صاحب جواهر، محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ىعليه‌السلام' به 'ی‌عليه‌السلام')
    جز (جایگزینی متن - 'تاثیر' به 'تأثیر')
     
    (۷۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00079.jpg|بندانگشتی|صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر]]
    [[پرونده:NUR00079.jpg|بندانگشتی|صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر
    ! نام!! data-type="authorName" |صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر
    | data-type="authorOtherNames" | اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر


    ص‍اح‍ب‌ ال‍ج‍واه‍ر ال‍ک‍لام‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر
    ص‍اح‍ب‌ ال‍ج‍واه‍ر ال‍ک‍لام‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر
    خط ۱۷: خط ۱۷:
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|شيخ محمد باقر نجفى
    | data-type="authorfatherName" |شیخ محمدباقرنجفى
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|سال 1200 ق
    | data-type="authorbirthDate" |سال 1200ق یا 1202ق
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'| نجف اشرف
    | data-type="authorBirthPlace" | نجف اشرف
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|1229 هـ.ش یا 1266 هـ.ق یا 1850 م
    | data-type="authorDeathDate" |1229ش یا 1266ق یا 1850م
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|سید محمد جواد عاملی، شیخ جعفر نجفی، شیخ موسی کاشف الغطاء و...
    | data-type="authorTeachers" |سید محمد جواد عاملی، شیخ جعفر نجفی، شیخ موسی کاشف الغطاء و...
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[‏جواهر الکلام في شرح شرائع الإسلام]]  
    | data-type="authorWritings" |[[‏جواهر الکلام في شرح شرائع الإسلام|‏جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام]]  


    [[نجاة العباد (المحشی)]]  
    [[نجاة العباد (المحشی)]]  
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مولف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE79AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00079AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|صاحب‌ جواهر (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|نجفی (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|محمدحسن نجفی (ابهام زدایی)}}


    '''محمدحسن نجفی''' (1200 یا 1202-1266ق)، معروف به صاحب جواهر، فقیه، اصولی، مهمترین اثر او  [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام]]


    ==ولادت ==
    == ولادت ==
    در سال 1200ق در خانه شیخ محمدباقرنجفى به دنیا آمد.


    از نظر پدرى، نسب او به یک خاندان علم و فضیلت از کشور ایران مى رسد، و از طرف مادر به عالم بزرگوار، شیخ ابوالحسن فتونى مى رسد که در (عذارات) اطراف حله قرار داشت.


    '''محمدحسن صاحب جواهر''' در سال 1200 ق در خانه شيخ محمد باقر نجفى به دنيا آمد.
    زمانى شیخ عبدالرحیم شریف کبیر - جد سوم محمدحسن - از اصفهان راهى نجف اشرف شد و در آن شهر مقدس رحل اقامت افکند تا از محضر عالمان بزرگ کسب فیض کند. وى سرانجام از فقیهان وارسته و فاضل گردید. دو پسر دانشمند به نامهاى آقا محمد کبیر و آقا محمد صغیر - جد دوم محمدحسن، (مؤلف کتاب الاقتباس و التضمین در عقاید) از او به یادگار ماندند. شیخ عبدالرحیم، فرزند آقا محمد صغیر و جد محمدحسن فرزانه‌اى است که به نیکى از او یاد کرده‌اند.


    ==زندگينامه==
    در حقیقت محمدحسن دوران کودکى و نوجوانى را در دامان خاندان علم و فضیلت سپرى کرد.


    ==تحصیلات==


    خاندان:
    هنوز کودکى بیش نبود و تازه خواندن و نوشتن را فراگرفته بود که وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد. دروس مقدمات و سطح را بسرعت نزد سید حسین شقرایى عاملى (متوفى 1230 ق) و شیخ قاسم آل محیى‌الدین (متوفى 1238 ق) و شیخ حسن (متوفى 1250 ق) گذراند و در نوجوانى به درس خارج فقه و اصول راه یافت.


    از نظر پدرى، نسب او به يك خاندان علم و فضيلت از كشور ايران مى رسد، و از طرف مادر به عالم بزرگوار، شيخ ابوالحسن فتونى مى رسد كه در (عذارات) اطراف حله قرار داشت.
    محمدحسن سالیان دراز در عالی‌ترین سطح دروس حوزه علمیه، در درس آیت‌الله [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف‌الغطاء]]، آیت‌الله سید مهدى بحرالعلوم، آیت‌الله [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد| سید جواد عاملى]] و آیت‌الله شیخ موسى کاشف الغطا شرکت کرد. و با پشتکار و نبوغى که داشت توانست در 25 سالگى به درجه اجتهاد نایل آمد و نگارش کتاب بى همتاى «جواهر الکلام» را آغاز کند. شیخ سپس به تدریس علوم دینى همت گذارد.


    زمانى شيخ عبدالرحيم شريف كبير - جد سوم محمد حسن - از اصفهان راهى نجف اشرف شد و در آن شهر مقدس رحل اقامت افكند تا از محضر عالمان بزرگ كسب فيض كند. وى سرانجام از فقيهان وارسته و فاضل گرديد. دو پسر دانشمند به نامهاى آقا محمد كبير و آقا محمد صغير - جد دوم محمد حسن، (مولف كتاب الاقتباس و التضمين در عقايد) از او به يادگار ماندند. شيخ عبدالرحيم، فرزند آقا محمد صغير و جد محمد حسن فرزانه‌اى است كه به نيكى از او ياد كرده‌اند.
    حوزه علمیه نجف به برکت تدریس صاحب جواهر رونق تازه‌اى گرفت. شیخ [[آقا بزرگ تهرانى]] می‌نویسد:


    در حقيقت محمد حسن دوران كودكى و نوجوانى را در دامان خاندان علم و فضيلت سپرى كرد.
    «صاحب جواهر این امتیاز را نیز بر دیگر عالمان داشت که عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربیت شده، در گوشه و کنار جهان پخش گردیدند و بعد از او مقام مرجعیت یافتند و بر کرسى فتوا نشستند که عدد آنان زیاد و شمارش آنان کار مشکلى است.»


    در حوزه نجف:  
    ولایت فقیه از دیر باز در حوزه‌هاى علمیه شیعه مطرح بوده و اصل ولایت فقیه نزد همه فقها مسلم است، اما در محدوده اختیارات فقیه اختلاف است. صاحب جواهر درباره ولایت فقیه می‌نویسد:


    هنوز كودكى بيش نبود و تازه خواندن و نوشتن را فراگرفته بود كه وارد حوزه علميه نجف اشرف شد. دروس مقدمات و سطح را بسرعت نزد سيد حسين شقرايى عاملى (متوفى 1230 ق) و شيخ قاسم آل محيى الدين (متوفى 1238 ق) و شيخ حسن (متوفى 1250 ق) گذراند و در نوجوانى به درس خارج فقه و اصول راه يافت.
    «اگر ولایت عامه فقیه نباشد، بسیارى از کارهاى مربوط به شیعیان معطل مى ماند.»


    محمد حسن ساليان دراز در عاليترين سطح دروس حوزه علميه، در درس آیت‌الله [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شيخ جعفر كاشف الغطاء]]، آیت‌الله سيد مهدى بحرالعلوم، آیت‌الله [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد| سيد جواد عاملى]] و آیت‌الله شيخ موسى كاشف الغطا شركت كرد. و با پشتكار و نبوغى كه داشت توانست در 25 سالگى به درجه اجتهاد نايل آمد و نگارش كتاب بى همتاى «جواهر الكلام» را آغاز كند. شيخ سپس به تدريس علوم دينى همت گذارد.
    ایشان علمایى را که درباره ولایت فقیه تردید دارند بسختى مورد نکوهش قرار داده، می‌نویسد:


    مربى بزرگ:
    «این افراد طعم فقه را نچشیده و از فرمایش ائمه‌ علیه‌السلام چیزى نفهمیده‌اند.»


    حوزه علميه نجف به بركت تدريس صاحب جواهر رونق تازه اى گرفت. شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] مى نويسد:
    دوران زندگى صاحب جواهر، بهترین و درخشان‌ترین فرصت و دوران آسایش فکرى بود، چون حوزه نجف از جهات مختلف سیاسى، اقتصادى و اجتماعى، در یک آسایش و آرامش نسبى به سر می‌برد، به حدى که طلاب و مهاجرین و زائرین از هر سو به آن ناحیه رو می‌آوردند و نیازهاى فکرى و روحى خود را از خرمن علم و عرفان، و از کانون آموزش و بینش اسلامى آن سیراب مى ساختند در کنار حرکتها و فعالیتهاى علمى و فقهى آن، حرکتها و نشاطهاى ادبى و شعرى هم شروع گردید و شعرائى مانند شاعران خاندان آل اعسم، خاندان محى‌الدین، خاندان شیخ عباس و ملا على و سید حیدر حلى، شیخ محسن خضرى، سید جعفر حلى، سید محمد جعفرى، سید ابراهیم بحرالعلوم پدید آمدند اینها همه و همه از برکت امنیت و آسایش اجتماعى و سیاسى نجف نشات می‌گرفت.


    «صاحب جواهر اين امتياز را نيز بر ديگر عالمان داشت كه عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربيت شده، در گوشه و كنار جهان پخش گرديدند و بعد از او مقام مرجعيت يافتند و بر كرسى فتوا نشستند كه عدد آنان زياد و شمارش آنان كار مشكلى است.»
    محصول فقهى و علمى این نشاطها، پدید آمدن آثار بزرگ فکرى بود که هر کدام به نوبت خود از ذخایر فکرى و علمى اسلامى محسوب می‌شوند، چون از آن دوران درخشان آثار جاودان و ماندنى فراوان باقى مانده است که مى توان از کتاب‌ها و موسوعه‌هاى بزرگ فقهى مانند: کشف الغطا، [[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الکرامة]]، [[رياض المسائل في بيان الأحكام بالدلائل (ط - القدیمة)|ریاض المسائل]]، مکاسب را در فقه، و در علم اصول کتاب‌هایى مانند: قوانین، فصول، ضوابط، حاشیه معالم شیخ محمدتقى اصفهانى و تعلیقات و شروح آن و فرائد الاصول را ذکر نمود از مهم‌ترین و نفیس ترین این کتاب‌ها مى توان جواهر الکلام شیخ محمدحسن که در شرح شرائع الاسلام محقق در فقه و فرائد [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ مرتضى انصارى]] را در اصول نام برد.


    ولايت فقيه:
    از آثار صاحب جواهر حفر کانال نجف اشرف در راه رفاه عمومى و آسایش مردم نجف، آبیارى نجف اشرف و حفر کانال معروف به نام (نهر صاحب جواهر) است که از فرات تا نجف کانال بسیار وسیع و عمیقى باز گشود که هزینه‌هاى بسیارى را صرف کردند تا مردم را از بى آبى نجات دادند و اجراى این تصمیم با همت جمعى از مردم نیکو کار صورت گرفت.


    ولايت فقه از دير باز در حوزه هاى علميه شيعه مطرح بوده و اصل ولايت فقيه نزد همه فقها مسلم است، اما در محدوده اختيارات فقيه اختلاف است. صاحب جواهر درباره ولايت فقيه مى نويسد:
    از دیگر آثار شیخ، تأسیس ساختمان‌هاى مجاور مسجد کوفه است.


    «اگر ولايت عامه فقيه نباشد، بسيارى از كارهاى مربوط به شيعيان معطل مى ماند.»
    شیخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت، او بود که حرکت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شبها پایه گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حرکت می‎کردند و شب را در آنجا بیتوته و عبادت می‌نمودند و احداث این ساختمان در رابطه با این برنامه‌ها بود.


    ايشان علمايى را كه درباره ولايت فقيه ترديد دارند بسختى مورد نكوهش قرار داده، مى نويسد:
    ساختن گلدسته براى مسجد کوفه، احداث وضوخانه و مکانى براى سکونت خادمان مسجد سهله، بناى ساختمان حرم حضرت مسلم بن عقیل(س) و حرم هانى بن عروه(س) در کوفه از کارهاى عمرانى صاحب جواهر است.


    «اين افراد طعم فقه را نچشيده و از فرمايش ائمهعليه‌السلام چيزى نفهميده‌اند.»
    وى لباسهاى بسیار تمیز مى پوشید. ظاهرى بس آراسته داشت. بسیار قانع، فروتن و شکیبا بود. به شاگردانش احترام خاصى می‌گذاشت. روزى در وسط درس به امتیاز چهار تن از شاگردانش تصریح کرد. کارى که از استادان و مراجع تقلید کمتر رخ می‌دهد. آن چهار نفر عبارتند از:


    دوران:
    # حاج ملا على کنى
    # شیخ عبدالحسین، معروف به شیخ العراقین
    # شیخ عبدالرحیم بروجردى
    # شیخ عبدالله نعمت عاملى


    دوران زندگى صاحب جواهر، بهترين و درخشان ترين فرصت و دوران آسايش فكرى بود، چون حوزه نجف از جهات مختلف سياسى، اقتصادى و اجتماعى، در يك آسايش و آرامش نسبى به سر مى برد، به حدى كه طلاب و مهاجرين و زائرين از هر سو به آن ناحيه رو مى آوردند و نيازهاى فكرى و روحى خود را از خرمن علم و عرفان، و از كانون آموزش و بينش اسلامى آن سيراب مى ساختند در كنار حركتها و فعاليتهاى علمى و فقهى آن، حركتها و نشاطهاى ادبى و شعرى هم شروع گرديد و شعرائى مانند شاعران خاندان آل اعسم، خاندان محى الدين، خاندان شيخ عباس و ملا على و سيد حيدر حلى، شيخ محسن خضرى، سيد جعفر حلى، سيد محمد جعفرى، سيد ابراهيم بحرالعلوم پديد آمدند اينها همه و همه از بركت امنيت و آسايش اجتماعى و سياسى نجف نشات مى گرفت.
    او تلاش دیگران را مى ستود و آنان را تشویق می‌نمود. زمانى «ازرى» شاعر عرب قصیده بسیار زیبایى در مدح اهل‌بیت مى سراید که به قصیده «هانیه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او می‌گوید: آرزو دارم قصیده «هانیه» ازرى در نامه عمل من نوشته شود و کتاب «جواهر» من در نامه عمل او.  


    محصول فقهى و علمى اين نشاطها، پديد آمدن آثار بزرگ فكرى بود كه هر كدام به نوبت خود از ذخاير فكرى و علمى اسلامى محسوب مى شوند، چون از آن دوران درخشان آثار جاودان و ماندنى فراوان باقى مانده است كه مى توان از كتابها و موسوعه‌هاى بزرگ فقهى مانند: كشف الغطا، [[مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة|مفتاح الكرامة]]، [[رياض المسائل في بيان الأحكام بالدلائل (ط - القدیمة)|رياض المسائل]]، مكاسب را در فقه، و در علم اصول كتابهايى مانند: قوانين، فصول، ضوابط، حاشيه معالم شيخ محمد تقى اصفهانى و تعليقات و شروح آن و فرائد الاصول را ذكر نمود از مهم ترين و نفيس ترين اين كتابها مى توان جواهر الكلام شيخ محمد حسن كه در شرح شرائع الاسلام محقق در فقه و فرائد [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] را در اصول نام برد.
    اواخر ماه رجب 1266ق بود و صاحب جواهر در بستر بیمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بیایند. همه با چهره‌اى غمناک از مریضى مرجع تقلید شیعیان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شیخ مرتضى کجاست؟


    سيره سبز:
    - نیامده است.


    از آثار صاحب جواهر حفر كانال نجف اشرف در راه رفاه عمومى و آسايش مردم نجف، آبيارى نجف اشرف و حفر كانال معروف به نام (نهر صاحب جواهر) است كه از فرات تا نجف كانال بسيار وسيع و عميقى باز گشود كه هزينه هاى بسيارى را صرف كردند تا مردم را از بى آبى نجات دادند و اجراى اين تصميم با همت جمعى از مردم نيكو كار صورت گرفت.
    - بگویید بیاید.


    از ديگر آثار شيخ، تأسيس ساختمان هاى مجاور مسجد كوفه است.
    [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] را یافتند و پیغام ایشان را به او رساندند. [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] به محضر استاد شرفیاب شد و استاد به او فرمود:


    شيخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت، او بود كه حركت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شبها پايه گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حركت مى كردند و شب را در آنجا بيتوته و عبادت مى نمودند و احداث اين ساختمان در رابطه با اين برنامه ها بود.
    در چنین وقت حساسى ما را رها مى کنى؟


    ساختن گلدسته براى مسجد كوفه، احداث وضوخانه و مكانى براى سكونت خادمان مسجد سهله، بناى ساختمان حرم حضرت مسلم بن عقيل(س) و حرم هانى بن عروه(س) در كوفه از كارهاى عمرانى صاحب جواهر است.
    [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] گفت: رفته بودم مسجد سهله براى بهبودى حال شما دعا کنم.
     
    وى لباسهاى بسيار تميز مى پوشيد. ظاهرى بس آراسته داشت. بسيار قانع، فروتن و شكيبا بود. به شاگردانش احترام خاصى مى گذاشت. روزى در وسط درس به امتياز چهار تن از شاگردانش تصريح كرد. كارى كه از استادان و مراجع تقليد كمتر رخ مى دهد. آن چهار نفر عبارتند از:
     
    # حاج ملا على كنى
    # شيخ عبدالحسين، معروف به شيخ العراقين
    # شيخ عبدالرحيم بروجردى
    # شيخ عبدالله نعمت عاملى
     
    او تلاش ديگران را مى ستود و آنان را تشويق مى نمود. زمانى «ازرى» شاعر عرب قصيده بسيار زيبايى در مدح اهل بيت مى سرايد كه به قصيده «هانيه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او مى گويد: آرزو دارم قصيده «هانيه» ازرى در نامه عمل من نوشته شود و كتاب «جواهر» من در نامه عمل او.
     
    انتخاب اصلح:
     
    اواخر ماه رجب 1266 ق بود و صاحب جواهر در بستر بيمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بيايند. همه با چهره اى غمناك از مريضى مرجع تقليد شيعيان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شيخ مرتضى كجاست؟
     
    - نيامده است.
     
    - بگوييد بيايد.
     
    [[شيخ انصارى]] را يافتند و پيغام ايشان را به او رساندند. [[شيخ انصارى]] به محضر استاد شرفياب شد و استاد به او فرمود:
     
    در چنين وقت حساسى ما را رها مى كنى؟
     
    [[شيخ انصارى]] گفت: رفته بودم مسجد سهله براى بهبودى حال شما دعا كنم.


    صاحب جواهر فرمود:
    صاحب جواهر فرمود:


    زمام امور دينى را كه به من مربوط مى شود، بعد از خود به شما مى سپارم و اين امانتى الهى است در نزد شما. و پس از من، شما مرجع تقليد شيعيان خواهيد بود. سعى كنيد زياد جانب احتياط را نگيريد. احتياط زياد، زحمت امت اسلامى را فراهم مى سازد و دين اسلام، دين جامع و سهل است.
    زمام امور دینى را که به من مربوط می‌شود، بعد از خود به شما مى سپارم و این امانتى الهى است در نزد شما. و پس از من، شما مرجع تقلید شیعیان خواهید بود. سعى کنید زیاد جانب احتیاط را نگیرید. احتیاط زیاد، زحمت امت اسلامى را فراهم مى سازد و دین اسلام، دین جامع و سهل است.


    ==شاگردان==
    ==شاگردان==


    برخى از شاگردان ممتاز او عبارتند از:
    برخى از شاگردان ممتاز او عبارتند از:


    - آیت‌الله سيد حسين كوه كمرى: فرزند سيد محمد، كه با 24 واسطه، نسبش به امام حسين‌عليه‌السلام مى رسد. او در روستاى ارونق از توابع كوه كمره تبريز به دنيا آمد و پس از فراگيرى خواندن و نوشتن به حوزه علميه تبريز راه يافت. سپس براى ادامه تحصيل عازم كربلا شد و پس از مدتى به حوزه علميه نجف روى آورد و در درس صاحب جواهر و [[شيخ انصارى]] شركت كرد و به اجتهاد رسيد.  
    - آیت‌الله سید حسین کوه کمرى: فرزند سید محمد، که با 24 واسطه، نسبش به امام حسین‌ علیه‌السلام مى رسد. او در روستاى ارونق از توابع کوه کمره تبریز به دنیا آمد و پس از فراگیرى خواندن و نوشتن به حوزه علمیه تبریز راه یافت. سپس براى ادامه تحصیل عازم کربلا شد و پس از مدتى به حوزه علمیه نجف روى آورد و در درس صاحب جواهر و [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] شرکت کرد و به اجتهاد رسید.  


    آيه الله كوه كمرى بعد از وفات [[شيخ انصارى]] (متوفى 1281 ق) به مرجعيت رسيد. بسيارى از شيعيان آذربايجان، تفليس و ايروان از او تقليد مى كردند. سرانجام وى در سال 1299 ق در نجف درگذشت و در مقبره اى كه اكنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاك سپرده شد.
    آیت‌الله کوه کمرى بعد از وفات [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] (متوفى 1281 ق) به مرجعیت رسید. بسیارى از شیعیان آذربایجان، تفلیس و ایروان از او تقلید می‎کردند. سرانجام وى در سال 1299ق در نجف درگذشت و در مقبره‌اى که اکنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاک سپرده شد.


    - آيه الله شيخ جعفر شوشترى: فرزند حسين و اهل شوشتر است در جوانى همراه پدر به حوزه علميه نجف راه يافت و در درس صاحب جواهر شركت كرد. پس از سالها تحصيل و رسيدن به مقامهاى والاى علمى و اخلاقى به زادگاه خود برگشت و بيش از سى سال در آنجا به تبليغ اسلام پرداخت. در سال 1291 ق به نجف بازگشت. او در صحن حرم حضرت علی‌عليه‌السلام به سخنرانى مى پرداخت و گفتارش مشتاقان زيادى داشت.  
    - آیت‌الله شیخ جعفر شوشترى: فرزند حسین و اهل شوشتر است در جوانى همراه پدر به حوزه علمیه نجف راه یافت و در درس صاحب جواهر شرکت کرد. پس از سالها تحصیل و رسیدن به مقامهاى والاى علمى و اخلاقى به زادگاه خود برگشت و بیش از سى سال در آنجا به تبلیغ اسلام پرداخت. در سال 1291ق به نجف بازگشت. او در صحن حرم [[امام على(ع)|حضرت علی‌ علیه‌السلام]] به سخنرانى مى پرداخت و گفتارش مشتاقان زیادى داشت.  


    در سال 1302 ق براى زيارت امام رضاعليه‌السلام به ايران آمد و علماى بزرگ تهران از او در خواست كردند تا مدتى در تهران بماند. او نخستين امام جماعت مسجد سپهسالار بود.
    در سال 1302ق براى زیارت امام رضا علیه‌السلام به ایران آمد و علماى بزرگ تهران از او در خواست کردند تا مدتى در تهران بماند. او نخستین امام جماعت مسجد سپهسالار بود.


    آيه الله شيخ جعفر شوشترى، مرجع تقليد و محدثى بزرگ بود و مى بايست بسان اغلب مراجع تقليد به تدريس و فتوا بپردازد اما علاقه وافر او به اهل بيتعليه‌السلام وى را بر آن داشت تا به منبر برود و به ذكر روضه هاى جانسوز بر شنوندگان تاثير بسيار گذارد.
    آیت‌الله شیخ جعفر شوشترى، مرجع تقلید و محدثى بزرگ بود و مى بایست بسان اغلب مراجع تقلید به تدریس و فتوا بپردازد اما علاقه وافر او به اهل‌بیت‌ علیه‌السلام وى را بر آن داشت تا به منبر برود و به ذکر روضه‌هاى جانسوز بر شنوندگان تأثیر بسیار گذارد.


    سرانجام در 28 يا 29 صفر 1303 ق، در راه بازگشت به نجف، در كرند غرب بدرود حيات گفت و در نجف به خاك سپرده شد.
    سرانجام در 28 یا 29 صفر 1303 ق، در راه بازگشت به نجف، در کرند غرب بدرود حیات گفت و در نجف به خاک سپرده شد.


    - ملا على كنى: در سال 1220 ق در روستاى «كن» تهران به دنيا آمد. سالها در حوزه علميه نجف نزد استادان فرزانه‌اى چون صاحب جواهر به تحصيل پرداخت. تا اينكه وى به اجتهادش گواهى داد و او به تهران بازگشت و به تألیف و تبليغ پرداخت. از وى آثارى در زمينه اصول، فقه، تفسير، حديث و رجال به يادگار مانده است. سرانجام در صبحگاه روز 27 محرم 1306 ق در گذشت و در حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسنى، در كنار قبر امامزاده حمزه به خاك سپرده شد.
    - ملا على کنى: در سال 1220ق در روستاى «کن» تهران به دنیا آمد. سالها در حوزه علمیه نجف نزد استادان فرزانه‌اى چون صاحب جواهر به تحصیل پرداخت. تا اینکه وى به اجتهادش گواهى داد و او به تهران بازگشت و به تألیف و تبلیغ پرداخت. از وى آثارى در زمینه اصول، فقه، تفسیر، حدیث و رجال به یادگار مانده است. سرانجام در صبحگاه روز 27 محرم 1306ق در گذشت و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنى، در کنار قبر امامزاده حمزه به خاک سپرده شد.


    - شيخ محمد ايروانى: فرزند محمد باقر ايروانى است كه در سال 1232 ق به دنيا آمد. در جوانى از ايروان به كربلا رفت و در درس سيد ابراهيم قزوينى شركت كرد. سپس به نجف رفت و در درس بزرگانى چون صاحب جواهر و [[شيخ انصارى]] حضور يافت و پس از رسيدن به اجتهاد به «فاضل ايروانى» شهرت يافت. او پس از وفات آيه الله سيد حسين كوه كمرى (متوفى 1299 ق) مرجعيت تقليد بسيارى از شيعيان ايران، هند، تركيه، قفقاز، و روسيه را عهده دار گرديد و در كرسى تدريس عاليترين سطح دروس حوزوى، به تربيت شاگردان پرداخت.
    - شیخ محمد ایروانى: فرزند محمدباقرایروانى است که در سال 1232ق به دنیا آمد. در جوانى از ایروان به کربلا رفت و در درس [[قزوینی، سید ابراهیم بن محمدباقر|سید ابراهیم قزوینى]] شرکت کرد. سپس به نجف رفت و در درس بزرگانى چون صاحب جواهر و [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] حضور یافت و پس از رسیدن به اجتهاد به «فاضل ایروانى» شهرت یافت. او پس از وفات آیت‌الله سید حسین کوه کمرى (متوفى 1299 ق) مرجعیت تقلید بسیارى از شیعیان ایران، هند، ترکیه، قفقاز، و روسیه را عهده دار گردید و در کرسى تدریس عالی‌ترین سطح دروس حوزوى، به تربیت شاگردان پرداخت.


    از وى كتابهايى در زمينه اصول، فقه و تفسير برجاى مانده است. سرانجام در سال 1306 ق رخت از جهان بر بست.
    از وى کتاب‌هایى در زمینه اصول، فقه و تفسیر برجاى مانده است.


    ==تأليفات ==
    ==وفات==
     
    روز اول شعبان 1266ق فرا رسيد. بهشتيان در انتظار به زمين مى نگريستند. بهشت را آذين بستند و بساط ميهمانى گستراندند. جواهر بى نظير شيعه، فقيه بلند آوازه آیت‌الله شيخ محمدحسن نجفى نفسهاى آخر عمر را مى كشيد. شهادتين را بر زبان جارى مى ساخت. او عمرى در راه اسلام زحمت كشيده بود و اينك آرام مى رفت تا به سوى ملكوت پر بگشايد.{{شعر}}{{ب|''حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم''|2=''خوش آن دمى كه از اين چهره پرده بر فكنم''}}{{ب|''چنين قفس نه سزاى چو من خوش الحال است''|2=''روم به روضه رضوان كه مرغ آن چمنم''}}{{ب|''مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاک''|2=''چند روزى قفسى ساخته‌اند از بدنم''}}{{پایان شعر}}
     
    شيخ محمد حسن نجفى در 25 سالگى نگارش كتاب بى همتاى «جواهر الكلام» در شرح كتاب شرايع الاسلام [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] را آغاز كرد. جواهر الكلام، اين دائره المعارف فقه شيعه ثمره 32 سال تلاش شبانه روزى او اينك معتبرترين متن درسى عاليترين سطح دروس حوزه هاى علميه شيعه، يعنى درس خارج فقه است. علامه [[امین، محسن|سيد محسن امين]] (متوفاى 1371 ق) درباره اين كتاب مى نويسد: در فقه اسلام كتابى به همتايى جواهر الكلام نيست. [[شيخ انصارى]] نيز فرمود: براى مجتهدى كه بخواهد احكام الهى را استنباط كند، كافى است كتابهاى جواهر و وسائل الشيعه را در اختيار داشته باشد و كمتر اتفاق مى افتد كه به كتابى از پيشينيان نيازمند شود.
     
    او علاوه بر كتاب «جواهر» كتابهاى ديگرى نيز نوشت كه عبارتند از:
     
    - نجاه العباد فى المعاد: درباره احكام طهارت و نماز


    - هدايه الناسكين: درباره احكام حج
    هنگامى که آفتاب به وسط آسمان رسید آفتاب عمر صاحب جواهر غروب کرد. شیعیان غرق در عزا شدند. تشییع پیکر جنازه با شکوهى برگزار شد. پیکر پاکش را در مقبره‌اى که خود جنب مسجدش آماده کرده بود، به خاک سپردند. مجالس یادبود او در بسیارى از شهرها برگزار شد.


    - رساله‌اى در احكام خمس و زكات
    از گوهر شناس فقه، هشت پسر دانشمند به نامهاى شیخ محمد، شیخ عبدالعلى، شیخ عبدالحسین، شیخ باقر، شیخ موسى، شیخ حسین، شیخ حسن، شیخ ابراهیم و دخترانى چند به یادگار ماند.


    - رساله‌اى در احكام روزه كه به فارسى ترجمه شد.
    ==آثار ==


    - رساله‌اى در احكام ارث
    شیخ محمدحسن نجفى در 25 سالگى نگارش کتاب بى همتاى «جواهر الکلام» در شرح کتاب [[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرایع الاسلام]] [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] را آغاز کرد. جواهر الکلام، این دائرةالمعارف فقه شیعه ثمره 32 سال تلاش شبانه روزى او اینک معتبرترین متن درسى عالی‌ترین سطح دروس حوزه‌هاى علمیه شیعه، یعنى درس خارج فقه است. علامه [[امین، سید محسن|سید محسن امین]] (متوفاى 1371 ق) درباره این کتاب می‌نویسد: در فقه اسلام کتابى به همتایى جواهر الکلام نیست. [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] نیز فرمود: براى مجتهدى که بخواهد احکام الهى را استنباط کند، کافى است کتاب‌هاى جواهر و وسائل الشیعه را در اختیار داشته باشد و کمتر اتفاق مى افتد که به کتابى از پیشینیان نیازمند شود.


    - مقالاتى پيرامون اصول فقه
    او علاوه بر کتاب «جواهر» کتاب‌هاى دیگرى نیز نوشت که عبارتند از:


    صاحب جواهر تا آخرين لحظات عمر به تألیف مشغول بود. در اواخر عمر تصميم به شرح كتاب «قواعد» علامه گرفت اما افسوس كه پيمانه عمرش به سر آمد.
    - نجاه العباد فى المعاد: درباره احکام طهارت و نماز


    ==وفات==
    - هدایه الناسکین: درباره احکام حج


    - رساله‌اى در احکام خمس و زکات


    روز اول شعبان 1266 ق فرا رسيد. بهشتيان در انتظار به زمين مى نگريستند. بهشت را آذين بستند و بساط ميهمانى گستراندند. جواهر بى نظير شيعه، فقيه بلند آوازه آیت‌الله شيخ محمد حسن نجفى نفسهاى آخر عمر را مى كشيد. شهادتين را بر زبان جارى مى ساخت. او عمرى در راه اسلام زحمت كشيده بود و اينك آرام مى رفت تا به سوى ملكوت پر بگشايد.
    - رساله‌اى در احکام روزه که به فارسى ترجمه شد.
    {{شعر}}
    {{ب|''حجاب چهره جان مى شود غبار تنم''|2=''خوش آن دمى كه از اين چهره پرده بر فكنم''}}
    {{ب|''چنين قفس نه سزاى چو من خوش الحال است''|2=''روم به روضه رضوان كه مرغ آن چمنم''}}
    {{ب|''مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك''|2=''چند روزى قفسى ساخته اند از بدنم''}}
    {{پایان شعر}}


    - رساله‌اى در احکام ارث


    هنگامى كه آفتاب به وسط آسمان رسيد آفتاب عمر صاحب جواهر غروب كرد. شيعيان غرق در عزا شدند. تشييع پيكر جنازه با شكوهى برگزار شد. پيكر پاكش را در مقبره اى كه خود جنب مسجدش آماده كرده بود، به خاك سپردند. مجالس يادبود او در بسيارى از شهرها برگزار شد.
    - مقالاتى پیرامون اصول فقه


    از گوهر شناس فقه، هشت پسر دانشمند به نامهاى شيخ محمد، شيخ عبدالعلى، شيخ عبدالحسين، شيخ باقر، شيخ موسى، شيخ حسين، شيخ حسن، شيخ ابراهيم و دخترانى چند به يادگار ماند.
    صاحب جواهر تا آخرین لحظات عمر به تألیف مشغول بود. در اواخر عمر تصمیم به شرح کتاب «قواعد» علامه گرفت اما افسوس که پیمانه عمرش به سر آمد.


    ==منابع==
    ==منابع مقاله==


    - الکرام البرره: شیخ [[آقا بزرگ تهرانى]]، ج 1، ص 228، ج 1، ص 311، ج 2، ص 305


    - الكرام البرره: شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]]، ج 1، ص 228، ج 1، ص 311، ج ص 305
    - [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذریعه]]: شیخ [[آقا بزرگ تهرانى]]، ج ص 192، ج ص 275 - 276


    - [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعه]] : شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]]، ج 3، ص 192، ج ص 275 - 276
    - [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]: میرزا محمدباقرخوانسارى، ج ص 305 - 306


    - [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]: ميرزا محمد باقر خوانسارى، ج 2، ص 305 - 306
    - فوائد الرضویه: [[قمی، عباس|شیخ عباس قمى]]، ص 453


    - فوائد الرضويه: [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]]، ص 453
    - مقدمه جواهر الکلام: [[مظفر، محمدرضا|محمدرضا مظفر]]، ج 1، ص 22


    - مقدمه جواهر الكلام: [[مظفر، محمدرضا|محمد رضا مظفر]]، ج 1، ص 22
    - معارف الرجال: محمد حرزالدین، ج 1، ص 262 و 263


    - معارف الرجال: محمد حرزالدين، ج 1، ص 262 و 263
    - ریحانه الادب: محمد على مدرس تبریزى، ج 5، ص 105 و 106
     
    - ريحانه الادب: محمد على مدرس تبريزى، ج 5، ص 105 و 106


    - عدل الهى: [[مطهری، مرتضی|مرتضى مطهرى]]، ص 330 و 331
    - عدل الهى: [[مطهری، مرتضی|مرتضى مطهرى]]، ص 330 و 331
    خط ۲۰۳: خط ۱۷۹:
    - معارف الرجال: ج 1، ص 263 و 264، ج 2، ص 226، ج 2، ص 361 - 363
    - معارف الرجال: ج 1، ص 263 و 264، ج 2، ص 226، ج 2، ص 361 - 363


    - علماء معاصرين: واعظ خيابانى، ص 21 - 22
    - علماء معاصرین: واعظ خیابانى، ص 21 - 22


    - اعيان الشيعه: محسن امين عاملى، ج 9، ص 149
    - اعیان الشیعه: محسن امین عاملى، ج 9، ص 149


    - جواهر الكلام: ج 21، ص 397
    - جواهر الکلام: ج 21، ص 397


    - تكمله امل الامل: [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]]، ص 271
    - تکمله امل الامل: [[صدر، سید حسن|سید حسن صدر]]، ص 271


    - مفاتيح الجنان: [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]]، ص 328
    - مفاتیح الجنان: [[قمی، عباس|شیخ عباس قمى]]، ص 328


    - ماضى النجف و حاضرها: شيخ باقر آل محبوبه، ج 2، ص 134
    - ماضى النجف و حاضرها: شیخ باقر آل محبوبه، ج 2، ص 134


    - گلشن ابرار: ص 353
    - گلشن ابرار: ص 353
    {{صاحب جواهر}}
    {{فقیهان شیعه}}
    {{فقیهان شیعه}}


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[جواهر الکلام في شرح شرائع الإسلام]]  
    [[جواهر الکلام في شرح شرائع الإسلام]]  


    خط ۲۳۰: خط ۲۰۹:
    [[جواهر الکلام في ثوبه الجديد]]  
    [[جواهر الکلام في ثوبه الجديد]]  


    [[ جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام (چاپ جامعه مدرسین)]]  
    [[جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام (چاپ جامعه مدرسین)]]  


    [[معجم فقه الجواهر: معجم فقهی الفبایی و ملخص منهجی مفهرس لکتاب جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام]]  
    [[معجم فقه الجواهر: معجم فقهی الفبایی و ملخص منهجی مفهرس لکتاب جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام]]  


    [[ جواهر الکلام (قسم من المکاسب منه)]]  
    [[جواهر الکلام (قسم من المکاسب منه)]]  


    [[هداية الناسکين من الحجاج و المعتمرين من رسالة نجاة العباد]]  
    [[هداية الناسکين من الحجاج و المعتمرين من رسالة نجاة العباد]]  
    خط ۲۴۳: خط ۲۲۲:


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:مراجع تقلید]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۳

    صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر
    نام صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر
    نام‌های دیگر اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر

    ص‍اح‍ب‌ ال‍ج‍واه‍ر ال‍ک‍لام‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر

    م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ص‍اح‍ب‌ ج‍واه‍ر

    ن‍ج‍ف‍ی‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر

    الشیخ محمدحسن النجفی

    نام پدر شیخ محمدباقرنجفى
    متولد سال 1200ق یا 1202ق
    محل تولد نجف اشرف
    رحلت 1229ش یا 1266ق یا 1850م
    اساتید سید محمد جواد عاملی، شیخ جعفر نجفی، شیخ موسی کاشف الغطاء و...
    برخی آثار ‏جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام

    نجاة العباد (المحشی)

    کد مؤلف AUTHORCODE00079AUTHORCODE

    محمدحسن نجفی (1200 یا 1202-1266ق)، معروف به صاحب جواهر، فقیه، اصولی، مهمترین اثر او جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام

    ولادت

    در سال 1200ق در خانه شیخ محمدباقرنجفى به دنیا آمد.

    از نظر پدرى، نسب او به یک خاندان علم و فضیلت از کشور ایران مى رسد، و از طرف مادر به عالم بزرگوار، شیخ ابوالحسن فتونى مى رسد که در (عذارات) اطراف حله قرار داشت.

    زمانى شیخ عبدالرحیم شریف کبیر - جد سوم محمدحسن - از اصفهان راهى نجف اشرف شد و در آن شهر مقدس رحل اقامت افکند تا از محضر عالمان بزرگ کسب فیض کند. وى سرانجام از فقیهان وارسته و فاضل گردید. دو پسر دانشمند به نامهاى آقا محمد کبیر و آقا محمد صغیر - جد دوم محمدحسن، (مؤلف کتاب الاقتباس و التضمین در عقاید) از او به یادگار ماندند. شیخ عبدالرحیم، فرزند آقا محمد صغیر و جد محمدحسن فرزانه‌اى است که به نیکى از او یاد کرده‌اند.

    در حقیقت محمدحسن دوران کودکى و نوجوانى را در دامان خاندان علم و فضیلت سپرى کرد.

    تحصیلات

    هنوز کودکى بیش نبود و تازه خواندن و نوشتن را فراگرفته بود که وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد. دروس مقدمات و سطح را بسرعت نزد سید حسین شقرایى عاملى (متوفى 1230 ق) و شیخ قاسم آل محیى‌الدین (متوفى 1238 ق) و شیخ حسن (متوفى 1250 ق) گذراند و در نوجوانى به درس خارج فقه و اصول راه یافت.

    محمدحسن سالیان دراز در عالی‌ترین سطح دروس حوزه علمیه، در درس آیت‌الله شیخ جعفر کاشف‌الغطاء، آیت‌الله سید مهدى بحرالعلوم، آیت‌الله سید جواد عاملى و آیت‌الله شیخ موسى کاشف الغطا شرکت کرد. و با پشتکار و نبوغى که داشت توانست در 25 سالگى به درجه اجتهاد نایل آمد و نگارش کتاب بى همتاى «جواهر الکلام» را آغاز کند. شیخ سپس به تدریس علوم دینى همت گذارد.

    حوزه علمیه نجف به برکت تدریس صاحب جواهر رونق تازه‌اى گرفت. شیخ آقا بزرگ تهرانى می‌نویسد:

    «صاحب جواهر این امتیاز را نیز بر دیگر عالمان داشت که عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربیت شده، در گوشه و کنار جهان پخش گردیدند و بعد از او مقام مرجعیت یافتند و بر کرسى فتوا نشستند که عدد آنان زیاد و شمارش آنان کار مشکلى است.»

    ولایت فقیه از دیر باز در حوزه‌هاى علمیه شیعه مطرح بوده و اصل ولایت فقیه نزد همه فقها مسلم است، اما در محدوده اختیارات فقیه اختلاف است. صاحب جواهر درباره ولایت فقیه می‌نویسد:

    «اگر ولایت عامه فقیه نباشد، بسیارى از کارهاى مربوط به شیعیان معطل مى ماند.»

    ایشان علمایى را که درباره ولایت فقیه تردید دارند بسختى مورد نکوهش قرار داده، می‌نویسد:

    «این افراد طعم فقه را نچشیده و از فرمایش ائمه‌ علیه‌السلام چیزى نفهمیده‌اند.»

    دوران زندگى صاحب جواهر، بهترین و درخشان‌ترین فرصت و دوران آسایش فکرى بود، چون حوزه نجف از جهات مختلف سیاسى، اقتصادى و اجتماعى، در یک آسایش و آرامش نسبى به سر می‌برد، به حدى که طلاب و مهاجرین و زائرین از هر سو به آن ناحیه رو می‌آوردند و نیازهاى فکرى و روحى خود را از خرمن علم و عرفان، و از کانون آموزش و بینش اسلامى آن سیراب مى ساختند در کنار حرکتها و فعالیتهاى علمى و فقهى آن، حرکتها و نشاطهاى ادبى و شعرى هم شروع گردید و شعرائى مانند شاعران خاندان آل اعسم، خاندان محى‌الدین، خاندان شیخ عباس و ملا على و سید حیدر حلى، شیخ محسن خضرى، سید جعفر حلى، سید محمد جعفرى، سید ابراهیم بحرالعلوم پدید آمدند اینها همه و همه از برکت امنیت و آسایش اجتماعى و سیاسى نجف نشات می‌گرفت.

    محصول فقهى و علمى این نشاطها، پدید آمدن آثار بزرگ فکرى بود که هر کدام به نوبت خود از ذخایر فکرى و علمى اسلامى محسوب می‌شوند، چون از آن دوران درخشان آثار جاودان و ماندنى فراوان باقى مانده است که مى توان از کتاب‌ها و موسوعه‌هاى بزرگ فقهى مانند: کشف الغطا، مفتاح الکرامة، ریاض المسائل، مکاسب را در فقه، و در علم اصول کتاب‌هایى مانند: قوانین، فصول، ضوابط، حاشیه معالم شیخ محمدتقى اصفهانى و تعلیقات و شروح آن و فرائد الاصول را ذکر نمود از مهم‌ترین و نفیس ترین این کتاب‌ها مى توان جواهر الکلام شیخ محمدحسن که در شرح شرائع الاسلام محقق در فقه و فرائد شیخ مرتضى انصارى را در اصول نام برد.

    از آثار صاحب جواهر حفر کانال نجف اشرف در راه رفاه عمومى و آسایش مردم نجف، آبیارى نجف اشرف و حفر کانال معروف به نام (نهر صاحب جواهر) است که از فرات تا نجف کانال بسیار وسیع و عمیقى باز گشود که هزینه‌هاى بسیارى را صرف کردند تا مردم را از بى آبى نجات دادند و اجراى این تصمیم با همت جمعى از مردم نیکو کار صورت گرفت.

    از دیگر آثار شیخ، تأسیس ساختمان‌هاى مجاور مسجد کوفه است.

    شیخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت، او بود که حرکت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شبها پایه گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حرکت می‎کردند و شب را در آنجا بیتوته و عبادت می‌نمودند و احداث این ساختمان در رابطه با این برنامه‌ها بود.

    ساختن گلدسته براى مسجد کوفه، احداث وضوخانه و مکانى براى سکونت خادمان مسجد سهله، بناى ساختمان حرم حضرت مسلم بن عقیل(س) و حرم هانى بن عروه(س) در کوفه از کارهاى عمرانى صاحب جواهر است.

    وى لباسهاى بسیار تمیز مى پوشید. ظاهرى بس آراسته داشت. بسیار قانع، فروتن و شکیبا بود. به شاگردانش احترام خاصى می‌گذاشت. روزى در وسط درس به امتیاز چهار تن از شاگردانش تصریح کرد. کارى که از استادان و مراجع تقلید کمتر رخ می‌دهد. آن چهار نفر عبارتند از:

    1. حاج ملا على کنى
    2. شیخ عبدالحسین، معروف به شیخ العراقین
    3. شیخ عبدالرحیم بروجردى
    4. شیخ عبدالله نعمت عاملى

    او تلاش دیگران را مى ستود و آنان را تشویق می‌نمود. زمانى «ازرى» شاعر عرب قصیده بسیار زیبایى در مدح اهل‌بیت مى سراید که به قصیده «هانیه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او می‌گوید: آرزو دارم قصیده «هانیه» ازرى در نامه عمل من نوشته شود و کتاب «جواهر» من در نامه عمل او.

    اواخر ماه رجب 1266ق بود و صاحب جواهر در بستر بیمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بیایند. همه با چهره‌اى غمناک از مریضى مرجع تقلید شیعیان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شیخ مرتضى کجاست؟

    - نیامده است.

    - بگویید بیاید.

    شیخ انصارى را یافتند و پیغام ایشان را به او رساندند. شیخ انصارى به محضر استاد شرفیاب شد و استاد به او فرمود:

    در چنین وقت حساسى ما را رها مى کنى؟

    شیخ انصارى گفت: رفته بودم مسجد سهله براى بهبودى حال شما دعا کنم.

    صاحب جواهر فرمود:

    زمام امور دینى را که به من مربوط می‌شود، بعد از خود به شما مى سپارم و این امانتى الهى است در نزد شما. و پس از من، شما مرجع تقلید شیعیان خواهید بود. سعى کنید زیاد جانب احتیاط را نگیرید. احتیاط زیاد، زحمت امت اسلامى را فراهم مى سازد و دین اسلام، دین جامع و سهل است.

    شاگردان

    برخى از شاگردان ممتاز او عبارتند از:

    - آیت‌الله سید حسین کوه کمرى: فرزند سید محمد، که با 24 واسطه، نسبش به امام حسین‌ علیه‌السلام مى رسد. او در روستاى ارونق از توابع کوه کمره تبریز به دنیا آمد و پس از فراگیرى خواندن و نوشتن به حوزه علمیه تبریز راه یافت. سپس براى ادامه تحصیل عازم کربلا شد و پس از مدتى به حوزه علمیه نجف روى آورد و در درس صاحب جواهر و شیخ انصارى شرکت کرد و به اجتهاد رسید.

    آیت‌الله کوه کمرى بعد از وفات شیخ انصارى (متوفى 1281 ق) به مرجعیت رسید. بسیارى از شیعیان آذربایجان، تفلیس و ایروان از او تقلید می‎کردند. سرانجام وى در سال 1299ق در نجف درگذشت و در مقبره‌اى که اکنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاک سپرده شد.

    - آیت‌الله شیخ جعفر شوشترى: فرزند حسین و اهل شوشتر است در جوانى همراه پدر به حوزه علمیه نجف راه یافت و در درس صاحب جواهر شرکت کرد. پس از سالها تحصیل و رسیدن به مقامهاى والاى علمى و اخلاقى به زادگاه خود برگشت و بیش از سى سال در آنجا به تبلیغ اسلام پرداخت. در سال 1291ق به نجف بازگشت. او در صحن حرم حضرت علی‌ علیه‌السلام به سخنرانى مى پرداخت و گفتارش مشتاقان زیادى داشت.

    در سال 1302ق براى زیارت امام رضا علیه‌السلام به ایران آمد و علماى بزرگ تهران از او در خواست کردند تا مدتى در تهران بماند. او نخستین امام جماعت مسجد سپهسالار بود.

    آیت‌الله شیخ جعفر شوشترى، مرجع تقلید و محدثى بزرگ بود و مى بایست بسان اغلب مراجع تقلید به تدریس و فتوا بپردازد اما علاقه وافر او به اهل‌بیت‌ علیه‌السلام وى را بر آن داشت تا به منبر برود و به ذکر روضه‌هاى جانسوز بر شنوندگان تأثیر بسیار گذارد.

    سرانجام در 28 یا 29 صفر 1303 ق، در راه بازگشت به نجف، در کرند غرب بدرود حیات گفت و در نجف به خاک سپرده شد.

    - ملا على کنى: در سال 1220ق در روستاى «کن» تهران به دنیا آمد. سالها در حوزه علمیه نجف نزد استادان فرزانه‌اى چون صاحب جواهر به تحصیل پرداخت. تا اینکه وى به اجتهادش گواهى داد و او به تهران بازگشت و به تألیف و تبلیغ پرداخت. از وى آثارى در زمینه اصول، فقه، تفسیر، حدیث و رجال به یادگار مانده است. سرانجام در صبحگاه روز 27 محرم 1306ق در گذشت و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنى، در کنار قبر امامزاده حمزه به خاک سپرده شد.

    - شیخ محمد ایروانى: فرزند محمدباقرایروانى است که در سال 1232ق به دنیا آمد. در جوانى از ایروان به کربلا رفت و در درس سید ابراهیم قزوینى شرکت کرد. سپس به نجف رفت و در درس بزرگانى چون صاحب جواهر و شیخ انصارى حضور یافت و پس از رسیدن به اجتهاد به «فاضل ایروانى» شهرت یافت. او پس از وفات آیت‌الله سید حسین کوه کمرى (متوفى 1299 ق) مرجعیت تقلید بسیارى از شیعیان ایران، هند، ترکیه، قفقاز، و روسیه را عهده دار گردید و در کرسى تدریس عالی‌ترین سطح دروس حوزوى، به تربیت شاگردان پرداخت.

    از وى کتاب‌هایى در زمینه اصول، فقه و تفسیر برجاى مانده است.

    وفات

    روز اول شعبان 1266ق فرا رسيد. بهشتيان در انتظار به زمين مى نگريستند. بهشت را آذين بستند و بساط ميهمانى گستراندند. جواهر بى نظير شيعه، فقيه بلند آوازه آیت‌الله شيخ محمدحسن نجفى نفسهاى آخر عمر را مى كشيد. شهادتين را بر زبان جارى مى ساخت. او عمرى در راه اسلام زحمت كشيده بود و اينك آرام مى رفت تا به سوى ملكوت پر بگشايد.

    حجاب چهره جان می‌شود غبار تنمخوش آن دمى كه از اين چهره پرده بر فكنم
    چنين قفس نه سزاى چو من خوش الحال استروم به روضه رضوان كه مرغ آن چمنم
    مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاکچند روزى قفسى ساخته‌اند از بدنم

    هنگامى که آفتاب به وسط آسمان رسید آفتاب عمر صاحب جواهر غروب کرد. شیعیان غرق در عزا شدند. تشییع پیکر جنازه با شکوهى برگزار شد. پیکر پاکش را در مقبره‌اى که خود جنب مسجدش آماده کرده بود، به خاک سپردند. مجالس یادبود او در بسیارى از شهرها برگزار شد.

    از گوهر شناس فقه، هشت پسر دانشمند به نامهاى شیخ محمد، شیخ عبدالعلى، شیخ عبدالحسین، شیخ باقر، شیخ موسى، شیخ حسین، شیخ حسن، شیخ ابراهیم و دخترانى چند به یادگار ماند.

    آثار

    شیخ محمدحسن نجفى در 25 سالگى نگارش کتاب بى همتاى «جواهر الکلام» در شرح کتاب شرایع الاسلام محقق حلى را آغاز کرد. جواهر الکلام، این دائرةالمعارف فقه شیعه ثمره 32 سال تلاش شبانه روزى او اینک معتبرترین متن درسى عالی‌ترین سطح دروس حوزه‌هاى علمیه شیعه، یعنى درس خارج فقه است. علامه سید محسن امین (متوفاى 1371 ق) درباره این کتاب می‌نویسد: در فقه اسلام کتابى به همتایى جواهر الکلام نیست. شیخ انصارى نیز فرمود: براى مجتهدى که بخواهد احکام الهى را استنباط کند، کافى است کتاب‌هاى جواهر و وسائل الشیعه را در اختیار داشته باشد و کمتر اتفاق مى افتد که به کتابى از پیشینیان نیازمند شود.

    او علاوه بر کتاب «جواهر» کتاب‌هاى دیگرى نیز نوشت که عبارتند از:

    - نجاه العباد فى المعاد: درباره احکام طهارت و نماز

    - هدایه الناسکین: درباره احکام حج

    - رساله‌اى در احکام خمس و زکات

    - رساله‌اى در احکام روزه که به فارسى ترجمه شد.

    - رساله‌اى در احکام ارث

    - مقالاتى پیرامون اصول فقه

    صاحب جواهر تا آخرین لحظات عمر به تألیف مشغول بود. در اواخر عمر تصمیم به شرح کتاب «قواعد» علامه گرفت اما افسوس که پیمانه عمرش به سر آمد.

    منابع مقاله

    - الکرام البرره: شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج 1، ص 228، ج 1، ص 311، ج 2، ص 305

    - الذریعه: شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج 3، ص 192، ج 5، ص 275 - 276

    - روضات الجنات: میرزا محمدباقرخوانسارى، ج 2، ص 305 - 306

    - فوائد الرضویه: شیخ عباس قمى، ص 453

    - مقدمه جواهر الکلام: محمدرضا مظفر، ج 1، ص 22

    - معارف الرجال: محمد حرزالدین، ج 1، ص 262 و 263

    - ریحانه الادب: محمد على مدرس تبریزى، ج 5، ص 105 و 106

    - عدل الهى: مرتضى مطهرى، ص 330 و 331

    - معارف الرجال: ج 1، ص 263 و 264، ج 2، ص 226، ج 2، ص 361 - 363

    - علماء معاصرین: واعظ خیابانى، ص 21 - 22

    - اعیان الشیعه: محسن امین عاملى، ج 9، ص 149

    - جواهر الکلام: ج 21، ص 397

    - تکمله امل الامل: سید حسن صدر، ص 271

    - مفاتیح الجنان: شیخ عباس قمى، ص 328

    - ماضى النجف و حاضرها: شیخ باقر آل محبوبه، ج 2، ص 134

    - گلشن ابرار: ص 353

    وابسته‌ها