جرعههای رسالت؛ ارمغانی از دُرواژههای نبوی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'هها') |
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>') |
||
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR03923J1.jpg | |||
| عنوان =جرعههای رسالت: ارمغانی از دُرواژههای نبوی صلیاللهعلیهوآله و سلم | |||
| عنوانهای دیگر =ارمغانی از در واژههای نبوی | |||
| | |||
ارمغانی از دُرواژههای نبوی طلی الله علیه وآله وسلم | ارمغانی از دُرواژههای نبوی طلی الله علیه وآله وسلم | ||
| | | پدیدآوران = | ||
[[اسحاقی، سید حسین]] (نویسنده) | |||
| زبان =فارسی | |||
| کد کنگره =BP 142/5 /الف5 ج4 | |||
|زبان | | موضوع = | ||
احادیث شیعه - قرن 14 | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
اخلاق اسلامی | اخلاق اسلامی | ||
محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - کلمات قصار | محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - کلمات قصار | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | مشعر | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1385 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03923AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03923 | |||
| کتابخوان همراه نور =03923 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''جرعههاى رسالت: ارمغانى از درواژههاى نبوى(ص)'''، اثر [[اسحاقی، سید حسین|سيد حسین اسحاقى]]، گوشههايى از سخنان گهربار پيامبر(ص) مىباشد كه به زبان فارسى و در سال 1385ش، نوشته شده است. | |||
هدف نویسنده از نگارش اين اثر، نهادينهسازى رهنمودهاى پيامبر(ص) بوده است. | |||
هدف | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با مقدمهاى از نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش، در چندين قسمت تنظيم شده است. | |||
نویسنده در ابتدا، به برخى از عناوينى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود داشته، اشاره نموده و پس از توضيح آنها، اشعارى را كه با استفاده از كلمات آن حضرت سروده شدهاند، ذكر كرده و در پايان، رواياتى را از ايشان آورده است. | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه، برخى از ويژگىهاى سخن گفتن پيامبر(ص) بيان شده است، از جمله آنكه ايشان چنان شمرده سخن مىگفت كه شنونده مىتوانست واژگانش را بشمارد. همچنين فشردهگوترين انسانها بود، نه زيادهگويى داشت و نه كمگويى؛ جملههايش پىدرپى بود و ميان آنها لحظهاى خاموش مىماند تا شنونده، سخنانش را دريابد و به خاطر بسپارد<ref>پيشگفتار، ص3</ref> | |||
در بخش اول، به عناوين و موضوعاتى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود دارد، به ترتيب حروف الفبا، اشاره و پيرامون هريك، توضيحاتى داده شده است. اولين اين عناوين، «آبرومندى» مىباشد. نویسنده، معتقد است كه انسانهاى شريف و بزرگوار، هرگز حاضر نيستند اندكى از آبروى خود را در برابر همه ثروتهاى جهان بدهند. از ديدگاه آنان، انسان بىآبرو مانند تن بىجان است كه از هيچ ارزشى، نصيب و بهرهاى ندارد. آنان با اين اعتقاد مىكوشند آبروى خود را به هر شكل ممكن، حفظ و در برابر سختىها پايدارى كنند. در مقابل، كسانى نيز حاضرند براى به دست آوردن جاه و مال و مقام از آبروى خود مايه بگذارند و به هر كار ناشايستى تندردهند. اينان تنها به اين دلخوشند كه توانستهاند متاع بىارزش دنيا را به دست آورند. | |||
نویسنده با طرح اين سؤال كه آيا مىتوان با ثروت و اندوختههاى دنيوى، آبروى ازدسترفته را به انسان آزاده برگرداند يا نه، داورى در اين زمينه را به عهده خواننده گذارده و در مقام بيان ارزش و اهميت حفظ آبرو، به كلام پيامبر(ص) اشاره نموده است كه فرمودهاند: «با اموال خود از آبروى خويش دفاع كنيد»<ref>متن كتاب، ص9</ref> | |||
عنوان بعدى، «آخرتفروشى» مىباشد. | عنوان بعدى، «آخرتفروشى» مىباشد. نویسنده در اين قسمت، به انتقاد از افرادى پرداخته كه به دليل برخوردارى از مال و مقام و ديگر ظواهر مادى، معنويت خود را فدا مىكنند و كالاى باارزش ايمان را به قيمت كم مىفروشند. وى معتقد است اينان پس از مدتى، خود را در اين معامله نابرابر، زيانكار ديده و به پشيمانى و عذاب وجدان دچار مىشوند. پيامبر(ص) نيز در اين زمينه مىفرمايند: «بدترين مردم از نظر مقام در روز قيامت، كسى است كه آخرتش را براى دنياى ديگران بفروشد»<ref>همان</ref> | ||
در عنوانى ديگر، به «بدترين فقر» كه جهل و نادانى مىباشد، اشاره شده است. نادانى، بيمارى درمانناپذيرى است. نادان از هر خير و نيكى بىبهره بوده، استقلال فكرى ندارد و مانند بيد، با هر بادى بهسويى مىچرخد. هميشه چشم به ديگران دوخته است تا براى او تصميم بگيرند و در اين ميان نمىداند كه مسير هدايت را مىپيمايد يا راه گمراهى را؛ زيرا اين موضوع را راهنمايى نادان مشخص مىكند. اگر انسانى عاقل و باتدبير راهنماى او شود، مسير نور و روشنايى نصيب او مىگردد. در غير اين صورت، از گمراهان خواهد بود. پيامبر(ص) نيز درباره فقر فرهنگى اين افراد مىفرمايد: «اى على! همانا فقرى سختتر از نادانى نيست»<ref>همان، | در عنوانى ديگر، به «بدترين فقر» كه جهل و نادانى مىباشد، اشاره شده است. نادانى، بيمارى درمانناپذيرى است. نادان از هر خير و نيكى بىبهره بوده، استقلال فكرى ندارد و مانند بيد، با هر بادى بهسويى مىچرخد. هميشه چشم به ديگران دوخته است تا براى او تصميم بگيرند و در اين ميان نمىداند كه مسير هدايت را مىپيمايد يا راه گمراهى را؛ زيرا اين موضوع را راهنمايى نادان مشخص مىكند. اگر انسانى عاقل و باتدبير راهنماى او شود، مسير نور و روشنايى نصيب او مىگردد. در غير اين صورت، از گمراهان خواهد بود. پيامبر(ص) نيز درباره فقر فرهنگى اين افراد مىفرمايد: «اى على! همانا فقرى سختتر از نادانى نيست»<ref>همان، ص26</ref> | ||
برخى ديگر از عناوينى كه در اين بخش، بدانها پرداخته شده است، عبارتند از: آداب مهمانى، آيندهنگرى در كار، احترام به آموزگار، احترام به حقوق ديگران، ارزش علم و عبادت، استبداد رأى، استفاده از تجربه ديگران، استقامت، بازخواست مؤدبانه، بازى و تفريح، برادران الهى، بصيرت به خود، بىاحترامى به والدين، | برخى ديگر از عناوينى كه در اين بخش، بدانها پرداخته شده است، عبارتند از: آداب مهمانى، آيندهنگرى در كار، احترام به آموزگار، احترام به حقوق ديگران، ارزش علم و عبادت، استبداد رأى، استفاده از تجربه ديگران، استقامت، بازخواست مؤدبانه، بازى و تفريح، برادران الهى، بصيرت به خود، بىاحترامى به والدين، پاکيزگى، پرخورى و سختدلى، پرداخت بدهى برادران دينى، پردهپوشى، پرهيز از سختگيرى، پشتكار، تأمين پوشاك مستمندان، ترحم، تربيت فرزند، تظاهر و ريا، توكل به قدرت الهى، تنفر از گناه، ثروتاندوزى، ثروتمندان بىتفاوت، جبران نيكى، جلب اعتماد مردم، جدايى نزدیک ان، چشم داشتن به مال ديگران، حفظ آبرو، حل اختلاف، حيا و ايمان، خداترسى، خدامحورى و رضايت الهى، خدمت به مردم، خواب صبحگاهى، خوشرفتارى با خانواده، دانشاندوزى و..<ref>همان، ص9 - 163</ref> | ||
بخش دوم، «سيرى در گلستان نبوى(ص)» نام داشته و در دو فصل، تنظيم شده است. | بخش دوم، «سيرى در گلستان نبوى(ص)» نام داشته و در دو فصل، تنظيم شده است. | ||
نویسنده در فصل اول، مىنويسد: «سعدى، از تربيتيافتگان و شاگردان مكتب اسلام و از شيفتگان و ارادتمندان خاندان نبوت و اهلبيت(ع) است. وى بسيارى از پندها و اشعار خود را متأثر از آيهها و روايتها سروده است»، سپس با يادكردى از اين شاعر توانا، اشعارى را كه برگرفته از سخنان تابناك و انسانساز پيامبر(ص) است، زينتبخش اين نوشتار مىسازد. | |||
برخى از عناوينى كه اين اشعار، در موضوع آن سروده شدهاند، عبارتند از: | برخى از عناوينى كه اين اشعار، در موضوع آن سروده شدهاند، عبارتند از: | ||
خط ۹۶: | خط ۷۷: | ||
#:سعدى مىگويد:{{شعر}} | #:سعدى مىگويد:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''دلم مىدهد وقتوقت اين اميد''|2=''كه حق شرم دارد ز موى سپيد''}} | #:{{ب|''دلم مىدهد وقتوقت اين اميد''|2=''كه حق شرم دارد ز موى سپيد''}} | ||
#:{{ب|''عجب دارم ار شرم دارد ز من''|2=''كه شرمم نمىآيد از خويشتن''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''عجب دارم ار شرم دارد ز من''|2=''كه شرمم نمىآيد از خويشتن''<ref>همان، ص169</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
ديگر عناوين اين قسمت، عبارتند از: توبه در جوانى، خلوت انس، خودشناسى و خداشناسى، دانشورى، دشمنترين دشمنها، دواى نادانى، راستگويى، زن شايسته، سربار جامعه، سودمندترين مردم، طمعورزى، عزت مؤمن، مسافرت و هديه نيكو<ref>همان، | ديگر عناوين اين قسمت، عبارتند از: توبه در جوانى، خلوت انس، خودشناسى و خداشناسى، دانشورى، دشمنترين دشمنها، دواى نادانى، راستگويى، زن شايسته، سربار جامعه، سودمندترين مردم، طمعورزى، عزت مؤمن، مسافرت و هديه نيكو<ref>همان، ص169 - 176</ref> | ||
در فصل دوم، 85 روايت از پيامبر(ص) در موضوعات مختلف، بيان شده است، از جمله: اداى حق، امانتدارى، انتظار فرج، بخشندگى، بخل و بدزبانى، بدگمانى، بهترين اخلاق، پرسشگرى، پرهيزكارى، پستى دنيا، پشيمانى از گناه، تراشيدن شارب، ترك ازدواج، ترك جهاد و | در فصل دوم، 85 روايت از پيامبر(ص) در موضوعات مختلف، بيان شده است، از جمله: اداى حق، امانتدارى، انتظار فرج، بخشندگى، بخل و بدزبانى، بدگمانى، بهترين اخلاق، پرسشگرى، پرهيزكارى، پستى دنيا، پشيمانى از گناه، تراشيدن شارب، ترك ازدواج، ترك جهاد و..<ref>همان، ص177 - 197</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
فهرست مطالب در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است. | |||
فهرست مطالب در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده | |||
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. | پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
خط ۱۱۶: | خط ۹۵: | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهمالسلام]] | |||
[[بهشت کافی (ترجمۀ روضه کافی)]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:حدیث]] | [[رده:حدیث]] | ||
[[رده:متون احادیث]] | [[رده: متون احادیث]] | ||
[[رده:فروردین(1400)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۳
جرعههای رسالت: ارمغانی از دُرواژههای نبوی صلیاللهعلیهوآله و سلم | |
---|---|
پدیدآوران | اسحاقی، سید حسین (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | ارمغانی از در واژههای نبوی ارمغانی از دُرواژههای نبوی طلی الله علیه وآله وسلم |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1385 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | احادیث شیعه - قرن 14
اخلاق اسلامی محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - کلمات قصار |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 142/5 /الف5 ج4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جرعههاى رسالت: ارمغانى از درواژههاى نبوى(ص)، اثر سيد حسین اسحاقى، گوشههايى از سخنان گهربار پيامبر(ص) مىباشد كه به زبان فارسى و در سال 1385ش، نوشته شده است.
هدف نویسنده از نگارش اين اثر، نهادينهسازى رهنمودهاى پيامبر(ص) بوده است.
ساختار
كتاب با مقدمهاى از نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش، در چندين قسمت تنظيم شده است.
نویسنده در ابتدا، به برخى از عناوينى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود داشته، اشاره نموده و پس از توضيح آنها، اشعارى را كه با استفاده از كلمات آن حضرت سروده شدهاند، ذكر كرده و در پايان، رواياتى را از ايشان آورده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، برخى از ويژگىهاى سخن گفتن پيامبر(ص) بيان شده است، از جمله آنكه ايشان چنان شمرده سخن مىگفت كه شنونده مىتوانست واژگانش را بشمارد. همچنين فشردهگوترين انسانها بود، نه زيادهگويى داشت و نه كمگويى؛ جملههايش پىدرپى بود و ميان آنها لحظهاى خاموش مىماند تا شنونده، سخنانش را دريابد و به خاطر بسپارد[۱]
در بخش اول، به عناوين و موضوعاتى كه در سخنان پيامبر(ص) وجود دارد، به ترتيب حروف الفبا، اشاره و پيرامون هريك، توضيحاتى داده شده است. اولين اين عناوين، «آبرومندى» مىباشد. نویسنده، معتقد است كه انسانهاى شريف و بزرگوار، هرگز حاضر نيستند اندكى از آبروى خود را در برابر همه ثروتهاى جهان بدهند. از ديدگاه آنان، انسان بىآبرو مانند تن بىجان است كه از هيچ ارزشى، نصيب و بهرهاى ندارد. آنان با اين اعتقاد مىكوشند آبروى خود را به هر شكل ممكن، حفظ و در برابر سختىها پايدارى كنند. در مقابل، كسانى نيز حاضرند براى به دست آوردن جاه و مال و مقام از آبروى خود مايه بگذارند و به هر كار ناشايستى تندردهند. اينان تنها به اين دلخوشند كه توانستهاند متاع بىارزش دنيا را به دست آورند.
نویسنده با طرح اين سؤال كه آيا مىتوان با ثروت و اندوختههاى دنيوى، آبروى ازدسترفته را به انسان آزاده برگرداند يا نه، داورى در اين زمينه را به عهده خواننده گذارده و در مقام بيان ارزش و اهميت حفظ آبرو، به كلام پيامبر(ص) اشاره نموده است كه فرمودهاند: «با اموال خود از آبروى خويش دفاع كنيد»[۲]
عنوان بعدى، «آخرتفروشى» مىباشد. نویسنده در اين قسمت، به انتقاد از افرادى پرداخته كه به دليل برخوردارى از مال و مقام و ديگر ظواهر مادى، معنويت خود را فدا مىكنند و كالاى باارزش ايمان را به قيمت كم مىفروشند. وى معتقد است اينان پس از مدتى، خود را در اين معامله نابرابر، زيانكار ديده و به پشيمانى و عذاب وجدان دچار مىشوند. پيامبر(ص) نيز در اين زمينه مىفرمايند: «بدترين مردم از نظر مقام در روز قيامت، كسى است كه آخرتش را براى دنياى ديگران بفروشد»[۳]
در عنوانى ديگر، به «بدترين فقر» كه جهل و نادانى مىباشد، اشاره شده است. نادانى، بيمارى درمانناپذيرى است. نادان از هر خير و نيكى بىبهره بوده، استقلال فكرى ندارد و مانند بيد، با هر بادى بهسويى مىچرخد. هميشه چشم به ديگران دوخته است تا براى او تصميم بگيرند و در اين ميان نمىداند كه مسير هدايت را مىپيمايد يا راه گمراهى را؛ زيرا اين موضوع را راهنمايى نادان مشخص مىكند. اگر انسانى عاقل و باتدبير راهنماى او شود، مسير نور و روشنايى نصيب او مىگردد. در غير اين صورت، از گمراهان خواهد بود. پيامبر(ص) نيز درباره فقر فرهنگى اين افراد مىفرمايد: «اى على! همانا فقرى سختتر از نادانى نيست»[۴]
برخى ديگر از عناوينى كه در اين بخش، بدانها پرداخته شده است، عبارتند از: آداب مهمانى، آيندهنگرى در كار، احترام به آموزگار، احترام به حقوق ديگران، ارزش علم و عبادت، استبداد رأى، استفاده از تجربه ديگران، استقامت، بازخواست مؤدبانه، بازى و تفريح، برادران الهى، بصيرت به خود، بىاحترامى به والدين، پاکيزگى، پرخورى و سختدلى، پرداخت بدهى برادران دينى، پردهپوشى، پرهيز از سختگيرى، پشتكار، تأمين پوشاك مستمندان، ترحم، تربيت فرزند، تظاهر و ريا، توكل به قدرت الهى، تنفر از گناه، ثروتاندوزى، ثروتمندان بىتفاوت، جبران نيكى، جلب اعتماد مردم، جدايى نزدیک ان، چشم داشتن به مال ديگران، حفظ آبرو، حل اختلاف، حيا و ايمان، خداترسى، خدامحورى و رضايت الهى، خدمت به مردم، خواب صبحگاهى، خوشرفتارى با خانواده، دانشاندوزى و..[۵]
بخش دوم، «سيرى در گلستان نبوى(ص)» نام داشته و در دو فصل، تنظيم شده است.
نویسنده در فصل اول، مىنويسد: «سعدى، از تربيتيافتگان و شاگردان مكتب اسلام و از شيفتگان و ارادتمندان خاندان نبوت و اهلبيت(ع) است. وى بسيارى از پندها و اشعار خود را متأثر از آيهها و روايتها سروده است»، سپس با يادكردى از اين شاعر توانا، اشعارى را كه برگرفته از سخنان تابناك و انسانساز پيامبر(ص) است، زينتبخش اين نوشتار مىسازد.
برخى از عناوينى كه اين اشعار، در موضوع آن سروده شدهاند، عبارتند از:
- «ارزش عمر»: پيامبر(ص)، در اين باره مىفرمايد:
- «بر عمر خويش بخيلتر باش تا بر درهم و دينار خود».
- سعدى مىگويد:
قيمت عمر اگر بداند مرد بس بگريد بر آنچه ضايع كرد طفل را سيبكى دهند به نقش بستانند از او نگين بدخش - «بريدن سخن ديگران»: پيامبر(ص) در اين باره مىفرمايد:
- «هر كه در ميان سخن برادر مسلمانش بدود، مانند اين است كه چهرهاش را خراشيده باشد».
- سعدى مىگويد:
سخن را سر است اى خردمند و بن مياور سخن در ميان سخن خداوند تدبير و فرهنگ و هوش نگويد سخن تا نبيند خموش
- «به دنبال مال حلال»: پيامبر(ص)، در اين باره مىفرمايد:
- «خداوند دوست دارد كه بندهاش را در جستوجوى مال حلال، خسته ببيند».
- سعدى مىگويد:
چو خورد شير شرزه در بن غار بازِ افتاده را چه قوت بود گر تو در خانه صيد خواهى كرد دست و پايت چو عنكبوت بود
- «تكريم سالمندان»: پيامبر(ص) در اين باره مىفرمايد:
- «از جمله تجليل خداوند، بزرگداشت مسلمان سپيدموى است».
- سعدى مىگويد:
دلم مىدهد وقتوقت اين اميد كه حق شرم دارد ز موى سپيد عجب دارم ار شرم دارد ز من كه شرمم نمىآيد از خويشتن[۶]
ديگر عناوين اين قسمت، عبارتند از: توبه در جوانى، خلوت انس، خودشناسى و خداشناسى، دانشورى، دشمنترين دشمنها، دواى نادانى، راستگويى، زن شايسته، سربار جامعه، سودمندترين مردم، طمعورزى، عزت مؤمن، مسافرت و هديه نيكو[۷]
در فصل دوم، 85 روايت از پيامبر(ص) در موضوعات مختلف، بيان شده است، از جمله: اداى حق، امانتدارى، انتظار فرج، بخشندگى، بخل و بدزبانى، بدگمانى، بهترين اخلاق، پرسشگرى، پرهيزكارى، پستى دنيا، پشيمانى از گناه، تراشيدن شارب، ترك ازدواج، ترك جهاد و..[۸]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.