علم البيان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
     
    (۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR16665J1.jpg|بندانگشتی|علم البیان]]
    | تصویر =NUR16665J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =علم البیان
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =علم البیان 2
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|علم البیان
    [[عتیق، عبدالعزیز]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =عربی
    |نام های دیگر کتاب
    | کد کنگره =‏PJA‎‏ ‎‏20‎‏32‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏ع‎‏8
    |data-type='otherBookNames'|علم البیان 2
    | موضوع =
    |-
    زبان عربی - معانی و بیان
    |پدیدآورندگان
    | ناشر =
    |data-type='authors'|[[عتیق، عبدالعزیز]] (نويسنده)
    دار النهضة العربية
    |-
    | مکان نشر =بیروت - لبنان
    |زبان  
    | سال نشر =  
    |data-type='language'|عربی
    |-
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏PJA‎‏ ‎‏20‎‏32‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏ع‎‏8
    |-
    |موضوع  
    |data-type='subject'|زبان عربی - معانی و بیان
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|دار النهضة العربية
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|بیروت - لبنان
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'|
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE16665AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


     
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE16665AUTOMATIONCODE
    == معرفى اجمالى ==
    | چاپ =1
     
    | تعداد جلد =1
     
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =16665
    «علم البيان»، تأليف عبدالعزيز عتيق، از جمله آثار جديد در زمينه علم بيان است. نويسنده، در اين اثر با بررسى آراء و نظرات علماى ادب عربى، كتاب تحقيقى ارزشمندى را نگاشته است.
    | کتابخوان همراه نور =16665
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    '''علم البيان'''، تأليف [[عتیق، عبدالعزیز|عبدالعزيز عتيق]]، از جمله آثار جديد در زمينه علم بيان است. نویسنده، در اين اثر با بررسى آراء و نظرات علماى ادب عربى، كتاب تحقيقى ارزشمندى را نگاشته است.


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    كتاب با مقدمه مختصرى در توضيح مطالب كتاب آغاز شده است. پس از آن، مقاله مفصلى در شكل‌گيرى و تاريخچه علم بيان ارائه شده است. پس از آن متن اثر در چهار مبحث تنظيم شده است كه هر مبحث مشتمل بر عناوين متعددى است.
    كتاب با مقدمه مختصرى در توضيح مطالب كتاب آغاز شده است. پس از آن، مقاله مفصلى در شكل‌گيرى و تاريخچه علم بيان ارائه شده است. پس از آن متن اثر در چهار مبحث تنظيم شده است كه هر مبحث مشتمل بر عناوين متعددى است.


    == گزارش محتوا ==
    == گزارش محتوا ==
     
    نویسنده، در مقاله ابتداى كتاب پس از تقسيم علم بلاغت عربى به سه علم معانى، بيان و بديع، اين تصور را كه مباحث و نظريات علوم بلاغى مستقل از يكديگر تأسيس شده را اشتباه مى‌داند؛ چراكه علم بلاغت در طول زمان شكل گرفته و مباحث آن با هم مختلط بوده و بعدها علماى ادب عربى بر آن «علم بيان» اطلاق كرده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16864/1/7 متن كتاب، ص 7]</ref>در اين مقاله، تاريخچه‌اى ارزشمند از علم بيان و در واقع علم بلاغت عرب ارائه شده و علماى ادب و آثارى كه در اين زمينه وجود دارد، به‌تفصيل معرفى شده است.
     
    نويسنده، در مقاله ابتداى كتاب پس از تقسيم علم بلاغت عربى به سه علم معانى، بيان و بديع، اين تصور را كه مباحث و نظريات علوم بلاغى مستقل از يكديگر تأسيس شده را اشتباه مى‌داند؛ چراكه علم بلاغت در طول زمان شكل گرفته و مباحث آن با هم مختلط بوده و بعدها علماى ادب عربى بر آن «علم بيان» اطلاق كرده‌اند <ref>متن كتاب، ص 7</ref>. در اين مقاله، تاريخچه‌اى ارزشمند از علم بيان و در واقع علم بلاغت عرب ارائه شده و علماى ادب و آثارى كه در اين زمينه وجود دارد، به‌تفصيل معرفى شده است.


    در فصول كتاب به ترتيب، تشبيه، استعاره، مجاز و كنايه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
    در فصول كتاب به ترتيب، تشبيه، استعاره، مجاز و كنايه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.


    1. تشبيه: پيوند برقرار كردن ميان دو چيز و همانند كردن آن‌هاست با واژه‌ها يا عباراتى ويژه. نويسنده پس از تعريف لغوى به تعاريف مختلف بلاغيون اشاره كرده و اختلاف آنها را لفظى دانسته نه معنوى، سپس تعاريفى از ابن رشيق، [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسكرى]]، خطيب قزوينى، تنوخى، عبدالقاهر جرجانى ارائه كرده است.
    #تشبيه: پيوند برقرار كردن ميان دو چيز و همانند كردن آن‌هاست با واژه‌ها يا عباراتى ويژه. نویسنده پس از تعريف لغوى به تعاريف مختلف بلاغيون اشاره كرده و اختلاف آنها را لفظى دانسته نه معنوى، سپس تعاريفى از ابن رشيق، [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسكرى]]، [[خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن|خطیب قزوينى]]، تنوخى، [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر جرجانى]] ارائه كرده است.
     
    #:نویسنده پس از طرح اركان تشبيه كه عبارت است از: مشبه، مشبه‌به، ادات تشبيه و وجه شبه، به تبيين نظرات علمايى چون [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] كه از اولين علمايى است كه درباره تشبيه سخن گفته و آن را چهار قسم دانسته، اشاره مى‌كند. تشبيه به اعتبار ادات و وجه شبه مشتمل بر شقوقى است؛ مثلاً به اعتبار وجه شبه، به سه قسم تمثيل و غير تمثيل، مفصل و مجمل و قريب و بعيد تقسيم مى‌شود كه هريك با ذكر شواهد شعرى شرح شده است.
    نويسنده پس از طرح اركان تشبيه كه عبارت است از: مشبه، مشبه‌به، ادات تشبيه و وجه شبه، به تبيين نظرات علمايى چون [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] كه از اولين علمايى است كه در باره تشبيه سخن گفته و آن را چهار قسم دانسته، اشاره مى‌كند. تشبيه به اعتبار ادات و وجه شبه مشتمل بر شقوقى است؛ مثلاً به اعتبار وجه شبه، به سه قسم تمثيل و غير تمثيل، مفصل و مجمل و قريب و بعيد تقسيم مى‌شود كه هريك با ذكر شواهد شعرى شرح شده است.
    #:اغراض تشبيه، محاسن تشبيه و عيوب تشبيه از ديگر مطالبى است كه در انتهاى اين بخش مورد مطالعه قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16864/1/64 متن كتاب، ص 134 - 64]</ref>
     
    #مجاز: به كاربردن واژه‌اى است در معنايى غير از آنچه كه براى آن وضع شده است. نویسنده، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را از اولين كسانى مى‌داند كه اين بحث را مطرح كرده است. وى سپس به مباحث و مثال‌هاى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] اشاره كرده و چنين نتيجه مى‌گيرد كه [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] مجاز را در برابر حقيقت مى‌دانسته است. [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، [[ابن فارس، احمد بن فارس|احمد بن فارس]]، ابن رشيق قيروانى، [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر جرجانى]]، [[سکاکی، یوسف بن ابی‌بکر|سكاكى]] و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] از جمله افرادى هستند كه كلام و ديدگاه آنها درباره مجاز مطرح و بررسى شده است.
    اغراض تشبيه، محاسن تشبيه و عيوب تشبيه از ديگر مطالبى است كه در انتهاى اين بخش مورد مطالعه قرار گرفته است <ref>متن كتاب، ص 134 - 64</ref>.
    #:علماى بلاغت، مجاز را به دو قسم عقلى و لغوى و مجاز لغوى را نيز به استعاره و مجاز مرسل تقسيم كرده‌اند كه در ادامه اين مبحث شرح شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16864/1/135 همان، ص 165 - 135]</ref>
     
    #استعاره: هرگاه واژه‌اى به دليل شباهتش با واژه‌ى ديگرى به جاى آن به كار رود، استعاره پديد مى‌آيد؛ به عبارت ديگر، استعاره تشبيهى است كه يكى از طرفين تشبيه ذكر نشود.
    2. مجاز: به كاربردن واژه‌اى است در معنايى غير از آنچه كه براى آن وضع شده است. نويسنده، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را از اولين كسانى مى‌داند كه اين بحث را مطرح كرده است. وى سپس به مباحث و مثال‌هاى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] اشاره كرده و چنين نتيجه مى‌گيرد كه حاحظ مجاز را در برابر حقيقت مى‌دانسته است. [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، احمد بن فارس، ابن رشيق قيروانى، عبدالقاهر جرجانى، سكاكى و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] از جمله افرادى هستند كه كلام و ديدگاه آنها در باره مجاز مطرح و بررسى شده است.
    #:[[عتیق، عبدالعزیز|عبدالعزيز عتيق]] در اين بخش نيز پس از ذكر ديدگاه‌هاى مختلف، تعاريف 11 تن از ادبا را دسته‌بندى و ارائه كرده است. وى اين تعاريف را با تعريف [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] آغاز و به تعريف [[خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن|خطیب قزوينى]] ختم كرده است.
     
    #:استعاره به اعتبار طرفين آن، به تصريحيه و مكنيه، به اعتبار لفظ مستعار، به اصلیه و تبعيه، به اعتبار ملائم، به مرشحه و مجرده و مطلقه و به اعتبار افراد و تركيب، به مفرده و مركبه تقسيم مى‌شود كه هر قسم با ذكر مثال توضيح داده شده است؛ به‌عنوان نمونه استعاره‌ى مصرحه هنگامى است كه مشبه را حذف كنيم و تنها «مشبه‌به» را ذكر نماييم و استعاره‌ى مكنيه، استعاره‌اى است كه در آن «مشبه‌به» را حذف كرده و مشبه را ذكر مى‌كنند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16864/1/167 همان، 201 - 167]</ref>
    علماى بلاغت، مجاز را به دو قسم عقلى و لغوى و مجاز لغوى را نيز به استعاره و مجاز مرسل تقسيم كرده‌اند كه در ادامه اين مبحث شرح شده است <ref>همان، ص 165 - 135</ref>.
    #كنايه: عبارت است از لفظى كه به كار مى‌رود و لازمه معناى آن اراده مى‌شود، با اين قيد كه اراده خود آن معنا نيز جايز است.
     
    #:نویسنده در اين بخش نيز پس از ذكر آراء و نظريات مختلف درباره كنايه، به تبيين اقسام كنايه پرداخته و با ذكر تفاوت كنايه و تعريض، بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه كنايه از اسلوب‌هاى بلاغى است كه تنها بليغ ممارس بر فن بلاغت مى‌تواند آن را به كار برد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16864/1/203 متن كتاب، ص 227 - 203]</ref>
    3. استعاره: هرگاه واژه‌اى به دليل شباهتش با واژه‌ى ديگرى به جاى آن به كار رود، استعاره پديد مى‌آيد؛ به عبارت ديگر، استعاره تشبيهى است كه يكى از طرفين تشبيه ذكر نشود.
     
    عبدالعزيز عتيق در اين بخش نيز پس از ذكر ديدگاه‌هاى مختلف، تعاريف 11 تن از ادبا را دسته‌بندى و ارائه كرده است. وى اين تعاريف را با تعريف [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] آغاز و به تعريف خطيب قزوينى ختم كرده است.
     
    استعاره به اعتبار طرفين آن، به تصريحيه و مكنيه، به اعتبار لفظ مستعار، به اصليه و تبعيه، به اعتبار ملائم، به مرشحه و مجرده و مطلقه و به اعتبار افراد و تركيب، به مفرده و مركبه تقسيم مى‌شود كه هر قسم با ذكر مثال توضيح داده شده است؛ به‌عنوان نمونه استعاره‌ى مصرحه هنگامى است كه مشبه را حذف كنيم و تنها «مشبه‌به» را ذكر نماييم و استعاره‌ى مكنيه، استعاره‌اى است كه در آن «مشبه‌به» را حذف كرده و مشبه را ذكر مى‌كنند <ref>همان، 201 - 167</ref>.
     
    4. كنايه: عبارت است از لفظى كه به كار مى‌رود و لازمه معناى آن اراده مى‌شود، با اين قيد كه اراده خود آن معنا نيز جايز است.
     
    نويسنده در اين بخش نيز پس از ذكر آراء و نظريات مختلف در باره كنايه، به تبيين اقسام كنايه پرداخته و با ذكر تفاوت كنايه و تعريض، بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه كنايه از اسلوب‌هاى بلاغى است كه تنها بليغ ممارس بر فن بلاغت مى‌تواند آن را به كار برد <ref>متن كتاب، ص 227 - 203</ref>.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعيت كتاب ==
    خط ۸۳: خط ۵۵:


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن كتاب.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}




    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16864 مطالعه کتاب علم البیان در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات عربی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۰

    علم البیان
    علم البيان
    پدیدآورانعتیق، عبدالعزیز (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرعلم البیان 2
    ناشردار النهضة العربية
    مکان نشربیروت - لبنان
    چاپ1
    موضوعزبان عربی - معانی و بیان
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PJA‎‏ ‎‏20‎‏32‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏ع‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    علم البيان، تأليف عبدالعزيز عتيق، از جمله آثار جديد در زمينه علم بيان است. نویسنده، در اين اثر با بررسى آراء و نظرات علماى ادب عربى، كتاب تحقيقى ارزشمندى را نگاشته است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه مختصرى در توضيح مطالب كتاب آغاز شده است. پس از آن، مقاله مفصلى در شكل‌گيرى و تاريخچه علم بيان ارائه شده است. پس از آن متن اثر در چهار مبحث تنظيم شده است كه هر مبحث مشتمل بر عناوين متعددى است.

    گزارش محتوا

    نویسنده، در مقاله ابتداى كتاب پس از تقسيم علم بلاغت عربى به سه علم معانى، بيان و بديع، اين تصور را كه مباحث و نظريات علوم بلاغى مستقل از يكديگر تأسيس شده را اشتباه مى‌داند؛ چراكه علم بلاغت در طول زمان شكل گرفته و مباحث آن با هم مختلط بوده و بعدها علماى ادب عربى بر آن «علم بيان» اطلاق كرده‌اند[۱]در اين مقاله، تاريخچه‌اى ارزشمند از علم بيان و در واقع علم بلاغت عرب ارائه شده و علماى ادب و آثارى كه در اين زمينه وجود دارد، به‌تفصيل معرفى شده است.

    در فصول كتاب به ترتيب، تشبيه، استعاره، مجاز و كنايه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.

    1. تشبيه: پيوند برقرار كردن ميان دو چيز و همانند كردن آن‌هاست با واژه‌ها يا عباراتى ويژه. نویسنده پس از تعريف لغوى به تعاريف مختلف بلاغيون اشاره كرده و اختلاف آنها را لفظى دانسته نه معنوى، سپس تعاريفى از ابن رشيق، ابوهلال عسكرى، خطیب قزوينى، تنوخى، عبدالقاهر جرجانى ارائه كرده است.
      نویسنده پس از طرح اركان تشبيه كه عبارت است از: مشبه، مشبه‌به، ادات تشبيه و وجه شبه، به تبيين نظرات علمايى چون مبرد كه از اولين علمايى است كه درباره تشبيه سخن گفته و آن را چهار قسم دانسته، اشاره مى‌كند. تشبيه به اعتبار ادات و وجه شبه مشتمل بر شقوقى است؛ مثلاً به اعتبار وجه شبه، به سه قسم تمثيل و غير تمثيل، مفصل و مجمل و قريب و بعيد تقسيم مى‌شود كه هريك با ذكر شواهد شعرى شرح شده است.
      اغراض تشبيه، محاسن تشبيه و عيوب تشبيه از ديگر مطالبى است كه در انتهاى اين بخش مورد مطالعه قرار گرفته است[۲]
    2. مجاز: به كاربردن واژه‌اى است در معنايى غير از آنچه كه براى آن وضع شده است. نویسنده، جاحظ را از اولين كسانى مى‌داند كه اين بحث را مطرح كرده است. وى سپس به مباحث و مثال‌هاى جاحظ اشاره كرده و چنين نتيجه مى‌گيرد كه جاحظ مجاز را در برابر حقيقت مى‌دانسته است. ابن قتيبه، احمد بن فارس، ابن رشيق قيروانى، عبدالقاهر جرجانى، سكاكى و ابن اثير از جمله افرادى هستند كه كلام و ديدگاه آنها درباره مجاز مطرح و بررسى شده است.
      علماى بلاغت، مجاز را به دو قسم عقلى و لغوى و مجاز لغوى را نيز به استعاره و مجاز مرسل تقسيم كرده‌اند كه در ادامه اين مبحث شرح شده است[۳]
    3. استعاره: هرگاه واژه‌اى به دليل شباهتش با واژه‌ى ديگرى به جاى آن به كار رود، استعاره پديد مى‌آيد؛ به عبارت ديگر، استعاره تشبيهى است كه يكى از طرفين تشبيه ذكر نشود.
      عبدالعزيز عتيق در اين بخش نيز پس از ذكر ديدگاه‌هاى مختلف، تعاريف 11 تن از ادبا را دسته‌بندى و ارائه كرده است. وى اين تعاريف را با تعريف جاحظ آغاز و به تعريف خطیب قزوينى ختم كرده است.
      استعاره به اعتبار طرفين آن، به تصريحيه و مكنيه، به اعتبار لفظ مستعار، به اصلیه و تبعيه، به اعتبار ملائم، به مرشحه و مجرده و مطلقه و به اعتبار افراد و تركيب، به مفرده و مركبه تقسيم مى‌شود كه هر قسم با ذكر مثال توضيح داده شده است؛ به‌عنوان نمونه استعاره‌ى مصرحه هنگامى است كه مشبه را حذف كنيم و تنها «مشبه‌به» را ذكر نماييم و استعاره‌ى مكنيه، استعاره‌اى است كه در آن «مشبه‌به» را حذف كرده و مشبه را ذكر مى‌كنند[۴]
    4. كنايه: عبارت است از لفظى كه به كار مى‌رود و لازمه معناى آن اراده مى‌شود، با اين قيد كه اراده خود آن معنا نيز جايز است.
      نویسنده در اين بخش نيز پس از ذكر آراء و نظريات مختلف درباره كنايه، به تبيين اقسام كنايه پرداخته و با ذكر تفاوت كنايه و تعريض، بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه كنايه از اسلوب‌هاى بلاغى است كه تنها بليغ ممارس بر فن بلاغت مى‌تواند آن را به كار برد[۵]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است. در پاورقى معناى برخى الفاظ و منابع برخى اشعار ذكر شده است.

    پانويس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها