قرآن را چگونه شناختم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ى«' به 'ی «')
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR11129J1.jpg|بندانگشتی|قرآن را چگونه شناختم]]
    | تصویر =NUR11129J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =قرآن را چگونه شناختم
    |+ |
    | عنوان‌های دیگر =
    |-
    | پدیدآوران =  
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|قرآن را چگونه شناختم
    [[منصوری، ذبیح‎ الله]] (محقق)
    |-
    |نام های دیگر کتاب
    |data-type='otherBookNames'|
    |-
    |پدیدآورندگان
    |data-type='authors'|[[صفا، ذبیح‎ الله]] (محقق)


    [[کرینگ، کیت]] (نويسنده)
    [[کرینگ، کیت]] (نویسنده)
    |-
    | زبان =فارسی
    |زبان  
    | کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏65‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏49‎‏ ‎‏ق‎‏4
    |data-type='language'|فارسی
    | موضوع =
    |-
    قرآن - تحقیق
    |کد کنگره  
    | ناشر =
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏65‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏49‎‏ ‎‏ق‎‏4
    مجيد
    |-
    | مکان نشر =تهران - ایران
    |موضوع  
    | سال نشر = 1369 ش  
    |data-type='subject'|قرآن - تحقیق
    |-
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|مجيد
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|تهران - ایران
    |-
    |سال نشر  
    |data-type='publishYear'| 1369 هـ.ش  
    |-class='articleCode'
    |کد اتوماسیون
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE11129AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>


    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11129AUTOMATIONCODE
    | چاپ =4
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11129
    | کتابخوان همراه نور =11129
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پیش از =
    }}


    ==معرفى كتاب==
    '''قرآن را چگونه شناختم''' نوشتۀ دانشمند محقق انگليسی «كينت گريك» استاد دانشگاه كمبريج است كه توسط آقاى [[منصوری، ذبیح‌الله|ذبيح‌اللّه منصورى]] به فارسى ترجمه شده است.


    نویسنده در اين كتاب ابتدا به بررسى و تشريح وضعيت عربهاى عربستان در قبل از اسلام پرداخته و با يك فرمول ساده وضعيت آنان را تشريح مى‌كند.


    «قرآن را چگونه شناختم»نوشتۀ دانشمند محقق انگليسی «كينت گريك»
    به گفته وى اعراب قبل از اسلام فقط به سير كردن شكم، ارضاى غريزۀ جنسى و در نهايت به جنگ مى‌انديشيدند.


    استاد دانشگاه كمبريج است كه توسط آقاى ذبيح اللّه منصورى به فارسى ترجمه شده است.
    در بخشى ديگر نویسنده علت علاقمندى خود به قرآن را يادآور مى‌شود.به گفته وى قرآن داراى يك جاذبۀ مغناطيسى است كه هر خواننده آشنا به زبان عربى را به ادامه تلاوت ترغيب مى‌كند و اين جاذبه معلول عواملى چون رديف كلمات قرآن، صرف و نحو عربى، سادگى كلمات قرآن، ابهت كلام قرآن و...است.نویسنده در ادامه لزوم پژوهش و تحقيق در مورد قرآن را يادآور شده و معتقد است قرآن كتابى جهانى است نه كتابى مختص مسلمانان، هرچند مسلمانان هم در معرفى و شناسانيدن قرآن تلاش چندانى نكرده‌اند.


    نويسنده در اين كتاب ابتدا به بررسى و تشريح وضعيت عربهاى عربستان در قبل از اسلام
    به اعتقاد وى براى تحقيق در قرآن بايد دو كار اساسى انجام پذيرد:1-كرونولوژى آيات قرآن؛ یعنى تعيين زمان دقيق نزول هريك از آيات قرآن 2-تعيين شأن نزول آيات و سور قرآن.


    پرداخته و با يك فرمول ساده وضعيت آنان را تشريح مى‌كند.به گفته وى اعراب قبل از اسلام فقط به
    ساير موضوعاتى كه در اين كتاب به نحوى زيبا بدان پرداخته شده عبارتند از:مباحث علم قرائت همچون تجويد، آداب قارى قرآن، معرفى قراء سبعه و راويان ايشان و غيره.


    سير كردن شكم، ارضاى غريزۀ جنسى و در نهايت به جنگ مى‌انديشيدند.در بخشى ديگر نويسنده علت
    همچنين مباحثى دربارۀ كلام قرآن كه كلام خداست اما در قالب كلمات بشرى جاى گرفته است، مسأله حدوث و قدم قرآن، عقيده عارفان و صوفيان دربارۀ وحدت وجود و اختلاف عالمان روحانى اسلام در اين زمينه با ايشان، جاودانگى قرآن براى تمام اعصار، حكمت وجود آيات متشابه در قرآن، مفهوم راسخ بودن در علم از منظر عالمان مسلمان، مصلحت آفرينش انسان از خاک كه منشأ صفات خوب و بد است، مباحثى دربارۀ تفسير قرآن با توجه ويژه به تفسير كبير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، تفسير بيضاوى، تفسير [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، تفسير بنت الشاطى و تفسير محمد كامل حسين و تفاوتى كه بين اين تفاسير مشاهده مى‌شود.بررسى مسأله بردگى در اسلام و روش پسنديدۀ اسلام در برخورد با اسيران و بردگان و مقايسه روش برده‌دارى اسلام با روش برده‌دارى اعراب جاهلى و نيز ملل اروپايى و اعتقاد به اينكه اسلام با روش برده‌دارى خود، اصلاح بزرگ اجتماعى را به انجام رسانيد، معرفى تفسير بنت الشاطى به عنوان تفسيرى نو كه در آن تئوريهاى جديداجتماعى و اقتصادى و حقايق علمى امروزى در نظر گرفته شده است و نيز تفسير محمد كامل حسين كه در آن به علوم امروزى از ديدگاه قرآن نظر انداخته شده است، بررسى ناگواريهايى كه انسان در زندگى دنيا، براى رسيدن به كمال و ترقى، با آنها مواجه مى‌شود، معناى منافق در قرآن، طلب بخشايش(استغفار) در قرآن و معرفى استغفار در اسلام به عنوان روشى براى انتقاد از خود كه امروزه در بين برخى احزاب اروپايى به نام(citirq fleS) معروف است، تحقيقى دربارۀ معنای «أمّى» بودن پيامبر اسلام، جريان جمع و تدوين قرآن، معناى حروف مقطعه قرآن و....
     
    علاقمندى خود به قرآن را يادآور مى‌شود.به گفته وى قرآن داراى يك جاذبۀ مغناطيسى است كه هر خواننده
     
    آشنا به زبان عربى را به ادامه تلاوت ترغيب مى‌كند و اين جاذبه معلول عواملى چون رديف كلمات قرآن،
     
    صرف و نحو عربى، سادگى كلمات قرآن، ابهت كلام قرآن و...است.نويسنده در ادامه لزوم پژوهش
     
    و تحقيق در مورد قرآن را يادآور شده و معتقد است قرآن كتابى جهانى است نه كتابى مختص مسلمانان،هرچند مسلمانان
     
    هم در معرفى و شناسانيدن قرآن تلاش چندانى نكرده‌اند.به اعتقاد وى براى تحقيق در
     
    قرآن بايد دو كار اساسى انجام پذيرد:1-كرونولوژى آيات قرآن؛يعنى تعيين زمان دقيق
     
    نزول هريك از آيات قرآن 2-تعيين شأن نزول آيات و سور قرآن.
     
    ساير موضوعاتى كه در اين كتاب به نحوى زيبا بدان پرداخته شده عبارتند از:مباحث علم قرائت
     
    همچون تجويد،آداب قارى قرآن، معرفى قراء سبعه و راويان ايشان و غيره.همچنين
     
    مباحثى دربارۀ كلام قرآن كه كلام خداست اما در قالب كلمات بشرى جاى گرفته است، مسأله حدوث
     
    و قدم قرآن، عقيده عارفان و صوفيان دربارۀ وحدت وجود و اختلاف عالمان روحانى اسلام در اين زمينه با ايشان،جاودانگى قرآن براى تمام اعصار،حكمت وجود آيات
     
    متشابه در قرآن، مفهوم راسخ بودن در علم از منظر عالمان مسلمان، مصلحت آفرينش انسان از
     
    خاك كه منشأ صفات خوب و بد است، مباحثى دربارۀ تفسير قرآن با توجه ويژه به تفسير
     
    كبير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، تفسير بيضاوى، تفسير [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، تفسير بنت الشاطى و تفسير محمد كامل حسين
     
    و تفاوتى كه بين اين تفاسير مشاهده مى‌شود.بررسى مسأله بردگى در اسلام و روش پسنديدۀ
     
    اسلام در برخورد با اسيران و بردگان و مقايسه روش برده‌دارى اسلام با روش برده‌دارى اعراب
     
    جاهلى و نيز ملل اروپايى و اعتقاد به اينكه اسلام با روش برده‌دارى خود، اصلاح بزرگ اجتماعى
     
    را به انجام رسانيد، معرفى تفسير بنت الشاطى به عنوان تفسيرى نو كه در آن تئوريهاى جديد
     
    اجتماعى و اقتصادى و حقايق علمى امروزى در نظر گرفته شده است و نيز تفسير محمد كامل حسين كه در آن
     
    به علوم امروزى از ديدگاه قرآن نظر انداخته شده است، بررسى ناگواريهايى كه انسان در زندگى
     
    دنيا، براى رسيدن به كمال و ترقى، با آنها مواجه مى‌شود، معناى منافق در قرآن،طلب
     
    بخشايش(استغفار)در قرآن و معرفى استغفار در اسلام به عنوان روشى براى انتقاد از
     
    خود كه امروزه در بين برخى احزاب اروپايى به نام(citirq fleS)معروف است، تحقيقى دربارۀ
     
    معنای «أمّى»بودن پيامبر اسلام،جريان جمع و تدوين قرآن، معناى حروف مقطعه
     
    قرآن و....


    ==ويژگى==
    ==ويژگى==




    كتاب علاوه‌بر جذابيتى كه در شيوۀ پرداختن مطالب دارد از اين جهت حايز اهميت است كه توسط نويسنده‌اى مسيحى به رشته تحرير درآمده است.مردى كه عمر معنوى
    كتاب علاوه‌بر جذابيتى كه در شيوۀ پرداختن مطالب دارد از اين جهت حايز اهميت است كه توسط نویسنده‌اى مسيحى به رشته تحرير درآمده است.مردى كه عمر معنوى خويش را صرف تحقيق در قرآن كرد و به‌هيچ‌وجه تحت تأثير تعصب مذهبى قرار نگرفت.گذشته از اين نویسنده به خوبى بر زبان عربى مسلط است و بالاخص بر زبان قرآن همانند يك دانشمند روحانى طراز اول اسلامى با زبان قرآن آشناست.


    خويش را صرف تحقيق در قرآن كرد و به‌هيچ‌وجه تحت تأثير تعصب مذهبى قرار نگرفت.گذشته
    ==ساختار==
     
    كتاب حاوى يك مقدمه از مترجم و ده فصل ذيل مى‌باشد:
    از اين نويسنده به خوبى بر زبان عربى مسلط است و بالاخص بر زبان قرآن همانند يك


    دانشمند روحانى طراز اول اسلامى با زبان قرآن آشناست.
    فصل اول:قرآن به قوم عرب چه داد؟


    ==ساختار كتاب==
    فصل دوم:قرآن را مى‌گشائيم.


    فصل سوم:لزوم تحقيق در مورد قرآن.


    كتاب حاوى يك مقدمه از مترجم و ده فصل ذيل مى‌باشد:
    فصل چهارم:قرائت قرآن.


    فصل اول:قرآن به قوم عرب چه داد؟فصل دوم:قرآن را مى‌گشائيم.
    فصل پنجم:معانى آيات قرآن از نظر كلى.


    فصل سوم:لزوم تحقيق در مورد قرآن.فصل چهارم:قرائت قرآن.
    فصل ششم:تفسير قرآن.


    فصل پنجم:معانى آيات قرآن از نظر كلى.فصل ششم:تفسير قرآن.
    فصل هفتم:آيات قرآن و علوم امروزى.


    فصل هفتم:آيات قرآن و علوم امروزى.فصل هشتم:ناگواريهايى كه براى انسان پيش مى‌آيد.
    فصل هشتم:ناگواريهايى كه براى انسان پيش مى‌آيد.


    فصل نهم:درخواست بخشايش.فصل دهم:نتيجه.
    فصل نهم:درخواست بخشايش.فصل دهم:نتيجه.


    در انتهاى كتاب هم نامه آيت اللّه سيد نور الدين علوى طالقانى راجع به اين كتاب و تصحيحاتى
    در انتهاى كتاب هم نامه آيت‌اللّه سيد نورالدين علوى طالقانى راجع به اين كتاب و تصحيحاتى كه ايشان در مورد كتاب انجام داده‌اند به همراه فهرست مطالب كتاب آمده است.
     
    كه ايشان در مورد كتاب انجام داده‌اند به همراه فهرست مطالب كتاب آمده است.


    ==نسخه‌شناسى==
    ==نسخه‌شناسى==




    نويسنده كتاب دانشمند انگليسى كينت گريك، استاد دانشگاه كمبريج است.
    نویسنده كتاب دانشمند انگليسى كينت گريك، استاد دانشگاه كمبريج است.
     
    نسخه حاضر ترجمه و اقتباس آقاى ذبيح اللّه منصورى از متن انگليسى كتاب مى‌باشد.اين كتاب در قطع
     
    وزيرى با جلد گالينگور در 341 صفحه براى بار چهارم در سال 1369 شمسى از سوی «انتشارات
     
    مجيد»تهران به چاپ رسيده است.
     


    == پیوندها ==
    نسخه حاضر ترجمه و اقتباس آقاى [[صفا، ذبیح‎ الله|ذبيح‌اللّه منصورى]] از متن انگليسى كتاب مى‌باشد.اين كتاب در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 341 صفحه براى بار چهارم در سال 1369 شمسى از سوی «انتشارات مجيد» تهران به چاپ رسيده است.


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۸

    قرآن را چگونه شناختم
    قرآن را چگونه شناختم
    پدیدآورانمنصوری، ذبیح‎ الله (محقق) کرینگ، کیت (نویسنده)
    ناشرمجيد
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1369 ش
    چاپ4
    موضوعقرآن - تحقیق
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏65‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏49‎‏ ‎‏ق‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    قرآن را چگونه شناختم نوشتۀ دانشمند محقق انگليسی «كينت گريك» استاد دانشگاه كمبريج است كه توسط آقاى ذبيح‌اللّه منصورى به فارسى ترجمه شده است.

    نویسنده در اين كتاب ابتدا به بررسى و تشريح وضعيت عربهاى عربستان در قبل از اسلام پرداخته و با يك فرمول ساده وضعيت آنان را تشريح مى‌كند.

    به گفته وى اعراب قبل از اسلام فقط به سير كردن شكم، ارضاى غريزۀ جنسى و در نهايت به جنگ مى‌انديشيدند.

    در بخشى ديگر نویسنده علت علاقمندى خود به قرآن را يادآور مى‌شود.به گفته وى قرآن داراى يك جاذبۀ مغناطيسى است كه هر خواننده آشنا به زبان عربى را به ادامه تلاوت ترغيب مى‌كند و اين جاذبه معلول عواملى چون رديف كلمات قرآن، صرف و نحو عربى، سادگى كلمات قرآن، ابهت كلام قرآن و...است.نویسنده در ادامه لزوم پژوهش و تحقيق در مورد قرآن را يادآور شده و معتقد است قرآن كتابى جهانى است نه كتابى مختص مسلمانان، هرچند مسلمانان هم در معرفى و شناسانيدن قرآن تلاش چندانى نكرده‌اند.

    به اعتقاد وى براى تحقيق در قرآن بايد دو كار اساسى انجام پذيرد:1-كرونولوژى آيات قرآن؛ یعنى تعيين زمان دقيق نزول هريك از آيات قرآن 2-تعيين شأن نزول آيات و سور قرآن.

    ساير موضوعاتى كه در اين كتاب به نحوى زيبا بدان پرداخته شده عبارتند از:مباحث علم قرائت همچون تجويد، آداب قارى قرآن، معرفى قراء سبعه و راويان ايشان و غيره.

    همچنين مباحثى دربارۀ كلام قرآن كه كلام خداست اما در قالب كلمات بشرى جاى گرفته است، مسأله حدوث و قدم قرآن، عقيده عارفان و صوفيان دربارۀ وحدت وجود و اختلاف عالمان روحانى اسلام در اين زمينه با ايشان، جاودانگى قرآن براى تمام اعصار، حكمت وجود آيات متشابه در قرآن، مفهوم راسخ بودن در علم از منظر عالمان مسلمان، مصلحت آفرينش انسان از خاک كه منشأ صفات خوب و بد است، مباحثى دربارۀ تفسير قرآن با توجه ويژه به تفسير كبير فخر رازى، تفسير بيضاوى، تفسير زمخشرى، تفسير بنت الشاطى و تفسير محمد كامل حسين و تفاوتى كه بين اين تفاسير مشاهده مى‌شود.بررسى مسأله بردگى در اسلام و روش پسنديدۀ اسلام در برخورد با اسيران و بردگان و مقايسه روش برده‌دارى اسلام با روش برده‌دارى اعراب جاهلى و نيز ملل اروپايى و اعتقاد به اينكه اسلام با روش برده‌دارى خود، اصلاح بزرگ اجتماعى را به انجام رسانيد، معرفى تفسير بنت الشاطى به عنوان تفسيرى نو كه در آن تئوريهاى جديداجتماعى و اقتصادى و حقايق علمى امروزى در نظر گرفته شده است و نيز تفسير محمد كامل حسين كه در آن به علوم امروزى از ديدگاه قرآن نظر انداخته شده است، بررسى ناگواريهايى كه انسان در زندگى دنيا، براى رسيدن به كمال و ترقى، با آنها مواجه مى‌شود، معناى منافق در قرآن، طلب بخشايش(استغفار) در قرآن و معرفى استغفار در اسلام به عنوان روشى براى انتقاد از خود كه امروزه در بين برخى احزاب اروپايى به نام(citirq fleS) معروف است، تحقيقى دربارۀ معنای «أمّى» بودن پيامبر اسلام، جريان جمع و تدوين قرآن، معناى حروف مقطعه قرآن و....

    ويژگى

    كتاب علاوه‌بر جذابيتى كه در شيوۀ پرداختن مطالب دارد از اين جهت حايز اهميت است كه توسط نویسنده‌اى مسيحى به رشته تحرير درآمده است.مردى كه عمر معنوى خويش را صرف تحقيق در قرآن كرد و به‌هيچ‌وجه تحت تأثير تعصب مذهبى قرار نگرفت.گذشته از اين نویسنده به خوبى بر زبان عربى مسلط است و بالاخص بر زبان قرآن همانند يك دانشمند روحانى طراز اول اسلامى با زبان قرآن آشناست.

    ساختار

    كتاب حاوى يك مقدمه از مترجم و ده فصل ذيل مى‌باشد:

    فصل اول:قرآن به قوم عرب چه داد؟

    فصل دوم:قرآن را مى‌گشائيم.

    فصل سوم:لزوم تحقيق در مورد قرآن.

    فصل چهارم:قرائت قرآن.

    فصل پنجم:معانى آيات قرآن از نظر كلى.

    فصل ششم:تفسير قرآن.

    فصل هفتم:آيات قرآن و علوم امروزى.

    فصل هشتم:ناگواريهايى كه براى انسان پيش مى‌آيد.

    فصل نهم:درخواست بخشايش.فصل دهم:نتيجه.

    در انتهاى كتاب هم نامه آيت‌اللّه سيد نورالدين علوى طالقانى راجع به اين كتاب و تصحيحاتى كه ايشان در مورد كتاب انجام داده‌اند به همراه فهرست مطالب كتاب آمده است.

    نسخه‌شناسى

    نویسنده كتاب دانشمند انگليسى كينت گريك، استاد دانشگاه كمبريج است.

    نسخه حاضر ترجمه و اقتباس آقاى ذبيح‌اللّه منصورى از متن انگليسى كتاب مى‌باشد.اين كتاب در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 341 صفحه براى بار چهارم در سال 1369 شمسى از سوی «انتشارات مجيد» تهران به چاپ رسيده است.