تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین): تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR13626J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۹ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۰۶
نام کتاب | تفسیر جوامع الجامع |
---|---|
نام های دیگر کتاب | جوامع الجامع فی تفسیر القرآن المجید |
پدیدآورندگان | موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه (محقق)
طبرسی، فضل بن حسن (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 94/5 /ط2ج9 |
موضوع | تفاسیر شیعه - قرن 6ق. |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1428 هـ.ق |
کد اتوماسیون | 13626 |
معرفى اجمالى
«تفسير جوامع الجامع»، يكى از ارزندهترين تأليفات ابوعلى فضل بن حسن طبرسى و در زمينه قرآن كريم است كه به زبان عربى تأليف و با تحقيق مؤسسه نشر اسلامى، عرضه شده است.
طبرسى اين تفسير را به درخواست فرزندش در جمع ميان «مجمع البيان» و «الكافي الشافي» [اثر خود وى]، در مدّت يك سال (از ماه صفر 542 تا محرم 543ق)، درهفتاد و چند سالگى تأليف كرده است. جز اصرار فرزند، مشوق ديگرش در تأليف اين تفسير، استمداد و استفاده بيشتر از «كشّاف» [زمخشرى] بوده است و مىتوان گفت كه بيشتر، بلكه نزديك به همه مطالب آن، از مطاوى «كشّاف» اقتباس شده است (ر.ك: مختارى، رضا، ص27).
اين تفسير پس از «مجمع البيان»، از معروفترين تأليفات مرحوم طبرسى است كه گاهى تحت عنوان «الوسيط» نام برده مىشود (ميرشمسى، صديقه، ص18).
ساختار
كتاب با دو مقدمه از محقق و نويسنده آغاز شده است. نويسنده، خود، اين تفسير را در دو جلد تنظيم كرده كه جلد اول در پايان سوره كهف خاتمه يافته و جلد دوم در پايان قرآن (ميرشمسى، صديقه، ص18)، ولى پس از تصحيح و تعليق توسط مؤسسه نشر اسلامى، در سه جلد به اتمام رسيده است.
اين اثر، سومين تفسير طبرسى است كه تدوين شده است. او نخست «مجمع البيان» را و سپس تفسيرى وجيز با عنوان «الكاف الشاف» را به رشته تحرير درآورد و پس از آن، با «كشاف» زمخشرى روبهرو شد و با عنايت به آن، اين كتاب را پديد آورد (ر.ك: گازارى، محمدحسن، ص173).
نظمى را كه طبرسى در كتاب «مجمع البيان» خود مراعات كرده بود، در اين اثر، به كار نگرفته، بلكه مباحث را به روش و نظم «كشاف»، ارائه كرده است. وى در مقدمه كتاب، به اين نكته اشاره دارد كه اين تفسير، خلاصهاى از تفسير «كشاف» و برگرفته از آن است، ولى حقيقت اين است كه طبرسى علاوه بر پالايش «كشاف» و حذف مباحث و مطالب غير ضرورى، مطالبى ارزشمند بر آن افزوده و آرا و نظريات خود را به سبك مفسران و فقيهان اماميه آورده است. در اين رهگذر، طبرسى به سه موضوع لغات، تركيب آيات و فصاحت و بلاغت و نكات بلاغى عنايت وافر داشته و سعى كرده است تا در اين زمينه مطلبى را از تفسير كشاف، فروگذار نكند (ر.ك: همان، ص173-174).
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، ضمن اشاره به اهتمام مسلمانان و مخصوصا اماميه به علم تفسير، زندگىنامه مختصرى از نويسنده ارائه و سپس، توضيحاتى پيرامون كتاب و اقدامات تحقيقى صورتگرفته در آن، داده شده است (مقدمه محقق، ج1، ص5-36).
در مقدمه نويسنده، به انگيزه نويسنده از تدوين اين كتاب و منابع آن، اشاره گرديده است (مقدمه نويسنده، همان، ص47-50).
اين اثر بااينكه از نظر حجم نسبت به دو كتاب ديگر طبرسى متوسط است، ولى تمام مباحث لازم براى تفسير آيات را بهاختصار داراست: مباحث لغوى، صرفى، نحوى، بلاغى، اختلاف قرائات، مباحث كلامى و اعتقادى، فقهى و... البته گاهى اين اختصار، موجب تعقيد و يا اخلال لفظى و معنوى شده است، ولى در كل، طبرسى توانسته است بهخوبى از عهده تفسير آيات و حذف مطالب غير ضرورى برآيد (ر.ك: قربانى زرين، باقر، ص94).
در اين زمينه، به چند نمونه اشاره مىشود:
الف)- در تفسير آيه 81 سوره النساء: «و يقولون طاعة فإذا برزوا من عندك بيّت طائفة منهم غير الذي تقول و الله يكتب ما يبيّتون» ، در معناى واژه «تبييت» مىگويد: اين واژه يا از «بيتوته» است؛ زيرا تدبيرى است كه شبانه صورت مىپذيرد يا از «بيت» شعر اخذ شده است؛ زيرا شاعر درباره بيت مىانديشد و آن را مرتّب مىگرداند (همان).
ب)- گاه در ضمن مباحث نحوى، اصطلاحات نحويان بصره و كوفه را مىآورد، مانند ضمير فصل نزد بصريان و ضمير عماد نزد كوفيان (همان، ص95).
ج)- طبرسى در حدّ اختصار به مباحث بلاغى نيز پرداخته است، مانند تفسير آيه 64 سوره المائده كه به معانى مجازى واژه «يد» در عربى پرداخته و با توجه به سرودههاى عربى آن را پرورانده است (همان).
د)- در تفسير آيه 85 سوره بقره به اختلاف قرائتها توجه كرده و گفته است كه برخى «أسارى» را در آيه «أسرى» و «تفادوهم» را «تفدوهم» قرائت كردهاند. وى سپس با توجه به اختلاف قرائتها معناى آيه را تبيين كرده است (همان).
اشعار و امثال نيز جايگاه ويژهاى در جوامع الجامع دارند. در پايان هريك از مجلدات چهارگانه، بخشى از فهرستهاى كتاب، راجع به اشعار و امثال است. اشعار در مباحث لغوى، نحوى، بلاغى و شرح مفاهيم آيات به كار رفتهاند (ر.ك: همان).
ديگر رويكرد طبرسى در اين كتاب، تبيين مباحث كلامى شيعه است؛ براى نمونه به چند مبحث اشاره مىشود:
1. در تفسير آيه 125 سروه انعام: «فمن يرد اللّه أن يهديه يشرح صدره للإسلام...» ، آورده كه خداوند به كسى لطف مىكند و توفيقش مىدهد كه شايستگى آن را داشته باشد. به تعبير حكما «قابليت محل» در برخوردارى از توفيق و لطف الهى دخيل مىباشد و در مقابل، اضلال و گمراهى نيز از سوى خداوند براى كسى است كه خود، پيشتر زمينههاى آن را در خود به سوء اختيار فراهم كرده باشد (همان، ص95-96).
2. طبرسى نيز مانند بسيارى از متكلمان پيش از خود، از جمله علم الهدى شريف مرتضى و شيخ طوسى، انبياء(ع) را منزه از گناه مىداند؛ براى نمونه در تفسير آيه 43 سوره توبه: «عفا الله عنك...» ، پس از نقل گفته زمخشرى در «الكشّاف» كه مىگويد: «اين آيه كنايه از گناهى است كه پيامبر اكرم(ص) مرتكب شده است»، طبرسى مىگويد كه پيامبر اسلام(ص) كه سيد انبياء و بهترين زاده حوّاست، از نسبت گناه مبرّاست و مقام او بسى والاست. در اين آيه عفو پيش از عتاب است؛ هرچند جايز است كه پروردگار، پيامبران را به جهت ترك اولى سرزنش نمايد. جالب آنكه درپانوشت كشّاف (2/274) همين گفتهها و تحليل طبرسى بدون آوردن نام و استناد به او ذكر شده است (ر.ك: همان، ص96).
3. در تفسير آيه 3 سوره المائده: «اليوم أكملت لكم دينكم...» ، بهصراحت اعلام مىدارد كه مراد از اتمام نعمت، ولايت امير مؤمنان حضرت على(ع) است و با استناد به روايتى از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) اظهار مىدارد كه اين آيه در غدير خم و در حجّةالوداع نازل شد و پيامبر(ص) در آن روز حضرت على(ع) را بهعنوان جانشين بلافصل خود منصوب فرمود. در تفسير آيه 67 سوره مائده: «يا أيها الرسول بلّغ ما أنزل إليك من ربّك و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته...» نيز به واقعه غدير خم اشاره كرده و نزول آيه را درباره جانشينى بلافصل پيامبر(ص) دانسته است. جالب آنكه گفته در برخى قرائتها، «رسالاته» بهجاى «رسالته» آمده است؛ يعنى اگر اين رسالت [امامت حضرت على(ع)] را تبليغ نكنى ديگر رسالتهاى خود را نيزابلاغ نكردهاى (همان).
4. در تفسير آيه 41 سوره انفال: «و اعلموا أنّما غنمتم من شيء فأنّ للّه خمسه و للرسول و لذي القربى و اليتامى و المساكين و ابن السبيل...» ، طبرسى مىگويد كه خمس مطابق مفاد آيه، به 6 قسمت تقسيم مىشود: سهمى از آن خدا، سهمى از آن رسول خدا(ص) و سهمى از آن ذوى القربى است. اين 3 سهم پس از رسول خدا(ص) در دست جانشينان او مىباشد. سهمهاى باقىمانده از آن يتيمان از شيعيان آل محمد(ع) و مساكين آنان و در راه سفر ماندگانشان است و كسى در اين سهمها با آنان شريك نخواهد بود؛ زيرا خداوند متعال، صدقه را براى سادات حرام كرده و بهجاى آن خمس را برايشان مقرر داشته است (همان، ص96-97).
طبرسى در موارد متعددى آراء كلامى زمخشرى را رد كرده است؛ براى نمونه در تفسير آيه 48 سوره النساء: «إن الله لا يغفر أن يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء...» ، پس از نقل گفته زمخشرى در كشّاف (1/519-520) كه مىگويد: «آمرزش و عدم آمرزش مربوط به «لمن يشاء» است؛ آمرزش براى كسانى است كه توبه كنند و عدم آمرزش كسانى راست كه توفيق توبه نمىيابند»، طبرسى مىگويد كه اين گفته زمخشرى نادرست و فاسد است؛ زيرا بنا بر آن، آمرزش و عدم آمرزش در حكم و معنا يكسان خواهند بود؛ بهعلاوه توبه، عقاب و عذاب را برطرف مىكند و پس چگونه است كه آمرزش توبهكننده باز هم مشمول «لمن يشاء» خواهد بود؟
با توجه به مطالب گفتهشده مشخص شد كه اثر حاضر درعينآنكه با نظر به كشّاف زمخشرى تأليف گشته، ولى كاملا مستقل است. ازاينرو اين كتاب از آغاز به تعبير شوشترى «در ميان، متداول و مشهور و معتبر و منظور» بوده است (ر.ك: همان98).
وضعيت كتاب
جوامع الجامع چهار مرتبه چاپ شده است؛ يك بار با تصحيح آيتالله قاضى، يك مرتبه با تصحيح ابوالقاسم گرجى، بار سوم از سوى انتشارات دارالأضواء بيروت و آخرين چاپ، بهوسيله دفتر انتشارات اسلامى قم (ر.ك: گازارى، محمدحسن، ص174).
ترجمه كامل اين تفسير، از سوى بنياد پژوهشهاى آستان قدس رضوى صورت پذيرفته است كه برخى تسامحها نيز در آن وجود دارد. ترجمه ديگر اين تفسير، از سوى آيتالله روحانى بيرجندى صورت پذيرفته است كه تاكنون تنها يك جلد آن به چاپ رسيده است و «المقامع» شرح فارسى جوامع الجامع است كه بهوسيله سيد جواد ذهنى تهرانى، نگارش يافته و جلد اول آن در سال 1375ش، چاپ و منتشر شده است (همان، ص175).
متأسفانه كتاب فاقد فهارس مىباشد.
در پاورقىها علاوه بر اشاره به اسامى مختلف سورهها (ر.ك: پاورقى، ج1، ص47) و ارائه ترجمه مختصرى از اعلام مذكور در متن (همان، ص48)، با استفاده از لغتنامههاى معتبر، به توضيح و تشريح لغات مشكل متن، پرداخته شده است (همان).
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. قربانى زرين، باقر، «تبيين رويكرد طبرسى در تفسير جوامع الجامع»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهش دينى، شماره 23، پاييز و زمستان 1390، به آدرس:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/943960/%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%B7%D8%A8%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9?q \%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9%20%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9&score .48131993&rownumber 2 .
3. گازارى، محمدحسن، ««جوامع الجامع» و «كشاف» در نگاه تطبيقى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهشهاى قرآنى، شماره 29 و 30، بهار و تابستان 1381، به آدرس:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/28658/%C2%AB%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%C2%BB-%D9%88-%C2%AB%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%81%C2%BB-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D9%82%DB%8C?q \%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9%20%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9&score .3643011&rownumber 6 .
4. ميرشمسى، صديقه، «روش شيخ طبرسى در مجمع البيان و جوامع الجامع و نقش استاد علامه دكتر ابوالقاسم گرجى در احياء تفسير جوامع الجامع»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: نامه الهيات، شماره 13، زمستان 1389، به آدرس:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/887327/%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%B7%D8%A8%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D9%88-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%AF%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%A1-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7?q \%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9%20%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9&score .65842754&rownumber 1 .
پیوندها
مطالعه کتاب تفسیر جوامع الجامع در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور