دراسات فنية في القرآن الكريم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'متن كتاب↵↵↵↵رده:کتابشناسی' به 'متن كتاب ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[یاسوف، احمد]] ( | [[یاسوف، احمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 83 /ی2د4 | | کد کنگره =BP 83 /ی2د4 | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| سال نشر = 1427 ق | | سال نشر = 1427 ق | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03041AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03041 | |||
| کتابخوان همراه نور =03041 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''دراسات فنية في القرآن الكريم''' تأليف دكتر احمد ياسوف به زبان عربى كه در شناخت زيبائيهاى فنى قرآن به رشته تحرير در آمده است. | '''دراسات فنية في القرآن الكريم''' تأليف دكتر احمد ياسوف به زبان عربى كه در شناخت زيبائيهاى فنى قرآن به رشته تحرير در آمده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب در چهار فصل تدوين شده كه تفصيل آن در فهرست محتويات آمده است، شامل مباحث ادبى نوينى است كه در آن سعى در بيان مباحث جديد و جمع بين روشهاى بلاغى قديمى و روشهاى ادبى معاصر شده و مباحث موضوعى توصيفى جهت تحليل نصوص ادبى با تكيه بر ارتكازات دينى و مؤلفههاى زيبا شناختى مىباشد. از امتيازات بحث جمع بين ثنائيات متعدد در بحوث ادبى، معارف بلاغتى قديمى و معاصر است. در خلال به نظريات انديشمندان و نقاد عرب و غير عرب در دستيابى به بهترين راه خدمت به نصوص قرآنى اشاره و در صدد اثبات شمول كلمات قرآنى بر عقل و عاطفه، شكل و مضمون زيبا هستند. | كتاب در چهار فصل تدوين شده كه تفصيل آن در فهرست محتويات آمده است، شامل مباحث ادبى نوينى است كه در آن سعى در بيان مباحث جديد و جمع بين روشهاى بلاغى قديمى و روشهاى ادبى معاصر شده و مباحث موضوعى توصيفى جهت تحليل نصوص ادبى با تكيه بر ارتكازات دينى و مؤلفههاى زيبا شناختى مىباشد. از امتيازات بحث جمع بين ثنائيات متعدد در بحوث ادبى، معارف بلاغتى قديمى و معاصر است. در خلال به نظريات انديشمندان و نقاد عرب و غير عرب در دستيابى به بهترين راه خدمت به نصوص قرآنى اشاره و در صدد اثبات شمول كلمات قرآنى بر عقل و عاطفه، شكل و مضمون زيبا هستند. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
فصل اول، در تبيين مؤلفههاى زيبا شناختى، در دلالت مفردات قرآنى دارد. غرض الحاق كلمات قرآن به قوانين علمى و ادبى بشر نمىباشد.در بيان فرق نوشتارى علمى و ادبى، نوشتار ادبى را يك بناى لغوى زيبا دانسته كه زاييدهى ارتباط مفردات است. نگارنده بر اين باور است كه مقصود قرآن ارائه فنون ادبى نيست بلكه اين فنون ادبى به خاطر اعجاز و تكامل تفكر دينى قرآن و تبديل آن به صورتى زيبا مىباشد به علاوه مفردات قرآن مضاف بر توضيح احكام فقهى، مطابق بر موسيقى، سازگار با سياق تركيبهاى آيات قرآنى بوده و از آنجا كه جماليات مفردات قرآن از مصدر الهى است، در بين نصوص الهى به جستجوى آنها پرداخته و قبل از ارائه كلام در ارتباط بين مفردات و نظم قرآن، مرورى گذرا بر روشهاى بررسى قدما در مفردات قرآنى دارند و پس از تبيين نظريه بناء و وحدت كلمات قرآنى در كلام علماى معاصر و پيشين، وارد بحث توازى و تباين مىشوند. | فصل اول، در تبيين مؤلفههاى زيبا شناختى، در دلالت مفردات قرآنى دارد. غرض الحاق كلمات قرآن به قوانين علمى و ادبى بشر نمىباشد.در بيان فرق نوشتارى علمى و ادبى، نوشتار ادبى را يك بناى لغوى زيبا دانسته كه زاييدهى ارتباط مفردات است. نگارنده بر اين باور است كه مقصود قرآن ارائه فنون ادبى نيست بلكه اين فنون ادبى به خاطر اعجاز و تكامل تفكر دينى قرآن و تبديل آن به صورتى زيبا مىباشد به علاوه مفردات قرآن مضاف بر توضيح احكام فقهى، مطابق بر موسيقى، سازگار با سياق تركيبهاى آيات قرآنى بوده و از آنجا كه جماليات مفردات قرآن از مصدر الهى است، در بين نصوص الهى به جستجوى آنها پرداخته و قبل از ارائه كلام در ارتباط بين مفردات و نظم قرآن، مرورى گذرا بر روشهاى بررسى قدما در مفردات قرآنى دارند و پس از تبيين نظريه بناء و وحدت كلمات قرآنى در كلام علماى معاصر و پيشين، وارد بحث توازى و تباين مىشوند. | ||
«توازى» همان ترادف است كه مؤلف وجود آن در قرآن را امرى بعيد و اقرار به ترادف در قرآن را امكان تداخل بشرى در تبديل كلمات نصوص مقدس و منافى با مسأله اعجاز قرآن | «توازى» همان ترادف است كه مؤلف وجود آن در قرآن را امرى بعيد و اقرار به ترادف در قرآن را امكان تداخل بشرى در تبديل كلمات نصوص مقدس و منافى با مسأله اعجاز قرآن میداند و بر اين باورند هر لفظى از الفاظ قرآن رسانندهى معناى خاص و جديدى است. اكثر معاصرين بجز صبحى صالح ترادف در آيات را منتفى دانستهاند. | ||
بعضى مباحث قدما كه پيرامون بحثهاى قرآنى و اسلوب بيانى هستند مطرح میشوند و بازگشت بحث به تفاسير بيانى، كه در آن بحثهايى از جماليات قرآن آورده شده میباشد مانند تفسير كشاف، اسرار البلاغه، دلائل الاعجاز، المثل السّائر. در روش اين تفاسير، سه مطلب به چشم مىخورد؛ بحث از اسلوب جمالى، استعانت از ادبيات قرآن و مستند كردن مباحث. | بعضى مباحث قدما كه پيرامون بحثهاى قرآنى و اسلوب بيانى هستند مطرح میشوند و بازگشت بحث به تفاسير بيانى، كه در آن بحثهايى از جماليات قرآن آورده شده میباشد مانند تفسير كشاف، اسرار البلاغه، دلائل الاعجاز، المثل السّائر. در روش اين تفاسير، سه مطلب به چشم مىخورد؛ بحث از اسلوب جمالى، استعانت از ادبيات قرآن و مستند كردن مباحث. | ||
در تجليات بصرى بر اين باورند كه خداوند براى فهم بسيارى از معانى دينى، آنها را براى ما مجسّم كردهو بواسطه استعاره از محدودهى مجردات ذهنى به محسوسات مادى منتقل كرده است، بدين جهت كه نفس از طريق حواس، | در تجليات بصرى بر اين باورند كه خداوند براى فهم بسيارى از معانى دينى، آنها را براى ما مجسّم كردهو بواسطه استعاره از محدودهى مجردات ذهنى به محسوسات مادى منتقل كرده است، بدين جهت كه نفس از طريق حواس، مخصوصاًً حواس بينايى، شناخت بهترى از گسترهى موجودات و مفاهيم پيدا مىكند. اسلوب حسى به جهت ارتباطى كه با حواس، طبع و حيثيات بشرى دارد از عوامل استمرار تأثير صورتهاى قرآنى در نفوس است. تجسيم روشى تخصصى در گسترش صفات آدمى بر مجردات در جائيكه عبارات توانايى رساندن حقيقت مطلب را ندارند بوده و اگر چه اصطلاحى جديد است ولى در افكار بلاغى قديمى هم به آن اشاراتى شده است. | ||
اسناد حقيقى بسيارى از ظرائف بشرى به جامدات است. توجه به حركت در تصاوير قرآنى و ايجاد حالاتى فوق محركات انفعالى و نفسى يا كند كردن آنها از خصوصيات ديگر الفاظ قرآن مىباشد. اولين چيزى كه در برخورد آيات قرآنى به چشم مىخورد حضور طبيعت و انسجام آن با انسان است. طبيعت مظهر قدرت الهى و رسوخ دادن معانى توحيدى و كمال در نفس مىباشد كه در قرآن جهت يادآورى جهات اخلاقى و ترغيب به سوى آنها مورد توجّه قرار گرفته است. مثلاً متصف كردن مشركين به جماد يا حيوانيت كه درجات دوم و سوّم مخلوقاتند از وجود نوعى حركت ناپسند و تسلّط غرايز بر مشركين خبر مىدهد. | اسناد حقيقى بسيارى از ظرائف بشرى به جامدات است. توجه به حركت در تصاوير قرآنى و ايجاد حالاتى فوق محركات انفعالى و نفسى يا كند كردن آنها از خصوصيات ديگر الفاظ قرآن مىباشد. اولين چيزى كه در برخورد آيات قرآنى به چشم مىخورد حضور طبيعت و انسجام آن با انسان است. طبيعت مظهر قدرت الهى و رسوخ دادن معانى توحيدى و كمال در نفس مىباشد كه در قرآن جهت يادآورى جهات اخلاقى و ترغيب به سوى آنها مورد توجّه قرار گرفته است. مثلاً متصف كردن مشركين به جماد يا حيوانيت كه درجات دوم و سوّم مخلوقاتند از وجود نوعى حركت ناپسند و تسلّط غرايز بر مشركين خبر مىدهد. | ||
در ادامه به تبيين آثار آواى قرآنى مىپردازد. زيبايى صوتى و نظام تركيب كلمات قرآن، اولين چيزى بوده است كه گوش اعراب را هنگام نزول قرآن نوازش مىداده است، آوايى كه در هيچ يك از كلامهايشان نظيرش مشاهده نمىشد. انسجام صوتى، تعدّد مقاطع و فواصل اجمال و تفصيل و... از عوامل مؤثر در آواى قرآنى است. هر فاصلهاى در مجموع آيات شكل زيبا و دلنشينى دارد كه با حروف خاصى، امكان نغمهاى با صداى زيبا را در آيات فراهم مىآورد. البته اقوال علما در اين زمينه مجمل است. طرح اين | در ادامه به تبيين آثار آواى قرآنى مىپردازد. زيبايى صوتى و نظام تركيب كلمات قرآن، اولين چيزى بوده است كه گوش اعراب را هنگام نزول قرآن نوازش مىداده است، آوايى كه در هيچ يك از كلامهايشان نظيرش مشاهده نمىشد. انسجام صوتى، تعدّد مقاطع و فواصل اجمال و تفصيل و... از عوامل مؤثر در آواى قرآنى است. هر فاصلهاى در مجموع آيات شكل زيبا و دلنشينى دارد كه با حروف خاصى، امكان نغمهاى با صداى زيبا را در آيات فراهم مىآورد. البته اقوال علما در اين زمينه مجمل است. طرح اين مسأله نه تنها درمعاصرين بلكه در قدما هم به چشم مىخورد، بدين جهت مؤلف سبک محمد المبارک را برگزيده كه با توجه ساير علما، كلامش واضحتر است. | ||
در فصل بعدى به تجليّات شكل و مضمون آيات مىپردازد. زيبايى تركيب داخلى صيغههاى قرآن يكى از اين موارد است. منظور از صيغه، ورود كلمه بر حالت خاصى از بين صيغى كه در تصريف حكم يافت مىشود است، ايشان به نقل از دكتر عبدالفتاح مىنويسد: «گوش انسان اختيارى در شنيدنىها ندارد، ممكن نيست ما گوش را از شنيدن باز داريم ولى چشم داراى اختيار است و... لذا در آيات قرآن مىبينيم ابصار جمع آمده ولى سمع مفرد ذكر شده است. اين يكى از زيبائيهاى مفرد و جمع آمدن الفاظ قرآن است» صيغههاى افعال، مشتقات، مصادر و... نيز داراى اين خصوصيات هستند. | در فصل بعدى به تجليّات شكل و مضمون آيات مىپردازد. زيبايى تركيب داخلى صيغههاى قرآن يكى از اين موارد است. منظور از صيغه، ورود كلمه بر حالت خاصى از بين صيغى كه در تصريف حكم يافت مىشود است، ايشان به نقل از دكتر عبدالفتاح مىنويسد: «گوش انسان اختيارى در شنيدنىها ندارد، ممكن نيست ما گوش را از شنيدن باز داريم ولى چشم داراى اختيار است و... لذا در آيات قرآن مىبينيم ابصار جمع آمده ولى سمع مفرد ذكر شده است. اين يكى از زيبائيهاى مفرد و جمع آمدن الفاظ قرآن است» صيغههاى افعال، مشتقات، مصادر و... نيز داراى اين خصوصيات هستند. | ||
خط ۵۰: | خط ۴۸: | ||
مؤلف بر اين باور است كه در قرآن از الفاظ و تعابير مبتذل استفاده نشده است. زيرا نفس با لفظ مبتذل منفعل نمىشود زيرا ابتذال از اهميت آن مىكاهد، براى تبيين اين مطلب به شواهدى از قرآن در مباحث مربوط به زنان، ارتباط بين زن و مرد و... اشاره مىكند. | مؤلف بر اين باور است كه در قرآن از الفاظ و تعابير مبتذل استفاده نشده است. زيرا نفس با لفظ مبتذل منفعل نمىشود زيرا ابتذال از اهميت آن مىكاهد، براى تبيين اين مطلب به شواهدى از قرآن در مباحث مربوط به زنان، ارتباط بين زن و مرد و... اشاره مىكند. | ||
فواصل قرآنى علاوه بر بهرهاى از زيبائيهاى آوايى درصدد تحكيم معتقدات هستند و مرتبط با معناى كلى آيات و مناسب با آيات قبلى هستند. هر كس قرآن را مطالعه كند پى | فواصل قرآنى علاوه بر بهرهاى از زيبائيهاى آوايى درصدد تحكيم معتقدات هستند و مرتبط با معناى كلى آيات و مناسب با آيات قبلى هستند. هر كس قرآن را مطالعه كند پى میبرد كه ايجاز روش سورههاى مكّى، و اِطناب، دقت و تفصيل مناط سورههاى مدنى است و علت اين امر اين است كه سورههاى مدنى در مرحله تشريع نازل شده و بسط امور فقهى و تشريعى را مىطلبد. موضوعات قرآنى حجم مستقل خاصى دارند نه زيادتى در آنهاست و نه كاستى، نه ايجاز جاى إطناب مىتواند بگيرد و نه بالعكس. | ||
در خاتمه ايشان پس از تعريف «اونوماتوبيا» و سابقه آن بين قدما و معاصرين مىگويد ما اين بحث را بدون مناقشه قبول يا رد نمىكنيم ولى اينكه تكرار حروف منجر به تكرار حركات مىشود، همانطور كه زيادت مبنايى منجر به زيادت در معنا مىشود مسألهاى اتفاقى است. | در خاتمه ايشان پس از تعريف «اونوماتوبيا» و سابقه آن بين قدما و معاصرين مىگويد ما اين بحث را بدون مناقشه قبول يا رد نمىكنيم ولى اينكه تكرار حروف منجر به تكرار حركات مىشود، همانطور كه زيادت مبنايى منجر به زيادت در معنا مىشود مسألهاى اتفاقى است. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۸: | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب | مقدمه و متن كتاب | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۴
دراسات فنیه فی القرآن الکریم | |
---|---|
پدیدآوران | یاسوف، احمد (نویسنده) |
ناشر | دار المکتبي |
مکان نشر | دمشق - سوریه |
سال نشر | 1427 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | قرآن - اعجاز قرآن - مسایل ادبی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 83 /ی2د4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دراسات فنية في القرآن الكريم تأليف دكتر احمد ياسوف به زبان عربى كه در شناخت زيبائيهاى فنى قرآن به رشته تحرير در آمده است.
ساختار
كتاب در چهار فصل تدوين شده كه تفصيل آن در فهرست محتويات آمده است، شامل مباحث ادبى نوينى است كه در آن سعى در بيان مباحث جديد و جمع بين روشهاى بلاغى قديمى و روشهاى ادبى معاصر شده و مباحث موضوعى توصيفى جهت تحليل نصوص ادبى با تكيه بر ارتكازات دينى و مؤلفههاى زيبا شناختى مىباشد. از امتيازات بحث جمع بين ثنائيات متعدد در بحوث ادبى، معارف بلاغتى قديمى و معاصر است. در خلال به نظريات انديشمندان و نقاد عرب و غير عرب در دستيابى به بهترين راه خدمت به نصوص قرآنى اشاره و در صدد اثبات شمول كلمات قرآنى بر عقل و عاطفه، شكل و مضمون زيبا هستند.
گزارش محتوا
فصل اول، در تبيين مؤلفههاى زيبا شناختى، در دلالت مفردات قرآنى دارد. غرض الحاق كلمات قرآن به قوانين علمى و ادبى بشر نمىباشد.در بيان فرق نوشتارى علمى و ادبى، نوشتار ادبى را يك بناى لغوى زيبا دانسته كه زاييدهى ارتباط مفردات است. نگارنده بر اين باور است كه مقصود قرآن ارائه فنون ادبى نيست بلكه اين فنون ادبى به خاطر اعجاز و تكامل تفكر دينى قرآن و تبديل آن به صورتى زيبا مىباشد به علاوه مفردات قرآن مضاف بر توضيح احكام فقهى، مطابق بر موسيقى، سازگار با سياق تركيبهاى آيات قرآنى بوده و از آنجا كه جماليات مفردات قرآن از مصدر الهى است، در بين نصوص الهى به جستجوى آنها پرداخته و قبل از ارائه كلام در ارتباط بين مفردات و نظم قرآن، مرورى گذرا بر روشهاى بررسى قدما در مفردات قرآنى دارند و پس از تبيين نظريه بناء و وحدت كلمات قرآنى در كلام علماى معاصر و پيشين، وارد بحث توازى و تباين مىشوند.
«توازى» همان ترادف است كه مؤلف وجود آن در قرآن را امرى بعيد و اقرار به ترادف در قرآن را امكان تداخل بشرى در تبديل كلمات نصوص مقدس و منافى با مسأله اعجاز قرآن میداند و بر اين باورند هر لفظى از الفاظ قرآن رسانندهى معناى خاص و جديدى است. اكثر معاصرين بجز صبحى صالح ترادف در آيات را منتفى دانستهاند.
بعضى مباحث قدما كه پيرامون بحثهاى قرآنى و اسلوب بيانى هستند مطرح میشوند و بازگشت بحث به تفاسير بيانى، كه در آن بحثهايى از جماليات قرآن آورده شده میباشد مانند تفسير كشاف، اسرار البلاغه، دلائل الاعجاز، المثل السّائر. در روش اين تفاسير، سه مطلب به چشم مىخورد؛ بحث از اسلوب جمالى، استعانت از ادبيات قرآن و مستند كردن مباحث.
در تجليات بصرى بر اين باورند كه خداوند براى فهم بسيارى از معانى دينى، آنها را براى ما مجسّم كردهو بواسطه استعاره از محدودهى مجردات ذهنى به محسوسات مادى منتقل كرده است، بدين جهت كه نفس از طريق حواس، مخصوصاًً حواس بينايى، شناخت بهترى از گسترهى موجودات و مفاهيم پيدا مىكند. اسلوب حسى به جهت ارتباطى كه با حواس، طبع و حيثيات بشرى دارد از عوامل استمرار تأثير صورتهاى قرآنى در نفوس است. تجسيم روشى تخصصى در گسترش صفات آدمى بر مجردات در جائيكه عبارات توانايى رساندن حقيقت مطلب را ندارند بوده و اگر چه اصطلاحى جديد است ولى در افكار بلاغى قديمى هم به آن اشاراتى شده است.
اسناد حقيقى بسيارى از ظرائف بشرى به جامدات است. توجه به حركت در تصاوير قرآنى و ايجاد حالاتى فوق محركات انفعالى و نفسى يا كند كردن آنها از خصوصيات ديگر الفاظ قرآن مىباشد. اولين چيزى كه در برخورد آيات قرآنى به چشم مىخورد حضور طبيعت و انسجام آن با انسان است. طبيعت مظهر قدرت الهى و رسوخ دادن معانى توحيدى و كمال در نفس مىباشد كه در قرآن جهت يادآورى جهات اخلاقى و ترغيب به سوى آنها مورد توجّه قرار گرفته است. مثلاً متصف كردن مشركين به جماد يا حيوانيت كه درجات دوم و سوّم مخلوقاتند از وجود نوعى حركت ناپسند و تسلّط غرايز بر مشركين خبر مىدهد.
در ادامه به تبيين آثار آواى قرآنى مىپردازد. زيبايى صوتى و نظام تركيب كلمات قرآن، اولين چيزى بوده است كه گوش اعراب را هنگام نزول قرآن نوازش مىداده است، آوايى كه در هيچ يك از كلامهايشان نظيرش مشاهده نمىشد. انسجام صوتى، تعدّد مقاطع و فواصل اجمال و تفصيل و... از عوامل مؤثر در آواى قرآنى است. هر فاصلهاى در مجموع آيات شكل زيبا و دلنشينى دارد كه با حروف خاصى، امكان نغمهاى با صداى زيبا را در آيات فراهم مىآورد. البته اقوال علما در اين زمينه مجمل است. طرح اين مسأله نه تنها درمعاصرين بلكه در قدما هم به چشم مىخورد، بدين جهت مؤلف سبک محمد المبارک را برگزيده كه با توجه ساير علما، كلامش واضحتر است.
در فصل بعدى به تجليّات شكل و مضمون آيات مىپردازد. زيبايى تركيب داخلى صيغههاى قرآن يكى از اين موارد است. منظور از صيغه، ورود كلمه بر حالت خاصى از بين صيغى كه در تصريف حكم يافت مىشود است، ايشان به نقل از دكتر عبدالفتاح مىنويسد: «گوش انسان اختيارى در شنيدنىها ندارد، ممكن نيست ما گوش را از شنيدن باز داريم ولى چشم داراى اختيار است و... لذا در آيات قرآن مىبينيم ابصار جمع آمده ولى سمع مفرد ذكر شده است. اين يكى از زيبائيهاى مفرد و جمع آمدن الفاظ قرآن است» صيغههاى افعال، مشتقات، مصادر و... نيز داراى اين خصوصيات هستند.
مؤلف بر اين باور است كه در قرآن از الفاظ و تعابير مبتذل استفاده نشده است. زيرا نفس با لفظ مبتذل منفعل نمىشود زيرا ابتذال از اهميت آن مىكاهد، براى تبيين اين مطلب به شواهدى از قرآن در مباحث مربوط به زنان، ارتباط بين زن و مرد و... اشاره مىكند.
فواصل قرآنى علاوه بر بهرهاى از زيبائيهاى آوايى درصدد تحكيم معتقدات هستند و مرتبط با معناى كلى آيات و مناسب با آيات قبلى هستند. هر كس قرآن را مطالعه كند پى میبرد كه ايجاز روش سورههاى مكّى، و اِطناب، دقت و تفصيل مناط سورههاى مدنى است و علت اين امر اين است كه سورههاى مدنى در مرحله تشريع نازل شده و بسط امور فقهى و تشريعى را مىطلبد. موضوعات قرآنى حجم مستقل خاصى دارند نه زيادتى در آنهاست و نه كاستى، نه ايجاز جاى إطناب مىتواند بگيرد و نه بالعكس.
در خاتمه ايشان پس از تعريف «اونوماتوبيا» و سابقه آن بين قدما و معاصرين مىگويد ما اين بحث را بدون مناقشه قبول يا رد نمىكنيم ولى اينكه تكرار حروف منجر به تكرار حركات مىشود، همانطور كه زيادت مبنايى منجر به زيادت در معنا مىشود مسألهاى اتفاقى است.
وضعيت كتاب
فهرست آيات، احاديث نبوى، اعلام، مصادر و مراجع و محتويات در پايان كتاب آمده و در پاورقى آدرس منابع اشاره شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب