المسائل في أعمال القلوب و الجوارح: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''')
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
{{جعبه اطلاعات کتاب
[[پرونده:NUR10946J1.jpg|بندانگشتی|المسائل في أعمال القلوب و الجوارح]]
| تصویر =NUR10946J1.jpg
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
| عنوان =المسائل في أعمال القلوب و الجوارح
|+ |
| عنوان‌های دیگر =المسائل فی الزهد و کتاب المکاسب و کتاب العقل
|-
| پدیدآوران =
! نام کتاب!! data-type='bookName'|المسائل في أعمال القلوب و الجوارح
[[منصور، خلیل]] (حاشيه نويس)
|-
|نام های دیگر کتاب
|data-type='otherBookNames'|المسائل فی الزهد و کتاب المکاسب و کتاب العقل
|-
|پدیدآورندگان
|data-type='authors'|[[منصور، خلیل]] (حاشيه نويس)


[[حارث محاسبی، حارث بن اسد]] (نويسنده)
[[حارث محاسبی، حارث بن اسد]] (نویسنده)
|-
| زبان =عربی
|زبان  
| کد کنگره =
|data-type='language'|عربی
| ناشر =  
|-
دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
|کد کنگره  
| مکان نشر =بیروت - لبنان
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|
| سال نشر = 1421 ق یا 2000 م
|-
|موضوع
|data-type='subject'|
|-
|ناشر
|data-type='publisher'|دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
|-
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|بیروت - لبنان
|-
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1421 هـ.ق یا 2000 م
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE10946AUTOMATIONCODE
|}
</div>


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10946AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10946
| کتابخوان همراه نور =10946
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پیش از =
}}
'''المسائل في أعمال القلوب و الجوارح و معه المسائل في الزهد و كتاب المكاسب و كتاب العقل'''، مجموعه چهار رساله از [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|ابوعبدالله حارث بن اسد محاسبى]]، در موضوع اخلاق، تزكيه و تهذيب نفس، كسب حلال و عقل مى‌باشد كه به زبان عربى و در نيمه اول قرن سوم هجرى نوشته شده است.


 
==ساختار==
'''المسائل في أعمال القلوب و الجوارح و معه المسائل في الزهد و كتاب المكاسب و كتاب العقل'''، مجموعه چهار رساله از ابوعبدالله حارث بن اسد محاسبى، در موضوع اخلاق، تزكيه و تهذيب نفس، كسب حلال و عقل مى‌باشد كه به زبان عربى و در نيمه اول قرن سوم هجرى نوشته شده است.
كتاب، با مقدمه محقق در اشاره به زندگى‌نامه مختصرى از نویسنده، آغاز و مطالب در قالب چهار رساله كه هركدام داراى چندين عنوان مى‌باشند، تنظيم شده است.
 
== ساختار ==
 
 
كتاب، با مقدمه محقق در اشاره به زندگى‌نامه مختصرى از نويسنده، آغاز و مطالب در قالب چهار رساله كه هركدام داراى چندين عنوان مى‌باشند، تنظيم شده است.


اكثر مباحث، به‌صورت پرسش و پاسخ، مطرح گرديده است.
اكثر مباحث، به‌صورت پرسش و پاسخ، مطرح گرديده است.


كتاب به شيوه علمى - تحليلى نوشته شده است، ولى در ميان مسائل آن، وحدت موضوعى نيست.<ref>حداد عادل، غلامعلى و همكاران، 1377، ص 356</ref>
كتاب به شيوه علمى - تحليلى نوشته شده است، ولى در ميان مسائل آن، وحدت موضوعى نيست.<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details?id=9335&&searchText= حداد عادل، غلامعلى و همكاران، 1377، ص356]</ref>
 
== گزارش محتوا ==
 


==گزارش محتوا==
رساله اول، «المسائل في الزهد و غيره» مى‌باشد كه در نه عنوان زير، مرتب گرديده است:
رساله اول، «المسائل في الزهد و غيره» مى‌باشد كه در نه عنوان زير، مرتب گرديده است:


«الزهد»: اولين سؤالى كه از محاسبى شده است، پيرامون زهد در دنيا و ماهيت آن مى‌باشد و اينكه آيا زهد در دنيا، از جمله واجبات است يا جزء مستحبات مى‌باشد. وى در پاسخ، به اين نكته اشاره دارد كه خداوند زهد و پرهيز از حرام را بر بندگان خويش واجب كرده و زهد و حبس نفس در حلال را، مستحب دانسته است.<ref>متن كتاب، ص 9</ref>
«الزهد»: اولین سؤالى كه از [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] شده است، پيرامون زهد در دنيا و ماهيت آن مى‌باشد و اينكه آيا زهد در دنيا، از جمله واجبات است يا جزء مستحبات مى‌باشد. وى در پاسخ، به اين نكته اشاره دارد كه خداوند زهد و پرهيز از حرام را بر بندگان خويش واجب كرده و زهد و حبس نفس در حلال را، مستحب دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/9 متن كتاب، ص9]</ref>


«سكوت و تفكر»: محاسبى تفكر را داراى ضروبى دانسته است كه از جمله آن‌ها، عبارتند از: تفكر در انابه به سمت خداوند، تفكر در انعام، تفكر در انجام عبادات و دورى از معاصى الهى، تفكر در مرگ و بعث و.<ref>همان، ص 12</ref>
«سكوت و تفكر»: [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] تفكر را داراى ضروبى دانسته است كه از جمله آن‌ها، عبارتند از: تفكر در انابه به سمت خداوند، تفكر در انعام، تفكر در انجام عبادات و دورى از معاصى الهى، تفكر در مرگ و بعث و.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/12 همان، ص12]</ref>


وى در پاسخ به كسى كه خواهان تفسير روايتى كه دال بر بهتر بودن يك ساعت تفكر از عبادت يك سال بوده، به اين نكته اشاره مى‌كند كه تفكرى داراى چنين خصوصيتى است كه باعث نقل از معصيت به طاعت شود و يا باعث رسيدن به واجب يا مستحبى باشد و يا اينكه، به تعظيم خداوند و يا محبت به او بينجامد. وى معتقد است تفكرى كه داراى اين خصوصيات باشد، صاحب خود را به بهترين اسباب و بافضيلت‌ترين منازل بندگان خواهد رساند.<ref>همان، ص 13</ref>
وى در پاسخ به كسى كه خواهان تفسير روايتى كه دال بر بهتر بودن يك ساعت تفكر از عبادت يك سال بوده، به اين نكته اشاره مى‌كند كه تفكرى داراى چنين خصوصيتى است كه باعث نقل از معصيت به طاعت شود و يا باعث رسيدن به واجب يا مستحبى باشد و يا اينكه، به تعظيم خداوند و يا محبت به او بينجامد. وى معتقد است تفكرى كه داراى اين خصوصيات باشد، صاحب خود را به بهترين اسباب و بافضيلت‌ترين منازل بندگان خواهد رساند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/13 همان، ص13]</ref>


وى بر اين باور است كه اولين باب از ابواب عبادت، تفكر به همراه زهد در معاصى مى‌باشد؛ زيرا تفكر، باعث گشوده شدن ابواب ديگر عبادت بوده و بزرگ‌ترين عبادت قلب مى‌باشد.<ref>همان، ص 14</ref>
وى بر اين باور است كه اولین باب از ابواب عبادت، تفكر به همراه زهد در معاصى مى‌باشد؛ زيرا تفكر، باعث گشوده شدن ابواب ديگر عبادت بوده و بزرگ‌ترين عبادت قلب مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/14 همان، ص14]</ref>


«غنى، شكر و فقر»: محاسبى، غنى را چنين تعريف كرده است: بزرگ دانستن نعمت، دوام در اداء شكر و قلت اهتمام به آنچه كه خداوند متكفل آن شده است. وى در تفسير اين سخن، به اين نكته اشاره دارد كه آنچه باعث بزرگ دانستن نعمت مى‌باشد، نظر به عاقبت آن، در هنگام زوال نعمت مى‌باشد.<ref>همان، ص 14</ref>
«غنى، شكر و فقر»: [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]]، غنى را چنين تعريف كرده است: بزرگ دانستن نعمت، دوام در اداء شكر و قلت اهتمام به آنچه كه خداوند متكفل آن شده است. وى در تفسير اين سخن، به اين نكته اشاره دارد كه آنچه باعث بزرگ دانستن نعمت مى‌باشد، نظر به عاقبت آن، در هنگام زوال نعمت مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/14 همان، ص14]</ref>


«دفع وسوسه‌ها»: محاسبى در جواب به اين سؤال كه چگونه مى‌توان وساوس شيطان را دفع نمود و چه چيزى انسان را بر اين عمل، قوى كرده و او را در اين راه يارى مى‌رساند، به اين امر تذكر مى‌دهد كه بهترين چيز براى دفع وسوسه، اعراض از آن و ترك گوش فراسپردن به آن مى‌باشد و اين زمانى حاصل مى‌شود كه به پستى و بى‌ارزشى آن، توجه شود.<ref>همان، ص 17</ref>
«دفع وسوسه‌ها»: [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] در جواب به اين سؤال كه چگونه مى‌توان وساوس شيطان را دفع نمود و چه چيزى انسان را بر اين عمل، قوى كرده و او را در اين راه يارى مى‌رساند، به اين امر تذكر مى‌دهد كه بهترين چيز براى دفع وسوسه، اعراض از آن و ترك گوش فراسپردن به آن مى‌باشد و اين زمانى حاصل مى‌شود كه به پستى و بى‌ارزشى آن، توجه شود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/17 همان، ص17]</ref>


«كبر، حسد و غش»: محاسبى در تعريف تكبر، از روايتى از پيامبر(ص) استمداد جسته و آن را به كوچك شمردن حق و خوارشمردن مخلوق، تعريف كرده است.<ref>همان، ص 20</ref>
«كبر، حسد و غش»: [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] در تعريف تكبر، از روايتى از پيامبر(ص) استمداد جسته و آن را به كوچك شمردن حق و خوارشمردن مخلوق، تعريف كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/20 همان، ص20]</ref>


وى اصل حسد و غش را يكى دانسته و معتقد است سرمنشأ هر دوى آن‌ها، شدت حرص مى‌باشد.<ref>همان، ص 21</ref>
وى اصل حسد و غش را يكى دانسته و معتقد است سرمنشأ هر دوى آن‌ها، شدت حرص مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/21 همان، ص21]</ref>


وى در پاسخ به سؤال فردى كه خواهان ارائه راه حلى براى مقابله با اين سه رذيله شده، چنين توصيه كرده است كه آنچه باعث دفع كبر مى‌شود، معرفت عبدبه فقر و شدت نيازش به مولاى خود مى‌باشد. وى معتقد است اگر بنده به شدت نياز خود به مولا، واقف گردد و به عظمت نعم او توجه كند، خود را كوچك‌ترين بنده خواهد ديد.<ref>همان</ref>
وى در پاسخ به سؤال فردى كه خواهان ارائه راه حلى براى مقابله با اين سه رذيله شده، چنين توصيه كرده است كه آنچه باعث دفع كبر مى‌شود، معرفت عبدبه فقر و شدت نيازش به مولاى خود مى‌باشد. وى معتقد است اگر بنده به شدت نياز خود به مولا، واقف گردد و به عظمت نعم او توجه كند، خود را كوچك‌ترين بنده خواهد ديد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/21 همان]</ref>


وى بهترين راه حل براى دفع حسد را معرفت به اختيار جبار و حسن نظر به آنچه از سوى او به آدمى مى‌رسد، دانسته و معتقد است زمانى بنده از شر غش رها خواهد شد كه خود را از ذل و مهانت، برهاند.<ref>همان</ref>
وى بهترين راه حل براى دفع حسد را معرفت به اختيار جبار و حسن نظر به آنچه از سوى او به آدمى مى‌رسد، دانسته و معتقد است زمانى بنده از شر غش رها خواهد شد كه خود را از ذل و مهانت، برهاند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/21 همان]</ref>


«هواپرستى»، «برترين عبادات»، «شيطان»، «اوراد و اوقات»، عنوان ساير مطالب اين كتاب مى‌باشد.
«هواپرستى»، «برترين عبادات»، «شيطان»، «اوراد و اوقات»، عنوان ساير مطالب اين كتاب مى‌باشد.


«المسائل في أعمال القلوب و الجوارح»، دومين رساله مى‌باشد. محاسبى در اين كتاب، در ابتدا به تشريح و توضيح ادخال السرور در قلب مؤمن پرداخته و پس از بحث پيرامون پوشيده داشتن عمل، به مزمت شهرت‌طلبى پرداخته است.<ref>همان، ص 45 تا 55</ref>
«المسائل في أعمال القلوب و الجوارح»، دومين رساله مى‌باشد. [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] در اين كتاب، در ابتدا به تشريح و توضيح ادخال السرور در قلب مؤمن پرداخته و پس از بحث پيرامون پوشيده داشتن عمل، به مزمت شهرت‌طلبى پرداخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/45 همان، ص45 تا 55]</ref>


ازاله خوف، نوافل، اعمال قلوب، سكوت و سخن گفتن در هنگام وعظ و بلاغت، جدل در اسباب دنيا، تفويض، معرفت نفس، غفلت و نسيان، نگاه حلال، نظر ناگهانى و نذور، از جمله مباحث مطرح‌شده در اين رساله مى‌باشد.
ازاله خوف، نوافل، اعمال قلوب، سكوت و سخن گفتن در هنگام وعظ و بلاغت، جدل در اسباب دنيا، تفويض، معرفت نفس، غفلت و نسيان، نگاه حلال، نظر ناگهانى و نذور، از جمله مباحث مطرح‌شده در اين رساله مى‌باشد.


در رساله سوم، تحت عنوان «المكاسب»، در ابتدا، حركت به‌سوى طلب كسب حلال را ستوده و پس از اشاره به اختلاف موجود در رابطه با طلب كسب محمود و مذموم، به بحث و بررسى عناوين زير پرداخته است: صفت ورع، مذاهب گذشتگان در مورد ورع، روش و شيوه گذشتگان در خوراك و پوشاك، مذهب پيشينيان در شبهات و معناى آن، معنى تعاون و همكارى در اثم و عدوان، ورع در جوايزى كه از سمت سلطان اهدا شده باشد، ورع و گرسنگى و سؤال و تحرى.<ref>همان، ص 117 تا 161</ref>
در رساله سوم، تحت عنوان «المكاسب»، در ابتدا، حركت به‌سوى طلب كسب حلال را ستوده و پس از اشاره به اختلاف موجود در رابطه با طلب كسب محمود و مذموم، به بحث و بررسى عناوين زير پرداخته است: صفت ورع، مذاهب گذشتگان در مورد ورع، روش و شيوه گذشتگان در خوراك و پوشاك، مذهب پيشينيان در شبهات و معناى آن، معنى تعاون و همكارى در اثم و عدوان، ورع در جوايزى كه از سمت سلطان اهدا شده باشد، ورع و گرسنگى و سؤال و تحرى.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/117 همان، ص117 تا 161]</ref>


«العقل»، عنوان آخرين رساله مى‌باشد و محاسبى در آن به بحث و بررسى پيرامون ماهيت عقل و حقيقت معناى آن پرداخته است. وى معتقد است زمانى فرد، عاقل ناميده مى‌شود كه از خداوند خائف بوده و قائم به امر خداوند باشد.<ref>همان، ص 176</ref>
«العقل»، عنوان آخرين رساله مى‌باشد و [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] در آن به بحث و بررسى پيرامون ماهيت عقل و حقيقت معناى آن پرداخته است. وى معتقد است زمانى فرد، عاقل ناميده مى‌شود كه از خداوند خائف بوده و قائم به امر خداوند باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/176 همان، ص176]</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
 
اين كتاب با مقدمه عبدالقادر احمد عطا، همراه با كتاب ديگر [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] (المسائل في الزهد، المكاسب، العقل) در 1348ش / 1969م، در قاهره منتشر شد.<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details?id=9335&&searchText= حداد عادل، غلامعلى و همكاران، 1377، ص356]</ref>
 
اين كتاب با مقدمه عبدالقادر احمد عطا، همراه با كتاب ديگر محاسبى (المسائل في الزهد، المكاسب، العقل) در 1348ش / 1969م، در قاهره منتشر شد.<ref>حداد عادل، غلامعلى و همكاران، 1377، ص 356</ref>


فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.
فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.
خط ۹۵: خط ۷۳:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>
== منابع مقاله ==
==منابع مقاله==
 
# مقدمه و متن كتاب.
# [http://rch.ac.ir/article/Details?id=9335&&searchText= حداد عادل، غلامعلى و همكاران (1377)، دانشنامه جهان اسلام (چاپ اول)، تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج 12، ص354، اكبر ثبوت].


1. مقدمه و متن كتاب.
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


2. حداد عادل، غلامعلى و همكاران (1377)، دانشنامه جهان اسلام (چاپ اول)، تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج 12، ص 354، اكبر ثبوت.
[[الرعاية لحقوق الله]]




== پیوندها ==
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/6998 مطالعه کتاب المسائل في أعمال القلوب و الجوارح در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۲۹

المسائل في أعمال القلوب و الجوارح و معه المسائل في الزهد و كتاب المكاسب و كتاب العقل، مجموعه چهار رساله از ابوعبدالله حارث بن اسد محاسبى، در موضوع اخلاق، تزكيه و تهذيب نفس، كسب حلال و عقل مى‌باشد كه به زبان عربى و در نيمه اول قرن سوم هجرى نوشته شده است.

المسائل في أعمال القلوب و الجوارح
المسائل في أعمال القلوب و الجوارح
پدیدآورانمنصور، خلیل (حاشيه نويس) حارث محاسبی، حارث بن اسد (نویسنده)
عنوان‌های دیگرالمسائل فی الزهد و کتاب المکاسب و کتاب العقل
ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1421 ق یا 2000 م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب، با مقدمه محقق در اشاره به زندگى‌نامه مختصرى از نویسنده، آغاز و مطالب در قالب چهار رساله كه هركدام داراى چندين عنوان مى‌باشند، تنظيم شده است.

اكثر مباحث، به‌صورت پرسش و پاسخ، مطرح گرديده است.

كتاب به شيوه علمى - تحليلى نوشته شده است، ولى در ميان مسائل آن، وحدت موضوعى نيست.[۱]

گزارش محتوا

رساله اول، «المسائل في الزهد و غيره» مى‌باشد كه در نه عنوان زير، مرتب گرديده است:

«الزهد»: اولین سؤالى كه از محاسبى شده است، پيرامون زهد در دنيا و ماهيت آن مى‌باشد و اينكه آيا زهد در دنيا، از جمله واجبات است يا جزء مستحبات مى‌باشد. وى در پاسخ، به اين نكته اشاره دارد كه خداوند زهد و پرهيز از حرام را بر بندگان خويش واجب كرده و زهد و حبس نفس در حلال را، مستحب دانسته است.[۲]

«سكوت و تفكر»: محاسبى تفكر را داراى ضروبى دانسته است كه از جمله آن‌ها، عبارتند از: تفكر در انابه به سمت خداوند، تفكر در انعام، تفكر در انجام عبادات و دورى از معاصى الهى، تفكر در مرگ و بعث و.[۳]

وى در پاسخ به كسى كه خواهان تفسير روايتى كه دال بر بهتر بودن يك ساعت تفكر از عبادت يك سال بوده، به اين نكته اشاره مى‌كند كه تفكرى داراى چنين خصوصيتى است كه باعث نقل از معصيت به طاعت شود و يا باعث رسيدن به واجب يا مستحبى باشد و يا اينكه، به تعظيم خداوند و يا محبت به او بينجامد. وى معتقد است تفكرى كه داراى اين خصوصيات باشد، صاحب خود را به بهترين اسباب و بافضيلت‌ترين منازل بندگان خواهد رساند.[۴]

وى بر اين باور است كه اولین باب از ابواب عبادت، تفكر به همراه زهد در معاصى مى‌باشد؛ زيرا تفكر، باعث گشوده شدن ابواب ديگر عبادت بوده و بزرگ‌ترين عبادت قلب مى‌باشد.[۵]

«غنى، شكر و فقر»: محاسبى، غنى را چنين تعريف كرده است: بزرگ دانستن نعمت، دوام در اداء شكر و قلت اهتمام به آنچه كه خداوند متكفل آن شده است. وى در تفسير اين سخن، به اين نكته اشاره دارد كه آنچه باعث بزرگ دانستن نعمت مى‌باشد، نظر به عاقبت آن، در هنگام زوال نعمت مى‌باشد.[۶]

«دفع وسوسه‌ها»: محاسبى در جواب به اين سؤال كه چگونه مى‌توان وساوس شيطان را دفع نمود و چه چيزى انسان را بر اين عمل، قوى كرده و او را در اين راه يارى مى‌رساند، به اين امر تذكر مى‌دهد كه بهترين چيز براى دفع وسوسه، اعراض از آن و ترك گوش فراسپردن به آن مى‌باشد و اين زمانى حاصل مى‌شود كه به پستى و بى‌ارزشى آن، توجه شود.[۷]

«كبر، حسد و غش»: محاسبى در تعريف تكبر، از روايتى از پيامبر(ص) استمداد جسته و آن را به كوچك شمردن حق و خوارشمردن مخلوق، تعريف كرده است.[۸]

وى اصل حسد و غش را يكى دانسته و معتقد است سرمنشأ هر دوى آن‌ها، شدت حرص مى‌باشد.[۹]

وى در پاسخ به سؤال فردى كه خواهان ارائه راه حلى براى مقابله با اين سه رذيله شده، چنين توصيه كرده است كه آنچه باعث دفع كبر مى‌شود، معرفت عبدبه فقر و شدت نيازش به مولاى خود مى‌باشد. وى معتقد است اگر بنده به شدت نياز خود به مولا، واقف گردد و به عظمت نعم او توجه كند، خود را كوچك‌ترين بنده خواهد ديد.[۱۰]

وى بهترين راه حل براى دفع حسد را معرفت به اختيار جبار و حسن نظر به آنچه از سوى او به آدمى مى‌رسد، دانسته و معتقد است زمانى بنده از شر غش رها خواهد شد كه خود را از ذل و مهانت، برهاند.[۱۱]

«هواپرستى»، «برترين عبادات»، «شيطان»، «اوراد و اوقات»، عنوان ساير مطالب اين كتاب مى‌باشد.

«المسائل في أعمال القلوب و الجوارح»، دومين رساله مى‌باشد. محاسبى در اين كتاب، در ابتدا به تشريح و توضيح ادخال السرور در قلب مؤمن پرداخته و پس از بحث پيرامون پوشيده داشتن عمل، به مزمت شهرت‌طلبى پرداخته است.[۱۲]

ازاله خوف، نوافل، اعمال قلوب، سكوت و سخن گفتن در هنگام وعظ و بلاغت، جدل در اسباب دنيا، تفويض، معرفت نفس، غفلت و نسيان، نگاه حلال، نظر ناگهانى و نذور، از جمله مباحث مطرح‌شده در اين رساله مى‌باشد.

در رساله سوم، تحت عنوان «المكاسب»، در ابتدا، حركت به‌سوى طلب كسب حلال را ستوده و پس از اشاره به اختلاف موجود در رابطه با طلب كسب محمود و مذموم، به بحث و بررسى عناوين زير پرداخته است: صفت ورع، مذاهب گذشتگان در مورد ورع، روش و شيوه گذشتگان در خوراك و پوشاك، مذهب پيشينيان در شبهات و معناى آن، معنى تعاون و همكارى در اثم و عدوان، ورع در جوايزى كه از سمت سلطان اهدا شده باشد، ورع و گرسنگى و سؤال و تحرى.[۱۳]

«العقل»، عنوان آخرين رساله مى‌باشد و محاسبى در آن به بحث و بررسى پيرامون ماهيت عقل و حقيقت معناى آن پرداخته است. وى معتقد است زمانى فرد، عاقل ناميده مى‌شود كه از خداوند خائف بوده و قائم به امر خداوند باشد.[۱۴]

وضعيت كتاب

اين كتاب با مقدمه عبدالقادر احمد عطا، همراه با كتاب ديگر محاسبى (المسائل في الزهد، المكاسب، العقل) در 1348ش / 1969م، در قاهره منتشر شد.[۱۵]

فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

پاورقى‌ها توسط محقق كتاب، خليل عمران المنصور نوشته شده و در آن، به ذكر منابع و توضيح و تشريح برخى از كلمات و عبارات متن، پرداخته شده است.

پانويس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. حداد عادل، غلامعلى و همكاران (1377)، دانشنامه جهان اسلام (چاپ اول)، تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج 12، ص354، اكبر ثبوت.

وابسته‌ها