شرفکندی، عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR10228.jpg|بندانگشتی|شرفکندی، عبدالرحمن]]
    [[پرونده:NUR10228.jpg|بندانگشتی|شرفکندی، عبدالرحمن]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|شرفکندی، عبدالرحمن
    ! نام!! data-type="authorName" |شرفکندی، عبدالرحمن
    |-
    |-
    |نام‎های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| ه‍ه‌ ژار، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌ بن ملا محمد
    | data-type="authorOtherNames" | ه‍ه‌ ژار، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌ بن ملا محمد
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |ملا محمد بور
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1300 ش
    | data-type="authorbirthDate" |1300 ش
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |مهاباد
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|1369 ش
    | data-type="authorDeathDate" |1369 ش
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |پدرش حاجی ملا محمد
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[قانون (ترجمه شرفکندی)]]
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE10228AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE10228AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''عبدالرحمن شرفکندى''' (1300-1369ش)، نویسنده، مترجم، ادیب، محقق، از شاعران کرد ایران ملقب به هَژار


    == ولادت ==
    عبدالرحمن شرفکندی فرزند ملا محمد بور، در سال 1300ش در شهر مهاباد ایران زاده شد.


    '''عبدالرحمن شرفكندى'''
    عبدالرحمن دو ساله بود که دامان محبت مادرش را از دست داد و از‌‌ همان آوان کودکی سختی و تلخی زندگی را تجربه کرد.
    از نويسندگان و شاعران كرد ايران ملقب به هَژار، فرزند حاجى ملا محمد بود و در سال 1300ش در كردستان ايران زاده شد. دوران كودكى و جوانى را در مهاباد سپرى نمود و هنگامى كه 17 سال سن داشت پدرش درگذشت. هژار ناچار درس و تحصيل را بعد از مرگ پدر، رها كرد و به كسب و كار روى آورد و به دليل تحصيل برادران با همه مشكلات شهرنشينى، به مهاباد نقل مكان كرد. نياز به امكانات بيشتر موجب شد كه كسب و كارش را رونق بيشترى دهد. هنگام برداشت محصول، از كشاورزان بوكان و روستاهاى اطراف گندم و... مى‌خريد و به تبريز مى‌برد و مى‌فروخت. همچنين گاو و گوسفند معامله مى‌كرد و به كار كشاورزيش هم مى‌رسيد.


    ناگفته نماند كه با همه گرفتارى‌ها، علاقه شديد عبدالرحمن جوان به زبان و ادبيات كردى چنان بود كه تا سالها بسيارى از دواوين شعرا را خوانده بود و بيشتر آنها را از حفظ داشت.
    == تحصیلات ==
    با شروع پنج سالگی، نزد پدرش الفبا و قراﺌت قرآن را آغاز کرد و سپس مدتی به مکتب خانه رفت و از آنجا رهسپار خانقاه شیخ برهان شد و پس از فراگرفتن مقدمات، به روستاهای اطراف عزیمت کرد و در کلاس تنی چند از مدرسین علوم اسلامی آن زمان حاضر شد. او زمانی که پا به سن جوانی گذاشت، لذت دانستن را دریافته و عاشقانه به دنبال کسب علم بود. هنگامى که 17 سال سن داشت، پدرش درگذشت. هژار ناچار درس و تحصیل را بعد از مرگ پدر، رها کرد و به کسب و کار روى آورد و به دلیل تحصیل برادران با همه مشکلات شهرنشینى، به مهاباد نقل مکان کرد. نیاز به امکانات بیشتر موجب شد که کسب و کارش را رونق بیشترى دهد. هنگام برداشت محصول، از کشاورزان بوکان و روستاهاى اطراف گندم و... مى‌خرید و به تبریز مى‌برد و مى‌فروخت. همچنین گاو و گوسفند معامله مى‌کرد و به کار کشاورزیش هم مى‌رسید.


    او تخلص هژار «به معنى بينوا و درويش» را براى خود برگزيد و با خود عهد كرد كه هيچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دل‌انگيز هژار به زودى به دلها راه يافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستين ديوان اشعارش كه ئاله كوك نام داشت چاپ و منتشر گرديد و به زبان آذرى نيز ترجمه و انتشار يافت. هژار به دليل مسائل سياسى پس از دو ماه حبس در سقز، در حاليكه مى‌خواستند او را به مهاباد منتقل كنند در فرصتى موفق به فرار شد و پس از روزها پياده‌روى در برف و سرما، وارد خاک عراق شد. با وجود مشكلات فراوان در آنجا، دست از مطالعه نكشيد و همواره بخشى از مختصر دستمزدش را به خريد كتاب اختصاص ميداد. كار طاقت فرسا و سوء تغذيه مسمومش كرد و توسط جمعى از دوستدارانش به بيمارستانى در جبل لبنان انتقال يافت. اين بيمارستان كتابخانه بزرگى داشت حاوى كتاب‌هاى ارزشمند بسيار به زبان عربى. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در اين مدت بيشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمينه زبان و ادبيات عرب تكميل كرد؛ بطورى كه وقتى به عراق بازگشت به عضويت در مجمع علمى آن كشور درآمد و مجال يافت كه به مطالعه و تحقيق بيشتر بپردازد. و به‌علاوه برخى از اشعار و مقالاتش را منتشر نمايد. هژار سه سال نيز در سوريه اقامت گزيد. سرانجام هژار بعد از 17 سال به ايران بازگشت. دولت ايران او را در عظيميه كرج سكنى داد و بدين ترتيب او بار ديگر چندمين بار و در سرپيرى، باز زندگى را از صفر شروع كرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تأليف [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] را به او پيشنهاد دادند در ازاى دستمزد مختصرى، و با ترجمه اولين كتاب از اين اثر، در محافل علمى و ادبى راه پيدا كرد و به عضويت فرهنگستان زبان فارسى درآمد. با تلاش سخت و خستگى‌ناپذير بيشتر ساعات شبانه روز را به تحقيق و تألیف و ترجمه مشغول بود و در سايه اين كار پى‌گير آثار ارزشمند و كم نظيرى را در زمينه‌هاى مختلف علمى و ادبى و فرهنگى از خود به يادگار گذاشت.
    ناگفته نماند که با همه گرفتارى‌ها، علاقه شدید عبدالرحمن جوان به زبان و ادبیات کردى چنان بود که تا سالها بسیارى از دواوین شعرا را خوانده بود و بیشتر آنها را از حفظ داشت.


    ==آثار==
    به علاوه از‌‌ همان سنین نو جوانی در خود استعداد و توان شعر سرودن را می‌دید؛ اما مخالفت‌های شدید پدرش، او را از شاعر شدن باز داشته بود. زمانی که پا به سن ۲۰ سالگی گذاشت، سال ۱۳۲۰ش بود.
     
    او تخلص هژار «به معنى بینوا و درویش» را براى خود برگزید و با خود عهد کرد که هیچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دل‌انگیز هژار به زودى به دلها راه یافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستین دیوان اشعارش که ئاله کوک نام داشت چاپ و منتشر گردید و به زبان آذرى نیز ترجمه و انتشار یافت. هژار به دلیل مسائل سیاسى پس از دو ماه حبس در سقز، در حالیکه مى‌خواستند او را به مهاباد منتقل کنند در فرصتى موفق به فرار شد و پس از روزها پیاده‌روى در برف و سرما، وارد خاک عراق شد.
     
    با وجود مشکلات فراوان در آنجا، دست از مطالعه نکشید و همواره بخشى از مختصر دستمزدش را به خرید کتاب اختصاص میداد. کار طاقت فرسا و سوء تغذیه مسمومش کرد و توسط جمعى از دوستدارانش به بیمارستانى در جبل لبنان انتقال یافت.


    این بیمارستان کتابخانه بزرگى داشت حاوى کتاب‌هاى ارزشمند بسیار به زبان عربى. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در این مدت بیشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمینه زبان و ادبیات عرب تکمیل کرد؛ بطورى که وقتى به عراق بازگشت به عضویت در مجمع علمى آن کشور درآمد و مجال یافت که به مطالعه و تحقیق بیشتر بپردازد. و به‌علاوه برخى از اشعار و مقالاتش را منتشر نماید.


    از جمله آثار اوست:
    هژار سه سال نیز در سوریه اقامت گزید. سرانجام هژار بعد از 17 سال به ایران بازگشت. دولت ایران او را در عظیمیه کرج سکنى داد و بدین ترتیب او بار دیگر چندمین بار و در سرپیرى، باز زندگى را از صفر شروع کرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تألیف [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سینا]] را به او پیشنهاد دادند در ازاى دستمزد مختصرى، و با ترجمه اولین کتاب از این اثر، در محافل علمى و ادبى راه پیدا کرد و به عضویت فرهنگستان زبان فارسى درآمد.


    # شرح ديوان اشعار شيخ احمد جزيرى؛
    با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ش مجال آن را یافت که در زمینه‌ی کار مورد علاقه‌اش، یعنی تحقیق درباره‌ی زبان و ادبیات کردی به فعالیت بپردازد، وی در این سال‌ها از جنبه‌ی ادبی و فرهنگی بیشترین استفاده را از عمر عزیزش ببرد و با تلاشی سخت و خستگی ناپذیر، بیشتر ساعات شبانه روز را به تحقیق و تألیف و ترجمه مشغول بود. و در سایه‌ی این کار پیگیر، آثار ارزشمند و کم نظیری را در زمینه‌های مختلف علمی و ادبی و فرهنگی، از خود به یادگار گذاشت.
    # ترجمه دوره كامل قانون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]؛
    # فرهنگ جامع لغات كردى به كردى و فارسى؛
    # ترجمه كامل قرآن كريم به زبان كردى.


    ==وفات==
    ==وفات==


    سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بيمارى به جوار يار شتافت و بدرود حيات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل كردند و در حاليكه شهر در ماتم نشسته بود و جمعيت انبوهى از دور و نزديك براى وداع با وى گرد آمده بودند، با تجليل بسيار تا گورستان بداق سلطان مشايعت شد و در كنار هيمن و ملا غفور به خاک سپرده شد.
    سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بیمارى به جوار یار شتافت و بدرود حیات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل کردند و در حالیکه شهر در ماتم نشسته بود و جمعیت انبوهى از دور و نزدیک براى وداع با وى گرد آمده بودند، با تجلیل بسیار تا گورستان بداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملا غفور به خاک سپرده شد.


    ==آثار==
    از جمله آثار اوست:
    {{ستون-شروع|2}}
    # شرح دیوان اشعار شیخ احمد جزیرى؛
    # ترجمه دوره کامل قانون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]؛ در هفت جلد
    # فرهنگ جامع لغات کردى به کردى و فارسى؛
    # ترجمه کامل قرآن کریم به زبان کردى.
    # ترجمه رباعیات خیام
    # ترجمه شرفنامه بدلیسی
    # ترجمه آثارالبلاد و اخبارالبلاد به فارسی
    # روابط فرهنگی ایران و مصر، ترجمه از عربی به فارسی
    # تاریخ سلیمانیه ترجمه از عربی به فارسی
    # مجموعه‌ای شامل طنزهای اجتماعی
    # تألیف تاریخ اردلان و....
    {{پایان}}


    == منابع مقاله ==
    #[http://sozimihrab.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%81%DA%A9%D9%86%D8%AF%DB%8C%D9%87%D9%80%D9%80%D9%80%D9%80%D9%87/ ر.ک. پایگاه سوزی میحراب]
    #[https://kordestan.farhang.gov.ir/fa/news/515778/2-%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%87%DB%95%DA%98%D8%A7%D8%B1 پایگاه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان]


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[قانون (ترجمه شرفکندی)]]  
    [[قانون (ترجمه شرفکندی)]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۴۶

    شرفکندی، عبدالرحمن
    نام شرفکندی، عبدالرحمن
    نام‎های دیگر ه‍ه‌ ژار، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌ بن ملا محمد
    نام پدر ملا محمد بور
    متولد 1300 ش
    محل تولد مهاباد
    رحلت 1369 ش
    اساتید پدرش حاجی ملا محمد
    برخی آثار قانون (ترجمه شرفکندی)
    کد مؤلف AUTHORCODE10228AUTHORCODE

    عبدالرحمن شرفکندى (1300-1369ش)، نویسنده، مترجم، ادیب، محقق، از شاعران کرد ایران ملقب به هَژار

    ولادت

    عبدالرحمن شرفکندی فرزند ملا محمد بور، در سال 1300ش در شهر مهاباد ایران زاده شد.

    عبدالرحمن دو ساله بود که دامان محبت مادرش را از دست داد و از‌‌ همان آوان کودکی سختی و تلخی زندگی را تجربه کرد.

    تحصیلات

    با شروع پنج سالگی، نزد پدرش الفبا و قراﺌت قرآن را آغاز کرد و سپس مدتی به مکتب خانه رفت و از آنجا رهسپار خانقاه شیخ برهان شد و پس از فراگرفتن مقدمات، به روستاهای اطراف عزیمت کرد و در کلاس تنی چند از مدرسین علوم اسلامی آن زمان حاضر شد. او زمانی که پا به سن جوانی گذاشت، لذت دانستن را دریافته و عاشقانه به دنبال کسب علم بود. هنگامى که 17 سال سن داشت، پدرش درگذشت. هژار ناچار درس و تحصیل را بعد از مرگ پدر، رها کرد و به کسب و کار روى آورد و به دلیل تحصیل برادران با همه مشکلات شهرنشینى، به مهاباد نقل مکان کرد. نیاز به امکانات بیشتر موجب شد که کسب و کارش را رونق بیشترى دهد. هنگام برداشت محصول، از کشاورزان بوکان و روستاهاى اطراف گندم و... مى‌خرید و به تبریز مى‌برد و مى‌فروخت. همچنین گاو و گوسفند معامله مى‌کرد و به کار کشاورزیش هم مى‌رسید.

    ناگفته نماند که با همه گرفتارى‌ها، علاقه شدید عبدالرحمن جوان به زبان و ادبیات کردى چنان بود که تا سالها بسیارى از دواوین شعرا را خوانده بود و بیشتر آنها را از حفظ داشت.

    به علاوه از‌‌ همان سنین نو جوانی در خود استعداد و توان شعر سرودن را می‌دید؛ اما مخالفت‌های شدید پدرش، او را از شاعر شدن باز داشته بود. زمانی که پا به سن ۲۰ سالگی گذاشت، سال ۱۳۲۰ش بود.

    او تخلص هژار «به معنى بینوا و درویش» را براى خود برگزید و با خود عهد کرد که هیچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دل‌انگیز هژار به زودى به دلها راه یافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستین دیوان اشعارش که ئاله کوک نام داشت چاپ و منتشر گردید و به زبان آذرى نیز ترجمه و انتشار یافت. هژار به دلیل مسائل سیاسى پس از دو ماه حبس در سقز، در حالیکه مى‌خواستند او را به مهاباد منتقل کنند در فرصتى موفق به فرار شد و پس از روزها پیاده‌روى در برف و سرما، وارد خاک عراق شد.

    با وجود مشکلات فراوان در آنجا، دست از مطالعه نکشید و همواره بخشى از مختصر دستمزدش را به خرید کتاب اختصاص میداد. کار طاقت فرسا و سوء تغذیه مسمومش کرد و توسط جمعى از دوستدارانش به بیمارستانى در جبل لبنان انتقال یافت.

    این بیمارستان کتابخانه بزرگى داشت حاوى کتاب‌هاى ارزشمند بسیار به زبان عربى. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در این مدت بیشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمینه زبان و ادبیات عرب تکمیل کرد؛ بطورى که وقتى به عراق بازگشت به عضویت در مجمع علمى آن کشور درآمد و مجال یافت که به مطالعه و تحقیق بیشتر بپردازد. و به‌علاوه برخى از اشعار و مقالاتش را منتشر نماید.

    هژار سه سال نیز در سوریه اقامت گزید. سرانجام هژار بعد از 17 سال به ایران بازگشت. دولت ایران او را در عظیمیه کرج سکنى داد و بدین ترتیب او بار دیگر چندمین بار و در سرپیرى، باز زندگى را از صفر شروع کرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تألیف ابوعلى سینا را به او پیشنهاد دادند در ازاى دستمزد مختصرى، و با ترجمه اولین کتاب از این اثر، در محافل علمى و ادبى راه پیدا کرد و به عضویت فرهنگستان زبان فارسى درآمد.

    با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ش مجال آن را یافت که در زمینه‌ی کار مورد علاقه‌اش، یعنی تحقیق درباره‌ی زبان و ادبیات کردی به فعالیت بپردازد، وی در این سال‌ها از جنبه‌ی ادبی و فرهنگی بیشترین استفاده را از عمر عزیزش ببرد و با تلاشی سخت و خستگی ناپذیر، بیشتر ساعات شبانه روز را به تحقیق و تألیف و ترجمه مشغول بود. و در سایه‌ی این کار پیگیر، آثار ارزشمند و کم نظیری را در زمینه‌های مختلف علمی و ادبی و فرهنگی، از خود به یادگار گذاشت.

    وفات

    سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بیمارى به جوار یار شتافت و بدرود حیات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل کردند و در حالیکه شهر در ماتم نشسته بود و جمعیت انبوهى از دور و نزدیک براى وداع با وى گرد آمده بودند، با تجلیل بسیار تا گورستان بداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملا غفور به خاک سپرده شد.

    آثار

    از جمله آثار اوست:

    1. شرح دیوان اشعار شیخ احمد جزیرى؛
    2. ترجمه دوره کامل قانون ابن سینا؛ در هفت جلد
    3. فرهنگ جامع لغات کردى به کردى و فارسى؛
    4. ترجمه کامل قرآن کریم به زبان کردى.
    5. ترجمه رباعیات خیام
    6. ترجمه شرفنامه بدلیسی
    7. ترجمه آثارالبلاد و اخبارالبلاد به فارسی
    8. روابط فرهنگی ایران و مصر، ترجمه از عربی به فارسی
    9. تاریخ سلیمانیه ترجمه از عربی به فارسی
    10. مجموعه‌ای شامل طنزهای اجتماعی
    11. تألیف تاریخ اردلان و....

    منابع مقاله

    1. ر.ک. پایگاه سوزی میحراب
    2. پایگاه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان

    وابسته‌ها