ناگفتههایی از حقایق عاشورا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR12352J1.jpg | |||
| عنوان =ناگفتههایی از حقایق عاشورا | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[حسینی میلانی، علی]] (نویسنده) | |||
| | |||
| زبان = فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 41/5 /ح5ن2 1388 | ||
| موضوع = | |||
حسين بن علي(ع)، امام سوم، 4 - 61ق. | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
واقعه کربلا، 61ق. | واقعه کربلا، 61ق. | ||
عاشورا | عاشورا | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | مرکز حقايق اسلامی | ||
| مکان نشر = ايران - قم | |||
| سال نشر = |مجلد1: 1388ش | |||
|مکان نشر | |||
|کد اتوماسیون | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE12352AUTOMATIONCODE | ||
| | | چاپ =3 | ||
| | | شابک =978-600-5348-01-9 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
== | | کتابخانۀ دیجیتال نور =12352 | ||
'''ناگفتههایی از حقایق عاشورا''' نوشته سید علی حسینی | | کتابخوان همراه نور =12352 | ||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
{{کاربردهای دیگر| عاشورا (ابهامزدایی)}} | |||
'''ناگفتههایی از حقایق عاشورا''' نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، با موضوع کلام، پژوهشی درباره علل حادثه عاشورا و قیام امام حسین(ع) است که به زبان فارسی در زمان معاصر و در یک جلد منتشر شده است. | |||
==ساختار | ==ساختار== | ||
کتاب شامل دو مقدمه از ناشر و مؤلف و متن در چهار بخش است. نویسنده در بیان مطالب از آیات، روایات فریقین و اقوال علماء بهره برده است. | کتاب شامل دو مقدمه از ناشر و مؤلف و متن در چهار بخش است. نویسنده در بیان مطالب از آیات، روایات فریقین و اقوال علماء بهره برده است. | ||
خط ۴۹: | خط ۳۷: | ||
نویسنده در ابتدا به حادثه عاشورا درگذر تاریخ اشاره کرده و ضمن بیان نقش ائمّه و اهتمام آنها در بزرگداشت حادثه عاشورا به تلاشهاى نافرجامی که براى فراموشى این حادثه عظیم صورت گرفته، اشاره میکند. وی معتقد است که برخی به شیوههای مختلف تلاش نمودهاند تا این حادثه بزرگ به فراموشی سپرده شود؛ شیوههایی که در سه گروه میتوان خلاصه کرده است: | نویسنده در ابتدا به حادثه عاشورا درگذر تاریخ اشاره کرده و ضمن بیان نقش ائمّه و اهتمام آنها در بزرگداشت حادثه عاشورا به تلاشهاى نافرجامی که براى فراموشى این حادثه عظیم صورت گرفته، اشاره میکند. وی معتقد است که برخی به شیوههای مختلف تلاش نمودهاند تا این حادثه بزرگ به فراموشی سپرده شود؛ شیوههایی که در سه گروه میتوان خلاصه کرده است: | ||
#شیوه عرفان و تصوّف؛ عاشورا روز وصال و رسیدن عاشق به معشوق است؛ پس باید روز سرور باشد. | #شیوه عرفان و تصوّف؛ عاشورا روز وصال و رسیدن عاشق به معشوق است؛ پس باید روز سرور باشد. | ||
#شیوه تقدّس و پرهیزکارى؛ این شیوه را غزالی مطرح کرده است. او میگوید: بهخاطر پرهیزکاری، لعن بر یزید جایز نیست. زیرا ممکن است او در آخر عمرش توبه کرده باشد. | #شیوه تقدّس و پرهیزکارى؛ این شیوه را [[غزالی، محمد|غزالی]] مطرح کرده است. او میگوید: بهخاطر پرهیزکاری، لعن بر یزید جایز نیست. زیرا ممکن است او در آخر عمرش توبه کرده باشد. | ||
#شیوه تکذیب؛ این روش را، | #شیوه تکذیب؛ این روش را، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در پیش گرفته است. او کشتهشدن امام حسین(ع) توسط یزید را تکذیب کرده است. | ||
در ادامه، دیدگاه ابن خلدون، ابن عربی و عبدالمغیث حنبلی درباره واقعه کربلا مطرح شده، سپس اشارهای به نقش معاویه شده است. آنگاه نقد و بررسى دیدگاه علماى تندرو اهل سنّت - در پنج موضوع - بیان شده است<ref>ر.ک: متن کتاب ص25-65</ref> | در ادامه، دیدگاه [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]]، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] و عبدالمغیث حنبلی درباره واقعه کربلا مطرح شده، سپس اشارهای به نقش معاویه شده است. آنگاه نقد و بررسى دیدگاه علماى تندرو اهل سنّت - در پنج موضوع - بیان شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33180/1/25 ر.ک: متن کتاب ص25-65]</ref> | ||
ادامه مطالب کتاب در چهار بخش چنین است: | ادامه مطالب کتاب در چهار بخش چنین است: | ||
خط ۶۴: | خط ۵۲: | ||
نویسنده در ادامه، به دیگر فعالیتهای معاویه برای زمینهچینی و آمادهسازی بستر برای جانشینی یزید پرداخته و چنین نتیجه میگیرد که: | نویسنده در ادامه، به دیگر فعالیتهای معاویه برای زمینهچینی و آمادهسازی بستر برای جانشینی یزید پرداخته و چنین نتیجه میگیرد که: | ||
#شهادت سیدالشهدا(ع)، به معاویه و خلفاى بالاتر از او ارتباط دارد؛ زیرا همان خلفا باعث شدند که یزید بر مسند خلافت بنشیند. | #شهادت سیدالشهدا(ع)، به معاویه و خلفاى بالاتر از او ارتباط دارد؛ زیرا همان خلفا باعث شدند که یزید بر مسند خلافت بنشیند. | ||
#بنابر جستوجوها و تحقیقات انجام شده، معاویه نقشه شهادت سیدالشهدا(ع) را در عراق تنظیم کرده و یزید مجرى این طرح بوده است. آیتالله میلانی بر این نظریه، نه دلیل ذکر میکند. | #بنابر جستوجوها و تحقیقات انجام شده، معاویه نقشه شهادت سیدالشهدا(ع) را در عراق تنظیم کرده و یزید مجرى این طرح بوده است. [[حسینی میلانی، علی|آیتالله میلانی]] بر این نظریه، نه دلیل ذکر میکند. | ||
#اگر امام حسین(ع) با یزید بیعت مىکرد، هرگز آسیبى به ایشان نمىرسید<ref>ر.ک: همان، ص67-125</ref> | #اگر امام حسین(ع) با یزید بیعت مىکرد، هرگز آسیبى به ایشان نمىرسید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33180/1/67 ر.ک: همان، ص67-125]</ref> | ||
در بخش دوم، نقش یزید بن معاویه در حادثه عاشورا بررسی شده است: | در بخش دوم، نقش یزید بن معاویه در حادثه عاشورا بررسی شده است: | ||
خط ۷۱: | خط ۵۹: | ||
در این بخش مسائلی همچون فرستادن سرهاى مطهّر بهسوی یزید، اسارت کودکان و بانوان حرم و ارسال آنان به یزید و دگرگونی شهر دمشق آمده است. | در این بخش مسائلی همچون فرستادن سرهاى مطهّر بهسوی یزید، اسارت کودکان و بانوان حرم و ارسال آنان به یزید و دگرگونی شهر دمشق آمده است. | ||
قرآن خواندن سر مطهّر سیدالشهداء(ع)، سخنرانى امام سجّاد(ع) در مسجد شهر دمشق، اعلام سه روز عزاى عمومى در دمشق، سخنان امام سجّاد(ع) با منهال بن عمرو صائبی و استدلال آن حضرت به شأن نزول آیه مودّت از دیگر مطالبی است که در این بخش بهآن اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص127-159</ref> | قرآن خواندن سر مطهّر سیدالشهداء(ع)، سخنرانى امام سجّاد(ع) در مسجد شهر دمشق، اعلام سه روز عزاى عمومى در دمشق، سخنان امام سجّاد(ع) با منهال بن عمرو صائبی و استدلال آن حضرت به شأن نزول آیه مودّت از دیگر مطالبی است که در این بخش بهآن اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33180/1/127 ر.ک: همان، ص127-159]</ref> | ||
نویسنده در بخش سوم، نقش اهل کوفه در شهادت امام حسین(ع) را بررسی کرده است. | نویسنده در بخش سوم، نقش اهل کوفه در شهادت امام حسین(ع) را بررسی کرده است. | ||
خط ۷۷: | خط ۶۵: | ||
مشهور است که شیعیان، حضرت امام حسین(ع) را دعوت و سپس شهید کردند؛ اما نویسنده در این بخش با استنادات فراوان و دلایل بسیار چنین نتیجه گرفته است که قاتلان سیدالشهدا(ع) یا از بنیامیه و خوارج بوده که در کوفه حضور داشتند، یا از کسانى بودند که بهعنوان نیرو از شام به کربلا اعزام شدند. | مشهور است که شیعیان، حضرت امام حسین(ع) را دعوت و سپس شهید کردند؛ اما نویسنده در این بخش با استنادات فراوان و دلایل بسیار چنین نتیجه گرفته است که قاتلان سیدالشهدا(ع) یا از بنیامیه و خوارج بوده که در کوفه حضور داشتند، یا از کسانى بودند که بهعنوان نیرو از شام به کربلا اعزام شدند. | ||
نویسنده دراینباره میگوید: «ما در بررسى و تحقیق در شناسایى فرماندهان سپاه عمر سعد، کسى را نیافتیم که شیعه باشد. کسانى که ادعا دارند که قاتلان سیدالشهدا(ع) از شیعیان هستند، باید مشخص کنند و افرادى را نام ببرند که قائل به امامت بلافصل امیرمؤمنان على(ع) باشند و نام آنان جزء قاتلان سیدالشهدا(ع) ثبت شده باشد. آنان هرگز چنین ادعایى را نمىتوانند ثابت کنند. و برخلاف ادعایشان، در میان یاران سیدالشهدا(ع)، صحابى و بزرگانى از قاریان قرآن و پرهیزکارانى حضور داشته که در آنزمان نزد مردم محترم و معروف بودند»<ref>ر.ک: همان، ص161-255</ref> | نویسنده دراینباره میگوید: «ما در بررسى و تحقیق در شناسایى فرماندهان سپاه عمر سعد، کسى را نیافتیم که شیعه باشد. کسانى که ادعا دارند که قاتلان سیدالشهدا(ع) از شیعیان هستند، باید مشخص کنند و افرادى را نام ببرند که قائل به امامت بلافصل [[امام على(ع)|امیرمؤمنان على(ع)]] باشند و نام آنان جزء قاتلان سیدالشهدا(ع) ثبت شده باشد. آنان هرگز چنین ادعایى را نمىتوانند ثابت کنند. و برخلاف ادعایشان، در میان یاران سیدالشهدا(ع)، صحابى و بزرگانى از قاریان قرآن و پرهیزکارانى حضور داشته که در آنزمان نزد مردم محترم و معروف بودند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33180/1/161 ر.ک: همان، ص161-255]</ref> | ||
بخش پایانی، نگاهی کوتاه به مباحثی پیرامون حادثه عاشورا است؛ مباحثی همچون حوادث و دگرگونى در عالم در پی شهادت امام حسین(ع)، عزادارى و گریستن بر سیدالشهدا(ع)، نگاهى به انواع عزادارى و سوگوارى، غذا دادن به عزاداران، پوشیدن لباس مشکى، آرایش نکردن زنان و تعطیلى بازارها در این ایام است. | بخش پایانی، نگاهی کوتاه به مباحثی پیرامون حادثه عاشورا است؛ مباحثی همچون حوادث و دگرگونى در عالم در پی شهادت امام حسین(ع)، عزادارى و گریستن بر سیدالشهدا(ع)، نگاهى به انواع عزادارى و سوگوارى، غذا دادن به عزاداران، پوشیدن لباس مشکى، آرایش نکردن زنان و تعطیلى بازارها در این ایام است. | ||
نویسنده، ضمن بیان چکیده مطالب کتاب، نگرش و موضعگیری علمای اهل سنت را درباره حادثه عاشورا به چند گروه تقسیم کرده است: | نویسنده، ضمن بیان چکیده مطالب کتاب، نگرش و موضعگیری علمای اهل سنت را درباره حادثه عاشورا به چند گروه تقسیم کرده است: | ||
#کسانى که به حکومت یزید و مشروعیت آن اعتقاد دارند و او را امیرالمؤمنین مىدانند. درنتیجه، آنان سیدالشهدا(ع) را فردى شورشى و خارجى دانسته و قتل آن حضرت را بهحق و درست مىپندارند. | #کسانى که به حکومت یزید و مشروعیت آن اعتقاد دارند و او را امیرالمؤمنین مىدانند. درنتیجه، آنان سیدالشهدا(ع) را فردى شورشى و خارجى دانسته و قتل آن حضرت را بهحق و درست مىپندارند. | ||
#گروهى که شاید بیشتر اهل سنّت باشند، بهناحق بودن شهادت آن حضرت تصریح دارند؛ ولى در کلماتشان اختلافاتى دیده مىشود. همانطور که گفتیم، برخى در اینکه یزید امر به کشتن امام حسین(ع) کرده باشد، شک دارند و برخى دیگر مىگویند: شاید او توبه کرده باشد. بههرترتیب، گروه دوم که اکثریت هم هستند، با دسته نخست که از طرفداران بنیامیه هستند، مخالفاند. | #گروهى که شاید بیشتر اهل سنّت باشند، بهناحق بودن شهادت آن حضرت تصریح دارند؛ ولى در کلماتشان اختلافاتى دیده مىشود. همانطور که گفتیم، برخى در اینکه یزید امر به کشتن امام حسین(ع) کرده باشد، شک دارند و برخى دیگر مىگویند: شاید او توبه کرده باشد. بههرترتیب، گروه دوم که اکثریت هم هستند، با دسته نخست که از طرفداران بنیامیه هستند، مخالفاند. | ||
#کسانى که تصریح مىکنند کشتن امام حسین(ع) از یزید سرزده و به امر او صورت گرفته است و با توجّه به کارهایى که در شام از او صادر شده است او را مجرم مىدانند. به اقرار علماى این گروه، یزید مستحق لعن است و در مواردى او را تکفیر نیز مىکنند<ref>ر.ک: همان، ص257-277 </ref> | #کسانى که تصریح مىکنند کشتن امام حسین(ع) از یزید سرزده و به امر او صورت گرفته است و با توجّه به کارهایى که در شام از او صادر شده است او را مجرم مىدانند. به اقرار علماى این گروه، یزید مستحق لعن است و در مواردى او را تکفیر نیز مىکنند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33180/1/257 ر.ک: همان، ص257-277]</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۹۱: | خط ۷۹: | ||
در پاورقیها آدرس مطالب ذکر شده است. | در پاورقیها آدرس مطالب ذکر شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
خط ۹۸: | خط ۸۶: | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | |||
{{سرور شهیدان}} | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[عاشورا: ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها]] | |||
[[من هم قتلة الحسين؟ شيعة الكوفة؟]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده: | [[رده:سرگذشتنامهها]] | ||
[[رده: | [[رده:ائمه اثنی عشر (دوازده امام)]] | ||
[[رده: | [[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | ||
[[رده:امام حسین(ع)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۰
ناگفتههایی از حقایق عاشورا | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی میلانی، علی (نویسنده) |
ناشر | مرکز حقايق اسلامی |
مکان نشر | ايران - قم |
چاپ | 3 |
شابک | 978-600-5348-01-9 |
موضوع | حسين بن علي(ع)، امام سوم، 4 - 61ق.
واقعه کربلا، 61ق. عاشورا |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 41/5 /ح5ن2 1388 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ناگفتههایی از حقایق عاشورا نوشته سید علی حسینی میلانی، با موضوع کلام، پژوهشی درباره علل حادثه عاشورا و قیام امام حسین(ع) است که به زبان فارسی در زمان معاصر و در یک جلد منتشر شده است.
ساختار
کتاب شامل دو مقدمه از ناشر و مؤلف و متن در چهار بخش است. نویسنده در بیان مطالب از آیات، روایات فریقین و اقوال علماء بهره برده است.
گزارش محتوا
نویسنده در ابتدا به حادثه عاشورا درگذر تاریخ اشاره کرده و ضمن بیان نقش ائمّه و اهتمام آنها در بزرگداشت حادثه عاشورا به تلاشهاى نافرجامی که براى فراموشى این حادثه عظیم صورت گرفته، اشاره میکند. وی معتقد است که برخی به شیوههای مختلف تلاش نمودهاند تا این حادثه بزرگ به فراموشی سپرده شود؛ شیوههایی که در سه گروه میتوان خلاصه کرده است:
- شیوه عرفان و تصوّف؛ عاشورا روز وصال و رسیدن عاشق به معشوق است؛ پس باید روز سرور باشد.
- شیوه تقدّس و پرهیزکارى؛ این شیوه را غزالی مطرح کرده است. او میگوید: بهخاطر پرهیزکاری، لعن بر یزید جایز نیست. زیرا ممکن است او در آخر عمرش توبه کرده باشد.
- شیوه تکذیب؛ این روش را، ابن تیمیه در پیش گرفته است. او کشتهشدن امام حسین(ع) توسط یزید را تکذیب کرده است.
در ادامه، دیدگاه ابن خلدون، ابن عربی و عبدالمغیث حنبلی درباره واقعه کربلا مطرح شده، سپس اشارهای به نقش معاویه شده است. آنگاه نقد و بررسى دیدگاه علماى تندرو اهل سنّت - در پنج موضوع - بیان شده است[۱]
ادامه مطالب کتاب در چهار بخش چنین است:
در بخش یکم، نقش معاویه در شهادت سیّدالشهداء(ع) بررسی شده است. معاویه با بیعت گرفتن مردم برای ولایت و جانشینى یزید نقش مؤثری در بهوجود آوردن حادثه کربلا داشت.
نویسنده موانع ولایت و جانشینی یزید را برشمرده و افرادی همچون امام حسن مجتبى(ع)، سعد بن ابىوقّاص، عایشه و عبدالرحمان بن خالد را از موانع جانشینی یزید برشمرده و تلاشهای معاویه را در تبعید، ساکت کردن مخالفین، ترور و حذف مانعان مورد اشاره قرار داده است.
در زمان معاویه، عبدالرحمن بن ابوبکر و زیاد بن ابیه از کسانی بودند که ترور شدند، عبداللّه بن عمر و منذر بن زبیر به سکوت وادار شدند و سعید بن عثمان بن عفّان تبعید شد.
نویسنده در ادامه، به دیگر فعالیتهای معاویه برای زمینهچینی و آمادهسازی بستر برای جانشینی یزید پرداخته و چنین نتیجه میگیرد که:
- شهادت سیدالشهدا(ع)، به معاویه و خلفاى بالاتر از او ارتباط دارد؛ زیرا همان خلفا باعث شدند که یزید بر مسند خلافت بنشیند.
- بنابر جستوجوها و تحقیقات انجام شده، معاویه نقشه شهادت سیدالشهدا(ع) را در عراق تنظیم کرده و یزید مجرى این طرح بوده است. آیتالله میلانی بر این نظریه، نه دلیل ذکر میکند.
- اگر امام حسین(ع) با یزید بیعت مىکرد، هرگز آسیبى به ایشان نمىرسید[۲]
در بخش دوم، نقش یزید بن معاویه در حادثه عاشورا بررسی شده است:
در این بخش مسائلی همچون فرستادن سرهاى مطهّر بهسوی یزید، اسارت کودکان و بانوان حرم و ارسال آنان به یزید و دگرگونی شهر دمشق آمده است.
قرآن خواندن سر مطهّر سیدالشهداء(ع)، سخنرانى امام سجّاد(ع) در مسجد شهر دمشق، اعلام سه روز عزاى عمومى در دمشق، سخنان امام سجّاد(ع) با منهال بن عمرو صائبی و استدلال آن حضرت به شأن نزول آیه مودّت از دیگر مطالبی است که در این بخش بهآن اشاره شده است[۳]
نویسنده در بخش سوم، نقش اهل کوفه در شهادت امام حسین(ع) را بررسی کرده است.
مشهور است که شیعیان، حضرت امام حسین(ع) را دعوت و سپس شهید کردند؛ اما نویسنده در این بخش با استنادات فراوان و دلایل بسیار چنین نتیجه گرفته است که قاتلان سیدالشهدا(ع) یا از بنیامیه و خوارج بوده که در کوفه حضور داشتند، یا از کسانى بودند که بهعنوان نیرو از شام به کربلا اعزام شدند.
نویسنده دراینباره میگوید: «ما در بررسى و تحقیق در شناسایى فرماندهان سپاه عمر سعد، کسى را نیافتیم که شیعه باشد. کسانى که ادعا دارند که قاتلان سیدالشهدا(ع) از شیعیان هستند، باید مشخص کنند و افرادى را نام ببرند که قائل به امامت بلافصل امیرمؤمنان على(ع) باشند و نام آنان جزء قاتلان سیدالشهدا(ع) ثبت شده باشد. آنان هرگز چنین ادعایى را نمىتوانند ثابت کنند. و برخلاف ادعایشان، در میان یاران سیدالشهدا(ع)، صحابى و بزرگانى از قاریان قرآن و پرهیزکارانى حضور داشته که در آنزمان نزد مردم محترم و معروف بودند»[۴]
بخش پایانی، نگاهی کوتاه به مباحثی پیرامون حادثه عاشورا است؛ مباحثی همچون حوادث و دگرگونى در عالم در پی شهادت امام حسین(ع)، عزادارى و گریستن بر سیدالشهدا(ع)، نگاهى به انواع عزادارى و سوگوارى، غذا دادن به عزاداران، پوشیدن لباس مشکى، آرایش نکردن زنان و تعطیلى بازارها در این ایام است.
نویسنده، ضمن بیان چکیده مطالب کتاب، نگرش و موضعگیری علمای اهل سنت را درباره حادثه عاشورا به چند گروه تقسیم کرده است:
- کسانى که به حکومت یزید و مشروعیت آن اعتقاد دارند و او را امیرالمؤمنین مىدانند. درنتیجه، آنان سیدالشهدا(ع) را فردى شورشى و خارجى دانسته و قتل آن حضرت را بهحق و درست مىپندارند.
- گروهى که شاید بیشتر اهل سنّت باشند، بهناحق بودن شهادت آن حضرت تصریح دارند؛ ولى در کلماتشان اختلافاتى دیده مىشود. همانطور که گفتیم، برخى در اینکه یزید امر به کشتن امام حسین(ع) کرده باشد، شک دارند و برخى دیگر مىگویند: شاید او توبه کرده باشد. بههرترتیب، گروه دوم که اکثریت هم هستند، با دسته نخست که از طرفداران بنیامیه هستند، مخالفاند.
- کسانى که تصریح مىکنند کشتن امام حسین(ع) از یزید سرزده و به امر او صورت گرفته است و با توجّه به کارهایى که در شام از او صادر شده است او را مجرم مىدانند. به اقرار علماى این گروه، یزید مستحق لعن است و در مواردى او را تکفیر نیز مىکنند[۵]
وضعیت کتاب
در انتهای کتاب فهارس فنی و کتابنامه آمده است.
در پاورقیها آدرس مطالب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.