القضاء و القدر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (')
    جز (جایگزینی متن - 'قضا و قدر (ابهام زدایی)' به 'قضا و قدر (ابهام‌زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR01138J1.jpg|بندانگشتی|القضاء و القدر]]
    | تصویر =NUR01138J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =القضاء و القدر
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =کتاب القضاء و القدر
    |-
    | پدیدآوران =
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|القضاء و القدر
    [[آل عامر، محمد بن عبدالله]] (محقق)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|کتاب القضاء و القدر
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[آل عامر، محمد بن عبدالله]] (محقق)
     
    [[بیهقی، احمد بن حسین]] (نويسنده)
    |-
    |زبان
    |data-type='language'|عربی
    |-
    |کد کنگره
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏219‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ق‎‏6
    |-
    |موضوع
    |data-type='subject'|قضا و قدر
    |-
    |ناشر
    |data-type='publisher'|مکتبة العبيکان
    |-
    |مکان نشر
    |data-type='publishPlace'|ریاض - عربستان
    |-
    |سال نشر
    |data-type='publishYear'| 1421 هـ.ق یا 2000 م
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1138AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>
     
     
    ==معرفى اجمالى==
     
     
    كتاب«القضاء و القدر»ابى بكر احمد بن حسين بن على بن موسى البيهقى در مورد قضا و قدر به زبان عربى
     
    در قرن پنجم هجرى تأليف شده است.انگيزۀ بيهقى از تأليف اين كتاب كه شخصى اشعرى بوده اثبات جبر و قدر
     
    مى‌باشد.


    [[بیهقی، احمد بن حسین]] (نویسنده)
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏219‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ق‎‏6
    | موضوع =
    قضا و قدر
    | ناشر =
    مکتبة العبيکان
    | مکان نشر =ریاض - عربستان
    | سال نشر = 1421 ق یا 2000 م


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01138AUTOMATIONCODE
    | چاپ =1
    | شابک =9960-20-621-1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01138
    | کتابخوان همراه نور =01138
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    {{کاربردهای دیگر|قضا و قدر (ابهام‌زدایی)}}
    '''القضاء و القدر''' توسط [[بیهقی، احمد بن حسین|ابى‌بكر احمد بن حسین بن على بن موسى البيهقى]] به زبان عربى در قرن پنجم هجرى تأليف شده است.انگيزۀ بيهقى از تأليف اين كتاب كه شخصى اشعرى بوده اثبات جبر و قدر مى‌باشد.


    ==ساختار==
    ==ساختار==


    محمد بن عبداللّه آل عامر از علماى مدينه محقق اين كتاب است وى در مقدمۀ كتاب راجع به بيهقى و مذهب و مشرب وى مطالب مفصّلى را در دو فصل بيان مى‌كند.


    محمد بن عبداللّه آل عامر از علماى مدينه محقق اين كتاب است وى در مقدمۀ كتاب راجع به بيهقى و
    فصل اول اختصاص به شناخت بيهقى دارد كه مباحث اسم و نسب و تاريخ ولادت و وفات وى و همچنين آثار و شاگردان و اساتيدش بطور مفصّل در آن مطرح شده‌اند.
     
    مذهب و مشرب وى مطالب مفصّلى را در دو فصل بيان مى‌كند.
     
     
     
    فصل اول اختصاص به شناخت بيهقى دارد كه مباحث اسم و نسب و تاريخ ولادت و وفات وى و
     
    همچنين آثار و شاگردان و اساتيدش بطور مفصّل در آن مطرح شده‌اند.
     
     


    آل عامر در فصل دوم مقدماتى را براى آشنايى با مطالب كتاب مطرح مى‌كند كه عبارتند از:
    آل عامر در فصل دوم مقدماتى را براى آشنايى با مطالب كتاب مطرح مى‌كند كه عبارتند از:


    1-تعريف قضا و قدر
    1-تعريف قضا و قدر


    2-عقيدۀ اهل سنت در مورد قضا و قدر
    2-عقيدۀ اهل سنت در مورد قضا و قدر


    3-مراتب قدر
    3-مراتب قدر


    4-خلق افعال عباد
    4-خلق افعال عباد


    وى در اين فصل تفصيلا وارد اين مباحث شده و عقيدۀ اشاعره را مورد نقد و بررسى قرار مى‌دهد.
    وى در اين فصل تفصيلا وارد اين مباحث شده و عقيدۀ اشاعره را مورد نقد و بررسى قرار مى‌دهد.


    بعد از طرح اين فصول مطالب كتاب القضاء و القدر آغاز مى‌شود.
    بعد از طرح اين فصول مطالب كتاب القضاء و القدر آغاز مى‌شود.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    بيهقى در اين كتاب با توجه به اينكه خودش از رئوس اشاعره بوده كوشيده مسئلۀ قضا و قدر را طبق آراء اشاعره حل نمايد و با استدلالاتى از كتاب و سنت ثابت نمايد كه بنده هيچ‌گونه استقلالى در افعال‌خود ندارد و تنها فاعل در عالم خداى سبحان است و هر كارى كه از بندگان سر ميزند همه به خواست الهى مى‌باشد.او در اين رابطه بطور خيلى رموزى منشاء همۀ خوبیها را توفيقات الهى مى‌داند كه اين على الظاهر متفق عليه همگان مى‌باشد لكن مطلبى كه از اين نكته استفاده مى‌كند اين است كه همه‌كاره در سعادت و شقاوت انسان توفيق الهى است و خداوند به هركس كه بخواهد توفيق عطا مى‌فرمايد و تلاش بندگان بى‌اثر است.


    البته اشاعره در عقيدۀ خود به جبر به مفاسدى كه به اين اعتقاد مترتب مى‌شود بى‌توجه‌اند فلذا بطور خيلى صريح و بى‌باكانه از عقيدۀ خود دفاع مى‌كنند و با توجه به يارى ظواهر ادلّه به راحتى در بعضى موارد براى به كرسى نشاندن عقائد خود به توفيقاتى ظاهرى دست پيدا مى‌كنند.


    بيهقى در اين كتاب با توجه به اينكه خودش از رئوس اشاعره بوده كوشيده مسئلۀ قضا و قدر را طبق
    براى مثال بهره‌اى كه از آيۀ شريفۀ:'''من يضلل اللّه فلا هادى له'''مى‌برند دقيقا در راستاى اعتقادات خودشان است و براى مصادره به مطلوب چنين نصوصى هيچگونه مؤونه‌اى لازم ندارند.
     
    مى‌توان ادعا كرد بيهقى در اين كتاب خيلى بدنبال دلائل عقلى نبوده و بيشترين استمداد را از آيات و روايات و كلمات اصحاب طلب كرده است.
    آراء اشاعره حل نمايد و با استدلالاتى از كتاب و سنت ثابت نمايد كه بنده هيچ‌گونه استقلالى در افعال‌خود ندارد و تنها فاعل در عالم خداى سبحان است و هر كارى كه از بندگان سر ميزند همه به خواست
     
    الهى مى‌باشد.او در اين رابطه بطور خيلى مرموزى منشاء همۀ خوبيها را توفيقات الهى مى‌داند كه اين
     
    على الظاهر متفق عليه همگان مى‌باشد لكن مطلبى كه از اين نكته استفاده مى‌كند اين است كه همه‌كاره در
     
    سعادت و شقاوت انسان توفيق الهى است و خداوند به هركس كه بخواهد توفيق عطا مى‌فرمايد و
     
    تلاش بندگان بى‌اثر است.
     
     
     
    البته اشاعره در عقيدۀ خود به جبر به مفاسدى كه به اين اعتقاد مترتب مى‌شود بى‌توجه‌اند فلذا
     
    بطور خيلى صريح و بى‌باكانه از عقيدۀ خود دفاع مى‌كنند و با توجه به يارى ظواهر ادلّه به راحتى
     
    در بعضى موارد براى به كرسى نشاندن عقائد خود به توفيقاتى ظاهرى دست پيدا مى‌كنند.
     
     
     
    براى مثال بهره‌اى كه از آيۀ شريفۀ:'''من يضلل اللّه فلا هادى له'''مى‌برند دقيقا در راستاى اعتقادات
     
    خودشان است و براى مصادره به مطلوب چنين نصوصى هيچگونه مؤونه‌اى لازم ندارند.
     
     
     
    مى‌توان ادعا كرد بيهقى در اين كتاب خيلى بدنبال دلائل عقلى نبوده و بيشترين استمداد را از
     
    آيات و روايات و كلمات اصحاب طلب كرده است.
     
     
     
    با يك نگاه اجمالى در اقوال اين افراد(اعم از اشاعره و معتزله)به اين نكتۀ ظريف پى برد
     
    كه با دور ماندن از مكتب اهلبيت عليهم السلام رسيد نشان به چنين نتائجى هيچ‌گونه بعدى
     
    نداشته و طريق وقوع در دامن اظهار نظرهاى سخيف و بى‌پايۀ عده‌اى از صحابۀ ناآگاه را برايشان
     
    هموار مى‌سازد.
     
     
     
    براى نمونه به موردى كه در اين كتاب به نقل از رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله آمده است اشاره مى‌كنيم:در مورد
     
    خطاى آدم ابوالبشر (ع)و استفاده‌اش از شجرۀ ممنوعه احتجاجى كه بين آدم(ع)و موساى كليم(ع)واقع
     
    شده را از زبان پيامبر اكرم صلى اله عليه و آله بيان مى‌كند كه حضرت مى‌فرمايد:موسى (ع)به آدم(ع)طعنه زد كه تو
     
    همان كسى هستى كه خطايت تو را از بهشت بيرون كرد و آدم در جوابش مى‌گويد تو نيز كسى هستى كه خدا تو را به
     
    رسالت و به كلامش برگزيده آيا مرا در مورد چيزى ملامت مى‌كنى كه خداوند برايم مقدر كرده بود قبل از
     
    آنكه مرا خلق كند؟
     
     
     
    اين حكايت از تعريف اشاعره است از قدر بدست مى‌آيد قدر يعنى چيزى كه خداوند مقدر نموده و تمام
     
    وقايع عالم طبق همان قدر مى‌باشد و كسى از خود اراده‌اى ندارد.آنان بالاتر از اين خود افعال بندگان
     
    را اعم از خير و شر فعل خداوند مى‌دانند بطوريكه وساطتى براى انسان قائل نيستند و مى‌گويند هر
     
    عملى از هر مخلوقى سر مى‌زند در واقع خداوند آنرا بوجود مى‌آورد البته جالب اينجا است كه مى‌گويند بنده
     
    قدرت احداث فعل را دارد ولى اين قدرت تأثيرى در حدوث فعل ندارد مطلب جالبى از ابن الجوزى
     
    در اين مورد نقل شده است كه مى‌گويد:لفظ لا معنى له و لا حاصل تحته.يعنى اين حرف معنايى ندارد و
     
    فقط لفاظى است يعنى در واقع به قدرت بشر در احداث فعل اعتبارى قائل نيستند و انسان را لا يملك لنفسه
     
    نفعا و لا ضرّا مى‌دانند بدون هيچ پسوندى يعنى انسان هيچ اختيارى ندارد و تمام كارهاى خوب و
     
    بدش از خداست.
     
     
     
    ابوعلى جبّايى دراين‌باره مى‌فرمايد:منشاء اعتقاد اشاعره از معاوية بن ابى سفيان است.
     
     
     
    معاويه وقتى براى كارهاى خلاف شرع و غير قابل قبول خود توجيه بياورد به اين حرف بى‌پايه تمسك


    جست كه افعال بندگان را خدا مقدّر نموده و تلاش بنده تأثيرى ندارد.بدينوسيله اعمال
    با يك نگاه اجمالى در اقوال اين افراد(اعم از اشاعره و معتزله) به اين نكتۀ ظريف پى برد كه با دور ماندن از مكتب اهلبيت عليهم‌السلام رسيد ‎نشان به چنين نتائجى هيچ‌گونه بعدى نداشته و طريق وقوع در دامن اظهار نظرهاى سخيف و بى‌پايۀ عده‌اى از صحابۀ ناآگاه را برایشان هموار مى‌سازد.


    ناپسند و گناهان خود را به خدا نسبت مى‌داد تا گرفتار غضب مسلمانان نشود.
    براى نمونه به موردى كه در اين كتاب به نقل از رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌عليه‌وآله آمده است اشاره مى‌كنيم:در مورد خطاى آدم ابوالبشر(ع) و استفاده‌اش از شجرۀ ممنوعه احتجاجى كه بين آدم(ع) و موساى كليم(ع) واقع شده را از زبان پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله بيان مى‌كند كه حضرت مى‌فرمايد: موسى(ع) به آدم(ع)طعنه زد كه تو همان كسى هستى كه خطايت تو را از بهشت بيرون كرد و آدم در جوابش مى‌گويد تو نيز كسى هستى كه خدا تو را به رسالت و به كلامش برگزيده آيا مرا در مورد چيزى ملامت مى‌كنى كه خداوند برایم مقدر كرده بود قبل از آنكه مرا خلق كند؟


    اين حكايت از تعريف اشاعره است از قدر بدست مى‌آيد قدر يعنى چيزى كه خداوند مقدر نموده و تمام وقايع عالم طبق همان قدر مى‌باشد و كسى از خود اراده‌اى ندارد.آنان بالاتر از اين خود افعال بندگان را اعم از خير و شر فعل خداوند مى‌دانند بطوريكه وساطتى براى انسان قائل نيستند و مى‌گويند هر عملى از هر مخلوقى سر مى‌زند در واقع خداوند آنرا بوجود مى‌آورد البته جالب اينجا است كه مى‌گويند بنده قدرت احداث فعل را دارد ولى اين قدرت تأثيرى در حدوث فعل ندارد مطلب جالبى از ابن الجوزى در اين مورد نقل شده است كه مى‌گويد:لفظ لا معنى له و لا حاصل تحته.يعنى اين حرف معنايى ندارد و فقط لفاظى است يعنى در واقع به قدرت بشر در احداث فعل اعتبارى قائل نيستند و انسان را لا يملك لنفسه نفعا و لا ضرّا مى‌دانند بدون هيچ پسوندى يعنى انسان هيچ اختيارى ندارد و تمام كارهاى خوب و بدش از خداست.


    ابوعلى جبّايى دراين‌باره مى‌فرمايد: منشاء اعتقاد اشاعره از معاوية بن ابى سفيان است. معاويه وقتى براى كارهاى خلاف شرع و غير قابل قبول خود توجيه بياورد به اين حرف بى‌پايه تمسك جست كه افعال بندگان را خدا مقدّر نموده و تلاش بنده تأثيرى ندارد.بدينوسيله اعمال ناپسند و گناهان خود را به خدا نسبت مى‌داد تا گرفتار غضب مسلمانان نشود.


    ==نسخه حاضر==
    ==نسخه حاضر==


    كتاب حاضر را مكتبة العبيكان در رياض به سال 1421 ه‍:براى اولین بار چاپ كرده است.


    كتاب حاضر را مكتبة العبيكان در رياض به سال 1421 ه‍:براى اولين بار چاپ كرده است
    قطع كتاب وزيرى و يك جلد باشد شابك كتاب 9960206211 و با تحقيق و پاورقى‌هاى محمد بن عبداله آل عامر مى‌باشد.در آخر كتاب فهرست زير آمده است:
     
    قطع كتاب وزيرى و يك جلد باشد شابك كتاب 9960206211 و با تحقيق و پاورقى‌هاى
     
    محمد بن عبداله آل عامر مى‌باشد.در آخر كتاب فهرست زير آمده است:
     
     


    -فهرست آيات قرآنى
    -فهرست آيات قرآنى


    -فهرست احاديث به ترتيب حروف معجم
    -فهرست احاديث به ترتيب حروف معجم


    -فهرست آثار بترتب به حروف معجم
    -فهرست آثار بترتب به حروف معجم


    -فهرست احاديث
    -فهرست احاديث


    -فهرست كنى
    -فهرست كنى


    -فهرست نساء
    -فهرست نساء


    -فهرست رجالى كه بيهقى نامشان را ذكر كرده
    -فهرست رجالى كه بيهقى نامشان را ذكر كرده


    -فهرست اشعار
    -فهرست اشعار


    -فهرست بقعه‌ها و آثار
    -فهرست بقعه‌ها و آثار


    -فهرست محتويات.
    -فهرست محتويات.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == پیوندها ==
    [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/10641 مطالعه کتاب القضاء و القدر در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:کلام و عقاید]]
    [[رده:کلام و عقاید]]
    [[رده:مباحث خاص کلامی]]
    [[رده: مباحث خاص کلامی]]
    [[رده:الهیات (توحید)]]
    [[رده:الهیات (توحید)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۳۱

    القضاء و القدر
    القضاء و القدر
    پدیدآورانآل عامر، محمد بن عبدالله (محقق) بیهقی، احمد بن حسین (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرکتاب القضاء و القدر
    ناشرمکتبة العبيکان
    مکان نشرریاض - عربستان
    سال نشر1421 ق یا 2000 م
    چاپ1
    شابک9960-20-621-1
    موضوعقضا و قدر
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏219‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏9‎‏ق‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    القضاء و القدر توسط ابى‌بكر احمد بن حسین بن على بن موسى البيهقى به زبان عربى در قرن پنجم هجرى تأليف شده است.انگيزۀ بيهقى از تأليف اين كتاب كه شخصى اشعرى بوده اثبات جبر و قدر مى‌باشد.

    ساختار

    محمد بن عبداللّه آل عامر از علماى مدينه محقق اين كتاب است وى در مقدمۀ كتاب راجع به بيهقى و مذهب و مشرب وى مطالب مفصّلى را در دو فصل بيان مى‌كند.

    فصل اول اختصاص به شناخت بيهقى دارد كه مباحث اسم و نسب و تاريخ ولادت و وفات وى و همچنين آثار و شاگردان و اساتيدش بطور مفصّل در آن مطرح شده‌اند.

    آل عامر در فصل دوم مقدماتى را براى آشنايى با مطالب كتاب مطرح مى‌كند كه عبارتند از:

    1-تعريف قضا و قدر

    2-عقيدۀ اهل سنت در مورد قضا و قدر

    3-مراتب قدر

    4-خلق افعال عباد

    وى در اين فصل تفصيلا وارد اين مباحث شده و عقيدۀ اشاعره را مورد نقد و بررسى قرار مى‌دهد.

    بعد از طرح اين فصول مطالب كتاب القضاء و القدر آغاز مى‌شود.

    گزارش محتوا

    بيهقى در اين كتاب با توجه به اينكه خودش از رئوس اشاعره بوده كوشيده مسئلۀ قضا و قدر را طبق آراء اشاعره حل نمايد و با استدلالاتى از كتاب و سنت ثابت نمايد كه بنده هيچ‌گونه استقلالى در افعال‌خود ندارد و تنها فاعل در عالم خداى سبحان است و هر كارى كه از بندگان سر ميزند همه به خواست الهى مى‌باشد.او در اين رابطه بطور خيلى رموزى منشاء همۀ خوبیها را توفيقات الهى مى‌داند كه اين على الظاهر متفق عليه همگان مى‌باشد لكن مطلبى كه از اين نكته استفاده مى‌كند اين است كه همه‌كاره در سعادت و شقاوت انسان توفيق الهى است و خداوند به هركس كه بخواهد توفيق عطا مى‌فرمايد و تلاش بندگان بى‌اثر است.

    البته اشاعره در عقيدۀ خود به جبر به مفاسدى كه به اين اعتقاد مترتب مى‌شود بى‌توجه‌اند فلذا بطور خيلى صريح و بى‌باكانه از عقيدۀ خود دفاع مى‌كنند و با توجه به يارى ظواهر ادلّه به راحتى در بعضى موارد براى به كرسى نشاندن عقائد خود به توفيقاتى ظاهرى دست پيدا مى‌كنند.

    براى مثال بهره‌اى كه از آيۀ شريفۀ:من يضلل اللّه فلا هادى لهمى‌برند دقيقا در راستاى اعتقادات خودشان است و براى مصادره به مطلوب چنين نصوصى هيچگونه مؤونه‌اى لازم ندارند. مى‌توان ادعا كرد بيهقى در اين كتاب خيلى بدنبال دلائل عقلى نبوده و بيشترين استمداد را از آيات و روايات و كلمات اصحاب طلب كرده است.

    با يك نگاه اجمالى در اقوال اين افراد(اعم از اشاعره و معتزله) به اين نكتۀ ظريف پى برد كه با دور ماندن از مكتب اهلبيت عليهم‌السلام رسيد ‎نشان به چنين نتائجى هيچ‌گونه بعدى نداشته و طريق وقوع در دامن اظهار نظرهاى سخيف و بى‌پايۀ عده‌اى از صحابۀ ناآگاه را برایشان هموار مى‌سازد.

    براى نمونه به موردى كه در اين كتاب به نقل از رسول‌اللّه صلى‌اللّه‌عليه‌وآله آمده است اشاره مى‌كنيم:در مورد خطاى آدم ابوالبشر(ع) و استفاده‌اش از شجرۀ ممنوعه احتجاجى كه بين آدم(ع) و موساى كليم(ع) واقع شده را از زبان پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله بيان مى‌كند كه حضرت مى‌فرمايد: موسى(ع) به آدم(ع)طعنه زد كه تو همان كسى هستى كه خطايت تو را از بهشت بيرون كرد و آدم در جوابش مى‌گويد تو نيز كسى هستى كه خدا تو را به رسالت و به كلامش برگزيده آيا مرا در مورد چيزى ملامت مى‌كنى كه خداوند برایم مقدر كرده بود قبل از آنكه مرا خلق كند؟

    اين حكايت از تعريف اشاعره است از قدر بدست مى‌آيد قدر يعنى چيزى كه خداوند مقدر نموده و تمام وقايع عالم طبق همان قدر مى‌باشد و كسى از خود اراده‌اى ندارد.آنان بالاتر از اين خود افعال بندگان را اعم از خير و شر فعل خداوند مى‌دانند بطوريكه وساطتى براى انسان قائل نيستند و مى‌گويند هر عملى از هر مخلوقى سر مى‌زند در واقع خداوند آنرا بوجود مى‌آورد البته جالب اينجا است كه مى‌گويند بنده قدرت احداث فعل را دارد ولى اين قدرت تأثيرى در حدوث فعل ندارد مطلب جالبى از ابن الجوزى در اين مورد نقل شده است كه مى‌گويد:لفظ لا معنى له و لا حاصل تحته.يعنى اين حرف معنايى ندارد و فقط لفاظى است يعنى در واقع به قدرت بشر در احداث فعل اعتبارى قائل نيستند و انسان را لا يملك لنفسه نفعا و لا ضرّا مى‌دانند بدون هيچ پسوندى يعنى انسان هيچ اختيارى ندارد و تمام كارهاى خوب و بدش از خداست.

    ابوعلى جبّايى دراين‌باره مى‌فرمايد: منشاء اعتقاد اشاعره از معاوية بن ابى سفيان است. معاويه وقتى براى كارهاى خلاف شرع و غير قابل قبول خود توجيه بياورد به اين حرف بى‌پايه تمسك جست كه افعال بندگان را خدا مقدّر نموده و تلاش بنده تأثيرى ندارد.بدينوسيله اعمال ناپسند و گناهان خود را به خدا نسبت مى‌داد تا گرفتار غضب مسلمانان نشود.

    نسخه حاضر

    كتاب حاضر را مكتبة العبيكان در رياض به سال 1421 ه‍:براى اولین بار چاپ كرده است.

    قطع كتاب وزيرى و يك جلد باشد شابك كتاب 9960206211 و با تحقيق و پاورقى‌هاى محمد بن عبداله آل عامر مى‌باشد.در آخر كتاب فهرست زير آمده است:

    -فهرست آيات قرآنى

    -فهرست احاديث به ترتيب حروف معجم

    -فهرست آثار بترتب به حروف معجم

    -فهرست احاديث

    -فهرست كنى

    -فهرست نساء

    -فهرست رجالى كه بيهقى نامشان را ذكر كرده

    -فهرست اشعار

    -فهرست بقعه‌ها و آثار

    -فهرست محتويات.

    وابسته‌ها