معارف (سلطان ولد): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' == معرفى اجمالى == ' به '')
    جز (جایگزینی متن - 'معارف (ابهام زدایی)' به 'معارف (ابهام‌زدایی)')
     
    (۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR10933J1.jpg
    | تصویر =NUR10933J1.jpg
    خط ۷: خط ۶:
    [[مایل هروی، نجیب]] (محقق)
    [[مایل هروی، نجیب]] (محقق)


    [[سلطان ولد، محمد بن محمد]] (نويسنده)
    [[سلطان ولد، محمد بن محمد]] (نویسنده)
    | زبان =فارسی
    | زبان =فارسی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏283‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏م‎‏6
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏283‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏م‎‏6
    خط ۱۷: خط ۱۶:
    مولی
    مولی
    | مکان نشر =تهران - ایران
    | مکان نشر =تهران - ایران
    | سال نشر = 1377 ش یا 1419 ق  
    | سال نشر = 1377 ش یا 1419 ق  


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10933AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10933AUTOMATIONCODE
    | چاپ =2
    | چاپ =2
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =17568
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =10933
    | کتابخوان همراه نور =10933
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    {{کاربردهای دیگر|معارف (ابهام‌زدایی)}}


     
    '''معارف'''، به زبان فارسى، اثر بهاءالدين، محمد، فرزند [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدين رومى]]، مشهور به [[سلطان ولد، محمد بن محمد|سلطان‌ولد]] است. وى، هم‌چنان‌كه در طريقت، پيرو پدرش بود، در روش ارشاد و تأليف نيز از پدر تقليد كرده است؛ هم ديوان غزل و رباعى به تقليد از ديوان شمس دارد و هم «معارف» را به نثر، در تقليد از «فيه مافيه» پدرش نوشته است.
     
    «معارف»، به زبان فارسى، اثر بهاءالدين، محمد، فرزند مولانا جلال‌الدين رومى، مشهور به [[سلطان ولد، محمد بن محمد|سلطان‌ولد]] است. وى، هم‌چنان‌كه در طريقت، پيرو پدرش بود، در روش ارشاد و تأليف نيز از پدر تقليد كرده است؛ هم ديوان غزل و رباعى به تقليد از ديوان شمس دارد و هم «معارف» را به نثر، در تقليد از «فيه ما فيه» پدرش نوشته است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و 54 فصل است.
    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و 54 فصل است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    مؤلف، در فصول مختلف كتاب، از موضوعاتى همچون اصل بودن عمل، معنى معراج، نزديك‌تر بودن علم به عمل در مقايسه با افعال و اعمال بدنى، حقيقت عمل، برگزيده حق بودن اولياء، دربان حق بودن همه موجودات، اشاره به احوال [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]، نياز موسى به خضر، ديدن هر كس حق را به‌قدر حوصله خويش، وزن نداشتن ايمان مقلدان، چون پيمانه بودن شريعت و چون آب بودن خداشناسى، معنى'''«كل شىء هالك الا وجهه»'''، علت امر و نهى در شريعت مصطفى، تفسير'''«اذا جاء نصرالله و الفتح»'''، تفسير'''«الله نور السموات و الارض»'''، حقيقت سجود، معنى مردن، تفسير آيه نور، حقيقت معناى دل، علت بروز دادن معجزات و كرامات، تفسير «عدل ساعة خير من عبادة ستين سنة»، داستان پناه گرفتن مصطفى در غار، تفسير «من تواضع لله رفعه الله، مردن در راه عشق خدا، خلق ارواح پيش از خلق اجساد، تفسير'''«ان الارض يرثها عبادى الصالحون»'''، هستى عالم و فيض نور حق، فانى بودن صورت‌ها، عاشق معنى بودن همه عالم، شرح«العلماء ورثة الانبياء»، بودن مريدان بعد از مرگ شيخ در حضرت او، عيد صوفيان، دشوارى راندن انديشه‌هاى درونى و... سخن گفته است.
    مؤلف، در فصول مختلف كتاب، از موضوعاتى همچون اصل بودن عمل، معنى معراج، نزديك‌تر بودن علم به عمل در مقايسه با افعال و اعمال بدنى، حقيقت عمل، برگزيده حق بودن اولياء، دربان حق بودن همه موجودات، اشاره به احوال [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]، نياز موسى به خضر، ديدن هر كس حق را به‌قدر حوصله خويش، وزن نداشتن ايمان مقلدان، چون پيمانه بودن شريعت و چون آب بودن خداشناسى، معنى'''«كل شىء هالك الا وجهه»'''، علت امر و نهى در شريعت مصطفى، تفسير'''«اذا جاء نصرالله و الفتح»'''، تفسير'''«الله نور السموات و الارض»'''، حقيقت سجود، معنى مردن، تفسير آيه نور، حقيقت معناى دل، علت بروز دادن معجزات و كرامات، تفسير «عدل ساعة خير من عبادة ستين سنة»، داستان پناه گرفتن مصطفى در غار، تفسير «من تواضع لله رفعه الله، مردن در راه عشق خدا، خلق ارواح پيش از خلق اجساد، تفسير'''«ان الارض يرثها عبادى الصالحون»'''، هستى عالم و فيض نور حق، فانى بودن صورت‌ها، عاشق معنى بودن همه عالم، شرح«العلماء ورثة الانبياء»، بودن مريدان بعد از مرگ شيخ در حضرت او، عيد صوفيان، دشوارى راندن انديشه‌هاى درونى و... سخن گفته است.


    خط ۵۲: خط ۴۷:
    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==


    كتاب، توسط [[مایل هروی، نجیب|نجيب مايل هروى]]، تصحيح و تحقيق شده است. وى، در مقدمه خويش، از طريقه مولویه و زندگى و آثار [[سلطان ولد، محمد بن محمد|سلطان‌ولد]] و نسخه‌هاى كتاب سخن گفته است و در پاورقى‌ها، موارد اختلاف نسخ را ياد كرده است. فهرست مطالب، در آغاز كتاب و فهرست‌های «آيات قرآن»، «احاديث قدسى و نبوى»، «اخبار و اقوال»، «امثال و حكم»، «ابيات به ترتيب حروف آغازين»، «نوادر لغات و تركيبات»، «اصطلاحات و تعبيرات عرفانى» و «اعلام» در پايان آن ذكر شده است.


    كتاب، توسط [[مایل هروی، نجیب|نجيب مايل هروى]]، تصحيح و تحقيق شده است. وى، در مقدمه خويش، از طريقه مولویه و زندگى و آثار [[سلطان ولد، محمد بن محمد|سلطان‌ولد]] و نسخه‌هاى كتاب سخن گفته است و در پاورقى‌ها، موارد اختلاف نسخ را ياد كرده است. فهرست مطالب، در آغاز كتاب و فهرست‌های «آيات قرآن»، «احاديث قدسى و نبوى»، «اخبار و اقوال»، «امثال و حكم»، «ابيات به ترتيب حروف آغازين»، «نوادر لغات و تركيبات»، «اصطلاحات و تعبيرات عرفانى» و «اعلام» در پايان آن ذكر شده است.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[معارف؛ مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلما بهاءالدین محمد بن حسین خطیبی بلخی مشهور به بهاءولد]]





    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۶

    معارف
    معارف (سلطان ولد)
    پدیدآورانمایل هروی، نجیب (محقق) سلطان ولد، محمد بن محمد (نویسنده)
    ناشرمولی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1377 ش یا 1419 ق
    چاپ2
    موضوععرفان - متون قدیمی تا قرن 14 نثر فارسی - قرن 7ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏283‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏8‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    معارف، به زبان فارسى، اثر بهاءالدين، محمد، فرزند مولانا جلال‌الدين رومى، مشهور به سلطان‌ولد است. وى، هم‌چنان‌كه در طريقت، پيرو پدرش بود، در روش ارشاد و تأليف نيز از پدر تقليد كرده است؛ هم ديوان غزل و رباعى به تقليد از ديوان شمس دارد و هم «معارف» را به نثر، در تقليد از «فيه مافيه» پدرش نوشته است.

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و 54 فصل است.

    گزارش محتوا

    مؤلف، در فصول مختلف كتاب، از موضوعاتى همچون اصل بودن عمل، معنى معراج، نزديك‌تر بودن علم به عمل در مقايسه با افعال و اعمال بدنى، حقيقت عمل، برگزيده حق بودن اولياء، دربان حق بودن همه موجودات، اشاره به احوال حلاج، نياز موسى به خضر، ديدن هر كس حق را به‌قدر حوصله خويش، وزن نداشتن ايمان مقلدان، چون پيمانه بودن شريعت و چون آب بودن خداشناسى، معنى«كل شىء هالك الا وجهه»، علت امر و نهى در شريعت مصطفى، تفسير«اذا جاء نصرالله و الفتح»، تفسير«الله نور السموات و الارض»، حقيقت سجود، معنى مردن، تفسير آيه نور، حقيقت معناى دل، علت بروز دادن معجزات و كرامات، تفسير «عدل ساعة خير من عبادة ستين سنة»، داستان پناه گرفتن مصطفى در غار، تفسير «من تواضع لله رفعه الله، مردن در راه عشق خدا، خلق ارواح پيش از خلق اجساد، تفسير«ان الارض يرثها عبادى الصالحون»، هستى عالم و فيض نور حق، فانى بودن صورت‌ها، عاشق معنى بودن همه عالم، شرح«العلماء ورثة الانبياء»، بودن مريدان بعد از مرگ شيخ در حضرت او، عيد صوفيان، دشوارى راندن انديشه‌هاى درونى و... سخن گفته است.

    نمونه‌هايى از مطالب كتاب با نثر مؤلف:

    1. اين خوبى‌ها در عمارت‌ها و در حرفت‌ها كه از آدمى مى‌آيد، همه عكس خوبى آدمى است تا در آدمى چه حسن و خوبى‌هاست. غير اين اگر به صورت درآمدى، صد هزار چندين بودى. چون جزوى است، لاجرم آثار و صنعت او جزوى باشد، چون خانه‌ها و باغ‌ها و قصرها و ديباها و غير اينها، اما هستى آسمان‌ها و زمين‌ها و عرش و كرسى و لوح و قلم و ملايكه و انس و جن آثار و صنعت الله است...

    اختلاف شرايع، از اختلاف خصايل پيغامبران است؛ بر وفق خصلت و خوى هر پيامبرى، شريعتى شد...

    2. يكى گفت كه اصل، عمل است؛ سخن، چندان نيست. گفتيم: ما نيز آن مى‌خواهيم كه كسى پيدا شود كه عمل را ببيند و بداند تا عمل را به وى بنماييم. حاليا تو اهل سخنى، با تو سخن بايد گفتن. چون اهل عمل نيستى، عمل را چنين فهم كنى. تو از عمل، نماز و روزه و حج و زكات و ذكر و ورد و شب‌بيدارى و ناله و زارى و پرهيزكارى فهم كرده‌اى و اينها همه، عمل نيستند؛ اسباب عملند. باشد كه چون اين همه بكنى، در تو عمل بكند و از آنچه بوده‌اى، بگردى...

    وضعيت كتاب

    كتاب، توسط نجيب مايل هروى، تصحيح و تحقيق شده است. وى، در مقدمه خويش، از طريقه مولویه و زندگى و آثار سلطان‌ولد و نسخه‌هاى كتاب سخن گفته است و در پاورقى‌ها، موارد اختلاف نسخ را ياد كرده است. فهرست مطالب، در آغاز كتاب و فهرست‌های «آيات قرآن»، «احاديث قدسى و نبوى»، «اخبار و اقوال»، «امثال و حكم»، «ابيات به ترتيب حروف آغازين»، «نوادر لغات و تركيبات»، «اصطلاحات و تعبيرات عرفانى» و «اعلام» در پايان آن ذكر شده است.

    وابسته‌ها