تفسير القمي: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی' به 'ابن بابویه، محمد بن علی') |
||
(۷۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR01446J1.jpg | |||
| عنوان =تفسير القمی | |||
| عنوانهای دیگر =تفسیر علی بن ابراهیم قمی | |||
| پدیدآوران = | |||
[[موسوی جزایری، سید طیب]] (مقدمهنویس و مصحح) | |||
| | |||
| | |||
[[قمی، علی بن ابراهیم]] ( | [[قمی، علی بن ابراهیم]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =BP 93 /ق8ت7 1363 | ||
| موضوع = | |||
تفاسیر شیعه - قرن 3ق. | |||
|کد کنگره | | ناشر = | ||
دار الکتاب | |||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
|موضوع | | سال نشر = 1404 ق | ||
|ناشر | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01446AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =3 | |||
| تعداد جلد =2 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01446 | |||
| کتابخوان همراه نور =01446 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''تفسير القمى'''، تفسيرى است روايى، به زبان عربى، نوشته [[قمی، علی بن ابراهیم|على بن ابراهیم بن هاشم قمى]]، محدث و فقيه امامى. | |||
'''تفسير القمى'''، تفسيرى است روايى، به زبان عربى، نوشته على بن | |||
اين كتاب، در [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]] | اين كتاب، در [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]]<ref>ص 260</ref> و [[الفهرست (طوسی)|فهرست طوسى]]<ref>ص 209</ref>، به على بن ابراهیم نسبت داده شده است و منقولاتى از آن، در كتب قدما ديده مىشود. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، در دو جلد تنظيم شده است. جلد اول، حاوى تفسير 16 سوره (از آغاز سوره حمد تا پايان سوره نحل) و جلد دوم، مشتمل بر تفسير 98 سوره (از آغاز سوره بنى اسرائيل تا پايان سوره ناس) است. | |||
كتاب، با ديدگاه حديثى نوشته شده، ازاينرو مؤلف، از ظاهر آيات، با استناد به روايات، به آسانى دست كشيده است. همچنين كتاب، از تفاسير تأويلى شمرده شده و تأويلهاى دور از ذهن در آن بسيار است.<ref>براى نمونه: ج 1، ص35، 203</ref> | |||
كتاب، با ديدگاه حديثى نوشته شده، ازاينرو مؤلف، از ظاهر آيات، با استناد به روايات، به آسانى دست كشيده است. همچنين كتاب، از تفاسير تأويلى شمرده شده و تأويلهاى دور از ذهن در آن بسيار است | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
بسيارى از آيات، به فضايل اهلبيت(ع) يا مثالب دشمنانشان تفسير شده كه معناى باطنى آيات به شمار مىآيد. در اين تفسير تنها روايات گردآورى نشده است، بلكه گاهى آيات و كلمات موجود در آنها، بدون استنادِ روشن به روايات، تفسير شده و شأن نزول آيات به تفصيل بيان گرديده و قصص انبيا و وقايع زمان پيامبر و مباحث فقهى حجم گستردهاى از كتاب را تشكيل داده است. | |||
گاهى معانى مختلف واژههاى مشترك در قرآن، ذكر شده است.<ref>براى نمونه: ج 1، ص30، 32 و 35</ref> و از آيات ديگر و روايات و اشعار شاعران بر تفسير يك آيه، دليل اقامه شده است.<ref>براى نمونه: ج 1، ص46، 132، 231، 309، 388 و ج 2، ص85 - 87</ref> و گاه به نظر عامه اشاره شده است.<ref>براى نمونه: ج 1، ص70 و ج 2، ص79، 85، 99، 142 و 226</ref> | |||
در مقدمه تفسير موجود، مباحث كلى علوم قرآنى بهصورت تقسيمبندى آيات در حدود پنجاه عنوان به نقل از على بن ابراهیم مطرح شده، سپس با ذكر آيه يا آيههايى به توضيح اين عناوين پرداخته شده است. آشفتگى اين مقدمه و عدم تطابق كامل فهرست عناوين با شرح آن، حاكى از وجود اختلالى در كتاب است. در اين مقدمه از ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، خاص و عام و سبک خاصى در قرآن به نام منقطع معطوف سخن رفته است.<ref>ج 1، ص32، 46، 51، 52، 96، 167 و ج 2، ص149</ref> و گفته شده كه ترتيب آيات در هنگام جمعآورى آنها به هم خورده است.<ref>ج 1، ص8، 118 و ج 2، ص315</ref> | |||
على بن ابراهیم، از تحريف قرآن سخن گفته<ref>ج 1، ص10 و 11</ref> و آياتى را ذكر كرده است كه تأويل آنها در تنزيل يا با تنزيل يا قبل از تنزيل يا بعد از تنزيل است.<ref>ج 1، ص13، 14، 96، 142 و ج 2، ص68</ref> | |||
وى، از آيات قرآن براى رد مذاهب مختلف غير اسلامى، مانند بتپرستان و زنادقه و دهريه<ref>ج 1، ص205، 236 و ج 2، ص68</ref> و برخى از فرق اسلامى، مانند معتزله، قدَريه-كه به نظر وى همان مُجبِرهاند و نيز ديدگاههاى نادرست ديگر، استفاده مىكند<ref>ج 1، ص17 - 25، 212 و ج 2، ص60، 89 و 398</ref> و با آوردن رواياتى اجمالا به مذهب امر بين امرين اشاره مىنمايد. | |||
روش تفسير قرآن به قرآن، با ديدگاهى تأويلى، در مواضع بسيارى از تفسير ديده مىشود<ref>ج 1، ص35، 157، 231، 388 و ج 2، ص176</ref> | |||
واژههاى فارسى يا معرب كناديج(جمع كندو)، انابير (جمع انبار)، فولاذ و ماديانة<ref>ج 2، ص122</ref>) مىتواند نشانه غير عرب بودن مؤلف كتاب باشد. همچنين به كار بردن صيغه فعل جمع در جايى كه فاعل اسم ظاهر باشد(همچون «قلن ازواجه») بر طبق گويش غير معروف عربى در مواردى از كتاب ديده مىشود<ref>براى نمونه: ج 1، ص291، 297 و ج 2، ص50، 202 و 291</ref> | |||
واژههاى فارسى يا معرب كناديج(جمع كندو)، انابير (جمع انبار)، فولاذ و ماديانة | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
تفسير على بن ابراهیم، چندين بار به چاپ رسيده كه اولين بار، در 1313 بوده است. | |||
تفسير على بن | |||
سيد طيب جزايرى نيز آن را تصحيح كرده و در 1386، در نجف، به چاپ رسانده است. نسخه مصحَح وى، در 1404 و 1367ش، در قم به چاپ رسيده است. | سيد طيب جزايرى نيز آن را تصحيح كرده و در 1386، در نجف، به چاپ رسانده است. نسخه مصحَح وى، در 1404 و 1367ش، در قم به چاپ رسيده است. | ||
خط ۷۷: | خط ۵۸: | ||
مقدمه تفسير با رسالهاى در علوم قرآنى به | مقدمه تفسير با رسالهاى در علوم قرآنى به نام «محكم و متشابه» شباهتهاى بسيارى دارد. رساله مذكور، منسوب به [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] علم الهدى است.<ref>[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، ج 2، ص154 و ج 4، ص318</ref> و متن كامل آن، در جلد نود«بحار الانوار»<ref>ص 1 - 97</ref> درج شده است. اين رساله، روايت واحد مفصلى است از [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] به نقل از نعمانى در تفسير قرآن كه با يك سند متصل به [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] مىرسد. در سند روايت، نام راويان ضعيفى چون حسن بن على بن ابى حمزة ديده مىشود. در اين رساله، نخست، فهرست انواع آيات قرآنى ذكر شده كه با فهرست عناوين تفسير، شباهت بسيارى دارد، ولى فهرست روايت نعمانى دقيقتر و منظمتر است. مقايسه شرح تفصيلى عناوين در دو كتاب، از گستردگى روايت نعمانى حكايت مىكند؛ حتى مباحث تازهاى همچون وجوه معايش خلق<ref>مجلسى، ج 90، ص46 - 49</ref>) و حدود فرايض<ref>همان، ج 90، ص62 - 64</ref> در اين روايت ديده مىشود كه در مجموع، حجم رساله را به پنج برابر مقدمه تفسير على بن ابراهیم رسانده است. | ||
در «بحار»، پس از نقل رساله نعمانى، از رسالهاى مشابه، تأليف سعد بن عبداللّه اشعرى نام برده شده كه مطالب آن با ترتيبى ديگر، مشابه مطالب اين روايت است. دو باب از اين رساله، در «بحار الانوار» | در «بحار»، پس از نقل رساله نعمانى، از رسالهاى مشابه، تأليف سعد بن عبداللّه اشعرى نام برده شده كه مطالب آن با ترتيبى ديگر، مشابه مطالب اين روايت است. دو باب از اين رساله، در «بحار الانوار»<ref>ج 89، ص60 - 73</ref> نقل شده كه بىشباهت به مباحث [[تفسير القمي|تفسير قمى]] نيست و نيز مطالبى ديگر از آن به نام تفسير سعد بن عبدالله در مجلدات مختلف «بحار» نقل شده است.<ref>براى نمونه: مجلسى، ج 80، ص47 و ج 81، ص71، 382 و ج 100، ص305</ref> [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، اين رساله را كتاب «ناسخ القرآن و منسوخه و محكمه و متشابهه» مىداند<ref>ج 24، ص8</ref> كه نجاشى، در ترجمه سعد بن عبدالله، براى وى ذكر كرده است. بررسى ارتباط دقيق اين سه متن با يكديگر مىتواند به شناخت بهتر تفسير على بن ابراهیم، تصحيح اغلاط مقدمه آن و نيز تصحيح دو متن ديگر يارى رساند. همچنين نام كتاب «الناسخ و المنسوخ»، در شمار آثار على بن ابراهیم، پس از نام كتاب تفسير، ممكن است با مقدمه تفسير موجود ارتباط داشته باشد. | ||
اكنون نسخهاى با عنوان تفسير على بن | اكنون نسخهاى با عنوان تفسير على بن ابراهیم در دست است كه نخستين بار، [[حلی، حسن بن سلیمان|حسن بن سليمان حلى]] به نقل از [[شهيد اول]](متوفى 784)، منقولاتى از اين نسخه را ديده و سپس در كتب متأخر، مانند«بحار الانوار»، روايات آن، در ابواب مختلف پراكنده شده است. در اين نسخه، بارها عباراتى ديده مىشود كه به تفسير على بن ابراهیم ارجاع مىدهد<ref>براى نمونه: قمى، ج 1، ص120، 271، 313 و ج 2، ص360 و نيز [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، ج 4، ص304 و 305</ref> به علاوه اين تفسير، از معاصران على بن ابراهیم، همچون احمد بن ادريس(متوفى 306) و حسین بن محمد بن عامر و حُمَيد بن زياد(متوفى 310) و محمد بن جعفر رزّاز (متوفى 316)، نيز روايات بسيار دارد و حتى احاديثى از محدّثان متأخر از وى، همچون ابن عقدة(249 - 332) و محمد بن عبداللّه بن جعفر حِميرى و ابن همام اسكافى(متوفى 336)، در اين كتاب ديده مىشود كه خود على بن ابراهیم در هيچ سندى از آنها روايت نمىكند. | ||
از سوى ديگر، در اين كتاب، در مواردى بسيار از مشايخ مهم على بن | از سوى ديگر، در اين كتاب، در مواردى بسيار از مشايخ مهم على بن ابراهیم، چون احمد بن محمد بن عيسى و محمد بن عيسى بن عبيد و احمد بن ابى عبدالله برقى، با واسطه معاصران على بن ابراهیم، نقل شده است. شگفت آنكه در سند ديگرى، از ابراهیم بن هاشم، پدر و استاد اصلى على بن ابراهیم، با دو واسطه روايت شده<ref>ج 2، ص339</ref> و از معاصران وى، چون محمد بن يحيى و سعد بن عبداللّه نيز با واسطه نقل شده است.<ref>ج 2، ص344</ref> اين قراين و قراين متعدد ديگر نشان مىدهد كه تمامى تفسير موجود از على بن ابراهیم نيست<ref>مدد الموسوى، ص84 - 94</ref> | ||
آقا بزرگ | [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]، نخستين كسى است كه درباره عدم صحت انتساب تمام تفسير موجود به على بن ابراهیم سخن گفته و بر اين باور است كه ابوالفضل، عباس بن محمد بن قاسم، شاگرد على بن ابراهیم كه نامش در آغاز تفسير موجود آمده، روايات ابوالجارود(راوى مطالبى از امام باقر(ع) درباره تفسير) و ديگران را از اواسط جلد اول تفسير، در آن وارد كرده است.<ref>ج 4، ص303</ref>، اما شاهدى براى اين نظر در دست نيست و عباس بن محمد بن قاسم، كسى جز يكى از مشايخ مؤلف كتاب نيست كه در طريق مؤلف به على بن ابراهیم، قرار گرفته<ref>مدد الموسوى، ص93 - 94</ref> و نام وى، علاوه بر آغاز كتاب، در ميان نام راويان ديگر نيز ذكر شده است.<ref>ج 2، ص297</ref> | ||
در طرف مقابل، در كتاب «تأويل الآيات»، از تفسير على بن | در طرف مقابل، در كتاب «تأويل الآيات»، از تفسير على بن ابراهیم، مطالب بسيارى نقل شده است.<ref>براى نمونه: ص90، 127، 165 و 173</ref> كه اصلا در اين تفسير نيست؛ بنا بر اين، تفسير موجود، نه دربردارنده تمام تفسير على بن ابراهیم است و نه تمام منقولات آن از وى است، بلكه كتابى است از مؤلفى ديگر كه بيش از همه از تفسير على بن ابراهیم بهره گرفته و در آن، از طريق بيش از بيست راوى، روايات بسيارى از كتب و مصادر ديگر آورده است. حجم اين دسته از روايات، در نيمه نخست مجلد اول تفسير، بسيار اندك است و بهتدريج افزايش مىيابد تا بدانجا كه در اواخر كتاب، تقريبا به اندازه روايات منقول از تفسير على بن ابراهیم مىشود. | ||
در تفسير موجود، معمولا پس از نقل از غير على بن | در تفسير موجود، معمولا پس از نقل از غير على بن ابراهیم، با آوردن نام على بن ابراهیم، بهگونه صريح يا با ضمير، بازگشتِ متن به تفسير على بن ابراهیم يادآورى مىشود<ref>به جز ج 1، ص200 - 271</ref> | ||
[[شبیری زنجانی، موسی|سيد موسى شبيرى زنجانى]]، با توجه به اينكه اغلب راويانِ بخش دوم تفسير، همچون احمد بن ادريس و حسن بن على مَهزيار و محمد بن جعفر رزّاز، از استادان على بن حاتِم قزوينى بودهاند و هيچ راوى ديگرى از اين مجموعه افراد روايت نمىكند، مؤلف كتاب را على بن حاتم مىشناساند | [[شبیری زنجانی، موسی|سيد موسى شبيرى زنجانى]]، با توجه به اينكه اغلب راويانِ بخش دوم تفسير، همچون احمد بن ادريس و حسن بن على مَهزيار و محمد بن جعفر رزّاز، از استادان على بن حاتِم قزوينى بودهاند و هيچ راوى ديگرى از اين مجموعه افراد روايت نمىكند، مؤلف كتاب را على بن حاتم مىشناساند<ref>به نقل محمد جواد شبيرى، ص50 و نيز نجاشى، ص36 و طوسى، ج 3، ص72 و [[ابن بابویه، محمد بن علی|ابن بابويه]]، ج 2، ص446 و 519</ref> | ||
ابوالفضل، عباس بن محمد بن قاسم نيز از مشايخ على بن حاتم است | ابوالفضل، عباس بن محمد بن قاسم نيز از مشايخ على بن حاتم است.<ref>[[ابن بابویه، محمد بن علی|ابن بابويه]]، ج 1، ص304</ref> و ممكن است منشأ اشتباه در انتساب كتاب، تبديل نام على بن ابى سهل - كه همان على بن حاتم است - به على بن ابراهیم، به جهت شباهت اين دو اسم، باشد. | ||
قسمت عمده تفسير موجود، نقل از تفسير على بن | قسمت عمده تفسير موجود، نقل از تفسير على بن ابراهیم است، ولى وجود نقلهايى در «تأويل الآيات» و برخى كتب ديگر از تفسير على بن ابراهیم - كه با احاديث و مطالب تفسير موجود تفاوتهاى فراوانى دارد - سبب مىشود كه به آنچه از تفسير على بن ابراهیم در تفسير موجود نقل شده، نتوان اعتماد كامل كرد<ref>استرآبادى، ص32، 140، 214، 216 و قس قمى، ج 1، ص30، 140، 301، 306 و [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]]، ص168، 169، 170، 171 و قس قمى، ج 1، ص59، 277 و طبرسى، ج 2، ص503، 614 و قس قمى، ج 1، ص66، 72 و [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهر آشوب]]، ج 4، ص272 و قس قمى، ج 1، ص155</ref> | ||
مقايسه اسناد على بن | مقايسه اسناد على بن ابراهیم در اين كتاب و اسناد على بن ابراهیم در كتاب «كافى»، از دشوارىهاى بسيار اين تفسير حكايت مىكند؛ از جمله از كوتاه بودن واسطهها در بسيارى از اسناد<ref>براى نمونه: كلينى، ج 2، ص389 و قس قمى، ج 1، ص32</ref> و اين امر، سبب مىگردد كه در نقل از اين كتاب احتياط شود، چون اين احتمال وجود دارد كه على بن ابراهیم-كه در اواسط عمر نابينا شده بود<ref>نجاشى، ص260</ref>، مطالب تفسيرى را براى شاگردان خود گفته و آنان آنها را نوشته و تنظيم كرده باشند؛ بنا بر اين، كتاب تفسير على بن ابراهیم در اصل نسخههاى مختلف داشته، از جمله نسخهاى از اين تفسير به روايت نوه مؤلف به دست [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] رسيده است و وى، در وصف اين نسخه مىگويد: «جميع كتاب، در چهار جزء، در دو مجلد واقع است»، ولى در تفسير موجود، نشانى از اجزا ديده نمىشود. | ||
ديدگاهى رجالى | ديدگاهى رجالى درباره اسناد تفسير على بن ابراهیم وجود دارد كه با تكيه بر عبارت «و نحن ذاكرون و مخبرون بما ينتهى الينا و رواه مشايخنا و ثقاتنا عن الذين فرض الله طاعتهم...»، در مقدمه آن<ref>ج 1، مقدمه، ص4</ref>، بر وثاقت تمامى افراد اسناد اين تفسير به شرط اتصال روايت به معصومان(ع) تأكيد مىكند و اين تفسير را از مصادر مهم رجالى مىداند<ref>حرّ عاملى، ج 30، ص202 و خويى، ج 1، ص49 و 50</ref> اگر عبارت مذكور، افاده حصر كند و گوينده آن على بن ابراهیم باشد، تنها ناظر به مواردى است كه از على بن ابراهیم نقل شده و علاوه بر وثاقت، بر پايه مبانى علم رجال و روايت حديث، بر شيعه بودن راويان نيز دلالت دارد، ولى گوينده عبارات فوق معلوم نيست و به علاوه، روشن نيست كه اين گواهى، ناظر به تمام افراد سلسله اسناد كتاب باشد؛ به نظر مىرسد اين عبارت، تنها به مشايخ مستقيم يا مؤلفان كتب مأخذ تفسير اشاره دارد، زيرا در اسناد موجود، حتى در مواردى كه از على بن ابراهیم نقل شده، روايات مسلّم الضعف فراوان ديده مىشود. روايات مرسل نيز در كتاب، بسيار است.<ref>براى نمونه: ج 1، ص20، 30، 94، 114 و ج 2، ص406، 410، 426، 428، 434</ref> از سوى ديگر، با توجه به اينكه على بن حاتم با وجود وثاقت، با تعبير «يروى عن الضعفاء» وصف شده<ref>نجاشى، ص263</ref>، پذيرش توثيقات وى دشوار است. | ||
در تفسير موجود، به جز تفسير على بن | در تفسير موجود، به جز تفسير على بن ابراهیم، احاديث بسيارى از تفسير ابوالجارود با عنوان «و في رواية ابى الجارود» نقل شده كه گاه سند كامل هم همراه نام وى ذكر شده است.<ref>براى نمونه: ج 1، ص102، 198، 224، 271</ref> مآخذ ديگر اين تفسير چندان روشن نيست، ولى با دقت در تسلسل اسناد كتاب و مقايسه آنها با يكديگر و با كتب رجال، مآخذ احتمالى كتاب را مىتوان به دست آورد؛ مراجع معتبرى، چون: | ||
# نوادر احمد بن محمد بن عيسى؛ | |||
# محاسن احمد بن ابى عبداللّه برقى؛ | |||
# نوادر الحكمة محمد بن احمد بن يحيى بن عمران اشعرى؛ | |||
# تفسير فرات كوفى؛ | |||
# تفسير قرآن ابوحمزه ثمالى؛ | |||
# تفسير على بن مهزيار؛ | |||
# تفسير معلّى بن محمد؛ | |||
# تفسير گمنام عبدالغنى بن سعيد ثقفى كه به تفسير [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] منتهى مىشود؛ | |||
# تفسير الباطن على بن حسّان هاشمى كه از غاليان بوده و شديدا تضعيف شده است؛ | |||
# تفسير قرآن حسن بن على بن ابى حمزه كه خود و پدرش از رؤساى واقفيهاند. | |||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
== منابع مقاله == | |||
# [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقا بزرگ طهرانى]]؛ | |||
# [[ابن بابویه، محمد بن علی|ابن بابويه]]، علل الشّرايع، نجف، 1386 / 1966، چاپ افست قم[بىتا]؛ | |||
# [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، لسان الميزان، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلى، بيروت، 1415 - 1416 / 1995 - 1996؛ | |||
# ابن داوود حلى، كتاب الرجال، چاپ محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، 1392 / 1972، چاپ افست قم[بىتا]؛ | |||
# [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهر آشوب]]، مناقب آل ابىطالب، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم[بىتا]؛ | |||
# [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]]، سعد السّعود للنّفوس، چاپ فارس تبريزيان حسّون، قم، 1379ش؛ | |||
# على استرآبادى، تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطّاهرة، چاپ [[استادولی، حسین|حسين استاد ولى]]، قم، 1417؛ | |||
# حسن بن سليمان حلّى، مختصر بصائر الدرجات، نجف، 1370؛ | |||
# محمد جواد شبيرى، «در حاشيه دو مقاله»، آينه پژوهش، سال 8،ش 6(بهمن و اسفند 1376)؛ | |||
# فضل بن حسن طبرسى، اعلام الورى بأعلام الهدى، قم 1417؛ | |||
# مجمع البيان في تفسير القرآن، چاپ هاشم رسولى محلاتى و فضلالله يزدى طباطبائى، بيروت، 1408 / 1988؛ | |||
# محمد بن حسن طوسى، تهذيب الاحكام، چاپ [[خرسان، سید حسن|حسن موسوى خرسان]]، بيروت، 1401 / 1981؛ | |||
# الفهرست، چاپ الويس اسپرنگر، هندوستان، 1271 / 1853، چاپ محمود راميار، چاپ افست مشهد، 1351ش؛ | |||
# على بن ابراهیم قمى، تفسير القمى، چاپ طيب موسوى جزايرى، نجف 1387، چاپ افست قم[بىتا]؛ | |||
# محمد بن عمر كشى، اختيار معرفة الرجال[تلخيص]، محمد بن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد، 1348ش؛ | |||
# اتان كلبرگ، كتابخانه [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] و احوال و آثار او، ترجمه على قرائى و [[رسول جعفريان]]، قم، 1371ش؛ | |||
# احمد مدد الموسوى، «پژوهشى پيرامون [[تفسير القمي|تفسير قمى]]»، كيهان انديشه،ش 32(مهر و آبان 1369)؛ | |||
# احمد بن على نجاشى، فهرست اسماء مصنفى الشيعة المشتهر برجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم، 1407؛ | |||
{{تفاسیر}} | |||
{{جوامع روایی شیعه}} | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[ترجمه تفسیر قمی]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:تفسیر]] | [[رده: تفسیر]] | ||
[[رده:متون تفاسیر]] | [[رده: متون تفاسیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۱
تفسير القمی | |
---|---|
پدیدآوران | موسوی جزایری، سید طیب (مقدمهنویس و مصحح) قمی، علی بن ابراهیم (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | تفسیر علی بن ابراهیم قمی |
ناشر | دار الکتاب |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1404 ق |
چاپ | 3 |
موضوع | تفاسیر شیعه - قرن 3ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 93 /ق8ت7 1363 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تفسير القمى، تفسيرى است روايى، به زبان عربى، نوشته على بن ابراهیم بن هاشم قمى، محدث و فقيه امامى.
اين كتاب، در رجال نجاشى[۱] و فهرست طوسى[۲]، به على بن ابراهیم نسبت داده شده است و منقولاتى از آن، در كتب قدما ديده مىشود.
ساختار
كتاب، در دو جلد تنظيم شده است. جلد اول، حاوى تفسير 16 سوره (از آغاز سوره حمد تا پايان سوره نحل) و جلد دوم، مشتمل بر تفسير 98 سوره (از آغاز سوره بنى اسرائيل تا پايان سوره ناس) است.
كتاب، با ديدگاه حديثى نوشته شده، ازاينرو مؤلف، از ظاهر آيات، با استناد به روايات، به آسانى دست كشيده است. همچنين كتاب، از تفاسير تأويلى شمرده شده و تأويلهاى دور از ذهن در آن بسيار است.[۳]
گزارش محتوا
بسيارى از آيات، به فضايل اهلبيت(ع) يا مثالب دشمنانشان تفسير شده كه معناى باطنى آيات به شمار مىآيد. در اين تفسير تنها روايات گردآورى نشده است، بلكه گاهى آيات و كلمات موجود در آنها، بدون استنادِ روشن به روايات، تفسير شده و شأن نزول آيات به تفصيل بيان گرديده و قصص انبيا و وقايع زمان پيامبر و مباحث فقهى حجم گستردهاى از كتاب را تشكيل داده است.
گاهى معانى مختلف واژههاى مشترك در قرآن، ذكر شده است.[۴] و از آيات ديگر و روايات و اشعار شاعران بر تفسير يك آيه، دليل اقامه شده است.[۵] و گاه به نظر عامه اشاره شده است.[۶]
در مقدمه تفسير موجود، مباحث كلى علوم قرآنى بهصورت تقسيمبندى آيات در حدود پنجاه عنوان به نقل از على بن ابراهیم مطرح شده، سپس با ذكر آيه يا آيههايى به توضيح اين عناوين پرداخته شده است. آشفتگى اين مقدمه و عدم تطابق كامل فهرست عناوين با شرح آن، حاكى از وجود اختلالى در كتاب است. در اين مقدمه از ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، خاص و عام و سبک خاصى در قرآن به نام منقطع معطوف سخن رفته است.[۷] و گفته شده كه ترتيب آيات در هنگام جمعآورى آنها به هم خورده است.[۸]
على بن ابراهیم، از تحريف قرآن سخن گفته[۹] و آياتى را ذكر كرده است كه تأويل آنها در تنزيل يا با تنزيل يا قبل از تنزيل يا بعد از تنزيل است.[۱۰]
وى، از آيات قرآن براى رد مذاهب مختلف غير اسلامى، مانند بتپرستان و زنادقه و دهريه[۱۱] و برخى از فرق اسلامى، مانند معتزله، قدَريه-كه به نظر وى همان مُجبِرهاند و نيز ديدگاههاى نادرست ديگر، استفاده مىكند[۱۲] و با آوردن رواياتى اجمالا به مذهب امر بين امرين اشاره مىنمايد.
روش تفسير قرآن به قرآن، با ديدگاهى تأويلى، در مواضع بسيارى از تفسير ديده مىشود[۱۳]
واژههاى فارسى يا معرب كناديج(جمع كندو)، انابير (جمع انبار)، فولاذ و ماديانة[۱۴]) مىتواند نشانه غير عرب بودن مؤلف كتاب باشد. همچنين به كار بردن صيغه فعل جمع در جايى كه فاعل اسم ظاهر باشد(همچون «قلن ازواجه») بر طبق گويش غير معروف عربى در مواردى از كتاب ديده مىشود[۱۵]
وضعيت كتاب
تفسير على بن ابراهیم، چندين بار به چاپ رسيده كه اولين بار، در 1313 بوده است.
سيد طيب جزايرى نيز آن را تصحيح كرده و در 1386، در نجف، به چاپ رسانده است. نسخه مصحَح وى، در 1404 و 1367ش، در قم به چاپ رسيده است.
تحقيقى گسترده در مورد اين كتاب
مقدمه تفسير با رسالهاى در علوم قرآنى به نام «محكم و متشابه» شباهتهاى بسيارى دارد. رساله مذكور، منسوب به سيد مرتضى علم الهدى است.[۱۶] و متن كامل آن، در جلد نود«بحار الانوار»[۱۷] درج شده است. اين رساله، روايت واحد مفصلى است از حضرت على(ع) به نقل از نعمانى در تفسير قرآن كه با يك سند متصل به امام صادق(ع) مىرسد. در سند روايت، نام راويان ضعيفى چون حسن بن على بن ابى حمزة ديده مىشود. در اين رساله، نخست، فهرست انواع آيات قرآنى ذكر شده كه با فهرست عناوين تفسير، شباهت بسيارى دارد، ولى فهرست روايت نعمانى دقيقتر و منظمتر است. مقايسه شرح تفصيلى عناوين در دو كتاب، از گستردگى روايت نعمانى حكايت مىكند؛ حتى مباحث تازهاى همچون وجوه معايش خلق[۱۸]) و حدود فرايض[۱۹] در اين روايت ديده مىشود كه در مجموع، حجم رساله را به پنج برابر مقدمه تفسير على بن ابراهیم رسانده است.
در «بحار»، پس از نقل رساله نعمانى، از رسالهاى مشابه، تأليف سعد بن عبداللّه اشعرى نام برده شده كه مطالب آن با ترتيبى ديگر، مشابه مطالب اين روايت است. دو باب از اين رساله، در «بحار الانوار»[۲۰] نقل شده كه بىشباهت به مباحث تفسير قمى نيست و نيز مطالبى ديگر از آن به نام تفسير سعد بن عبدالله در مجلدات مختلف «بحار» نقل شده است.[۲۱] آقا بزرگ طهرانى، اين رساله را كتاب «ناسخ القرآن و منسوخه و محكمه و متشابهه» مىداند[۲۲] كه نجاشى، در ترجمه سعد بن عبدالله، براى وى ذكر كرده است. بررسى ارتباط دقيق اين سه متن با يكديگر مىتواند به شناخت بهتر تفسير على بن ابراهیم، تصحيح اغلاط مقدمه آن و نيز تصحيح دو متن ديگر يارى رساند. همچنين نام كتاب «الناسخ و المنسوخ»، در شمار آثار على بن ابراهیم، پس از نام كتاب تفسير، ممكن است با مقدمه تفسير موجود ارتباط داشته باشد.
اكنون نسخهاى با عنوان تفسير على بن ابراهیم در دست است كه نخستين بار، حسن بن سليمان حلى به نقل از شهيد اول(متوفى 784)، منقولاتى از اين نسخه را ديده و سپس در كتب متأخر، مانند«بحار الانوار»، روايات آن، در ابواب مختلف پراكنده شده است. در اين نسخه، بارها عباراتى ديده مىشود كه به تفسير على بن ابراهیم ارجاع مىدهد[۲۳] به علاوه اين تفسير، از معاصران على بن ابراهیم، همچون احمد بن ادريس(متوفى 306) و حسین بن محمد بن عامر و حُمَيد بن زياد(متوفى 310) و محمد بن جعفر رزّاز (متوفى 316)، نيز روايات بسيار دارد و حتى احاديثى از محدّثان متأخر از وى، همچون ابن عقدة(249 - 332) و محمد بن عبداللّه بن جعفر حِميرى و ابن همام اسكافى(متوفى 336)، در اين كتاب ديده مىشود كه خود على بن ابراهیم در هيچ سندى از آنها روايت نمىكند.
از سوى ديگر، در اين كتاب، در مواردى بسيار از مشايخ مهم على بن ابراهیم، چون احمد بن محمد بن عيسى و محمد بن عيسى بن عبيد و احمد بن ابى عبدالله برقى، با واسطه معاصران على بن ابراهیم، نقل شده است. شگفت آنكه در سند ديگرى، از ابراهیم بن هاشم، پدر و استاد اصلى على بن ابراهیم، با دو واسطه روايت شده[۲۴] و از معاصران وى، چون محمد بن يحيى و سعد بن عبداللّه نيز با واسطه نقل شده است.[۲۵] اين قراين و قراين متعدد ديگر نشان مىدهد كه تمامى تفسير موجود از على بن ابراهیم نيست[۲۶]
آقا بزرگ طهرانى، نخستين كسى است كه درباره عدم صحت انتساب تمام تفسير موجود به على بن ابراهیم سخن گفته و بر اين باور است كه ابوالفضل، عباس بن محمد بن قاسم، شاگرد على بن ابراهیم كه نامش در آغاز تفسير موجود آمده، روايات ابوالجارود(راوى مطالبى از امام باقر(ع) درباره تفسير) و ديگران را از اواسط جلد اول تفسير، در آن وارد كرده است.[۲۷]، اما شاهدى براى اين نظر در دست نيست و عباس بن محمد بن قاسم، كسى جز يكى از مشايخ مؤلف كتاب نيست كه در طريق مؤلف به على بن ابراهیم، قرار گرفته[۲۸] و نام وى، علاوه بر آغاز كتاب، در ميان نام راويان ديگر نيز ذكر شده است.[۲۹]
در طرف مقابل، در كتاب «تأويل الآيات»، از تفسير على بن ابراهیم، مطالب بسيارى نقل شده است.[۳۰] كه اصلا در اين تفسير نيست؛ بنا بر اين، تفسير موجود، نه دربردارنده تمام تفسير على بن ابراهیم است و نه تمام منقولات آن از وى است، بلكه كتابى است از مؤلفى ديگر كه بيش از همه از تفسير على بن ابراهیم بهره گرفته و در آن، از طريق بيش از بيست راوى، روايات بسيارى از كتب و مصادر ديگر آورده است. حجم اين دسته از روايات، در نيمه نخست مجلد اول تفسير، بسيار اندك است و بهتدريج افزايش مىيابد تا بدانجا كه در اواخر كتاب، تقريبا به اندازه روايات منقول از تفسير على بن ابراهیم مىشود.
در تفسير موجود، معمولا پس از نقل از غير على بن ابراهیم، با آوردن نام على بن ابراهیم، بهگونه صريح يا با ضمير، بازگشتِ متن به تفسير على بن ابراهیم يادآورى مىشود[۳۱]
سيد موسى شبيرى زنجانى، با توجه به اينكه اغلب راويانِ بخش دوم تفسير، همچون احمد بن ادريس و حسن بن على مَهزيار و محمد بن جعفر رزّاز، از استادان على بن حاتِم قزوينى بودهاند و هيچ راوى ديگرى از اين مجموعه افراد روايت نمىكند، مؤلف كتاب را على بن حاتم مىشناساند[۳۲]
ابوالفضل، عباس بن محمد بن قاسم نيز از مشايخ على بن حاتم است.[۳۳] و ممكن است منشأ اشتباه در انتساب كتاب، تبديل نام على بن ابى سهل - كه همان على بن حاتم است - به على بن ابراهیم، به جهت شباهت اين دو اسم، باشد.
قسمت عمده تفسير موجود، نقل از تفسير على بن ابراهیم است، ولى وجود نقلهايى در «تأويل الآيات» و برخى كتب ديگر از تفسير على بن ابراهیم - كه با احاديث و مطالب تفسير موجود تفاوتهاى فراوانى دارد - سبب مىشود كه به آنچه از تفسير على بن ابراهیم در تفسير موجود نقل شده، نتوان اعتماد كامل كرد[۳۴]
مقايسه اسناد على بن ابراهیم در اين كتاب و اسناد على بن ابراهیم در كتاب «كافى»، از دشوارىهاى بسيار اين تفسير حكايت مىكند؛ از جمله از كوتاه بودن واسطهها در بسيارى از اسناد[۳۵] و اين امر، سبب مىگردد كه در نقل از اين كتاب احتياط شود، چون اين احتمال وجود دارد كه على بن ابراهیم-كه در اواسط عمر نابينا شده بود[۳۶]، مطالب تفسيرى را براى شاگردان خود گفته و آنان آنها را نوشته و تنظيم كرده باشند؛ بنا بر اين، كتاب تفسير على بن ابراهیم در اصل نسخههاى مختلف داشته، از جمله نسخهاى از اين تفسير به روايت نوه مؤلف به دست ابن طاووس رسيده است و وى، در وصف اين نسخه مىگويد: «جميع كتاب، در چهار جزء، در دو مجلد واقع است»، ولى در تفسير موجود، نشانى از اجزا ديده نمىشود.
ديدگاهى رجالى درباره اسناد تفسير على بن ابراهیم وجود دارد كه با تكيه بر عبارت «و نحن ذاكرون و مخبرون بما ينتهى الينا و رواه مشايخنا و ثقاتنا عن الذين فرض الله طاعتهم...»، در مقدمه آن[۳۷]، بر وثاقت تمامى افراد اسناد اين تفسير به شرط اتصال روايت به معصومان(ع) تأكيد مىكند و اين تفسير را از مصادر مهم رجالى مىداند[۳۸] اگر عبارت مذكور، افاده حصر كند و گوينده آن على بن ابراهیم باشد، تنها ناظر به مواردى است كه از على بن ابراهیم نقل شده و علاوه بر وثاقت، بر پايه مبانى علم رجال و روايت حديث، بر شيعه بودن راويان نيز دلالت دارد، ولى گوينده عبارات فوق معلوم نيست و به علاوه، روشن نيست كه اين گواهى، ناظر به تمام افراد سلسله اسناد كتاب باشد؛ به نظر مىرسد اين عبارت، تنها به مشايخ مستقيم يا مؤلفان كتب مأخذ تفسير اشاره دارد، زيرا در اسناد موجود، حتى در مواردى كه از على بن ابراهیم نقل شده، روايات مسلّم الضعف فراوان ديده مىشود. روايات مرسل نيز در كتاب، بسيار است.[۳۹] از سوى ديگر، با توجه به اينكه على بن حاتم با وجود وثاقت، با تعبير «يروى عن الضعفاء» وصف شده[۴۰]، پذيرش توثيقات وى دشوار است.
در تفسير موجود، به جز تفسير على بن ابراهیم، احاديث بسيارى از تفسير ابوالجارود با عنوان «و في رواية ابى الجارود» نقل شده كه گاه سند كامل هم همراه نام وى ذكر شده است.[۴۱] مآخذ ديگر اين تفسير چندان روشن نيست، ولى با دقت در تسلسل اسناد كتاب و مقايسه آنها با يكديگر و با كتب رجال، مآخذ احتمالى كتاب را مىتوان به دست آورد؛ مراجع معتبرى، چون:
- نوادر احمد بن محمد بن عيسى؛
- محاسن احمد بن ابى عبداللّه برقى؛
- نوادر الحكمة محمد بن احمد بن يحيى بن عمران اشعرى؛
- تفسير فرات كوفى؛
- تفسير قرآن ابوحمزه ثمالى؛
- تفسير على بن مهزيار؛
- تفسير معلّى بن محمد؛
- تفسير گمنام عبدالغنى بن سعيد ثقفى كه به تفسير ابن عباس منتهى مىشود؛
- تفسير الباطن على بن حسّان هاشمى كه از غاليان بوده و شديدا تضعيف شده است؛
- تفسير قرآن حسن بن على بن ابى حمزه كه خود و پدرش از رؤساى واقفيهاند.
پانویس
- ↑ ص 260
- ↑ ص 209
- ↑ براى نمونه: ج 1، ص35، 203
- ↑ براى نمونه: ج 1، ص30، 32 و 35
- ↑ براى نمونه: ج 1، ص46، 132، 231، 309، 388 و ج 2، ص85 - 87
- ↑ براى نمونه: ج 1، ص70 و ج 2، ص79، 85، 99، 142 و 226
- ↑ ج 1، ص32، 46، 51، 52، 96، 167 و ج 2، ص149
- ↑ ج 1، ص8، 118 و ج 2، ص315
- ↑ ج 1، ص10 و 11
- ↑ ج 1، ص13، 14، 96، 142 و ج 2، ص68
- ↑ ج 1، ص205، 236 و ج 2، ص68
- ↑ ج 1، ص17 - 25، 212 و ج 2، ص60، 89 و 398
- ↑ ج 1، ص35، 157، 231، 388 و ج 2، ص176
- ↑ ج 2، ص122
- ↑ براى نمونه: ج 1، ص291، 297 و ج 2، ص50، 202 و 291
- ↑ آقا بزرگ طهرانى، ج 2، ص154 و ج 4، ص318
- ↑ ص 1 - 97
- ↑ مجلسى، ج 90، ص46 - 49
- ↑ همان، ج 90، ص62 - 64
- ↑ ج 89، ص60 - 73
- ↑ براى نمونه: مجلسى، ج 80، ص47 و ج 81، ص71، 382 و ج 100، ص305
- ↑ ج 24، ص8
- ↑ براى نمونه: قمى، ج 1، ص120، 271، 313 و ج 2، ص360 و نيز آقا بزرگ طهرانى، ج 4، ص304 و 305
- ↑ ج 2، ص339
- ↑ ج 2، ص344
- ↑ مدد الموسوى، ص84 - 94
- ↑ ج 4، ص303
- ↑ مدد الموسوى، ص93 - 94
- ↑ ج 2، ص297
- ↑ براى نمونه: ص90، 127، 165 و 173
- ↑ به جز ج 1، ص200 - 271
- ↑ به نقل محمد جواد شبيرى، ص50 و نيز نجاشى، ص36 و طوسى، ج 3، ص72 و ابن بابويه، ج 2، ص446 و 519
- ↑ ابن بابويه، ج 1، ص304
- ↑ استرآبادى، ص32، 140، 214، 216 و قس قمى، ج 1، ص30، 140، 301، 306 و ابن طاووس، ص168، 169، 170، 171 و قس قمى، ج 1، ص59، 277 و طبرسى، ج 2، ص503، 614 و قس قمى، ج 1، ص66، 72 و ابن شهر آشوب، ج 4، ص272 و قس قمى، ج 1، ص155
- ↑ براى نمونه: كلينى، ج 2، ص389 و قس قمى، ج 1، ص32
- ↑ نجاشى، ص260
- ↑ ج 1، مقدمه، ص4
- ↑ حرّ عاملى، ج 30، ص202 و خويى، ج 1، ص49 و 50
- ↑ براى نمونه: ج 1، ص20، 30، 94، 114 و ج 2، ص406، 410، 426، 428، 434
- ↑ نجاشى، ص263
- ↑ براى نمونه: ج 1، ص102، 198، 224، 271
منابع مقاله
- آقا بزرگ طهرانى؛
- ابن بابويه، علل الشّرايع، نجف، 1386 / 1966، چاپ افست قم[بىتا]؛
- ابن حجر عسقلانى، لسان الميزان، چاپ محمد عبدالرحمان مرعشلى، بيروت، 1415 - 1416 / 1995 - 1996؛
- ابن داوود حلى، كتاب الرجال، چاپ محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، 1392 / 1972، چاپ افست قم[بىتا]؛
- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابىطالب، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم[بىتا]؛
- ابن طاووس، سعد السّعود للنّفوس، چاپ فارس تبريزيان حسّون، قم، 1379ش؛
- على استرآبادى، تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطّاهرة، چاپ حسين استاد ولى، قم، 1417؛
- حسن بن سليمان حلّى، مختصر بصائر الدرجات، نجف، 1370؛
- محمد جواد شبيرى، «در حاشيه دو مقاله»، آينه پژوهش، سال 8،ش 6(بهمن و اسفند 1376)؛
- فضل بن حسن طبرسى، اعلام الورى بأعلام الهدى، قم 1417؛
- مجمع البيان في تفسير القرآن، چاپ هاشم رسولى محلاتى و فضلالله يزدى طباطبائى، بيروت، 1408 / 1988؛
- محمد بن حسن طوسى، تهذيب الاحكام، چاپ حسن موسوى خرسان، بيروت، 1401 / 1981؛
- الفهرست، چاپ الويس اسپرنگر، هندوستان، 1271 / 1853، چاپ محمود راميار، چاپ افست مشهد، 1351ش؛
- على بن ابراهیم قمى، تفسير القمى، چاپ طيب موسوى جزايرى، نجف 1387، چاپ افست قم[بىتا]؛
- محمد بن عمر كشى، اختيار معرفة الرجال[تلخيص]، محمد بن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد، 1348ش؛
- اتان كلبرگ، كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ترجمه على قرائى و رسول جعفريان، قم، 1371ش؛
- احمد مدد الموسوى، «پژوهشى پيرامون تفسير قمى»، كيهان انديشه،ش 32(مهر و آبان 1369)؛
- احمد بن على نجاشى، فهرست اسماء مصنفى الشيعة المشتهر برجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم، 1407؛