ابن ناقیا، عبدالله بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
    جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ن' به 'ابن‌ ن')
     
    (۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR05074.jpg|بندانگشتی|ابن‌ناقیا، عبدالله بن محمد]]
    [[پرونده:NUR05074.jpg|بندانگشتی|ابن‌ ناقیا، عبدالله بن محمد]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابن‌ناقیا، عبدالله بن محمد
    ! نام!! data-type="authorName" |ابن‌ ناقیا، عبدالله بن محمد
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| اب‍ن‌‌ن‍اق‍ی‍ا، ع‍ب‍دال‍ب‍اق‍ی‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د
    | data-type="authorOtherNames" | اب‍ن‌ن‍اق‍ی‍ا، ع‍ب‍دال‍ب‍اق‍ی ب‍ن م‍ح‍م‍د


    اب‍ن‌‌ن‍اق‍ی‍ا ال‍ب‍غ‍دادی‌، اب‍وال‍ق‍اس‍م‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د
    اب‍ن‌ن‍اق‍ی‍ا ال‍ب‍غ‍دادی‌، اب‍وال‍ق‍اس‍م ع‍ب‍دال‍ل‍ه ب‍ن م‍ح‍م‍د


    ب‍ن‍دار، ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د
    ب‍ن‍دار، ع‍ب‍دال‍ل‍ه ب‍ن م‍ح‍م‍د
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |محمد
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |ذی‌قعده 410ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|بغداد
    | data-type="authorBirthPlace" |بغداد
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|485 ‌‎ق
    | data-type="authorDeathDate" |485 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |ابواسحاق شیرازی
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[الجمان في تشبيهات القرآن (عربي)]]  
    | data-type="authorWritings" |[[الجمان في تشبيهات القرآن (عربي)]]
     
     
    [[الجمان في تشبيهات القرآن]]
    [[الجمان في تشبيهات القرآن]]
     
    |- class="articleCode"
    |-class='articleCode'
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE5074AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE05074AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>'''ابوالقاسم عبدالله (عبدالباقى) بن محمد بغدادى'''(ذيقعدۀ 410-4 محرم /485مارس 1020-15 فوريۀ 1092)، شاعر، كاتب، اديب و لغوى.«ناقيا»(نك‍:ابن خلكان،99/3؛ ابن حجر، 384/3) یا «باقيا»(ياقوت،165/5؛ ابن ابى الوفاء،391/2) نام نياى بزرگ اوست(قس: 684/I,S,LAG).او خود به «ابن بندار»،«بندار» نيز معروف بوده است([[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]،472/17؛ ابن ابى الوفاء.283/1).
    </div>


    ابن ناقيا در بغداد، در حريم طاهرى (محله‌اى كه سابقا كاخهاى طاهريان در آن واقع شده بود)چشم به جهان گشود(ابن خلكان،98/3) و دوران كودكى خود را در آنجا گذرانيد و به همين جهت، او را «حريمى» نيز خوانده‌اند(جواد،120).وى مقدمات دانش و ادب را نزد پدر و ديگر دانشمندان و اديبان آن سامان فراگرفت([[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]، 68/9؛فروخ،199/3).چنين مى‌نمايد كه ابن ناقيا، در كسب دانش، بيش از همه مرهون تعليمات استادش ابواسحاق شيرازى (393-
    '''ابن ناقیا، ابوالقاسم عبدالله (عبدالباقی) بن محمد بغدادی''' (ذی‌قعده 410-4 محرم 485/مارس 1020-15 فوریه 1092)، شاعر، کاتب، ادیب و لغوی. «ناقیا» یا «باقیا» نام نیای بزرگ اوست. او خود به «ابن‌ بُندار»، «بُندار» نیز معروف بوده است.
    476 ق1003/-1083 م) بوده است(2LE).ابواسحاق از علماى بزرگ مذهب شافعى و مردى بسيار پارسا بود و در 415ق وارد بغداد شد و به گفتۀ ابن نجار، بيشتر دانشمندان آن روزگار شاگردان وى بودند(ابن خلكان،29/1-30).
    ==ولادت==
    ابن‌ ناقیا در بغداد، در حریم طاهری (محله‌ای که سابقاً کاخ‌های طاهریان در آن واقع‌شده بود) چشم به جهان گشود و دوران کودکی خود را در آنجا گذرانید و به همین جهت، او را «حریمی» نیز خوانده‌اند.


    ابن ناقيا بيش از هر چيز، به «هزل» و «مجون» شهرت يافته است (همو،99/3؛ ابن ابى الوفاء، همانجا) و گويى در هيچ مناسبتى از شوخى و مزاح و حتى طنزهاى گزنده فروگذار نمى‌كرده است.يكى از شيرين‌ترين طنزهاى او، پاسخى است كه في البداهه به ابن شبل و شعر مفاخره‌آميز او داده است.در بيتى از آن به او گفته است: «همان وجود تو در پشت آدم و بدشگونى تو بود كه او را از خلد برين فرود آورد.اگر آدم خبر مى‌داشت كه تو از نسل او پديد خواهى آمد، خود را مقطوع النسل مى‌كرد!».وقتى به او گفتند: مگر نه اينست كه تو نزد ابن شبل حديث فرا گرفته‌اى؟!گفت: «چرا!وگرنه، اين كودنى را كه من دارم، از كجا مى‌آوردم؟»(جواد،120-121، به نقل از الوافى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]؛ مطلوب،11-12).اين طرز رفتار و اين شيوۀ گفتار ابن ناقيا كه دامن اهل شريعت را هم گاه مى‌گرفت، باعث گرديد كه او را، به رغم شهرت به پيروى از آيين حنفى، به زندقه و كفر متهم گردانند و عقايد بت‌پرستان و دهريان و نيز تدوين رساله‌اى در تعطيل صفات بارى تعالى را به او نسبت دهند و اين سخن كفرآميز وى را همه‌جا بازگو كنند كه: «نهر شراب و نهر شير و نهر عسل در آسمان هست، اما از هيچ‌يك تاكنون قطره‌اى بر زمين نچكيده، و تنها اين آب كه خانه‌ها را ويران مى‌سازد و سقفها را فرو مى‌ريزد، همواره بر زمين مى‌بارد!» ([[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]،68/9-69؛ ابن ايبك،145؛ ابن خلكان، همانجا؛ذهبى، 533/2؛[[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]،151/12؛ ابن ابى الوفاء، همانجا؛ ابن حجر،385/3).
    ==تحصیلات==
    وی مقدمات دانش و ادب را نزد پدر و دیگر دانشمندان و ادیبان آن سامان فرا گرفت. چنین می‌نماید که ابن‌ ناقیا، در کسب دانش، بیش از همه مرهون تعلیمات استادش ابواسحاق شیرازی (393-476ق) بوده است.


    چنانكه از مقدمۀ مقامات او برمى‌آيد، وى شوخ‌طبعى و طنزگويى و فكاهه‌سرايى را شيوۀ ادبى كهنى به شمار مى‌آورده و ميان وارستگى و پارسايى و هزل و مطايبه منافاتى نمى‌ديده است(مطلوب،23-24).
    ==ویژگی‌های ابن ناقیا==
    ابواسحاق از علمای بزرگ مذهب شافعی و مردی بسیار پارسا بود و در 415ق وارد بغداد شد و به گفته ابن‌ نجار، بیشتر دانشمندان آن روزگار شاگردان وی بودند. ابن‌ ناقیا بیش از هرچیز، به «هزل» و «مُجون» شهرت یافته است و گویی در هیچ مناسبتی از شوخی و مزاح و حتی طنزهای گزنده فروگذار نمی‌کرده است. یکی از شیرین‌ترین طنزهای او، پاسخی است که فی‌البداهه به ابن‌ شبل و شعر مفاخره‌آمیز او داده است. در بیتی از آن به او گفته است: «همان وجود تو در پشت آدم و بدشگونی تو بود که او را از خلدبرین فرود آورد. اگر آدم خبر می‌داشت که تو از نسل او پدید خواهی آمد، خود را مقطوع‌النسل می‌کرد!». وقتی به او گفتند: مگر نه این است که تو نزد ابن‌ شبل حدیث فرا گرفته‌ای؟! گفت: «چرا! و گرنه، این کودنی را که من دارم، از کجا می‌آوردم؟». این طرز رفتار و این شیوه گفتار ابن‌ ناقیا که دامن اهل شریعت را هم گاه می‌گرفت، باعث گردید که او را، به‌رغم شهرت به پیروی از آیین حنفی، به زندقه و کفر متهم گردانند و عقاید بت‌پرستان و دهریان و نیز تدوین رساله‌ای در تعطیل صفات باری‌تعالی را به او نسبت دهند و این سخن کفرآمیز وی را همه‌جا بازگو کنند که: «نهر شراب و نهر شیر و نهر عسل در اسمان هست، اما از هیچ‌یک تاکنون قطره‌ای بر زمین نچکید و تنها این آب که خانه‌ها را ویران می‌سازد و سقف‌ها را فرومی‌ریزد، همواره بر زمین می‌بارد!». چنانکه از مقدمه مقامات او برمی‌آید، وی شوخ‌طبعی و طنز گویی و فکاهه‌سرایی را شیوه ادبی کهنی به شمار می‌آورده و میان وارستگی و پارسایی و هزل و مطایبه منافاتی نمی‌دیده است.


    ابن ناقيا بسيار شعر مى‌سرود و طبعى روان داشت.صاحب‌نظران شعر وى را به زيبايى، شيوايى و ظرافت ستوده‌اند و ديوان شعرى بزرگ به او نسبت داده‌اند(ابن ايبك، همانجا؛ ابن خلكان،98/3- 99؛ ابن ابى الوفاء، همانجا؛ سيوطى؛ بغية،67/2).اما از آنهمه شعر جز اندكى (حدود 71 بيت)پراكنده در منابع، برجاى نمانده و از آن جمله است:بخشى از قصيده‌اى در مدح امير ابوالحارث مهارش بن على ([[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]]،4(3)422/-423) و ابياتى از قصيده‌اى ديگر در رثاى ابواسحاق شيرازى (ابن خلكان،30/1) و قطعاتى در هزل و لغز و خمريات و حكمت و زهديات(نك‍:ابن ايبك،145-146؛ مطلوب، 12-20).
    ابن‌ ناقیا بسیار شعر می‌سرود و طبعی روان داشت. صاحب‌نظران شعر وی را زیبایی، شیوایی و ظرافت ستوده‌اند و دیوان شعری بزرگ به او نسبت داده‌اند؛ اما از آن‌همه شعر جز اندکی (حدود 71 بیت) پراکنده در منابع، برجای نمانده و از آن جمله است: بخشی از قصیده‌ای در مدح امیر ابوالحارث مُهارش بن علی و ابیاتی از قصیده‌ای دیگر در رثای ابواسحاق شیرازی و قطعاتی در هزل و لغز و خمریات و حکمت و زهدیات.


    ابن ناقيا خطى خوش و خوانا داشت(ابن ابى الوفاء،284/1؛ ابن قطلوبغا،32) و كاتبى ماهر و نويسنده‌اى چيره‌دست بود.
    ابن‌ ناقیا خطی خوش و خوانا داشت و کاتبی ماهر و نویسنده‌ای چیره‌دست بود. علاوه بر دیوان شعر، کتابی با عنوان دیوان الرسائل نیز به او نسبت داده‌اند. ابن‌ خلکان به شهرت مقامات وی نزد اهل ادب اشاره کرده است. مقامات ابن‌ ناقیا شامل 9 مقامه است که در آن‌ها، از مقامه‌نویسان گذشته تقلید کرده است، به همین جهت در نظر برخی از معاصران، فاقد ارزش ادبی است. ابن‌ ناقیا به‌حکم آنکه اهل لغت بود، در پایان هر مقاله کلمات ناآشنا را شرح داده است. ظاهراً منظور ابن‌ ناقیا از نوشتن مقامات آن بود که مفاسد اجتماع را در قالب حکایت و طنز بازگو کند. ابن‌ ناقیا از دانش‌های متنوع زمان خود، آن چنانکه استواری و ملاحتی درخور تحسین بخشیده است.
    علاوه بر ديوان شعر، کتابى با عنوان ديوان الرسائل نيز به او نسبت داده‌اند(ياقوت، همانجا؛ قفطى،133/2؛ ابن خلكان،99/3؛ سيوطى، همانجا).ابن خلكان به شهرت مقامات وى نزد اهل ادب اشاره كرده است(98/3).مقامات ابن ناقيا شامل 9 مقامه است كه در آنها، از مقامه‌نويسان گذشته تقليد كرده است، به همين جهت در نظر برخى از معاصران، فاقد ارزش ادبى است(فروخ،200/3).ابن ناقيا به حكم آنكه اهل لغت بود، در پايان هر مقامه كلمات ناآشنا را شرح داده است (نك‍: مطلوب،22-28).ظاهرا منظور ابن ناقيا از نوشتن مقامات آن بود كه مفاسد اجتماع را در قالب حكايت و طنز بازگو كند(نك‍: 2 lE).


    ابن ناقيا از دانشهاى متنوع زمان خود، آنچنانكه شايستۀ يك كاتب اديب است، برخوردار بوده و اين تبحّر و تتبّع، در نوشته‌هاى او به خوبى جلوه كرده و به نوشته‌ها و تأليفاتش استوارى و ملاحتى درخور تحسين بخشيده است(قفطى، ابن خلكان، همانجاها؛ ابن ابى الوفاء، 283/1؛فروخ،199/3).
    ==اساتید و شاگردان==
    ابن‌ ناقیا در زمره راویان حدیث و شعر و ادب نیز بوده است. پدرش اهل تتبّع در اشعار و اخبار و از جمله مشایخ وی بوده است. ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبیدالله خرقی (حرفی)، ابوطالب محمد بن علی عشاری، امیر ابومحمد حسن بن عیسی بن مقتدر، ابوالقاسم علی بن محمد تنوخی، ابوالحسین بن احمد بن نقور، ابوالخطاب محمد بن علی دجیلی، ابوالقاسم عبدالواحدبن محمد مطرّز و ابوالحسین محمد بن محمد بصری از جمله کسانی هستند که ابن‌ ناقیا از آنان شعر و ادب روایت کرده است. کسانی چون عبدالوهاب انماطی و دیگر شیوخ ابن‌ جوزی، رئیس ابوالمظفر، شجاع بن فارس ذهلی، هبه‌اللّه ‌بن علی بن محلی، محمد بن ناصر سلامی از او روایت کرده‌اند.
    ==آثار==
    # الجمان فی تشبیهات القرآن، در فن بلاغت
    # مقامات
    # شرح الفصیح که شرح و توضیحی است بر کتاب الفصیح ثعلب کوفی در لغت


    ابن ناقيا در زمرۀ راويان حديث و شعر و ادب نيز بوده است.پدرش اهل تتبّع در اشعار و اخبار، و از جملۀ مشايخ وى بوده است(نك‍: ابن ناقيا،108،117، جم‍).ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبيد الله خرقى (حرفى)، ابوطالب محمد بن على عشارى، امير ابومحمدحسن بن عيسى بن مقتدر، ابوالقاسم على بن محمد تنوخى، ابوالحسين بن احمد بن نقور، ابوالخطاب محمد بن على دجيلى، ابوالقاسم عبدالواحد بن محمد مطرّز و ابوالحسين محمد بن محمد بصرى از جمله كسانى هستند كه ابن ناقيا از آنان شعر و ادب روايت كرده است([[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]،68/9؛ ابن ايبك،145؛ ابن ابى الوفاء، همانجا).كسانى چون عبدالوهاب
    آثار یافت نشده:
    انماطى و ديگر شيوخ [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]، رئيس ابوالمظفر، شجاع بن فارس ذهلى، هبة الله بن على بن محلى، محمد بن ناصر سلامى از او روايت كرده‌اند([[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]، همانجا؛ یاقوت،98/14؛ ابن ايبك، ابن ابى الوفاء، همانجاها).
    # اَغانی المحدثین یا المختصر فی الاغاثی. ظاهراً این اثر همان اختصار یک جلدی الاغاثی است که ابن‌ خلکان گزارش کرده و همان المحدث فی الاغاثی است که ابن فضل‌الله عمری از آن نقل کرده است؛
    # دیوان الرسائل که باید مجموعه‌ای از نامه‌های نمونه ابن‌ ناقیا بوده باشد و احتمال یکی بودن آن با ملح المکاتب وجود دارد؛
    # دیوان بزرگ شعر وی؛
    # مُلَح المکاتب، یا مُلَح الکتابه فی الرسائل، یا مُلَح الکتاب فی الرسائل که ظاهراً مجموعه‌ای از نوادر رسائل بوده است؛
    # ملح الممالحه که باید جُنگی از نوادر و فکاهیات بوده باشد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5051 لسانی فشارکی، محمدعلی، ج5، ص20-22]</ref>.


    ==آثار چاپى==1.الجمان في تشبيهات القرآن، در فن بلاغت.اين اثر از يك سو کتابى در رديف کتابهاى التشبيهات تأليف ابن ابى عون (ه‍ م) و ابن كتّانى (ه‍ م) است(نك‍: فروخ،459/3؛ مطلوب،33-35) و از سوى ديگر در زمرۀ کتابهاى بلاغت و اعجاز قرآن چون مجاز القرآن ابوعبيده معمر بن مثنى (ه‍ م) و تلخيص البيان عن مجازات القرآن [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] (ه‍ م)جاى دارد.مؤلف کتاب خود را به شيوۀ همين دو کتاب اخير، به ترتيب سوره‌هاى قرآن تدوين كرده است.زركشى
    ==پانویس==
    (414/3) و سيوطى (الاتقان،42/1) از ابن ناقيا به عنوان دانشمند و مفسّرى كه تشبيهات قرآن را موضوع تأليف مستقلى قرار داده، ياد
    <references/>
    كرده‌اند.کتاب الجمان تفسير ارزنده‌اى است كه توضيح 226 آيه از قرآن مجيد را دربر دارد و از آنجا كه مؤلف در همۀ فصول آن در پى
    اثبات برترى تشبيهات قرآنى بر ديگر تشبيهات همانند است، کتابش در زمينۀ اعجاز قرآن نيز مفيد مى‌تواند بود.وى در اين کتاب علاوه بر
    شرح لغات، به قرائات و داورى دربارۀ آنها نيز مى‌پردازد(براى نمونه، نك‍:ص 53،168،190) و از نحويان و لغت‌شناسان بزرگ چون فرّاء
    و مبرّد بارها نقل قول مى‌كند(نك‍:ص 56،74،127،142،168، 285) و از شعر گذشتگان، خاصه ابن معتز (ه‍ م) شاهد بسيار مى‌آورد


    (نك‍: فهارس).
    ==منابع مقاله==
    [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5051 لسانی فشارکی، محمدعلی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378.]


    لحن و سبك نگارش ابن ناقيا در کتاب الجمان با لحن و سبك وى در مقامات و اشعارش سخت متفاوت است و اين امر، با توجه به گفته‌هاى خود او در خاتمۀ کتاب(ص 385) که از كهنسالى و نابسامانى وضع زندگانى مى‌نالد، شگفت نمى‌نمايد(قس: مطلوب، 11،33).اين کتاب به كوشش [[مطلوب، احمد|احمد مطلوب]] و خديجه حديثى در بغداد (1387 ق1968/ م)همراه با مقدمه‌اى مبسوط و محققانه و در همان سال در كويت به كوشش عدنان زرزور و محمد رضوان دايه به چاپ رسيده است.
    ==وابسته‌ها==
     
    {{وابسته‌ها}}
    2.مقامات.اين اثر، همراه با مقامات احمد بن ابى‌بكر رازى حنفى و 7 مقامه و يك کتاب ديگر به كوشش رشر[1]در استانبول(1331 ق
    1913/ م) منتشر شده است.در اين چاپ، مقامه‌هاى يكم و هفتم نيامده است.هوار[2]مقدمۀ مقامات و مقامۀ نخستين او را به فرانسه برگردانيده
    و همراه با شرح حال و ترجمۀ اشعارى از ابن ناقيا به چاپ رسانيده است(ص 454-435).
     
    ==اثر خطى==شرح الفصيح، كه شرح و توضيحى است بر کتاب الفصيح ثعلب كوفى در لغت(ابن خلكان، همانجا؛ سيوطى، بغية، همانجا).از مقدمۀ کتاب چنين برمى‌آيد كه اين شرح را ابن ناقيا بر جمعى از شاگردانش املا مى‌كرده است(نك‍:حاجى خليفه،1273/2).
    نسخۀ خطى اين اثر ضمن مجموعه‌اى به شمارۀ(74)22 در کتابخانۀ عمومى اوقاف موصل موجود است(احمد،167/3).عبدالوهاب محمد على عدوانى در 1973‌م در دانشكدۀ ادبيات دانشگاه قاهره، اين کتاب را به عنوان رسالۀ فوق ليسانس موضوع تحقيق خود قرار داده
    است(مرزوك،264).
     
    ==ج-آثار يافت نشده==1.آغانى المحدثين يا المختصر في الاغانى (نك‍: فروخ،200/3).ظاهرا اين اثر همان اختصار يك جلدى الاغانى است كه ابن خلكان (همانجا) گزارش كرده و همان المحدث في الاغانى است كه ابن فضل‌الله عمرى از آن نقل كرده است(نك‍:جواد، 122)؛2.ديوان الرسائل(ابن خلكان،99/3؛ سيوطى، همان،67/2؛ حاجى خليفه،799/1)، كه بايد مجموعه‌اى از نامه‌هاى نمونۀ ابن ناقيا بوده باشد و احتمال يكى بودن آن با ملح المكاتب(نك‍:شم‍ 4) وجود دارد؛3.ديوان بزرگ شعر وى (ابن خلكان،98/3-99؛ ابن ابى الوفاء، سيوطى، همانجاها)؛4.ملح المكاتب(جواد،120، به نقل از الوافى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]])، يا ملح الکتابة في الرسائل(ابن ابى الوفاء،284/1) یا ملح الکتاب في الرسائل(ابن قطلوبغا،32) که ظاهرا مجموعه‌اى از نوادر رسائل بوده است؛5.ملح الممالحة، كه بايد جنگى از نوادر و
    فكاهيات بوده باشد.ياقوت(165/5) از اين اثر نقل كرده است(نيز نك‍:ابن خلكان،98/3).[3]
    (1). rehcseR.O
    (2). trauH.lC


    (3) منبع:دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 5، ص2-20، [[لسانی فشارکی، محمد علی|محمد على لسانى فشاركى]].== وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}


    [[الجمان في تشبیهات القرآن]]  
    [[الجمان في تشبیهات القرآن]]  

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۳

    ابن‌ ناقیا، عبدالله بن محمد
    نام ابن‌ ناقیا، عبدالله بن محمد
    نام‌های دیگر اب‍ن‌ن‍اق‍ی‍ا، ع‍ب‍دال‍ب‍اق‍ی ب‍ن م‍ح‍م‍د

    اب‍ن‌ن‍اق‍ی‍ا ال‍ب‍غ‍دادی‌، اب‍وال‍ق‍اس‍م ع‍ب‍دال‍ل‍ه ب‍ن م‍ح‍م‍د

    ب‍ن‍دار، ع‍ب‍دال‍ل‍ه ب‍ن م‍ح‍م‍د

    نام پدر محمد
    متولد ذی‌قعده 410ق
    محل تولد بغداد
    رحلت 485 ق
    اساتید ابواسحاق شیرازی
    برخی آثار الجمان في تشبيهات القرآن (عربي)


    الجمان في تشبيهات القرآن

    کد مؤلف AUTHORCODE05074AUTHORCODE

    ابن ناقیا، ابوالقاسم عبدالله (عبدالباقی) بن محمد بغدادی (ذی‌قعده 410-4 محرم 485/مارس 1020-15 فوریه 1092)، شاعر، کاتب، ادیب و لغوی. «ناقیا» یا «باقیا» نام نیای بزرگ اوست. او خود به «ابن‌ بُندار»، «بُندار» نیز معروف بوده است.

    ولادت

    ابن‌ ناقیا در بغداد، در حریم طاهری (محله‌ای که سابقاً کاخ‌های طاهریان در آن واقع‌شده بود) چشم به جهان گشود و دوران کودکی خود را در آنجا گذرانید و به همین جهت، او را «حریمی» نیز خوانده‌اند.

    تحصیلات

    وی مقدمات دانش و ادب را نزد پدر و دیگر دانشمندان و ادیبان آن سامان فرا گرفت. چنین می‌نماید که ابن‌ ناقیا، در کسب دانش، بیش از همه مرهون تعلیمات استادش ابواسحاق شیرازی (393-476ق) بوده است.

    ویژگی‌های ابن ناقیا

    ابواسحاق از علمای بزرگ مذهب شافعی و مردی بسیار پارسا بود و در 415ق وارد بغداد شد و به گفته ابن‌ نجار، بیشتر دانشمندان آن روزگار شاگردان وی بودند. ابن‌ ناقیا بیش از هرچیز، به «هزل» و «مُجون» شهرت یافته است و گویی در هیچ مناسبتی از شوخی و مزاح و حتی طنزهای گزنده فروگذار نمی‌کرده است. یکی از شیرین‌ترین طنزهای او، پاسخی است که فی‌البداهه به ابن‌ شبل و شعر مفاخره‌آمیز او داده است. در بیتی از آن به او گفته است: «همان وجود تو در پشت آدم و بدشگونی تو بود که او را از خلدبرین فرود آورد. اگر آدم خبر می‌داشت که تو از نسل او پدید خواهی آمد، خود را مقطوع‌النسل می‌کرد!». وقتی به او گفتند: مگر نه این است که تو نزد ابن‌ شبل حدیث فرا گرفته‌ای؟! گفت: «چرا! و گرنه، این کودنی را که من دارم، از کجا می‌آوردم؟». این طرز رفتار و این شیوه گفتار ابن‌ ناقیا که دامن اهل شریعت را هم گاه می‌گرفت، باعث گردید که او را، به‌رغم شهرت به پیروی از آیین حنفی، به زندقه و کفر متهم گردانند و عقاید بت‌پرستان و دهریان و نیز تدوین رساله‌ای در تعطیل صفات باری‌تعالی را به او نسبت دهند و این سخن کفرآمیز وی را همه‌جا بازگو کنند که: «نهر شراب و نهر شیر و نهر عسل در اسمان هست، اما از هیچ‌یک تاکنون قطره‌ای بر زمین نچکید و تنها این آب که خانه‌ها را ویران می‌سازد و سقف‌ها را فرومی‌ریزد، همواره بر زمین می‌بارد!». چنانکه از مقدمه مقامات او برمی‌آید، وی شوخ‌طبعی و طنز گویی و فکاهه‌سرایی را شیوه ادبی کهنی به شمار می‌آورده و میان وارستگی و پارسایی و هزل و مطایبه منافاتی نمی‌دیده است.

    ابن‌ ناقیا بسیار شعر می‌سرود و طبعی روان داشت. صاحب‌نظران شعر وی را زیبایی، شیوایی و ظرافت ستوده‌اند و دیوان شعری بزرگ به او نسبت داده‌اند؛ اما از آن‌همه شعر جز اندکی (حدود 71 بیت) پراکنده در منابع، برجای نمانده و از آن جمله است: بخشی از قصیده‌ای در مدح امیر ابوالحارث مُهارش بن علی و ابیاتی از قصیده‌ای دیگر در رثای ابواسحاق شیرازی و قطعاتی در هزل و لغز و خمریات و حکمت و زهدیات.

    ابن‌ ناقیا خطی خوش و خوانا داشت و کاتبی ماهر و نویسنده‌ای چیره‌دست بود. علاوه بر دیوان شعر، کتابی با عنوان دیوان الرسائل نیز به او نسبت داده‌اند. ابن‌ خلکان به شهرت مقامات وی نزد اهل ادب اشاره کرده است. مقامات ابن‌ ناقیا شامل 9 مقامه است که در آن‌ها، از مقامه‌نویسان گذشته تقلید کرده است، به همین جهت در نظر برخی از معاصران، فاقد ارزش ادبی است. ابن‌ ناقیا به‌حکم آنکه اهل لغت بود، در پایان هر مقاله کلمات ناآشنا را شرح داده است. ظاهراً منظور ابن‌ ناقیا از نوشتن مقامات آن بود که مفاسد اجتماع را در قالب حکایت و طنز بازگو کند. ابن‌ ناقیا از دانش‌های متنوع زمان خود، آن چنانکه استواری و ملاحتی درخور تحسین بخشیده است.

    اساتید و شاگردان

    ابن‌ ناقیا در زمره راویان حدیث و شعر و ادب نیز بوده است. پدرش اهل تتبّع در اشعار و اخبار و از جمله مشایخ وی بوده است. ابوالقاسم عبدالرحمن بن عبیدالله خرقی (حرفی)، ابوطالب محمد بن علی عشاری، امیر ابومحمد حسن بن عیسی بن مقتدر، ابوالقاسم علی بن محمد تنوخی، ابوالحسین بن احمد بن نقور، ابوالخطاب محمد بن علی دجیلی، ابوالقاسم عبدالواحدبن محمد مطرّز و ابوالحسین محمد بن محمد بصری از جمله کسانی هستند که ابن‌ ناقیا از آنان شعر و ادب روایت کرده است. کسانی چون عبدالوهاب انماطی و دیگر شیوخ ابن‌ جوزی، رئیس ابوالمظفر، شجاع بن فارس ذهلی، هبه‌اللّه ‌بن علی بن محلی، محمد بن ناصر سلامی از او روایت کرده‌اند.

    آثار

    1. الجمان فی تشبیهات القرآن، در فن بلاغت
    2. مقامات
    3. شرح الفصیح که شرح و توضیحی است بر کتاب الفصیح ثعلب کوفی در لغت

    آثار یافت نشده:

    1. اَغانی المحدثین یا المختصر فی الاغاثی. ظاهراً این اثر همان اختصار یک جلدی الاغاثی است که ابن‌ خلکان گزارش کرده و همان المحدث فی الاغاثی است که ابن فضل‌الله عمری از آن نقل کرده است؛
    2. دیوان الرسائل که باید مجموعه‌ای از نامه‌های نمونه ابن‌ ناقیا بوده باشد و احتمال یکی بودن آن با ملح المکاتب وجود دارد؛
    3. دیوان بزرگ شعر وی؛
    4. مُلَح المکاتب، یا مُلَح الکتابه فی الرسائل، یا مُلَح الکتاب فی الرسائل که ظاهراً مجموعه‌ای از نوادر رسائل بوده است؛
    5. ملح الممالحه که باید جُنگی از نوادر و فکاهیات بوده باشد[۱].

    پانویس

    منابع مقاله

    لسانی فشارکی، محمدعلی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378.

    وابسته‌ها