الرسالة الثانية في الغيبة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد')
خط ۶۳: خط ۶۳:
در باره محتواى اثر حاضر، گفتنى‌ها فراوان است، از جمله:
در باره محتواى اثر حاضر، گفتنى‌ها فراوان است، از جمله:


1. نويسنده اين پرسش را مطرح كرده است كه با توجه به اختلافات آشكارى كه مردم در وجود حضرت مهدى(عج) دارند، چه دليلى بر وجود امام صاحب غيبت(ع) هست؟ و خودش چنين پاسخ داده است: ما شيعيان دوازده‌امامى را مى‌شناسيم كه شرق و غرب جهان را گرفته و با اختلاف آرا و همت‌ها در جاهاى گوناگون زندگى مى‌كنند و همديگر را نمى‌شناسند، ولى همگى در اين موضوع هم‌عقيده هستند كه دروغ حرام است و به قبح دروغ آگاهند و به‌صورت متواتر از امامان خود از اميرالمؤمنين على(ع) نقل مى‌كنند كه امام دوازدهم غيبت مى‌كند و اهل باطل در او شك مى‌كنند و نقل مى‌كنند كه غيبت واقع مى‌شود به همان ترتيبى كه واقع شده است. پس اين اخبار را يا صادق بايد بشماريد يا كاذب. اگر صادق باشد كه نتيجه صحت اعتقاد ما مى‌شود و اگر كسى بخواهد بگويد كه كاذب است، چنين چيزى ممكن نيست؛ زيرا اگر اين احتمال براى شيعيان با ويژگى‌هايى كه گفته شد، روا باشد، براى هر مسلمانى هم روا خواهد بود و در نتيجه، معجزات پيامبران كه با نقل متواتر ثابت شده، بى‌اعتبار خواهد شد و همچنين بر هركسى ديگر هم روا خواهد بود، به‌طورى‌كه هيچ گزارشى در دنيا صادق نخواهد بود... <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11 - 12</ref>.
#نويسنده اين پرسش را مطرح كرده است كه با توجه به اختلافات آشكارى كه مردم در وجود حضرت مهدى(عج) دارند، چه دليلى بر وجود امام صاحب غيبت(ع) هست؟ و خودش چنين پاسخ داده است: ما شيعيان دوازده‌امامى را مى‌شناسيم كه شرق و غرب جهان را گرفته و با اختلاف آرا و همت‌ها در جاهاى گوناگون زندگى مى‌كنند و همديگر را نمى‌شناسند، ولى همگى در اين موضوع هم‌عقيده هستند كه دروغ حرام است و به قبح دروغ آگاهند و به‌صورت متواتر از امامان خود از اميرالمؤمنين على(ع) نقل مى‌كنند كه امام دوازدهم غيبت مى‌كند و اهل باطل در او شك مى‌كنند و نقل مى‌كنند كه غيبت واقع مى‌شود به همان ترتيبى كه واقع شده است. پس اين اخبار را يا صادق بايد بشماريد يا كاذب. اگر صادق باشد كه نتيجه صحت اعتقاد ما مى‌شود و اگر كسى بخواهد بگويد كه كاذب است، چنين چيزى ممكن نيست؛ زيرا اگر اين احتمال براى شيعيان با ويژگى‌هايى كه گفته شد، روا باشد، براى هر مسلمانى هم روا خواهد بود و در نتيجه، معجزات پيامبران كه با نقل متواتر ثابت شده، بى‌اعتبار خواهد شد و همچنين بر هركسى ديگر هم روا خواهد بود، به‌طورى‌كه هيچ گزارشى در دنيا صادق نخواهد بود... <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11 - 12</ref>.
#نويسنده اين اشكال را مطرح كرده: واجب است كه اين روايات غيبت امام زمان(ع) را علاوه بر شيعه، ديگران هم نقل كنند. [[شيخ مفيد]] پاسخ داده است: اين مطلبى كه شما مى‌گوييد، نه لازم است و نه واجب و اگر چنين موضوعى را واجب بشماريد، لازمه‌اش اين است كه خبرى كه موافق و مخالف آن را نقل نكند، صحيح نباشد و لازمه اين مطلب، بى‌اعتبارى همه اخبار مى‌شود (همان، ص15). بايد توجه كرد كه منظور [[شيخ مفيد]] اين نيست كه مخالفان، روايات غيبت امام زمان(ع) را نقل نكرده‌اند، بلكه مقصودش اين است كه براى اثبات يك مطلب ضرورتى ندارد كه حتماً مخالفان هم آن مطلب را نقل كرده باشند.
#نويسنده به قصيده سيد بن محمد حميرى استشهاد كرده كه 150 سال قبل از غيبت، در باره امام زمان(ع) سروده است:
#:{{شعر}}
#:{{ب|''و كذا روينا عن وصي محمد''|2=''و ما كان في ما قاله بالمتكذب''}}
#:{{ب|''بأن ولي الأمر يفقد لا يرى''|2=''ستيرا كفعل الخائف المترقب''}}
#:{{ب|''له غيبة لا بد من أن يغيبها''|2=''فصلى عليه الله من متغيب''}}
#:{{پایان شعر}}


2. نويسنده اين اشكال را مطرح كرده: واجب است كه اين روايات غيبت امام زمان(ع) را علاوه بر شيعه، ديگران هم نقل كنند. [[شيخ مفيد]] پاسخ داده است: اين مطلبى كه شما مى‌گوييد، نه لازم است و نه واجب و اگر چنين موضوعى را واجب بشماريد، لازمه‌اش اين است كه خبرى كه موافق و مخالف آن را نقل نكند، صحيح نباشد و لازمه اين مطلب، بى‌اعتبارى همه اخبار مى‌شود (همان، ص15). بايد توجه كرد كه منظور [[شيخ مفيد]] اين نيست كه مخالفان، روايات غيبت امام زمان(ع) را نقل نكرده‌اند، بلكه مقصودش اين است كه براى اثبات يك مطلب ضرورتى ندارد كه حتماً مخالفان هم آن مطلب را نقل كرده باشند.
#:«و اين‌گونه از وصىّ محمد(ص)؛ يعنى از اميرالمؤمنين على(ع)، براى ما روايت شده است - و هرگز دروغى نگفته است - كه ولىّ خدا مفقود مى‌شود و ديده نمى‌شود... براى او غيبتى است كه ضرورى است و بايد انجام شود پس صلوات خدا بر آن غايب.
 
3. نويسنده به قصيده سيد بن محمد حميرى استشهاد كرده كه 150 سال قبل از غيبت، در باره امام زمان(ع) سروده است:
 
{{شعر}}
{{ب|''و كذا روينا عن وصي محمد''|2=''و ما كان في ما قاله بالمتكذب''}}
{{ب|''بأن ولي الأمر يفقد لا يرى''|2=''ستيرا كفعل الخائف المترقب''}}
{{ب|''له غيبة لا بد من أن يغيبها''|2=''فصلى عليه الله من متغيب''}}
{{پایان شعر}}
 
 
«و اين‌گونه از وصىّ محمد(ص)؛ يعنى از اميرالمؤمنين على(ع)، براى ما روايت شده است - و هرگز دروغى نگفته است - كه ولىّ خدا مفقود مى‌شود و ديده نمى‌شود... براى او غيبتى است كه ضرورى است و بايد انجام شود پس صلوات خدا بر آن غايب.


[[شيخ مفيد]] بعد از نقل اين اشعار تأكيد مى‌كند: بنگريد به قول اين سيد كه چگونه قاطعانه مى‌گويد و اين نيست جز به‌خاطر اينكه به‌صورت قاطع و متواتر اين روايات براى او ثابت شده است... <ref>ر.ك: همان، ص14 - 15</ref>.
[[شيخ مفيد]] بعد از نقل اين اشعار تأكيد مى‌كند: بنگريد به قول اين سيد كه چگونه قاطعانه مى‌گويد و اين نيست جز به‌خاطر اينكه به‌صورت قاطع و متواتر اين روايات براى او ثابت شده است... <ref>ر.ك: همان، ص14 - 15</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش