نهاية الحكمة (تصحیح زارعی): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
||
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR13625J1.jpg | |||
| عنوان =نهایة الحکمة | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[زارعی سبزواری، عباسعلی]] (مصحح) | |||
| | |||
| | |||
[[طباطبایی، محمدحسین]] ( | [[طباطبایی، سید محمدحسین]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =BBR 1392 /ن9 1388 | ||
| موضوع = | |||
فلسفه اسلامی | |||
|کد کنگره | | ناشر = | ||
جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي | |||
| مکان نشر =قم - ایران | |||
|موضوع | | سال نشر = 1388 ش یا 1430 ق | ||
|ناشر | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13625AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =5 | |||
| شابک =978-964-470-005-7 | |||
| تعداد جلد =2 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13625 | |||
| کتابخوان همراه نور =13625 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''نهاية الحكمة(تعليقه زارعى سبزوارى)'''، از آثار استاد علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] (تبريز 1282 - 1360ش، قم) است كه آن را استاد | '''نهاية الحكمة(تعليقه زارعى سبزوارى)'''، از آثار استاد علامه [[طباطبایی، سید محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] (تبريز 1282 - 1360ش، قم) است كه آن را استاد [[زارعی سبزواری، عباسعلی|عباسعلى زارعى سبزوارى]]، تصحيح و با مقدمه و تعليقات سودمند به زبان عربى در دو جلد منتشر كرده است. | ||
در مورد شرح مذكور چند نكته گفتنى است: | در مورد شرح مذكور چند نكته گفتنى است: | ||
#شارح محترم در مقدمهاى كه آن را در حوزه | #شارح محترم در مقدمهاى كه آن را در حوزه علمیه قم، در تاريخ شوال 1423ق، نوشته، يادآور شده است كه چون كتاب «نهاية الحكمة» از كتابهاى درسى رايج در حوزههاى علمیه و مورد اهتمام و عنايت استادان و بزرگان و طلاب حوزه است، به تصحيح و تحقيق متنش پرداختم و اقوال نقلشده را از منابع مورد نظر استخراج كردم و در اين زمينه به مهمترين منابع فلسفى و كلامى مراجعه و اعتماد كردم و براى روشنكردن مبهمات و بيان نقد و نظرهايى كه به فكر رسيده، تعليقاتى بر آن افزودم، ولى چون تعليقات مفصل شد، آن را در چاپ اول كه در تاريخ 1416ق، منتشر گرديد، حذف كردم و لكن بعد از انتشار اصل كتاب و در هنگام تدريس آن كه چند دوره انجام شد، به دو نكته توجهم جلب شد: | ||
#:يك- هرچند من اين كتاب را تصحيح كرده و اشتباهات آن را برطرف ساختهام، ولى باز هم برخى از خطاها از چشم ما پنهان مانده كه تصحيحش لازم است، پس چنين كردم؛ | #:يك- هرچند من اين كتاب را تصحيح كرده و اشتباهات آن را برطرف ساختهام، ولى باز هم برخى از خطاها از چشم ما پنهان مانده كه تصحيحش لازم است، پس چنين كردم؛ | ||
#:دو- ثبت و ضبط تعليقات از جهاتى لازم است؛ زيرا اين كتاب مورد توجه اساتيد است و شايسته است كه عباراتش توضيح داده شود و گاه طلاب نياز به توضيحاتى دارند كه مطالب را بهخوبى دريابند و همچنين از سويى ديگر ما در هر دورهاى وظيفه داريم كه مطالب علمى را تهذيب كنيم و انتقادات خودمان را شرح دهيم. به خاطر اين دو جهت در چاپ حاضر، تعليقات را نيز آوردهام، هرچند آن را خلاصه كردم؛ زيرا اين كتاب درسى است <ref>نهاية الحكمة، ج 1، ص، 5 - 6</ref> | #:دو- ثبت و ضبط تعليقات از جهاتى لازم است؛ زيرا اين كتاب مورد توجه اساتيد است و شايسته است كه عباراتش توضيح داده شود و گاه طلاب نياز به توضيحاتى دارند كه مطالب را بهخوبى دريابند و همچنين از سويى ديگر ما در هر دورهاى وظيفه داريم كه مطالب علمى را تهذيب كنيم و انتقادات خودمان را شرح دهيم. به خاطر اين دو جهت در چاپ حاضر، تعليقات را نيز آوردهام، هرچند آن را خلاصه كردم؛ زيرا اين كتاب درسى است<ref>نهاية الحكمة، ج 1، ص، 5 - 6</ref> | ||
#توضيحات شارح محترم در پاورقىها آمده است. اين تعليقات ارزنده، توضيحى و استنادى است و در آن، گاه لغات يا اصطلاحاتى معنا شده و گاه منابع مطالب، ياد شده و گاهى انتقادات برخى از استادان فلسفه اسلامى مورد اشاره قرار گرفته است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 12، پاورقى 3 و ص 53، پاورقى 1 و ص 175، پاورقى 1 و...</ref> | #توضيحات شارح محترم در پاورقىها آمده است. اين تعليقات ارزنده، توضيحى و استنادى است و در آن، گاه لغات يا اصطلاحاتى معنا شده و گاه منابع مطالب، ياد شده و گاهى انتقادات برخى از استادان فلسفه اسلامى مورد اشاره قرار گرفته است<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 12، پاورقى 3 و ص 53، پاورقى 1 و ص 175، پاورقى 1 و...</ref> | ||
#در اين شرح گاهى از نظر فلسفى دقت لازم صورت نگرفته و اشتباهى آشكار روى داده است؛ بهطور مثال، شگفتآور است كه شارح محترم در بحث وحدت تشكيكى حقيقت وجود، بحث و اقوال مطرح در مفهوم و مصداق وجود را با هم خلط كرده و پنداشته كه در بحث از حقيقت وجود، هشت نظريه وجود دارد.! او چنين آورده است كه: «الأقوال في حقيقة الوجود ثمانية: | #در اين شرح گاهى از نظر فلسفى دقت لازم صورت نگرفته و اشتباهى آشكار روى داده است؛ بهطور مثال، شگفتآور است كه شارح محترم در بحث وحدت تشكيكى حقيقت وجود، بحث و اقوال مطرح در مفهوم و مصداق وجود را با هم خلط كرده و پنداشته كه در بحث از حقيقت وجود، هشت نظريه وجود دارد.! او چنين آورده است كه: «الأقوال في حقيقة الوجود ثمانية: | ||
#:الأول: ما ذهب إليه الأشاعرة و هو أن الوجود مشترك لفظي مطلقا - أي في جميع ما يطلق عليه لفظ الوجود من الواجب و الممكن بأقسامه - فله مفاهيم مختلفة و حقائق متباينة و هذا القول نسب أيضا إلى بعض | #:الأول: ما ذهب إليه الأشاعرة و هو أن الوجود مشترك لفظي مطلقا - أي في جميع ما يطلق عليه لفظ الوجود من الواجب و الممكن بأقسامه - فله مفاهيم مختلفة و حقائق متباينة و هذا القول نسب أيضا إلى بعض الغربیين..<ref>همان، ج 1، ص 33، پاورقى 6</ref> او چنين پنداشته است كه اقوال در بحث حقيقت وجود، هشتتاست؛ درحالىكه چنين نيست و روشن است كه چنين ادعایى اشتباه است؛ زيرا برخى از اين اقوال در مورد مفهوم وجود است و برخى ديگر درباره حقيقت وجود؛ مثلاً همانطوركه خود شارح محترم هم تصريح كرده و از تعبير «لفظ وجود» و «مفاهيم مختلفة» و «مفهوم الوجود» و... نيز مشخص مىشود. در قول اول، بحث بر روى مفهوم وجود است نه مصداق... و همچنين است بحث در مورد برخى ديگر از قولهاى ذكرشده؛ بنابراین، صحيح نيست كه گفته شود درباره حقيقت وجود، هشت قول وجود دارد. | ||
#شارح محترم، تعليقاتش را بر كتاب حاضر، در تاريخ 27 رجب 1416ق، به پايان برده و همچنين بازنگرى آن را هم در تاريخ شوال 1423ق، به سامان رسانده است <ref>همان، ج 2، ص 308، پاورقى 2</ref> | #شارح محترم، تعليقاتش را بر كتاب حاضر، در تاريخ 27 رجب 1416ق، به پايان برده و همچنين بازنگرى آن را هم در تاريخ شوال 1423ق، به سامان رسانده است<ref>همان، ج 2، ص 308، پاورقى 2</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
نهاية الحكمة، العلامة السيد محمدحسين الطباطبايى، صححها و علق عليها الشيخ عباسعلي الزارعي السبزواري، مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، الطبعة الخامسة 1430ق. | نهاية الحكمة، العلامة السيد محمدحسين الطباطبايى، صححها و علق عليها الشيخ عباسعلي الزارعي السبزواري، مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، الطبعة الخامسة 1430ق. | ||
== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | [[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه اسلامی]] | [[رده:فلسفه اسلامی]] | ||
[[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن چهاردهم]] | [[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن چهاردهم]] | ||
[[رده: | [[رده:آثار فلسفی]] | ||
[[رده: | [[رده:طباطبایی، سید محمدحسین، 1360-1281ش]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۷
نهایة الحکمة | |
---|---|
پدیدآوران | زارعی سبزواری، عباسعلی (مصحح) طباطبایی، سید محمدحسین (نویسنده) |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1388 ش یا 1430 ق |
چاپ | 5 |
شابک | 978-964-470-005-7 |
موضوع | فلسفه اسلامی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BBR 1392 /ن9 1388 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نهاية الحكمة(تعليقه زارعى سبزوارى)، از آثار استاد علامه سيد محمدحسين طباطبايى (تبريز 1282 - 1360ش، قم) است كه آن را استاد عباسعلى زارعى سبزوارى، تصحيح و با مقدمه و تعليقات سودمند به زبان عربى در دو جلد منتشر كرده است.
در مورد شرح مذكور چند نكته گفتنى است:
- شارح محترم در مقدمهاى كه آن را در حوزه علمیه قم، در تاريخ شوال 1423ق، نوشته، يادآور شده است كه چون كتاب «نهاية الحكمة» از كتابهاى درسى رايج در حوزههاى علمیه و مورد اهتمام و عنايت استادان و بزرگان و طلاب حوزه است، به تصحيح و تحقيق متنش پرداختم و اقوال نقلشده را از منابع مورد نظر استخراج كردم و در اين زمينه به مهمترين منابع فلسفى و كلامى مراجعه و اعتماد كردم و براى روشنكردن مبهمات و بيان نقد و نظرهايى كه به فكر رسيده، تعليقاتى بر آن افزودم، ولى چون تعليقات مفصل شد، آن را در چاپ اول كه در تاريخ 1416ق، منتشر گرديد، حذف كردم و لكن بعد از انتشار اصل كتاب و در هنگام تدريس آن كه چند دوره انجام شد، به دو نكته توجهم جلب شد:
- يك- هرچند من اين كتاب را تصحيح كرده و اشتباهات آن را برطرف ساختهام، ولى باز هم برخى از خطاها از چشم ما پنهان مانده كه تصحيحش لازم است، پس چنين كردم؛
- دو- ثبت و ضبط تعليقات از جهاتى لازم است؛ زيرا اين كتاب مورد توجه اساتيد است و شايسته است كه عباراتش توضيح داده شود و گاه طلاب نياز به توضيحاتى دارند كه مطالب را بهخوبى دريابند و همچنين از سويى ديگر ما در هر دورهاى وظيفه داريم كه مطالب علمى را تهذيب كنيم و انتقادات خودمان را شرح دهيم. به خاطر اين دو جهت در چاپ حاضر، تعليقات را نيز آوردهام، هرچند آن را خلاصه كردم؛ زيرا اين كتاب درسى است[۱]
- توضيحات شارح محترم در پاورقىها آمده است. اين تعليقات ارزنده، توضيحى و استنادى است و در آن، گاه لغات يا اصطلاحاتى معنا شده و گاه منابع مطالب، ياد شده و گاهى انتقادات برخى از استادان فلسفه اسلامى مورد اشاره قرار گرفته است[۲]
- در اين شرح گاهى از نظر فلسفى دقت لازم صورت نگرفته و اشتباهى آشكار روى داده است؛ بهطور مثال، شگفتآور است كه شارح محترم در بحث وحدت تشكيكى حقيقت وجود، بحث و اقوال مطرح در مفهوم و مصداق وجود را با هم خلط كرده و پنداشته كه در بحث از حقيقت وجود، هشت نظريه وجود دارد.! او چنين آورده است كه: «الأقوال في حقيقة الوجود ثمانية:
- الأول: ما ذهب إليه الأشاعرة و هو أن الوجود مشترك لفظي مطلقا - أي في جميع ما يطلق عليه لفظ الوجود من الواجب و الممكن بأقسامه - فله مفاهيم مختلفة و حقائق متباينة و هذا القول نسب أيضا إلى بعض الغربیين..[۳] او چنين پنداشته است كه اقوال در بحث حقيقت وجود، هشتتاست؛ درحالىكه چنين نيست و روشن است كه چنين ادعایى اشتباه است؛ زيرا برخى از اين اقوال در مورد مفهوم وجود است و برخى ديگر درباره حقيقت وجود؛ مثلاً همانطوركه خود شارح محترم هم تصريح كرده و از تعبير «لفظ وجود» و «مفاهيم مختلفة» و «مفهوم الوجود» و... نيز مشخص مىشود. در قول اول، بحث بر روى مفهوم وجود است نه مصداق... و همچنين است بحث در مورد برخى ديگر از قولهاى ذكرشده؛ بنابراین، صحيح نيست كه گفته شود درباره حقيقت وجود، هشت قول وجود دارد.
- شارح محترم، تعليقاتش را بر كتاب حاضر، در تاريخ 27 رجب 1416ق، به پايان برده و همچنين بازنگرى آن را هم در تاريخ شوال 1423ق، به سامان رسانده است[۴]
پانويس
منابع مقاله
نهاية الحكمة، العلامة السيد محمدحسين الطباطبايى، صححها و علق عليها الشيخ عباسعلي الزارعي السبزواري، مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، الطبعة الخامسة 1430ق.