فرهنگ لغات نهجالبلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'علی بن ابیطالب' به 'علی بن ابیطالب ') |
جز (+رده) |
||
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR03460J1.jpg | |||
| عنوان =فرهنگ لغات نهجالبلاغه | |||
| عنوانهای دیگر =سیری در فرهنگ لغات نهجالبلاغه | |||
| پدیدآوران = | |||
[[زمانی، کریم]] (نویسنده) | |||
| زبان =فارسی | |||
| | | کد کنگره =BP 38/06 /ز8ف4 | ||
| موضوع = | |||
| | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغة - واژهنامهها | ||
| ناشر = | |||
کيهان | |||
|- | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| | | سال نشر = 1367 ش | ||
| | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03460AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
|کد | | تعداد جلد =1 | ||
| | | کتابخانۀ دیجیتال نور =03460 | ||
| کتابخوان همراه نور =03460 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| | | پس از = | ||
| پیش از = | |||
}} | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
'''فرهنگ لغات نهجالبلاغه'''، تألیف [[زمانی، کریم|كريم زمانى]] به زبان عربى و فارسى، فرهنگ نامه لغات نهجالبلاغة مىباشد. | |||
كتاب از اين جهت كه حالت فرهنگ نامهى لغات در باب كتاب شريف نهجالبلاغة را دارد، كار با اهميتى است كه بر اساس حروف الفبا، لغات و جملات كتاب نهجالبلاغة را تا حرف حاء در خود جاى داده است. | |||
كتاب از اين جهت كه حالت فرهنگ نامهى لغات در باب كتاب شريف | |||
==ساختار== | |||
كتاب در شش فصل و از حرف الف تا حاء مىباشد كه هر حرف در يك فصل ارائه شده است. | كتاب در شش فصل و از حرف الف تا حاء مىباشد كه هر حرف در يك فصل ارائه شده است. | ||
خط ۵۳: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
فصل اول با حرف الف و (آ) شروع مىشود. اولين بحثى كه در اين فصل به آن پرداخته شده، (آباء) است. مؤلف هنگام تشريح هر كلمه، به ريشه لغت نيز اشاره كرده و آن را شرح داده است و بعد شاهد مثالهاى خود را از نهجالبلاغة آورده است؛ همانند: | |||
فصل اول با حرف الف و (آ) شروع مىشود. اولين بحثى كه در اين فصل به آن پرداخته شده، (آباء) است. مؤلف هنگام تشريح هر كلمه، به ريشه لغت نيز اشاره كرده و آن را شرح داده است و بعد شاهد مثالهاى خود را از | |||
«آباء | «آباء | ||
خط ۶۱: | خط ۴۰: | ||
م. اب، ابو: پدر. | م. اب، ابو: پدر. | ||
ر. | ر. اب و آباء در اصل، آباو بود. و او را به همزه بدل كردند. اب، جزو اسماء ستّه است. رفعشان به واو، نصبشان به الف و جرّشان به (ى) است. | ||
و سلفت الآباء. خ 1 ص 35 س 1 و لقد كنا مع | و سلفت الآباء. خ 1 ص 35 س 1 و لقد كنا مع رسولاللّه(ص) نقتل آباءنا. خ 55 ص 144 س 1 او لستم أبناء القوم و الآباء خ 82 ص 190 س 4 و اذكروا تيك التى آباؤكم خ 88 ص 221 س 9 و فى آبائكم الماضين تبصرۀ خ 105 ص 292 س 12 ص 317 س 7 للّه آباؤكم خ 194 ص 654 س 1 و خ 212 ص 694 س 5 آباؤك و لا احد من بيتك. خ 234 ص 815 س 3 من آبائك و الصالحون من اهلبيتك ن 31 ص 915 س 3 ابمصارع آبائك من البلى. ك 126 ص 1148 س 4 موده الاباء قرابه بين الابناء ك 300 ص 1233 س 2 من فاته حسب نفسه لم ينفعه حسب آبائه. ك 378 ص 1269 س 7». | ||
چنانكه ملاحظه مىشود، در بيان مطالب از علائم اختصارى نيز استفاده شده است. | چنانكه ملاحظه مىشود، در بيان مطالب از علائم اختصارى نيز استفاده شده است. | ||
خط ۷۷: | خط ۵۶: | ||
تجارت كنيد، بازرگانى كنيد، داد و ستد كنيد. مص. متاجره ر. ت ج ر- تاجروا، فعل امر جمع مذكر حاضر باب مفاعله است. فتاجروا اللّه. ك 250 ص 1200 س 7». | تجارت كنيد، بازرگانى كنيد، داد و ستد كنيد. مص. متاجره ر. ت ج ر- تاجروا، فعل امر جمع مذكر حاضر باب مفاعله است. فتاجروا اللّه. ك 250 ص 1200 س 7». | ||
در فصل چهارم، حرف الثاء قرار گرفته، مانند: «ثَرى ترى و نمى، | در فصل چهارم، حرف الثاء قرار گرفته، مانند: «ثَرى ترى و نمى، خاک نمناك و زير زمين و يا خاکى كه اگر تر گردانند، نچسبد. ر. ث ر ى و يطول فى الثرى حلولها. مص. اثراء خ 215 ص 713 س 6 و اكلتهم الجنادل و الثرى. خ 217 ص 718 س 1 و دفنت تحت الثرى. ن 41 ص 957 س 14 امهاتك تحت الثرى. ك 126 ص 1148 س 5». | ||
فصل پنجم، مربوط به حرف جيم مىباشد. «جائر آن كه از راه حقّ ميل كند، به راه باطل، ستمكار، جور كننده. ر. ج و ر جائر عن قصد السبيل. خ 17 ص 71 س 4 جائرا عن قصد السبيل. خ 102 ص 304 س 4 يؤتى يوم القيامه بالامام. خ 163 ص 526 س 7 امام جائر ضل. خ 163 ص 526 س 4 عند امام جائر. ك 366 ص 1263 س 10». | فصل پنجم، مربوط به حرف جيم مىباشد. «جائر آن كه از راه حقّ ميل كند، به راه باطل، ستمكار، جور كننده. ر. ج و ر جائر عن قصد السبيل. خ 17 ص 71 س 4 جائرا عن قصد السبيل. خ 102 ص 304 س 4 يؤتى يوم القيامه بالامام. خ 163 ص 526 س 7 امام جائر ضل. خ 163 ص 526 س 4 عند امام جائر. ك 366 ص 1263 س 10». | ||
خط ۸۷: | خط ۶۶: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:سرگذشتنامهها]] | [[رده:سرگذشتنامهها]] | ||
[[رده: | [[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | ||
[[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | ||
[[رده:حالات فردی]] | [[رده:حالات فردی]] | ||
[[رده:علی | [[رده:امام علی(ع)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۰۹
فرهنگ لغات نهجالبلاغه، تألیف كريم زمانى به زبان عربى و فارسى، فرهنگ نامه لغات نهجالبلاغة مىباشد.
فرهنگ لغات نهجالبلاغه | |
---|---|
پدیدآوران | زمانی، کریم (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | سیری در فرهنگ لغات نهجالبلاغه |
ناشر | کيهان |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1367 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهجالبلاغة - واژهنامهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 38/06 /ز8ف4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
كتاب از اين جهت كه حالت فرهنگ نامهى لغات در باب كتاب شريف نهجالبلاغة را دارد، كار با اهميتى است كه بر اساس حروف الفبا، لغات و جملات كتاب نهجالبلاغة را تا حرف حاء در خود جاى داده است.
ساختار
كتاب در شش فصل و از حرف الف تا حاء مىباشد كه هر حرف در يك فصل ارائه شده است.
مطالب بر اساس فرهنگنامه و حروف الفباى فارسى چينش شده است كه در هر مبحث هم كلمه عربى و هم معناى فارسى لغت مورد نظر ذكر شده است.
گزارش محتوا
فصل اول با حرف الف و (آ) شروع مىشود. اولين بحثى كه در اين فصل به آن پرداخته شده، (آباء) است. مؤلف هنگام تشريح هر كلمه، به ريشه لغت نيز اشاره كرده و آن را شرح داده است و بعد شاهد مثالهاى خود را از نهجالبلاغة آورده است؛ همانند:
«آباء
م. اب، ابو: پدر.
ر. اب و آباء در اصل، آباو بود. و او را به همزه بدل كردند. اب، جزو اسماء ستّه است. رفعشان به واو، نصبشان به الف و جرّشان به (ى) است.
و سلفت الآباء. خ 1 ص 35 س 1 و لقد كنا مع رسولاللّه(ص) نقتل آباءنا. خ 55 ص 144 س 1 او لستم أبناء القوم و الآباء خ 82 ص 190 س 4 و اذكروا تيك التى آباؤكم خ 88 ص 221 س 9 و فى آبائكم الماضين تبصرۀ خ 105 ص 292 س 12 ص 317 س 7 للّه آباؤكم خ 194 ص 654 س 1 و خ 212 ص 694 س 5 آباؤك و لا احد من بيتك. خ 234 ص 815 س 3 من آبائك و الصالحون من اهلبيتك ن 31 ص 915 س 3 ابمصارع آبائك من البلى. ك 126 ص 1148 س 4 موده الاباء قرابه بين الابناء ك 300 ص 1233 س 2 من فاته حسب نفسه لم ينفعه حسب آبائه. ك 378 ص 1269 س 7».
چنانكه ملاحظه مىشود، در بيان مطالب از علائم اختصارى نيز استفاده شده است.
فصل دوم اختصاص به حرف باء دارد همانند: «بائن:
جدا شونده. ر. ب ى ن- بائن، اسم فاعل مفرد مذكر از فعل اجوف يائى بان يبين است.
هونها بائن. خ 64 ص 156 س 2 و البائن لا بتراخى مسافۀ. خ 152 ص 468 س 5 و قاطنها بائن. خ 187 ص 631 س 4».
فصل سوم، حرف التاء را در خود جاى داده است؛ همانند: «تاجروا
تجارت كنيد، بازرگانى كنيد، داد و ستد كنيد. مص. متاجره ر. ت ج ر- تاجروا، فعل امر جمع مذكر حاضر باب مفاعله است. فتاجروا اللّه. ك 250 ص 1200 س 7».
در فصل چهارم، حرف الثاء قرار گرفته، مانند: «ثَرى ترى و نمى، خاک نمناك و زير زمين و يا خاکى كه اگر تر گردانند، نچسبد. ر. ث ر ى و يطول فى الثرى حلولها. مص. اثراء خ 215 ص 713 س 6 و اكلتهم الجنادل و الثرى. خ 217 ص 718 س 1 و دفنت تحت الثرى. ن 41 ص 957 س 14 امهاتك تحت الثرى. ك 126 ص 1148 س 5».
فصل پنجم، مربوط به حرف جيم مىباشد. «جائر آن كه از راه حقّ ميل كند، به راه باطل، ستمكار، جور كننده. ر. ج و ر جائر عن قصد السبيل. خ 17 ص 71 س 4 جائرا عن قصد السبيل. خ 102 ص 304 س 4 يؤتى يوم القيامه بالامام. خ 163 ص 526 س 7 امام جائر ضل. خ 163 ص 526 س 4 عند امام جائر. ك 366 ص 1263 س 10».
فصل ششم، حرف الحاء است؛ همانند: «حارِث كشاورز، برزگر، زارع. ج. حرّاث ر. ح ر ث- حارث، نعت فاعلى از حرث. معانى ديگر آن، جمع كننده، كاسب، شير، اسد. كل حارث مبتلى فى حرثه. خ 175 ص 567 س 11».