جهانگیرنامه: توزک جهانگیری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'بررسي' به 'بررسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
||
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11417J1.jpg | |||
| عنوان =جهانگیرنامه: توزک جهانگیری | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[هاشم، محمد]] (به کوشش) | |||
| | |||
| | |||
[[جهانگیر گورکانی، نورالدین محمد]] ( | [[جهانگیر گورکانی، نورالدین محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =DS 461/5 /ج9ج9 | ||
| موضوع = | |||
هند - تاریخ | |||
|کد کنگره | | ناشر = | ||
بنياد فرهنگ ايران | |||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
|موضوع | | سال نشر = 1359 ش | ||
|ناشر | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11417AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11417 | |||
| کتابخوان همراه نور =11417 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''جهانگیرنامه: توزک جهانگیری'''، نوشته [[جهانگیر گورکانی، نورالدین محمد|نورالدين محمد جهانگير]] میباشد. | |||
دو تن از پادشاهان تيمورى هند «توزك» نوشته و در آن، اوضاع دوران پادشاهى و قانونهاى مُلكدارى خود را به قلم آوردهاند: ظهيرالدين محمد بابر، مؤسس اين سلسله كه رويدادهاى روزگارش را به تركى جغتايى نوشت و دو ترجمه فارسى دارد و نورالدين محمد جهانگير (1037 - 1014ه) كه توزك خود را تا ميانه سال هفدهم پادشاهىاش خود نوشت و از آن پس، معتمدخان را كه از اميران وى بود بدين كار گمارد و وى اين كار را تا اوايل سال نوزدهم سامان داد و پس از او، ميرزا محمدهادى معتمدالخدمت تا پايان كار جهانگير بدين كار پرداخت و ديباچهاى بر آن افزود. اين كتاب را كه اطلاعات تاريخى فراوانى درباره پادشاهان پيش از جهانگير دربردارد و بعدها به منبعى ارزنده براى بسيارى از نويسندگان تاريخ هند بدل شد، شرح رويدادها و كارهاى روزانه جهانگيرشاه میتوان دانست. | |||
دو تن از پادشاهان تيمورى هند «توزك» نوشته و در آن، اوضاع دوران پادشاهى و قانونهاى مُلكدارى خود را به قلم آوردهاند: ظهيرالدين محمد بابر، مؤسس اين سلسله كه رويدادهاى روزگارش را به تركى جغتايى نوشت و دو ترجمه فارسى دارد و نورالدين محمد جهانگير (1037 - 1014ه) كه توزك خود را تا ميانه سال هفدهم پادشاهىاش خود نوشت و از آن پس، معتمدخان را كه از اميران وى بود بدين كار گمارد و وى اين كار را تا اوايل سال نوزدهم سامان داد و پس از او، ميرزا محمدهادى معتمدالخدمت تا پايان كار جهانگير بدين كار پرداخت و | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
متن كتاب از روانى و سادگى فراوانى برخوردار است. اين ويژگى بر چيرگى جهانگير بر زبان فارسى و پرهيز او از تكلف در اداى سخن دلالت میكند. نویسنده عيبها و نقصها را به درستى گزارش میكند، اما از متناقضگويى و دروغپراكنى ميپرهيزد و رفتارهاى نيكو و هنرمندانه را آشكار میسازد و به آنها ميبالد. ديباچه و متن كتاب تا «نوروز هفدهم»، نوشته خود جهانگير است كه در درونمايه آنها را زير عنوانهايى ميگنجاند و گاهى گزارشهایش را درباره رويدادهاى خرد و كلان هر سال، به شعرهايى از خود يا ديگر شاعران ميآرايد. | |||
متن كتاب از روانى و سادگى فراوانى برخوردار است. اين ويژگى بر چيرگى جهانگير بر زبان فارسى و پرهيز او از تكلف در اداى سخن دلالت | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
درونمايه اين كتاب بر اين دلالت میكند كه جهانگير بيشتر زندگى خود را در سفر به گوشه و كنار كشورش گذرانده و او با اين سفرها از وضع قلمرو خود آگاه ميشده و از اينرو، از پيشينيان خود پيشى گرفته است. وى در اين سفرها به هنگام فراهم آمدن زمينههاى عيش و عشرت، به شرح و توضيح آنها ميپرداخت. به سر بردن در مجلسهاى شرابخوارى و نغمهسرايى، از چيزهايى به شمار میرود كه نویسنده توزك با شور فراوان از آنها ياد میكند. | |||
وى درباره جغرافياى هندوستان نيز سخن گفته و از هر سرزمين (ايالت) و ویژگیهاى آن (گستره، شمار و آيينهاى مردمان، آب و هوا، توليدات كشاورزى و درختان و ميوهها) جداگانه نام برده و از گونههاى حيوانات و حبوبات و طرز زندگى مردمنشان سخن رانده است. او از آگره تا پنجاب و كشمير و از مالوه تا گجرات راه پيمود و در همه اين سرزمينها «از سر تحقيق به تحرير» پرداخت. | |||
موضوعهايى را كه جهانگير در كتابش بررسید، در چارچوب زير میتوان گنجاند: | |||
موضوعهايى را كه جهانگير در كتابش بررسید، در چارچوب زير | |||
#علم الحيوانات | #علم الحيوانات | ||
#:پيش از جهانگير، كسى در | #:پيش از جهانگير، كسى در اینباره چيزى نميدانست، اما او سخنان نيكو و ارزشمند فراوان و عالمانهاى درباره اين موضوع در كتاب خود آورد كه آنها را درآمدى بر علم الحيوانات میتوان برشمرد؛ زيرا مهمترين مسئله در اين دانش، ویژگیها و خصال طبيعى حيوانات است كه توزك آنها را دربردارد و زمينه را براى شناخت ویژگیهاى تغييرپذير (خصلت تربيتپذيرى) حيوان فراهم میآورد. | ||
#نقاشى | #نقاشى | ||
#:مسلمانان، كشيدن نقش (نقاشى كردن) را حرام ميدانستند و از اينرو، اين فن در ميانشان گسترش نيافت، اما به هر روى بر پايه گزارشهاى تاريخى، آنان نيز در اين زمينه پيش رفتند و برخى از اميران و پادشاهان به گسترشش پرداختند. جهانگير نيز با توجه به گزارشهايش در اين كتاب، عاشق اين فن بود؛ چنانكه خود او را نقاشى چيرهدست | #: مسلمانان، كشيدن نقش (نقاشى كردن) را حرام ميدانستند و از اينرو، اين فن در ميانشان گسترش نيافت، اما به هر روى بر پايه گزارشهاى تاريخى، آنان نيز در اين زمينه پيش رفتند و برخى از اميران و پادشاهان به گسترشش پرداختند. جهانگير نيز با توجه به گزارشهايش در اين كتاب، عاشق اين فن بود؛ چنانكه خود او را نقاشى چيرهدست میتوان برشمرد. او به گفته خودش از استادان نقاشى درگذشت و سبکهاى نقاشان را ميشناخت. بخش گستردهاى از توزك وى، گزارشها و ارزيابيهاى وى درباره نقشهاست. | ||
#صنعت و صنعتگرى | #صنعت و صنعتگرى | ||
#:جهانگير اين پديده را نيز مهم ميشمرد و از اينرو، صنعت در روزگار وى بسيار پيشرفت كرد. توزك، توصيفهاى ريزبينانهاى درباره دستآوردهاى صنعتگرانى مانند خاتمكاران دربردارد. | #:جهانگير اين پديده را نيز مهم ميشمرد و از اينرو، صنعت در روزگار وى بسيار پيشرفت كرد. توزك، توصيفهاى ريزبينانهاى درباره دستآوردهاى صنعتگرانى مانند خاتمكاران دربردارد. | ||
#تحقيقات درباره اشيا | #تحقيقات درباره اشيا | ||
#: | #:نویسنده توزك به تحقيق درباره هر چيزى انگيزهمند بود. گزارشهاى كتاب بر اين دلالت میكند كه وى به جاهاى گوناگونى ميرفت و درباره چيزهاى ويژه آنجا كنجكاوى ميكرد و نويسندگانى را بر اين ميگماشت كه در هر نقطه كشور درباره چيزهاى شگفت و نادر و ديدنى گزارش دهند. وى همچنين درباره گفتههاى رايج ميان مردم تحقيقميكرد تا خود به درستى آنها پى برد. براى نمونه، توزك گزارش ميدهد كه مردم آن روزگار موميايى را مرهم زخم ميدانستند و جهانگير با آزمودن اين باور، نادرستياش را اثبات كرد. | ||
#تكثرگرايى | #تكثرگرايى | ||
#:بر پايه گزارشهاى اين كتاب، جهانگير بهرغم اينكه درباره اسلام تعصب ميورزيد، پيروان همه دينها را با يكديگر برابر ميدانست و «صبحگاهان به سياق هندوان و شامگاهان به نهج ترسايان و ديگر گاه به راه | #:بر پايه گزارشهاى اين كتاب، جهانگير بهرغم اينكه درباره اسلام تعصب ميورزيد، پيروان همه دينها را با يكديگر برابر ميدانست و «صبحگاهان به سياق هندوان و شامگاهان به نهج ترسايان و ديگر گاه به راه زرتشتیان» رفتار ميكرد و به اندازهاى كه شيح عبدالحق دهلوى را پاس ميداشت، بزرگان هندوان جذروب گسائين را حرمت مينهاد و به هر روى، «ارباب ملل مختلف در وسعت آباد دولت بيبديلش جا داشتند». | ||
#دانشگسترى و دانشدوستى | #دانشگسترى و دانشدوستى | ||
#:آمد و شد دانشمندان نزد جهانگير از ديگر موضوعهاى جهانگيرنامه است. وى علمآموزى و عالمان را پاس مىداشت و در رواج دانش ميكوشيد. شمارى از روايتهاى كتاب، اين دعوى را اثبات | #:آمد و شد دانشمندان نزد جهانگير از ديگر موضوعهاى جهانگيرنامه است. وى علمآموزى و عالمان را پاس مىداشت و در رواج دانش ميكوشيد. شمارى از روايتهاى كتاب، اين دعوى را اثبات میكند. | ||
گفتنى است جهانگير از بازيگران بنگالى هندوستان نيز شگفتيزده ميشد و پارهاى از گزارشهاى او، درباره آنان است. | گفتنى است جهانگير از بازيگران بنگالى هندوستان نيز شگفتيزده ميشد و پارهاى از گزارشهاى او، درباره آنان است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
جهانگيرنامه نخستين كتاب با موضوع خاطرات و رويدادهاى پادشاهى يكى از شاهان گوركانى نيست؛ زيرا پيش از اين کتابهايى مانند توزك تيمورى، نوشته امير تيمور گوركان يا توزك بابرى (بابرنامه)، نوشته [[بابر، ظهيرالدين محمد|ظهيرالدين محمد بابر]] به تركى وجود داشت، اما به هر روى، آن را مهمترين و نخستين كتاب فارسى در اینباره میتوان دانست. براى نمونه، نویسنده تاريخ هند به روايت مورخان هندى، در بخش تاريخ هندوستان از آن بسيار بهره گرفت؛ چنانكه آن را ترجمه كاملى از همين جهانگيرنامه میتوان شمرد. | |||
اين كتاب يكبار در لكهنو به چاپ سنگى مغلوط و بدون تاريخ منتشر شده و درونمايهاش در تاريخهاى هند مانند اقبالنامه جهانگيرى، سيرالمتأخرين و اويماق مغل و ديگر کتابهاى تاريخى آمده و نسخهاى خوشخط از آن تا آنجا كه خود جهانگير نوشته است، در كتابخانه آستان قدس هست كه با چاپ لكهنو بسيار اختلاف دارد و چيزهايى در اين نسخه هست كه در چاپ پيشگفته نيست. شايد نسخه چاپ شده در لكهنو، چكيده و پيراسته توزك جهانگيرى بوده باشد. | |||
مصحح در پايان كتاب در بخش «حواشى و تعليقات»، درباره شمارى از واژگان يا جاها و نامهاى به كار رفته در متن توضيح ميدهد و واژهنامهاى درباره لغات سانكسريت و هندى، تركى و مغول و اصطلاحهاى فارسى آن عرضه میكند و نمايه كسان و جايهاى كتاب و فهرست منابع خود را نيز در همينجا ميگنجاند. فهرست درونمايه اثر و مقدمه ارزشمندو درازدامن مصحح درباره ویژگیهاى نویسنده و چندى و چونى كتاب در آغاز آن، دستيافتنى است. مهمترين ويژگى كتاب را، راستى و درستىِ گزارشهايش میتوان برشمرد. | |||
مصحح در پايان كتاب در بخش «حواشى و تعليقات»، درباره شمارى از واژگان يا جاها و نامهاى به كار رفته در متن توضيح ميدهد و واژهنامهاى درباره لغات سانكسريت و هندى، تركى و مغول و | |||
همچنين، ترجمه مقدمه انگليسى آقاى بيوريچ بر ترجمه انگليسى بخشهاى يكم و دوم جهانگيرنامه و روش مصحح، در آغاز كتاب آمده است. | همچنين، ترجمه مقدمه انگليسى آقاى بيوريچ بر ترجمه انگليسى بخشهاى يكم و دوم جهانگيرنامه و روش مصحح، در آغاز كتاب آمده است. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
# متن كتاب. | |||
# مقدمه مصحح كتاب. | |||
# گلچين معانى، احمد (فروردين و ارديبهشت 1355)، «توزك جهانگيرى»، وحيد، شماره 190 و 191. | |||
# (خرداد و تير 1353)، «نظرى به كتاب توزك جهانگيرى نسخه خطى كتابخانه آستان قدس رضوى و شرحى پيرامون بازيگران بنگالى و حوض حكيم على گيلانى»، هنر و مردم، شماره 140 و 141. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | |||
[[رده: تاریخ (عمومی)]] | |||
[[رده: تاریخ آسیا]] | |||
[[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۵
جهانگیرنامه: توزک جهانگیری | |
---|---|
پدیدآوران | هاشم، محمد (به کوشش) جهانگیر گورکانی، نورالدین محمد (نویسنده) |
ناشر | بنياد فرهنگ ايران |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1359 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | هند - تاریخ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 461/5 /ج9ج9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جهانگیرنامه: توزک جهانگیری، نوشته نورالدين محمد جهانگير میباشد.
دو تن از پادشاهان تيمورى هند «توزك» نوشته و در آن، اوضاع دوران پادشاهى و قانونهاى مُلكدارى خود را به قلم آوردهاند: ظهيرالدين محمد بابر، مؤسس اين سلسله كه رويدادهاى روزگارش را به تركى جغتايى نوشت و دو ترجمه فارسى دارد و نورالدين محمد جهانگير (1037 - 1014ه) كه توزك خود را تا ميانه سال هفدهم پادشاهىاش خود نوشت و از آن پس، معتمدخان را كه از اميران وى بود بدين كار گمارد و وى اين كار را تا اوايل سال نوزدهم سامان داد و پس از او، ميرزا محمدهادى معتمدالخدمت تا پايان كار جهانگير بدين كار پرداخت و ديباچهاى بر آن افزود. اين كتاب را كه اطلاعات تاريخى فراوانى درباره پادشاهان پيش از جهانگير دربردارد و بعدها به منبعى ارزنده براى بسيارى از نويسندگان تاريخ هند بدل شد، شرح رويدادها و كارهاى روزانه جهانگيرشاه میتوان دانست.
ساختار
متن كتاب از روانى و سادگى فراوانى برخوردار است. اين ويژگى بر چيرگى جهانگير بر زبان فارسى و پرهيز او از تكلف در اداى سخن دلالت میكند. نویسنده عيبها و نقصها را به درستى گزارش میكند، اما از متناقضگويى و دروغپراكنى ميپرهيزد و رفتارهاى نيكو و هنرمندانه را آشكار میسازد و به آنها ميبالد. ديباچه و متن كتاب تا «نوروز هفدهم»، نوشته خود جهانگير است كه در درونمايه آنها را زير عنوانهايى ميگنجاند و گاهى گزارشهایش را درباره رويدادهاى خرد و كلان هر سال، به شعرهايى از خود يا ديگر شاعران ميآرايد.
گزارش محتوا
درونمايه اين كتاب بر اين دلالت میكند كه جهانگير بيشتر زندگى خود را در سفر به گوشه و كنار كشورش گذرانده و او با اين سفرها از وضع قلمرو خود آگاه ميشده و از اينرو، از پيشينيان خود پيشى گرفته است. وى در اين سفرها به هنگام فراهم آمدن زمينههاى عيش و عشرت، به شرح و توضيح آنها ميپرداخت. به سر بردن در مجلسهاى شرابخوارى و نغمهسرايى، از چيزهايى به شمار میرود كه نویسنده توزك با شور فراوان از آنها ياد میكند.
وى درباره جغرافياى هندوستان نيز سخن گفته و از هر سرزمين (ايالت) و ویژگیهاى آن (گستره، شمار و آيينهاى مردمان، آب و هوا، توليدات كشاورزى و درختان و ميوهها) جداگانه نام برده و از گونههاى حيوانات و حبوبات و طرز زندگى مردمنشان سخن رانده است. او از آگره تا پنجاب و كشمير و از مالوه تا گجرات راه پيمود و در همه اين سرزمينها «از سر تحقيق به تحرير» پرداخت.
موضوعهايى را كه جهانگير در كتابش بررسید، در چارچوب زير میتوان گنجاند:
- علم الحيوانات
- پيش از جهانگير، كسى در اینباره چيزى نميدانست، اما او سخنان نيكو و ارزشمند فراوان و عالمانهاى درباره اين موضوع در كتاب خود آورد كه آنها را درآمدى بر علم الحيوانات میتوان برشمرد؛ زيرا مهمترين مسئله در اين دانش، ویژگیها و خصال طبيعى حيوانات است كه توزك آنها را دربردارد و زمينه را براى شناخت ویژگیهاى تغييرپذير (خصلت تربيتپذيرى) حيوان فراهم میآورد.
- نقاشى
- مسلمانان، كشيدن نقش (نقاشى كردن) را حرام ميدانستند و از اينرو، اين فن در ميانشان گسترش نيافت، اما به هر روى بر پايه گزارشهاى تاريخى، آنان نيز در اين زمينه پيش رفتند و برخى از اميران و پادشاهان به گسترشش پرداختند. جهانگير نيز با توجه به گزارشهايش در اين كتاب، عاشق اين فن بود؛ چنانكه خود او را نقاشى چيرهدست میتوان برشمرد. او به گفته خودش از استادان نقاشى درگذشت و سبکهاى نقاشان را ميشناخت. بخش گستردهاى از توزك وى، گزارشها و ارزيابيهاى وى درباره نقشهاست.
- صنعت و صنعتگرى
- جهانگير اين پديده را نيز مهم ميشمرد و از اينرو، صنعت در روزگار وى بسيار پيشرفت كرد. توزك، توصيفهاى ريزبينانهاى درباره دستآوردهاى صنعتگرانى مانند خاتمكاران دربردارد.
- تحقيقات درباره اشيا
- نویسنده توزك به تحقيق درباره هر چيزى انگيزهمند بود. گزارشهاى كتاب بر اين دلالت میكند كه وى به جاهاى گوناگونى ميرفت و درباره چيزهاى ويژه آنجا كنجكاوى ميكرد و نويسندگانى را بر اين ميگماشت كه در هر نقطه كشور درباره چيزهاى شگفت و نادر و ديدنى گزارش دهند. وى همچنين درباره گفتههاى رايج ميان مردم تحقيقميكرد تا خود به درستى آنها پى برد. براى نمونه، توزك گزارش ميدهد كه مردم آن روزگار موميايى را مرهم زخم ميدانستند و جهانگير با آزمودن اين باور، نادرستياش را اثبات كرد.
- تكثرگرايى
- بر پايه گزارشهاى اين كتاب، جهانگير بهرغم اينكه درباره اسلام تعصب ميورزيد، پيروان همه دينها را با يكديگر برابر ميدانست و «صبحگاهان به سياق هندوان و شامگاهان به نهج ترسايان و ديگر گاه به راه زرتشتیان» رفتار ميكرد و به اندازهاى كه شيح عبدالحق دهلوى را پاس ميداشت، بزرگان هندوان جذروب گسائين را حرمت مينهاد و به هر روى، «ارباب ملل مختلف در وسعت آباد دولت بيبديلش جا داشتند».
- دانشگسترى و دانشدوستى
- آمد و شد دانشمندان نزد جهانگير از ديگر موضوعهاى جهانگيرنامه است. وى علمآموزى و عالمان را پاس مىداشت و در رواج دانش ميكوشيد. شمارى از روايتهاى كتاب، اين دعوى را اثبات میكند.
گفتنى است جهانگير از بازيگران بنگالى هندوستان نيز شگفتيزده ميشد و پارهاى از گزارشهاى او، درباره آنان است.
وضعيت كتاب
جهانگيرنامه نخستين كتاب با موضوع خاطرات و رويدادهاى پادشاهى يكى از شاهان گوركانى نيست؛ زيرا پيش از اين کتابهايى مانند توزك تيمورى، نوشته امير تيمور گوركان يا توزك بابرى (بابرنامه)، نوشته ظهيرالدين محمد بابر به تركى وجود داشت، اما به هر روى، آن را مهمترين و نخستين كتاب فارسى در اینباره میتوان دانست. براى نمونه، نویسنده تاريخ هند به روايت مورخان هندى، در بخش تاريخ هندوستان از آن بسيار بهره گرفت؛ چنانكه آن را ترجمه كاملى از همين جهانگيرنامه میتوان شمرد.
اين كتاب يكبار در لكهنو به چاپ سنگى مغلوط و بدون تاريخ منتشر شده و درونمايهاش در تاريخهاى هند مانند اقبالنامه جهانگيرى، سيرالمتأخرين و اويماق مغل و ديگر کتابهاى تاريخى آمده و نسخهاى خوشخط از آن تا آنجا كه خود جهانگير نوشته است، در كتابخانه آستان قدس هست كه با چاپ لكهنو بسيار اختلاف دارد و چيزهايى در اين نسخه هست كه در چاپ پيشگفته نيست. شايد نسخه چاپ شده در لكهنو، چكيده و پيراسته توزك جهانگيرى بوده باشد.
مصحح در پايان كتاب در بخش «حواشى و تعليقات»، درباره شمارى از واژگان يا جاها و نامهاى به كار رفته در متن توضيح ميدهد و واژهنامهاى درباره لغات سانكسريت و هندى، تركى و مغول و اصطلاحهاى فارسى آن عرضه میكند و نمايه كسان و جايهاى كتاب و فهرست منابع خود را نيز در همينجا ميگنجاند. فهرست درونمايه اثر و مقدمه ارزشمندو درازدامن مصحح درباره ویژگیهاى نویسنده و چندى و چونى كتاب در آغاز آن، دستيافتنى است. مهمترين ويژگى كتاب را، راستى و درستىِ گزارشهايش میتوان برشمرد.
همچنين، ترجمه مقدمه انگليسى آقاى بيوريچ بر ترجمه انگليسى بخشهاى يكم و دوم جهانگيرنامه و روش مصحح، در آغاز كتاب آمده است.
منابع مقاله
- متن كتاب.
- مقدمه مصحح كتاب.
- گلچين معانى، احمد (فروردين و ارديبهشت 1355)، «توزك جهانگيرى»، وحيد، شماره 190 و 191.
- (خرداد و تير 1353)، «نظرى به كتاب توزك جهانگيرى نسخه خطى كتابخانه آستان قدس رضوى و شرحى پيرامون بازيگران بنگالى و حوض حكيم على گيلانى»، هنر و مردم، شماره 140 و 141.