سیستانی، سید علی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
     
    (۱۰۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR00162.jpg|بندانگشتی|سیستانی، علی]]
    [[پرونده:NUR00162.jpg|بندانگشتی|سیستانی، سید علی]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|سیستانی، علی
    ! نام!! data-type="authorName" |سیستانی، سید علی
    |-
    |-
    |نام های دیگر  
    |نام‎های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| آی‍ت‌‌ال‍ل‍ه‌ س‍ی‍س‍ت‍ان‍ی‌
    | data-type="authorOtherNames" | آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌ س‍ی‍س‍ت‍ان‍ی‌


    ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ س‍ی‍س‍ت‍ان‍ی‌، ع‍ل‍ی‌
    ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ س‍ی‍س‍ت‍ان‍ی‌، ع‍ل‍ی‌
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|سيد محمد باقر
    | data-type="authorfatherName" |سيد محمدباقر
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1309 هـ.ش
    | data-type="authorbirthDate" |1309 ش
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|مشهد
    | data-type="authorBirthPlace" |مشهد
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|-
    | data-type="authorDeathDate" |  
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|سيد احمد يزدى، ميرزا مهدى آشتيانى و ميرزا هاشم قزوينى، [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]]
    | data-type="authorTeachers" |سيد احمد يزدى، ميرزا مهدى آشتيانى و ميرزا هاشم قزوينى، [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[فقه برای غرب‌نشينان]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    | data-type="authorWritings" |[[قاعدة لا ضرر و لا ضرار (سیستانی)]]
    [[الرافد في علم الأصول]]


    [[‏الفقه للمغتربین]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[العروة الوثقی مع تعليقة السيد علي الحسيني السيستاني]]
     
    |- class="articleCode"
    [[الفقه المیسر]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    |کد مؤلف
    |-class='articleCode'
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00162AUTHORCODE
    |کد مولف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE162AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''سید علی حسینی سیستانی''' (متولد ۱۳۰۹ش)، فقیه، اصولی، از مراجع عظام تقلید شیعه در عراق، نقش آفرین در عرصه سیاسی و اجتماعی عراق


    ==ولادت==
    == ولادت ==
    '''سید علی حسینی سیستانی''' از مراجع تقلید معاصر شیعه در روز 9 ربيع الاول سال 1349 ه‍ ق در شهر مقدس مشهد متولد گرديد و پدرش به ميمنت نام جدش ايشان را على نام نهاد.
    او در ۱۳ مرداد ۱۳۰۹ شمسی (۹ ربیع‌الاول ۱۳۴۹ قمری) در مشهد زاده شد. پدرش سید محمدباقر، از عالمان شیعه و مادرش فرزند سید رضا مهربانی سرابی بود. جدّ او سید علی سیستانی، از شاگردان [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|میرزای شیرازی]] در نجف بود که در سال ۱۳۱۸ قمری به مشهد بازگشت.  


    ==خاندان==
    ==خاندان==
    نام پدر گراميشان مرحوم سيد محمد باقر و نام جد ايشان كه از بزرگان علم و زهد بوده سيد على مى‌باشد كه زندگينامه ايشان را مرحوم [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقا بزرگ طهرانى]] در طبقات أعلام الشيعه (قسمت چهارم ص 1432) ذكر نموده است كه گفته شده ايشان در نجف از شاگردان مولى على نهاوندى و در سامرا از شاگردان مجدد شيرازى سپس از شاگردان خاص مرحوم سيد اسماعيل صدر گرديد. و در سال 1308 ه‍ ق به شهر مقدس مشهد بازگرديد و در آنجا مستقر گشت، و از مهمترين شاگردانش فقيد بزرگوار شيخ محمد رضا آل ياسين (قدس سره) مى‌باشد.
    خاندان ایشان که از سادات علوی حسینی هستند، در سده یازدهم هجری در اصفهان می‌زیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده می‌توان به فیلسوف پرآوازه، [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|محمدباقر داماد]] صاحب کتاب «[[القبسات|قبسات]]» اشاره نمود. یکی از نوادگان وی به نام «سید محمد» در عهد پادشاهی سلطان حسین صفوی به مقام شیخ‌الاسلامي سرزمین سیستان رسیده و به آن دیار انتقال یافته و از آن پس، او و خانواده‌اش در همان‌ جا سکنا گرفته‌اند. نخستین فرد از این خاندان که به مشهد رضوی رهسپار شد، مرحوم «سید علی» بود که برهه‌ای را در مدرسه مرحوم ملا محمدباقر سبزواری ماند و برای ادامه تحصیل، ابتدا به نجف اشرف رفت و سپس رهسپار سامرا شد.


    خاندان ايشان كه از سادات حسينى مى‌باشند در عهد صفوى در اصفهان مى‌زيستند كه از طرف سلطان حسين صفوى جدّ اعلى ايشان سيد محمد را به منصب شيخ الاسلامى در سيستان منصوب نمود و ايشان به آنجا منتقل شده و با خانواده‌شان در آنجا سكنى گزيدند.
    ==تحصیلات==
    آیت‌الله سیستانی در زادگاه خود پرورش یافت و دروس ابتدایی و مقدمات را همان جا فراگرفت. وی در پنج ‌سالگی به فراگیری قرآن پرداخت و پس از آن برای یادگیری خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی، به مدرسه دارالتعلیم دینی رفت و هم‌زمان با تحصیل در آن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استادش «میرزا علی‌آقای ناظم» آموخت.


    از نوادگان ايشان سيد على جدّ معظم له، اولين شخصى بود كه به شهر مقدس مشهد مهاجرت نمود و در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزوارى مستقر گرديد و از آنجا براي تكميل درس خود به نجف اشرف مهاجرت نمود.
    ===اساتید===
    در نخستین ماه‌های سال 1360ق، با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتاب‌های ادبی مانند [[البهجة المرضية علی ألفية ابن مالك|شرح الفیه سیوطی]]، [[مغني اللبيب عن كتب الأعاريب|مغنی ابن‌ هشام]]، [[المطول|مطول تفتازانی]]، [[مقامات الحریری|مقامات حریری]] و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن خواند و شرح لمعه و قوانین را از مرحوم سید احمد مدرس یزدی معروف به «نهنگ» فراگرفت. تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون مکاسب و [[فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی)|رسائل]] و [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|کفایه]] را از آیت‌الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند [[شرح منظومة السبزواري (گرامی)|شرح منظومه سبزواری]] وشرح حكمة‌ الإشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. [[شوارق الإلهام في شرح تجريد الكلام (انتشارات مؤسسة الإمام الصادق)|شوارق‌ الإلهام]] را از [[قزوینی خراسانی، مجتبی|شیخ مجتبی قزوینی]] فراگرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی (متوفای اواخر سال 1365ق) حاضر شد. وی همچنین در حوزه درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیت‌الله میرزا هاشم قزوینی (قدس‌سرهما) حضور یافت.


    ==کسب علم و دانش==
    ===مهاجرت به قم===
    معظم له در پنج سالگى به تعليم قرآن كريم پرداخت، سپس وارد مدرسه دار التعليم دينى به منظور آموزش علوم دينى شد كه در اين مدت خوشنويسى را از استاد فن ايشان آموخت.
    ایشان در اواخر سال 1368ق، راهی حوزه علمیه شهر مقدس قم شد و در بحث‌های خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار [[بروجردی، حسین|آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی]] شرکت نمودند و بسیاری از مهارت‌های فقهی و دیدگاه‌های رجالی و حدیثی را از ایشان فراگرفتند و افزون بر این، از حوزه درس فقیه بزرگوار [[حجت کوه‌کمری، محمد|سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای]] نیز بهره فراوان بردند.


    در سال 1360 ه‍ ق به امر پدر بزرگوارشان، مقدمات علوم حوزوى را كه مجموعه‌اى از دروس ادبى همچون شرح الفيه [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]]، مغنى ابن هشام، مطول [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]]، مقامات حريرى و شرح النظام بود، نزد مرحوم اديب نيشابورى و بعضى ديگر از اساتيد فن آموخت.
    در سال‌های اقامت در قم، با مرحوم علامه [[بهبهانی، علی|سید علی بهبهانی]] عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله‌شناسی، نامه‌نگاری‌هایی انجام داد و در نامه‌های خود، به‌رغم دفاع [[بهبهانی، علی|سید بهبهانی]] از دیدگاه‌های محقق تهرانی، برخی از دیدگاه‌های وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آنجا ادامه یافت که [[بهبهانی، علی|مرحوم سید بهبهانی]] نامه‌ای در 7 رجب 1370ق، به ایشان که در آن تاریخ جوانی بیست‌ویک ساله بود نوشت و در آن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمدة العلماء المحققين و نخبة الفقهاء المدققين» ستود و ادامه بحث در خصوص موضوع قبله را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرف به زیارت [[امام رضا(ع)]] موکول کرد.


    نيز شرح لمعه و قوانين را نزد مرحوم سيد احمد يزدى فرا گرفت و قسمتى از دروس سطوح مثل مكاسب و رسائل و كفايه را نزد عالم جليل شيخ هاشم قزوينى خواند.
    ===مهاجرت به نجف===
    در اوایل سال 1371ق، آیت‌الله سیستانی شهر مقدس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف، کانون علم و فضیلت حوزه‌های علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین(ع) را در کربلا ماندند و آنگاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزه درس فقه و اصول دو تن از بزرگان، یعنی [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خوئی]] و [[حلی، حسین|شیخ حسین حلی]] را درک کردند و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه از جمله مرحوم آیت‌الله حکیم و مرحوم آیت‌الله شاهرودی نیز بهره برد.


    تعدادى از كتب فلسفى همچون شرح منظومه سبزوارى و شرح الاشراق و اسفار را نزد مرحوم آيسى خواند و [[شوارق الإلهام في شرح تجريد الكلام (انتشارات مؤسسة الإمام الصادق)|شوارق الالهام]] را نزد مرحوم شيخ مجتبى قزوينى آموخت و از محضر علامه محقق ميرزا مهدى اصفهانى متوفى 1365 ه‍ ق بهره فراوان برد، همچنين از محضر ميرزا مهدى آشتيانى و ميرزا هاشم قزوينى كسب فيض نمود.
    ===گرفتن اجازه اجتهاد===
    آیت‌الله سیستانی در حلقه درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاه‌های گوناگون در زمینه‌های مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت. گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380ق، درحالی‌که سی‌ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود، یعنی [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] و [[حلی، حسین|شیخ حسین حلی]] شد. این در حالی بود که از یک‌سو، [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]]، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازه‌ای صادر نفرموده است که یکی از آن‌ها آیت‌الله سیستانی و دیگری مرحوم آیت‌الله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از [[حلی، حسین|شیخ حسین حلی]] شده، آیت‌الله سیستانی است.


    ايشان پس از فراگيرى علوم ابتدائى، مقدمات و سطح، نزد برخى از اساتيد و مدرسان به فراگيرى علوم عقليه و معارف الهيه پرداخت.
    علامه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ تهرانی]] استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشته‌ای به تاریخ 1380ق، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال و حدیث را گواهی کرده است.
    ==تدریس==
    آیت‌الله سیستانی، از اوایل سال 1381ق، درس خارج فقه خود را بر مبنای [[كتاب المكاسب|کتاب مکاسب شیخ انصاری]] آغاز کرد و پس از آن به شرح کتاب عروة الوثقی پرداخت و شرح کتاب طهارت، بخش زیادی از کتاب صلاة، بخشی از کتاب خمس، تمام کتاب صوم و اعتکاف را به پایان برد و شرح کتاب زکات را شروع نمود.


    و سپس در سال 1368 ه‍ ق به شهر مقدس قم مهاجرت نموده و از محضر مرجع بزرگ [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]] (قدس سره) در فقه و اصول بهره‌ى فراوان برد و از دانش و معرفت فقهى او بويژه در علم رجال و حديث استفاده‌ى بسيارى نمود.
    در همان سال‌ها، به درس‌های فقهی دیگری پیرامون مباحث کتاب قضا و بحث‌های «ربا» و «قاعده الزام» و «قاعده تقیه» و دیگر قواعد فقهی نیز پرداخت و مباحث رجالی شامل «حجیت مراسیل ابن ابی‌عمیر» و «شرح مشیخه تهذیبین» ([[تهذيب الأحكام|تهذیب]] و [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]) و غیر آن را نیز در برنامه خود قرار داد.


    وي همچنين در دروس فقيه و عالم فاضل سيد حجت كوه كمره‌اى (قدس سره) و تعدادى از علماى معروف آن دوره شركت جست.
    درس خارج علم اصول را از شعبان سال 1384ق، آغاز کرد و دوره سوم آن را در شعبان سال 1411ق، به پایان برد.


    معظم له در مدت اقامت در قم با مكاتباتى كه با مرحوم سيد على بهبهانى داشته است (يكي از علماى برجسته اهواز و از تابعين مدرسه محقق شيخ هادي طهراني) كه موضوع مورد مكاتبه بعضى از مسائل قبله بوده بطورى كه معظم له در اين مسائل مناقشات مفصلى با مرحوم بهبهانى حول آراء مرحوم محقق طهرانى داشته و مرحوم بهبهانى از آراء استاد خود دفاع مى‌كرده، پس از مدتى مكاتبه مرحوم بهبهانى نامه تشكرى براى معظم له فرستاده و از ايشان تمجيد و تقدير كاملى نمود. و قرار بر آن شد كه بقيه بحث در موقع تشرّف ايشان به مشهد انجام گيرد.
    ===شاگردان===
    در طول سال‌های یادشده، بسیاری از فضلای برجسته در بحث‌های پربار و ارزنده ایشان شرکت نمودند که برخی از آنان در شمار استادان بحث خارج شمرده می‌شوند؛ مانند حضرات آیات شیخ مهدی مروارید، سید مرتضی مهری، مرحوم سید حبیب حسینیان، سید احمد مددی، شیخ مصطفی هرندی، سید هاشم هاشمی و تنی چند از دیگر اساتیدی که در حوزه‌های علمیه به تدریس اشتغال داشته و دارند.


    در سال 1371 ه‍ ق معظم له از قم به نجف اشرف مهاجرت نمود، كه در روز اربعين حسينى(ع) وارد كربلا گرديد سپس به نجف سفر نمود، و در مدرسه بخارائى وارد شده و مستقر گرديد، و در محضر اساتيد بزرگى همچون آیت‌الله خوئى و [[حلی، حسین|شيخ حسين حلى]] (قدس سرهما) در فقه و اصول به مدت طولانى حاضر گرديد و همچنين در اين مدت هم در دروس بزرگانى همچون آیت‌الله حكيم و آیت‌الله شاهرودى (قدس سرهما) حاضر شد.
    ==اقامه نماز جماعت بعد از آیت‌الله خویی ==
    در 29 ربیع‌الثانی سال 1409ق، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] دچار بیماری شد، ایشان بر بالینش حاضر شد، آن مرحوم از وی خواست که به‌جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر می‌توانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم می‌کردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی‌الثانی 1409ق تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414ق، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را برعهده داشتند.


    در سال 1380 ه‍ ق معظم له تصميم رجوع به موطن خود مشهد گرفت و چون تصور مى‌نمود كه در آنجا مستقر خواهد شد، از اينرو اساتيدشان آیت‌الله خوئى و [[حلی، حسین|شيخ حسين حلى]] (قدس سرهما) رسيدن به درجه اجتهاد را براى او مكتوب نمودند. همچنين كه محدث بزرگ، آقا بزرگ طهرانى شهادت ديگرى در تبحر ايشان به علم رجال و حديث مكتوب نمود.
    ==مبارزات سیاسی==
    در سال 1411ق، هنگامی که رژیم بعثی، «انتفاضه شعبانیه» را سرکوب کرد، ایشان همراه جمعی از علما، از جمله «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل «‌السلام»، اردوگاه «رزازه»، بازداشتگاه «رضوانیه» مورد ضرب و جرح و بازجویی قرار گرفتند.


    معظم له در سال 1381 ه‍ ق بار ديگر به نجف بازگشت و با ورودشان شروع به درس خارج در فقه در باب مكاسب [[شيخ انصارى]] و متعاقب آن شرح عروه در باب طهارت و بيشتر كتاب صلاة را تدريس نمودند. و در سال 1418 ه‍ ق بعد از آنكه كتاب صوم را به پايان رسانده بود، شروع به شرح كتاب اعتكاف نمود.
    ایشان از اواخر سال 1418ق، به حصر در خانه خود محکوم شد؛ به‌گونه‌ای که در این سال‌ها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان‌های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگویی‌ها پایداری کرد.
    ==مرجعیت==
    در واپسین سال‌های زندگی [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] میان بسیاری از فضلا، دغدغه‌های فراوانی برای یافتن شخصی به‌عنوان جانشین [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزه علمیه، استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد.


    همچنين در اين مدت در موضوعات مختلفى همچون كتاب قضاء و ابحاث ربا و قاعده الالزام و قاعده تقيه، بحثهاى فقهى داشته‌اند. در اين مدت نيز بحثهايى در علم رجال كه شامل حجيت مراسيل ابن ابى عمير و شرح مشيخة التهذيبين و غيره نيز داشته‌اند.
    نگاه بسیاری از فضلا به ایشان معطوف بود، او کسی بود که [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] وی را برای امامت جماعت به‌جای خود در مسجد خضرا برگزیده و آوازه این اقدام در میان توده‌های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به‌عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد می‌شد.


    همچنين معظم له بحثهايى در علم اصول را در شعبان 1384 ه‍ ق شروع نموده و دوره سوم تدريس را در شعبان 1411 ه‍ ق به پايان رساندند و تمام درسهاى ايشان در بحثهاى فقه و اصول از سال 1397 ه‍ ق تا به حال بصورت كاستهاى صوتى موجود مى‌باشد. و در اين روزها (شعبان 1423 ه‍) مشغول به تدريس كتاب زكات از شرح عروة الوثقى مى‌باشند.
    با درگذشت [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خوئی]] در 8 صفر 1413ق، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت‌الله سید علی بهشتی و آیت‌الله شیخ مرتضی بروجردی، مردم را به تقلید از آیت‌الله‌ سیستانی ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و دیگر کشورهای اسلامی به‌سوی او روی آوردند<ref>ر.ک: پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله سیستانی</ref>


    ==نبوغ علمى==
    ==آثار ==
    حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) همواره در بحوث اساتيد خود استعداد و هوش فوق العاده‌اى نشان مى‌دادند و برجسته‌تر از همه هم‌شاگردانش بود. وى در كثرت تحقيق و تتبع در مسائل فقهى و رجال و تداوم فعاليت علمى و آشنائى با بسيارى از نظريه‌ها در ميدانهاى علمى گوناگون، در حوزه، مهارت استثنائى نشان دادند.
    {{ستون-شروع|2}}
    # تعليقة على العروة الوثقى؛
    # الرّافد في علم الأصول؛
    # قاعدة لا ضرر و لا ضرار؛
    # مناسک حج؛
    # المسائل المنتخبية؛
    # ملحقات مناسک حج؛
    # منهاج الصالحين؛
    # مختصر توضیح المسائل؛
    # توضیح المسائل؛
    # احکام نوجوانان و جوانان؛
    # فقه براى غرب‏نشینان (الفقه للمغربیين)؛
    # الفقه الميسر؛
    # في ما إذا اختلف المجتهدان المتساويان في الفتوى؛
    # رسالة في قاعدة اليد؛
    # رسالة في قاعدة الإلزام؛
    # رسالة في قاعدة التجاوز و الفراغ؛
    # رسالة في قاعدة القرعة؛
    # رسالة في قاعدة لا ضرر و لا ضرار؛
    # رسالة في اللباس المشکوک فيه؛
    # رسالة في الربا؛
    # رسالة في حجية مراسيل ابن أبي‌عمير؛
    # رسالة في تاريخ تدوين الحديث في الإسلام؛
    # رسالة في تحقيق نسبة كتاب العلل إلى الفضل بن شاذان؛
    # رسالة في الاجتهاد و التقليد؛
    # رسالة في التقية؛
    # رسالة في القبلة؛
    # رسالة في صلاة المسافر؛
    # رسالة في صيانة الكتاب العزيز عن التّحريف؛
    # رسالة في اختلاف الآفاق في رؤية الهلال؛
    # مسالك القدماء في حجية الأخبار؛
    # شرح العروة الوثقى؛
    # البحوث الأصولية؛
    # الفوائد الغروية؛
    # الفوائد الفقهية؛
    # الفوائد الرّجالية؛
    # شرح مشيخة الفقيه؛
    # شرح مشيخة التّهذيبين؛
    # كتاب القضاء؛
    # كتاب البيع؛
    # نقد تصحيح الأسانيد<ref>ر.ک: رفیعی‌پور علویجه، سید عباس، ج6، ص490 و 491</ref>{{پایان}}


    شايان ذكر است كه ميان حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) و [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] (قدس سره) در حوزه نبوغ علمى، رقابت شديد بود. به اين امر مى توان از گواهى اجتهادى دو تن از اساتيد وى يعنى آیت‌الله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خوئى]] (رضوان اللّه تعالى عليه) و علامه حسين حلى (قدس سره) پى برد.
    ==پانویس ==


    معروف است كه آيت‌اللّه خوئى (قدس سره) به هيچ يك از شاگردان خود، بجز حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) و آيت‌اللّه شيخ على فلسفى (كه از علماى معروف مشهد بوده‌اند) گواهى خطى ندادند.
    <references />


    و نيز شيخ محدثان عصر خود علامه [[آقا بزرگ تهرانى]] (قدس سره) براى حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) در سال 1380 هجرى قمرى گواهينامه‌ى نوشته است و در آن از مهارت حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) و درايت وى در علم رجال و حديث تمجيد شده است. يعنى هنگامى كه هنوز حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) به سن 31 سالگى نرسيده بودند حايز اين مرتبه والا گرديده‌اند.
    ==منابع مقاله==
    # رفیعی‌پور علویجه، سید عباس، گلشن ابرار، نشر معروف، چاپ اول، قم، 1379ش.
    # [http://www.sistani.org/persian/data/3/ پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله سیستانی]


    ==دستاوردهاى فكرى==
    {{مراجع تقلید}}
    نزديك به 34 سال پيش، حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) شروع به تدريس بحث خارج فقه و اصول و رجال كردند. و نيز بحثهايى پيرامون مكاسب، طهارت، نماز، خمس و برخى از قواعد فقهى مانند تقيه و الزام به انجام رساندند.
    {{فقیهان شیعه}}
     
    {{فقه}}
    وى تدريس اصول را در سه دوره تمام كرد، كه بعضى از بحثهاى اين دوره، مثل بحثهاى اصول علمى و تعادل و تراجيح و همچنين بعضى از مباحث فقهى و برخى از ابواب نماز و قاعده تقيه و الزام، آماده چاپ است.
    {{اصول فقه}}
     
    ==وابسته‌ها==
    عده‌ى از فضلاى معروف نيز كه بعضى از ايشان مدرّس بحث خارج مى‌باشند مانند علامه شيخ مهدى مرواريد، علامه سيد مرتضى مهرى، علامه سيد حبيب حسينيان، سيد مرتضى اصفهانى، علامه سيد احمد مددى، علامه شيخ باقر ايروانى و تعدادى از اساتيد حوزه‌هاى‌علميه، بحث ايشان را به مراجعه و بررسى گذاشتند.
    {{وابسته‌ها}}
     
    حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) همزمان با تدريس و بحث مشغول تألیف و نگاشتن كتابهاى مهم و چند رساله شدند. همچنين كليه تقريرات بحثهاى اساتيد خود را به رشته تأليف درآورده‌اند.
     
    ==روش ايشان در بحث و تدريس==
    روش حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) از ديگر روشهاى اساتيد حوزه و ارباب بحث خارج تفاوت دارد. براى مثال، مى توان در زمينه روش وى در بحث علم اصول به ويژگيهاى زير اشاره كرد:
     
    الف: ذكر تاريخ بحث و شناخت اصول و پايه‌هاى آن كه شايد يك مسئله فلسفى، مانند: سهولت و آسانى (مشتق) و تركيبات آن باشد، يا عقيدتى سياسى، مانند: بحث تعادل و تراجيح، كه او در آن گفته است: قضيه اختلاف احاديث نتيجه مبارزات و كشمكشهاى فكرى و عقيدتى آن زمان و نيز شرايط سياسى زمان امامان (عليهم السلام) بود. و اندك اطلاعى از تاريخ اين بحث ما را به گوشه و كنار آن مسئله و حقيقت افكار و آرا كه در اين باره مطرح است، مى‌رساند.
     
    ب: پيوند ميان فكر حوزوى و فرهنگهاى معاصر، ضمن بحث از معنى الفاظ. مؤلف كتاب (الكفاية) عقيده خود درباره معانى الفاظ را بر اساس نظريه فلسفى معاصر، كه بنام (نظريه تكثّر ادراكى) در فعاليت ذهن بشرى و خلاقيت آن است، ساخته است.
     
    به اين معنى كه ذهن ممكن است يك مطلب را با دو شكل مختلف تصور كند: كه يكى را با استقلال و دقت و وضوح، كه به او (اسم) گفته مى‌شود. و ديگرى با انقباض يا گرفتگى، كه آن (حرف) ناميده مى‌شود، و وقتى كه وارد بحث (مشتق) مى‌شود، ايشان از زمان، با بينش فلسفى جديد كه در غرب رايج است، و اينكه بايد زمان را از مكان به لحاظ تعاقب نور و ظلمت جدا كرد، سخن مى‌گويد.
     
    و ضمن بحث درباره (صيغه امر) و بحث از (تجرى)، نظريه برخى از علماى جامعه شناسى را مطرح مى‌كنند كه سؤال ناشى‌از تداخل صفت درخواست كننده بايد از حقيقت درخواست او تفكيك شود.
     
    ملاك استحقاق عقوبت و جزا ياغى شدن عبدبر عليه مولى خود است، و اين حالت مبنى بر تقسيمات و طبقه بندى جوامع قديم بشرى است كه سروران، غلامان، برتر، بدتر، و... داشته است. در واقع، اين نظريه از بقايى فرهنگهاى ديرين، كه با زبان رده‌بندى نه زبان قانونى كه مبنى بر مصالح انسانى عام است تكلم مى‌كردند.
     
    ج: اهتمام نسبت به اصولى كه با فقه ارتباط دارد، لذا، يك طلبه مى‌تواند اغراق و تفصيل علما را در بحثهاى فقهى كه هيچ ثمره علمى يا فايده فكرى ندارند، ملاحظه كند، مانند بحثهايى كه درباره (وضع) مى‌كنند، و اينكه آيا (وضع) يك امر اعتبارى يا تكوينى، يا امرى است كه متعلق به تعهد يا تخصيص است، يا بحثهايى كه در بيان موضوع (علم) و برخى از عوارض ذاتى در تعريف موضوع (علم) و مانند آن مى‌كنند.
     
    اما آنچه كه در دروس حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) مشاهده مى‌شود، كوشش فراوان و بذل نهايت زحمت براى به دست آوردن مبناى علمى محكم و استوار در بحثهاى اصولى در رابطه با روشهاى استنباط، نظير مباحث اصول عملى، تعادل و تراجيح، و عام و خاص، مى‌باشد.
     
    د: نوآورى: بسيارى از اساتيد ماهر حوزه، روح يا فن نوآورى و تجديد را دارا نيستند، و هميشه سعى ايشان بر اين بوده كه تعليقى يا حاشيه‌اى بر اين كتاب يا آن رساله بنگارند، بدون اينكه به جوهر بحث بپردازند، لذا مى‌بينيم كه اين نمونه از اساتيد فقط آراى موجود را بحث نموده و از بين آنها يكى را انتخاب مى‌كنند، و خود را با عباراتى مانند (فتأمل) يا (فافهم)، يا (در اين اشكال دو اشكال وجود دارد) و (بايد در اين دو اشكال تأمل بخرج داد)، و... مشغول مى‌كنند.
     
    ه‍: توجه به مقتضيات عصر: جواز نكاح أهل شرك و قاعده تزاحم: حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) اين قاعده را كه (تزاحم) نام دارد، و فقها و اصوليين آن را به عنوان يك قاعده عقلى يا عقلائى صرف، مطرح مى‌كنند، ضمن قاعده (اضطرار)، كه يك قاعده شرعى و نصوص فراوانى درباره‌اش ذكر شده، مثل (هر چيزى را كه خداوند حرام كرده است براى مضطر حلال كرده است)، مى‌دانند.


    پس در واقع، قاعده (اضطرار) همان قاعده (تزاحم) است.
    [[مناسك الحج (سیستانی)]]


    و يا اينكه فقها و اصوليين قاعده‌اى را بيهوده طول مى‌دهند، مانند آنچه در قاعده (لا تعاد) مشاهده مى‌كنيم. كه فقها آن را، به دليل وجود نص مخصوص نماز مى‌دانند. در صورتى كه آیت‌الله سيستانى (دام ظله) روايت (لا تعاد الصلاة إلا من خمسة) را مصداق كبراى ديگرى كه شامل نماز و واجبات گوناگون مى‌باشد، مى‌شناسند. اين كبرى در آخر متن روايت موجود است كه عبارت است از (و لا تنقض السنة الفريضة)، پس آنچه كه مسلم است در نماز و غيره ترجيح فريضه بر سنت است، مانند ترجيح وقت و قبله، زيرا وقت و قبله از فرايض هستند نه سنت.
    [[الفتاوی المیسره]]


    و: ديدگاه اجتماعى: بعضى از فقها متون را تحت اللفظى ترجمه و معنى مى‌كنند. به عبارت ديگر، خودشان را مقيد به حروف متن مى‌سازند بدون اينكه فراتر از آن بروند و به معانى وسيع آن متن، بپردازند.
    [[الإستصحاب (سیستانی)]]


    بعضى ديگر از فقها شرايطى كه متن در آن گفته شده است را مورد بحث و بررسى قرار مى‌دهند تا با حوادثى كه بر دلالت آن متن تاثير مستقيم مى‌گذارند، آشنا شوند. به طور مثال، اگر به حديث پيغمبر گرامى، كه در آن خوردن گوشت حمار اهلى را (در جنگ خيبر) حرام كردند بنگريم، مى‌بينيم كه بعضى از فقها به يكا يك حروف اين حديث عمل مى‌كنند، به اين معنى كه گوشت حمار اهلى را، طبق اين حديث، حرام مى‌دانند، در صورتى كه اگر به شرايط خاصى كه اين حديث در آن گفته شده است توجه كافى مبذول شود، به منظور اصلى و هدف اساسى كه پيغمبر گرامى مى‌خواستند آن را در اين حديث پياده كنند پى‌خواهيم برد، و آن اين است كه جنگ با يهوديان خيبر نياز مبرم به سلاح و تجهيزات داشت، و سلاح و تجهيزات، در آن زمان آن هم با آن شرايط سخت كه مسلمان‌ها در آن بسر مى‌بردند، به غير از چهارپايان قابل حمل و نقل نبود. پس، به اين نتيجه مى‌رسيم كه مراد از اين حديث نهى حكومتى بوده يعنى براى يك مصلحت خارجى كه شرايط آن روزها اقتضا مى‌كرد، چنين دستورى صادر شده است و نبايد به عنوان تشريع يا حرمت و يا كراهت تلقى شود.
    [[المسائل المنتخبة (سیستانی)]]


    ز: داشتن علم و درايت در استنباط: آیت‌الله سيستانى (دام ظله) بر اين عقيده هستند كه يك فقيه بايد از زبان و دستور عرب اطلاع كامل داشته باشد، و با نثر، اشعار و مجازهاى عربى آشنا باشد تا بتواند متون را بر طبق موضوع، نه ذات، درك و طبقه‌بندى كند. و نيز بايد بر احاديث اهل بيت (عليهم السلام) و راويان آن، احاطه كامل داشته باشد زيرا معرفت علم رجال براى هر مجتهد واجب و ضرورى است. همچنين، حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) آراى منحصر به فردى دارند كه با آنچه مشهور و معروف است، تفاوت دارد.
    [[منهاج الصالحين (سیستانی)]]


    به عنوان نمونه، ايشان در مساله عدم اعتماد به توهين (ابن غضائرى) نسبت به ديگران، يا به خاطر توهين بيش از حد، و يا به خاطر عدم ثبوت نسبت كتاب به او، رأى مغايرى دارند، و آن اين است كه، كتاب مزبور تحقيقا به او برمى‌گردد، و غضائرى بيش از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، شيخ، و غيره، مورد اعتماد مى‌باشد. ايشان بر اين عقيده‌اند كه براى تعيين شخصيت راوى و تاييد كردن او تا اينكه بتوان يك حديث را، حديث مسند يا مرسل ناميد، بايد به روش طبقات اعتماد كرد، و اين همان روش مرحوم آيت‌اللّه بروجردى (قدس سره) بود.
    [[قاعدة لا ضرر و لا ضرار (سیستانی)]]


    آیت‌الله سيستانى (دام ظله) بر اين باورند كه فقيه بايد از كتب حديث و اختلاف نسخه‌ها با يكديگر، و درك موقعيت و حال و احوال مؤلف، از لحاظ ضبط و صحت، و نيز روش تألیف كه اين مؤلف يا آن راوى به كار برده، اطلاع كافى داشته باشد. مثلا، حضرت آيت‌اللّه العظمي سيستاني (دام ظله) اين امر را كه، صدوق در نقل اخبار، روايات و احاديث دقيقتر از ديگران مى‌باشد قبول ندارد، بلكه شيخ را، طبق كتب موجود و بر اساس قرينه، ناقلى امين و قابل اعتماد مى‌داند.
    [[مباحث الألفاظ (تقریر هاشم هاشمی)]]


    و حال آنكه حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) و [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] در اين باره كوشش و فعاليت بسيارى از خود نشان داده‌اند، و همواره نوآورى و تجديد را پيشه مى‌گيرند.
    [[قاعدة الإلزام]]


    وقتى كه آیت‌الله سيستانى (دام ظله) وارد بحث (تعادل) و (تراجيح) مى‌شوند به اين نتيجه مى‌رسند كه راز اين بحث، در علت اختلاف احاديث نهفته است. پس، اگر ما به علل اختلاف متون شرعى بپردازيم، آن مشكل بزرگ و به ظاهر حل نشدنى حل خواهد شد. و خواهيم ديد كه، از روايات (ترجيح) و (تغيير) كه صاحب (كفايه) آنها را بر استحباب حمل كرده است، بى‌نيازيم.
    [[أسئلة حول رؤية الهلال مع أجوبتها]]


    [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] همين بحث را بررسى كرده است، لكن بر اساس عقل صرف، نه بر اساس ذكر شواهد تاريخى و حديثى، و ارائه قواعد مهم براى حل اختلاف.
    [[الاجتهاد و التقليد و الاحتياط]]  
     
    ح: مقايسه ميان مكتبهاى گوناگون: همه مى‌دانيم كه بيشتر اساتيد بحث‌ها را از ديد يك مكتب يا عقيده بررسى و مطالعه مى‌كنند، ولى حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) از اين قبيل نيستند.
     
    وى ميان حوزه مشهد، قم و نجف اشرف مقايسه مى‌كند، و آراى ميرزا مهدى اصفهانى (قدس سره) كه يكى از علماى معروف مشهد بشمار مى رود و آراى آيت‌اللّه بروجردى (قدس سره) كه سمبل تفكر حوزه علميه قم مى‌باشد، و نيز آراى دو محقق معروف، آيت‌اللّه خوئى (قدس سره) و [[حلی، حسین|شيخ حسين حلى]] (قدس سره)، به عنوان نمايندگان حوزه علميه نجف اشرف را، همه با هم مطرح مى‌كند. در حقيقت، اين نوع روش، زوايا و گوشه‌هاى بحث را به نحو احسن به ما نشان مى‌دهد.
     
    و اما روش فقهى آن بزرگوار، در واقع چند ويژگى دارد، از جمله:
     
    1- مقايسه ميان فقه شيعه و فقه ديگر مذاهب اسلامى: بدون ترديد، آگاه شدن از تفكر فقهى اهل تسنن در عصر به وجود آمدن متن، مثل (موطا مالك) و (خراج ابويوسف) و امثال آن، اين امكان را به ما مى‌دهد تا از مقاصد ائمه (عليهم السلام) و نظر ايشان هنگام گفتن اين حديث يا آن سخن، مطلع شويم.
     
    2- بكارگيرى علم حقوق معاصر در بعضى از موارد فقهى: مانند مطالعه قانون دولت عراق، مصر و فرانسه، هنگام بررسى (كتاب بيع و خيارات)، چرا كه شناختن اساليب قانونى معاصر به انسان تجربيات زيادى مى‌بخشد، كه بتواند در تحليل قواعد فقهى و توسعه دادن به طرز تفكر او و موجبات تطبيق آن همه نكات مهم، فعال باشد.
     
    3- بيشتر علماى ما هيچ تغييرى روى قواعد فقهى كه از علماى گذشته به آنها رسيده انجام نمى‌دهند، در حاليكه مى‌بينيم آیت‌الله سيستاني (دام ظله) سعى بر اين دارد كه به بعضى از قواعد فقهى تنوع بخشد. مثلا درباره قاعده (الزام)، كه بعضى از فقها آن را به عنوان قاعده (مصلحت) مى‌شناسند و بر اساس آن مسلماً، حق دارند براى بدست آوردن منافع شخصى خود، گاهى از قوانين مذاهب ديگر اسلامى، و لو اينكه اين قوانين با مذهب اصلى خود آنها سازگار نيست، تبعيت مى‌كنند، در صورتى كه حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) اين وضع را قبول ندارند، و احترام هر مذهب و قوانين آن مذهب و مذاهب ديگر را، واجب‌تر و مقدم‌تر مى‌دانند، همانند قاعده (لكل قوم نكاح) يعنى (هر ملت، نكاح و رسم ازدواج مخصوص به خود را دارد).
     
    ==خصوصيات و ويژگي‌هاى شخصيت آیت‌الله سيستانى (دام ظله)==
     
    هر كس كه از نزديك با حضرت آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله) معاشرت و رفت و آمد كند، به شخصيت ممتاز و روحيه‌ى ايده‌آل او پى خواهد برد.
     
    اين شخصيت و روحيه، وى را به يك الگوى برجسته و عالم ربانى مبدل كرده است. اينك، به بعضى از فضايل و مكارم اخلاقى آن بزرگوار، اشاره مى كنيم:
     
    === انصاف و احترام به رأى ديگران ===
    چون ايشان عاشق علم هستند، و ارادت خاصى نسبت به معرفت و رسيدن به حقايق دارند. همواره براى ديگران احترام مى‌گذارند، هميشه كتاب به دست هستند، و هرگز خواندن، تتبع، بحث و آگاه شدن از آراى ديگر علما را فراموش نكردند. لذا گاهى اوقات، ايشان بحثهاى برخى از علما، كه شايد هم به آن صورت معروف نباشند، مورد مطالعه و بررسى قرار مى‌دهد. و اين خود نشانگر اين است كه، حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) توجه خاصى و احترام فوق العاده‌اى نسبت به‌آراى ديگران دارد.
     
    === ادب و نزاكت در محاوره‌ها ===
    همانگونه كه همه مى‌دانند، جلسات بحث و محاوره كه بين طلبه‌ها يا ميان يك طلبه و استادش، بخصوص در حوزه علميه نجف اشرف، انجام مى‌گيرد، بسيار محكم و جدى مى‌باشند. البته، در بعضى مواقع، اين نوع روش براى طلبه‌ها مفيد است، ولى در عين حال، هميشه تندى، روش صحيحى براى بحث و گفتگو نيست، و هرگز به هدف علمى مطلوب نمى‌رساند، و به غير از تلف كردن وقت، و دور ساختن طلبه‌ها از روح مذاكره، چيز ديگرى در بر ندارد.
     
    در حالى كه هميشه درسها و بحثهايى كه حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) با شاگردانشان بر پا مى‌كنند، بر اساس ادب و احترام دوجانبه ميان شاگرد و استاد بوده و هست، گرچه حتى بسيارى از موضوعات يا بحثهايى كه جلوى ايشان مطرح مى‌شوند، ضعيف و بى‌پايه‌اند.
     
    يكى ديگر از خصوصيات حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) اين است كه سعى دارند جوابى را كه به شاگردانشان مى‌دهند تكرار كنند، تا آنها مسأله مطرح شده را درك كنند. اما، اگر سئوال كننده روى نظر خود اصرار كند، حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) سكوت را ترجيح مى‌دهند.
     
    === تربيت ===
    تدريس يك وسيله‌اى براى كسب پول در مقابل آن، يا يك وظيفه رسمى كه استاد را وادار به انجام آن كند، نيست. بلكه سعى يك استاد خوب، مهربان و دلسوز، بايد بر اين باشد كه شاگردانش را تربيت كند، و آنان را به مقام علمى والا و پيشرفت دائم برساند. لذا، محبت لازمه اين كار مى‌باشد. گذشته از اينكه، همواره و در همه جا آدم بى‌خيال و وظيفه نشناس موجود است، ولى در كنار آن، اساتيدى هستند مخلص، دلسوز، رئوف و فهميده، كه هدف اصلى ايشان اداى رسالت تعليم و تعلم به نحو احسن است. شايان ذكر است كه آيت‌اللّه حكيم (قدس سره) و آيت‌اللّه خوئي (قدس سره) هميشه سمبل اخلاق حسنه بودند، و آنچه كه از آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله) ديديم و شاهد آن بوديم، همان اخلاق اساتيدشان بوده است. وى همواره از شاگردانشان تقاضا مى‌كنند كه بعد از پايان درس، از ايشان سوال كنند.
     
    حضرت آیت‌الله سيستانى (دام ظله) هميشه به شاگردان خود توصيه مى‌كنند كه به اساتيد و علماى اعلام احترام بگذارند، و هنگام سوال يا بحث هر موضوع با آنان، نهايت ادب را رعايت كنند.
     
    وي مدام از اساتيد خود، و روحيه عالى ايشان اخبار و قصه‌هاى فراوانى نقل مى‌كند.
     
    === پارسائى و تقوا ===
    بعضى از علماى نجف اشرف خود را از دعوا و مرافعه دور مى‌كنند، اما عده‌اى آن را گريز و فرار از واقعيت، يا هراس و ضعف در بيان مى‌دانند.
     
    ولى اگر به اين مساله، از زاويه ديگرى بنگريم، خواهيم ديد كه در واقع، اين يك امر مثبت است، بلكه در خيلى از موقع‌ها، مهم و ضرورى است.
     
    حال، اگر همان علما احساس كنند كه امت اسلامى يا حوزه، به علت رويداد مهيج و يا ابهامى در بعضى از مفاهيم اسلامى در معرض خطر قرار گرفته است، بدون ترديد، در صحنه خواهند بود، چرا كه آنان خوب مى‌دانند كه هر عالم بايد، در مواقف سخت و حساس، علم خود را اظهار كند.
     
    نكته مهمى كه نبايد اينجا از ياد برد اين است كه، هميشه آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله) در مواقع فتنه و آشوب سكوت را رعايت مى‌كردند، همانطورى كه بعد از درگذشت آيت‌اللّه بروجردى (قدس سره) و آيت‌اللّه حكيم (قدس سره)، و بروز تعصبات شخصى و رقابت براى رسيدن به منصب و كرسى، حضرت آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله) همان سياست ثابت خود را دنبال كرد، و هيچگاه هدف خود را، رسيدن به لذتهاى دنيوى، سلطه جوئى، يا مقام قرار نداد.
     
    === آثار فكرى ===
    حضرت آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله) تنها يك فقيه نيستند، بلكه ايشان يك شخصيت متبحر، دانا و داراى يك بينش بالنده در حوزه اقتصادى و سياسى است. وى نظرات ارزشمندى درباره اداره و جامعه شناسى دارد، و همواره از اوضاع معاصر كه بر جامعه اسلامى حاكم است، مطلع و آگاه بوده است.
     
    قابل ذكر است كه معظم له در عيادتى كه از استادشان مرحوم آیت‌الله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خوئى]] (قدس سره) در 29 ربيع الثانى 1409 ه‍ ق داشته‌اند استادشان از ايشان خواستند كه به جاى ايشان در مسجد خضراء امامت نماز جماعت را به عهده بگيرند كه ايشان در بدو امر اين موضوع را قبول ننمودند و ليكن آن مرحوم اصرار زيادى نموده و فرمودند: «اگر ميتوانستم همچنانكه مرحوم حاج آقا حسين قمى (قدس سره) حكم مى‌كرد شما را مجبور به قبول مينمودم» اما معظم‌له چند روز مهلت خواستند و پس از آن در 5 جمادى الأولى 1409 ه‍ ق امامت نماز را تقبل نموده و اين كار تا آخرين جمعه ماه ذى الحجه سال 1414 ه‍ ق كه مسجد خضراء بسته شد، ادامه داشت.
     
    معظم له جهت اداء فريضه حج در سال 1384 ه‍ ق و دو بار متوالى در سالهاى 1405 ه‍ ق و 1406 به بيت الله الحرام مشرف شده‌اند.
     
    ==مرجعيت ايشان==
     
    بعضى از اساتيد حوزه علميه نجف اشرف نقل كردند، كه عده‌اى‌از فضلا و علما از آيت‌اللّه خوئى (قدس سره)، بعد از فوت آيت‌اللّه سيد نصراللّه مستنبط (قدس سره)، خواستند كه شرايطى را براى انتخاب جانشينى كه داراى صلاحيت مرجعيت در حوزه علميه نجف اشرف، فراهم كند.
     
    وى آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله) را، براى علمشان و پاكى مسلكشان و نيز خط مشى استوارشان انتخاب كردند.
     
    ابتدا، نماز را در محراب آيت‌اللّه خوئى (قدس سره) برپا كردند، سپس شروع به بحث و نگاشتن تعليقات بر رساله آيت‌اللّه خوئى (قدس سره) و مسلك ايشان پرداختند.
     
    بعد از رحلت آيت‌اللّه خوئى (قدس سره)، حضرت آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله) يكى از تشييع كنندگان جنازه آن مرحوم بودند، و نماز ميت را بر او گذاردند. پس از آن، زمام مرجعيت حوزه علميه را بدست گرفتند، و شروع به فرستادن اجازات، تقسيم و پخش حقوق، و تدريس از روى منبر آيت‌اللّه خوئى (قدس سره) در مسجد (خضرا) نمودند. و به اين صورت، آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله) شهرت زيادى در عراق، كشورهاى خليج فارس، هند، آفريقا و... مخصوصا در ميان قشر جوانان پيدا كردند.
     
    حضرت آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله) يكى از علماى سرشناس و برجسته‌اند كه مشهور به اعلميت هستند، و جمع كثيرى از اهل علم و اساتيد حوزه علميه قم و نجف اشرف بر اعلميت ايشان گواهى مى‌دهند.
     
    مراكز و مؤسسات وابسته به حضرت آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله):
    * مؤسسه امام على(ع)
    * مؤسسه امام على(ع) لندن
    * مؤسسه امام على(ع) بيروت
    * موسسه فرهنگى ارشادى المرتضى نجف اشرف
    * كتابخانه تخصصى تفسير و علوم قرآنى
    * كتابخانه تخصصى علوم حديث
    * كتابخانه تخصصى فقه و اصول
    * كتابخانه تخصصى فلسفه و كلام
     
    ==خدمات اجتماعى حضرت آيت‌اللّه سيستانى (دام ظله)==
    * مجتمع مسكونى آیت‌الله سيستانى (دام ظله) قم مقدس
    * مجتمع مسكونى مهديه قم مقدس
    * مجتمع مسكونى الزهرا (عليها السلام) قم مقدس
    * مجتمع مسكونى ثامن الحجج(ع) مشهد مقدس
    * مجتمع مسكونى امام هادى(ع) قم مقدس
    * مركز كمك رسانى به مهاجرين عراقى دزفول
    * هيئت كمك رسانى به مستمندان و سيل زدگان و زلزله زدگان قم مقدس دفتر معظم له
    * هيئت كمك رسانى به مهاجرين افغانى قم مقدس دفتر معظم له
    * درمانگاه خيريه [[امام صادق]](ع) قم مقدس
    * درمانگاه خيريه ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه) قم مقدس
    * بيمارستان چشم پزشكى جواد الائمه (ع) قم مقدس
    * درمانگاه خيريه امام حسن مجتبى(ع) ايلام
    * زايشگاه خيريه حضرت رقيه (عليها السلام) ايلام
     
    ==تأليفات ==
    # المسائل المنتخبة
    # فقه براى غرب نشينان (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)
    # مناسك حج
    # ملحقات مناسك حج (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)
    # توضيح المسائل
    # الفتاوى الميسرة (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)
    # الرافد فى علم الاصول (تقريرات بحث معظم له)
    # قاعدة لاضرر و لا ضرار (تقريرات بحث معظم له)
     
    {{فقیهان شیعه}}
    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}
    [[الفتاوی المیسره]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[المسائل المنتخبة]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[تعارض الأدلة و اختلاف الحدیث]]


    [[منهاج الصالحین (للسیستانی)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الرافد في علم الأصول]]  


    [[قاعدة لا ضرر و لا ضرار (حسینی سیستانی، علی)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: محاضر
    [[العروة الوثقی مع تعليقة السيد علي الحسيني السيستاني]]  


    [[الرافد في علم الأصول]] / نوع اثر: کتاب / نقش: محاضر
    [[فقه برای غرب نشينان]]  


    [[العروة الوثقی (کاظم یزدی)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: معلق
    [[منتخب توضیح المسائل: با تصحیح و تجدید نظر و اضافات مطابق با فتاوی حضرت آیت‌الله آقای حاج سید علی حسینی سیستانی]]  


    [[فقه براي غرب نشينان]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الفقه للمغتربین]]  


    [[منتخب توضیح المسائل: با تصحیح و تجدید نظر و اضافات مطابق با فتاوی حضرت آیة الله العظمی آقای حاج سید علی حسینی سیستانی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الفقه الميسر]]  


    [[الفقه للمغتربین]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[القواعد الفقهية]]


    [[الفقه المیسر]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[الربا؛ تقریر دروس آیت‌الله سیستانی]]


    [[قوانین عملی اسلام]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[قوانین عملی اسلام]]  


    [[المسائل المستحدثة: دستورات فقهی معاصر]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[المسائل المستحدثة: دستورات فقهی معاصر]]  


    [[مناسک الحج]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[مناسک الحج]]  


    [[المسايل المنتخبة (1428 ق)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[خلاصه‌ای از احکام نماز جماعت]]  


    [[خلاصه اي از احکام نماز جماعت]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[فتاوای معاصر در فقه شیعه، مطابق با فتاوای آیت‌الله السید علی الحسینی السیستانی]]  


    [[فتاوای معاصر در فقه شیعه، مطابق با فتاوای آیت‌الله السید علی الحسینی السیستانی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[احکام آسان شده]]  


    [[احکام آسان شده]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    [[توضیح المسائل (سیستانی)]]  


    [[توضیح المسائل]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


    [[پایان]]


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:مراجع تقلید]]
    [[رده:شاگردان آیت‌الله بروجردی]]
    [[رده:منادیان وحدت اسلامی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۰

    سیستانی، سید علی
    نام سیستانی، سید علی
    نام‎های دیگر آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌ س‍ی‍س‍ت‍ان‍ی‌

    ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ س‍ی‍س‍ت‍ان‍ی‌، ع‍ل‍ی‌

    نام پدر سيد محمدباقر
    متولد 1309 ش
    محل تولد مشهد
    رحلت
    اساتید سيد احمد يزدى، ميرزا مهدى آشتيانى و ميرزا هاشم قزوينى، آیت‌الله بروجردى
    برخی آثار قاعدة لا ضرر و لا ضرار (سیستانی)

    الرافد في علم الأصول

    العروة الوثقی مع تعليقة السيد علي الحسيني السيستاني

    کد مؤلف AUTHORCODE00162AUTHORCODE

    سید علی حسینی سیستانی (متولد ۱۳۰۹ش)، فقیه، اصولی، از مراجع عظام تقلید شیعه در عراق، نقش آفرین در عرصه سیاسی و اجتماعی عراق

    ولادت

    او در ۱۳ مرداد ۱۳۰۹ شمسی (۹ ربیع‌الاول ۱۳۴۹ قمری) در مشهد زاده شد. پدرش سید محمدباقر، از عالمان شیعه و مادرش فرزند سید رضا مهربانی سرابی بود. جدّ او سید علی سیستانی، از شاگردان میرزای شیرازی در نجف بود که در سال ۱۳۱۸ قمری به مشهد بازگشت.

    خاندان

    خاندان ایشان که از سادات علوی حسینی هستند، در سده یازدهم هجری در اصفهان می‌زیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده می‌توان به فیلسوف پرآوازه، محمدباقر داماد صاحب کتاب «قبسات» اشاره نمود. یکی از نوادگان وی به نام «سید محمد» در عهد پادشاهی سلطان حسین صفوی به مقام شیخ‌الاسلامي سرزمین سیستان رسیده و به آن دیار انتقال یافته و از آن پس، او و خانواده‌اش در همان‌ جا سکنا گرفته‌اند. نخستین فرد از این خاندان که به مشهد رضوی رهسپار شد، مرحوم «سید علی» بود که برهه‌ای را در مدرسه مرحوم ملا محمدباقر سبزواری ماند و برای ادامه تحصیل، ابتدا به نجف اشرف رفت و سپس رهسپار سامرا شد.

    تحصیلات

    آیت‌الله سیستانی در زادگاه خود پرورش یافت و دروس ابتدایی و مقدمات را همان جا فراگرفت. وی در پنج ‌سالگی به فراگیری قرآن پرداخت و پس از آن برای یادگیری خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی، به مدرسه دارالتعلیم دینی رفت و هم‌زمان با تحصیل در آن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استادش «میرزا علی‌آقای ناظم» آموخت.

    اساتید

    در نخستین ماه‌های سال 1360ق، با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتاب‌های ادبی مانند شرح الفیه سیوطی، مغنی ابن‌ هشام، مطول تفتازانی، مقامات حریری و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن خواند و شرح لمعه و قوانین را از مرحوم سید احمد مدرس یزدی معروف به «نهنگ» فراگرفت. تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون مکاسب و رسائل و کفایه را از آیت‌الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند شرح منظومه سبزواری وشرح حكمة‌ الإشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. شوارق‌ الإلهام را از شیخ مجتبی قزوینی فراگرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی (متوفای اواخر سال 1365ق) حاضر شد. وی همچنین در حوزه درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیت‌الله میرزا هاشم قزوینی (قدس‌سرهما) حضور یافت.

    مهاجرت به قم

    ایشان در اواخر سال 1368ق، راهی حوزه علمیه شهر مقدس قم شد و در بحث‌های خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت نمودند و بسیاری از مهارت‌های فقهی و دیدگاه‌های رجالی و حدیثی را از ایشان فراگرفتند و افزون بر این، از حوزه درس فقیه بزرگوار سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای نیز بهره فراوان بردند.

    در سال‌های اقامت در قم، با مرحوم علامه سید علی بهبهانی عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله‌شناسی، نامه‌نگاری‌هایی انجام داد و در نامه‌های خود، به‌رغم دفاع سید بهبهانی از دیدگاه‌های محقق تهرانی، برخی از دیدگاه‌های وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آنجا ادامه یافت که مرحوم سید بهبهانی نامه‌ای در 7 رجب 1370ق، به ایشان که در آن تاریخ جوانی بیست‌ویک ساله بود نوشت و در آن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمدة العلماء المحققين و نخبة الفقهاء المدققين» ستود و ادامه بحث در خصوص موضوع قبله را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرف به زیارت امام رضا(ع) موکول کرد.

    مهاجرت به نجف

    در اوایل سال 1371ق، آیت‌الله سیستانی شهر مقدس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف، کانون علم و فضیلت حوزه‌های علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین(ع) را در کربلا ماندند و آنگاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزه درس فقه و اصول دو تن از بزرگان، یعنی آیت‌الله سید ابوالقاسم موسوی خوئی و شیخ حسین حلی را درک کردند و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه از جمله مرحوم آیت‌الله حکیم و مرحوم آیت‌الله شاهرودی نیز بهره برد.

    گرفتن اجازه اجتهاد

    آیت‌الله سیستانی در حلقه درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاه‌های گوناگون در زمینه‌های مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت. گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380ق، درحالی‌که سی‌ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود، یعنی آیت‌الله خوئی و شیخ حسین حلی شد. این در حالی بود که از یک‌سو، آیت‌الله خوئی، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازه‌ای صادر نفرموده است که یکی از آن‌ها آیت‌الله سیستانی و دیگری مرحوم آیت‌الله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلی شده، آیت‌الله سیستانی است.

    علامه شیخ آقابزرگ تهرانی استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشته‌ای به تاریخ 1380ق، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال و حدیث را گواهی کرده است.

    تدریس

    آیت‌الله سیستانی، از اوایل سال 1381ق، درس خارج فقه خود را بر مبنای کتاب مکاسب شیخ انصاری آغاز کرد و پس از آن به شرح کتاب عروة الوثقی پرداخت و شرح کتاب طهارت، بخش زیادی از کتاب صلاة، بخشی از کتاب خمس، تمام کتاب صوم و اعتکاف را به پایان برد و شرح کتاب زکات را شروع نمود.

    در همان سال‌ها، به درس‌های فقهی دیگری پیرامون مباحث کتاب قضا و بحث‌های «ربا» و «قاعده الزام» و «قاعده تقیه» و دیگر قواعد فقهی نیز پرداخت و مباحث رجالی شامل «حجیت مراسیل ابن ابی‌عمیر» و «شرح مشیخه تهذیبین» (تهذیب و استبصار) و غیر آن را نیز در برنامه خود قرار داد.

    درس خارج علم اصول را از شعبان سال 1384ق، آغاز کرد و دوره سوم آن را در شعبان سال 1411ق، به پایان برد.

    شاگردان

    در طول سال‌های یادشده، بسیاری از فضلای برجسته در بحث‌های پربار و ارزنده ایشان شرکت نمودند که برخی از آنان در شمار استادان بحث خارج شمرده می‌شوند؛ مانند حضرات آیات شیخ مهدی مروارید، سید مرتضی مهری، مرحوم سید حبیب حسینیان، سید احمد مددی، شیخ مصطفی هرندی، سید هاشم هاشمی و تنی چند از دیگر اساتیدی که در حوزه‌های علمیه به تدریس اشتغال داشته و دارند.

    اقامه نماز جماعت بعد از آیت‌الله خویی

    در 29 ربیع‌الثانی سال 1409ق، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم آیت‌الله خوئی دچار بیماری شد، ایشان بر بالینش حاضر شد، آن مرحوم از وی خواست که به‌جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، آیت‌الله خوئی بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر می‌توانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم می‌کردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی‌الثانی 1409ق تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414ق، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را برعهده داشتند.

    مبارزات سیاسی

    در سال 1411ق، هنگامی که رژیم بعثی، «انتفاضه شعبانیه» را سرکوب کرد، ایشان همراه جمعی از علما، از جمله «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل «‌السلام»، اردوگاه «رزازه»، بازداشتگاه «رضوانیه» مورد ضرب و جرح و بازجویی قرار گرفتند.

    ایشان از اواخر سال 1418ق، به حصر در خانه خود محکوم شد؛ به‌گونه‌ای که در این سال‌ها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان‌های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگویی‌ها پایداری کرد.

    مرجعیت

    در واپسین سال‌های زندگی آیت‌الله خوئی میان بسیاری از فضلا، دغدغه‌های فراوانی برای یافتن شخصی به‌عنوان جانشین آیت‌الله خوئی و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزه علمیه، استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد.

    نگاه بسیاری از فضلا به ایشان معطوف بود، او کسی بود که آیت‌الله خوئی وی را برای امامت جماعت به‌جای خود در مسجد خضرا برگزیده و آوازه این اقدام در میان توده‌های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به‌عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد می‌شد.

    با درگذشت آیت‌الله خوئی در 8 صفر 1413ق، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت‌الله سید علی بهشتی و آیت‌الله شیخ مرتضی بروجردی، مردم را به تقلید از آیت‌الله‌ سیستانی ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و دیگر کشورهای اسلامی به‌سوی او روی آوردند[۱]

    آثار

    1. تعليقة على العروة الوثقى؛
    2. الرّافد في علم الأصول؛
    3. قاعدة لا ضرر و لا ضرار؛
    4. مناسک حج؛
    5. المسائل المنتخبية؛
    6. ملحقات مناسک حج؛
    7. منهاج الصالحين؛
    8. مختصر توضیح المسائل؛
    9. توضیح المسائل؛
    10. احکام نوجوانان و جوانان؛
    11. فقه براى غرب‏نشینان (الفقه للمغربیين)؛
    12. الفقه الميسر؛
    13. في ما إذا اختلف المجتهدان المتساويان في الفتوى؛
    14. رسالة في قاعدة اليد؛
    15. رسالة في قاعدة الإلزام؛
    16. رسالة في قاعدة التجاوز و الفراغ؛
    17. رسالة في قاعدة القرعة؛
    18. رسالة في قاعدة لا ضرر و لا ضرار؛
    19. رسالة في اللباس المشکوک فيه؛
    20. رسالة في الربا؛
    21. رسالة في حجية مراسيل ابن أبي‌عمير؛
    22. رسالة في تاريخ تدوين الحديث في الإسلام؛
    23. رسالة في تحقيق نسبة كتاب العلل إلى الفضل بن شاذان؛
    24. رسالة في الاجتهاد و التقليد؛
    25. رسالة في التقية؛
    26. رسالة في القبلة؛
    27. رسالة في صلاة المسافر؛
    28. رسالة في صيانة الكتاب العزيز عن التّحريف؛
    29. رسالة في اختلاف الآفاق في رؤية الهلال؛
    30. مسالك القدماء في حجية الأخبار؛
    31. شرح العروة الوثقى؛
    32. البحوث الأصولية؛
    33. الفوائد الغروية؛
    34. الفوائد الفقهية؛
    35. الفوائد الرّجالية؛
    36. شرح مشيخة الفقيه؛
    37. شرح مشيخة التّهذيبين؛
    38. كتاب القضاء؛
    39. كتاب البيع؛
    40. نقد تصحيح الأسانيد[۲]

    پانویس

    1. ر.ک: پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله سیستانی
    2. ر.ک: رفیعی‌پور علویجه، سید عباس، ج6، ص490 و 491

    منابع مقاله

    1. رفیعی‌پور علویجه، سید عباس، گلشن ابرار، نشر معروف، چاپ اول، قم، 1379ش.
    2. پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله سیستانی

    وابسته‌ها