۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد ابوالقاسم على بن حسين موسوى بغدادى' به 'سيد ابوالقاسم على بن حسين موسوى بغدادى ') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
بنظر مىرسد اجماعاتى كه مؤلف در كتاب ذكر نموده است به عنوان حجت بر عليه مخالفين مذهب تشيع و بدگويان و تقبيح كنندگان ذكر نموده است و با اجماع مصطلح در مذهب شيعه كه كاشف از قول معصوم(ع) فرق دارد و حتى در بسيارى از موارد عبارت فالموافق للإماميّة في هذه المسألة أكثر من مخالفينا ديده مىشود كه نشان از اين دارد كه مؤلف در مقام بيان زياد بودن طرفداران نظريات فقهى مذهب تشيع است. | بنظر مىرسد اجماعاتى كه مؤلف در كتاب ذكر نموده است به عنوان حجت بر عليه مخالفين مذهب تشيع و بدگويان و تقبيح كنندگان ذكر نموده است و با اجماع مصطلح در مذهب شيعه كه كاشف از قول معصوم(ع) فرق دارد و حتى در بسيارى از موارد عبارت فالموافق للإماميّة في هذه المسألة أكثر من مخالفينا ديده مىشود كه نشان از اين دارد كه مؤلف در مقام بيان زياد بودن طرفداران نظريات فقهى مذهب تشيع است. | ||
وى در قسمتى از خطبۀ كتاب اين گونه مىنويسد: و كيف لا يعد خلافا من يرجع في مذهبه إلى أقوال أهل البيت(ع) الذي جعل النبي (ص) أقوالهم لكتاب الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه في قوله(ع): إني مخلف فيكم ما إن تمسكتم بهما لن تضلّوا كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي و إنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض و لهذا ذهب كثير من علماء المعتزلة و محصليهم إلى أنّ إجماع أهل البيت(ع) وحدهم حجّة. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 118/1 به نقل از مقدمۀ كتاب الانتصار). | وى در قسمتى از خطبۀ كتاب اين گونه مىنويسد: و كيف لا يعد خلافا من يرجع في مذهبه إلى أقوال أهل البيت(ع) الذي جعل النبي(ص) أقوالهم لكتاب الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه في قوله(ع): إني مخلف فيكم ما إن تمسكتم بهما لن تضلّوا كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي و إنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض و لهذا ذهب كثير من علماء المعتزلة و محصليهم إلى أنّ إجماع أهل البيت(ع) وحدهم حجّة. ([[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] 118/1 به نقل از مقدمۀ كتاب الانتصار). | ||
بنابراين مبناى مؤلف اين است كه اكثريت نداشتن دليل بطلان يك مذهب نيست زيرا كه در سرزمينهاى مختلف علماى مذاهب مختلف همچون ابوحنيفه يا شافعى يا مالك داراى نظريات منفردى بودهاند و مورد اهانت و شفاعت واقع نشدهاند بنابراين اگر علماء و فقهاى شيعه با استناد به گفتههاى امامانى همچون امام محمد باقر(ع)، [[امام صادق]](ع)، امام زين العابدين(ع) و حتى امير المؤمنين(ع) داراى نظريات منفردى باشند نبايد مورد اهانت واقع شوند. | بنابراين مبناى مؤلف اين است كه اكثريت نداشتن دليل بطلان يك مذهب نيست زيرا كه در سرزمينهاى مختلف علماى مذاهب مختلف همچون ابوحنيفه يا شافعى يا مالك داراى نظريات منفردى بودهاند و مورد اهانت و شفاعت واقع نشدهاند بنابراين اگر علماء و فقهاى شيعه با استناد به گفتههاى امامانى همچون امام محمد باقر(ع)، [[امام صادق]](ع)، امام زين العابدين(ع) و حتى امير المؤمنين(ع) داراى نظريات منفردى باشند نبايد مورد اهانت واقع شوند. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
از ديگر ويژگىهاى كتاب استناد مؤلف به اجماعات شيعه است. بنظر مىرسد اجماعات مذكور در كتاب، اجماعات بر عليه مذاهب ديگر و حجت بر آنان است و از اجماعات متداول در درون فقه شيعه نمىباشد. | از ديگر ويژگىهاى كتاب استناد مؤلف به اجماعات شيعه است. بنظر مىرسد اجماعات مذكور در كتاب، اجماعات بر عليه مذاهب ديگر و حجت بر آنان است و از اجماعات متداول در درون فقه شيعه نمىباشد. | ||
و در واقع مؤلف با ذكر اين اجماعات و استناد به اين كه در امت پيامبر (ص) گروهى باهم اجماع بر فساد نخواهند داشت، مشروعيت نظر شيعيان را در برابر بدگويان تقبيح كنندگان آنان اثبات مىكند. | و در واقع مؤلف با ذكر اين اجماعات و استناد به اين كه در امت پيامبر(ص) گروهى باهم اجماع بر فساد نخواهند داشت، مشروعيت نظر شيعيان را در برابر بدگويان تقبيح كنندگان آنان اثبات مىكند. | ||
مؤلف در كتاب سعى كرده كمتر از استدلالهاى فقهى و اصولى استفاده نموده و يا به صورت اشارهاى گذرا آنها را مطرح مىكند و همينطور از ذكر روايات اماميه خوددارى نموده و بيشتر به آيات قرآن كريم و روايات مذكور در كتب اهل تسنن استناد نموده است. | مؤلف در كتاب سعى كرده كمتر از استدلالهاى فقهى و اصولى استفاده نموده و يا به صورت اشارهاى گذرا آنها را مطرح مىكند و همينطور از ذكر روايات اماميه خوددارى نموده و بيشتر به آيات قرآن كريم و روايات مذكور در كتب اهل تسنن استناد نموده است. |
ویرایش