الرسالة الشمسية: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
     
    (۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | عنوان = الرسالة الشمسیة
    | عنوان = الرسالة الشمسیة
    | عنوان‌های دیگر =  
    | عنوان‌های دیگر =  
    | تصویر = NUR01826J1.jpg
    | تصویر = NUR01826J1.jpg
    | پدیدآوران = [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر]] (نويسنده)
    | پدیدآوران = [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر]] (نویسنده)


    | ناشر = بيدار
    | ناشر = بيدار
    | مکان نشر = قم - ایران
    | مکان نشر = قم - ایران
    | سال نشر = 1384 هـ.ش  
    | سال نشر = 1384 ش  
    | چاپ = 2
    | چاپ = 2
    | شابک =  
    | شابک =  
    خط ۱۴: خط ۱۳:
    | زبان = عربی
    | زبان = عربی
    | تعداد جلد =  
    | تعداد جلد =  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01826
    | کد کنگره =  
    | کد کنگره =  
    | کد اتوماسیون = BOK01826
    | کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE01826AUTOMATIONCODE
    | کتابخوان همراه نور =01826
    | پس از =  
    | پس از =  
    | پیش از =  
    | پیش از =  
    }}
    }}
    '''الرسالة الشمسية'''، تأليف [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر |ابوعمر بن على شافعى]]، ملقب به نجم‌الدين و معروف به [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] (متوفى 675ق)، از اساتيد [[علامه حلى]] و [[قطب‌الدين شيرازى]] و از شاگردان [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] است. [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] به تشيع رغبتى وافر داشت و در حوزه‌ى درس قزوين تدريس مى‌كرد. اين اثر يكى از درس‌نامه‌هاى منطقى بسيار مهم است كه شروح فراوان بر آن نوشته شده است. نویسنده، آن را براى خواجه شمس‌الدين محمد جوينى، معروف به صاحب ديوان نوشته و به همين دليل آن را شمسيّه ناميده است.<ref>مقدمه، ص1</ref>


     
    ==ساختار==
    == معرفى اجمالى ==
     
    '''الرسالة الشمسية'''، تأليف [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر |ابوعمر بن على شافعى]]، ملقب به نجم‌الدين و معروف به [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] (متوفى 675ق)، از اساتيد [[علامه حلى]] و [[قطب‌الدين شيرازى]] و از شاگردان [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] است. [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] به تشيع رغبتى وافر داشت و در حوزه‌ى درس قزوين تدريس مى‌كرد. اين اثر يكى از درس‌نامه‌هاى منطقى بسيار مهم است كه شروح فراوان بر آن نوشته شده است. نويسنده، آن را براى خواجه شمس‌الدين محمد جوينى، معروف به صاحب ديوان نوشته و به همين دليل آن را شمسيّه ناميده است ...<ref>مقدمه، ص 1</ref>
     
    == ساختار ==
     
     
    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه، سه مقاله و يك خاتمه است. هريك از مقالات كتاب، خود در ضمن چند فصل و خاتمه نيز در ضمن دو مبحث تدوين شده است.
    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه، سه مقاله و يك خاتمه است. هريك از مقالات كتاب، خود در ضمن چند فصل و خاتمه نيز در ضمن دو مبحث تدوين شده است.


    «الرسالة الشمسية»، به لحاظ شيوه تأليف، از آن‌گونه كتاب‌هاى منطقى بشمار مى‌آيد كه ساختارى دو بخشى شامل معرف و حجت يا تصور و تصديق دارند. اين روش تدوين را نخست [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در بخش منطق كتاب [[الإشارات و التنبيهات]] به كار گرفته است. پس از آن، «الشمسية» نجم‌الدين كاتبى نيز با همين سياق تأليف شده است ...<ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ص 670</ref>
    «الرسالة الشمسية»، به لحاظ شيوه تأليف، از آن‌گونه كتاب‌هاى منطقى بشمار مى‌آيد كه ساختارى دو بخشى شامل معرف و حجت يا تصور و تصديق دارند. اين روش تدوين را نخست [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در بخش منطق كتاب [[الإشارات و التنبيهات]] به كار گرفته است. پس از آن، «الشمسية» نجم‌الدين كاتبى نيز با همين سياق تأليف شده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3037 بجنوردى، سيد‌ ‎كاظم و همكاران، ص670]</ref>
     
    == گزارش محتوا ==
     


    از برخى قرائن چنين استفاده مى‌شود كه رساله شمسيه در زمان خود تدريس مى‌شده و محور علم منطق و مورد توجه علما بوده است و لذا شرح و تعليقه‌هاى زيادى بر آن زده شده است ...<ref>علامه حلى، حسن بن يوسف، ص 166</ref> قطب رازى، استاد [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]]، بر آن شرح نوشته و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] در شرح خود تحت تأثير شرح وى بوده است ...<ref>حداد عادل، غلامعلى و همكاران، ص 607</ref> شرح [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] بر بخش تصورات رساله «الشمسية» است كه [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] آن را در 752ق، در شهر جام تأليف كرده است ...<ref>بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ص 667</ref>
    ==گزارش محتوا==
    از برخى قرائن چنين استفاده مى‌شود كه رساله شمسيه در زمان خود تدريس مى‌شده و محور علم منطق و مورد توجه علما بوده است و لذا شرح و تعليقه‌هاى زيادى بر آن زده شده است.<ref>علامه حلى، حسن بن يوسف، ص166</ref>قطب رازى، استاد [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]]، بر آن شرح نوشته و [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] در شرح خود تحت تأثير شرح وى بوده است.<ref>حداد عادل، غلامعلى و همكاران، ص607</ref>شرح [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] بر بخش تصورات رساله «الشمسية» است كه [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] آن را در 752ق، در شهر جام تأليف كرده است.<ref>بجنوردى، سيد‌ ‎كاظم و همكاران، ص667</ref>


    بر اين اثر، [[علامه حلى]] شرحى عالى نوشته است كه «القواعد الجليّة في شرح الرسالة الشمسية» نام دارد. وى در مقدمه‌اش بر اين اثر درباره رساله شمسيه مى‌نويسد: در اين كتاب، فوائد و نكات و مسائل دشوار به‌ايجاز و اختصار ذكر شده است ...<ref>علامه حلى، حسن بن يوسف، ص 165</ref>
    بر اين اثر، [[علامه حلى]] شرحى عالى نوشته است كه «القواعد الجليّة في شرح الرسالة الشمسية» نام دارد. وى در مقدمه‌اش بر اين اثر درباره رساله شمسيه مى‌نويسد: در اين كتاب، فوائد و نكات و مسائل دشوار به‌ايجاز و اختصار ذكر شده است.<ref>علامه حلى، حسن بن يوسف، ص165</ref>


    [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]]، در مقدمه رساله شمسيه به اين نكته تصريح مى‌كند كه عقلا متفقند كه علوم و به‌ويژه علوم يقينى، والاترين مطالب و ارزشمندترين فضائل و صاحب آن شريف‌ترين اشخاص بشر است و اطلاع بر دقائق آن و احاطه به كنه حقائق آن تنها به‌وسيله علم «منطق» ممكن است؛ چراكه به‌وسيله علم منطق است كه صحيح آن از ناصواب مشخص مى‌شود ...<ref>مقدمه، ص 1</ref> وى همچنين همان‌گونه‌كه در مقدمه به آن تصريح كرده ...<ref>صفحه 1</ref>، از قزوينى خواسته است كه كتابى مشتمل بر قواعد و حاوى اصول و ضوابط منطق تأليف كند و كتاب حاضر در پاسخ به خواسته ايشان است.
    [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]]، در مقدمه رساله شمسيه به اين نكته تصريح مى‌كند كه عقلا متفقند كه علوم و به‌ويژه علوم يقينى، والاترين مطالب و ارزشمندترين فضائل و صاحب آن شريف‌ترين اشخاص بشر است و اطلاع بر دقائق آن و احاطه به كنه حقائق آن تنها به‌وسيله علم «منطق» ممكن است؛ چراكه به‌وسيله علم منطق است كه صحيح آن از ناصواب مشخص مى‌شود.<ref>مقدمه، ص1</ref>وى همچنين همان‌گونه‌كه در مقدمه به آن تصريح كرده.<ref>صفحه 1</ref>، از قزوينى خواسته است كه كتابى مشتمل بر قواعد و حاوى اصول و ضوابط منطق تأليف كند و كتاب حاضر در پاسخ به خواسته ايشان است.


    اكنون به‌اختصار به مطالب مقالات كتاب اشاره مى‌شود:
    اكنون به‌اختصار به مطالب مقالات كتاب اشاره مى‌شود:


    #در مقاله اول كتاب، بحث مفردات در ضمن چهار فصل بيان شده است. دلالت لفظ بر معنا، معانى مفرد، مباحث كلى و جزئى و مبحث تعريفات در اين بخش مورد بررسى قرار گرفته است ...<ref>متن كتاب، ص 4 - 13</ref>
    #در مقاله اول كتاب، بحث مفردات در ضمن چهار فصل بيان شده است. دلالت لفظ بر معنا، معانى مفرد، مباحث كلى و جزئى و مبحث تعريفات در اين بخش مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>متن كتاب، ص4 - 13</ref>
    #در مقاله دوم كتاب، قضايا و احكام آن در ضمن يك مقدمه و سه فصل تبيين شده است. نويسنده ابتدا قضيه را قولى مى‌داند كه بتوان قائل آن را صادق يا كاذب ناميد. سپس قضاياى حمليه و شرطيه و انواع آن را با ذكر مثال توضيح مى‌دهد. در بحث از احكام قضايا نيز مباحث تناقض، عكس مستوى، عكس نقيض و تلازم شرطها را بيان مى‌كند ...<ref>همان، ص 13 - 31</ref>
    #در مقاله دوم كتاب، قضايا و احكام آن در ضمن يك مقدمه و سه فصل تبيين شده است. نویسنده ابتدا قضيه را قولى مى‌داند كه بتوان قائل آن را صادق يا كاذب ناميد. سپس قضاياى حمليه و شرطيه و انواع آن را با ذكر مثال توضيح مى‌دهد. در بحث از احكام قضايا نيز مباحث تناقض، عكس مستوى، عكس نقيض و تلازم شرطها را بيان مى‌كند.<ref>همان، ص13 - 31</ref>
    #نويسنده در مقاله سوم كتاب در پنج فصل به موضوع قياس پرداخته است. وى ابتدا در تعريف قياس مى‌نويسد: قياس منطقى قولى است، فراهم‌آمده از چند قضيه، به‌نحوى كه اگر مقدمه‌هاى آن قضايا درست باشند، از آن قول، به‌طور ذاتى قول صحيح ديگرى لازم آيد. وى سپس به تعريف صغرى، كبرى، حد وسط و اشكال چهارگانه‌اى كه از چگونگى قرار گرفتن حد وسط ايجاد مى‌شود مى‌پردازد ...<ref>متن كتاب، ص 32</ref> سپس مباحث ديگرى را مطرح و در آخرين فصل كتاب به‌اختصار به معرفى قياس مركب، قياس خلف، استقراء و تمثيل در بخش لواحق قياس مى‌پردازد ...<ref>همان، ص 42</ref>
    #نویسنده در مقاله سوم كتاب در پنج فصل به موضوع قياس پرداخته است. وى ابتدا در تعريف قياس مى‌نويسد: قياس منطقى قولى است، فراهم‌آمده از چند قضيه، به‌نحوى كه اگر مقدمه‌هاى آن قضايا درست باشند، از آن قول، به‌طور ذاتى قول صحيح ديگرى لازم آيد. وى سپس به تعريف صغرى، كبرى، حد وسط و اشكال چهارگانه‌اى كه از چگونگى قرار گرفتن حد وسط ايجاد مى‌شود مى‌پردازد.<ref>متن كتاب، ص32</ref>سپس مباحث ديگرى را مطرح و در آخرين فصل كتاب به‌اختصار به معرفى قياس مركب، قياس خلف، استقراء و تمثيل در بخش لواحق قياس مى‌پردازد.<ref>همان، ص42</ref>


    در خاتمه كتاب، دو مبحث مطرح شده است: ابتدا مواد قياس كه عبارت باشد از يقينيات و غير يقينيات ذكر شده است. وى قياسى را كه از اقسام شش‌گانه يقينيات تشكيل شده باشد، برهان ناميده است. در ادامه، اقسام شش‌گانه غير يقينيات، مانند مشهورات، مسلمات و مقبولات را نيز با ذكر مثال معرفى كرده است.
    در خاتمه كتاب، دو مبحث مطرح شده است: ابتدا مواد قياس كه عبارت باشد از يقينيات و غير يقينيات ذكر شده است. وى قياسى را كه از اقسام شش‌گانه يقينيات تشكيل شده باشد، برهان ناميده است. در ادامه، اقسام شش‌گانه غير يقينيات، مانند مشهورات، مسلمات و مقبولات را نيز با ذكر مثال معرفى كرده است.


    در بحث دوم خاتمه، به اجزاى علوم كه عبارت باشد از موضوعات، مسائل و محمولات پرداخته شده است ...<ref>همان، ص 43 - 47</ref>
    در بحث دوم خاتمه، به اجزاى علوم كه عبارت باشد از موضوعات، مسائل و محمولات پرداخته شده است.<ref>همان، ص43 - 47</ref>


    ==پانويس ==
    ==پانويس ==
    <references />
    <references/>


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    اين رساله، فاقد هرگونه فهرست و پاورقى است.
    اين رساله، فاقد هرگونه فهرست و پاورقى است.


    == منابع مقاله ==
    ==منابع مقاله==
     
     
    #مقدمه و متن كتاب.
    #مقدمه و متن كتاب.
    #بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 15، چاپ اول، مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، تهران، 1387.
    #[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/3037 بجنوردى، سيد‌ ‎كاظم و همكاران، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 15، چاپ اول، مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، تهران، 1387].
    #حداد عادل، غلامعلى و همكاران، دانشنامه جهان اسلام، جلد 7، چاپ اول، بنياد دائرةالمعارف اسلامى، تهران، 1382.
    #حداد عادل، غلامعلى و همكاران، دانشنامه جهان اسلام، جلد 7، چاپ اول، بنياد دائرةالمعارف اسلامى، تهران، 1382.
    #علامه حلى، حسن بن يوسف، القواعد الجليّة في شرح الرسالة الشمسية، مؤسسه نشر اسلامى، قم، 1414ق.
    #علامه حلى، حسن بن يوسف، القواعد الجليّة في شرح الرسالة الشمسية، مؤسسه نشر اسلامى، قم، 1414ق.




    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    {{وابسته‌ها}}
    [[القواعد الجلية في شرح الرسالة الشمسية]]
    [[القواعد الجلية في شرح الرسالة الشمسية]]


    [[تحریر القواعد المنطقیة]]
    [[تحریر القواعد المنطقیة]]
    [[شروح الشمسية: مجموعة حواش و تعليقات]]
    [[منطقیات (شرح مبسوط شرح شمسیه)]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۴

    الرسالة الشمسیة
    الرسالة الشمسية
    پدیدآورانکاتبی قزوینی، علی بن عمر (نویسنده)
    ناشربيدار
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1384 ش
    چاپ2
    زبانعربی
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الرسالة الشمسية، تأليف ابوعمر بن على شافعى، ملقب به نجم‌الدين و معروف به كاتبى قزوينى (متوفى 675ق)، از اساتيد علامه حلى و قطب‌الدين شيرازى و از شاگردان خواجه نصير طوسى است. كاتبى قزوينى به تشيع رغبتى وافر داشت و در حوزه‌ى درس قزوين تدريس مى‌كرد. اين اثر يكى از درس‌نامه‌هاى منطقى بسيار مهم است كه شروح فراوان بر آن نوشته شده است. نویسنده، آن را براى خواجه شمس‌الدين محمد جوينى، معروف به صاحب ديوان نوشته و به همين دليل آن را شمسيّه ناميده است.[۱]

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه، سه مقاله و يك خاتمه است. هريك از مقالات كتاب، خود در ضمن چند فصل و خاتمه نيز در ضمن دو مبحث تدوين شده است.

    «الرسالة الشمسية»، به لحاظ شيوه تأليف، از آن‌گونه كتاب‌هاى منطقى بشمار مى‌آيد كه ساختارى دو بخشى شامل معرف و حجت يا تصور و تصديق دارند. اين روش تدوين را نخست ابن سينا در بخش منطق كتاب الإشارات و التنبيهات به كار گرفته است. پس از آن، «الشمسية» نجم‌الدين كاتبى نيز با همين سياق تأليف شده است.[۲]

    گزارش محتوا

    از برخى قرائن چنين استفاده مى‌شود كه رساله شمسيه در زمان خود تدريس مى‌شده و محور علم منطق و مورد توجه علما بوده است و لذا شرح و تعليقه‌هاى زيادى بر آن زده شده است.[۳]قطب رازى، استاد تفتازانى، بر آن شرح نوشته و تفتازانى در شرح خود تحت تأثير شرح وى بوده است.[۴]شرح تفتازانى بر بخش تصورات رساله «الشمسية» است كه تفتازانى آن را در 752ق، در شهر جام تأليف كرده است.[۵]

    بر اين اثر، علامه حلى شرحى عالى نوشته است كه «القواعد الجليّة في شرح الرسالة الشمسية» نام دارد. وى در مقدمه‌اش بر اين اثر درباره رساله شمسيه مى‌نويسد: در اين كتاب، فوائد و نكات و مسائل دشوار به‌ايجاز و اختصار ذكر شده است.[۶]

    كاتبى قزوينى، در مقدمه رساله شمسيه به اين نكته تصريح مى‌كند كه عقلا متفقند كه علوم و به‌ويژه علوم يقينى، والاترين مطالب و ارزشمندترين فضائل و صاحب آن شريف‌ترين اشخاص بشر است و اطلاع بر دقائق آن و احاطه به كنه حقائق آن تنها به‌وسيله علم «منطق» ممكن است؛ چراكه به‌وسيله علم منطق است كه صحيح آن از ناصواب مشخص مى‌شود.[۷]وى همچنين همان‌گونه‌كه در مقدمه به آن تصريح كرده.[۸]، از قزوينى خواسته است كه كتابى مشتمل بر قواعد و حاوى اصول و ضوابط منطق تأليف كند و كتاب حاضر در پاسخ به خواسته ايشان است.

    اكنون به‌اختصار به مطالب مقالات كتاب اشاره مى‌شود:

    1. در مقاله اول كتاب، بحث مفردات در ضمن چهار فصل بيان شده است. دلالت لفظ بر معنا، معانى مفرد، مباحث كلى و جزئى و مبحث تعريفات در اين بخش مورد بررسى قرار گرفته است.[۹]
    2. در مقاله دوم كتاب، قضايا و احكام آن در ضمن يك مقدمه و سه فصل تبيين شده است. نویسنده ابتدا قضيه را قولى مى‌داند كه بتوان قائل آن را صادق يا كاذب ناميد. سپس قضاياى حمليه و شرطيه و انواع آن را با ذكر مثال توضيح مى‌دهد. در بحث از احكام قضايا نيز مباحث تناقض، عكس مستوى، عكس نقيض و تلازم شرطها را بيان مى‌كند.[۱۰]
    3. نویسنده در مقاله سوم كتاب در پنج فصل به موضوع قياس پرداخته است. وى ابتدا در تعريف قياس مى‌نويسد: قياس منطقى قولى است، فراهم‌آمده از چند قضيه، به‌نحوى كه اگر مقدمه‌هاى آن قضايا درست باشند، از آن قول، به‌طور ذاتى قول صحيح ديگرى لازم آيد. وى سپس به تعريف صغرى، كبرى، حد وسط و اشكال چهارگانه‌اى كه از چگونگى قرار گرفتن حد وسط ايجاد مى‌شود مى‌پردازد.[۱۱]سپس مباحث ديگرى را مطرح و در آخرين فصل كتاب به‌اختصار به معرفى قياس مركب، قياس خلف، استقراء و تمثيل در بخش لواحق قياس مى‌پردازد.[۱۲]

    در خاتمه كتاب، دو مبحث مطرح شده است: ابتدا مواد قياس كه عبارت باشد از يقينيات و غير يقينيات ذكر شده است. وى قياسى را كه از اقسام شش‌گانه يقينيات تشكيل شده باشد، برهان ناميده است. در ادامه، اقسام شش‌گانه غير يقينيات، مانند مشهورات، مسلمات و مقبولات را نيز با ذكر مثال معرفى كرده است.

    در بحث دوم خاتمه، به اجزاى علوم كه عبارت باشد از موضوعات، مسائل و محمولات پرداخته شده است.[۱۳]

    پانويس

    1. مقدمه، ص1
    2. بجنوردى، سيد‌ ‎كاظم و همكاران، ص670
    3. علامه حلى، حسن بن يوسف، ص166
    4. حداد عادل، غلامعلى و همكاران، ص607
    5. بجنوردى، سيد‌ ‎كاظم و همكاران، ص667
    6. علامه حلى، حسن بن يوسف، ص165
    7. مقدمه، ص1
    8. صفحه 1
    9. متن كتاب، ص4 - 13
    10. همان، ص13 - 31
    11. متن كتاب، ص32
    12. همان، ص42
    13. همان، ص43 - 47

    وضعيت كتاب

    اين رساله، فاقد هرگونه فهرست و پاورقى است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. بجنوردى، سيد‌ ‎كاظم و همكاران، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 15، چاپ اول، مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، تهران، 1387.
    3. حداد عادل، غلامعلى و همكاران، دانشنامه جهان اسلام، جلد 7، چاپ اول، بنياد دائرةالمعارف اسلامى، تهران، 1382.
    4. علامه حلى، حسن بن يوسف، القواعد الجليّة في شرح الرسالة الشمسية، مؤسسه نشر اسلامى، قم، 1414ق.


    وابسته‌ها