ریچ، کلاودیوس جیمز: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '</div> '''' به '</div> '''')
    جز (رده‌افزایی)
     
    (۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR05004.jpg|بندانگشتی|ریچ‌، کلاودیوس‌ جیمز]]
    [[پرونده:NUR05004.jpg|بندانگشتی|ریچ‌، کلاودیوس‌ جیمز]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ریچ‌، کلاودیوس‌ جیمز
    ! نام!! data-type="authorName" |ریچ‌، کلاودیوس‌ جیمز
    |-
    |-
    |نام‎های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| ج‍ی‍م‍س‌، ک‍ل‍ود ل‍وی‍س‌
    | data-type="authorOtherNames" | ج‍ی‍م‍س‌، ک‍ل‍ود ل‍وی‍س‌


    ری‍ج‌، ک‍ل‍ود ل‍وی‍س‌ ج‍ی‍م‍س‌
    ری‍ج‌، ک‍ل‍ود ل‍وی‍س‌ ج‍ی‍م‍س‌
    Claudius James Rich
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1787 م
    | data-type="authorbirthDate" |1787 م
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |دیژن فرانسه
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|1820 م
    | data-type="authorDeathDate" |1821 م
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[رحلة ريج المقيم البريطاني في العراق عام 1820 إلی بغداد - کردستان - إيران|رحلة ریج المقیم البریطانی فی العراق عام 1820 إلی بغداد - کردستان - إیران]]
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف  
    |کد مؤلف  
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE5004AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE05004AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''كلاديوس جيمز ريچ''' در 28 مارس 1787 در شهر «ديجون» در ايالت «بورگوندى» فرانسه زاده شد. پدر و مادرش انگليسى بودند. پس آشكار بود كه كلاديوس افزون بر زبان مادرى، فرانسه را نيز بداند. روزگار كودكيش در «بريستول» در غرب انگلستان سپرى شد. از همان زمان كودكى هوش و زيركى او بر همگان آشكار بود. چنانچه در 9 سالگى ديدن يك نسخه كتاب عربى، او را شيفته فراگيرى زبان‌هاى شرقى كرد. از آن پس عربى آموخت و افزون بر زبان‌هاى يونانى و لاتين، زبان‌هاى سريانى، پارسى، تركى، عبرى و اندكى چينى را فراگرفت و شگفت‌آور است كه وى همه اين زبان‌ها را خودآموز و بدون آموزگار آموخت.
    '''کلادیوس جیمز ریچ''' (1787-1821م)، ایران‌شناس فرانسوی، سفرنامه نویس، مسلط به زبان‌های عربی، یونانی، پارسی، ترکی، لاتین، عبری و چینی
     
    == ولادت ==
    در 28 مارس 1787 در شهر «دیجون» در ایالت «بورگوندى» فرانسه زاده شد. پدر و مادرش انگلیسى بودند. پس آشکار بود که کلادیوس افزون بر زبان مادرى، فرانسه را نیز بداند. روزگار کودکیش در «بریستول» در غرب انگلستان سپرى شد.  
     
    == تحصیلات ==
    از همان زمان کودکى هوش و زیرکى او بر همگان آشکار بود. چنانچه در 9 سالگى دیدن یک نسخه کتاب عربى، او را شیفته فراگیرى زبان‌هاى شرقى کرد. از آن پس عربى آموخت و افزون بر زبان‌هاى یونانى و لاتین، زبان‌هاى سریانى، پارسى، ترکى، عبرى و اندکى چینى را فراگرفت و شگفت‌آور است که وى همه این زبان‌ها را خودآموز و بدون آموزگار آموخت.
     
    او در ابتداى سال 1804م سفرش را با یک کشتى بارى به هندوستان آغاز کرد. در میانه راه کشتى دچار آتش‌سوزى گردید و سفرش را به ایتالیا تغییر داد. پس از تسلط به زبان ایتالیایى به استانبول و مصر سفر کرد. در مصر بود که لغت عربى و لهجه‌هاى مختلف آن را فراگرفت.


    او در ابتداى سال 1804م سفرش را با يك كشتى بارى به هندوستان آغاز كرد. در ميانه راه كشتى دچار آتش‌سوزى گرديد و سفرش را به ايتاليا تغيير داد. پس از تسلط به زبان ايتاليايى به استانبول و مصر سفر كرد. در مصر بود كه لغت عربى و لهجه‌هاى مختلف آن را فراگرفت.
    در سال 1808 بود که با سفر به بغداد در امور سیاسى وارد شد و با اطلاعى که از عادات محلى پیدا کرد، مورد احترام حکومت‌هاى محلى واقع شد. وى مدت شش سال در بغداد ماند. در این زمان بود که اسناد و مدارک تاریخى ارزشمندى را گردآورى کرد.


    در سال 1808 بود كه با سفر به بغداد در امور سياسى وارد شد و با اطلاعى كه از عادات محلى پيدا كرد، مورد احترام حكومت‌هاى محلى واقع شد. وى مدت شش سال در بغداد ماند. در اين زمان بود كه اسناد و مدارك تاريخى ارزشمندى را گردآورى كرد.
    «سر رابرت کرپورتر» واپسین بخش از یادداشت‌هایش را به نام «مسافرت‌ها به گرجستان، ایران، ارمنستان، بابل و...» را با سپاس و ستایش از مردى به پایان برد که منش نیک و بزرگوارى گسترده و اندیشه‌هایش درباره یادمان‌هاى باستانى شرق، با نگاهى آفرین‌برانگیز همراه بود: «مردى که پندار و اندیشه درخشان و نیک‌منشى او سراسر روشن و آشکار بود و راه همه مسافرانى را که در دایره نفوذ اندیشه‌هایش آمده بودند هموار ساخت. او هنگامى به نام یک نماینده و دیپلمات کارش را با وفادارى انجام مى‌داد که انسان‌دوستیش نیز در کنار کارش آشکار بود.


    «سر رابرت كرپورتر» واپسين بخش از يادداشت‌هايش را به نام «مسافرت‌ها به گرجستان، ايران، ارمنستان، بابل و...» را با سپاس و ستايش از مردى به پايان برد كه منش نيك و بزرگوارى گسترده و انديشه‌هايش درباره يادمان‌هاى باستانى شرق، با نگاهى آفرين‌برانگيز همراه بود: «مردى كه پندار و انديشه درخشان و نيك‌منشى او سراسر روشن و آشكار بود و راه همه مسافرانى را كه در دايره نفوذ انديشه‌هايش آمده بودند هموار ساخت. او هنگامى به نام يك نماينده و ديپلمات كارش را با وفادارى انجام مى‌داد كه انسان‌دوستيش نيز در كنار كارش آشكار بود.».
    این مرد کسى جز «کلادیوس جیمز ریچ» جوان هم میهن کرپورتر نبود و هنگامى که رابرت کرپورتر به همراه نگاره‌هایش از سفر به ایران باز مى‌گشت، سر راه خود در میانرودان به دیدارش شتافت. آن هنگام کلادیوس جوان به نام کنسول بریتانیا در جستجوى نشانه‌هاى تمدن‌هاى کهن بابل و آشور به مدارکى بسیار ارزشمند دست یافته بود. کرپورتر در دیدار با او، یافته‌ها و به ویژه نگاره‌هایش را از گنج‌هاى باستانى ایران به او نشان داد و کلادیوس را شیفته دیدار از گنج‌هاى نهفته این سرزمین کرد.


    اين مرد كسى جز «كلاديوس جيمز ريچ» جوان هم ميهن كرپورتر نبود و هنگامى كه رابرت كرپورتر به همراه نگاره‌هايش از سفر به ايران باز مى‌گشت، سر راه خود در ميانرودان به ديدارش شتافت. آن هنگام كلاديوس جوان به نام كنسول بريتانيا در جستجوى نشانه‌هاى تمدن‌هاى كهن بابل و آشور به مداركى بسيار ارزشمند دست يافته بود. كرپورتر در ديدار با او، يافته‌ها و به ويژه نگاره‌هايش را از گنج‌هاى باستانى ايران به او نشان داد و كلاديوس را شيفته ديدار از گنج‌هاى نهفته اين سرزمين كرد.
    جیمز ریچ در سال 1820 بود که سفرش را به سمت ایران آغاز کرد و خاطرات و برداشت‌هاى سفرش را به صورت روزانه نوشت. برخى دیدگاه‌هاى او در کتابش مانند دیدگاه او درباره آرامگاه کوروش، از جمله مواردى است که مورد توجه مورخین و باستان‌شناسان واقع گردید.


    جيمز ريچ در سال 1820 بود كه سفرش را به سمت ايران آغاز كرد و خاطرات و برداشت‌هاى سفرش را به صورت روزانه نوشت. برخى ديدگاه‌هاى او در كتابش مانند ديدگاه او درباره آرامگاه كوروش، از جمله مواردى است كه مورد توجه مورخين و باستان‌شناسان واقع گرديد.
    در 138 کیلومترى شهر شیراز، در جاده آسفالته شیراز به آباده، کمى دورتر از جاده امروزى، به بقایاى شهرى مى‌رسیم که روزگارى پایتخت بزرگترین و بى‌نظیرترین پادشاهى جهان بوده است. این پایتخت در دشتى به نام مرغاب واقع است. یکى از قراى مرغاب مرسوم به مشهد مادر سلیمان به عقیده عوام مقبره مادر سلیمان است. ولى به هیچ وجه این مسأله مبداء تاریخى ندارد و ظاهراً مقبره کوروش مى‌باشد. جیمز موریه از تطبیق متون تاریخى به این نتیجه رسید که آنجا مقبره کوروش است و ویلیام اوزلى نظریه موریه را تأیید کرد. کرپورتر با تطبیق نوشته‌هاى بیستون و پاسارگاد به همین نتیجه رسید که او نخستین کسى بود که با اطمینان خاطر این حرف را زد. کرپورتر در اثر بیمارى درگذشت و تحقیقاتش ناتمام ماند. این پایان کار نبود و بقیه هنوز متقاعد نشده بودند که این نظر درست است اما «کلودیوس ریچ» این مطلب را تأیید کرد و نوشت: «به عقیده من این بنا باید آرامگاه برترین، درخشان‌ترین و جذاب‌ترین فرمانرواى مشرق زمین یعنى کوروش باشد».


    در 138 كيلومترى شهر شيراز، در جاده آسفالته شيراز به آباده، كمى دورتر از جاده امروزى، به بقاياى شهرى مى‌رسيم كه روزگارى پايتخت بزرگترين و بى‌نظيرترين پادشاهى جهان بوده است. اين پايتخت در دشتى به نام مرغاب واقع است. يكى از قراى مرغاب مرسوم به مشهد مادر سليمان به عقيده عوام مقبره مادر سليمان است. ولى به هيچ وجه اين مسأله مبداء تاريخى ندارد و ظاهراً مقبره كوروش مى‌باشد. جيمز موريه از تطبيق متون تاريخى به اين نتيجه رسيد كه آنجا مقبره كوروش است و ويليام اوزلى نظريه موريه را تأييد كرد. كرپورتر با تطبيق نوشته‌هاى بيستون و پاسارگاد به همين نتيجه رسيد كه او نخستين كسى بود كه با اطمينان خاطر اين حرف را زد. كرپورتر در اثر بيمارى درگذشت و تحقيقاتش ناتمام ماند. اين پايان كار نبود و بقيه هنوز متقاعد نشده بودند كه اين نظر درست است اما «كلوديوس ريچ» اين مطلب را تأييد كرد و نوشت: «به عقيده من اين بنا بايد آرامگاه برترين، درخشان‌ترين و جذاب‌ترين فرمانرواى مشرق زمين يعنى كوروش باشد».
    بخشى از سفرنامه جیمز ریچ که مشتمل بر بخش کردستان است، به عربى با عنوان «رحله ریج» منتشر شده است.


    بخشى از سفرنامه جيمز ريچ كه مشتمل بر بخش كردستان است، به عربى با عنوان «رحله ريج» منتشر شده است.
    == وفات ==
    او در 5 اکتبر 1821م در شیراز درگذشت.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == وابسته‌ها ==
    [[رحلة ريج المقيم البريطاني في العراق عام 1820 إلی بغداد - کردستان - إيران|رحلة ریج المقیم البریطانی فی العراق عام 1820 إلی بغداد - کردستان - إیران]]  
    [[رحلة ريج المقيم البريطاني في العراق عام 1820 إلی بغداد - کردستان - إيران]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:خاورشناسان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۲۶

    ریچ‌، کلاودیوس‌ جیمز
    نام ریچ‌، کلاودیوس‌ جیمز
    نام‎های دیگر ج‍ی‍م‍س‌، ک‍ل‍ود ل‍وی‍س‌

    ری‍ج‌، ک‍ل‍ود ل‍وی‍س‌ ج‍ی‍م‍س‌

    Claudius James Rich

    نام پدر
    متولد 1787 م
    محل تولد دیژن فرانسه
    رحلت 1821 م
    اساتید
    برخی آثار رحلة ریج المقیم البریطانی فی العراق عام 1820 إلی بغداد - کردستان - إیران
    کد مؤلف AUTHORCODE05004AUTHORCODE

    کلادیوس جیمز ریچ (1787-1821م)، ایران‌شناس فرانسوی، سفرنامه نویس، مسلط به زبان‌های عربی، یونانی، پارسی، ترکی، لاتین، عبری و چینی

    ولادت

    در 28 مارس 1787 در شهر «دیجون» در ایالت «بورگوندى» فرانسه زاده شد. پدر و مادرش انگلیسى بودند. پس آشکار بود که کلادیوس افزون بر زبان مادرى، فرانسه را نیز بداند. روزگار کودکیش در «بریستول» در غرب انگلستان سپرى شد.

    تحصیلات

    از همان زمان کودکى هوش و زیرکى او بر همگان آشکار بود. چنانچه در 9 سالگى دیدن یک نسخه کتاب عربى، او را شیفته فراگیرى زبان‌هاى شرقى کرد. از آن پس عربى آموخت و افزون بر زبان‌هاى یونانى و لاتین، زبان‌هاى سریانى، پارسى، ترکى، عبرى و اندکى چینى را فراگرفت و شگفت‌آور است که وى همه این زبان‌ها را خودآموز و بدون آموزگار آموخت.

    او در ابتداى سال 1804م سفرش را با یک کشتى بارى به هندوستان آغاز کرد. در میانه راه کشتى دچار آتش‌سوزى گردید و سفرش را به ایتالیا تغییر داد. پس از تسلط به زبان ایتالیایى به استانبول و مصر سفر کرد. در مصر بود که لغت عربى و لهجه‌هاى مختلف آن را فراگرفت.

    در سال 1808 بود که با سفر به بغداد در امور سیاسى وارد شد و با اطلاعى که از عادات محلى پیدا کرد، مورد احترام حکومت‌هاى محلى واقع شد. وى مدت شش سال در بغداد ماند. در این زمان بود که اسناد و مدارک تاریخى ارزشمندى را گردآورى کرد.

    «سر رابرت کرپورتر» واپسین بخش از یادداشت‌هایش را به نام «مسافرت‌ها به گرجستان، ایران، ارمنستان، بابل و...» را با سپاس و ستایش از مردى به پایان برد که منش نیک و بزرگوارى گسترده و اندیشه‌هایش درباره یادمان‌هاى باستانى شرق، با نگاهى آفرین‌برانگیز همراه بود: «مردى که پندار و اندیشه درخشان و نیک‌منشى او سراسر روشن و آشکار بود و راه همه مسافرانى را که در دایره نفوذ اندیشه‌هایش آمده بودند هموار ساخت. او هنگامى به نام یک نماینده و دیپلمات کارش را با وفادارى انجام مى‌داد که انسان‌دوستیش نیز در کنار کارش آشکار بود.».

    این مرد کسى جز «کلادیوس جیمز ریچ» جوان هم میهن کرپورتر نبود و هنگامى که رابرت کرپورتر به همراه نگاره‌هایش از سفر به ایران باز مى‌گشت، سر راه خود در میانرودان به دیدارش شتافت. آن هنگام کلادیوس جوان به نام کنسول بریتانیا در جستجوى نشانه‌هاى تمدن‌هاى کهن بابل و آشور به مدارکى بسیار ارزشمند دست یافته بود. کرپورتر در دیدار با او، یافته‌ها و به ویژه نگاره‌هایش را از گنج‌هاى باستانى ایران به او نشان داد و کلادیوس را شیفته دیدار از گنج‌هاى نهفته این سرزمین کرد.

    جیمز ریچ در سال 1820 بود که سفرش را به سمت ایران آغاز کرد و خاطرات و برداشت‌هاى سفرش را به صورت روزانه نوشت. برخى دیدگاه‌هاى او در کتابش مانند دیدگاه او درباره آرامگاه کوروش، از جمله مواردى است که مورد توجه مورخین و باستان‌شناسان واقع گردید.

    در 138 کیلومترى شهر شیراز، در جاده آسفالته شیراز به آباده، کمى دورتر از جاده امروزى، به بقایاى شهرى مى‌رسیم که روزگارى پایتخت بزرگترین و بى‌نظیرترین پادشاهى جهان بوده است. این پایتخت در دشتى به نام مرغاب واقع است. یکى از قراى مرغاب مرسوم به مشهد مادر سلیمان به عقیده عوام مقبره مادر سلیمان است. ولى به هیچ وجه این مسأله مبداء تاریخى ندارد و ظاهراً مقبره کوروش مى‌باشد. جیمز موریه از تطبیق متون تاریخى به این نتیجه رسید که آنجا مقبره کوروش است و ویلیام اوزلى نظریه موریه را تأیید کرد. کرپورتر با تطبیق نوشته‌هاى بیستون و پاسارگاد به همین نتیجه رسید که او نخستین کسى بود که با اطمینان خاطر این حرف را زد. کرپورتر در اثر بیمارى درگذشت و تحقیقاتش ناتمام ماند. این پایان کار نبود و بقیه هنوز متقاعد نشده بودند که این نظر درست است اما «کلودیوس ریچ» این مطلب را تأیید کرد و نوشت: «به عقیده من این بنا باید آرامگاه برترین، درخشان‌ترین و جذاب‌ترین فرمانرواى مشرق زمین یعنى کوروش باشد».

    بخشى از سفرنامه جیمز ریچ که مشتمل بر بخش کردستان است، به عربى با عنوان «رحله ریج» منتشر شده است.

    وفات

    او در 5 اکتبر 1821م در شیراز درگذشت.

    وابسته‌ها