آشنایی با تاریخ و منابع حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '| پس از = | پیش از = }} ' به '| پس از = | پیش از = }}')
    جز (جایگزینی متن - 'تاریخ حدیث (ابهام زدایی)' به 'تاریخ حدیث (ابهام‌زدایی)')
     
    (۴۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR18228J1.jpg
    | تصویر =NUR18228J1.jpg
    | عنوان =آشنایی با تاریخ و منابع حدیث
    | عنوان =آشنایی با تاریخ و منابع حدیث
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =
      [[سیدطباطبایی، سیدمحمدکاظم|طباطبایی، محمدکاظم]] (نويسنده)
      [[سیدطباطبایی، سید محمدکاظم|طباطبایی، محمدکاظم]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏106‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏2‎‏آ‎‏5
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏106‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏2‎‏آ‎‏5
    | موضوع =
    | موضوع =
    حدیث - تاریخ
    حدیث - تاریخ
     
    حدیث - علم الدرایه - مأخذ
    حدیث - علم الدرایه - ماخذ
    | ناشر =
    | ناشر =  
    حوزه علمیه قم، مرکز مديريت حوزه‌های علمیه خواهران، مرکز نشر هاجر
    حوزه علمیه قم، مرکز مديريت حوزه‌های علميه خواهران، مرکز نشر هاجر
    | مکان نشر =قم - ایران
    | مکان نشر =قم - ایران
    | سال نشر = 1385 هـ.ش  
    | سال نشر =1385 ش  
     
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18228AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18228AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | شابک =964-8579-41-5
    | شابک =964-8579-41-5
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18659
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18228
    | کتابخوان همراه نور =18228
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''آشنايى با تاريخ و منابع حديث'''، از آثار ارزنده [[سیدطباطبایی، سیدمحمدکاظم|محمد كاظم طباطبايى]] است كه به صورت متن آموزشى براى تدريس در حوزه‌هاى علميه تنظيم شده است. نويسنده در اين اثر، موضوعات مهمى مانند تاريخ تدوين حديث در اسلام، علل منع آن، تدوين حديث در عصر امامان معصوم(ع)، جعل حديث، و روش عرضه كردن حديث بر قرآن را توضيح داده و همچنين مهمترين كتب روايى شيعه و سنى را شناسانده و به بحث اساسى دراية الحديث و شناسايى اقسام خبر و راه‌هاى شناخت احاديث جعلى و اصطلاحات مربوط به حديث پرداخته است.
    {{کاربردهای دیگر| تاریخ حدیث (ابهام‌زدایی)}}
    '''آشنايى با تاريخ و منابع حديث'''، از آثار ارزنده [[سیدطباطبایی، سید محمدکاظم|محمد كاظم طباطبايى]] است كه به صورت متن آموزشى برای تدريس در حوزه‌هاى علمیه تنظيم شده است. نویسنده در این اثر، موضوعات مهمى مانند تاريخ تدوین حديث در اسلام، علل منع آن، تدوین حديث در عصر امامان معصوم(ع)، جعل حديث، و روش عرضه كردن حديث بر قرآن را توضيح داده و همچنين مهمترين كتب روايى شيعه و سنى را شناسانده و به بحث اساسى دراية الحديث و شناسايى اقسام خبر و راه‌هاى شناخت احاديث جعلى و اصطلاحات مربوط به حديث پرداخته است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
     
    اين کتاب از چهار فصل به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1. تاريخ حديث؛ 2. کتاب‌شناسى کتاب‌هاى حديثى شيعه، 3. کتاب‌شناسى كتب حديثى اهل سنت، 4. دراية الحديث. هر از این فصول نيز از درس‌هایى تشكيل شده و کتاب حاضر در مجموع در قالب 18 درس سامان‌دهى شده است.
     
    اين کتاب از چهار فصل به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1. تاريخ حديث؛ 2. کتاب‌شناسى کتاب‌هاى حديثى شيعه، 3. کتاب‌شناسى كتب حديثى اهل سنت، 4. دراية الحديث. هر از اين فصول نيز از درس‌هايى تشكيل شده و کتاب حاضر در مجموع در قالب 18 درس سامان‌دهى شده است.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
     
    درباره روش و محتواى این اثر چند نكته گفتنى است:
     
    #با نظر به منزلت بلند علمى و تخصّص نویسنده در زمینه علوم حديث، اثر حاضر بسيار سودمند و مغتنم است و با دقت در تعابير و مطالب کتاب، ارزشمندى و روشمندى آن آشكار مى‌گردد.
    درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
    #جالب آن‌كه ناشر و نویسنده؛ هر دو فراموش كرده‌اند كه مقدمه‌اى برای این کتاب بنویسند! در نتيجه، اهداف و مخاطبان و ویژگى‌هاى مورد نظر در تولید این اثر به صورت مشخص توضيح داده نشده است.
     
    #نویسنده، چند دليل برای منع از تدوین حديث ذكر كرده است: 1- ترس از اختلاط قرآن با حديث؛ 2- ترس از ترك قرآن و مشغول شدن به كتب ديگر؛ 3- حافظه، انسان را مستغنى از کتابت مى‌كند؛ 4- اكثر اصحاب پيامبر(ص) قادر بر کتابت نبودند؛ 5- نهى پيامبر(ص) از نوشتن حديث؛ 6- جلوگیرى از تدوین حديث، عملى سياسى بوده است و برای منع از نشر فضائل [[امام على(ع)]]، حضرت فاطمه(ع) و ساير اهل‌بيت بوده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/13 متن کتاب ص13 تا 18]</ref>او درباره دليل اخير نوشته است كه گوینده این نظر- جناب آقاى [[محمدرضا حسینى جلالى]]- در کتاب ارزشمند [[تدوین السنة الشريفة]] مى‌گوید: به نظر مى‌رسد دليل اصلى جلوگیرى از تدوین حديث، مخفى نگاه داشته شده و توجيهات ديگرى مطرح شده است چون دليل اصلى، قابل بيان نبوده و مورد قبول هم قرار نمى‌گرفته است. ولى بعد از گذشت مدت زمانى در حدود یک قرن، و فراموش شدن احاديث فضائل اهل‌بيت(ع)، مقصود حاصل شده و امر به تدوین حديث شده است. نویسنده با بيان اينكه نظر مؤلف کتاب تدوین السنة الشريفة بهترين نظر ارائه شده است كه اشكالات وارد بر توجيهات قبل را ندارد، افزوده است: مقصود كسانى كه از نوشتن و نقل حديث جلوگیرى كردند، علاوه بر عدم نشر فضائل اهل‌بيت(ع)، نفى حجيت كلام پيامبر(ص) و همچنين حجيت بخشيدن به نظرات ديگران بوده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/18 همان، ص18- 19]</ref>
    #با نظر به منزلت بلند علمى و تخصّص نويسنده در زمينه علوم حديث، اثر حاضر بسيار سودمند و مغتنم است و با دقت در تعابير و مطالب کتاب، ارزشمندى و روشمندى آن آشكار مى‌گردد.
    #نویسنده در معرفى [[ملامحسن فيض كاشانى]] (1007- 1091ق) نوشته است كه او مؤلف «[[الوافى]]» و از علماء بزرگ شيعه بود كه كتب بسيارى در علوم مختلف اسلامى نوشته و در حديث به شيوه اخبارى‌ها عمل مى‌كرده است. در فلسفه و در عرفان، شاگرد [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] بوده است. همچنين در ادبيات فارسی، صاحب ذوق و قريحه مى‌باشد. اشعار زيباى فارسی او مشهور است. شيوه اخبارى‌گرى او، او را به مقابله با اصولیون- كه ركن اصلى فقهاء را تشكيل مى‌دهند- كشانده است. مخالفين او، ايشان را متهم به داشتن عقايد صوفيانه می‌كردند. شايد حملات ايشان به اصولیون و رأى خاص فيض كاشانى در مورد جواز غناء، دليل این اتهام باشد. لكن این اتهام، واهى است. مرحوم فيض كاشانى، عارفى عالى مقام و محدثى زبر دست و مسلمانى متعهد و زاهد بوده است. از ویژگى‌هاى فيض كاشانى، عدم خلط علوم مختلف با همديگر است. او با وجودى كه استاد فلسفه و عرفان و حديث و... است، در كتب حديثى خود، محدّث محض است و در كتب تفسير، بحث‌هاى فلسفى را داخل نمى‌كند.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/61 همان، ص61- 62]</ref>
    #جالب آن‌كه ناشر و نويسنده؛ هر دو فراموش كرده‌اند كه مقدمه‌اى براى اين کتاب بنويسند! در نتيجه، اهداف و مخاطبان و ويژگى‌هاى مورد نظر در توليد اين اثر به صورت مشخص توضيح داده نشده است.
    #نویسنده درباره زندگى و انديشه [[علامه مجلسى]] توضيحات ارزنده‌اى بيان كرده و از جمله نوشته است: علّامه مجلسى در امور اجتماعى نيز دخالت داشت. امام جمعه اصفهان بود و منصب شيخ الاسلامى اصفهان- كه بالاترين مقام مذهبى كشور بود- را نيز داشت. علاوه بر این به وعظ و ارشاد هم مى‌پرداخت و مردمان زيادى در مجلس او حاضر مى‌شدند. تأليفات فارسی او نيز موجب گرايش جديدى به اسلام و شيعه شد. در زمان صفویه این كار معمول شد و توسط [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] به اوج خود رسيد. «[[حيات القلوب]]» در زندگى انبياء و ائمه(ع)، «[[زاد المعاد]]» كه کتاب دعا و همانند [[مفاتيح الجنان]] بوده است، «[[حلية المتقين]]» در اخلاق فردى و اجتماعى، از كتب فارسی مشهور او هستند. علّامه، با صوفيه- كه در آن زمان كارشان رواج يافته بود- مخالف بوده و این مخالفت را در کتاب‌هاى خود ابراز مى‌كند. مخالفت علامه با صوفيه، در حالیکه پادشاهان صفوى نيز سرسپرده صوفيان بودند حاكى از وظيفه‌شناسى علامه مجلسى و تبحر او در جمع بين منصب شيخ الاسلامى دولت و مبارزه با ضد ارزشها دارد. روش فكرى علّامه نيز، استنتاج مفاهيم از قرآن و حديث است و علوم عقلى را در این زمینه بر نمى‌تابد.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/66 همان، ص66- 67]</ref>نویسنده همچنين 22 نكته سودمند در مورد ویژگى‌هاى کتاب [[بحارالانوار]] ذكر كرده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/68 همان، ص68- 72]</ref>ايشان از جمله نوشته است كه چاپ جديد بحارالانوار، تعليقاتى مفيد از [[علّامه طباطبائى]] بر هفت جلد اول را دارد كه بسيار مفيد و كارگشا است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/72 همان، ص72]</ref>
    #نويسنده، چند دليل براى منع از تدوين حديث ذكر كرده است: 1- ترس از اختلاط قرآن با حديث؛ 2- ترس از ترك قرآن و مشغول شدن به كتب ديگر؛ 3- حافظه، انسان را مستغنى از کتابت مى‌كند؛ 4- اكثر اصحاب پيامبر(ص) قادر بر کتابت نبودند؛ 5- نهى پيامبر(ص) از نوشتن حديث؛ 6- جلوگيرى از تدوين حديث، عملى سياسى بوده است و براى منع از نشر فضائل [[امام على(ع)]]، حضرت فاطمه(ع) و ساير اهل بيت بوده است..<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/13 متن کتاب ص13 تا 18]</ref>او درباره دليل اخير نوشته است كه گوينده اين نظر- جناب آقاى [[محمدرضا حسينى جلالى]]- در کتاب ارزشمند [[تدوين السنة الشريفة]] مى‌گويد: به نظر مى‌رسد دليل اصلى جلوگيرى از تدوين حديث، مخفى نگاه داشته شده و توجيهات ديگرى مطرح شده است چون دليل اصلى، قابل بيان نبوده و مورد قبول هم قرار نمى‌گرفته است. ولى بعد از گذشت مدت زمانى در حدود يك قرن، و فراموش شدن احاديث فضائل اهل بيت(ع)، مقصود حاصل شده و امر به تدوين حديث شده است. نويسنده با بيان اينكه نظر مؤلف کتاب تدوين السنة الشريفة بهترين نظر ارائه شده است كه اشكالات وارد بر توجيهات قبل را ندارد، افزوده است: مقصود كسانى كه از نوشتن و نقل حديث جلوگيرى كردند، علاوه بر عدم نشر فضائل اهل بيت(ع)، نفى حجيت كلام پيامبر(ص) و همچنين حجيت بخشيدن به نظرات ديگران بوده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/18 همان، ص18- 19]</ref>
    #بر طبق نظر نویسنده: [[سيوطى]] (845- 911ق) را مى‌توان كثير التأليف‌ترين مؤلف جهان اسلام دانست كه کتاب‌هاى او را تا 600 عنوان بر شمرده‌اند. از مشهورترين کتاب‌هاى او الدّر المنثور است كه به جمع‌آورى اقوال پيامبر(ص)، صحابه و تابعين درباره آيات قرآن پرداخته است. او همچنين [[الجامع الصغير]] و [[الجامع الكبير]] را تأليف كرده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/81 همان، ص81]</ref>
    #نويسنده در معرفى [[ملامحسن فيض كاشانى]] (1007- 1091ق) نوشته است كه او مؤلف «[[الوافى]]» و از علماء بزرگ شيعه بود كه كتب بسيارى در علوم مختلف اسلامى نوشته و در حديث به شيوه اخبارى‌ها عمل مى‌كرده است. در فلسفه و در عرفان، شاگرد [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] بوده است. همچنين در ادبيات فارسى، صاحب ذوق و قريحه مى‌باشد. اشعار زيباى فارسى او مشهور است. شيوه اخبارى‌گرى او، او را به مقابله با اصوليون- كه ركن اصلى فقهاء را تشكيل مى‌دهند- كشانده است. مخالفين او، ايشان را متهم به داشتن عقايد صوفيانه مى‌كردند. شايد حملات ايشان به اصوليون و رأى خاص فيض كاشانى در مورد جواز غناء، دليل اين اتهام باشد. لكن اين اتهام، واهى است. مرحوم فيض كاشانى، عارفى عالى مقام و محدثى زبر دست و مسلمانى متعهد و زاهد بوده است. از ويژگى‌هاى فيض كاشانى، عدم خلط علوم مختلف با همديگر است. او با وجودى كه استاد فلسفه و عرفان و حديث و... است، در كتب حديثى خود، محدّث محض است و در كتب تفسير، بحث‌هاى فلسفى را داخل نمى‌كند.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/61 همان، ص61- 62]</ref>
    #نويسنده درباره زندگى و انديشه [[علامه مجلسى]] توضيحات ارزنده‌اى بيان كرده و از جمله نوشته است: علّامه مجلسى در امور اجتماعى نيز دخالت داشت. امام جمعه اصفهان بود و منصب شيخ الاسلامى اصفهان- كه بالاترين مقام مذهبى كشور بود- را نيز داشت. علاوه بر اين به وعظ و ارشاد هم مى‌پرداخت و مردمان زيادى در مجلس او حاضر مى‌شدند. تأليفات فارسى او نيز موجب گرايش جديدى به اسلام و شيعه شد. در زمان صفويه اين كار معمول شد و توسط [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] به اوج خود رسيد. «[[حيات القلوب]]» در زندگى انبياء و ائمه(ع)، «[[زاد المعاد]]» كه کتاب دعا و همانند [[مفاتيح الجنان]] بوده است، «[[حلية المتقين]]» در اخلاق فردى و اجتماعى، از كتب فارسى مشهور او هستند. علّامه، با صوفيه- كه در آن زمان كارشان رواج يافته بود- مخالف بوده و اين مخالفت را در کتاب‌هاى خود ابراز مى‌كند. مخالفت علامه با صوفيه، در حاليكه پادشاهان صفوى نيز سرسپرده صوفيان بودند حاكى از وظيفه‌شناسى علامه مجلسى و تبحر او در جمع بين منصب شيخ الاسلامى دولت و مبارزه با ضد ارزشها دارد. روش فكرى علّامه نيز، استنتاج مفاهيم از قرآن و حديث است و علوم عقلى را در اين زمينه بر نمى‌تابد.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/66 همان، ص66- 67]</ref>نويسنده همچنين 22 نكته سودمند در مورد ويژگى‌هاى کتاب [[بحارالانوار]] ذكر كرده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/68 همان، ص68- 72]</ref>ايشان از جمله نوشته است كه چاپ جديد بحارالانوار، تعليقاتى مفيد از [[علّامه طباطبائى]] بر هفت جلد اول را دارد كه بسيار مفيد و كارگشا است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/72 همان، ص72]</ref>
    #بر طبق نظر نويسنده: [[سيوطى]] (845- 911ق) را مى‌توان كثير التأليف‌ترين مؤلف جهان اسلام دانست كه کتابهاى او را تا 600 عنوان بر شمرده‌اند. از مشهورترين کتابهاى او الدّر المنثور است كه به جمع‌آورى اقوال پيامبر(ص)، صحابه و تابعين درباره آيات قرآن پرداخته است. او همچنين [[الجامع الصغير]] و [[الجامع الكبير]] را تأليف كرده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/81 همان، ص81]</ref>
     
    ==وضعيت کتاب==
    ==وضعيت کتاب==
    فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده است.
    فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده است.
     
    پاورقى‌هاى نویسنده به صورت استنادى و توضيحى است و گاهى نيز مطلبى انتقادى مطرح شده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/65 همان، پاورقى ص65]</ref>
    پاورقى‌هاى نويسنده به صورت استنادى و توضيحى است و گاهى نيز مطلبى انتقادى مطرح شده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659/1/65 همان، پاورقى ص65]</ref>


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659 مقدمه و متن کتاب.]
    [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18659 مقدمه و متن کتاب.]
     
    ==وابسته‌ها==
     
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[آشنایی با تاریخ و منابع حدیثی]]
    [[نقد و بررسی نظریه تطور تاریخی تشیع]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:حدیث]]
    [[رده:حدیث]]
    [[رده: فهرست‌ها، کشف الحدیث‌ها، واژه‌نامه‌ها، غریب لغات‌ الحدیث، سازمان‌ها، انجمن‌ها، دارالحدیث‌ها، کنگره‌ها]]
    [[رده: فهرست‌ها، کشف الحدیث‌ها، واژه‌نامه‌ها، غریب لغات الحدیث، سازمان‌ها، انجمن‌ها، دارالحدیث‌ها، کنگره‌ها]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۰

    آشنایی با تاریخ و منابع حدیث
    آشنایی با تاریخ و منابع حدیث
    پدیدآورانطباطبایی، محمدکاظم (نویسنده)
    ناشرحوزه علمیه قم، مرکز مديريت حوزه‌های علمیه خواهران، مرکز نشر هاجر
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1385 ش
    چاپ1
    شابک964-8579-41-5
    موضوعحدیث - تاریخ حدیث - علم الدرایه - مأخذ
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏106‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏2‎‏آ‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    آشنايى با تاريخ و منابع حديث، از آثار ارزنده محمد كاظم طباطبايى است كه به صورت متن آموزشى برای تدريس در حوزه‌هاى علمیه تنظيم شده است. نویسنده در این اثر، موضوعات مهمى مانند تاريخ تدوین حديث در اسلام، علل منع آن، تدوین حديث در عصر امامان معصوم(ع)، جعل حديث، و روش عرضه كردن حديث بر قرآن را توضيح داده و همچنين مهمترين كتب روايى شيعه و سنى را شناسانده و به بحث اساسى دراية الحديث و شناسايى اقسام خبر و راه‌هاى شناخت احاديث جعلى و اصطلاحات مربوط به حديث پرداخته است.

    ساختار

    اين کتاب از چهار فصل به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1. تاريخ حديث؛ 2. کتاب‌شناسى کتاب‌هاى حديثى شيعه، 3. کتاب‌شناسى كتب حديثى اهل سنت، 4. دراية الحديث. هر از این فصول نيز از درس‌هایى تشكيل شده و کتاب حاضر در مجموع در قالب 18 درس سامان‌دهى شده است.

    گزارش محتوا

    درباره روش و محتواى این اثر چند نكته گفتنى است:

    1. با نظر به منزلت بلند علمى و تخصّص نویسنده در زمینه علوم حديث، اثر حاضر بسيار سودمند و مغتنم است و با دقت در تعابير و مطالب کتاب، ارزشمندى و روشمندى آن آشكار مى‌گردد.
    2. جالب آن‌كه ناشر و نویسنده؛ هر دو فراموش كرده‌اند كه مقدمه‌اى برای این کتاب بنویسند! در نتيجه، اهداف و مخاطبان و ویژگى‌هاى مورد نظر در تولید این اثر به صورت مشخص توضيح داده نشده است.
    3. نویسنده، چند دليل برای منع از تدوین حديث ذكر كرده است: 1- ترس از اختلاط قرآن با حديث؛ 2- ترس از ترك قرآن و مشغول شدن به كتب ديگر؛ 3- حافظه، انسان را مستغنى از کتابت مى‌كند؛ 4- اكثر اصحاب پيامبر(ص) قادر بر کتابت نبودند؛ 5- نهى پيامبر(ص) از نوشتن حديث؛ 6- جلوگیرى از تدوین حديث، عملى سياسى بوده است و برای منع از نشر فضائل امام على(ع)، حضرت فاطمه(ع) و ساير اهل‌بيت بوده است.[۱]او درباره دليل اخير نوشته است كه گوینده این نظر- جناب آقاى محمدرضا حسینى جلالى- در کتاب ارزشمند تدوین السنة الشريفة مى‌گوید: به نظر مى‌رسد دليل اصلى جلوگیرى از تدوین حديث، مخفى نگاه داشته شده و توجيهات ديگرى مطرح شده است چون دليل اصلى، قابل بيان نبوده و مورد قبول هم قرار نمى‌گرفته است. ولى بعد از گذشت مدت زمانى در حدود یک قرن، و فراموش شدن احاديث فضائل اهل‌بيت(ع)، مقصود حاصل شده و امر به تدوین حديث شده است. نویسنده با بيان اينكه نظر مؤلف کتاب تدوین السنة الشريفة بهترين نظر ارائه شده است كه اشكالات وارد بر توجيهات قبل را ندارد، افزوده است: مقصود كسانى كه از نوشتن و نقل حديث جلوگیرى كردند، علاوه بر عدم نشر فضائل اهل‌بيت(ع)، نفى حجيت كلام پيامبر(ص) و همچنين حجيت بخشيدن به نظرات ديگران بوده است.[۲]
    4. نویسنده در معرفى ملامحسن فيض كاشانى (1007- 1091ق) نوشته است كه او مؤلف «الوافى» و از علماء بزرگ شيعه بود كه كتب بسيارى در علوم مختلف اسلامى نوشته و در حديث به شيوه اخبارى‌ها عمل مى‌كرده است. در فلسفه و در عرفان، شاگرد ملاصدرا بوده است. همچنين در ادبيات فارسی، صاحب ذوق و قريحه مى‌باشد. اشعار زيباى فارسی او مشهور است. شيوه اخبارى‌گرى او، او را به مقابله با اصولیون- كه ركن اصلى فقهاء را تشكيل مى‌دهند- كشانده است. مخالفين او، ايشان را متهم به داشتن عقايد صوفيانه می‌كردند. شايد حملات ايشان به اصولیون و رأى خاص فيض كاشانى در مورد جواز غناء، دليل این اتهام باشد. لكن این اتهام، واهى است. مرحوم فيض كاشانى، عارفى عالى مقام و محدثى زبر دست و مسلمانى متعهد و زاهد بوده است. از ویژگى‌هاى فيض كاشانى، عدم خلط علوم مختلف با همديگر است. او با وجودى كه استاد فلسفه و عرفان و حديث و... است، در كتب حديثى خود، محدّث محض است و در كتب تفسير، بحث‌هاى فلسفى را داخل نمى‌كند.[۳]
    5. نویسنده درباره زندگى و انديشه علامه مجلسى توضيحات ارزنده‌اى بيان كرده و از جمله نوشته است: علّامه مجلسى در امور اجتماعى نيز دخالت داشت. امام جمعه اصفهان بود و منصب شيخ الاسلامى اصفهان- كه بالاترين مقام مذهبى كشور بود- را نيز داشت. علاوه بر این به وعظ و ارشاد هم مى‌پرداخت و مردمان زيادى در مجلس او حاضر مى‌شدند. تأليفات فارسی او نيز موجب گرايش جديدى به اسلام و شيعه شد. در زمان صفویه این كار معمول شد و توسط مرحوم مجلسى به اوج خود رسيد. «حيات القلوب» در زندگى انبياء و ائمه(ع)، «زاد المعاد» كه کتاب دعا و همانند مفاتيح الجنان بوده است، «حلية المتقين» در اخلاق فردى و اجتماعى، از كتب فارسی مشهور او هستند. علّامه، با صوفيه- كه در آن زمان كارشان رواج يافته بود- مخالف بوده و این مخالفت را در کتاب‌هاى خود ابراز مى‌كند. مخالفت علامه با صوفيه، در حالیکه پادشاهان صفوى نيز سرسپرده صوفيان بودند حاكى از وظيفه‌شناسى علامه مجلسى و تبحر او در جمع بين منصب شيخ الاسلامى دولت و مبارزه با ضد ارزشها دارد. روش فكرى علّامه نيز، استنتاج مفاهيم از قرآن و حديث است و علوم عقلى را در این زمینه بر نمى‌تابد.[۴]نویسنده همچنين 22 نكته سودمند در مورد ویژگى‌هاى کتاب بحارالانوار ذكر كرده است.[۵]ايشان از جمله نوشته است كه چاپ جديد بحارالانوار، تعليقاتى مفيد از علّامه طباطبائى بر هفت جلد اول را دارد كه بسيار مفيد و كارگشا است.[۶]
    6. بر طبق نظر نویسنده: سيوطى (845- 911ق) را مى‌توان كثير التأليف‌ترين مؤلف جهان اسلام دانست كه کتاب‌هاى او را تا 600 عنوان بر شمرده‌اند. از مشهورترين کتاب‌هاى او الدّر المنثور است كه به جمع‌آورى اقوال پيامبر(ص)، صحابه و تابعين درباره آيات قرآن پرداخته است. او همچنين الجامع الصغير و الجامع الكبير را تأليف كرده است.[۷]

    وضعيت کتاب

    فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده است. پاورقى‌هاى نویسنده به صورت استنادى و توضيحى است و گاهى نيز مطلبى انتقادى مطرح شده است.[۸]

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها