بکایی، محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'منتظرى' به 'منتظرى')
    جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
    خط ۵۰: خط ۵۰:
    وى در تهران در يك مجموعه غير انتفاعى كه شامل مدرسه هم مى‌شد، شروع به كار كرد.
    وى در تهران در يك مجموعه غير انتفاعى كه شامل مدرسه هم مى‌شد، شروع به كار كرد.


    وى در سال 1363ش، به دانشگاه [[امام جعفر صادق (ع)|امام صادق (ع)]] رفت و به فعاليت‌هاى علمى مشغول شد.
    وى در سال 1363ش، به دانشگاه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] رفت و به فعاليت‌هاى علمى مشغول شد.


    == منابع مقاله ==
    == منابع مقاله ==

    نسخهٔ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۹:۲۰

    بکائی، محمد حسن
    نام بکائی، محمد حسن
    نام های دیگر
    نام پدر
    متولد 1313 هـ.ش
    محل تولد
    رحلت 1386 هـ.ش
    اساتید
    برخی آثار
    کد مولف AUTHORCODE14179AUTHORCODE


    «محمدحسن بكايى»، در سال 1313ش، در خوى به دنيا آمد. سال‌هاى كودكى او مصادف با اشغال آذربايجان توسط روس‌ها و عوامل آنان؛ يعنى دمكرات‌ها، بود.

    وى در سال 1326ش، وارد مدرسه نمازى خوى شد و پس از سه سال، در سال 1329ش، عازم قم شد. در قم رسائل را نزد آيت‌الله مشكينى، مكاسب را نزد آيت‌الله منتظرى و كفايه را نزد آيت‌الله مجاهدى خواند. بعدها ضمن ادامه درس، به اروميه رفت‌وآمد كرد و به كارهاى تبليغى و تدريسى پرداخت و مدرسه محمديه را تأسيس كرد.

    در اروميه با طرف‌داران سيد حسين عرب‌باغى كه يك روحانى، اما با گرايش‌هاى خاص فكرى بود، برخورد كرد. عرب‌باغى‌ها معمولا روابط خوبى هم با رژيم شاه داشتند و از اين جهت، طلبه‌هاى قم كه سياسى و مخالف رژيم بودند، با آنان درگير مى‌شدند.

    او در جريان تحولات سال‌هاى 1331 - 1332ش، به مسائل سياسى روى آورد، لذا گزارش وى از حوادث مربوط به جنبش نفت، در خوى و نقش روحانيون محلى در آن، مغتنم است.

    وى در سال 1338ش، از اروميه به تبريز آمد و در آنجا به فعاليت‌هاى فرهنگى و تبليغى خود ادامه داد.

    از اين زمان به بعد است كه آرام‌آرام نهضت روحانيون قم آغاز شد و بكايى كه در آن وقت يك منبرى در شهر بود، با اين وقايع درگير شد. داستان انجمن‌هاى ايالتى و ولايتى در پاييز سال 1341ش، نخستين آنهاست. روحانيون، در مجالس روضه يا فاتحه بر سر منبر، به‌طور معمول پاى بحث را به سياست كشانده و به‌آرامى دامنه مبارزات دينى را گسترش مى‌دادند.

    اطلاعات بكايى در آثارش از اين حيث كه اشاراتى از اين قبيل به اين مجالس دارد، جالب است؛ مخصوصا كه اسامى بسيارى از افرادى را كه با وى برخورد داشته‌اند، دقيقا ذكر كرده است. به‌علاوه، اطلاعاتى در باره روحانيون مختلفى كه در درجات مختلف، در آن زمان، در شهر بوده‌اند ارائه كرده كه از اين حيث هم جالب توجه است. وى حتى بسيارى از فرماندهان نظامى و شهربانى و ساواك مناطق را معرفى كرده و از سرنوشت آنان هم اطلاعاتى به دست داده كه از آن جمله داستان سرتيپ مهرداد و عاقبت اوست كه خيلى خواندنى است.

    در گيرودار سخنرانى‌هاى سياسى، بكايى پس از چند بار شنيدن تذكر، دستگير و به تهران برده شد، اما بعد از مدتى آزاد گرديد و بار ديگر فعاليت‌هاى تبليغى خود را در تبريز از سر گرفت.

    وى در تهران در يك مجموعه غير انتفاعى كه شامل مدرسه هم مى‌شد، شروع به كار كرد.

    وى در سال 1363ش، به دانشگاه امام صادق(ع) رفت و به فعاليت‌هاى علمى مشغول شد.

    منابع مقاله

    پايگاه كتابخانه تخصصى تاريخ اسلام و ايران، جمعه 16 ارديبهشت 1390ش.


    وابسته‌ها

    کتابنامه بزرگ قرآن کريم / نوع اثر: کتاب / نقش: گردآورنده

    کتابنامه انقلاب اسلامي: کتابشناسي توصيفي - موضوعي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده