سخنوران نامی معاصر ایران: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[') |
||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR14247J1.jpg | |||
| عنوان =سخنوران نامی معاصر ایران | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[برقعی، سید محمدباقر]] (نویسنده) | |||
| | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =PIR 3544 /ب4س3 | |||
| | | موضوع = | ||
شاعران ایرانی - قرن 14- سرگذشتنامه | |||
|زبان | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
شعر فارسی - قرن 14 - | شعر فارسی - قرن 14 - مجموعهها | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | نشر خرم ج: 1, 2, 3, 4, 5, 6 | ||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
| سال نشر = 1373 ش | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14247AUTOMATIONCODE | |||
| | | چاپ =1 | ||
| | | شابک =978-964-9972-73-2 | ||
| | | تعداد جلد =12 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14247 | |||
| | | کتابخوان همراه نور =14247 | ||
| | | کد پدیدآور = | ||
| | | پس از = | ||
|کد | | پیش از = | ||
| | }} | ||
'''سخنوران نامى معاصر ايران'''، تأليف [[برقعی، سید محمدباقر|سيد محمدباقر برقعى]]، دايرةالمعارفى ارزشمند در شرح حال شاعران معاصر ايران، به زبان فارسى است. | |||
'''سخنوران نامى معاصر ايران'''، تأليف سيد محمدباقر | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با دو مقدمه از نویسنده و [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] آغاز و اسامى افراد به ترتيب حروف الفبا، در دوازده جلد، تنظيم شده است. | |||
نویسنده سه مجلد نخست را از روى حروف الفبا تنظيم كرده، اما پس از آن، همه مجلدات را ادغام نموده و از روى حروف الفبا، آنهم از روى تخلص شاعر و اگر شاعر تخلصى نداشت، از شهرتش استفاده كرده است. بنابراین، نظم و ترتيب شش مجلد تا پايان كتاب، همچنان حفظ و رعايت شده است و در سه مجلد نخست نيز تجديد نظر به عمل آمده و برخى كاستىهاى آن، رفع شده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ج1، ص14</ref> | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه نویسنده، به شيوه كار وى و برخى از خصوصيات كتاب، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص13-16</ref> | |||
در مقدمه دوم، به توضيح و تشريح جايگاه تذكرهنويسى در ادبيات فارسى پرداخته شده است. نویسنده، معتقد است در فرهنگ جهان، هيچ رشتهاى به وسعت و دلانگيزى شعر فارسى نبوده و از هزار سال پيش كه نخستين گويندگان اين زبان، لب به سخنسرايى گشودند، در هر دوره، عده كثيرى از سخنوران آمده و رفتهاند كه گاهى زبده گفتارشان و گاهى همه آثارشان، براى ما به يادگار مانده است كه اين امر، نشانگر اهميت تذكرهنويسى پيرامون ادبيات فارسى را نشان مىدهد<ref>ر.ک: مقدمه دوم، همان، ص18-19</ref> | |||
در | بايد توجه داشت كه تذكرهنويسى يكى از دشوارترين كارهاست، بهخصوص وقتى كه كار در سطح كلى كشور باشد؛ در اين صورت دسترسى به شاعرانى كه در شهرهاى مختلف سكونت دارند كار را دشوارتر مىكند. بهويژه كه نویسنده اثر حاضر، كوشش داشته تا از منابع ديگران كمتر استفاده نموده و ارتباط مستقيم با شاعر را همواره مد نظر قرار داده تا بتواند شناخت بيشترى نسبت به آنان پيدا كند و در انتخاب آثار هريك، از گزيده اشعارشان بهرمند شود كه اين امر، بر اهميت و ارزش اين مجموعه، افزوده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص14</ref> | ||
در | خواننده اين كتاب، نبايد انتظار داشته باشد شاعرانى كه نامشان در اين تذكره آمده است، همه در يك سطح باشند و ميزان توانايى و قدرتشان بر نظم شعر بر يك پايه و رتبه باشد؛ زيرا مقام و منزلت هركدام در شعر متفاوت است و نمىتواند در يك سطح و رتبه باشد، اما آنچه مىتوان گفت اين است كه كتاب حاضر، راهگشاى يك دوره تاريخ شعر و ادب معاصر ايران در قرن اخير است<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
نویسنده هرچند كوشيده است استقصاى لازم را به عمل آورده و اثرى كامل و جامع ارائه نمايد، اما نمىتوان گفت كه كتاب از هر جهت كامل باشد؛ زيرا هستند شاعرانى كه به علل مختلف، نامشان در اين كتاب نيامده است<ref>ر.ک: همان</ref> | |||
در اين كتاب، كلمه معاصر به شاعرانى اطلاق شده كه در قرن اخير حيات داشتهاند و اگر نام چند تن كه تاريخ درگذشتشان كمى از اين هم فراتر رفته، به ميان آمده، بهخاطر آن بوده كه نویسنده، كوشش داشته دوران قاجار و مشروطيت را پيوند دهد و تحولى را كه در شعر فارسى روى داده است تا حدودى بنماياند<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> | |||
ترديدى نيست كه شعر نو در نيم قرن اخير، خواه ناخواه در ادب فارسى جايى براى خود باز كرده و منشأ تحولى شده است كه نمىتوان آن را ناديده گرفت و نویسنده كه در صدد معرفى شعراى ايران بوده، اين موج عظيم را ناديده نگرفته است. آنچه در اين زمينه ملحوظ وى بوده، اين است كه به شاعران نوپردازى پرداخته كه در شعر كلاسيك، كار كرده و توانايى خود را نشان دادهاند، نه هر نوپردازى. روى اين اصل، نخست شعر كلاسيك و به دنبال آن، شعر نوى آنان را آورده است<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> | |||
ترديدى نيست كه شعر نو در نيم قرن اخير، خواه ناخواه در ادب فارسى جايى براى خود باز كرده و منشأ تحولى شده است كه نمىتوان آن را ناديده گرفت و | |||
از جمله ويژگىهاى كتاب آن است كه عكس بيشتر شعرا، در ابتداى شرح حالشان آورده شده است. | از جمله ويژگىهاى كتاب آن است كه عكس بيشتر شعرا، در ابتداى شرح حالشان آورده شده است. | ||
خط ۷۲: | خط ۵۴: | ||
#در جلد نهم، شرح حال خليل ذكاوت (ساحل) شاعر مقيم لامرد فارس و همكار ماهنامه حافظ يك بار تحت عنوان نام خانوادگى «ذكاوت» در صفحهى 298 و بار ديگر تحت عنوان تخلص شاعرانه «ساحل» در صفحهى 553 تكرار شده است. | #در جلد نهم، شرح حال خليل ذكاوت (ساحل) شاعر مقيم لامرد فارس و همكار ماهنامه حافظ يك بار تحت عنوان نام خانوادگى «ذكاوت» در صفحهى 298 و بار ديگر تحت عنوان تخلص شاعرانه «ساحل» در صفحهى 553 تكرار شده است. | ||
#در ثبت حال شاعران بهعنوان سخنوران «نامى» معاصر «ايران»، نام و نشان بسيار كسان ديده مىشود كه اگرچه دو وصف «سخنور» و «معاصر»، در حق ايشان صادق است، اما اوصاف «سخنور نامى ايران» (سخنورى كه در ايران معاصر | #در ثبت حال شاعران بهعنوان سخنوران «نامى» معاصر «ايران»، نام و نشان بسيار كسان ديده مىشود كه اگرچه دو وصف «سخنور» و «معاصر»، در حق ايشان صادق است، اما اوصاف «سخنور نامى ايران» (سخنورى كه در ايران معاصر نامیباشد)، بالضروره در حق ايشان صادق نيست. مسلم است كه ارزش كار مؤلف ارجمند در «جامعيت» است، اما كميت، دشمن کیفیت است؛ لذا در اين كتاب مرجع، شايد بهتر بود كه نویسنده، معيارهاى كيفى بالاترى را براى گزينش شاعران نصب العين قرار مىدادند. براى مثال، از هيجده شاعر آغازين جلد نهم، هيچكدام تحصيلات منظم استانداردى، بيش از تحصيلات دبيرستانى ندارد و يكى از آنها به اقرار خودش فقط چهار كلاس ابتدايى تحصيلات دارد. شاعرى، با تحصيلات رسمى ملازمه ندارد اما اشعار ارائهشده هم، از جهت «شاعرانگى» يا «شعريت»، جبران عدم اعتناى شاعران را به تحصيلات نمىكند. لذا شايد رعايت نوعى توازن و تناسب بين اعتبار علمى و ادبى مدخلهاى يك كتاب، سودمند مىبود. بهعلاوه، نویسنده اگر تصميم به استفاده از تمام اين مدخلها داشتند، دو راه حل پيش روى ايشان باز بود: | ||
#:الف)- عنوان «نامى» را از عنوان كتاب حذف مىفرمودند. | #:الف)- عنوان «نامى» را از عنوان كتاب حذف مىفرمودند. | ||
#:ب)- لااقل به هنگام پوشش شاعران، ميان چهرههاى واقعا نامى و برتر شعر معاصر (مانند دكتر اسماعيل خويى)، با شاعرانى كه مطلقا و ابدا تحصيلاتى در حوزه يا دانشگاه و يا حتى شش كلاس ابتدايى ندارند و در كار شعر و شاعرى و سخنورى هم بههيچوجه «نامى» نيستند، امتيازى قائل مىشدند و به شاعران نامى برتر صفحات بيشترى و به شاعران غير نامى فروتر صفحات كمترى اختصاص مىدادند. | #:ب)- لااقل به هنگام پوشش شاعران، ميان چهرههاى واقعا نامى و برتر شعر معاصر (مانند دكتر اسماعيل خويى)، با شاعرانى كه مطلقا و ابدا تحصيلاتى در حوزه يا دانشگاه و يا حتى شش كلاس ابتدايى ندارند و در كار شعر و شاعرى و سخنورى هم بههيچوجه «نامى» نيستند، امتيازى قائل مىشدند و به شاعران نامى برتر صفحات بيشترى و به شاعران غير نامى فروتر صفحات كمترى اختصاص مىدادند. | ||
#مؤلف گرامى درعينحال كه سخاوتمندانه و با تسامح بسيار، نام بسيارى از شاعران غير نامى و متوسط الحال را آوردهاند، دهها شاعر اديب و دانشمند را همچنان از قلم انداختهاند<ref>ر. | #مؤلف گرامى درعينحال كه سخاوتمندانه و با تسامح بسيار، نام بسيارى از شاعران غير نامى و متوسط الحال را آوردهاند، دهها شاعر اديب و دانشمند را همچنان از قلم انداختهاند<ref>ر.ک: كتابخانه حافظ، 1387، ص74</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۸۲: | خط ۶۴: | ||
فهارس هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده است كه عبارتند از فهرست اعلام كسان؛ جاىها؛ كتابها؛ مجلهها و روزنامهها. | فهارس هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده است كه عبارتند از فهرست اعلام كسان؛ جاىها؛ كتابها؛ مجلهها و روزنامهها. | ||
در پاورقىها به ذكر مطالبى همچون سروده شدن شعر در واقعهاى خاص<ref>ر. | در پاورقىها به ذكر مطالبى همچون سروده شدن شعر در واقعهاى خاص<ref>ر.ک: پاورقى، ج1، ص81</ref>، يافت نشدن تاريخ وفات شاعر<ref>ر.ک: همان، ص100</ref>، مطلع بودن شعرى براى شعر يا غزلى ديگر<ref>ر.ک: همان، ص107</ref>و... پرداخته شده است. | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
#مقدمه و متن كتاب. | |||
#[[:noormags:539776|«كتابخانه حافظ»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: حافظ، شماره 49، فروردين 1387، (2 صفحه، از 74 تا 75)]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | [[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:ادبیات فارسی]] | [[رده:ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:شکلهای خاص ادبی]] | [[رده:شکلهای خاص ادبی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۵۵
سخنوران نامی معاصر ایران | |
---|---|
پدیدآوران | برقعی، سید محمدباقر (نویسنده) |
ناشر | نشر خرم ج: 1, 2, 3, 4, 5, 6 |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1373 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-9972-73-2 |
موضوع | شاعران ایرانی - قرن 14- سرگذشتنامه شعر فارسی - قرن 14 - مجموعهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 12 |
کد کنگره | PIR 3544 /ب4س3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سخنوران نامى معاصر ايران، تأليف سيد محمدباقر برقعى، دايرةالمعارفى ارزشمند در شرح حال شاعران معاصر ايران، به زبان فارسى است.
ساختار
كتاب با دو مقدمه از نویسنده و سعيد نفيسى آغاز و اسامى افراد به ترتيب حروف الفبا، در دوازده جلد، تنظيم شده است.
نویسنده سه مجلد نخست را از روى حروف الفبا تنظيم كرده، اما پس از آن، همه مجلدات را ادغام نموده و از روى حروف الفبا، آنهم از روى تخلص شاعر و اگر شاعر تخلصى نداشت، از شهرتش استفاده كرده است. بنابراین، نظم و ترتيب شش مجلد تا پايان كتاب، همچنان حفظ و رعايت شده است و در سه مجلد نخست نيز تجديد نظر به عمل آمده و برخى كاستىهاى آن، رفع شده است[۱]
گزارش محتوا
در مقدمه نویسنده، به شيوه كار وى و برخى از خصوصيات كتاب، اشاره شده است[۲]
در مقدمه دوم، به توضيح و تشريح جايگاه تذكرهنويسى در ادبيات فارسى پرداخته شده است. نویسنده، معتقد است در فرهنگ جهان، هيچ رشتهاى به وسعت و دلانگيزى شعر فارسى نبوده و از هزار سال پيش كه نخستين گويندگان اين زبان، لب به سخنسرايى گشودند، در هر دوره، عده كثيرى از سخنوران آمده و رفتهاند كه گاهى زبده گفتارشان و گاهى همه آثارشان، براى ما به يادگار مانده است كه اين امر، نشانگر اهميت تذكرهنويسى پيرامون ادبيات فارسى را نشان مىدهد[۳]
بايد توجه داشت كه تذكرهنويسى يكى از دشوارترين كارهاست، بهخصوص وقتى كه كار در سطح كلى كشور باشد؛ در اين صورت دسترسى به شاعرانى كه در شهرهاى مختلف سكونت دارند كار را دشوارتر مىكند. بهويژه كه نویسنده اثر حاضر، كوشش داشته تا از منابع ديگران كمتر استفاده نموده و ارتباط مستقيم با شاعر را همواره مد نظر قرار داده تا بتواند شناخت بيشترى نسبت به آنان پيدا كند و در انتخاب آثار هريك، از گزيده اشعارشان بهرمند شود كه اين امر، بر اهميت و ارزش اين مجموعه، افزوده است[۴]
خواننده اين كتاب، نبايد انتظار داشته باشد شاعرانى كه نامشان در اين تذكره آمده است، همه در يك سطح باشند و ميزان توانايى و قدرتشان بر نظم شعر بر يك پايه و رتبه باشد؛ زيرا مقام و منزلت هركدام در شعر متفاوت است و نمىتواند در يك سطح و رتبه باشد، اما آنچه مىتوان گفت اين است كه كتاب حاضر، راهگشاى يك دوره تاريخ شعر و ادب معاصر ايران در قرن اخير است[۵]
نویسنده هرچند كوشيده است استقصاى لازم را به عمل آورده و اثرى كامل و جامع ارائه نمايد، اما نمىتوان گفت كه كتاب از هر جهت كامل باشد؛ زيرا هستند شاعرانى كه به علل مختلف، نامشان در اين كتاب نيامده است[۶]
در اين كتاب، كلمه معاصر به شاعرانى اطلاق شده كه در قرن اخير حيات داشتهاند و اگر نام چند تن كه تاريخ درگذشتشان كمى از اين هم فراتر رفته، به ميان آمده، بهخاطر آن بوده كه نویسنده، كوشش داشته دوران قاجار و مشروطيت را پيوند دهد و تحولى را كه در شعر فارسى روى داده است تا حدودى بنماياند[۷]
ترديدى نيست كه شعر نو در نيم قرن اخير، خواه ناخواه در ادب فارسى جايى براى خود باز كرده و منشأ تحولى شده است كه نمىتوان آن را ناديده گرفت و نویسنده كه در صدد معرفى شعراى ايران بوده، اين موج عظيم را ناديده نگرفته است. آنچه در اين زمينه ملحوظ وى بوده، اين است كه به شاعران نوپردازى پرداخته كه در شعر كلاسيك، كار كرده و توانايى خود را نشان دادهاند، نه هر نوپردازى. روى اين اصل، نخست شعر كلاسيك و به دنبال آن، شعر نوى آنان را آورده است[۸]
از جمله ويژگىهاى كتاب آن است كه عكس بيشتر شعرا، در ابتداى شرح حالشان آورده شده است.
با تمام محاسن موجود در اين كتاب، انتقاداتى نيز بر آن وارد است كه عبارتند از:
- در جلد نهم، شرح حال خليل ذكاوت (ساحل) شاعر مقيم لامرد فارس و همكار ماهنامه حافظ يك بار تحت عنوان نام خانوادگى «ذكاوت» در صفحهى 298 و بار ديگر تحت عنوان تخلص شاعرانه «ساحل» در صفحهى 553 تكرار شده است.
- در ثبت حال شاعران بهعنوان سخنوران «نامى» معاصر «ايران»، نام و نشان بسيار كسان ديده مىشود كه اگرچه دو وصف «سخنور» و «معاصر»، در حق ايشان صادق است، اما اوصاف «سخنور نامى ايران» (سخنورى كه در ايران معاصر نامیباشد)، بالضروره در حق ايشان صادق نيست. مسلم است كه ارزش كار مؤلف ارجمند در «جامعيت» است، اما كميت، دشمن کیفیت است؛ لذا در اين كتاب مرجع، شايد بهتر بود كه نویسنده، معيارهاى كيفى بالاترى را براى گزينش شاعران نصب العين قرار مىدادند. براى مثال، از هيجده شاعر آغازين جلد نهم، هيچكدام تحصيلات منظم استانداردى، بيش از تحصيلات دبيرستانى ندارد و يكى از آنها به اقرار خودش فقط چهار كلاس ابتدايى تحصيلات دارد. شاعرى، با تحصيلات رسمى ملازمه ندارد اما اشعار ارائهشده هم، از جهت «شاعرانگى» يا «شعريت»، جبران عدم اعتناى شاعران را به تحصيلات نمىكند. لذا شايد رعايت نوعى توازن و تناسب بين اعتبار علمى و ادبى مدخلهاى يك كتاب، سودمند مىبود. بهعلاوه، نویسنده اگر تصميم به استفاده از تمام اين مدخلها داشتند، دو راه حل پيش روى ايشان باز بود:
- الف)- عنوان «نامى» را از عنوان كتاب حذف مىفرمودند.
- ب)- لااقل به هنگام پوشش شاعران، ميان چهرههاى واقعا نامى و برتر شعر معاصر (مانند دكتر اسماعيل خويى)، با شاعرانى كه مطلقا و ابدا تحصيلاتى در حوزه يا دانشگاه و يا حتى شش كلاس ابتدايى ندارند و در كار شعر و شاعرى و سخنورى هم بههيچوجه «نامى» نيستند، امتيازى قائل مىشدند و به شاعران نامى برتر صفحات بيشترى و به شاعران غير نامى فروتر صفحات كمترى اختصاص مىدادند.
- مؤلف گرامى درعينحال كه سخاوتمندانه و با تسامح بسيار، نام بسيارى از شاعران غير نامى و متوسط الحال را آوردهاند، دهها شاعر اديب و دانشمند را همچنان از قلم انداختهاند[۹]
وضعيت كتاب
فهارس هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده است كه عبارتند از فهرست اعلام كسان؛ جاىها؛ كتابها؛ مجلهها و روزنامهها.
در پاورقىها به ذكر مطالبى همچون سروده شدن شعر در واقعهاى خاص[۱۰]، يافت نشدن تاريخ وفات شاعر[۱۱]، مطلع بودن شعرى براى شعر يا غزلى ديگر[۱۲]و... پرداخته شده است.