الشيعة في عقائدهم و احكامهم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'آنحضرت' به 'آن حضرت')
    جز (جایگزینی متن - 'شیعه (ابهام زدایی)' به 'شیعه (ابهام‌زدایی)')
     
    (۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR15746J1.jpg|بندانگشتی|الـشيعة في عقائدهم و احکامهم]]
    | تصویر =NUR15746J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =الشيعة في عقائدهم و احکامهم
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|الـشيعة في عقائدهم و احکامهم
    [[موسوی کاظمی قزوینی، سید محمد]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏211‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏ش‎‏9
    |data-type='otherBookNames'|
    | موضوع =
    |-
    شیعه امامیه - اصول دین
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[موسوی کاظمی قزوینی، محمد]] (نويسنده)
    |-
    |زبان  
    |data-type='language'|عربی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏211‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏ش‎‏9
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|شیعه امامیه - اصول دین


    شیعه امامیه - عقاید
    شیعه امامیه - عقاید
    خط ۲۶: خط ۱۵:


    فقه جعفری - قرن 14
    فقه جعفری - قرن 14
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    دار الزهراء
    |data-type='publisher'|دار الزهراء
    | مکان نشر =بیروت - لبنان
    |-
    | سال نشر = 1413 ق یا 1993 م
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|بیروت - لبنان
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1413 هـ.ق یا 1993 م
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE15746AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15746AUTOMATIONCODE
    | چاپ =4
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =15746
    | کتابخوان همراه نور =15746
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    {{کاربردهای دیگر| شیعه (ابهام‌زدایی)}}
    '''الشيعة في عقائدهم و أحكامهم''' اثر [[موسوی کاظمی قزوینی، سید محمد|سيد‌ ‎امير محمد كاظمى قزوينى]]، بررسى و توضيح عقايد و احكام مذهب شيعه اثنی‌عشر ى و پاسخ به شبهات مطرح شده پيرامون آن مى‌باشد كه به زبان عربى در سال 1396ق نوشته شده است.


    == معرفى اجمالى==
    نویسنده انگیزه خود از تأليف كتاب را، زدودن شبهاتى كه به عقايد و احكام مذهب اماميه به ناروا نسبت داده شده، عنوان نموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/13 مقدمه، ص13]</ref>
     
     
    «الشيعة في عقائدهم و أحكامهم» اثر سيد امير محمد كاظمى قزوينى، بررسى و توضيح عقايد و احكام مذهب شيعه اثنی‌عشر ى و پاسخ به شبهات مطرح شده پيرامون آن مى‌باشد كه به زبان عربى در سال 1396ق نوشته شده است.
     
    نويسنده انگيزه خود از تأليف كتاب را، زدودن شبهاتى كه به عقايد و احكام مذهب اماميه به ناروا نسبت داده شده، عنوان نموده است.<ref>مقدمه، ص13</ref>


    == ساختار==
    == ساختار==
    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در بيست‌وچهار فصل تنظيم شده است.


     
    نویسنده در ابتدا بحثى لغوى و معنايى در مورد شيعه داشته و سپس به اصول مذهب شيعه، توحيد و معناى، عدل و نبوت از ديدگاه شيعه پرداخته و در نهایت، ضمن بحث از تعداد ائمه(ع) و مسأله خلافت پس از پيامبر(ص)، برخى از احكام و امور عبادى را بررسى نموده و شبهات مطرح شده در مورد هر يك را پاسخ داده است.
    كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در بيست‌وچهار فصل تنظيم شده است.
     
    نويسنده در ابتدا بحثى لغوى و معنايى در مورد شيعه داشته و سپس به اصول مذهب شيعه، توحيد و معناى، عدل و نبوت از ديدگاه شيعه پرداخته و در نهايت، ضمن بحث از تعداد ائمه(ع) و مسأله خلافت پس از پيامبر(ص)، برخى از احكام و امور عبادى را بررسى نموده و شبهات مطرح شده در مورد هر يك را پاسخ داده است.


    == گزارش محتوا==
    == گزارش محتوا==
    در مقدمه كتاب ضمن بيان انگیزه تأليف، به نكاتى پيرامون كتاب اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/7 مقدمه، ص7]</ref>


    فصل اول، بحثى لغوى بوده و نویسنده در آن، به بررسى شيعه از لحاظ لغت و معنا، پرداخته و به اين نكته اشاره نموده است كه حديث ثقلين، به خوبى به مطلوب شيعه، دلالت دارد. برخى دلايلى كه نویسنده براى اثبات اين مدعا ارائه نموده، عبارت است از:


    در مقدمه كتاب ضمن بيان انگيزه تأليف، به نكاتى پيرامون كتاب اشاره شده است.<ref>مقدمه، ص7</ref>
    #پيامبر(ص) اهل‌بيت خود را يكى از ثقلين قرار داده و حكم نموده است كه آن دو هيچ‌گاه از يكديگر جدا نخواهند شد و اين خود دليل بر عصمت اهل‌بيت(ع) دارد زيرا قرآن معصوم بوده و هيچ خطايى در آن راه ندارد به هيچ وجه جايز نيست تا غيرمعصوم، عِدل قرار گیرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/20 متن كتاب، ص20]</ref>
    #اين حديث اين دلالت را دارد كه علم قرآن، نزد اهل‌بيت(ع) بوده و ايشان از ديگران افضل هستند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/20 همان]</ref>
    #پيامبر(ص) اهل‌بيت(ع) را عِدل قرآن قرار داده و تبعيت از آنان را مانند قرآن، واجب كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/20 همان]</ref>
    #آن حضرت به اين نكته اشاره نموده‌اند كه عترت(ع) و قرآن، تا زمانى كه دنيا پابرجاست، از يكديگر جدا نخواهند بود و اين دليل بر استمرار امامت در تمام اعصار دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/20 همان]</ref>


    فصل اول، بحثى لغوى بوده و نويسنده در آن، به بررسى شيعه از لحاظ لغت و معنا، پرداخته و به اين نكته اشاره نموده است كه حديث ثقلين، به خوبى به مطلوب شيعه، دلالت دارد. برخى دلايلى كه نويسنده براى اثبات اين مدعا ارائه نموده، عبارت است از:
    در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه شیعیان، معتقدند اسلام بر سه اصل توحيد، نبوت و معاد استوار بوده و اين اسلام به واسطه اقرار به شهادتين، محقق مى‌گردد؛ اما قوام مذهب شيعه، به اضافه نمودن دو اصل اساسى ديگر به اصول سه‌گانه است كه عبارتند از: عدل و امامت.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/23 همان، ص23]</ref>


    1- پيامبر(ص) اهل بيت خود را يكى از ثقلين قرار داده و حكم نموده است كه آن دو هيچ‌گاه از يكديگر جدا نخواهند شد و اين خود دليل بر عصمت اهل بيت(ع) دارد زيرا قرآن معصوم بوده و هيچ خطايى در آن راه ندارد به هيچ وجه جايز نيست تا غيرمعصوم، عِدل قرار گيرد.<ref>متن كتاب، ص20</ref>
    توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. نویسنده در اين فصل، ضمن تعريف توحيد و بحث پيرامون معناى آن، به تشريح صفات ثبوتيه و سلبيه خداوند پرداخته و سپس فرق ميان صفات ذات، افعال و مجاز را كه مجازاً بر ذات اطلاق می‌شود را بيان كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/26 همان، ص26-30]</ref>


    2- اين حديث اين دلالت را دارد كه علم قرآن، نزد اهل بيت(ع) بوده و ايشان از ديگران افضل هستند.<ref>همان</ref>
    فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، نویسنده چنين استدلال مى‌كند كه شیعیان نيز مانند تمام عقلاى عالم به عدالت خداوند و منزه بودن او از ظلم و فعل قبيح مانند كذب، تكليف به غير مقدور اعتقاد داشته و او را از هر گونه اخلال به واجب مبرا مى‌دانند و معتقدند كه خداوند به غير از حكمت و مصلحتى كه به عباد برمى‌گردد، كارى انجام نمى‌دهد، زيرا او بى‌نياز از فعل قبيح مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/32 همان، ص32]</ref>


    3- پيامبر(ص) اهل بيت(ع) را عِدل قرآن قرار داده و تبعيت از آنان را مانند قرآن، واجب كرده است.<ref>همان</ref>
    در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/39 همان، ص39]</ref>و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/42 همان، ص42]</ref>


    4- آن حضرت به اين نكته اشاره نموده‌اند كه عترت(ع) و قرآن، تا زمانى كه دنيا پابرجاست، از يكديگر جدا نخواهند بود و اين دليل بر استمرار امامت در تمام اعصار دارد.<ref>همان</ref>
    امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. نویسنده در اين فصل، آيات''' «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولى الأمر منكم»''' و''' «و أمرهم شورى بينهم»''' را مورد بررسى قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/42 همان، ص42-48]</ref>


    در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه شيعيان، معتقدند اسلام بر سه اصل توحيد، نبوت و معاد استوار بوده و اين اسلام به واسطه اقرار به شهادتين، محقق مى‌گردد؛ اما قوام مذهب شيعه، به اضافه نمودن دو اصل اساسى ديگر به اصول سه‌گانه است كه عبارتند از: عدل و امامت.<ref>همان، ص23</ref>
    در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/49 همان، ص49-59]</ref>


    توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. نويسنده در اين فصل، ضمن تعريف توحيد و بحث پيرامون معناى آن، به تشريح صفات ثبوتيه و سلبيه خداوند پرداخته و سپس فرق ميان صفات ذات، افعال و مجاز را كه مجازاً بر ذات اطلاق مى شود را بيان كرده است.<ref>همان، ص 26-30</ref>
    فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مى‌باشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمى‌شود؛ افضليت اهل‌بيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/60 همان، ص60-83]</ref>


    فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، نويسنده چنين استدلال مى‌كند كه شيعيان نيز مانند تمام عقلاى عالم به عدالت خداوند و منزه بودن او از ظلم و فعل قبيح مانند كذب، تكليف به غير مقدور اعتقاد داشته و او را از هر گونه اخلال به واجب مبرا مى‌دانند و معتقدند كه خداوند به غير از حكمت و مصلحتى كه به عباد برمى‌گردد، كارى انجام نمى‌دهد، زيرا او بى‌نياز از فعل قبيح مى‌باشد.<ref>همان، ص32</ref>
    در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. نویسنده پس از طرح موضوع معاد به موضوع استنباط احكام شرعى پرداخته و تمامى مباحث فقهى از نجاسات و مطهرات گرفته تا بحث حدود و ديات را مطرح كرده است. در آخر نيز با تبيين موضوع زيارت و شفاعت، با تشريح ديدگاه شيعه در موضوع عصمت كتاب را به پایان رسانده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16660/1/84 همان، ص84- 370]</ref>
     
    در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.<ref>همان، ص39</ref>و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.<ref>همان، ص42</ref>
     
    امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. نويسنده در اين فصل، آيات ''' «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولى الأمر منكم» ''' و ''' «و أمرهم شورى بينهم» ''' را مورد بررسى قرار داده است.<ref>همان، ص 42-48</ref>
     
    در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.<ref>همان، ص49-59</ref>
     
    فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مى‌باشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمى‌شود؛ افضليت اهل بيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.<ref>همان، ص60-83</ref>
     
    در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. نويسنده پس از طرح موضوع معاد به موضوع استنباط احكام شرعى پرداخته و تمامى مباحث فقهى از نجاسات و مطهرات گرفته تا بحث حدود و ديات را مطرح كرده است. در آخر نيز با تبيين موضوع زيارت و شفاعت، با تشريح ديدگاه شيعه در موضوع عصمت كتاب را به پايان رسانده است.<ref>همان، ص 84- 370</ref>


    == وضعيت كتاب==
    == وضعيت كتاب==
     
    فهرست مطالب و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
     
    فهرست مطالب و مصادر مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.


    در پاورقى‌هاى اندك كتاب برخى كلمات توضيح داده شده است.
    در پاورقى‌هاى اندك كتاب برخى كلمات توضيح داده شده است.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله==
    == منابع مقاله==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16660 مطالعه کتاب الـشيعة في عقائدهم و احکامهم در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:کلام و عقاید]]
    [[رده:کلام و عقاید]]
    [[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
    [[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۴

    الشيعة في عقائدهم و احکامهم
    الشيعة في عقائدهم و احكامهم
    پدیدآورانموسوی کاظمی قزوینی، سید محمد (نویسنده)
    ناشردار الزهراء
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1413 ق یا 1993 م
    چاپ4
    موضوعشیعه امامیه - اصول دین

    شیعه امامیه - عقاید

    فروع دین

    فقه جعفری - قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏211‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏ش‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الشيعة في عقائدهم و أحكامهم اثر سيد‌ ‎امير محمد كاظمى قزوينى، بررسى و توضيح عقايد و احكام مذهب شيعه اثنی‌عشر ى و پاسخ به شبهات مطرح شده پيرامون آن مى‌باشد كه به زبان عربى در سال 1396ق نوشته شده است.

    نویسنده انگیزه خود از تأليف كتاب را، زدودن شبهاتى كه به عقايد و احكام مذهب اماميه به ناروا نسبت داده شده، عنوان نموده است.[۱]

    ساختار

    كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در بيست‌وچهار فصل تنظيم شده است.

    نویسنده در ابتدا بحثى لغوى و معنايى در مورد شيعه داشته و سپس به اصول مذهب شيعه، توحيد و معناى، عدل و نبوت از ديدگاه شيعه پرداخته و در نهایت، ضمن بحث از تعداد ائمه(ع) و مسأله خلافت پس از پيامبر(ص)، برخى از احكام و امور عبادى را بررسى نموده و شبهات مطرح شده در مورد هر يك را پاسخ داده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه كتاب ضمن بيان انگیزه تأليف، به نكاتى پيرامون كتاب اشاره شده است.[۲]

    فصل اول، بحثى لغوى بوده و نویسنده در آن، به بررسى شيعه از لحاظ لغت و معنا، پرداخته و به اين نكته اشاره نموده است كه حديث ثقلين، به خوبى به مطلوب شيعه، دلالت دارد. برخى دلايلى كه نویسنده براى اثبات اين مدعا ارائه نموده، عبارت است از:

    1. پيامبر(ص) اهل‌بيت خود را يكى از ثقلين قرار داده و حكم نموده است كه آن دو هيچ‌گاه از يكديگر جدا نخواهند شد و اين خود دليل بر عصمت اهل‌بيت(ع) دارد زيرا قرآن معصوم بوده و هيچ خطايى در آن راه ندارد به هيچ وجه جايز نيست تا غيرمعصوم، عِدل قرار گیرد.[۳]
    2. اين حديث اين دلالت را دارد كه علم قرآن، نزد اهل‌بيت(ع) بوده و ايشان از ديگران افضل هستند.[۴]
    3. پيامبر(ص) اهل‌بيت(ع) را عِدل قرآن قرار داده و تبعيت از آنان را مانند قرآن، واجب كرده است.[۵]
    4. آن حضرت به اين نكته اشاره نموده‌اند كه عترت(ع) و قرآن، تا زمانى كه دنيا پابرجاست، از يكديگر جدا نخواهند بود و اين دليل بر استمرار امامت در تمام اعصار دارد.[۶]

    در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه شیعیان، معتقدند اسلام بر سه اصل توحيد، نبوت و معاد استوار بوده و اين اسلام به واسطه اقرار به شهادتين، محقق مى‌گردد؛ اما قوام مذهب شيعه، به اضافه نمودن دو اصل اساسى ديگر به اصول سه‌گانه است كه عبارتند از: عدل و امامت.[۷]

    توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. نویسنده در اين فصل، ضمن تعريف توحيد و بحث پيرامون معناى آن، به تشريح صفات ثبوتيه و سلبيه خداوند پرداخته و سپس فرق ميان صفات ذات، افعال و مجاز را كه مجازاً بر ذات اطلاق می‌شود را بيان كرده است.[۸]

    فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، نویسنده چنين استدلال مى‌كند كه شیعیان نيز مانند تمام عقلاى عالم به عدالت خداوند و منزه بودن او از ظلم و فعل قبيح مانند كذب، تكليف به غير مقدور اعتقاد داشته و او را از هر گونه اخلال به واجب مبرا مى‌دانند و معتقدند كه خداوند به غير از حكمت و مصلحتى كه به عباد برمى‌گردد، كارى انجام نمى‌دهد، زيرا او بى‌نياز از فعل قبيح مى‌باشد.[۹]

    در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.[۱۰]و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.[۱۱]

    امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. نویسنده در اين فصل، آيات «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولى الأمر منكم» و «و أمرهم شورى بينهم» را مورد بررسى قرار داده است.[۱۲]

    در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.[۱۳]

    فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مى‌باشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به حضرت على(ع) از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمى‌شود؛ افضليت اهل‌بيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.[۱۴]

    در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. نویسنده پس از طرح موضوع معاد به موضوع استنباط احكام شرعى پرداخته و تمامى مباحث فقهى از نجاسات و مطهرات گرفته تا بحث حدود و ديات را مطرح كرده است. در آخر نيز با تبيين موضوع زيارت و شفاعت، با تشريح ديدگاه شيعه در موضوع عصمت كتاب را به پایان رسانده است.[۱۵]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌هاى اندك كتاب برخى كلمات توضيح داده شده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها