عدالت صحابه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'عدالت (ابهام زدایی)' به 'عدالت (ابهامزدایی)') |
||
(۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR36578J1.jpg | |||
| عنوان =عدالت صحابه | |||
| عنوانهای دیگر =بررسی و نقد | |||
| پدیدآوران = | |||
[[حسینی میلانی، علی]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
| زبان = فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 28 /ح5ع4* | ||
| موضوع = | |||
صحابه - فضايل | |||
|کد کنگره | | ناشر = | ||
الحقائق | |||
| مکان نشر = ايران - قم | |||
|موضوع | | سال نشر =مجلد1: 1393ش | ||
|ناشر | |||
|مکان نشر | |||
|کد اتوماسیون | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE36578AUTOMATIONCODE | ||
| | | چاپ =1 | ||
| | | شابک =978-600-5348-84-2 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
== | | کتابخانۀ دیجیتال نور =36578 | ||
'''عدالت صحابه'''، اثر [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است فارسی با موضوع تاریخ و کلام شیعه. در این کتاب به بررسی نظریه عدالت صحابه نزد شیعیان و اهل سنت توجه شده و مؤلف دلائل اهل تسنن را مورد نقد قرار داده است. از نظر نویسنده «پایه اساسى مذهب اهل سنت عدالت صحابه است و سقوط این اصل موجب فروپاشى مذهب اهل سنت خواهد بود؛ ازاینرو، یکى از مباحث پراختلاف و چالشبرانگیز میان شیعه و اهل سنت، بحث عدالت صحابه است»<ref>متن کتاب، ص12</ref> | | کتابخوان همراه نور =36578 | ||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر|عدالت (ابهامزدایی)}} | |||
{{کاربردهای دیگر|صحابه (ابهامزدایی)}} | |||
'''عدالت صحابه '''، اثر [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است فارسی با موضوع تاریخ و کلام شیعه. در این کتاب به بررسی نظریه عدالت صحابه نزد شیعیان و اهل سنت توجه شده و مؤلف دلائل اهل تسنن را مورد نقد قرار داده است. از نظر نویسنده «پایه اساسى مذهب اهل سنت عدالت صحابه است و سقوط این اصل موجب فروپاشى مذهب اهل سنت خواهد بود؛ ازاینرو، یکى از مباحث پراختلاف و چالشبرانگیز میان شیعه و اهل سنت، بحث عدالت صحابه است»<ref>متن کتاب، ص12</ref> | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای فهرست مطالب، محتوای مطالب، خاتمه و فهارس اعلام (آیات، روایات، نام کتب و اماکن) و منابع است. نویسنده، بهجز قرآن و | کتاب دارای فهرست مطالب، محتوای مطالب، خاتمه و فهارس اعلام (آیات، روایات، نام کتب و اماکن) و منابع است. نویسنده، بهجز قرآن و نهجالبلاغه، به صدوسیوچهار منبع ارجاع داده است؛ از جمله آنهاست: [[الاحتجاج (نشر المرتضی)|الاحتجاج طبرسی]]، احکام القرآنهای ابن عربی و شافعی، إحياء علوم الدين غزالی، [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال کشی]]، [[الاستيعاب في معرفة الأصحاب|الاستيعاب]]، [[أسد الغابة في معرفة الصحابة|أسد الغابة]]، [[الإصابة في تمييز الصحابة]]، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، تاریخهای طبری، یعقوبی، بغدادی، تاریخ الكبير بخاری و... و تفاسیر [[ابن ابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد|ابن ابیحاتم]]، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]] و... | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۵۴: | خط ۴۶: | ||
# تحریم بررسى احوالات صحابه و حکم به کفر و زندقه بودن این کار»<ref>همان، ص25</ref> | # تحریم بررسى احوالات صحابه و حکم به کفر و زندقه بودن این کار»<ref>همان، ص25</ref> | ||
آیتالله میلانی پس از بیان معنی لغوی صحابه، مهمترین معانی اصطلاحی این واژه را از نگاه اهل سنت، چنین بیان میکند: صِرف دیدن پیامبر(ص)، صِرف معاصر بودن با پیامبر(ص)، مصاحبت طولانی با آن حضرت، تمامی اهل مکه و مدینه (نظر مشهور اهل سنت)، تمامی مسلمانان تا سال 120 هجری. او در میان بیان این تعریفها نگاهی هم به چرایی تناقضگوییهای سنیان در بیان معنای این واژه میاندازد<ref>ر.ک: همان، ص27-42</ref> و بیان میکند: «پر واضح است که هیچیک از چهار گروه یادشده اهلیت واسطه بودن میان پیامبر اکرم(ص) و مسلمانانى که با فاصله زمانى از ایشان زندگى کردهاند را ندارند و هرگز براى رسیدن به سنت صحیح و تفسیر درست قرآن، نمىتوان به سخن آنان اعتماد کرد» <ref>همان، ص43</ref> | [[حسینی میلانی، علی|آیتالله میلانی]] پس از بیان معنی لغوی صحابه، مهمترین معانی اصطلاحی این واژه را از نگاه اهل سنت، چنین بیان میکند: صِرف دیدن پیامبر(ص)، صِرف معاصر بودن با پیامبر(ص)، مصاحبت طولانی با آن حضرت، تمامی اهل مکه و مدینه (نظر مشهور اهل سنت)، تمامی مسلمانان تا سال 120 هجری. او در میان بیان این تعریفها نگاهی هم به چرایی تناقضگوییهای سنیان در بیان معنای این واژه میاندازد<ref>ر.ک: همان، ص27-42</ref>و بیان میکند: «پر واضح است که هیچیک از چهار گروه یادشده اهلیت واسطه بودن میان پیامبر اکرم(ص) و مسلمانانى که با فاصله زمانى از ایشان زندگى کردهاند را ندارند و هرگز براى رسیدن به سنت صحیح و تفسیر درست قرآن، نمىتوان به سخن آنان اعتماد کرد»<ref>همان، ص43</ref> | ||
او مینویسد: «اهل تسنن براى تثبیت دیدگاهشان درباره صحابه، به آیات، احادیث، اجماع و عقل تمسک کردهاند، که ما پس از بررسى آیات مورد استناد سنیان، وارد بررسى احادیث مورد استناد آنها خواهیم شد؛ احادیثى که اندیشمندان سنى براى اثبات عدالت صحابه نقل و به آنها استناد و استدلال مىکنند. پس از مقدارى بحث درباره این آیات و احادیث، در انتها – بهاجمال - نمونههایى از گناهان کبیرهاى که بزرگان صحابه مرتکب شدهاند را از کتابهاى معتبر سنیان ذکر خواهیم کرد و پس از آن، به نقد و بررسى دلیل سوم و چهارم آنان، یعنى اجماع و عقل مىپردازیم و پس از بررسى ادله چهارگانه اهل سنت در عدالت صحابه نوبت به طرح آیات و احادیثى مىرسد که با آیات و احادیث مورد استناد سنیان تعارض دارند. تا بحث عدالت صحابه، به اتمام برسد؛ إنشاءالله. پیش از ذکر و بررسى آیات و احادیث، توجه به این نکته ضرورى است که آنان دیدگاه خود را از این آیات و احادیث اخذ نکردهاند، بلکه ابتدا مبنایى را در اینباره تأسیس کردهاند و پس از آن، در تراشیدن دلایلى براى نظریه خودساخته خویش کوشیدهاند؛ ازاینرو روشن است که هیچیک از آیاتى که به آنها تمسک شده بر مدعاى آنان دلالت ندارد و احادیثى که مستمسک آنان قرار گرفته است، یا ساختگى است و یا از نظر محتوا و دلالت مخدوش است. این حقیقت با بررسى ادله سنیان بهوضوح معلوم خواهد شد»<ref>همان، ص46</ref> | او مینویسد: «اهل تسنن براى تثبیت دیدگاهشان درباره صحابه، به آیات، احادیث، اجماع و عقل تمسک کردهاند، که ما پس از بررسى آیات مورد استناد سنیان، وارد بررسى احادیث مورد استناد آنها خواهیم شد؛ احادیثى که اندیشمندان سنى براى اثبات عدالت صحابه نقل و به آنها استناد و استدلال مىکنند. پس از مقدارى بحث درباره این آیات و احادیث، در انتها – بهاجمال - نمونههایى از گناهان کبیرهاى که بزرگان صحابه مرتکب شدهاند را از کتابهاى معتبر سنیان ذکر خواهیم کرد و پس از آن، به نقد و بررسى دلیل سوم و چهارم آنان، یعنى اجماع و عقل مىپردازیم و پس از بررسى ادله چهارگانه اهل سنت در عدالت صحابه نوبت به طرح آیات و احادیثى مىرسد که با آیات و احادیث مورد استناد سنیان تعارض دارند. تا بحث عدالت صحابه، به اتمام برسد؛ إنشاءالله. پیش از ذکر و بررسى آیات و احادیث، توجه به این نکته ضرورى است که آنان دیدگاه خود را از این آیات و احادیث اخذ نکردهاند، بلکه ابتدا مبنایى را در اینباره تأسیس کردهاند و پس از آن، در تراشیدن دلایلى براى نظریه خودساخته خویش کوشیدهاند؛ ازاینرو روشن است که هیچیک از آیاتى که به آنها تمسک شده بر مدعاى آنان دلالت ندارد و احادیثى که مستمسک آنان قرار گرفته است، یا ساختگى است و یا از نظر محتوا و دلالت مخدوش است. این حقیقت با بررسى ادله سنیان بهوضوح معلوم خواهد شد»<ref>همان، ص46</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۵۲: | ||
او در این بخش هفت آیه از آیات مورد استناد آنان در اینباره را ذکر و رد میکند و در پایان میگوید: هیچیک از این آیات بر مدعایشان دلالت ندارد<ref>ر.ک: همان، ص55-188</ref> | او در این بخش هفت آیه از آیات مورد استناد آنان در اینباره را ذکر و رد میکند و در پایان میگوید: هیچیک از این آیات بر مدعایشان دلالت ندارد<ref>ر.ک: همان، ص55-188</ref> | ||
در بخش روایات هم سه روایت «أصحابي كالنجوم»، «الله الله في أصحابي» و «دعوا لي أصحابي» را از زبان آنان نقل کرده و به نقد میکشد<ref>ر.ک: همان، ص191-270</ref> او در بخش اجماع مینویسد: «برخى اندیشمندان سنى همچون ابن حجر و ابن عبدالبر، درباره قول به عدالت تمامى صحابه ادعاى اجماع کردهاند» و عباراتی از آنان را مبنی بر این امر ذکر میکند. سپس اشخاصی چون تفتازانى، مازرى شارح البرهان، ابن عماد حنبلى و شوکانى را نام میبرد که بر غیر معصوم بودن صحابه تصریح کردهاند. وی عباراتی را از مالک بن انس و ابوحنیفه مبنی بر وقوع خطا در صحابه و غیر عادل بودن برخی از آنان، ذکر میکند<ref>ر.ک: همان، ص273-278</ref> | در بخش روایات هم سه روایت «أصحابي كالنجوم»، «الله الله في أصحابي» و «دعوا لي أصحابي» را از زبان آنان نقل کرده و به نقد میکشد<ref>ر.ک: همان، ص191-270</ref>او در بخش اجماع مینویسد: «برخى اندیشمندان سنى همچون ابن حجر و [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]]، درباره قول به عدالت تمامى صحابه ادعاى اجماع کردهاند» و عباراتی از آنان را مبنی بر این امر ذکر میکند. سپس اشخاصی چون تفتازانى، مازرى شارح البرهان، ابن عماد حنبلى و شوکانى را نام میبرد که بر غیر معصوم بودن صحابه تصریح کردهاند. وی عباراتی را از مالک بن انس و ابوحنیفه مبنی بر وقوع خطا در صحابه و غیر عادل بودن برخی از آنان، ذکر میکند<ref>ر.ک: همان، ص273-278</ref> | ||
نویسنده در پایان با بیان دلیل عقلی اهل سنت بر عدالت تمام صحابه و نقد و رد آن، به بیان آیاتی میپردازد که دلالت بر عدم عدالت برخی از صحابه دارند. وی در بخش خاتمه عدم اعتقاد به عدالت تمامی صحابه را نتیجه میگیرد و بیان میکند که عالمان جدید اهل سنت نیز به آن پایبند نبوده و در رد این ادعا، بهدرستى و بدون تعصب قلم زدهاند<ref>ر.ک: همان، ص333</ref> | نویسنده در پایان با بیان دلیل عقلی اهل سنت بر عدالت تمام صحابه و نقد و رد آن، به بیان آیاتی میپردازد که دلالت بر عدم عدالت برخی از صحابه دارند. وی در بخش خاتمه عدم اعتقاد به عدالت تمامی صحابه را نتیجه میگیرد و بیان میکند که عالمان جدید اهل سنت نیز به آن پایبند نبوده و در رد این ادعا، بهدرستى و بدون تعصب قلم زدهاند<ref>ر.ک: همان، ص333</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۰: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۷۵: | خط ۶۷: | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۸۵: | خط ۷۷: | ||
[[رده:سرگذشتنامهها]] | [[رده:سرگذشتنامهها]] | ||
[[رده: | [[رده:سرگذشتنامههای فردی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۲
عدالت صحابه | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی میلانی، علی (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | بررسی و نقد |
ناشر | الحقائق |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1393ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-5348-84-2 |
موضوع | صحابه - فضايل |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 28 /ح5ع4* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عدالت صحابه ، اثر سید علی حسینی میلانی، کتابی است فارسی با موضوع تاریخ و کلام شیعه. در این کتاب به بررسی نظریه عدالت صحابه نزد شیعیان و اهل سنت توجه شده و مؤلف دلائل اهل تسنن را مورد نقد قرار داده است. از نظر نویسنده «پایه اساسى مذهب اهل سنت عدالت صحابه است و سقوط این اصل موجب فروپاشى مذهب اهل سنت خواهد بود؛ ازاینرو، یکى از مباحث پراختلاف و چالشبرانگیز میان شیعه و اهل سنت، بحث عدالت صحابه است»[۱]
ساختار
کتاب دارای فهرست مطالب، محتوای مطالب، خاتمه و فهارس اعلام (آیات، روایات، نام کتب و اماکن) و منابع است. نویسنده، بهجز قرآن و نهجالبلاغه، به صدوسیوچهار منبع ارجاع داده است؛ از جمله آنهاست: الاحتجاج طبرسی، احکام القرآنهای ابن عربی و شافعی، إحياء علوم الدين غزالی، رجال کشی، الاستيعاب، أسد الغابة، الإصابة في تمييز الصحابة، البداية و النهاية ابن کثیر، تاریخهای طبری، یعقوبی، بغدادی، تاریخ الكبير بخاری و... و تفاسیر ابن ابیحاتم، ابن کثیر، آلوسی و...
گزارش محتوا
محتوای کتاب را میتوان به چهار بخش کلی تقسیم کرد: نظریه عدالت صحابه، دلایل اهل تسنن بر نظریه عدالت صحابه (آیات قرآن، احادیث، اجماع، عقل)، بیان عدم عدالت برخی از صحابه و خاتمه. نویسنده، اهمیت چنین بحثی را اینگونه بیان میکند: پیامبر خدا هم مانند سایر انسانها روزی میمیرد، ولی از طرفی هم رسالت او رسالت نهایی و جاودانی است؛ پس برای ابلاغ رسالتش نیاز به واسطههایی هست؛ صحابه رسول خدا(ص) واسطه میان ایشان و مسلمانانى هستند که افتخار حضور و دیدار آن حضرت را نداشتهاند. گزینش واسطههای مورد اعتماد از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا آنان انتقالدهنده سخن و سنت پیامبر(ص) به کسانی که نبی خدا را ندیدهاند و نسلهای بعدی هستند[۲]
مشهور اهل سنت به وثاقت، عدالت و بهشتی بودن صحابه قائلند و برخی، تنقیصگر عدالت صحابه را زندیق میدانند. البته برخی دیگر از عالمان سنی، معتدلتر هستند و به عدم عدالت برخی از صحابه اقرار دارند[۳]
نویسنده، علت دفاع تمامقد برخی اهل تسنن از تمامی صحابه را جلوگیری از آشکار شدن چهره واقعی برخی از آنان بیان میکند و میگوید: آنها برای تحقق این هدف به برخی از کارهای ذیل دست زدند:
- توصیه به توجیه اعمال ناشایست صحابه؛
- حمل بر صحت کارهاى آنان؛
- کتمان حقایق؛
- تحریم بررسى احوالات صحابه و حکم به کفر و زندقه بودن این کار»[۴]
آیتالله میلانی پس از بیان معنی لغوی صحابه، مهمترین معانی اصطلاحی این واژه را از نگاه اهل سنت، چنین بیان میکند: صِرف دیدن پیامبر(ص)، صِرف معاصر بودن با پیامبر(ص)، مصاحبت طولانی با آن حضرت، تمامی اهل مکه و مدینه (نظر مشهور اهل سنت)، تمامی مسلمانان تا سال 120 هجری. او در میان بیان این تعریفها نگاهی هم به چرایی تناقضگوییهای سنیان در بیان معنای این واژه میاندازد[۵]و بیان میکند: «پر واضح است که هیچیک از چهار گروه یادشده اهلیت واسطه بودن میان پیامبر اکرم(ص) و مسلمانانى که با فاصله زمانى از ایشان زندگى کردهاند را ندارند و هرگز براى رسیدن به سنت صحیح و تفسیر درست قرآن، نمىتوان به سخن آنان اعتماد کرد»[۶]
او مینویسد: «اهل تسنن براى تثبیت دیدگاهشان درباره صحابه، به آیات، احادیث، اجماع و عقل تمسک کردهاند، که ما پس از بررسى آیات مورد استناد سنیان، وارد بررسى احادیث مورد استناد آنها خواهیم شد؛ احادیثى که اندیشمندان سنى براى اثبات عدالت صحابه نقل و به آنها استناد و استدلال مىکنند. پس از مقدارى بحث درباره این آیات و احادیث، در انتها – بهاجمال - نمونههایى از گناهان کبیرهاى که بزرگان صحابه مرتکب شدهاند را از کتابهاى معتبر سنیان ذکر خواهیم کرد و پس از آن، به نقد و بررسى دلیل سوم و چهارم آنان، یعنى اجماع و عقل مىپردازیم و پس از بررسى ادله چهارگانه اهل سنت در عدالت صحابه نوبت به طرح آیات و احادیثى مىرسد که با آیات و احادیث مورد استناد سنیان تعارض دارند. تا بحث عدالت صحابه، به اتمام برسد؛ إنشاءالله. پیش از ذکر و بررسى آیات و احادیث، توجه به این نکته ضرورى است که آنان دیدگاه خود را از این آیات و احادیث اخذ نکردهاند، بلکه ابتدا مبنایى را در اینباره تأسیس کردهاند و پس از آن، در تراشیدن دلایلى براى نظریه خودساخته خویش کوشیدهاند؛ ازاینرو روشن است که هیچیک از آیاتى که به آنها تمسک شده بر مدعاى آنان دلالت ندارد و احادیثى که مستمسک آنان قرار گرفته است، یا ساختگى است و یا از نظر محتوا و دلالت مخدوش است. این حقیقت با بررسى ادله سنیان بهوضوح معلوم خواهد شد»[۷]
او در این بخش هفت آیه از آیات مورد استناد آنان در اینباره را ذکر و رد میکند و در پایان میگوید: هیچیک از این آیات بر مدعایشان دلالت ندارد[۸]
در بخش روایات هم سه روایت «أصحابي كالنجوم»، «الله الله في أصحابي» و «دعوا لي أصحابي» را از زبان آنان نقل کرده و به نقد میکشد[۹]او در بخش اجماع مینویسد: «برخى اندیشمندان سنى همچون ابن حجر و ابن عبدالبر، درباره قول به عدالت تمامى صحابه ادعاى اجماع کردهاند» و عباراتی از آنان را مبنی بر این امر ذکر میکند. سپس اشخاصی چون تفتازانى، مازرى شارح البرهان، ابن عماد حنبلى و شوکانى را نام میبرد که بر غیر معصوم بودن صحابه تصریح کردهاند. وی عباراتی را از مالک بن انس و ابوحنیفه مبنی بر وقوع خطا در صحابه و غیر عادل بودن برخی از آنان، ذکر میکند[۱۰]
نویسنده در پایان با بیان دلیل عقلی اهل سنت بر عدالت تمام صحابه و نقد و رد آن، به بیان آیاتی میپردازد که دلالت بر عدم عدالت برخی از صحابه دارند. وی در بخش خاتمه عدم اعتقاد به عدالت تمامی صحابه را نتیجه میگیرد و بیان میکند که عالمان جدید اهل سنت نیز به آن پایبند نبوده و در رد این ادعا، بهدرستى و بدون تعصب قلم زدهاند[۱۱]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب و فهرست اعلام و منابع، در پایان آن ذکر شده است. ارجاعات در پاورقی آمده و پاورقیها حاوی مطالب توضیحی درباره برخی مطالب هم هستند.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.