غیبت و مهدویت در تشیع امامیه: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR13409J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۹ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۳۷
نام کتاب | غیبت و مهدویت در تشیع امامیه |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | افتخارزاده، محمود (مترجم)
حسین، جاسم (نويسنده) ساشا دینا، عبدالعزیز عبدالحسین (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 224/4 /س2غ9 |
موضوع | محمد بن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. -
مهدویت |
ناشر | محمودرضا افتخار زاده |
مکان نشر | [بی جا] - [بی جا] |
سال نشر | |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13409AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى:
«غيبت و مهدويت در تشيع اماميه از ديدگاه دكتر جاسم حسين و دكتر ساشادينا» اثر فارسى محمود رضا افتخارزاده، نقد و بررسى آراء و نظرات دو تن از شيعيان روشنفكر در زمينه عقيده مهدويت است.
كتاب به منظور آشنايى محققين با عقايد دكتر جاسم حسين و دكتر عبدالعزيز عبدالحسين ساشادينا و نكات ضعف اعتقادات آنها درباره مهدويت، در سال 1369ش ترجمه و تهيه شده است.
ساختار:
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است.
كتاب در اصل، ترجمه رسالهاى است كه مؤلف آن را براى دوره كارشناسى ارشد نوشته است. مؤلف به بررسى دو ديگاه متعارض مكتوب پيرامون غيبت و مهدويت امام دوازدهم(عج) پرداخته و خود بر يكى از اين دو ديدگاه تاكيد كرده است.
مترجم آراى ساشادينا را در واقع حرف جديدى ندانسته و آن را همان گفتههاى واقفيه در زمان غيبت امام عصر(عج) مىداند كه سعى كرده با استفاده از كتاب فرق الشيعة نوبختى كه از متون قديمى شيعه است، نظرات خود را تأييد كند.
به گفته مترجم، اين دو محقق، بيشتر در زمينه دو مقوله «القائم (عنصر قيام در قضيه مهدويت)» و «المنتظر(عنصر انتظار ظهور امام)» و برخى مسائل ديگر، حرف و حديث دارند و به ناروا از نظرات نوبختى، به نفع خود سود جستهاند.
به گفته مترجم، نظرات نوبختى آخرين حرف و دقيقترين سخن شيعيان در زمينه مهدويت نيست. مترجم در پاورقى و مقدمه مفصل كتاب، به نقد سخنان و نظرات اين دو محقق پرداخته است.
گزارش محتوا:
مقدمه مترجم، اشارهاى است به عقايد و باورهاى اصيل شيعى در مباحث مربوط به مهدويت از جمله غيبت امام دوازدهم(ع)، آخرالزمان، ظهور امام غائب، مدينه فاضله، انسان ايدهآل.
مترجم معتقد است كه مطالعه دقيق مقدمه وى، خواننده را در فضاى عقيدتى مهدويت قرار خواهد داد و سفسطهها و مغلطههاى اين دو محقق را آشكار و خنثى خواهد نمود.
در بخش اول، آراء و نظريات دكتر جاسم حسين پيرامون رويدادهاى غيبت امام دوازدهم(ع) مطرح شده است. وى كوشيده است تا دكترين مهدويت امام دوازدهم را بر اساس احاديث منسوب به پيامبر(ص) و امامان(ع) ترسيم كند. بنا به عقيده او، تعدادى از احاديث صريحاً دلالت دارند كه جانشين دوازدهم پيامبر(ص)، همان امامى است كه براى تحقق عدل و قسط در زمين خواهد آمد.
وى در توصيفش از احاديث متوالى تاريخى عصر امام صادق(ع) به بعد، پيوسته به احاديثى ارجاع مىدهد كه ظاهراً بهقدر كافى مبهم بوده و براى تقويت پارهاى از عقايد گوناگون مربوط به هويت «المهدى» بهكار مىرفته است. در نتيجه، وى اعتراف مىكند كه بسيارى از احاديث، بهطور كلى تنها به مسئله معاد و قيامت مربوط است. موضوعى كه راه تفسير احاديث مزبور را بر اساس تمايلات علماى شيعه گشوده است.
دوم، بيان ديدگاه دكتر ساشادينا در رابطه با عقيده مهدويت در تشيع اماميه است.
وى در بررسى خود از تحول عقيده مهدويت در تشيع اماميه، بهطور خلاصه مىگويد كه او از سه شيوه تحقيق پيروى كرده است:
نخست آنكه بررسى منابع اوليه تشيع اماميه او را به اين نتيجه رسانده است كه امام دوازدهم(ع) پس از غيبت اوليهاش، نقش «القائم بالجهاد» (قيام براى احقاق حق خاندان پيامبر(ص)) را بر عهده داشته است كه بايد در آينده نزديكى ظهور كند.
دوم آنكه وى مدعى است دريافت اين مطلب كه: «شيعيان مشوش بودند كه آيا عنوان «المهدى» بايد بر «القائم» اضافه شده باشد»، نظريه او را مبنى بر اينكه غيبت كبراى امام دوازدهم(ع) به نقش او به عنوان «مهدى منتظر»، اهميت داده است، تائيد مىكند.
سوم اينكه تفسير مواد اوليه مهدويت به يك مفهوم كلامى پيچيده و غيرطبيعى، توسط علماء دوره صفويه، مبيّن تلاش آنان براى توجيه قابل قبول چند حديث مربوط به ولادت و غيبت امام مهدى(عج) است.
نتايج حاصله از پژوهش ساشادينا، عبارتند از اينكه: علماء اماميه كوشيدند تا عقايد مربوط به امامت و مهدويت امام دوازدهم(ع) را مستدلاً اثبات كنند و همين كوششها بود كه با وجود آزار و شكنجه شيعيان توسط رژيمهاى مختلف، ضامن بقاء عقايد شيعى شد. سپس وى در رسالهاش مىكوشد تا با دقت، اين سه مطلب را اثبات كند.
وى پژوهش خود را با بررسى اصطلاح «المهدى» آغاز كرده و تذكر مىدهد كه اين اصطلاح در قرآن بهكار نرفته و در عوض، اصطلاح «المهتدى» استعمال شده است.
آنگاه وى كوشيده است تا به ترسيم چگونگى پيدايش «ايده مهدى» و تسلسل تاريخى آن در ميان شيعان اوليه بپردازد.
به نظر وى، رؤياى منجى، آنچنان دلانگيز بود كه موجب شد تا شيعيان ستمديده، به ايده «مهدى منتظر» دل خوش دارند.
ازين پس او مىكوشد تا تحول عقيده به مهدى را از شكل ساده اوليه عقيده به يك منجى غيبى، به يك عقيده پيچيده كه مىگويد يك مجدّد دينى در آخرالزمان ظهور خواهد كرد، ترسيم كند. وى در نتيجهگيرى نهائىاش مىگويد كه تنظيم ايده مهدويت و روشن سازى آن در طى سه مرحله انجام گرفته است:
مرحله نخست؛ بحران حاصله از مسئله جانشينى امام حسن عسكرى(ع) بود. وى معتقد است كه در اين مرحله، از امام دوازدهم(ع) به «القائم» و «الحجة» تعبير مىشد، اما كسى مدعى نبود كه او «مهدى موعود» است.
دوم؛ زمانى است كه امام دوازدهم(ع) توسط سفراء اوليهاش نمايندگى مىشد و بيشتر چنين پيداست كه غيبت او بهطور موقت انتظار مىرفت.
سوم؛ با غيبت كبرى آغاز مىشود كه رهبر خاصى براى رهبرى و هدايت شيعيان تدارك ديده نشده و به جاى آن راويان اخبار امامان، مسئول اين كار مىشوند.
بنا به عقيده وى، اين راويان، ايده غيبت امام را با ايده «مهدى موعود» كه در احاديث اسلامى وجود داشت، درآميختند تا عقيده «مهدى منجى نهائى» را تنظيم كنند.
آخرين بخش، به تحليل و مقايسه ديدگاههاى اين دو مؤلف پيرامون عقيده مهدويت امام دوازدهم(عج) پرداخته است.
نويسنده در اين تحليل، بر روى سه نكته مهم ايده مهدويت كه ناشى از ديدگاههاى مؤلفان است، متمركز شده است. اين سه نكته عبارتند از:
1- نقش احاديث در تحول عقيده به امام غايب.
2- تنظيم و تبيين عقيده مهدويت.
3- ترويج عقيده به غيبت (دكترين غيبت).
وى معتقد است گرچه پژوهش جاسم حسين ملاحظات قابل توجهى را پيرامون وظايف دوره وكلا و پس از حيات امامان(ع) در برداشت، اما تفاسير شخصى او از متون مذهبى، پژوهش او را ذهنى كرده است.
به باور وى، پژوهش ساشادينا نيز مبتنى بر همان منابع اوليهاى است كه جاسم حسين از آنها استفاده كرده، اما با اختلاف روشنى در مورد ايده مهدويت ارائه شده است؛ پژوهش ساشادينا پيرامون تحول تدريجى ايده مهدى(ع)، شايد به طور كلى به عنوان نظريه تحول ايدهها و عقايد به حساب آيد.
وى معتقد است اين دو محقق در تحقيقشان، قبل از اينكه بخشى از عقيده مورد بحث را مطرح سازند، ابتدا به تنظيم، تبيين و نظام بخشى به كارشان پرداختهاند و حتى اغلب جرح و تعديل يا تفسير مجددشان، مطابق با جزئيات تاريخى است.
كتاب از ترجمهاى روان و سليس برخوردار بوده و مترجم در ضمن ترجمه، به نقد ديدگاههاى نويسندگان پرداخته است.
وضعيت كتاب:
فهرست مطالب و اسامى اشخاص، قبائل، مذاهب، فرق، كتب، اماكن و اصطلاحات مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها توسط مترجم در آخر هر بخش آمده و به ذكر منابع و نقد ديدگاههاى نويسندگان متن، اختصاص يافته است.
منابع مقاله:
1- مقدمه و متن كتاب.
2- ، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(عليهالسلام) و مهدويت»، قم،(1388)، مؤسسه اطلاعرسانى اسلامى مرجع، ج2 ص1025.
پیوندها