پریتوریوس به جاى او، بروکلمان در شهر هاله، جاى پریتوریوس را گرفت و از 1910 تا 1922م، در آنجا زیست و در همانجا در 1909م ازدواج کرد. وى در اثناى اقامت خود در هاله، جزء دوم کتاب اصول دستور تطبیقى زبان‌هاى سامى را نوشت و چاپ دوم «فرهنگ سریانى» را آماده کرد، ولى جنگ جهانى اول کار او را کند ساخت، زیرا بسیارى از متون سریانى که در خارج آلمان منتشر شده بود، به آلمان نمى‌رسید.

    وى به موازات توجه به زبان‌هاى سامى، به زبان ترکى نیز عنایت داشت و در آغاز جنگ جهانى دوم، «دیوان لغات التّرک کاشغرى» را در استانبول چاپ کرد. این کتاب مشتمل بر اطلاعات فراوانى از اقوام ترک در آسیاى مرکزى بود و بر اساس همین کتاب، «کنزاللغة ترکى میانه» را تألیف کرد که با کمک آکادمى علوم مجارستان به چاپ رسید.

    وى در تابستان 1932م به ریاست دانشگاه برسلاو منصوب گشت. در این دوران، دانشجویان بر ضد کوهن که یهودى بود تظاهرات کردند و چون بروکلمان از آزادى دانشگاه در انتخاب استادان به هر مذهبى که باشند دفاع مى‌کرد، در 1933م ناچار به استعفا گردید، ولى کرسى استادى خود را در دانشگاه تا پاییز 1935م که بازنشسته شد، حفظ کرد. او در بهار 1937م به شهر هاله منتقل گشت تا بتواند از کتابخانه خاورشناسى آلمانى آنجا استفاده کند و به تصحیح، تکمیل و استدراک کار اصلى خود، «تاریخ نوشته‌هاى عربى» بپردازد که نتیجه آن را بریل در دو جلد در 1937 و 1938م، در لیدن به عنوان «ذیل»، منتشر ساخت.

    در سال‌هاى 1895 تا 1914م، بروکلمان در جریان گردآورى اطلاعات درباره تاریخ اسلام قرار گرفت و فصل «تاریخ اسلام» را در اثرى که به اشراف یولیوس فون پلوگ هارتونگ درباره تاریخ جهان نگاشته شده است، نوشت. بروکلمان در طى بیست و پنج سال، این مطلب را گسترش داد و فصلى دراز درباره اوضاع دولت‌هاى جدید اسلامى بعد از جنگ جهانى اول تا 1939م بر آن افزود و همه این اطلاعات را در «تاریخ ملل و دول اسلامى» در 1939م منتشر کرد.

    او در زمان بازنشستگى، در 1945م کتابدارى انجمن خاورشناسان آلمان را عهده‌دار گردید و در تابستان 1947م به عنوان استاد ممتاز، درس‌ها و سخنرانى‌هایى مطابق میل خود ارائه داد؛ از جمله به تدریس ترکى جدید و تاریخ عثمانى و نیز زبان‌هاى سریانى، آشورى، بابلى، حبشى و قبطى پرداخت و گاه‌گاه درس زبان فارسی جدید و فارسی میانه و زبان ارمنى را هم به کارهاى خود مى‌افزود. وى در تابستان 1953، براى بار دوم، بازنشسته شد ولى باز هم درس و بحث را رها نکرد.

    وفات

    وی سرانجام در 6 مه 1956م درگذشت.

    آثار

    در دسامبر 1954م سرماخوردگى شدیدى تندرستى او را مختل ساخت، اما او با کمک همسر و یکى از شاگردانش کتاب «نظم زبان عبرى» را تألیف کرد. بروکلمان شرح حالی از خود باقی گذاشته که در مجله اورینس به چاپ رسیده است. یوهان فوک نیز مقاله‌ای تحت عنوان «بروکلمان به عنوان یک خاورشناس» دارد که در «مجله انجمن خاورشناسان آلمان» (۱۹۵۸) منتشر شده است.

    اوتو اشپیس در ۱۹۳۸، به مناسبت هفتادمین سال تولد بروکلمان، فهرستی از ۵۵۵ اثر او را در «مجله علمی دانشگاه مارتین لوتر» چاپ کرد. هلموت ریتر نیز فهرست دیگری از آثار بروکلمان به ترتیب زمانی (۱۸۹۰ـ۱۹۵۴) فراهم کرد. این فهرست را یورگ کریمر به عربی برگرداند و صلاح‌الدین منجد منتشر کرد.

    منابع مقاله

    1. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برکلمان»، ج1، شماره1086.

    وابسته‌ها