دراية الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'آنحضرت' به 'آن حضرت')
     
    (۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR18112J1.jpg|بندانگشتی|درایه الحدیث]]
    | تصویر =NUR18112J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =درایه الحدیث
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|درایه الحدیث
    [[مدیرشانه‌چی، کاظم]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =فارسی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏109‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏4‎‏د‎‏4
    |data-type='otherBookNames'|
    | موضوع =
    |-
    حدیث - علم الدرایه
    |پدیدآورندگان
    | ناشر =
    |data-type='authors'|[[مدیرشانه‌چی، کاظم]] (نويسنده)
    دار الثقلين
    |-
    | مکان نشر =قم - ایران
    |زبان  
    | سال نشر = 1379 ش  
    |data-type='language'|فارسی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏109‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏4‎‏د‎‏4
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|حدیث - علم الدرایه
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|دار الثقلين
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|قم - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1379 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE18112AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE18112AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | شابک =964-6823-53-8
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =18112
    | کتابخوان همراه نور =18112
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    == معرفى اجمالى ==
    '''''دراية الحديث''''' از آثار حديث‌شناس معاصر حجةالاسلام [[مدیرشانه‌چی، کاظم|كاظم مديرشانه‌چى]] (1306- 1381ش) است كه در آن، پيدايش و صدور حديث و تاريخ تدوين و ضبط حديث در ميان شيعه و سنى و علل جعل حديث و معانى اصطلاحات فراوان حديث و تقسيمات گوناگون آن را به صورت مستند توضيح داده است.
     
     
    «دراية الحديث» از آثار حديث‌شناس معاصر حجةالاسلام [[مدیرشانه‌چی، کاظم|كاظم مديرشانه‌چى]] (1306- 1381ش) است كه در آن، پيدايش و صدور حديث و تاريخ تدوين و ضبط حديث در ميان شيعه و سنى و علل جعل حديث و معانى اصطلاحات فراوان حديث و تقسيمات گوناگون آن را به صورت مستند توضيح داده است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
     
    كتاب حاضر از مقدمه نویسنده و متن اصلى تشكيل شده كه در ضمن عناوين متعددى ارائه شده است. نویسنده متنهاى متعددى به زبان عربى از عبارات دانشمندان اسلامى در زمينه تعاريف علمى اصطلاحات حديثى و... در سراسر كتاب آورده و از تعداد قابل توجهى از منابع مهمّ و آثار علمى انديشمندان اسلامى -قديم و معاصر- براى توليد اثر حاضر بهره برده است. شيوه نویسنده در اين اثر، آموزشى است و به مباحث رايج و متداول در اين علم پرداخته است.
     
    كتاب حاضر از مقدمه نويسنده و متن اصلى تشكيل شده كه در ضمن عناوين متعددى ارائه شده است. نويسنده متنهاى متعددى به زبان عربى از عبارات دانشمندان اسلامى در زمينه تعاريف علمى اصطلاحات حديثى و... در سراسر كتاب آورده و از تعداد قابل توجهى از منابع مهمّ و آثار علمى انديشمندان اسلامى -قديم و معاصر- براى توليد اثر حاضر بهره برده است. شيوه نويسنده در اين اثر، آموزشى است و به مباحث رايج و متداول در اين علم پرداخته است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
    درباره محتواى اين اثر، گفتنى‌ها فراوان است از جمله:
    درباره محتواى اين اثر، گفتنى‌ها فراوان است از جمله:


    1. نويسنده با بيان اينكه متواتر به متواتر لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم شده، افزوده است: تواتر اجمالى عبارت از علم اجمالى به صحت يكى از چند حديثى است كه در يك موضوع وارد شده است؛ مانند: اخبار مختلفى كه براى حجيت خبر واحد استشهاد شده كه گرچه در يكان‌يكان آنها مى‌توان خدشه كرد ولى صدور يكى از آن جمع، به تواتر اجمالى ثابت است. نويسنده در پايان چنين اظهار نظر كرده است: مى‌توان گفت كه برگشت تواتر اجمالى نيز به همان‌قدر مشترك مفاد چند خبر است كه تواتر معنوى مى‌نامند<ref>متن كتاب، ص65- 66</ref>
    #نویسنده با بيان اينكه متواتر به متواتر لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم شده، افزوده است: تواتر اجمالى عبارت از علم اجمالى به صحت يكى از چند حديثى است كه در يك موضوع وارد شده است؛ مانند: اخبار مختلفى كه براى حجيت خبر واحد استشهاد شده كه گرچه در يكان‌يكان آنها مى‌توان خدشه كرد ولى صدور يكى از آن جمع، به تواتر اجمالى ثابت است. نویسنده در پايان چنين اظهار نظر كرده است: مى‌توان گفت كه برگشت تواتر اجمالى نيز به همان‌قدر مشترك مفاد چند خبر است كه تواتر معنوى مى‌نامند<ref>متن كتاب، ص65- 66</ref>
     
    #نویسنده در مورد حديث ناسخ و منسوخ چنين گفته است: ناسخ حديثى است كه حكم شرعى ثابتى را ذكر مى‌كند كه در قرآن يا حديث ديگرى آمده و منسوخ به عكس آن، يعنى حديثى است كه حكمى را دربردارد كه توسط حديث ناسخ برداشته شده است.<ref>همان، ص 102</ref>نویسنده در اينجا به مثالى اشاره مى‌كند كه مورد مناقشه است: وى چنين مى‌نويسد كه حديث نبوى «أفطر الحاجم و المحجوم» به حديث «احتجم رسول‌الله(ص) و هو صائمٌ» نسخ شده است! [[مسعودی، عبدالهادی|عبدالهادى مسعودى]] در كتاب روش فهم حديث اين مطلب را مستدل مورد بحث قرار داده و چنين نتيجه گرفته است: «به روشنى ديده مى‌شود كه سبب شكستن روزه دروغ بستن بر پيامبر خدا بوده است كه خود از مفطرات مستقل و قطعى روزه است. از اين‌رو سخن پيامبر(ص) ناظر به همان دو تن بوده است نه ساير حجامتگران»<ref>مسعودى، عبدالهادى، ص133- 135</ref>
    2. نويسنده در مورد حديث ناسخ و منسوخ چنين گفته است: ناسخ حديثى است كه حكم شرعى ثابتى را ذكر مى‌كند كه در قرآن يا حديث ديگرى آمده و منسوخ به عكس آن، يعنى حديثى است كه حكمى را دربردارد كه توسط حديث ناسخ برداشته شده است<ref>همان، ص 102</ref>نويسنده در اينجا به مثالى اشاره مى‌كند كه مورد مناقشه است: وى چنين مى‌نويسد كه حديث نبوى «أفطر الحاجم و المحجوم» به حديث «احتجم رسول الله(ص) و هو صائمٌ» نسخ شده است! [[مسعودی، عبدالهادی|عبدالهادى مسعودى]] در كتاب روش فهم حديث اين مطلب را مستدل مورد بحث قرار داده و چنين نتيجه گرفته است: «به روشنى ديده مى‌شود كه سبب شكستن روزه دروغ بستن بر پيامبر خدا بوده است كه خود از مفطرات مستقل و قطعى روزه است. از اين‌رو سخن پيامبر(ص) ناظر به همان دو تن بوده است نه ساير حجامتگران»<ref>مسعودى، عبدالهادى، ص133- 135</ref>
    #نویسنده درباره آنچه مورد نياز محدث است، چنين نوشته است: محدث در اين علم، به فقه، اصول، عقايد و علوم عربى و اسماء رجال و معرفت اسانيد و تاريخ احتياج دارد، به‌علاوه بايد با اهل حديث معاشرت و مباحثه داشته و نيكو فكر كند و ذهن خود را متوجه علم مزبور نمايد و بر حديث مداومت كند<ref>متن كتاب، ص170</ref>
     
    #نویسنده در مورد لزوم آشنايى با تاريخ براى نقد حديث اين مطلب را از كتاب «أضواء على السّنة» نقل كرده است كه مسلم روايت كرده كه ابوسفيان هنگامى كه اسلام آورد سه خواهش از رسول خدا(ص) نمود: اول ازدواج آن حضرت با دخترش ام حبيبه. دوم اينكه پسرش معاويه را جزو نويسندگان خود قرار دهد. سوم سركردگى لشكرى را به او واگذارد كه حضرت با هر سه تقاضاى وى موافقت كرد. درصورتى‌كه رسول اكرم(ص)، ام حبيبه را هنگامى كه در حبشه بود، تزويج فرمود و ابوسفيان در عام‌الفتح اسلام آورد و بين اين دو واقعه چندين سال فاصله است. ديگر اينكه در تواريخ سركردگى ابوسفيان در غزوه‌اى به نظر نمى‌رسد و از اينجا مى‌توان به وضع حديث پى برد<ref>همان، ص180</ref>
    3. نويسنده درباره آنچه مورد نياز محدث است، چنين نوشته است: محدث در اين علم، به فقه، اصول، عقايد و علوم عربى و اسماء رجال و معرفت اسانيد و تاريخ احتياج دارد، به‌علاوه بايد با اهل حديث معاشرت و مباحثه داشته و نيكو فكر كند و ذهن خود را متوجه علم مزبور نمايد و بر حديث مداومت كند<ref>متن كتاب، ص170</ref>
     
    4. نويسنده در مورد لزوم آشنايى با تاريخ براى نقد حديث اين مطلب را از كتاب «أضواء على السّنة» نقل كرده است كه مسلم روايت كرده كه ابوسفيان هنگامى كه اسلام آورد سه خواهش از رسول خدا(ص) نمود: اول ازدواج آن حضرت با دخترش ام حبيبه. دوم اينكه پسرش معاويه را جزو نويسندگان خود قرار دهد. سوم سركردگى لشكرى را به او واگذارد كه حضرت با هر سه تقاضاى وى موافقت كرد. درصورتى‌كه رسول اكرم(ص)، ام حبيبه را هنگامى كه در حبشه بود، تزويج فرمود و ابوسفيان در عام‌الفتح اسلام آورد و بين اين دو واقعه چندين سال فاصله است. ديگر اينكه در تواريخ سركردگى ابوسفيان در غزوه‌اى به نظر نمى‌رسد و از اينجا مى‌توان به وضع حديث پى برد<ref>همان، ص180</ref>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==




    براى كتاب حاضر، فقط فهرست منابع و فهرست تفصيلى مطالب فراهم شده و متأسفانه از فهرست‌هاى فنى -شامل آيات، روايات، اعلام، امكنه و اصطلاحات خبرى نيست. اين كتاب مستند است و نويسنده ارجاعاتش را به صورت پاورقى آورده است. بسيارى از پاورقى‌ها استنادى است و نويسنده منابع مورد نظرش را با ذكر نام كتاب و جلد و صفحه مشخص كرده است. گاه معناى لغوى واژه‌اى و گاه نيز پاورقى توضيحى آورده است.
    براى كتاب حاضر، فقط فهرست منابع و فهرست تفصيلى مطالب فراهم شده و متأسفانه از فهرست‌هاى فنى -شامل آيات، روايات، اعلام، امكنه و اصطلاحات خبرى نيست. اين كتاب مستند است و نویسنده ارجاعاتش را به صورت پاورقى آورده است. بسيارى از پاورقى‌ها استنادى است و نویسنده منابع مورد نظرش را با ذكر نام كتاب و جلد و صفحه مشخص كرده است. گاه معناى لغوى واژه‌اى و گاه نيز پاورقى توضيحى آورده است.


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>
    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==


    1- مقدمه و متن كتاب.
    #مقدمه و متن كتاب.
     
    #مسعودى، عبدالهادى، «روش فهم حديث»، دانشكده علوم حديث و سمت، تهران، چاپ پنجم، 1389ش.
    2- مسعودى، عبدالهادى، «روش فهم حديث»، دانشكده علوم حديث و سمت، تهران، چاپ پنجم، 1389ش.
     


    == پیوندها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۵۷

    درایه الحدیث
    دراية الحديث
    پدیدآورانمدیرشانه‌چی، کاظم (نویسنده)
    ناشردار الثقلين
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1379 ش
    چاپ1
    شابک964-6823-53-8
    موضوعحدیث - علم الدرایه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏109‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏4‎‏د‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دراية الحديث از آثار حديث‌شناس معاصر حجةالاسلام كاظم مديرشانه‌چى (1306- 1381ش) است كه در آن، پيدايش و صدور حديث و تاريخ تدوين و ضبط حديث در ميان شيعه و سنى و علل جعل حديث و معانى اصطلاحات فراوان حديث و تقسيمات گوناگون آن را به صورت مستند توضيح داده است.

    ساختار

    كتاب حاضر از مقدمه نویسنده و متن اصلى تشكيل شده كه در ضمن عناوين متعددى ارائه شده است. نویسنده متنهاى متعددى به زبان عربى از عبارات دانشمندان اسلامى در زمينه تعاريف علمى اصطلاحات حديثى و... در سراسر كتاب آورده و از تعداد قابل توجهى از منابع مهمّ و آثار علمى انديشمندان اسلامى -قديم و معاصر- براى توليد اثر حاضر بهره برده است. شيوه نویسنده در اين اثر، آموزشى است و به مباحث رايج و متداول در اين علم پرداخته است.

    گزارش محتوا

    درباره محتواى اين اثر، گفتنى‌ها فراوان است از جمله:

    1. نویسنده با بيان اينكه متواتر به متواتر لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم شده، افزوده است: تواتر اجمالى عبارت از علم اجمالى به صحت يكى از چند حديثى است كه در يك موضوع وارد شده است؛ مانند: اخبار مختلفى كه براى حجيت خبر واحد استشهاد شده كه گرچه در يكان‌يكان آنها مى‌توان خدشه كرد ولى صدور يكى از آن جمع، به تواتر اجمالى ثابت است. نویسنده در پايان چنين اظهار نظر كرده است: مى‌توان گفت كه برگشت تواتر اجمالى نيز به همان‌قدر مشترك مفاد چند خبر است كه تواتر معنوى مى‌نامند[۱]
    2. نویسنده در مورد حديث ناسخ و منسوخ چنين گفته است: ناسخ حديثى است كه حكم شرعى ثابتى را ذكر مى‌كند كه در قرآن يا حديث ديگرى آمده و منسوخ به عكس آن، يعنى حديثى است كه حكمى را دربردارد كه توسط حديث ناسخ برداشته شده است.[۲]نویسنده در اينجا به مثالى اشاره مى‌كند كه مورد مناقشه است: وى چنين مى‌نويسد كه حديث نبوى «أفطر الحاجم و المحجوم» به حديث «احتجم رسول‌الله(ص) و هو صائمٌ» نسخ شده است! عبدالهادى مسعودى در كتاب روش فهم حديث اين مطلب را مستدل مورد بحث قرار داده و چنين نتيجه گرفته است: «به روشنى ديده مى‌شود كه سبب شكستن روزه دروغ بستن بر پيامبر خدا بوده است كه خود از مفطرات مستقل و قطعى روزه است. از اين‌رو سخن پيامبر(ص) ناظر به همان دو تن بوده است نه ساير حجامتگران»[۳]
    3. نویسنده درباره آنچه مورد نياز محدث است، چنين نوشته است: محدث در اين علم، به فقه، اصول، عقايد و علوم عربى و اسماء رجال و معرفت اسانيد و تاريخ احتياج دارد، به‌علاوه بايد با اهل حديث معاشرت و مباحثه داشته و نيكو فكر كند و ذهن خود را متوجه علم مزبور نمايد و بر حديث مداومت كند[۴]
    4. نویسنده در مورد لزوم آشنايى با تاريخ براى نقد حديث اين مطلب را از كتاب «أضواء على السّنة» نقل كرده است كه مسلم روايت كرده كه ابوسفيان هنگامى كه اسلام آورد سه خواهش از رسول خدا(ص) نمود: اول ازدواج آن حضرت با دخترش ام حبيبه. دوم اينكه پسرش معاويه را جزو نويسندگان خود قرار دهد. سوم سركردگى لشكرى را به او واگذارد كه حضرت با هر سه تقاضاى وى موافقت كرد. درصورتى‌كه رسول اكرم(ص)، ام حبيبه را هنگامى كه در حبشه بود، تزويج فرمود و ابوسفيان در عام‌الفتح اسلام آورد و بين اين دو واقعه چندين سال فاصله است. ديگر اينكه در تواريخ سركردگى ابوسفيان در غزوه‌اى به نظر نمى‌رسد و از اينجا مى‌توان به وضع حديث پى برد[۵]

    وضعيت كتاب

    براى كتاب حاضر، فقط فهرست منابع و فهرست تفصيلى مطالب فراهم شده و متأسفانه از فهرست‌هاى فنى -شامل آيات، روايات، اعلام، امكنه و اصطلاحات خبرى نيست. اين كتاب مستند است و نویسنده ارجاعاتش را به صورت پاورقى آورده است. بسيارى از پاورقى‌ها استنادى است و نویسنده منابع مورد نظرش را با ذكر نام كتاب و جلد و صفحه مشخص كرده است. گاه معناى لغوى واژه‌اى و گاه نيز پاورقى توضيحى آورده است.

    پانويس

    1. متن كتاب، ص65- 66
    2. همان، ص 102
    3. مسعودى، عبدالهادى، ص133- 135
    4. متن كتاب، ص170
    5. همان، ص180

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. مسعودى، عبدالهادى، «روش فهم حديث»، دانشكده علوم حديث و سمت، تهران، چاپ پنجم، 1389ش.

    وابسته‌ها