دو سفرنامه در باره لرستان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'مذهبي' به 'مذهبی')
    جز (جایگزینی متن - 'سفرنامه (ابهام‌ زدایی)' به 'سفرنامه (ابهام‌‌زدایی)')
     
    (۵۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR11226J1.jpg|بندانگشتی|دو سفرنامه درباره لرستان]]
    | تصویر =NUR11226J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =دو سفرنامه درباره لرستان
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =سفر نامه لرستان
    |-
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|دو سفرنامه درباره لرستان
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|سفر نامه لرستان


    یادداشت‏هائی درباره لرستان
    یادداشت‏هائی درباره لرستان


    لرستان و لرها
    لرستان و لرها
    |-
    | پدیدآوران =
    |پدیدآورندگان
    [[امان‌اللهی بهاروند، سکندر]] (مترجم)
    |data-type='authors'|[[امان‌اللهی بهاروند، سکندر]] (مترجم)


    [[مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ]] (نويسنده)
    [[مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ]] (نویسنده)


    [[ادموندز، سسیل جان]] (نويسنده)
    [[ادموندز، سیسیل جان]] (نویسنده)


    [[بختیاری‏، لیلی]] (مترجم)
    [[بختیاری‏، لیلی]] (مترجم)
    |-
    | زبان =فارسی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏‎‏DSR‎‏ ‎‏1325‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏4‎‏د‎‏9
    |data-type='language'|فارسی
    | موضوع =
    |-
    سفر نامه‌ها
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏‎‏DSR‎‏ ‎‏1325‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏4‎‏د‎‏9
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|سفر نامه‎ها


    لرستان - سیر و سیاحت
    لرستان - سیر و سیاحت
    |-
    | ناشر =
    |ناشر  
    بابک
    |data-type='publisher'|بابک
    | مکان نشر =تهران - ایران
    |-
    | سال نشر = 1362 ش  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|تهران - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1362 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE11226AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


     
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11226AUTOMATIONCODE
    == معرفي اجمالي ==
    | چاپ =1
     
    | تعداد جلد =1
     
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11226
    "دو سفرنامه درباره لرستان"، شامل رساله لرستان و لرها نوشته ولاديمير مينورسكي، و سفرنامه لرستان نوشته بارون دوبد و يادداشت‌هايى درباره لرستان از سيسيل جان اموندز كه ترجمه آن توسط دكتر سكندر امان اللهي بهاروند صورت پذيرفته است.
    | کتابخوان همراه نور =11226
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    {{کاربردهای دیگر|سفرنامه (ابهام‌‌زدایی)}}
    '''دو سفرنامه درباره لرستان'''، شامل رساله لرستان و لرها نوشته [[مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ|ولادیمیر مینورسکی]]، و سفرنامه لرستان نوشته بارون دوبد و یادداشت‌هایى درباره لرستان از [[ادموندز، سیسیل جان|سیسیل جان اموندز]] که ترجمه آن توسط [[امان‌اللهی بهاروند، سکندر|دکتر سکندر امان اللهی بهاروند]] صورت پذیرفته است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
     
    در ابتدا رساله‌ى لرستان و لرها نوشته مینورسکی که توسط دکتر امان اللهی به از فرانسه به فارسی ترجمه شده با معرفی زندگی‌نامه نویسنده، توسط مترجم آغاز میگردد. سپس فهرستی از مندرجات این سفرنامه و بعد از آن متن سفرنامه شروع میگردد. در ادامه یادداشت‌هایی درباره لرستان، نوشته [[ادموندز، سیسیل جان|ادموندز]] عنوان گردیده است. در ابتدای این یادداشت، پیش‌گفتاری از مترجم و زندگی‌نامه [[ادموندز، سیسیل جان|ادموندز]] توسط، آقای امان‌اللهی و در ادامه فهرست مطالب این بخش و سپس متن یادداشت ذکر میگردد. در این یادداشت میخوانیم مسافرت [[ادموندز، سیسیل جان|ادموندز]] از دزفول به منگره، دره منگره، مسافرت از دزفول به بروجرد، گزارش جاده خرم‌آباد، بیرانوند، بروجرد و یادداشت‌های مسافرت از دزفول به خرم‌آباد و بروجرد و در پایان این یادداشت، گزارشی از جاده کرمانشاه به خرم‌آباد مشاهده مى‌گردد. در پایان سفرنامه لرستان، نوشته بارون دوبد با گفتارى از مترجم آغاز مى‌گردد و سپس کتاب، با حواشى و توضیحاتى از مترجمین به پایان مى‌رسد.
     
    در ابتدا رساله‌ى لرستان و لرها نوشته مينورسكي كه توسط دكتر امان اللهي به از فرانسه به فارسی ترجمه شده با معرفي زندگي‌نامه نويسنده، توسط مترجم آغاز مي‌گردد. سپس فهرستي از مندرجات اين سفرنامه و بعد از آن متن سفرنامه شروع مي‌گردد. در ادامه يادداشت‌هايي درباره لرستان، نوشته ادموندز عنوان گرديده است. در ابتداي اين يادداشت، پيش‌گفتاري از مترجم و زندگي‌نامه ادموندز توسط، آقاي امان‌اللهي و در ادامه فهرست مطالب اين بخش و سپس متن يادداشت ذكر مي‌گردد. در اين يادداشت مي‌خوانيم مسافرت ادموندز از دزفول به منگره، دره منگره، مسافرت از دزفول به بروجرد، گزارش جاده خرم‌آباد، بيرانوند، بروجرد و يادداشت‌هاي مسافرت از دزفول به خرم‌آباد و بروجرد و در پايان اين يادداشت، گزارشي از جاده کرمانشاه به خرم‌آباد مشاهده مى‌گردد. در پايان سفرنامه لرستان، نوشته بارون دوبد با گفتارى از مترجم آغاز مى‌گردد و سپس كتاب، با حواشى و توضيحاتى از مترجمين به پايان مى‌رسد.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    مؤلف به معرفی سرزمین لرستان مى‌پردازد و مى‌گوید که در جنوب غربی ایران قرار دارد و در عهد مغول تحت عنوان لر بزرگ و لر کوچک شناخته مى‌شد. اما از زمان صفویه به بعد منطقه لر بزرگ به بختیاری و کهکیلویه موسوم گردید.


    در بخشی به روزگار باستان در لرستان می‌پردازد. وی مى‌افزاید که مناطقی که امروزه لرها در آن به سر میبرند، مدت‌ها پیش از کوچ ایرانیان مسکون بوده است و دور از دسترس آشورى‌ها و بیشتر زیر نفوذ ایلامیان بوده است. همچنین آثار برخی از شهرهای باستانی در لرستان را بیان میدارد.


    مؤلف به معرفي سرزمين لرستان مى‌پردازد و مى‌گويد كه در جنوب غربي ايران قرار دارد و در عهد مغول تحت عنوان لر بزرگ و لر كوچك شناخته مى‌شد. اما از زمان صفويه به بعد منطقه لر بزرگ به بختياري و كهكيلويه موسوم گرديد.
    از اقتصاد و غنی بودن این منطقه از نظر معادن میگوید و در ادامه به تیره‌های لرها و وجه تسمیه آنان اشاره مى‌نماید. شاید علل نسبت دادن لرها به خاطر محلی باشد که موسوم به لور واقع در گردنه مانرود باشد که مربوط به خاطره شهر اللور باشد.
     
    در بخشي به روزگار باستان در لرستان مي‌پردازد. وي مى‌افزايد كه مناطقي كه امروزه لرها در آن به سر مي‌برند، مدت‌ها پيش از كوچ ايرانيان مسكون بوده است و دور از دسترس آشورى‌ها و بيشتر زير نفوذ ايلاميان بوده است. همچنين آثار برخي از شهرهاي باستاني در لرستان را بيان مي‌دارد.
     
    از اقتصاد و غني بودن اين منطقه از نظر معادن مي‌گويد و در ادامه به تيره‌هاي لرها و وجه تسميه آنان اشاره مى‌نمايد. شايد علل نسبت دادن لرها به خاطر محلي باشد كه موسوم به لور واقع در گردنه مانرود باشد كه مربوط به خاطره شهر اللور باشد.
     
    لرها از نظر قوم شناسي مورد بررسي قرار گرفته‌اند. زبانشناسان، لرها را به منطقه فارس مربوط مي‌دانند و حال آن كه روايات محلي لرهاي اصلي را قبايلي مي‌داند كه از مانرود آمده‌اند.
     
    لرها به گروه‌هاي چهارگانه ممسني‌ها، كهگيلويه، طوايف بختياري، طوايف لرستان تقسيم مي‌شوند.
     
    در بخش بعدي مذهب و زبان لري را خاطر نشان مى‌كند. در بخش تاريخ لرستان، از تاريخ لرستان در دو زمان صفويه و بعد از صفويه مطالبى را ذكر مي‌كند.
     
    در بخشي ديگر اتابكان لر بزرگ و لر كوچك و سلسله آنان را ياد آور مي‌شود.
     
    پايان اين مقاله همراه است با حواشي و توضيحات مترجم، طي 97 شماره.


    گزارش سفرنامه يادداشت‌هايي درباره لرستان.
    لرها از نظر قوم شناسی مورد بررسی قرار گرفته‌اند. زبانشناسان، لرها را به منطقه فارس مربوط می‌دانند و حال آن که روایات محلی لرهای اصلی را قبایلی می‌داند که از مانرود آمده‌اند.


    ادموندز، در اين يادداشت ابتدا از سفر دزفول به منگره مي‌گويد و اين سفر را در سوم ژوئيه سال 1917م به طرف مال داراب‌خان در صالح‌آباد انجام مي‌دهد.
    لرها به گروه‌های چهارگانه ممسنی‌ها، کهگیلویه، طوایف بختیاری، طوایف لرستان تقسیم می‌شوند.


    ادموندز درسال 1913م وارد ايران شد و به عنوان مامور سياسي به جنوب غربي ايران اعزام شد و بيشتر در اهواز دزفول و خرمشهر فعاليت داشت، در همين زمان بود كه به لرستان مسافرت كرد. اين يادداشت، ترجمه يادداشت‌هاي مسافرت نامبرده به لرستان است كه براي شركت نفت انگليس - ايران تهيه گرديده و در آن زمان جزو اسناد محرمانه بود است. ادموندز در اين سفر ضمن مذاكره با سران ايلات لرستان، زمينه عبور يك كاروان را از طريق لرستان فراهم كرد. اما اين كاروان كه شامل چند هزار راس قاطر و الاغ حامل اجناس انگليسي بود، به محض ورود به ميانكوه بالا گريوه به وسيله لرها به تاراج رفت. اجناس اين كاروان متعلق به برادران لينج بود كه جاده خوزستان- اصفهان را در اختيار داشتند. از اين رو لرها غارت اين كاروان را مبدا تاريخ قرار داده و آن را "سال لنچ" مي‌ناميدند. اين شكست ادموندز را ناراحت ساخت؛ به طوري كه نارحتي او در سراسر يادداشت‌هايش هويد است. بدون ترديد ادموندز در بسياري از موارد در حق ميزبانان خود كه با سادگي و به آئين ايلياتي از وي پذيرايي كرده كمال بي انصافي را روا داشته است.
    در بخش بعدی مذهب و زبان لری را خاطر نشان مى‌کند. در بخش تاریخ لرستان، از تاریخ لرستان در دو زمان صفویه و بعد از صفویه مطالبى را ذکر می‌کند.


    تصويري كه وي از لرها ارائه مي‌دهد، يك جانبه و دور از حقيقت است. از آن جايي كه او نتوانسته است، سياست‌هاي امپرياليستي دولت متبوع خود را اجرا كند، به ناچار تمام كاسه و كوزه‌ها را بر سر لرها شكسته و آنها را ابن الوقت و خوك صفت مي‌داند. تا جايي كه نامبرده و يكي از همكاران او به نام ويلسون درباره لرها چنين داوري كرده‌اند: در مصاحبه‌هايى كه خود با ادموندز داشتم، علت اين پندار ناروا را درباره لرها را جويا شدم. وي ضمن پوزش اظهار داشت كه در آن زمان جوان و كم تجربه بوده و ناراحتي‌هاي گوناگون سبب گرديد كه آن مطالب را بنويسد.
    در بخشی دیگر اتابکان لر بزرگ و لر کوچک و سلسله آنان را یاد آور می‌شود.


    مطالب اين بخش هر چند غرض آلود است؛ اما حاوي نكات تاريخي درباره اوضاع اجتماعي و سياسي لرستان در آن زمان مي‌باشد و فعاليت‌هاي امپرياليستي انگليس در لرستان را فراهم مي‌آورد.
    پایان این مقاله همراه است با حواشی و توضیحات مترجم، طی 97 شماره.


    در بخشي كه به منگره سفر نموده است، ميرهاي منگره را در جدولي به نظم در آورده است. وي اين يادداشت را به صورت روز شمار نوشته است.
    گزارش سفرنامه یادداشت‌هایی درباره لرستان.


    == گزارش محتواي ==
    [[ادموندز، سیسیل جان|ادموندز]]، در این یادداشت ابتدا از سفر دزفول به منگره میگوید و این سفر را در سوم ژوئیه سال 1917م به طرف مال داراب‌خان در صالح‌آباد انجام میدهد.


    [[ادموندز، سیسیل جان|ادموندز]] درسال 1913م وارد ایران شد و به عنوان مامور سیاسی به جنوب غربی ایران اعزام شد و بیشتر در اهواز دزفول و خرمشهر فعالیت داشت، در همین زمان بود که به لرستان مسافرت کرد. این یادداشت، ترجمه یادداشت‌های مسافرت نامبرده به لرستان است که برای شرکت نفت انگلیس - ایران تهیه گردیده و در آن زمان جزو اسناد محرمانه بود است. [[ادموندز، سیسیل جان|ادموندز]] در این سفر ضمن مذاکره با سران ایلات لرستان، زمینه عبور یک کاروان را از طریق لرستان فراهم کرد. اما این کاروان که شامل چند هزار راس قاطر و الاغ حامل اجناس انگلیسی بود، به محض ورود به میانکوه بالا گریوه به وسیله لرها به تاراج رفت. اجناس این کاروان متعلق به برادران لینج بود که جاده خوزستان- اصفهان را در اختیار داشتند. از این رو لرها غارت این کاروان را مبدا تاریخ قرار داده و آن را "سال لنچ" مینامیدند. این شکست [[ادموندز، سیسیل جان|ادموندز]] را ناراحت ساخت؛ به طوری که نارحتی او در سراسر یادداشت‌هایش هوید است. بدون تردید [[ادموندز، سیسیل جان|ادموندز]] در بسیاری از موارد در حق میزبانان خود که با سادگی و به آئین ایلیاتی از وی پذیرایی کرده کمال بی انصافی را روا داشته است.


    هدف اصلي دوبد از اين سفر، شناسايي مناطق بكر و كوهستانى، اما ناامن لرستان و خوزستان بوده است. سرزمينى كه تا آن زمان براى مسافران اروپايى ناشناخته باقى مانده بود. در مورد علل و انگيزه‌هاى مسافرت دوبد بايد گفت كه هر چند سفر وى ظاهرا با انگيزه شخصى صورت پذيرفته، با اين حال شيوه مسافرت وى شبيه مسافرت يك مامور سياسى بود است، به اين معنا كه با أخذ فرمان‌هاى رسمى از جانب وزير داخله خطاب به واليان، حاكمان، خوانين و نظاير اين‌ها كه موظف به تامين جان و تهيه سور و سات سفر وى شده بودند، از دروازه تهران حركت خويش را با هدف ورود به منطقه ناشناخته و نا امن لر نشين آغاز نمود.
    تصویری که وی از لرها ارائه میدهد، یک جانبه و دور از حقیقت است. از آن جایی که او نتوانسته است، سیاست‌های امپریالیستی دولت متبوع خود را اجرا کند، به ناچار تمام کاسه و کوزه‌ها را بر سر لرها شکسته و آنها را ابن الوقت و خوک صفت می‌داند. تا جایی که نامبرده و یکی از همکاران او به نام ویلسون درباره لرها چنین داوری کرده‌اند: در مصاحبه‌هایى که خود با [[ادموندز، سیسیل جان|ادموندز]] داشتم، علت این پندار ناروا را درباره لرها را جویا شدم. وی ضمن پوزش اظهار داشت که در آن زمان جوان و کم تجربه بوده و ناراحتی‌های گوناگون سبب گردید که آن مطالب را بنویسد.


    كوشش دوبد در تهيه نقشه‌هاى جغرافيايى، حائز اهميت است. اين نقشه‌ها كه به دليل تبحر وى، بسيار دقيق و علمى تهيه شده بود، توانست مقدمات آشنايى اروپاييان با سرزمين بكر خوزستان و لرستان را فراهم نمايد.
    مطالب این بخش هر چند غرض آلود است؛ اما حاوی نکات تاریخی درباره اوضاع اجتماعی و سیاسی لرستان در آن زمان می‌باشد و فعالیت‌های امپریالیستی انگلیس در لرستان را فراهم میآورد.


    دوبد از جمله توانايى‌هاى فردى برخوردار بوده كه به سفر وى جنبه علمى - فرهنگى بالايى بخشيده است. تسلط كامل به زبان فارسى و آشنايى با فرهنگ ايرانى، تحصيلات عالى در خصوص تاريخ ملل مشرق زمين، مهارت در نقاشى و از همه مهم‌تر هوشمندى و نكته سنجى، نمونه‌هايى از اين توانايى‌ها به شمار مى‌روند.
    در بخشی که به منگره سفر نموده است، میرهای منگره را در جدولی به نظم در آورده است. وی این یادداشت را به صورت روز شمار نوشته است.


    به دليل ناامنى منطقه و جهت فراهم نمودن مايحتاج سفر خويش احكامى را از دولت ايران براى حاكمان و خوانين منطقه اخذ كرده بود. اين احكام هر چند سور و سات سفر را برايش مهيا و جان و مالش را تامين نمود؛ اما از سويى باعث گرديد تا سفر وى سفرى عادى جلوه نكند. وى با اين شيوه سفر، خود را از ملاقات با مردم محروم ساخت. به اين ترتيب به محض ورود به يك منطقه به جاى آن كه در بين مردم حضور يابد، در نزد حاكمان سكنى مى‌گرفت و در مواقع حركت نيز از آن جايى كه ماموران دولتى يا تفنگچى‌هاى خوانين او را همراهى مى‌نمودند، مردم از نزديك شدن به او خوددارى مى‌كردند. حتى بعضى جاها از او فرار مى‌كردند. اين امر باعث شده تا با مردم كمتر در ارتباط باشد، لذا از زندگى آنها كمتر سخن گفته است.
    == گزارش محتوای ==


    هر چند مطالب اين سفرنامه، همانند ساير سفرنامه‌هاى متنوع، زواياى مختلفى را شامل است، با اين حال شايد بتوان در يك نگاه كلى مطالب آن را به سه دسته تقسيم نمود. اول آن دسته مطالبى است كه وى در خصوص عوامل و پديده‌ى جغرافيايى منطقه؛ مانند آب و هوا، ناهموارى‌ها، پوشش گياهى و... ارائه داده است. دوم موضوعات تاريخى و جغرافياى تاريخى منطقه است و دسته آخر رواياتى است كه وى در خصوص وضعيت سياسى - اجتماعى مردم منطقه ارائه داده است.


    وى علاوه بر توصيف جغرافيايى منطقه، توجه به موضوعاتى؛ همچون وضعيت شهرها و تغيير و تحول آنها، رودخانه‌ها و نقش اقتصادى - تاريخيشان، تطبيق اماكن قديم با جديد، جاده‌ها، آداب و رسوم و... سفرنامه وى را منبعى ارزشمند در خصوص جغرافياى تاريخى اين منطقه نشان مى‌دهد.
    هدف اصلی دوبد از این سفر، شناسایی مناطق بکر و کوهستانى، اما ناامن لرستان و خوزستان بوده است. سرزمینى که تا آن زمان براى مسافران اروپایى ناشناخته باقى مانده بود. در مورد علل و انگیزه‌هاى مسافرت دوبد باید گفت که هر چند سفر وى ظاهرا با انگیزه شخصى صورت پذیرفته، با این حال شیوه مسافرت وى شبیه مسافرت یک مامور سیاسى بود است، به این معنا که با أخذ فرمان‌هاى رسمى از جانب وزیر داخله خطاب به والیان، حاکمان، خوانین و نظایر این‌ها که موظف به تامین جان و تهیه سور و سات سفر وى شده بودند، از دروازه تهران حرکت خویش را با هدف ورود به منطقه ناشناخته و نا امن لر نشین آغاز نمود.


    دوبد در طرح مباحث تاريخى مربوط به اين منطقه، هر چند از منابع متعددى سود برده، با اين حال برخى اظهار نظرهاى او را كه بعضا بدون ارائه دليل يا توضيح ابراز شده است، نمى‌توان به راحتى پذيرفت. به عنوان مثال قوم لر را از نژاد زند قديم مى‌داند.
    کوشش دوبد در تهیه نقشه‌هاى جغرافیایى، حائز اهمیت است. این نقشه‌ها که به دلیل تبحر وى، بسیار دقیق و علمى تهیه شده بود، توانست مقدمات آشنایى اروپاییان با سرزمین بکر خوزستان و لرستان را فراهم نماید.


    از آن جايى كه وى اولين سياح روسى است كه از منطقه لرستان و خوزستان ديدن نموده است، برداشت‌هاى او از روابط بين حكام و خوانين با دولت مركزى، آداب و رسوم و معيشت و خلقيات مردم اين ديار مى‌تواند، جالب و پر نكته باشد.
    دوبد از جمله توانایى‌هاى فردى برخوردار بوده که به سفر وى جنبه علمى - فرهنگى بالایى بخشیده است. تسلط کامل به زبان فارسى و آشنایى با فرهنگ ایرانى، تحصیلات عالى در خصوص تاریخ ملل مشرق زمین، مهارت در نقاشى و از همه مهم‌تر هوشمندى و نکته سنجى، نمونه‌هایى از این توانایى‌ها به شمار مى‌روند.


    در اين سفرنامه محصولات منطقه لرستان را به جز چند منطقه چنين بيان مى‌كند كه: از زندگي شباني و فرآورده‌هاي دامي استفاده مي‌كنند، و محصولاتي چون گوشت، پنير و كره و مقدار زيادي ذغال كه در نواحي جنگلي تهيه شده و با گاوهاي نر و الاغ حمل مي‌شود به بازارهاي بروجرد، نهاوند و همدان و کرمانشاه فرستاده می‌شود.
    به دلیل ناامنى منطقه و جهت فراهم نمودن مایحتاج سفر خویش احکامى را از دولت ایران براى حاکمان و خوانین منطقه اخذ کرده بود. این احکام هر چند سور و سات سفر را برایش مهیا و جان و مالش را تامین نمود؛ اما از سویى باعث گردید تا سفر وى سفرى عادى جلوه نکند. وى با این شیوه سفر، خود را از ملاقات با مردم محروم ساخت. به این ترتیب به محض ورود به یک منطقه به جاى آن که در بین مردم حضور یابد، در نزد حاکمان سکنى مى‌گرفت و در مواقع حرکت نیز از آن جایى که ماموران دولتى یا تفنگچى‌هاى خوانین او را همراهى مى‌نمودند، مردم از نزدیک شدن به او خوددارى می‌کردند. حتى بعضى جاها از او فرار می‌کردند. این امر باعث شده تا با مردم کمتر در ارتباط باشد، لذا از زندگى آنها کمتر سخن گفته است.


    وي درباره صفات لرها مي‌گويد كه آنها مانند همسايگان بختياري خود به غارت‌گري عادت كرده‌اند.
    هر چند مطالب این سفرنامه، همانند سایر سفرنامه‌هاى متنوع، زوایاى مختلفى را شامل است، با این حال شاید بتوان در یک نگاه کلى مطالب آن را به سه دسته تقسیم نمود. اول آن دسته مطالبى است که وى در خصوص عوامل و پدیده‌ى جغرافیایى منطقه؛ مانند آب و هوا، ناهموارى‌ها، پوشش گیاهى و... ارائه داده است. دوم موضوعات تاریخى و جغرافیاى تاریخى منطقه است و دسته آخر روایاتى است که وى در خصوص وضعیت سیاسى - اجتماعى مردم منطقه ارائه داده است.


    وي درباره مذهب، آداب و رسوم لرها چنين تصور مى‌كند و مى‌گويد كه من اندازه كافي در ميان لرها نبوده‌ام تا اطلاعات درستي از عقايد مذهبی آنها جمع‌آوري كنم؛ اما به طور كلي آنها درباره اصولي كه توسط پيامبر اسلام كه ظاهرا به او ايمان دارند و پيرو مذهب شيعه مي‌باشد، بسيار جاهل و بي تفاوت مى‌باشند. وى مى‌افزايد كه چون لرها به ندرت اروپاييان را در ميان خود مي‌بينند، آنها را بسيار كنجكاو و حتي گستاخ و كم‌تر از ده‌نشينان خجول يافتم. اما هميشه آماده خدمت و ياري دادن به مسافري كه برحسب اتفاق به اردوگاه آنها وارد شود، مى‌باشد.
    وى علاوه بر توصیف جغرافیایى منطقه، توجه به موضوعاتى؛ همچون وضعیت شهرها و تغییر و تحول آنها، رودخانه‌ها و نقش اقتصادى - تاریخیشان، تطبیق اماکن قدیم با جدید، جاده‌ها، آداب و رسوم و... سفرنامه وى را منبعى ارزشمند در خصوص جغرافیاى تاریخى این منطقه نشان مى‌دهد.


    همچنين در ستايش ميهمان‌نوازى مردمان اين ديار مى‌نويسد و از عشق پايدار و محبت خالصانه زن ايلياتى به اعضا خانواده‌اش مى‌گويد. چنانچه وى هنگام عبور از كنار قبرستانى در خاك لرستان مشاهده مى‌كند كه در بالاى هر قبر طره‌ى گيسوى زنى آويزان است، كنجكاو مى‌شود و مى‌خواهد علت آن را بداند، اندكى بعد كاشف به عمل مى‌آيد كه در ميان مادران، زنان، خواهران و دختران لر و ديگر زنان اقوام رسم است كه قسمتى از حلقه زلف را ببرند و به نشانه غم دل بر مزار مرد از دست رفته خود بگذارند. سپس در ستايش اين عمل زنان مى‌آورد كه گمان نكنم هيچ گاه وفات نامه‌اى در حد نيمى از فصاحت و بلاغت يك چنين بيانى از احساس اصيل و ساده را كه تنها مهر خالص يك زن مى‌تواند آن را ابداع كند، در جايى خوانده باشم.
    دوبد در طرح مباحث تاریخى مربوط به این منطقه، هر چند از منابع متعددى سود برده، با این حال برخى اظهار نظرهاى او را که بعضا بدون ارائه دلیل یا توضیح ابراز شده است، نمى‌توان به راحتى پذیرفت. به عنوان مثال قوم لر را از نژاد زند قدیم مى‌داند.


    در پايان حواشي و توضيحات مترجمين آورده شده است.
    از آن جایى که وى اولین سیاح روسى است که از منطقه لرستان و خوزستان دیدن نموده است، برداشت‌هاى او از روابط بین حکام و خوانین با دولت مرکزى، آداب و رسوم و معیشت و خلقیات مردم این دیار مى‌تواند، جالب و پر نکته باشد.


    == وضعيت ==
    در این سفرنامه محصولات منطقه لرستان را به جز چند منطقه چنین بیان مى‌کند که: از زندگی شبانی و فرآورده‌های دامی استفاده می‌کنند، و محصولاتی چون گوشت، پنیر و کره و مقدار زیادی ذغال که در نواحی جنگلی تهیه شده و با گاوهای نر و الاغ حمل می‌شود به بازارهای بروجرد، نهاوند و همدان و کرمانشاه فرستاده می‌شود.


    وی درباره صفات لرها میگوید که آنها مانند همسایگان بختیاری خود به غارت‌گری عادت کرده‌اند.


    درابتداى هر يك از اين دو سفرنامه و رساله، فهرستى از مطالب آن بخش به چشم مى‌خورد.
    وی درباره مذهب، آداب و رسوم لرها چنین تصور مى‌کند و مى‌گوید که من اندازه کافی در میان لرها نبوده‌ام تا اطلاعات درستی از عقاید مذهبی آنها جمع‌آوری کنم؛ اما به طور کلی آنها درباره اصولی که توسط پیامبر اسلام که ظاهرا به او ایمان دارند و پیرو مذهب شیعه می‌باشد، بسیار جاهل و بی تفاوت مى‌باشند. وى مى‌افزاید که چون لرها به ندرت اروپاییان را در میان خود میبینند، آنها را بسیار کنجکاو و حتی گستاخ و کم‌تر از ده‌نشینان خجول یافتم. اما همیشه آماده خدمت و یاری دادن به مسافری که برحسب اتفاق به اردوگاه آنها وارد شود، مى‌باشد.


    == منابع ==
    همچنین در ستایش میهمان‌نوازى مردمان این دیار مى‌نویسد و از عشق پایدار و محبت خالصانه زن ایلیاتى به اعضا خانواده‌اش مى‌گوید. چنانچه وى هنگام عبور از کنار قبرستانى در خاک لرستان مشاهده مى‌کند که در بالاى هر قبر طره‌ى گیسوى زنى آویزان است، کنجکاو مى‌شود و مى‌خواهد علت آن را بداند، اندکى بعد کاشف به عمل مى‌آید که در میان مادران، زنان، خواهران و دختران لر و دیگر زنان اقوام رسم است که قسمتى از حلقه زلف را ببرند و به نشانه غم دل بر مزار مرد از دست رفته خود بگذارند. سپس در ستایش این عمل زنان مى‌آورد که گمان نکنم هیچ گاه وفات نامه‌اى در حد نیمى از فصاحت و بلاغت یک چنین بیانى از احساس اصیل و ساده را که تنها مهر خالص یک زن مى‌تواند آن را ابداع کند، در جایى خوانده باشم.


    در پایان حواشی و توضیحات مترجمین آورده شده است.


    1- متن و مقدمه‌هاى سفرنامه‌ها.
    ==وضعیت کتاب==
    درابتداى هر یک از این دو سفرنامه و رساله، فهرستى از مطالب آن بخش به چشم مى‌خورد.


    2- مقاله‌اى پيرامون سفرنامه لرستان و خوزستان اثر بارون دوبد، سياح روسى كه توسط حسن پرهون نگاشته شده است.
    == منابع مقاله ==
    # متن و مقدمه‌هاى سفرنامه‌ها.
    # مقاله‌اى پیرامون سفرنامه لرستان و خوزستان اثر بارون دوبد، سیاح روسى که توسط حسن پرهون نگاشته شده است.


    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == پیوندها ==


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده: تاریخ]]
    [[رده: تاریخ]]
    [[رده: تاریخ ایران]]
    [[رده: تاریخ ایران]]
    [[رده:آثار خاورشناسان]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۲۵

    دو سفرنامه درباره لرستان
    دو سفرنامه در باره لرستان
    پدیدآورانامان‌اللهی بهاروند، سکندر (مترجم)

    مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ (نویسنده)

    ادموندز، سیسیل جان (نویسنده)

    بختیاری‏، لیلی (مترجم)
    عنوان‌های دیگرسفر نامه لرستان

    یادداشت‏هائی درباره لرستان

    لرستان و لرها
    ناشربابک
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1362 ش
    چاپ1
    موضوعسفر نامه‌ها لرستان - سیر و سیاحت
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏DSR‎‏ ‎‏1325‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏4‎‏د‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دو سفرنامه درباره لرستان، شامل رساله لرستان و لرها نوشته ولادیمیر مینورسکی، و سفرنامه لرستان نوشته بارون دوبد و یادداشت‌هایى درباره لرستان از سیسیل جان اموندز که ترجمه آن توسط دکتر سکندر امان اللهی بهاروند صورت پذیرفته است.

    ساختار

    در ابتدا رساله‌ى لرستان و لرها نوشته مینورسکی که توسط دکتر امان اللهی به از فرانسه به فارسی ترجمه شده با معرفی زندگی‌نامه نویسنده، توسط مترجم آغاز میگردد. سپس فهرستی از مندرجات این سفرنامه و بعد از آن متن سفرنامه شروع میگردد. در ادامه یادداشت‌هایی درباره لرستان، نوشته ادموندز عنوان گردیده است. در ابتدای این یادداشت، پیش‌گفتاری از مترجم و زندگی‌نامه ادموندز توسط، آقای امان‌اللهی و در ادامه فهرست مطالب این بخش و سپس متن یادداشت ذکر میگردد. در این یادداشت میخوانیم مسافرت ادموندز از دزفول به منگره، دره منگره، مسافرت از دزفول به بروجرد، گزارش جاده خرم‌آباد، بیرانوند، بروجرد و یادداشت‌های مسافرت از دزفول به خرم‌آباد و بروجرد و در پایان این یادداشت، گزارشی از جاده کرمانشاه به خرم‌آباد مشاهده مى‌گردد. در پایان سفرنامه لرستان، نوشته بارون دوبد با گفتارى از مترجم آغاز مى‌گردد و سپس کتاب، با حواشى و توضیحاتى از مترجمین به پایان مى‌رسد.

    گزارش محتوا

    مؤلف به معرفی سرزمین لرستان مى‌پردازد و مى‌گوید که در جنوب غربی ایران قرار دارد و در عهد مغول تحت عنوان لر بزرگ و لر کوچک شناخته مى‌شد. اما از زمان صفویه به بعد منطقه لر بزرگ به بختیاری و کهکیلویه موسوم گردید.

    در بخشی به روزگار باستان در لرستان می‌پردازد. وی مى‌افزاید که مناطقی که امروزه لرها در آن به سر میبرند، مدت‌ها پیش از کوچ ایرانیان مسکون بوده است و دور از دسترس آشورى‌ها و بیشتر زیر نفوذ ایلامیان بوده است. همچنین آثار برخی از شهرهای باستانی در لرستان را بیان میدارد.

    از اقتصاد و غنی بودن این منطقه از نظر معادن میگوید و در ادامه به تیره‌های لرها و وجه تسمیه آنان اشاره مى‌نماید. شاید علل نسبت دادن لرها به خاطر محلی باشد که موسوم به لور واقع در گردنه مانرود باشد که مربوط به خاطره شهر اللور باشد.

    لرها از نظر قوم شناسی مورد بررسی قرار گرفته‌اند. زبانشناسان، لرها را به منطقه فارس مربوط می‌دانند و حال آن که روایات محلی لرهای اصلی را قبایلی می‌داند که از مانرود آمده‌اند.

    لرها به گروه‌های چهارگانه ممسنی‌ها، کهگیلویه، طوایف بختیاری، طوایف لرستان تقسیم می‌شوند.

    در بخش بعدی مذهب و زبان لری را خاطر نشان مى‌کند. در بخش تاریخ لرستان، از تاریخ لرستان در دو زمان صفویه و بعد از صفویه مطالبى را ذکر می‌کند.

    در بخشی دیگر اتابکان لر بزرگ و لر کوچک و سلسله آنان را یاد آور می‌شود.

    پایان این مقاله همراه است با حواشی و توضیحات مترجم، طی 97 شماره.

    گزارش سفرنامه یادداشت‌هایی درباره لرستان.

    ادموندز، در این یادداشت ابتدا از سفر دزفول به منگره میگوید و این سفر را در سوم ژوئیه سال 1917م به طرف مال داراب‌خان در صالح‌آباد انجام میدهد.

    ادموندز درسال 1913م وارد ایران شد و به عنوان مامور سیاسی به جنوب غربی ایران اعزام شد و بیشتر در اهواز دزفول و خرمشهر فعالیت داشت، در همین زمان بود که به لرستان مسافرت کرد. این یادداشت، ترجمه یادداشت‌های مسافرت نامبرده به لرستان است که برای شرکت نفت انگلیس - ایران تهیه گردیده و در آن زمان جزو اسناد محرمانه بود است. ادموندز در این سفر ضمن مذاکره با سران ایلات لرستان، زمینه عبور یک کاروان را از طریق لرستان فراهم کرد. اما این کاروان که شامل چند هزار راس قاطر و الاغ حامل اجناس انگلیسی بود، به محض ورود به میانکوه بالا گریوه به وسیله لرها به تاراج رفت. اجناس این کاروان متعلق به برادران لینج بود که جاده خوزستان- اصفهان را در اختیار داشتند. از این رو لرها غارت این کاروان را مبدا تاریخ قرار داده و آن را "سال لنچ" مینامیدند. این شکست ادموندز را ناراحت ساخت؛ به طوری که نارحتی او در سراسر یادداشت‌هایش هوید است. بدون تردید ادموندز در بسیاری از موارد در حق میزبانان خود که با سادگی و به آئین ایلیاتی از وی پذیرایی کرده کمال بی انصافی را روا داشته است.

    تصویری که وی از لرها ارائه میدهد، یک جانبه و دور از حقیقت است. از آن جایی که او نتوانسته است، سیاست‌های امپریالیستی دولت متبوع خود را اجرا کند، به ناچار تمام کاسه و کوزه‌ها را بر سر لرها شکسته و آنها را ابن الوقت و خوک صفت می‌داند. تا جایی که نامبرده و یکی از همکاران او به نام ویلسون درباره لرها چنین داوری کرده‌اند: در مصاحبه‌هایى که خود با ادموندز داشتم، علت این پندار ناروا را درباره لرها را جویا شدم. وی ضمن پوزش اظهار داشت که در آن زمان جوان و کم تجربه بوده و ناراحتی‌های گوناگون سبب گردید که آن مطالب را بنویسد.

    مطالب این بخش هر چند غرض آلود است؛ اما حاوی نکات تاریخی درباره اوضاع اجتماعی و سیاسی لرستان در آن زمان می‌باشد و فعالیت‌های امپریالیستی انگلیس در لرستان را فراهم میآورد.

    در بخشی که به منگره سفر نموده است، میرهای منگره را در جدولی به نظم در آورده است. وی این یادداشت را به صورت روز شمار نوشته است.

    گزارش محتوای

    هدف اصلی دوبد از این سفر، شناسایی مناطق بکر و کوهستانى، اما ناامن لرستان و خوزستان بوده است. سرزمینى که تا آن زمان براى مسافران اروپایى ناشناخته باقى مانده بود. در مورد علل و انگیزه‌هاى مسافرت دوبد باید گفت که هر چند سفر وى ظاهرا با انگیزه شخصى صورت پذیرفته، با این حال شیوه مسافرت وى شبیه مسافرت یک مامور سیاسى بود است، به این معنا که با أخذ فرمان‌هاى رسمى از جانب وزیر داخله خطاب به والیان، حاکمان، خوانین و نظایر این‌ها که موظف به تامین جان و تهیه سور و سات سفر وى شده بودند، از دروازه تهران حرکت خویش را با هدف ورود به منطقه ناشناخته و نا امن لر نشین آغاز نمود.

    کوشش دوبد در تهیه نقشه‌هاى جغرافیایى، حائز اهمیت است. این نقشه‌ها که به دلیل تبحر وى، بسیار دقیق و علمى تهیه شده بود، توانست مقدمات آشنایى اروپاییان با سرزمین بکر خوزستان و لرستان را فراهم نماید.

    دوبد از جمله توانایى‌هاى فردى برخوردار بوده که به سفر وى جنبه علمى - فرهنگى بالایى بخشیده است. تسلط کامل به زبان فارسى و آشنایى با فرهنگ ایرانى، تحصیلات عالى در خصوص تاریخ ملل مشرق زمین، مهارت در نقاشى و از همه مهم‌تر هوشمندى و نکته سنجى، نمونه‌هایى از این توانایى‌ها به شمار مى‌روند.

    به دلیل ناامنى منطقه و جهت فراهم نمودن مایحتاج سفر خویش احکامى را از دولت ایران براى حاکمان و خوانین منطقه اخذ کرده بود. این احکام هر چند سور و سات سفر را برایش مهیا و جان و مالش را تامین نمود؛ اما از سویى باعث گردید تا سفر وى سفرى عادى جلوه نکند. وى با این شیوه سفر، خود را از ملاقات با مردم محروم ساخت. به این ترتیب به محض ورود به یک منطقه به جاى آن که در بین مردم حضور یابد، در نزد حاکمان سکنى مى‌گرفت و در مواقع حرکت نیز از آن جایى که ماموران دولتى یا تفنگچى‌هاى خوانین او را همراهى مى‌نمودند، مردم از نزدیک شدن به او خوددارى می‌کردند. حتى بعضى جاها از او فرار می‌کردند. این امر باعث شده تا با مردم کمتر در ارتباط باشد، لذا از زندگى آنها کمتر سخن گفته است.

    هر چند مطالب این سفرنامه، همانند سایر سفرنامه‌هاى متنوع، زوایاى مختلفى را شامل است، با این حال شاید بتوان در یک نگاه کلى مطالب آن را به سه دسته تقسیم نمود. اول آن دسته مطالبى است که وى در خصوص عوامل و پدیده‌ى جغرافیایى منطقه؛ مانند آب و هوا، ناهموارى‌ها، پوشش گیاهى و... ارائه داده است. دوم موضوعات تاریخى و جغرافیاى تاریخى منطقه است و دسته آخر روایاتى است که وى در خصوص وضعیت سیاسى - اجتماعى مردم منطقه ارائه داده است.

    وى علاوه بر توصیف جغرافیایى منطقه، توجه به موضوعاتى؛ همچون وضعیت شهرها و تغییر و تحول آنها، رودخانه‌ها و نقش اقتصادى - تاریخیشان، تطبیق اماکن قدیم با جدید، جاده‌ها، آداب و رسوم و... سفرنامه وى را منبعى ارزشمند در خصوص جغرافیاى تاریخى این منطقه نشان مى‌دهد.

    دوبد در طرح مباحث تاریخى مربوط به این منطقه، هر چند از منابع متعددى سود برده، با این حال برخى اظهار نظرهاى او را که بعضا بدون ارائه دلیل یا توضیح ابراز شده است، نمى‌توان به راحتى پذیرفت. به عنوان مثال قوم لر را از نژاد زند قدیم مى‌داند.

    از آن جایى که وى اولین سیاح روسى است که از منطقه لرستان و خوزستان دیدن نموده است، برداشت‌هاى او از روابط بین حکام و خوانین با دولت مرکزى، آداب و رسوم و معیشت و خلقیات مردم این دیار مى‌تواند، جالب و پر نکته باشد.

    در این سفرنامه محصولات منطقه لرستان را به جز چند منطقه چنین بیان مى‌کند که: از زندگی شبانی و فرآورده‌های دامی استفاده می‌کنند، و محصولاتی چون گوشت، پنیر و کره و مقدار زیادی ذغال که در نواحی جنگلی تهیه شده و با گاوهای نر و الاغ حمل می‌شود به بازارهای بروجرد، نهاوند و همدان و کرمانشاه فرستاده می‌شود.

    وی درباره صفات لرها میگوید که آنها مانند همسایگان بختیاری خود به غارت‌گری عادت کرده‌اند.

    وی درباره مذهب، آداب و رسوم لرها چنین تصور مى‌کند و مى‌گوید که من اندازه کافی در میان لرها نبوده‌ام تا اطلاعات درستی از عقاید مذهبی آنها جمع‌آوری کنم؛ اما به طور کلی آنها درباره اصولی که توسط پیامبر اسلام که ظاهرا به او ایمان دارند و پیرو مذهب شیعه می‌باشد، بسیار جاهل و بی تفاوت مى‌باشند. وى مى‌افزاید که چون لرها به ندرت اروپاییان را در میان خود میبینند، آنها را بسیار کنجکاو و حتی گستاخ و کم‌تر از ده‌نشینان خجول یافتم. اما همیشه آماده خدمت و یاری دادن به مسافری که برحسب اتفاق به اردوگاه آنها وارد شود، مى‌باشد.

    همچنین در ستایش میهمان‌نوازى مردمان این دیار مى‌نویسد و از عشق پایدار و محبت خالصانه زن ایلیاتى به اعضا خانواده‌اش مى‌گوید. چنانچه وى هنگام عبور از کنار قبرستانى در خاک لرستان مشاهده مى‌کند که در بالاى هر قبر طره‌ى گیسوى زنى آویزان است، کنجکاو مى‌شود و مى‌خواهد علت آن را بداند، اندکى بعد کاشف به عمل مى‌آید که در میان مادران، زنان، خواهران و دختران لر و دیگر زنان اقوام رسم است که قسمتى از حلقه زلف را ببرند و به نشانه غم دل بر مزار مرد از دست رفته خود بگذارند. سپس در ستایش این عمل زنان مى‌آورد که گمان نکنم هیچ گاه وفات نامه‌اى در حد نیمى از فصاحت و بلاغت یک چنین بیانى از احساس اصیل و ساده را که تنها مهر خالص یک زن مى‌تواند آن را ابداع کند، در جایى خوانده باشم.

    در پایان حواشی و توضیحات مترجمین آورده شده است.

    وضعیت کتاب

    درابتداى هر یک از این دو سفرنامه و رساله، فهرستى از مطالب آن بخش به چشم مى‌خورد.

    منابع مقاله

    1. متن و مقدمه‌هاى سفرنامه‌ها.
    2. مقاله‌اى پیرامون سفرنامه لرستان و خوزستان اثر بارون دوبد، سیاح روسى که توسط حسن پرهون نگاشته شده است.

    وابسته‌ها