المنازل المحاسنية في الرحلة الطرابلسية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11284J1.jpg | |||
| عنوان =المنازل المحاسنية في الرحلة الطرابلسية | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[ابن محاسن، یحیی بن ابیالصفا]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
[[بخیت، محمد عدنان]] (محقق) | [[بخیت، محمد عدنان]] (محقق) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =DS 51 /الف2م8* | ||
| موضوع = | |||
سفر نامهها | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
شام - سیر و سیاحت | شام - سیر و سیاحت | ||
خط ۲۸: | خط ۱۷: | ||
نثر عربی | نثر عربی | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | دار الآفاق الجديدة | ||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | |||
| سال نشر = 1401 ق | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11284AUTOMATIONCODE | |||
== | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11284 | |||
'''المنازل المحاسنيه | | کتابخوان همراه نور =11284 | ||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''المنازل المحاسنيه في الرحلة الطرابلسية'''، تأليف [[ابن محاسن، یحیی بن ابیالصفا|يحيى بن ابى الصفا بن احمد]] (متوفى 1053ق)، معروف به ابن محاسن است كه در آن با نثري اديبانه و همراه با اشعار فراوان به شرح سفر خود به طرابلس پرداخته است. | |||
== ساختار== | == ساختار== | ||
در ابتدای اثر، مقدمهای به قلم محقق، مشتمل بر شرح حال مؤلف و مطالب كتاب و همچنين اختلاف نسخ خطى آن آورده است. پس از مقدمه متن كتاب ذكر شده است. شرح شهرهای مختلف، ملاقاتها و گفتگوهای بزرگان اهل سنت، همانند ساير آثار اين مقطع زمانیبه صورت سلسلهوار آمده است. هر بخش نيز معمولاً با چند بيت شعر كه نویسنده غالب آنها را به كتاب نفخ الطيب آدرس داده است، آغاز مىشود. | |||
در | |||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
در قرن 17 ميلادى، شهر طرابلس شام عدهاى از علماى دمشق را به سوى خود جذب كرد. از آن جمله مىتوان به شيخ حسن بن محمد بورينى (ت1024ق1615/م) اشاره كرد كه در سال 1008ق1599/م به اين شهر سفر نمود و مشاهداتش را در كتابى با نام "المنازل الإنسية في رحلة الطرابلسية" به نگارش درآورد. اين كتاب به دست ما نرسيده است. 35 سال بعد رمضان بن موسى عطيفى (ت 1095ق1684/م) سفرى به اين شهر داشت كه در سال 1970 با نام "رحلة الى طرابلس الشام" در بيروت منتشر شد. پنج سال پس از سفر عطيفى، ابن محاسن قصد سفر نمود و مشاهداتش را در كتاب حاضر ارائه نمود. | |||
نثر كتاب در اكثر فقرات مسجع و موزون است. در معرفى علما معمولاَ از الفاظ و القاب فراوانى استفاده مىكند و گاه چند سطر اطناب مىدهد و بخش اعظم كتاب به اين بخش اختصاص يافته است. در توصيف هر شهر با دقت و ريز بينى اماكن، رودها، چشمهها و هر آنچه كه نظر او را جلب كرده، آورده است. معلومات كافى از تشكيلات ادارى در ولايت طرابلس شام ارائه مىدهد. از مهمترين مناصبى كه نویسنده ذكر كرده است، والي و دفتردار و قاضي است. | |||
نثر كتاب در اكثر فقرات مسجع و موزون است. در معرفى علما معمولاَ از الفاظ و القاب فراوانى استفاده مىكند و گاه چند سطر اطناب مىدهد و بخش اعظم كتاب به اين بخش اختصاص يافته است. در توصيف هر شهر با دقت و ريز بينى اماكن، رودها، چشمهها و هر آنچه كه نظر او را جلب كرده، آورده است. معلومات كافى از تشكيلات ادارى در ولايت طرابلس شام ارائه مىدهد. از مهمترين مناصبى كه | |||
در سال 1047ق/ 1637م "شاهين پاشا" ولايت امرى طرابلس را به عهده داشته است. در سفرنامه به نقل از اهالى شهر هرمل، تصويرى زشت و ظالمانه از او تصوير شده است. پس از او محمد درويش پاشا را معرفى مىكند كه حاكم بلاد جبيل بوده، اما مدت زيادى بر اين منصب نمانده است. او ديگر واليان را نيز نام مىبرد. در زمانى كه والى از محل ولايتش غائب مىشد، شخص ديگرى با لقب "المتسلم" جانشين او مىشد. | در سال 1047ق/ 1637م "شاهين پاشا" ولايت امرى طرابلس را به عهده داشته است. در سفرنامه به نقل از اهالى شهر هرمل، تصويرى زشت و ظالمانه از او تصوير شده است. پس از او محمد درويش پاشا را معرفى مىكند كه حاكم بلاد جبيل بوده، اما مدت زيادى بر اين منصب نمانده است. او ديگر واليان را نيز نام مىبرد. در زمانى كه والى از محل ولايتش غائب مىشد، شخص ديگرى با لقب "المتسلم" جانشين او مىشد. | ||
بعد از فتح بلاد شام توسط عثمانى، ولايات حلب، دمشق و طرابلس در يك دفتردارى در حلب مستقر شد. در سال 975ق1567/م امور مالى دمشق از حلب جدا شد و هر كدام داراى دفتردارى مستقل گرديد. در متن سفرنامه آمده است كه طرابلس شام داراى دفتردار مخصوصى به نام مراد افندى بوده است كه قبلاً دفتردار دمشق بوده و بعد از انفصالش از آنجا براى تولى اين منصب به طرابلس سفر كرده است. سفر ابن محاسن در واقع به درخواست او آغاز شده است. از ديگر مناصبى كه در سفرنامه از آن نام برده شده "التذكرجى" است كه | بعد از فتح بلاد شام توسط عثمانى، ولايات حلب، دمشق و طرابلس در يك دفتردارى در حلب مستقر شد. در سال 975ق1567/م امور مالى دمشق از حلب جدا شد و هر كدام داراى دفتردارى مستقل گرديد. در متن سفرنامه آمده است كه طرابلس شام داراى دفتردار مخصوصى به نام مراد افندى بوده است كه قبلاً دفتردار دمشق بوده و بعد از انفصالش از آنجا براى تولى اين منصب به طرابلس سفر كرده است. سفر ابن محاسن در واقع به درخواست او آغاز شده است. از ديگر مناصبى كه در سفرنامه از آن نام برده شده "التذكرجى" است كه مسئولیت تدوين ملاحظات و مطالعات والى به درخواستها را به عهده داشته است. از مناصب ديگرى نيز نام برده شده كه نكته قابل توجه در همه آن است كه از افراد غير بومى در اين امور استفاده مىشده است. | ||
عثمانىها دستگاههاى قضايى مملوكى را تنظيم كردند. | عثمانىها دستگاههاى قضايى مملوكى را تنظيم كردند. اولین رتبه را قاضى حنفى دارا بوده، چرا كه مذهب حنفى مذهب رسمى دولت عثمانى بوده است؛ البته اين به معناى الغاى ساير مذاهب نبوده است، بلكه از قضات محاكم خواسته مىشد كه احكامشان را بر قاضى حنفى محكمه عرضه كنند تا او اجازه آن را صادر كند. در سالى كه ابن محاسن طرابلس را ديده است، عبدالكريم أفندى از قصبهاى نزدیک أنكوريه قاضى آنجا بوده است. اسامى بسيارى از افرادى كه متولى مناصب خطابه و امامت و تدريس در مساجد طرابلس بودهاند، در سفرنامه آمده است. با تأمل در اين اسامى معلوم مىشود كه اكثر اين مناصب را عناصر محلى اشغال كردهاند و علما، همانند ساير ولايات عثمانى از سوى حكومت منصوب ميشدهاند. او اوضاع محكمهها را در آن زمان عجيب توصيف مىكند. به عنوان نمونه: زمانى كه مردى مىخواهد ازدواج كند به محكمه مىرود و در بالاى ورقه سفيدى نام قاضى را با اوصاف غير لازمى مىآورد كه براى ازدواج اجازه مىدهد كه شخصى، عالم باشد يا جاهل، عقد او را جارى كند و قاضى صدر ورقه را امضا مىكند. ابن محاسن اين گونه تأئيدات را بدون علم و تسجيل و تضييع حقوق مردم ارزيابى مىكند. | ||
== وضعيت== | ==وضعيت== | ||
خط ۸۱: | خط ۶۱: | ||
#اماكن | #اماكن | ||
== منابع == | ==منابع مقاله== | ||
1- مقدمه و متن كتاب. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ (عمومی)]] | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده:تاریخ آسیا]] | [[رده: تاریخ آسیا]] | ||
[[رده:تاریخ محلی و گزارشها]] | [[رده: تاریخ محلی و گزارشها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۹
المنازل المحاسنية في الرحلة الطرابلسية | |
---|---|
پدیدآوران | ابن محاسن، یحیی بن ابیالصفا (نویسنده) بخیت، محمد عدنان (محقق) |
ناشر | دار الآفاق الجديدة |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1401 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | سفر نامهها
شام - سیر و سیاحت شعر عربی - قرن 11ق. نثر عربی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 51 /الف2م8* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المنازل المحاسنيه في الرحلة الطرابلسية، تأليف يحيى بن ابى الصفا بن احمد (متوفى 1053ق)، معروف به ابن محاسن است كه در آن با نثري اديبانه و همراه با اشعار فراوان به شرح سفر خود به طرابلس پرداخته است.
ساختار
در ابتدای اثر، مقدمهای به قلم محقق، مشتمل بر شرح حال مؤلف و مطالب كتاب و همچنين اختلاف نسخ خطى آن آورده است. پس از مقدمه متن كتاب ذكر شده است. شرح شهرهای مختلف، ملاقاتها و گفتگوهای بزرگان اهل سنت، همانند ساير آثار اين مقطع زمانیبه صورت سلسلهوار آمده است. هر بخش نيز معمولاً با چند بيت شعر كه نویسنده غالب آنها را به كتاب نفخ الطيب آدرس داده است، آغاز مىشود.
گزارش محتوا
در قرن 17 ميلادى، شهر طرابلس شام عدهاى از علماى دمشق را به سوى خود جذب كرد. از آن جمله مىتوان به شيخ حسن بن محمد بورينى (ت1024ق1615/م) اشاره كرد كه در سال 1008ق1599/م به اين شهر سفر نمود و مشاهداتش را در كتابى با نام "المنازل الإنسية في رحلة الطرابلسية" به نگارش درآورد. اين كتاب به دست ما نرسيده است. 35 سال بعد رمضان بن موسى عطيفى (ت 1095ق1684/م) سفرى به اين شهر داشت كه در سال 1970 با نام "رحلة الى طرابلس الشام" در بيروت منتشر شد. پنج سال پس از سفر عطيفى، ابن محاسن قصد سفر نمود و مشاهداتش را در كتاب حاضر ارائه نمود.
نثر كتاب در اكثر فقرات مسجع و موزون است. در معرفى علما معمولاَ از الفاظ و القاب فراوانى استفاده مىكند و گاه چند سطر اطناب مىدهد و بخش اعظم كتاب به اين بخش اختصاص يافته است. در توصيف هر شهر با دقت و ريز بينى اماكن، رودها، چشمهها و هر آنچه كه نظر او را جلب كرده، آورده است. معلومات كافى از تشكيلات ادارى در ولايت طرابلس شام ارائه مىدهد. از مهمترين مناصبى كه نویسنده ذكر كرده است، والي و دفتردار و قاضي است.
در سال 1047ق/ 1637م "شاهين پاشا" ولايت امرى طرابلس را به عهده داشته است. در سفرنامه به نقل از اهالى شهر هرمل، تصويرى زشت و ظالمانه از او تصوير شده است. پس از او محمد درويش پاشا را معرفى مىكند كه حاكم بلاد جبيل بوده، اما مدت زيادى بر اين منصب نمانده است. او ديگر واليان را نيز نام مىبرد. در زمانى كه والى از محل ولايتش غائب مىشد، شخص ديگرى با لقب "المتسلم" جانشين او مىشد.
بعد از فتح بلاد شام توسط عثمانى، ولايات حلب، دمشق و طرابلس در يك دفتردارى در حلب مستقر شد. در سال 975ق1567/م امور مالى دمشق از حلب جدا شد و هر كدام داراى دفتردارى مستقل گرديد. در متن سفرنامه آمده است كه طرابلس شام داراى دفتردار مخصوصى به نام مراد افندى بوده است كه قبلاً دفتردار دمشق بوده و بعد از انفصالش از آنجا براى تولى اين منصب به طرابلس سفر كرده است. سفر ابن محاسن در واقع به درخواست او آغاز شده است. از ديگر مناصبى كه در سفرنامه از آن نام برده شده "التذكرجى" است كه مسئولیت تدوين ملاحظات و مطالعات والى به درخواستها را به عهده داشته است. از مناصب ديگرى نيز نام برده شده كه نكته قابل توجه در همه آن است كه از افراد غير بومى در اين امور استفاده مىشده است.
عثمانىها دستگاههاى قضايى مملوكى را تنظيم كردند. اولین رتبه را قاضى حنفى دارا بوده، چرا كه مذهب حنفى مذهب رسمى دولت عثمانى بوده است؛ البته اين به معناى الغاى ساير مذاهب نبوده است، بلكه از قضات محاكم خواسته مىشد كه احكامشان را بر قاضى حنفى محكمه عرضه كنند تا او اجازه آن را صادر كند. در سالى كه ابن محاسن طرابلس را ديده است، عبدالكريم أفندى از قصبهاى نزدیک أنكوريه قاضى آنجا بوده است. اسامى بسيارى از افرادى كه متولى مناصب خطابه و امامت و تدريس در مساجد طرابلس بودهاند، در سفرنامه آمده است. با تأمل در اين اسامى معلوم مىشود كه اكثر اين مناصب را عناصر محلى اشغال كردهاند و علما، همانند ساير ولايات عثمانى از سوى حكومت منصوب ميشدهاند. او اوضاع محكمهها را در آن زمان عجيب توصيف مىكند. به عنوان نمونه: زمانى كه مردى مىخواهد ازدواج كند به محكمه مىرود و در بالاى ورقه سفيدى نام قاضى را با اوصاف غير لازمى مىآورد كه براى ازدواج اجازه مىدهد كه شخصى، عالم باشد يا جاهل، عقد او را جارى كند و قاضى صدر ورقه را امضا مىكند. ابن محاسن اين گونه تأئيدات را بدون علم و تسجيل و تضييع حقوق مردم ارزيابى مىكند.
وضعيت
تحقيق كاملي توسط محمد عدنان البخيت استاد دانشگاه اردن انجام و درپاورقى توضيحات الفاظ، اماكن و اعلام و همچنين اختلاف نسخ موجود ذكر شده است.
فهارس آخر كتاب
- مصادر و منابع عربى، عثمانى و انگليسى به تفكيك
- اعلام
- كتب و مجلات
- مصطلحات و تعابير و مفردات
- اماكن
منابع مقاله
1- مقدمه و متن كتاب.