بحوث عقائدیة: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه‏اند' به 'ه‌‏اند')
    جز (جایگزینی متن - 'ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی' به 'ابن بابویه، محمد بن علی')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۴: خط ۱۴:
    صيانه القرآن من التحريف  
    صيانه القرآن من التحريف  
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[حیدری، کمال]](نويسنده)
    [[حیدری، کمال]](نویسنده)
       
       
    | زبان =عربي
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =
    | ناشر =  
    | ناشر =  
    دار فراقد  
    دار فراقد  
    | مکان نشر = ايران - قم
    | مکان نشر = ایران - قم
    | سال نشر = |مجلد1: 2010م , 1431ق ,  
    | سال نشر = |مجلد1: 2010م , 1431ق ,  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE05639AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE05639AUTOMATIONCODE
    | چاپ =2
    | چاپ =2
    | تعداد جلد =6
    | تعداد جلد =6
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =32703
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =05639
    | کتابخوان همراه نور =05639
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۹: خط ۴۰:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در جلد نخست، به بررسی مفهوم عرش و کرسی در قرآن کریم پرداخته شده است. نویسنده ابتدا به بحث پیرامون معنای لغوی و اصطلاحی عرش و کرسی پرداخته و حقیقت عرش را همان تدبیر و سلطنت الهی دانسته و به تدبیر عالم بر اساس رحمت، اشاره نموده و ضمن بحث از عظمت عرش الهی، عرش و کرسی را از عوالم ملکوت و از حقایق غیب دانسته و حاملان عرش را نیز همچون حقیقت عرش از اسرار و راز سربسته آن می‎داند. وی در این جلد همچنین بحثی پیرامون این موضوع مطرح نموده است که عرش، عظیم‎تر از کرسی بوده و ضمن اشاره به خصوصیت عرش، آن را غیب‎تر از کرسی عنوان نموده است. عرش و کرسی بین تدبیر و علم الهی؛ حقیقت عرش و کرسی در حدیث اهل‎بیت(ع)؛ نظریه صحابه پیرامون عرش و کرسی؛ حامل یا محمول بودن عرش و تفاوت درجات انوار ملکوتی، از جمله موضوعات مطرح‎شده در این جلد می‎باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7-‎95</ref>.
    در جلد نخست، به بررسی مفهوم عرش و کرسی در قرآن کریم پرداخته شده است. نویسنده ابتدا به بحث پیرامون معنای لغوی و اصطلاحی عرش و کرسی پرداخته و حقیقت عرش را همان تدبیر و سلطنت الهی دانسته و به تدبیر عالم بر اساس رحمت، اشاره نموده و ضمن بحث از عظمت عرش الهی، عرش و کرسی را از عوالم ملکوت و از حقایق غیب دانسته و حاملان عرش را نیز همچون حقیقت عرش از اسرار و راز سربسته آن می‌داند. وی در این جلد همچنین بحثی پیرامون این موضوع مطرح نموده است که عرش، عظیم‎تر از کرسی بوده و ضمن اشاره به خصوصیت عرش، آن را غیب‎تر از کرسی عنوان نموده است. عرش و کرسی بین تدبیر و علم الهی؛ حقیقت عرش و کرسی در حدیث اهل‎‌بیت(ع)؛ نظریه صحابه پیرامون عرش و کرسی؛ حامل یا محمول بودن عرش و تفاوت درجات انوار ملکوتی، از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد می‌باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7-‎95</ref>.


    نویسنده در جلد دوم، ضمن تبیین و توضیح تفاوت میان علم ذاتی و فعلی با استفاده از شواهد قرآنی، به مراتب علم الهی و عینیت علم فعلی حق با فعل او اشاره نموده و خزاین علم الهی را ثابت معرفی و تنزل علوم از آن را به‎نحو تجلی بر افراد بر اساس شایستگی دانسته است. وی کتاب مبین و ام‎الکتاب و لوح محو و اثبات را دیگر تجلیات علم الهی می‎داند و ضمن بحث از حقیقت قضا و قدر به شبهات موجود در مطابقت قضا و قدر با سرنوشت انسان و آزادی و اختیار آن پرداخته است. از جمله موضوعات مطرح‎شده در این جلد، می‎توان به موارد زیر اشاره کرد: نزول به شکل تجافی و تجلی؛ اهم مراتب علم فعلی در قرآن؛ رویکرد تعطیلی، تشبیهی و کنایی پیرامون برخی از حقایق، همچون: کتاب مبین، عرش، کرسی و... که در قرآن به آنها اشاره شده است؛ نظریه وحدت مفهوم و تعدد مصداق؛ خصایص کتاب مبین و نسبت بین آن و خزائن الهی؛ نسبت میان کتاب مبین و حوادث خارجی؛ وجه تسمیه ام‎الکتاب؛ امکان و عدم امکان شناخت آنچه در کتاب مبین موجود است؛ رابطه میان لوح محو و اثبات و ام‎الکتاب؛ اجل منجز و معلق؛ فلسفه بداء؛ اثر تربیتی ایمان به بداء و اختصاص یا عدم اختصاص موضوع بداء به مکتب اهل‎بیت(ع) <ref>ر.ک: همان، ج2، ص5-‎89</ref>.
    نویسنده در جلد دوم، ضمن تبیین و توضیح تفاوت میان علم ذاتی و فعلی با استفاده از شواهد قرآنی، به مراتب علم الهی و عینیت علم فعلی حق با فعل او اشاره نموده و خزاین علم الهی را ثابت معرفی و تنزل علوم از آن را به‌نحو تجلی بر افراد بر اساس شایستگی دانسته است. وی کتاب مبین و ام‌الکتاب و لوح محو و اثبات را دیگر تجلیات علم الهی می‌داند و ضمن بحث از حقیقت قضا و قدر به شبهات موجود در مطابقت قضا و قدر با سرنوشت انسان و آزادی و اختیار آن پرداخته است. از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: نزول به شکل تجافی و تجلی؛ اهم مراتب علم فعلی در قرآن؛ رویکرد تعطیلی، تشبیهی و کنایی پیرامون برخی از حقایق، همچون: کتاب مبین، عرش، کرسی و... که در قرآن به آنها اشاره شده است؛ نظریه وحدت مفهوم و تعدد مصداق؛ خصایص کتاب مبین و نسبت بین آن و خزائن الهی؛ نسبت میان کتاب مبین و حوادث خارجی؛ وجه تسمیه ام‌الکتاب؛ امکان و عدم امکان شناخت آنچه در کتاب مبین موجود است؛ رابطه میان لوح محو و اثبات و ام‌الکتاب؛ اجل منجز و معلق؛ فلسفه بداء؛ اثر تربیتی ایمان به بداء و اختصاص یا عدم اختصاص موضوع بداء به مکتب اهل‎‌بیت(ع)<ref>ر.ک: همان، ج2، ص5-‎89</ref>.


    جلد سوم که حجم مطالب آن، کم‎ترین حجم مطالب مجموعه را به خود اختصاص داده است، به موضوع وحدت عددی و وحدت حقه در قرآن و حدیث [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] پیرامون آن، اختصاص یافته است. اختلاف مراتب مردم در فهم توحید و توحید در قرآن، از جمله موضوعات مطرح‎شده در این جلد می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ج3، ص11-‎44</ref>.
    جلد سوم که حجم مطالب آن، کم‎ترین حجم مطالب مجموعه را به خود اختصاص داده است، به موضوع وحدت عددی و وحدت حقه در قرآن و حدیث [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] پیرامون آن، اختصاص یافته است. اختلاف مراتب مردم در فهم توحید و توحید در قرآن، از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ج3، ص11-‎44</ref>.


    جلد چهارم، به مباحث مربوط به اسماء حسنای الهی در قرآن کریم، اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ضمن اشاره به اختلاف مردم در فهم اسماء حسنی، ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی اسم و وجه توصیف اسامی، به حسنی پرداخته و سپس موضوعات زیر را پی گرفته است: طریقه معرفت اسماء حسنی؛ تقسیمات اسماء حسنی؛ واسطه بودن اسماء حسنی بین خداوند و مخلوقات؛ تعداد اسماء حسنی؛ معانی این اسامی؛ نسبت اسماء حسنی بایکدیگر و توقیفی بودن آنها<ref>ر.ک: همان، ج4، ص5-‎60</ref>.
    جلد چهارم، به مباحث مربوط به اسماء حسنای الهی در قرآن کریم، اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ضمن اشاره به اختلاف مردم در فهم اسماء حسنی، ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی اسم و وجه توصیف اسامی، به حسنی پرداخته و سپس موضوعات زیر را پی گرفته است: طریقه معرفت اسماء حسنی؛ تقسیمات اسماء حسنی؛ واسطه بودن اسماء حسنی بین خداوند و مخلوقات؛ تعداد اسماء حسنی؛ معانی این اسامی؛ نسبت اسماء حسنی بایکدیگر و توقیفی بودن آنها<ref>ر.ک: همان، ج4، ص5-‎60</ref>.


    نویسنده در جلد پنجم، در دو فصل زیر، امکان و عدم امکان رؤیت خداوند را مورد بحث و بررسی قرار داده است:
    نویسنده در جلد پنجم، در دو فصل زیر، امکان و عدم امکان رؤیت خداوند را مورد بحث و بررسی قرار داده است:
    در فصل نخست، به مسئله رؤیت بصری، پرداخته شده است. نویسنده در این‎باره، ابتدا اقوال موجود در مسئله را مطرح نموده و سپس با اقامه دلایل زیر، به رد امکان رؤیت بصری، پرداخته است:
    در فصل نخست، به مسئله رؤیت بصری، پرداخته شده است. نویسنده در این‌باره، ابتدا اقوال موجود در مسئله را مطرح نموده و سپس با اقامه دلایل زیر، به رد امکان رؤیت بصری، پرداخته است:
    # دلایل نقلی: از جمله آیاتی که به درک نشدن خداوند به‎وسیله ابصار دلالت دارند، عبارتند از: آیه شریفه 103 انعام: '''لاَ تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ''' (چشم‎ها او را درنمى‏یابند و اوست که دیدگان را درمى‏یابد و او لطیف آگاه است﴾<ref>ر.ک: همان، ج5، ص12</ref> و نیز آیاتی که به عدم احاطه علمی بر خداوند، اشاره دارند، مانند آیه شریفه 110 سوره طه: '''یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یحِیطُونَ بِهِ عِلْماً''' (آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشت سر گذاشته‌‏اند، مى‏داند و حال‎آنکه ایشان بدان دانشى ندارند﴾<ref>ر.ک: همان، ص20-24</ref>.
    # دلایل نقلی: از جمله آیاتی که به درک نشدن خداوند به‌وسیله ابصار دلالت دارند، عبارتند از: آیه شریفه 103 انعام:'''لاَ تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ''' (چشم‎ها او را درنمی‌یابند و اوست که دیدگان را درمی‌یابد و او لطیف آگاه است﴾<ref>ر.ک: همان، ج5، ص12</ref> و نیز آیاتی که به عدم احاطه علمی بر خداوند، اشاره دارند، مانند آیه شریفه 110 سوره طه:'''یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یحِیطُونَ بِهِ عِلْماً''' (آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشت سر گذاشته‌‏اند، می‌‏داند و حال‎آنکه ایشان بدان دانشى ندارند﴾<ref>ر.ک: همان، ص20-24</ref>.
    # دلایل عقلی: در این‎باره، شش دلیل عقلی، ارائه گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص24-‎26</ref>.
    # دلایل عقلی: در این‌باره، شش دلیل عقلی، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: همان، ص24-‎26</ref>.


    در فصل دوم، با توجه به آیه شریفه 143 سوره اعراف: '''وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَ لٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ''' (و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم». فرمود: «هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، به‎زودى مرا خواهى دید»؛ پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریزریز ساخت و موسى بی‎هوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهى! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم)، امکان رؤیت قلبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله موضوعات مطرح‎شده در این فصل، عبارت است از: معنای اجمالی آیه؛ آیا موسی(ع) به دنبال رؤیت بصری بود؛ حقیقت رؤیتی که موسی(ع) خواهان آن بود؛ رؤیت قلبی در روایات اهل‎بیت(ع) و... <ref>ر.ک: همان، ص29-‎51</ref>.
    در فصل دوم، با توجه به آیه شریفه 143 سوره اعراف:'''وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَ لٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ''' (و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم». فرمود: «هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، به‌زودى مرا خواهى دید»؛ پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریزریز ساخت و موسى بی‌هوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهى! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم)، امکان رؤیت قلبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله موضوعات مطرح‌شده در این فصل، عبارت است از: معنای اجمالی آیه؛ آیا موسی(ع) به دنبال رؤیت بصری بود؛ حقیقت رؤیتی که موسی(ع) خواهان آن بود؛ رؤیت قلبی در روایات اهل‎‌بیت(ع) و...<ref>ر.ک: همان، ص29-‎51</ref>.


    آخرین جلد، به موضوع تحریف قرآن اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ابتدا به توضیح و تبیین معنای تحریف پرداخته و ضمن اشاره به اقوال بزرگان شیعه، همچون [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|شریف مرتضی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|کاشف‎الغطاء]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فیض کاشانی]]، [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضی]]، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و... مبنی بر عدم تحریف قرآن، در دو قسم زیر، به پیگیری موضوع، پرداخته است:
    آخرین جلد، به موضوع تحریف قرآن اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ابتدا به توضیح و تبیین معنای تحریف پرداخته و ضمن اشاره به اقوال بزرگان شیعه، همچون [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|شریف مرتضی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|کاشف‌الغطاء]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فیض کاشانی]]، [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضی]]، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و... مبنی بر عدم تحریف قرآن، در دو قسم زیر، به پیگیری موضوع، پرداخته است:


    در قسمت اول، به ارائه ادله قائلین به عدم تحریف پرداخته شده است که عبارتند از:
    در قسمت اول، به ارائه ادله قائلین به عدم تحریف پرداخته شده است که عبارتند از:
    خط ۶۳: خط ۶۴:
    در بخش دوم، به بررسی ادله قائلین به تحریف پرداخته شده و برای آن، چهار وجه ذکر گردیده که عبارت است از:
    در بخش دوم، به بررسی ادله قائلین به تحریف پرداخته شده و برای آن، چهار وجه ذکر گردیده که عبارت است از:
    # تماثل امم؛
    # تماثل امم؛
    # مصحف جمع‎آوری شده توسط [[امام على(ع)|امام علی(ع)]]؛
    # مصحف جمع‌آوری شده توسط [[امام على(ع)|امام علی(ع)]]؛
    # روایات تحریف (که در دو مقام سند روایات و مضمون روایات، مورد بررسی قرار گرفته است)؛
    # روایات تحریف (که در دو مقام سند روایات و مضمون روایات، مورد بررسی قرار گرفته است)؛
    # جمع‎آوری قرآن توسط غیر معصوم<ref>ر.ک: همان، ص37-‎121</ref>.
    # جمع‌آوری قرآن توسط غیر معصوم<ref>ر.ک: همان، ص37-‎121</ref>.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده است.
    فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده است.
    در پاورقی‎ها، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است.
    در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است.


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه و متن کتاب.
    مقدمه و متن کتاب.
       
       
    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[محاضرات في الاعتقادات]]
    [[محاضرات في الاعتقادات]]


    [[أصول العقائد في الإسلام]]
    [[أصول العقائد في الإسلام]]




    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:25 بهمن الی 24 اسفند]]
    [[رده:قربانی-اسفند96]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۰

    بحوث عقائدیة
    بحوث عقائدیة
    پدیدآورانحیدری، کمال(نویسنده)
    عنوان‌های دیگرالعرش و الکرسي في القرآن الکريم

    مراتب العلم الالهي و کيفيه وقوع البداء فيه

    التوحيد اساس جميع المعارف القرآنيه

    الاسماء الحسني في القرآن الکريم

    رويه الله بين الامکان و الامتناع

    صيانه القرآن من التحريف
    ناشردار فراقد
    مکان نشرایران - قم
    چاپ2
    زبانعربی
    تعداد جلد6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    بحوث عقائدیة، اثر سید کمال حیدری، کتابی است شامل چند بحث اعتقادی و فلسفی پیرامون عرش و کرسی، مراتب علم الهی، قضا و قدر، امکان یا امتناع رؤیت خداوند و صیانت قرآن از تحریف.

    ساختار

    مطالب کتاب در شش جلد، تنظیم شده است.

    نویسنده در ارائه مطالب، از آیات و روایات استفاده نموده است.

    گزارش محتوا

    در جلد نخست، به بررسی مفهوم عرش و کرسی در قرآن کریم پرداخته شده است. نویسنده ابتدا به بحث پیرامون معنای لغوی و اصطلاحی عرش و کرسی پرداخته و حقیقت عرش را همان تدبیر و سلطنت الهی دانسته و به تدبیر عالم بر اساس رحمت، اشاره نموده و ضمن بحث از عظمت عرش الهی، عرش و کرسی را از عوالم ملکوت و از حقایق غیب دانسته و حاملان عرش را نیز همچون حقیقت عرش از اسرار و راز سربسته آن می‌داند. وی در این جلد همچنین بحثی پیرامون این موضوع مطرح نموده است که عرش، عظیم‎تر از کرسی بوده و ضمن اشاره به خصوصیت عرش، آن را غیب‎تر از کرسی عنوان نموده است. عرش و کرسی بین تدبیر و علم الهی؛ حقیقت عرش و کرسی در حدیث اهل‎‌بیت(ع)؛ نظریه صحابه پیرامون عرش و کرسی؛ حامل یا محمول بودن عرش و تفاوت درجات انوار ملکوتی، از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد می‌باشد[۱].

    نویسنده در جلد دوم، ضمن تبیین و توضیح تفاوت میان علم ذاتی و فعلی با استفاده از شواهد قرآنی، به مراتب علم الهی و عینیت علم فعلی حق با فعل او اشاره نموده و خزاین علم الهی را ثابت معرفی و تنزل علوم از آن را به‌نحو تجلی بر افراد بر اساس شایستگی دانسته است. وی کتاب مبین و ام‌الکتاب و لوح محو و اثبات را دیگر تجلیات علم الهی می‌داند و ضمن بحث از حقیقت قضا و قدر به شبهات موجود در مطابقت قضا و قدر با سرنوشت انسان و آزادی و اختیار آن پرداخته است. از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: نزول به شکل تجافی و تجلی؛ اهم مراتب علم فعلی در قرآن؛ رویکرد تعطیلی، تشبیهی و کنایی پیرامون برخی از حقایق، همچون: کتاب مبین، عرش، کرسی و... که در قرآن به آنها اشاره شده است؛ نظریه وحدت مفهوم و تعدد مصداق؛ خصایص کتاب مبین و نسبت بین آن و خزائن الهی؛ نسبت میان کتاب مبین و حوادث خارجی؛ وجه تسمیه ام‌الکتاب؛ امکان و عدم امکان شناخت آنچه در کتاب مبین موجود است؛ رابطه میان لوح محو و اثبات و ام‌الکتاب؛ اجل منجز و معلق؛ فلسفه بداء؛ اثر تربیتی ایمان به بداء و اختصاص یا عدم اختصاص موضوع بداء به مکتب اهل‎‌بیت(ع)[۲].

    جلد سوم که حجم مطالب آن، کم‎ترین حجم مطالب مجموعه را به خود اختصاص داده است، به موضوع وحدت عددی و وحدت حقه در قرآن و حدیث امیرالمؤمنین(ع) پیرامون آن، اختصاص یافته است. اختلاف مراتب مردم در فهم توحید و توحید در قرآن، از جمله موضوعات مطرح‌شده در این جلد می‌باشد[۳].

    جلد چهارم، به مباحث مربوط به اسماء حسنای الهی در قرآن کریم، اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ضمن اشاره به اختلاف مردم در فهم اسماء حسنی، ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی اسم و وجه توصیف اسامی، به حسنی پرداخته و سپس موضوعات زیر را پی گرفته است: طریقه معرفت اسماء حسنی؛ تقسیمات اسماء حسنی؛ واسطه بودن اسماء حسنی بین خداوند و مخلوقات؛ تعداد اسماء حسنی؛ معانی این اسامی؛ نسبت اسماء حسنی بایکدیگر و توقیفی بودن آنها[۴].

    نویسنده در جلد پنجم، در دو فصل زیر، امکان و عدم امکان رؤیت خداوند را مورد بحث و بررسی قرار داده است: در فصل نخست، به مسئله رؤیت بصری، پرداخته شده است. نویسنده در این‌باره، ابتدا اقوال موجود در مسئله را مطرح نموده و سپس با اقامه دلایل زیر، به رد امکان رؤیت بصری، پرداخته است:

    1. دلایل نقلی: از جمله آیاتی که به درک نشدن خداوند به‌وسیله ابصار دلالت دارند، عبارتند از: آیه شریفه 103 انعام:لاَ تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ یدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ (چشم‎ها او را درنمی‌یابند و اوست که دیدگان را درمی‌یابد و او لطیف آگاه است﴾[۵] و نیز آیاتی که به عدم احاطه علمی بر خداوند، اشاره دارند، مانند آیه شریفه 110 سوره طه:یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یحِیطُونَ بِهِ عِلْماً (آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشت سر گذاشته‌‏اند، می‌‏داند و حال‎آنکه ایشان بدان دانشى ندارند﴾[۶].
    2. دلایل عقلی: در این‌باره، شش دلیل عقلی، ارائه گردیده است.[۷].

    در فصل دوم، با توجه به آیه شریفه 143 سوره اعراف:وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیكَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَ لٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَیكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ (و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا، خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم». فرمود: «هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر؛ پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، به‌زودى مرا خواهى دید»؛ پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود، آن را ریزریز ساخت و موسى بی‌هوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهى! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم)، امکان رؤیت قلبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله موضوعات مطرح‌شده در این فصل، عبارت است از: معنای اجمالی آیه؛ آیا موسی(ع) به دنبال رؤیت بصری بود؛ حقیقت رؤیتی که موسی(ع) خواهان آن بود؛ رؤیت قلبی در روایات اهل‎‌بیت(ع) و...[۸].

    آخرین جلد، به موضوع تحریف قرآن اختصاص یافته است. نویسنده در این جلد، ابتدا به توضیح و تبیین معنای تحریف پرداخته و ضمن اشاره به اقوال بزرگان شیعه، همچون شیخ صدوق، شریف مرتضی، شیخ طوسی، طبرسی، کاشف‌الغطاء، فیض کاشانی، سید رضی، شیخ مفید و... مبنی بر عدم تحریف قرآن، در دو قسم زیر، به پیگیری موضوع، پرداخته است:

    در قسمت اول، به ارائه ادله قائلین به عدم تحریف پرداخته شده است که عبارتند از:

    1. دلیل تحدی قرآن با بلاغت، عدم اختلاف در آن، علم، اخبار از غیب.
    2. تعهد ربانی.علم‌الهدی، علی بن حسین
    3. ادله روایی[۹].

    در بخش دوم، به بررسی ادله قائلین به تحریف پرداخته شده و برای آن، چهار وجه ذکر گردیده که عبارت است از:

    1. تماثل امم؛
    2. مصحف جمع‌آوری شده توسط امام علی(ع)؛
    3. روایات تحریف (که در دو مقام سند روایات و مضمون روایات، مورد بررسی قرار گرفته است)؛
    4. جمع‌آوری قرآن توسط غیر معصوم[۱۰].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده است. در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7-‎95
    2. ر.ک: همان، ج2، ص5-‎89
    3. ر.ک: همان، ج3، ص11-‎44
    4. ر.ک: همان، ج4، ص5-‎60
    5. ر.ک: همان، ج5، ص12
    6. ر.ک: همان، ص20-24
    7. ر.ک: همان، ص24-‎26
    8. ر.ک: همان، ص29-‎51
    9. ر.ک: همان، ج5، ص5-‎34
    10. ر.ک: همان، ص37-‎121

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها