پیدایش اصول فقه و ادوار نخستین آن: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR13260J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۹ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۲۲
نام کتاب | پیدایش اصول فقه و ادوار نخستین آن |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | شبیری زنجانی، محمد جواد (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 153/5 /الف8ش23 |
موضوع | اصول فقه شیعه - قرن 13ق.
انصاری، مرتضی بن محمد امین، 1214 - 1281ق. - کنگرهها فقه جعفری - تاریخ |
ناشر | کنگره جهانی بزرگداشت دويستمين سالگرد ميلاد شيخ اعظم انصاری، دبيرخانه |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1373 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13260AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«پيدايش اصول فقه و ادوار نخستين آن»، اثر حجتالاسلام سيد محمدجواد شبيرى زنجانى، رسالهاى است كه در آن، به بررسى چگونگى پيدايش علم اصول فقه و ادوار تاريخى آن، پرداخته شده است.
كتاب به زبان فارسى و در سال 1373ش، نوشته شده است.
ساختار
كتاب با دو مقدمه از دبير كنگره شيخ اعظم انصارى آقاى محسن اراكى و نويسنده آغاز و مطالب به ارائه گزارشى اجمالى از تاريخ پيدايش و رشد علم اصول در قرون نخستين اسلامى (پيش از شيخ مفيد)، در ضمن سه بخش، اختصاص يافته است.
نويسنده در اين اثر، در جستجوى يافتن سرچشمههاى نخستين علم اصول، به بررسى و تحقيق در منابع اصيل حديث، رجال و كلام پرداخته و اثر حاضر را در شناخت انديشههاى آغازين اين علم و كتب نگاشتهشده در ادوار نخستين آن، فراهم آورده است (مقدمه نويسنده، ص 4).
گزارش محتوا
در مقدمه دبير كنگره شيخ انصارى، به زمينههاى بهوجودآمده براى كاوش محققانه و مجتهدانه صاحبنظران با ديدگاههاى گوناگون در ابعاد مختلف انديشه فقهى شخصيتى چون شيخ انصارى، اشاره شده است (مقدمه محسن اراكى، ص 3).
در مقدمه نويسنده، به اين امر پرداخته شده است كه بدون نگرش تاريخى به علم اصول، نمىتوان نقش عظيم دانشمندانى چون شيخ انصارى را در استوارسازى بناى رفيع اين دانش روشن ساخت و به مدد مقايسه آثار پيش از شيخ با آثار پس از وى مىتوان عوامل اساسى تحوّلآفرين را در مكتب اصولى شيخ انصارى بازشناخت (مقدمه نويسنده، ص 6).
بخش اول، به چگونگى پيدايش علم اصول پرداخته شده است. در ميان دانشمندان عامه، چنين مشهور شده است كه نخستين تأليف در علم اصول، كتاب «رساله امام شافعى» (150 - 204ق) مىباشد و برخى بر اين سخن ادعاى اجماع نمودهاند، ولى به نظر نويسنده، اين سخن را نمىتوان بهطور كامل صحيح دانست؛ چه، بررسى اجمالى رساله شافعى مىرساند كه اين كتاب را نمىتوان كتاب اصولى به مفهوم مصطلح كنونى آن دانست (متن كتاب، ص 8).
به اعتقاد نويسنده، صرف نظر از اينكه كتاب «رساله شافعى» تأليف خود وى مىباشد و يا از امالى شافعى است، بايد دانست كه اين كتاب هم از جهت موضوع، محمول و مسائل و هم از جهت غرض تأليف و هم از جهت سبك نگارش، با اصول فقه مغايرت دارد؛ نه تمام يا اكثر مباحث اين كتاب در علم اصول است و نه كتاب، تمام يا اكثر مباحث علم اصول را در بر دارد. به باور وى، نگاهى به اين كتاب مىرساند كه مسائل مطرحشده در آن، به شناخت منابع فقه اسلامى و كيفيت استنباط احكام شرعى از آنها اختصاص نداشته و اين كتاب به بحث و بررسى از شيوه استفاده از منابع اسلامى براى دست يافتن به جميع منابع اسلامى مىپردازد و علم فقه، تنها بخشى از معارف اسلامى مىباشد كه در باره احكام شرعى مربوط به افعال مكلّفين گفتگو مىنمايد و بسيارى از مباحث قرآنى و حديثى از دائره شمول اين علم بيرون است (همان، ص 9).
بااينهمه، به نظر نويسنده بايد پذيرفت كه از سرچشمههاى اساسى علم اصول فقه همين «رساله شافعى» است كه - هرچند نتوان به تمام معنى آن را كتاب اصولى دانست - در تاريخ پيدايش علم اصول نقش مهمى را ايفا نموده است (همان).
اما علامه سيد حسن صدر، هشام بن الحكم را مؤلف نخستين اثر در علم اصول دانسته كه با تأليف كتاب «الألفاظ»، به بحث در باره مهمترين مبحث اين علم پرداخته است. نويسنده پس از بررسى اين قول، به اين نتيجه رسيده است كه تأليف هشام بن الحكم مىبايست به انگيزه كلامى صورت گرفته باشد و اين كتاب، يكى از آثار كلامى وى بشمار آيد كه بحث شرايط صحت و سقم اخبار را كه در كتابهاى كلامى هم بهتناسب به آن مىپردازند، بررسى مىكند. به نظر نويسنده اگر ما غرض از تأليف كتاب را در ردهبندى آنها در نظر نياوريم، مىبايست اين اثر را كتابى در اصول فقه بدانيم و به هر صورت، اين كتاب قديمىترين اثرى است كه به بررسى بحث اصولى خبر واحد و خبر متواتر و شرايط صحت روايات و اخبار مىپردازد و ما از آن آگاه هستيم و البته بديهى است تنها اين بحث را شامل گرديده و سائر مباحث اصولى در اين كتاب نيامده است (همان، ص 12).
بخش دوم، به معرفى آثار اصولى نخستين، اختصاص يافته است. نويسنده در اين بخش، فهرستى را از آثار اصولى در اعصار نخستين (پيش از شيخ مفيد) كه به دست علماى شيعه نگاشته شده است، ارائه داده است (همان، ص 13).
وى با بهرهگيرى از كتب فهارس قدماء، فهرست كتبى را ارائه كرده كه بهاحتمال زياد، كتب اصولى هستند و به برخى از كتبى كه احتمالا در شمار كتب اصولى مىباشند در ضمن اشاره نموده است. كتابها در اين فهرست به ترتيب موضوع مباحث اصولى آورده شده و در هر قسمت سعى شده است ترتيب زمانى رعايت شود. برخى از اين كتب، عبارتند از:
الف)- كتب مربوط به جميع ابواب اصول فقه، از جمله: «الإفهام لأصول الأحكام» از محمد بن احمد بن الجنيد (وى از مشايخ شيخ مفيد، متولد 336ق، بوده است) و «نقض رسالة الشافعي» از ابوسهل نوبختى (همان، ص 17).
ب)- كتب مربوط به مباحث الفاظ، از جمله: «تحقيق اللسان في وجوه البيان» و «الرسالة في تحقيق الدلالة» از ابوالقاسم على بن احمد كوفى (م 352ق) (البته ممكن است مراد از دلالت، كرامات دالّ بر امامت ائمه معصومين(ع) باشد)، «استخراج المراد من مختلف الخطاب» از محمد بن احمد بن جنيد، همچنين كتابهاى «الخصوص و العموم» و «الأسماء و الأحكام» از ابوسهل اسماعيل بن على نوبختى، «الخصوص و العموم» از حسن بن موسى نوبختى (زنده پس از 300ق) و... (همان، ص 18).
ج)- كتب مربوط به مباحث أمارات و حجج:
1. در باره أخبار (خبر واحد و خبر متواتر)، از جمله: «الأخبار و كيف تصحّ» از هشام بن الحكم و «كتاب في خبر الواحد و العمل به» تأليف حسن بن موسى نوبختى (همان، ص 19).
2. در باره قياس و اجتهاد (به معناى رأى نه به معناى مصطلح كنونى)، از جمله: «إبطال القياس» و «نقض اجتهاد الرأي على ابن راوندي» از ابوسهل اسماعيل بن على نوبختى (همان، ص 20).
د)- كتب مربوط به تعارض اخبار، از جمله: «اختلاف الحديث و مسائله عن أبيالحسن موسى بن جعفر(ع)» از يونس بن عبدالرحمن، «اختلاف الحديث» از محمد بن ابىعمير، «كتاب الحديثين المختلفين» از عبدالله بن جعفر حميرى و... (همان، ص 21).
در بخش سوم، به بررسى انديشههاى اصولى نخستين پرداخته شده است. نويسنده بر اين باور است كه بررسى دقيق آراء دانشمندان متقدّم شيعى، بدون دسترسى به كتب آنها ممكن نيست. پارهاى از انديشههاى اصولى ايشان در كتب اصولى متأخر نقل شده است، ولى بهجز اين انديشهها، آراء ديگرى از قدما در لابهلاى كتب ديده مىشود كه كمتر مورد توجه واقع شده است. به نظر وى، ارائه دقيق و منظم اين آرا در گرو تتبع گسترده در تمامى كتب حديثى، فقهى، كلامى و... مىباشد؛ ازاينرو در اين بخش، به پارهاى از افكار اصولى كه در ضمن مطالعات پراكنده به آنها برمىخوريم، اشاره شده است. وى معتقد است با تهيه فهارس موضوعى كارآمد از تمامى منابع اصيل، بهويژه منابع قرن چهارم و پنجم، مىتوان سيستم فكرى دانشمندان پيشين امامى را شناسايى نمود. در اين بخش اين نظرات به ترتيب عصر صاحبان آرا تنظيم شده است (همان، ص 23).
وضعيت كتاب
كتاب، فاقد هرگونه فهرست بوده و پىنوشتها، در انتهاى كتاب آمده و در آنها، علاوه بر ذكر منابع، توضيحاتى پيرامون برخى از مطالب متن، داده شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
پیوندها
مطالعه کتاب پیدایش اصول فقه و ادوار نخستین آن در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور