دفاع از حریم قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی' به 'ابن بابویه، محمد بن علی') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[فاضل لنکرانی، محمدجواد]] ( | [[فاضل لنکرانی، محمدجواد]] (نویسنده) | ||
| زبان = فارسی عربی | | زبان = فارسی عربی | ||
| کد کنگره =BP 89/2 /ف2د7 | | کد کنگره =BP 89/2 /ف2د7 | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
قرآن - تحريف | قرآن - تحريف | ||
قرآن - | قرآن - دفاعيهها و رديهها | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
عقل سرخ | عقل سرخ | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =964-94601-0-1 | | شابک =964-94601-0-1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19407 | |||
| کتابخوان همراه نور =19407 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| دفاع (ابهامزدایی)}} | |||
'''دفاع از حریم قرآن'''، اثر [[فاضل لنکرانی، محمدجواد|محمدجواد فاضل لنکرانی]]، در موضوع عدم تحریف قرآن و به زبان فارسی تألیف شده است. در این اثر انتساب اعتقاد تحریف قرآن به شیعه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. | '''دفاع از حریم قرآن'''، اثر [[فاضل لنکرانی، محمدجواد|محمدجواد فاضل لنکرانی]]، در موضوع عدم تحریف قرآن و به زبان فارسی تألیف شده است. در این اثر انتساب اعتقاد تحریف قرآن به شیعه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۵: | ||
نویسنده در مقدمه کتاب به تبیین موضوع و اهمیت کتاب پرداخته، مینویسد: «آنچه که در این مجموعه بهعنوان نکات مهم عرضه مىگردد مهمترین نکتهها در بحث عدم تحریف قرآن است. این بحث از زمره بحث مهم و اساسى در علوم قرآن بشمار مىرود. بهتحقیق مىتوان گفت در نسبت دادن نظریه تحریف به مذاهب و فرق اسلامى، تحریفهاى فاحش صورت گرفته است؛ بهطورى که مذهبى را که اساس اعتقادات آن بر پایه عدم تحریف است، معتقد به تحریف معرفى نمودهاند. در ضمن این نکات، علاوه بر بررسى جوانب مختلف این بحث، اثبات خواهیم نمود که تشیع و مذهب امامیه نهتنها معتقد به تحریف نیست، بلکه اصولاً نمىتواند قول به تحریف را بپذیرد؛ چراکه پذیرفتن نظریه تحریف، اساس عقیده امامیه را از بین خواهد برد». سپس تأکید میکند: «ما در این نوشتار، در این مقام نیستیم که همه نکات مربوط به این بحث مهم را بهصورت تفصیلى و گسترده بیان نماییم؛ چراکه چنین چیزى محتاج به چند جلد کتاب مىباشد. آنچه به دنبال آن هستیم بررسى برخى از نکات مهم بهگونه فشرده است تا گوشهاى از ابعاد مهم این بحث، تنقیح و تبیین شود»<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص10-9</ref>. | نویسنده در مقدمه کتاب به تبیین موضوع و اهمیت کتاب پرداخته، مینویسد: «آنچه که در این مجموعه بهعنوان نکات مهم عرضه مىگردد مهمترین نکتهها در بحث عدم تحریف قرآن است. این بحث از زمره بحث مهم و اساسى در علوم قرآن بشمار مىرود. بهتحقیق مىتوان گفت در نسبت دادن نظریه تحریف به مذاهب و فرق اسلامى، تحریفهاى فاحش صورت گرفته است؛ بهطورى که مذهبى را که اساس اعتقادات آن بر پایه عدم تحریف است، معتقد به تحریف معرفى نمودهاند. در ضمن این نکات، علاوه بر بررسى جوانب مختلف این بحث، اثبات خواهیم نمود که تشیع و مذهب امامیه نهتنها معتقد به تحریف نیست، بلکه اصولاً نمىتواند قول به تحریف را بپذیرد؛ چراکه پذیرفتن نظریه تحریف، اساس عقیده امامیه را از بین خواهد برد». سپس تأکید میکند: «ما در این نوشتار، در این مقام نیستیم که همه نکات مربوط به این بحث مهم را بهصورت تفصیلى و گسترده بیان نماییم؛ چراکه چنین چیزى محتاج به چند جلد کتاب مىباشد. آنچه به دنبال آن هستیم بررسى برخى از نکات مهم بهگونه فشرده است تا گوشهاى از ابعاد مهم این بحث، تنقیح و تبیین شود»<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص10-9</ref>. | ||
در اولین نکته، لفظ تحریف بررسی شده است. این کلمه مصدر باب تفعیل و از «حرف» مشتق شده است و کلمه «حرف» در لغت به معناى کنار و جانب یک شىء است؛ بنابراین تحریف، یعنى کنار زدن یک شىء و تغییر در اطراف و جوانب آن. این لفظ از نظر لغت دلالت بر مطلق جابهجایى و تغییر دارد؛ لذا مىتوانیم ادّعا کنیم که لفظ تحریف ظهور در تحریف لفظى دارد، لکن در قرآن کریم به سبب وجود قرینهاى ظهور ثانوى در تحریف معنوى پیدا نموده است؛ آنجا که در مذمّت علمای یهود میفرماید: «يحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ (النساء: 46)؛ یعنى کلام حق در تورات را از موضع و معانى و مقاصد الهى تغییر مىدهند و کلام حق را بر معانى ظاهرش حمل نمىنمایند. در این آیه شریفه وجود کلمه «عَنْ مَواضِعِه»، قرینه روشنى است بر اینکه مراد تحریف معنوى است<ref>ر.ک: همان، ص11-10</ref>. | در اولین نکته، لفظ تحریف بررسی شده است. این کلمه مصدر باب تفعیل و از «حرف» مشتق شده است و کلمه «حرف» در لغت به معناى کنار و جانب یک شىء است؛ بنابراین تحریف، یعنى کنار زدن یک شىء و تغییر در اطراف و جوانب آن. این لفظ از نظر لغت دلالت بر مطلق جابهجایى و تغییر دارد؛ لذا مىتوانیم ادّعا کنیم که لفظ تحریف ظهور در تحریف لفظى دارد، لکن در قرآن کریم به سبب وجود قرینهاى ظهور ثانوى در تحریف معنوى پیدا نموده است؛ آنجا که در مذمّت علمای یهود میفرماید: «يحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ (النساء: 46)؛ یعنى کلام حق در تورات را از موضع و معانى و مقاصد الهى تغییر مىدهند و کلام حق را بر معانى ظاهرش حمل نمىنمایند. در این آیه شریفه وجود کلمه «عَنْ مَواضِعِه»، قرینه روشنى است بر اینکه مراد تحریف معنوى است.<ref>ر.ک: همان، ص11-10</ref>. | ||
در دومین نکته کتاب، موارد کاربرد لفظ تحریف و انواع تحریف مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده همانند برخی دیگر از نویسندگان<ref>ر.ک: حیدری، سید کمال، ص8</ref>، مباحث [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] را اساس بحث خود قرار داده، مینویسد: «در کلمات بزرگانى چون محقق خوئى ادّعا شده است که لفظ تحریف در شش معنى بهنحو مشترک لفظى استعمال شده است که در میان این معانى، برخى از آنها به اجماع مسلمین در قرآن واقع شده است و برخى به اجماع واقع نشده است و برخى محل خلاف است. ما در اینجا مطالب [[خویی، ابوالقاسم|مرحوم خوئى]] در ذکر معانى اصطلاح تحریف را نقل و سپس نقد و بررسى مىکنیم». سپس بر کلام [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] دو اشکال وارد کرده و این نکته را هم به پایان میبرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-12</ref>. | در دومین نکته کتاب، موارد کاربرد لفظ تحریف و انواع تحریف مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده همانند برخی دیگر از نویسندگان<ref>ر.ک: حیدری، سید کمال، ص8</ref>، مباحث [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] را اساس بحث خود قرار داده، مینویسد: «در کلمات بزرگانى چون محقق خوئى ادّعا شده است که لفظ تحریف در شش معنى بهنحو مشترک لفظى استعمال شده است که در میان این معانى، برخى از آنها به اجماع مسلمین در قرآن واقع شده است و برخى به اجماع واقع نشده است و برخى محل خلاف است. ما در اینجا مطالب [[خویی، ابوالقاسم|مرحوم خوئى]] در ذکر معانى اصطلاح تحریف را نقل و سپس نقد و بررسى مىکنیم». سپس بر کلام [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] دو اشکال وارد کرده و این نکته را هم به پایان میبرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-12</ref>. | ||
در نکته پنجم نظریه بزرگان امامیه در عدم تحریف قرآن مطرح شده است. این بحث نیز با این مقدمه آغاز شده که: «اعاظم از محققین و بزرگان امامیه معتقد به عدم تحریف کتاب شریفند؛ بهطورى که معتقدند قرآن امروز، همان قرآنى است که بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است، بدون اینکه هیچ نقصانى در آن به وجود آمده باشد؛ همان طور که زیادهاى در آن رخ نداده است». نویسنده در ادامه بحث به دیدگاه ده تن از بزرگان امامیه چون [[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]، [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] اشاره کرده و مینویسد: «اینها نمونهاى از آرا و نظریات بزرگان امامیه، اعم از اصولى و اخبارى است و از | در نکته پنجم نظریه بزرگان امامیه در عدم تحریف قرآن مطرح شده است. این بحث نیز با این مقدمه آغاز شده که: «اعاظم از محققین و بزرگان امامیه معتقد به عدم تحریف کتاب شریفند؛ بهطورى که معتقدند قرآن امروز، همان قرآنى است که بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است، بدون اینکه هیچ نقصانى در آن به وجود آمده باشد؛ همان طور که زیادهاى در آن رخ نداده است». نویسنده در ادامه بحث به دیدگاه ده تن از بزرگان امامیه چون [[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]، [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] اشاره کرده و مینویسد: «اینها نمونهاى از آرا و نظریات بزرگان امامیه، اعم از اصولى و اخبارى است و از مجموعهاین کلمات استفاده مىشود که قول به تحریف قرآن از اباطیلى است که بطلان آنها در حد ضرورت و بداهت است و چنانچه عده قلیلى برخى از روایات ضعیف را در کتاب خود آوردهاند یا تمایلى بر طبق آن نشان دادهاند، هیچ قابل اعتنا در نزد امامیه نیست»<ref>ر.ک: همان، ص25-21</ref>. | ||
در نکته هشتم، امکان تحریف قرآن از نظر عقل و عدم وقوع آن در عمل، بهصورت فشرده و در چند سطر مطرح شده است: | در نکته هشتم، امکان تحریف قرآن از نظر عقل و عدم وقوع آن در عمل، بهصورت فشرده و در چند سطر مطرح شده است: | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
عدم تحریف قرآن کریم از برخی از آیات این کتاب شریف استفاده شده است. اینکه کدام آیه صراحت بیشتری در این موضوع دارد، در نکته دوازدهم تبیین شده است. جمعى از محقّقین ادّعا نمودهاند که در میان آیات شریفه، صریحترین آیه در اثبات عدم تحریف کتاب، این آیه کریمه است: «لاَ يأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَينِ يدَيهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» (فصلت: 42)؛ «از پیش روى آن و از پشت سرش باطل به سویش نمیآید؛ وحى [نامه] اى است از حکیمى ستوده [صفات]». | عدم تحریف قرآن کریم از برخی از آیات این کتاب شریف استفاده شده است. اینکه کدام آیه صراحت بیشتری در این موضوع دارد، در نکته دوازدهم تبیین شده است. جمعى از محقّقین ادّعا نمودهاند که در میان آیات شریفه، صریحترین آیه در اثبات عدم تحریف کتاب، این آیه کریمه است: «لاَ يأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَينِ يدَيهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» (فصلت: 42)؛ «از پیش روى آن و از پشت سرش باطل به سویش نمیآید؛ وحى [نامه] اى است از حکیمى ستوده [صفات]». | ||
حتى برخى ادّعا نمودهاند که مفسّرین اجماع دارند بر اینکه این آیه صریحترین آیات در عدم تحریف قرآن است. نویسنده در این رابطه کلام [[نوری، حسین بن محمدتقی|حاجی نوری]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] را مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص45-43</ref>. | حتى برخى ادّعا نمودهاند که مفسّرین اجماع دارند بر اینکه این آیه صریحترین آیات در عدم تحریف قرآن است. نویسنده در این رابطه کلام [[نوری، حسین بن محمدتقی|حاجی نوری]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] را مطرح کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص45-43</ref>. | ||
در میان روایات، مهمترین حدیثى که دلالت بر عدم تحریف قرآن دارد، حدیث متواتر ثقلین است که در حدود ۳۳ هزار نفر از اصحاب بزرگ رسول خدا(ص) مانند امیرالمؤمنین على(ع)، ابوذر، عبدالله بن عباس، عبداللّه بن عمر، حذیفه و ابوایوب انصارى نقل نموده و در حدود ۲۰۰ تن از دانشمندان بزرگ اهل سنت آن را درکتابهاى خودشان درج نمودهاند. در نکته چهاردهم کتاب برای استدلال به این حدیث بر عدم تحریف قرآن دو راه ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص51-49</ref>. | در میان روایات، مهمترین حدیثى که دلالت بر عدم تحریف قرآن دارد، حدیث متواتر ثقلین است که در حدود ۳۳ هزار نفر از اصحاب بزرگ رسول خدا(ص) مانند امیرالمؤمنین على(ع)، ابوذر، عبدالله بن عباس، عبداللّه بن عمر، حذیفه و ابوایوب انصارى نقل نموده و در حدود ۲۰۰ تن از دانشمندان بزرگ اهل سنت آن را درکتابهاى خودشان درج نمودهاند. در نکته چهاردهم کتاب برای استدلال به این حدیث بر عدم تحریف قرآن دو راه ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص51-49</ref>. | ||
در شانزدهمین نکته کتاب چنین میخوانیم که شیعه نهتنها معتقد به تحریف قرآن نیست، بلکه اصولاً نمىتواند چنین اعتقادى را دارا باشد؛ زیرا از ادلّه مهم که پایه اساسى اعتقادات شیعه را تشکیل مىدهد آیه شریفه تطهیر است: «إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَالْبَيتِ وَ يطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» (الأحزاب: 33)؛ «خدا فقط میخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند». نویسنده معتقد است که این آیه دلالت واضح و روشنى بر عصمت اهلبیت(ع) دارد؛ عصمتى که مهمترین شرط براى زعامت و خلافت مسلمین است. چنانچه کسى ادّعاى تحریف در مورد قرآن را دارا باشد، دیگر نمىتواند به این آیه شریفه براى اثبات مسئله عمصت استدلال نماید<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>. | در شانزدهمین نکته کتاب چنین میخوانیم که شیعه نهتنها معتقد به تحریف قرآن نیست، بلکه اصولاً نمىتواند چنین اعتقادى را دارا باشد؛ زیرا از ادلّه مهم که پایه اساسى اعتقادات شیعه را تشکیل مىدهد آیه شریفه تطهیر است: «إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَالْبَيتِ وَ يطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» (الأحزاب: 33)؛ «خدا فقط میخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند». نویسنده معتقد است که این آیه دلالت واضح و روشنى بر عصمت اهلبیت(ع) دارد؛ عصمتى که مهمترین شرط براى زعامت و خلافت مسلمین است. چنانچه کسى ادّعاى تحریف در مورد قرآن را دارا باشد، دیگر نمىتواند به این آیه شریفه براى اثبات مسئله عمصت استدلال نماید<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۶۰: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# پیشگفتار و متن کتاب. | # پیشگفتار و متن کتاب. | ||
# حیدری، سید کمال، [[صيانة القرآن من التحريف ( | # حیدری، سید کمال، [[صيانة القرآن من التحريف (حیدری)|صيانة القرآن من التحريف]]، بغداد، مكتبة فاران، بیتا. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۷۲: | خط ۷۴: | ||
[[رده:علوم قرآنی]] | [[رده:علوم قرآنی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۱
دفاع از حریم قرآن | |
---|---|
پدیدآوران | فاضل لنکرانی، محمدجواد (نویسنده) |
ناشر | عقل سرخ |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1381ش , |
چاپ | 1 |
شابک | 964-94601-0-1 |
موضوع | قرآن - تحريف قرآن - دفاعيهها و رديهها |
زبان | فارسی عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 89/2 /ف2د7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دفاع از حریم قرآن، اثر محمدجواد فاضل لنکرانی، در موضوع عدم تحریف قرآن و به زبان فارسی تألیف شده است. در این اثر انتساب اعتقاد تحریف قرآن به شیعه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
ساختار
کتاب مشتمل بر یک پیشگفتار و هفده نکته است. نویسنده نکات خود را بهصورت مستدل و با استناد به منابع شیعه و سنی مطرح کرده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه کتاب به تبیین موضوع و اهمیت کتاب پرداخته، مینویسد: «آنچه که در این مجموعه بهعنوان نکات مهم عرضه مىگردد مهمترین نکتهها در بحث عدم تحریف قرآن است. این بحث از زمره بحث مهم و اساسى در علوم قرآن بشمار مىرود. بهتحقیق مىتوان گفت در نسبت دادن نظریه تحریف به مذاهب و فرق اسلامى، تحریفهاى فاحش صورت گرفته است؛ بهطورى که مذهبى را که اساس اعتقادات آن بر پایه عدم تحریف است، معتقد به تحریف معرفى نمودهاند. در ضمن این نکات، علاوه بر بررسى جوانب مختلف این بحث، اثبات خواهیم نمود که تشیع و مذهب امامیه نهتنها معتقد به تحریف نیست، بلکه اصولاً نمىتواند قول به تحریف را بپذیرد؛ چراکه پذیرفتن نظریه تحریف، اساس عقیده امامیه را از بین خواهد برد». سپس تأکید میکند: «ما در این نوشتار، در این مقام نیستیم که همه نکات مربوط به این بحث مهم را بهصورت تفصیلى و گسترده بیان نماییم؛ چراکه چنین چیزى محتاج به چند جلد کتاب مىباشد. آنچه به دنبال آن هستیم بررسى برخى از نکات مهم بهگونه فشرده است تا گوشهاى از ابعاد مهم این بحث، تنقیح و تبیین شود»[۱].
در اولین نکته، لفظ تحریف بررسی شده است. این کلمه مصدر باب تفعیل و از «حرف» مشتق شده است و کلمه «حرف» در لغت به معناى کنار و جانب یک شىء است؛ بنابراین تحریف، یعنى کنار زدن یک شىء و تغییر در اطراف و جوانب آن. این لفظ از نظر لغت دلالت بر مطلق جابهجایى و تغییر دارد؛ لذا مىتوانیم ادّعا کنیم که لفظ تحریف ظهور در تحریف لفظى دارد، لکن در قرآن کریم به سبب وجود قرینهاى ظهور ثانوى در تحریف معنوى پیدا نموده است؛ آنجا که در مذمّت علمای یهود میفرماید: «يحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ (النساء: 46)؛ یعنى کلام حق در تورات را از موضع و معانى و مقاصد الهى تغییر مىدهند و کلام حق را بر معانى ظاهرش حمل نمىنمایند. در این آیه شریفه وجود کلمه «عَنْ مَواضِعِه»، قرینه روشنى است بر اینکه مراد تحریف معنوى است.[۲].
در دومین نکته کتاب، موارد کاربرد لفظ تحریف و انواع تحریف مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده همانند برخی دیگر از نویسندگان[۳]، مباحث آیتالله خویی را اساس بحث خود قرار داده، مینویسد: «در کلمات بزرگانى چون محقق خوئى ادّعا شده است که لفظ تحریف در شش معنى بهنحو مشترک لفظى استعمال شده است که در میان این معانى، برخى از آنها به اجماع مسلمین در قرآن واقع شده است و برخى به اجماع واقع نشده است و برخى محل خلاف است. ما در اینجا مطالب مرحوم خوئى در ذکر معانى اصطلاح تحریف را نقل و سپس نقد و بررسى مىکنیم». سپس بر کلام آیتالله خویی دو اشکال وارد کرده و این نکته را هم به پایان میبرد[۴].
در نکته پنجم نظریه بزرگان امامیه در عدم تحریف قرآن مطرح شده است. این بحث نیز با این مقدمه آغاز شده که: «اعاظم از محققین و بزرگان امامیه معتقد به عدم تحریف کتاب شریفند؛ بهطورى که معتقدند قرآن امروز، همان قرآنى است که بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است، بدون اینکه هیچ نقصانى در آن به وجود آمده باشد؛ همان طور که زیادهاى در آن رخ نداده است». نویسنده در ادامه بحث به دیدگاه ده تن از بزرگان امامیه چون فضل بن شاذان، شیخ صدوق، سید مرتضی و شیخ طوسی اشاره کرده و مینویسد: «اینها نمونهاى از آرا و نظریات بزرگان امامیه، اعم از اصولى و اخبارى است و از مجموعهاین کلمات استفاده مىشود که قول به تحریف قرآن از اباطیلى است که بطلان آنها در حد ضرورت و بداهت است و چنانچه عده قلیلى برخى از روایات ضعیف را در کتاب خود آوردهاند یا تمایلى بر طبق آن نشان دادهاند، هیچ قابل اعتنا در نزد امامیه نیست»[۵].
در نکته هشتم، امکان تحریف قرآن از نظر عقل و عدم وقوع آن در عمل، بهصورت فشرده و در چند سطر مطرح شده است: «از آیه شریفه «حفظ» استفاده مىشود که قرآن عقلاً قابل تحریف است، لکن خداوند تبارک و تعالى آن را از این خطر حفظ مىفرماید و چنانچه عقلاً تحریف در آن راه نمىداشت، نیازى به حفظ الهى نمىبود؛ ولیکن خداوند متعال این امکان عقلى محض را با وعده قطعى خود که از آن نگهبانى خواهد فرمود، امکان وقوعى و عملى آن را مردود ساخته است»[۶].
عدم تحریف قرآن کریم از برخی از آیات این کتاب شریف استفاده شده است. اینکه کدام آیه صراحت بیشتری در این موضوع دارد، در نکته دوازدهم تبیین شده است. جمعى از محقّقین ادّعا نمودهاند که در میان آیات شریفه، صریحترین آیه در اثبات عدم تحریف کتاب، این آیه کریمه است: «لاَ يأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَينِ يدَيهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» (فصلت: 42)؛ «از پیش روى آن و از پشت سرش باطل به سویش نمیآید؛ وحى [نامه] اى است از حکیمى ستوده [صفات]». حتى برخى ادّعا نمودهاند که مفسّرین اجماع دارند بر اینکه این آیه صریحترین آیات در عدم تحریف قرآن است. نویسنده در این رابطه کلام حاجی نوری، شیخ طوسی و سید مرتضی را مطرح کرده است.[۷].
در میان روایات، مهمترین حدیثى که دلالت بر عدم تحریف قرآن دارد، حدیث متواتر ثقلین است که در حدود ۳۳ هزار نفر از اصحاب بزرگ رسول خدا(ص) مانند امیرالمؤمنین على(ع)، ابوذر، عبدالله بن عباس، عبداللّه بن عمر، حذیفه و ابوایوب انصارى نقل نموده و در حدود ۲۰۰ تن از دانشمندان بزرگ اهل سنت آن را درکتابهاى خودشان درج نمودهاند. در نکته چهاردهم کتاب برای استدلال به این حدیث بر عدم تحریف قرآن دو راه ذکر شده است.[۸].
در شانزدهمین نکته کتاب چنین میخوانیم که شیعه نهتنها معتقد به تحریف قرآن نیست، بلکه اصولاً نمىتواند چنین اعتقادى را دارا باشد؛ زیرا از ادلّه مهم که پایه اساسى اعتقادات شیعه را تشکیل مىدهد آیه شریفه تطهیر است: «إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَالْبَيتِ وَ يطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» (الأحزاب: 33)؛ «خدا فقط میخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند». نویسنده معتقد است که این آیه دلالت واضح و روشنى بر عصمت اهلبیت(ع) دارد؛ عصمتى که مهمترین شرط براى زعامت و خلافت مسلمین است. چنانچه کسى ادّعاى تحریف در مورد قرآن را دارا باشد، دیگر نمىتواند به این آیه شریفه براى اثبات مسئله عمصت استدلال نماید[۹].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای اثر ذکر شده است. مستندات، ارجاعات و توضیحات اندک نویسنده بهصورت پینوشت در انتهای کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
- پیشگفتار و متن کتاب.
- حیدری، سید کمال، صيانة القرآن من التحريف، بغداد، مكتبة فاران، بیتا.