منهاج الولاية في شرح نهج‌البلاغة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌م' به 'ابن‌ م')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۴۳: خط ۴۳:


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
با بررسى و تطبيق شروح متعدّد و مختلفى كه بر نهج‌البلاغه نگاشته شده، چنين برمى‌آيد كه هر كدام، از يك يا چند ويژگى خاصّ برخوردار است. برخى از آنها، بيشتر جنبه كلامى دارد، همچون [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|شرح ابن ابى‌الحديد]]، و در برخى ديگر جنبه حكمى تفوّق دارد؛ همانند شرح ابن‌ ميثم، و در برخى جنبه اخبارى و روايى نمايان است، همچون شرح گلستانه و برخى نيز مذاق عرفانى و حكمى دارد؛ همچون شرح ابن‌عتائقى، شرح محلّى و شرح روغنى قزوينى و تعداد كمى نيز به ترتيب موضوعات است؛ همچون شرح ميرزا خليل كمره‌اى؛ امّا شرحى كه در بردارنده تمامى جوانب و يا جمع بيشترى از آن ويژگى‌ها باشد و مذاق‌هاى مختلف عرفانى، حكمى، كلامى، اخبارى و ادبى - خصوصا به ترتيب موضوعات- در آن گرد آمده باشد، چنين شرحى كمتر به مرتبه ظهور و عيان و به رشته تأليف و تحرير در آمده است.
با بررسى و تطبيق شروح متعدّد و مختلفى كه بر نهج‌البلاغه نگاشته شده، چنين برمى‌آيد كه هر كدام، از يك يا چند ويژگى خاصّ برخوردار است. برخى از آنها، بيشتر جنبه كلامى دارد، همچون [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|شرح ابن ابى‌الحديد]]، و در برخى ديگر جنبه حكمى تفوّق دارد؛ همانند شرح ابن‌ ميثم، و در برخى جنبه اخبارى و روايى نمايان است، همچون شرح گلستانه و برخى نيز مذاق عرفانى و حكمى دارد؛ همچون شرح ابن‌ عتائقى، شرح محلّى و شرح روغنى قزوينى و تعداد كمى نيز به ترتيب موضوعات است؛ همچون شرح ميرزا خليل كمره‌اى؛ امّا شرحى كه در بردارنده تمامى جوانب و يا جمع بيشترى از آن ويژگى‌ها باشد و مذاق‌هاى مختلف عرفانى، حكمى، كلامى، اخبارى و ادبى - خصوصا به ترتيب موضوعات- در آن گرد آمده باشد، چنين شرحى كمتر به مرتبه ظهور و عيان و به رشته تأليف و تحرير در آمده است.


شايد بتوان اين جامعيت و كمال را شرح مورد بحث مشاهده كرد. باقى موضوع «توحيد ذات بارى تعالى» و «صفات رسول و آل او» را در دو باب نخست كتاب بررسى مى‌كند، با استناد به متون احاديث و روايات معصومين(ع) و با استمداد از اقوال محقّقين از عرفا و حكما؛ همچون ابن‌عربى، [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]]، [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابی‌نصر|روزبهان بقلى]] شيرازى، امام قشيرى، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] و با استشهاد به اشعار شاعرانى عارف، همچون مولانا، عطّار، شيخ محمّد شبسترى، ابن‌فارض به شيوه‌اى جامع و با تركيبى از عرفان و حكمت و اخبار، عبارات بلند و عميق امام‌الموحّدين را در معراج ذهن و انديشه بشرى به تفسير مى‌كشاند.
شايد بتوان اين جامعيت و كمال را شرح مورد بحث مشاهده كرد. باقى موضوع «توحيد ذات بارى تعالى» و «صفات رسول و آل او» را در دو باب نخست كتاب بررسى مى‌كند، با استناد به متون احاديث و روايات معصومين(ع) و با استمداد از اقوال محقّقين از عرفا و حكما؛ همچون ابن‌ عربى، [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]]، [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابی‌نصر|روزبهان بقلى]] شيرازى، امام قشيرى، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] و با استشهاد به اشعار شاعرانى عارف، همچون مولانا، عطّار، شيخ محمّد شبسترى، ابن‌فارض به شيوه‌اى جامع و با تركيبى از عرفان و حكمت و اخبار، عبارات بلند و عميق امام‌الموحّدين را در معراج ذهن و انديشه بشرى به تفسير مى‌كشاند.


موضوعات اخلاقى، «علم و هدايت و دين، صفات متّقين، حكمت و ادب، وصايا و نصايح، اعراض از دنيا، مذمّت كبر و نكوهش ظلم» عبارات نهج‌البلاغه را در ابواب سوم تا نهم كتاب تحقيق مى‌كند، با استناد به روايات و احاديث ديگرى از معصومين(ع) و با استمدادى ديگر از اقوال، عبارات، حكايات عارفان و اشعار اخلاقى شاعران، با تعميم مذاق عرفانى و اخلاقى و روايى خود به سير و سلوك و عروج در انديشه بشرى ادامه مى‌دهد.
موضوعات اخلاقى، «علم و هدايت و دين، صفات متّقين، حكمت و ادب، وصايا و نصايح، اعراض از دنيا، مذمّت كبر و نكوهش ظلم» عبارات نهج‌البلاغه را در ابواب سوم تا نهم كتاب تحقيق مى‌كند، با استناد به روايات و احاديث ديگرى از معصومين(ع) و با استمدادى ديگر از اقوال، عبارات، حكايات عارفان و اشعار اخلاقى شاعران، با تعميم مذاق عرفانى و اخلاقى و روايى خود به سير و سلوك و عروج در انديشه بشرى ادامه مى‌دهد.


«معاد و احوال موت و قبر»، را در نهج‌البلاغه در باب يازدهم كتاب جستجو مى‌كند، از عرفان، حكمت، كلام و حديث در تفسير عبارات امام‌المتّقين مدد مى‌گيرد، شبهات كلامى معاد را پاسخ مى‌گويد، در حديث مشهور و عميق «مواقف پنجاه‌گانه قيامت» به تفصيل بيان مى‌كند، با تبيين و تفسير عرفانى ابن‌عربى از شرح «حديث مواقف» بر مى‌آيد، و آن گاه با استمداد از مولايش على(ع) از پل‌هاى هفتگانه جهنّم، كه آخرين مواقف قيامت است، عبور مى‌كند و به بهشت و مراتب و درجات آن مى‌رسد، و در جنّت ديدار معبود و تكلّم معشوق با عاشق، در آخرين مراتب صعود و معراج انسانى قرار مى‌يابد.
«معاد و احوال موت و قبر»، را در نهج‌البلاغه در باب يازدهم كتاب جستجو مى‌كند، از عرفان، حكمت، كلام و حديث در تفسير عبارات امام‌المتّقين مدد مى‌گيرد، شبهات كلامى معاد را پاسخ مى‌گويد، در حديث مشهور و عميق «مواقف پنجاه‌گانه قيامت» به تفصيل بيان مى‌كند، با تبيين و تفسير عرفانى ابن‌ عربى از شرح «حديث مواقف» بر مى‌آيد، و آن گاه با استمداد از مولايش على(ع) از پل‌هاى هفتگانه جهنّم، كه آخرين مواقف قيامت است، عبور مى‌كند و به بهشت و مراتب و درجات آن مى‌رسد، و در جنّت ديدار معبود و تكلّم معشوق با عاشق، در آخرين مراتب صعود و معراج انسانى قرار مى‌يابد.


قوانين عدالت و سياست در نهج‌البلاغه را در باب دهم كتاب و ادعيه نهج‌البلاغه را در باب دوازدهم و آخرين باب كتاب مى‌بايد، تفسير كند. شرح را ناتمام مى‌گذارد و گويا پس از بيان تكلّم معشوق با عاشق در باب معاد، ديگر تاب نمى‌آورد و با فريادى «همّام» وار مدهوش مى‌گردد و با پرواز به معراج ملكوت، ابواب دهم و دوازدهم كتاب را بدون شرح مى‌گذارد.
قوانين عدالت و سياست در نهج‌البلاغه را در باب دهم كتاب و ادعيه نهج‌البلاغه را در باب دوازدهم و آخرين باب كتاب مى‌بايد، تفسير كند. شرح را ناتمام مى‌گذارد و گويا پس از بيان تكلّم معشوق با عاشق در باب معاد، ديگر تاب نمى‌آورد و با فريادى «همّام» وار مدهوش مى‌گردد و با پرواز به معراج ملكوت، ابواب دهم و دوازدهم كتاب را بدون شرح مى‌گذارد.
خط ۵۹: خط ۵۹:
روش مؤلف بدين قرار است كه در هر يك از ابواب فوق‌الذكر چند خطبه كه مناسب با عنوان بوده برگزيده و پس از بيان عبارتى كوتاه از هر يك از خطبه‌ها - و گاه چند عبارت - به شرح آن خطبه پرداخته است. اين شرح، در همه موارد، يكسان نيست. در برخى خطبه‌ها با تفصيل بيشتر و برخى ديگر بسيار فشرده و مختصر و حتى در پاره‌اى موارد تنها ترجمه عبارات نهج‌البلاغه است.
روش مؤلف بدين قرار است كه در هر يك از ابواب فوق‌الذكر چند خطبه كه مناسب با عنوان بوده برگزيده و پس از بيان عبارتى كوتاه از هر يك از خطبه‌ها - و گاه چند عبارت - به شرح آن خطبه پرداخته است. اين شرح، در همه موارد، يكسان نيست. در برخى خطبه‌ها با تفصيل بيشتر و برخى ديگر بسيار فشرده و مختصر و حتى در پاره‌اى موارد تنها ترجمه عبارات نهج‌البلاغه است.


شرح عبدالباقى شرحى تركيبى است: عرفان، ادب، اخبار و روايات، حكت و كلام و اخلاق به وفور در اين شرح ديده مى‌شوند. او برحسب مورد از اقوال بزرگان اهل معرفت - نظير ابن‌عربى، [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]]، [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابی‌نصر|روزبهان بقلى]] شيرازى، قشيرى، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوى]]، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، [[شبستری، محمود|شبسترى]] و [[ابن فارض، عمر بن علی|ابن‌فارض]] - براى فهم و درك كلام بلند امام(ع) بهره مى‌جويد.
شرح عبدالباقى شرحى تركيبى است: عرفان، ادب، اخبار و روايات، حكت و كلام و اخلاق به وفور در اين شرح ديده مى‌شوند. او برحسب مورد از اقوال بزرگان اهل معرفت - نظير ابن‌ عربى، [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]]، [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابی‌نصر|روزبهان بقلى]] شيرازى، قشيرى، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوى]]، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، [[شبستری، محمود|شبسترى]] و [[ابن فارض، عمر بن علی|ابن‌فارض]] - براى فهم و درك كلام بلند امام(ع) بهره مى‌جويد.


در يك كلام، از شرح عبدالباقى به شدت بوى عرفان شيعى استشمام مى‌شود. انتخاب دوازده باب و شروع از توحيد و ختم آن به معاد و دعا، نشان از گرايشات شديد سلوكى شيعى دارد.
در يك كلام، از شرح عبدالباقى به شدت بوى عرفان شيعى استشمام مى‌شود. انتخاب دوازده باب و شروع از توحيد و ختم آن به معاد و دعا، نشان از گرايشات شديد سلوكى شيعى دارد.