۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (علیه السلام)' به '(علیه السلام)') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
نگارنده نخست از نظر لغوى به بررسى معناى تعزير پرداخته و ديدگاههاى لغتشناسى [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]]، ابن منظور اندلسى، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، ابوعبدالرحمن الخليل، ابن حمّاد الجوهرى، ابن فارس، علامه فيروزآبادى، علامه طريحى و علامه مصطفوى را در مورد معناى لغوى تعزير بيان كرده و از منظر قرآنى نيز معناى تعزير را تحليل كرده است. | نگارنده نخست از نظر لغوى به بررسى معناى تعزير پرداخته و ديدگاههاى لغتشناسى [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانى]]، ابن منظور اندلسى، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، ابوعبدالرحمن الخليل، ابن حمّاد الجوهرى، ابن فارس، علامه فيروزآبادى، علامه طريحى و علامه مصطفوى را در مورد معناى لغوى تعزير بيان كرده و از منظر قرآنى نيز معناى تعزير را تحليل كرده است. | ||
آنگاه از نگاه فقهاى بزرگ شيعه اماميه مانند [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]]، ابن ادريس، محقق حلّى، فاضل اصفهانى، [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]]، | آنگاه از نگاه فقهاى بزرگ شيعه اماميه مانند [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]]، ابن ادريس، محقق حلّى، فاضل اصفهانى، [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]]، صاحب رياض، [[شهيد ثانى]]، ابن قدامه و جزيرى به مفهوم لغوى و اصطلاحى تعزير پرداخته و فرقهاى تعزير را با حدود اسلامى بررسى نموده است. | ||
وى سپس دايره جرايمى كه مصداق تعزير قرار مىگيرند را مشخص، و ادله وجوب تعزير را بررسى كرده است. نگارنده وجوب تعزير را از عموم ادله امر به معروف و نهى از منكر، روايات عام و استقراء نصوص خاصه استفاده ميكند. | وى سپس دايره جرايمى كه مصداق تعزير قرار مىگيرند را مشخص، و ادله وجوب تعزير را بررسى كرده است. نگارنده وجوب تعزير را از عموم ادله امر به معروف و نهى از منكر، روايات عام و استقراء نصوص خاصه استفاده ميكند. | ||
و دلايل [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] | و دلايل [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] بر انحصار تعزير به گناهان كبيره و ادله فقهى [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و پيروانش بر گستره دامنه تعزير را بررسى، و نكات و اشكالات موجود در مسأله را بيان مينمايد. | ||
در فصل بعدى كتاب نگارنده مدعى مىشود كه تعزير منحصر به ضرب تازيانه و مانند آن نيست و با استفاده از ادله شرعى و روايات و قرائن ديگر اثبات مىكند كه تعزير فقط با ضرب حاصل نمىشود و موارد غيرضرب كه به نحوى عقوبت عمل حساب مىشوند نيز مشمول تعزير مىباشد.به اعتقاد وى از سخنان اهل لغت و فقهاى مشهور شيعه و اهل سنت نيز اين مطلب قابل استخراج است و رواياتى نيز دلالت دارد كه از تعزير تعبير به عقوبت مىكنند و آن را نوعى تأديب فرد گناهكار مىدانند. از اينرو مىتوان تنبيههاى غيربدنى كه بر اثر آن عقوبت و تأديب حاصل مىشود را نيز تعزير اطلاق نمود. | در فصل بعدى كتاب نگارنده مدعى مىشود كه تعزير منحصر به ضرب تازيانه و مانند آن نيست و با استفاده از ادله شرعى و روايات و قرائن ديگر اثبات مىكند كه تعزير فقط با ضرب حاصل نمىشود و موارد غيرضرب كه به نحوى عقوبت عمل حساب مىشوند نيز مشمول تعزير مىباشد.به اعتقاد وى از سخنان اهل لغت و فقهاى مشهور شيعه و اهل سنت نيز اين مطلب قابل استخراج است و رواياتى نيز دلالت دارد كه از تعزير تعبير به عقوبت مىكنند و آن را نوعى تأديب فرد گناهكار مىدانند. از اينرو مىتوان تنبيههاى غيربدنى كه بر اثر آن عقوبت و تأديب حاصل مىشود را نيز تعزير اطلاق نمود. |
ویرایش