عرفان مولوی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'جلال الدين' به 'جلال‌الدين')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
     
    (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر =NUR108126J1.jpg
    | تصویر =NUR108126J1.jpg
    | عنوان =عرفان مولوي
    | عنوان =عرفان مولوی
    | عنوان‌های دیگر =
    | عنوان‌های دیگر =
    |پدیدآورندگان  
    |پدیدآورندگان  
    خط ۱۱: خط ۱۱:
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =‏BP 279/۲/م۹/ع۲
    | کد کنگره =‏BP 279/۲/م۹/ع۲
    | موضوع = مولوي، جلال‌الدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. - عرفان
    | موضوع = مولوی، جلال‌الدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. - عرفان
    مولوي، جلال‌الدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. - نقد و تفسير
    مولوی، جلال‌الدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. - نقد و تفسير
    شعر فارسي - قرن 7ق. - تاريخ و نقد
    شعر فارسی - قرن 7ق. - تاريخ و نقد
    عرفان
    عرفان
    تصوف
    تصوف
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''عرفان مولوی''' تألیف دکتر [[ع‍ب‍دال‍ح‍ک‍ي‍م‌، خ‍ل‍ي‍ف‍ه‌|عبدالحکیم خلیفه]]، ترجمه [[محمدي، احمد|احمد محمدی]] و [[م‍ي‍رع‍لائ‍ي‌، اح‍م‍د|احمد میرعلایی]]، این کتاب، یکی از تحقیقات بسیار عمیق و علمی و ترجمۀ کتاب ما بعدالطبیعه رومی، اثر [[ع‍ب‍دال‍ح‍ک‍ي‍م‌، خ‍ل‍ي‍ف‍ه‌|خلیفه عبدالحکیم]] دانشمند و محقق هندی است که به عنوان رسالۀ دکتری فلسفه خود، نوشته و در سال 1925م. در دانشگاه هاید لبرگ آلما، از آن دفاع نموده است.
    '''عرفان مولوی''' تألیف دکتر [[ع‍ب‍دال‍ح‍ک‍ي‍م‌، خ‍ل‍ي‍ف‍ه‌|عبدالحکیم خلیفه]]، ترجمه [[محمدي، احمد|احمد محمدی]] و [[م‍ي‍رع‍لائ‍ي‌، اح‍م‍د|احمد میرعلایی]]، این کتاب، یکی از تحقیقات بسیار عمیق و علمی و ترجمۀ کتاب ما بعدالطبیعه رومی، اثر [[ع‍ب‍دال‍ح‍ک‍ي‍م‌، خ‍ل‍ي‍ف‍ه‌|خلیفه عبدالحکیم]] دانشمند و محقق هندی است که به عنوان رسالۀ دکتری فلسفه خود، نوشته و در سال 1925م. در دانشگاه‌هایدلبرگ آلمان، از آن دفاع نموده است.


    او در این رساله نظریۀ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را نسبت به خدا و انسان و ارتباطی که میان آن دو، بنا بر عقاید عرفانی وجود دارد، مورد تحقیق و بررسی دقیق قرار داده است.
    او در این رساله نظریۀ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را نسبت به خدا و انسان و ارتباطی که میان آن دو، بنا بر عقاید عرفانی وجود دارد، مورد تحقیق و بررسی دقیق قرار داده است.
    خط ۳۹: خط ۳۹:
    کتاب مشتمل بر یک مقدمه و ده فصل است.
    کتاب مشتمل بر یک مقدمه و ده فصل است.


    در مقدمه، مترجمان دربارۀ ترجمۀ خود، ساختار، چاپ‌ها و نسخه‌های مختلف کتاب توضیحاتی داده و در ادامه یادداشتی نیز از [[صفا، ذبیح‌الله|ذبیح‌الله صفا]] درج شده که این تحقیق را فتح باب عرفان پژوهی [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] دانسته است.
    در مقدمه، مترجمان دربارۀ ترجمه، ساختار، چاپ‌ها و نسخه‌های مختلف کتاب توضیحاتی داده‌‎اند و در ادامه، یادداشتی نیز از [[صفا، ذبیح‌الله|ذبیح‌الله صفا]] درج شده که این تحقیق را فتح باب عرفان پژوهی [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] دانسته است.


    فصل نخست، به عنوان درآمد کتاب است و در آن به طور خلاصه سیر تصوف را از نخستین صوفی جهان اسلام تا زمان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] تشریح کرده و تحول فکری عرفانی را در خلال این مدت تبیین می‌کند. آنگاه سخن را به بحث دربارۀ [[مثنوی معنوی]] می‌کشاند و آن را منعکس کنندۀ همه افکار و عقاید فلسفی و دینی و عرفانی می‌داند که تا عصر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در میان ادیان و مذاهب شرق و غرب مورد بحث بوده است.
    فصل نخست، به عنوان درآمد کتاب است و در آن به‌طور خلاصه سیر تصوف را از نخستین صوفی جهان اسلام تا زمان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] تشریح کرده و تحول فکری عرفانی را در خلال این مدت تبیین می‌کند. آن‌گاه سخن را به بحث دربارۀ [[مثنوی معنوی]] می‌کشاند و آن را منعکس کنندۀ همه افکار و عقاید فلسفی و دینی و عرفانی می‌داند که تا عصر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در میان ادیان و مذاهب شرق و غرب مورد بحث بوده است.


    فصل دوم، با عنوان گوهر جان و نفس متعالیف به موضوع خلق و امر، و کثرت و وحدت اشاره دارد و دیدگاه مولانا را در این باره شرح می‌دهد و عقیدۀ او را در این باب با عقاید عرفا و فلاسفۀ جهان مقایسه نموده و در پایان، چنین نتیجه می‌گیرد که به نظر مولانا روح، جوهر و عالم ظاهر، اعراض است و بریدن از جهان جسمانی و جنبۀ عینی نفس تنها وسیلۀ رسیدن به جان پاک است.
    فصل دوم، با عنوان گوهر جان و نفس متعالی به موضوع خلق و امر، و کثرت و وحدت اشاره دارد و دیدگاه مولانا را در این باره شرح می‌دهد و عقیدۀ او را در این باب با عقاید عرفا و فلاسفۀ جهان مقایسه نموده و در پایان، چنین نتیجه می‌گیرد که به نظر مولانا روح، جوهر و عالم ظاهر، اعراض است و بریدن از جهان جسمانی و جنبۀ عینی نفس، تنها وسیلۀ رسیدن به جان پاک است.


    فصل سوم، دربارۀ مسأله خلقت بحث می‌کند و پس از بحث دربارۀ عقاید سه‌گانه خلق، حلول و صدور که دربارۀ آفرینش آمده، توضیح می‌دهد که چگونه مولانا با تأویل آیات قرآن دربارۀ آفریده شدن آدم، میان انسان و خدا از آن جهت که جوهر وجودی او روح الهی است، رابطه‌ای نزدیک برقرار نموده است.
    فصل سوم، دربارۀ مسأله خلقت بحث می‌کند و پس از بحث دربارۀ عقاید سه‌گانه خلق، حلول و صدور که دربارۀ آفرینش آمده، توضیح می‌دهد که چگونه مولانا با تأویل آیات قرآن دربارۀ آفریده شدن آدم، میان انسان و خدا از آن جهت که جوهر وجودی او، روح الهی است، رابطه‌ای نزدیک برقرار نموده است.


    فصل چهارم دربارۀ تطور و تکامل است؛ ابتدا اندیشه مولانا را در باب تکامل و ارتقای جیاتی با نظریه تکاملی فلاسفه، به خصوص داروین مقایسه نموده و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را در این زمینه متقدم و پیشرو می‌داند؛ اما پس از بحث و بررسی، سرانجام به این نتیجه می‌رسد که دیدگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] با داروین از چند جهت تفاوت دارد و به بیان اختلاف آرا می‌پردازد.
    فصل چهارم دربارۀ تطور و تکامل است؛ ابتدا اندیشه مولانا را در باب تکامل و ارتقای حیاتی با نظریه تکاملی فلاسفه، به خصوص داروین مقایسه نموده و [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را در این زمینه متقدم و پیشرو می‌داند؛ اما پس از بحث و بررسی، سرانجام به این نتیجه می‌رسد که دیدگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] با داروین از چند جهت تفاوت دارد و به بیان اختلاف آرا می‌پردازد.


    فصل پنجم و ششم، از عشق و جبر سخن می‌گوید، در بحث عشق، میان نظریه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و [[افلاطون]] مقایسه‌ای برقرار می‌سازد  و وجوه اشتراک و اختلاف آن‌ها را تعیین می‌کند و چون عشق موجب نوعی جبر است، در فصل ششم از جبر و اختیار، توکل، زهد و رضا بحث می‌کند و دیدگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را در هر مورد با مهارتی خاص تحلیل و تشریح می‌کند.
    فصل پنجم و ششم، از عشق و جبر سخن می‌گوید، در بحث عشق، میان نظریه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و [[افلاطون]] مقایسه‌ای برقرار می‌سازد  و وجوه اشتراک و اختلاف آن‌ها را تعیین می‌کند و چون عشق موجب نوعی جبر است، در فصل ششم از جبر و اختیار، توکل، زهد و رضا بحث می‌کند و دیدگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] را در هر مورد با مهارتی خاص تحلیل و تشریح می‌کند.
    خط ۵۵: خط ۵۵:
    فصل هشتم، با عنوان «بقای شخصیت» از مسأله فنا و بقا سخن می‌گوید و در فصل نهم، بحث از خدا به میان می‌آید و دیدگاه‌های مختلف را دربارۀ خدا بیان می‌کند.  
    فصل هشتم، با عنوان «بقای شخصیت» از مسأله فنا و بقا سخن می‌گوید و در فصل نهم، بحث از خدا به میان می‌آید و دیدگاه‌های مختلف را دربارۀ خدا بیان می‌کند.  


    در فصل دهم، بحث خود را به وحدت وجود صوفی می‌رساند و تفاوت وجدت وجود صوفی را با سایر عقاید وحدت وجودی بررسی و فرق‌های آن را توضیح می‌دهد.
    در فصل دهم، بحث خود را به وحدت وجود صوفی می‌رساند و تفاوت وحدت وجود صوفی را با سایر عقاید وحدت وجودی، بررسی و فرق‌های آن را توضیح می‌دهد.


    در چاپ حاضر مترجمان توضیحاتی دربارۀ برخی مفاهیم، اصطلاحات و تعبیرات عرفانی که در کتاب مطرح گردیده، افزوده و فلاسفه و بزرگانی که نام آن‌ها در کتاب آمده نیز به تفصیل معرفی شده‌اند.
    در چاپ حاضر مترجمان توضیحاتی دربارۀ برخی مفاهیم، اصطلاحات و تعبیرات عرفانی که در کتاب مطرح گردیده، افزوده و فلاسفه و بزرگانی که نام آن‌ها در کتاب آمده نیز به تفصیل معرفی شده‌اند.


    در پایان فهرست‌های منابع و مآخذ، کتابها، رساله‌ها و نام کسان درج است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص71-73</ref>
    در پایان فهرست‌های منابع و مآخذ، کتاب‌ها، رساله‌ها و نام کسان درج است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص71-73</ref>





    نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۰

    عرفان مولوی
    عرفان مولوی
    پدیدآورانع‍ب‍دال‍ح‍ک‍ي‍م‌، خ‍ل‍ي‍ف‍ه‌ (نویسنده)

    محمدي، احمد (مترجم)

    م‍ي‍رع‍لائ‍ي‌، اح‍م‍د (مترجم)
    ناشرشرکت سهامي کتابهاي جيبي
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1356ش.
    چاپسوم
    موضوعمولوی، جلال‌الدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. - عرفان

    مولوی، جلال‌الدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. - نقد و تفسير شعر فارسی - قرن 7ق. - تاريخ و نقد عرفان

    تصوف
    کد کنگره
    ‏BP 279/۲/م۹/ع۲

    عرفان مولوی تألیف دکتر عبدالحکیم خلیفه، ترجمه احمد محمدی و احمد میرعلایی، این کتاب، یکی از تحقیقات بسیار عمیق و علمی و ترجمۀ کتاب ما بعدالطبیعه رومی، اثر خلیفه عبدالحکیم دانشمند و محقق هندی است که به عنوان رسالۀ دکتری فلسفه خود، نوشته و در سال 1925م. در دانشگاه‌هایدلبرگ آلمان، از آن دفاع نموده است.

    او در این رساله نظریۀ مولانا را نسبت به خدا و انسان و ارتباطی که میان آن دو، بنا بر عقاید عرفانی وجود دارد، مورد تحقیق و بررسی دقیق قرار داده است.

    این اثر از منابع معتبر و دست اول عرفان مولانا محسوب می‌شود.

    کتاب مشتمل بر یک مقدمه و ده فصل است.

    در مقدمه، مترجمان دربارۀ ترجمه، ساختار، چاپ‌ها و نسخه‌های مختلف کتاب توضیحاتی داده‌‎اند و در ادامه، یادداشتی نیز از ذبیح‌الله صفا درج شده که این تحقیق را فتح باب عرفان پژوهی مولانا دانسته است.

    فصل نخست، به عنوان درآمد کتاب است و در آن به‌طور خلاصه سیر تصوف را از نخستین صوفی جهان اسلام تا زمان مولانا تشریح کرده و تحول فکری عرفانی را در خلال این مدت تبیین می‌کند. آن‌گاه سخن را به بحث دربارۀ مثنوی معنوی می‌کشاند و آن را منعکس کنندۀ همه افکار و عقاید فلسفی و دینی و عرفانی می‌داند که تا عصر مولانا در میان ادیان و مذاهب شرق و غرب مورد بحث بوده است.

    فصل دوم، با عنوان گوهر جان و نفس متعالی به موضوع خلق و امر، و کثرت و وحدت اشاره دارد و دیدگاه مولانا را در این باره شرح می‌دهد و عقیدۀ او را در این باب با عقاید عرفا و فلاسفۀ جهان مقایسه نموده و در پایان، چنین نتیجه می‌گیرد که به نظر مولانا روح، جوهر و عالم ظاهر، اعراض است و بریدن از جهان جسمانی و جنبۀ عینی نفس، تنها وسیلۀ رسیدن به جان پاک است.

    فصل سوم، دربارۀ مسأله خلقت بحث می‌کند و پس از بحث دربارۀ عقاید سه‌گانه خلق، حلول و صدور که دربارۀ آفرینش آمده، توضیح می‌دهد که چگونه مولانا با تأویل آیات قرآن دربارۀ آفریده شدن آدم، میان انسان و خدا از آن جهت که جوهر وجودی او، روح الهی است، رابطه‌ای نزدیک برقرار نموده است.

    فصل چهارم دربارۀ تطور و تکامل است؛ ابتدا اندیشه مولانا را در باب تکامل و ارتقای حیاتی با نظریه تکاملی فلاسفه، به خصوص داروین مقایسه نموده و مولانا را در این زمینه متقدم و پیشرو می‌داند؛ اما پس از بحث و بررسی، سرانجام به این نتیجه می‌رسد که دیدگاه مولانا با داروین از چند جهت تفاوت دارد و به بیان اختلاف آرا می‌پردازد.

    فصل پنجم و ششم، از عشق و جبر سخن می‌گوید، در بحث عشق، میان نظریه مولانا و افلاطون مقایسه‌ای برقرار می‌سازد و وجوه اشتراک و اختلاف آن‌ها را تعیین می‌کند و چون عشق موجب نوعی جبر است، در فصل ششم از جبر و اختیار، توکل، زهد و رضا بحث می‌کند و دیدگاه مولانا را در هر مورد با مهارتی خاص تحلیل و تشریح می‌کند.

    فصل هفتم، دربارۀ انسان کامل و خصوصیت‌های آن بحث می‌کند و میان انسان کامل و امام، و ولی و نبی مقایسه‌ای انجام می‌دهد.

    فصل هشتم، با عنوان «بقای شخصیت» از مسأله فنا و بقا سخن می‌گوید و در فصل نهم، بحث از خدا به میان می‌آید و دیدگاه‌های مختلف را دربارۀ خدا بیان می‌کند.

    در فصل دهم، بحث خود را به وحدت وجود صوفی می‌رساند و تفاوت وحدت وجود صوفی را با سایر عقاید وحدت وجودی، بررسی و فرق‌های آن را توضیح می‌دهد.

    در چاپ حاضر مترجمان توضیحاتی دربارۀ برخی مفاهیم، اصطلاحات و تعبیرات عرفانی که در کتاب مطرح گردیده، افزوده و فلاسفه و بزرگانی که نام آن‌ها در کتاب آمده نیز به تفصیل معرفی شده‌اند.

    در پایان فهرست‌های منابع و مآخذ، کتاب‌ها، رساله‌ها و نام کسان درج است.[۱]



    پانويس

    1. ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص71-73


    منابع مقاله

    عالمی، محمدعَلَم، کتاب‌شناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمی‌ترین کتاب‌های مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.

    وابسته‌ها