عمادالدین شیرازی، محمود بن مسعود: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR12310.jpg|بندانگشتی|عمادالدین شیرازی، محمود بن مسعود]] | [[پرونده:NUR12310.jpg|بندانگشتی|عمادالدین شیرازی، محمود بن مسعود]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |عمادالدین شیرازی، محمود بن مسعود | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |مسعود | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |قرن دهم هجرى | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" | | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |1515م | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |پدرش مسعود | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[آتشک]] | ||
[[رساله بیخ چینی]] | |||
[[افیونیه]] | [[رساله افیونیه]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE12310AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''حكيم عمادالدين محمد بن مسعود''' يكى از پزشکان دانشمند و مؤلفين پركار كتب طبى در قرن دهم هجرى و معاصر دوران سلطنت شاه طهماسب صفوى، حكيم عمادالدين محمد بن مسعود است كه شهرت فراوان و مقام علمى شامخ در پزشکى دارد. | |||
از او آثار ارزشمندى در زمينه پزشکى باقى مانده است. پدر او نيز چشمپزشک و صاحب تأليفى در مورد بيمارىهاى چشم بوده است كه بنا به نقل [[سيريل الگود]] كتاب مذكور را سالها بعد، شاه عباس هنگامى كه از اصفهان براى تحكيم تسلط حكومت، به تبريز لشكركشى مىكرد، همراه خود برده است. | |||
عمادالدین پزشکی را نزد پدرش آموخت. | |||
عمادالدين پس از اتمام تحصيلات | عمادالدين پس از اتمام تحصيلات پزشکى خود به شيروان رفته و نزد حاكم آن ديار، عبداللهخان استاجلو مشغول خدمت شده است. | ||
مدتى بعد به دستور شاه طهماسب به عنوان پزشک بيمارستانى كه پيش از آن زمان، در جوار آستان قدس رضوى براى ارائه خدمات درمانى به زائران و مجاوران آستان ملكوتى حضرت ثامن الحجج(ع) تأسيس شده بود، اعزام گرديده و در همين فرصت، آثارى از جمله كتاب «آتشك» را تأليف نموده است. اگرچه تاريخ دقيق زندگى و وفات وى مشخص نيست، اما نگاهى به آثار وى در زمان تأليف آنها، حاكى از عمر طولانى وى لااقل تا دهههاى اول قرن 11 هجرى است. | |||
وى با برخى از پزشکان و داروسازان عصر خود ارتباط علمى داشته است، چنانكه به عنوان مثال داروشناسى به نام علاءالدين در اثر خود رساله چوب چينى از حكيم عمادالدين و كتاب وى نام مىبرد. عمادالدين نيز از داروشناس مورد اشاره در آثار خود نام برده است. | |||
عمادالدين از كتاب «خلاصة التجارب» اثر گرانقدر و ماندگار نابغه پزشکى بالينى و تجربى بهاءالدوله رازى استفادههاى فراوانى كرده است، اگرچه انتقاداتى نيز بر آن دانشمند كمنظير وارد كرده است. به هر حال بازشناسى مقام علمى عمادالدين مجال وسيعترى مىطلبد تا با تحليل نظرات و نوآورىهاى وى و مقايسه آن با نظرات شخصيتهاى علمى متقدم ارزيابى مناسبى از حيات علمى او، ميسر گردد. | |||
== وفات == | |||
هر چند به طور دقيق در هيچ يك از منابع معتبر تاريخ وفات او نيامده ولى الگود تاريخ وفات او را سال 1515م ذكر كرده است. | |||
== آثار == | |||
آثارى كه به او نسبت داده شده عبارتند از: | |||
# ينبوع در 436 صفحه، موجود در كتابخانه ملى پارس شامل مباحثى در مبانى و اصول پزشکى و ادويه مفرده و ادويه مركبه (قرابادين). | |||
# رسالهاى در سته ضروريه موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى(ع) | |||
# رسالهاى در بيان خواص و منفعت چوب چينى: بنا بر نقل الگود عمادالدين نخستين كسى است كه به معرفى چوب چينى و موارد كاربرد آن پرداخته است. | |||
# رساله قلع آثار در دفع كردن هر رنگ از جامه و كاغذ و غيره در 53 باب و 44 صفحه در كتابخانه ملى پارس. | |||
# رساله افيونيه كه به نقل مرحوم [[آقا بزرگ تهرانى]] در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» در كتابخانه مرحوم [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] نجف اشرف موجود است. | |||
# كتاب تشريح. | |||
# رسال مفرح ياقوتى موجود در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران. | |||
# رسالهاى در موضوع آطريلال در كتابخانه ملى پاريس. | |||
# رسالهاى در مورد جدوار براى درمان آتشك. | |||
# رساله آتشك. | |||
# آثار متفرقه از جمله رساله کیفیت اعمالى كه در نوروز به حسب سنت و طب بايد به عمل آورد. اين رساله در مجموعهاى كه با عنوان «حجلة العرايس» كه در سال 1008ق توسط سالكالدين محمد بن مالكالدين مويد الحموى الشيرازى نگارش يافته نقل شده است. | |||
در مجموعه نسخ خطى كتابخانه مجلس شوراى اسلامى از حكيم عمادالدين آثار زير وجود دارد: | در مجموعه نسخ خطى كتابخانه مجلس شوراى اسلامى از حكيم عمادالدين آثار زير وجود دارد: | ||
# رساله در سموم. | |||
# پادزهر. | |||
# آتشك. | |||
# افيونيه. | |||
# بيخ چينى. | |||
# جمل و جوامع. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[آتشک]] | [[آتشک]] | ||
خط ۹۵: | خط ۸۴: | ||
[[رساله افیونیه]] | [[رساله افیونیه]] | ||
[[التشریح]] | |||
[[رساله افیونیه (نسخه قدیم)]] | [[رساله افیونیه (نسخه قدیم)]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:اردیبهشت (1400)]] | |||
[[رده:پزشکان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۲
نام | عمادالدین شیرازی، محمود بن مسعود |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | مسعود |
متولد | قرن دهم هجرى |
محل تولد | |
رحلت | 1515م |
اساتید | پدرش مسعود |
برخی آثار | آتشک |
کد مؤلف | AUTHORCODE12310AUTHORCODE |
حكيم عمادالدين محمد بن مسعود يكى از پزشکان دانشمند و مؤلفين پركار كتب طبى در قرن دهم هجرى و معاصر دوران سلطنت شاه طهماسب صفوى، حكيم عمادالدين محمد بن مسعود است كه شهرت فراوان و مقام علمى شامخ در پزشکى دارد.
از او آثار ارزشمندى در زمينه پزشکى باقى مانده است. پدر او نيز چشمپزشک و صاحب تأليفى در مورد بيمارىهاى چشم بوده است كه بنا به نقل سيريل الگود كتاب مذكور را سالها بعد، شاه عباس هنگامى كه از اصفهان براى تحكيم تسلط حكومت، به تبريز لشكركشى مىكرد، همراه خود برده است.
عمادالدین پزشکی را نزد پدرش آموخت.
عمادالدين پس از اتمام تحصيلات پزشکى خود به شيروان رفته و نزد حاكم آن ديار، عبداللهخان استاجلو مشغول خدمت شده است.
مدتى بعد به دستور شاه طهماسب به عنوان پزشک بيمارستانى كه پيش از آن زمان، در جوار آستان قدس رضوى براى ارائه خدمات درمانى به زائران و مجاوران آستان ملكوتى حضرت ثامن الحجج(ع) تأسيس شده بود، اعزام گرديده و در همين فرصت، آثارى از جمله كتاب «آتشك» را تأليف نموده است. اگرچه تاريخ دقيق زندگى و وفات وى مشخص نيست، اما نگاهى به آثار وى در زمان تأليف آنها، حاكى از عمر طولانى وى لااقل تا دهههاى اول قرن 11 هجرى است.
وى با برخى از پزشکان و داروسازان عصر خود ارتباط علمى داشته است، چنانكه به عنوان مثال داروشناسى به نام علاءالدين در اثر خود رساله چوب چينى از حكيم عمادالدين و كتاب وى نام مىبرد. عمادالدين نيز از داروشناس مورد اشاره در آثار خود نام برده است.
عمادالدين از كتاب «خلاصة التجارب» اثر گرانقدر و ماندگار نابغه پزشکى بالينى و تجربى بهاءالدوله رازى استفادههاى فراوانى كرده است، اگرچه انتقاداتى نيز بر آن دانشمند كمنظير وارد كرده است. به هر حال بازشناسى مقام علمى عمادالدين مجال وسيعترى مىطلبد تا با تحليل نظرات و نوآورىهاى وى و مقايسه آن با نظرات شخصيتهاى علمى متقدم ارزيابى مناسبى از حيات علمى او، ميسر گردد.
وفات
هر چند به طور دقيق در هيچ يك از منابع معتبر تاريخ وفات او نيامده ولى الگود تاريخ وفات او را سال 1515م ذكر كرده است.
آثار
آثارى كه به او نسبت داده شده عبارتند از:
- ينبوع در 436 صفحه، موجود در كتابخانه ملى پارس شامل مباحثى در مبانى و اصول پزشکى و ادويه مفرده و ادويه مركبه (قرابادين).
- رسالهاى در سته ضروريه موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى(ع)
- رسالهاى در بيان خواص و منفعت چوب چينى: بنا بر نقل الگود عمادالدين نخستين كسى است كه به معرفى چوب چينى و موارد كاربرد آن پرداخته است.
- رساله قلع آثار در دفع كردن هر رنگ از جامه و كاغذ و غيره در 53 باب و 44 صفحه در كتابخانه ملى پارس.
- رساله افيونيه كه به نقل مرحوم آقا بزرگ تهرانى در «الذريعة» در كتابخانه مرحوم آيتالله بروجردى نجف اشرف موجود است.
- كتاب تشريح.
- رسال مفرح ياقوتى موجود در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران.
- رسالهاى در موضوع آطريلال در كتابخانه ملى پاريس.
- رسالهاى در مورد جدوار براى درمان آتشك.
- رساله آتشك.
- آثار متفرقه از جمله رساله کیفیت اعمالى كه در نوروز به حسب سنت و طب بايد به عمل آورد. اين رساله در مجموعهاى كه با عنوان «حجلة العرايس» كه در سال 1008ق توسط سالكالدين محمد بن مالكالدين مويد الحموى الشيرازى نگارش يافته نقل شده است.
در مجموعه نسخ خطى كتابخانه مجلس شوراى اسلامى از حكيم عمادالدين آثار زير وجود دارد:
- رساله در سموم.
- پادزهر.
- آتشك.
- افيونيه.
- بيخ چينى.
- جمل و جوامع.