أصول المعارف: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'ملاصدرا' به 'ملاصدرا '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'ملاصدرا' به 'ملاصدرا ')
خط ۷۱: خط ۷۱:
اصل اول از باب ثانى مشتمل است، بر تعريف معناى علم و جهل و تقرير اين اصل كه علم همان حصول صورت شئ است، از براى عالم و ظهور شئ (معلوم) نزد عالم يا از براى عالم به نحو تجرد و عدم ملابست با ماده و جهات مانع از علم و حضور و كشف و انكشاف است. بنابراين جهل مقابل علم است و دو شئ متقابل اجتماع نكنند، لذا برگشت علم و جهل به نحوى از وجود و عدم است.
اصل اول از باب ثانى مشتمل است، بر تعريف معناى علم و جهل و تقرير اين اصل كه علم همان حصول صورت شئ است، از براى عالم و ظهور شئ (معلوم) نزد عالم يا از براى عالم به نحو تجرد و عدم ملابست با ماده و جهات مانع از علم و حضور و كشف و انكشاف است. بنابراين جهل مقابل علم است و دو شئ متقابل اجتماع نكنند، لذا برگشت علم و جهل به نحوى از وجود و عدم است.


مؤلف در اين مبحث اقسام علم را بيان و تحقيق نموده است و بعد از بيان وجه فرق بين علم به ذات و علم به غير و نيز فرق بين حضور ذات معلوم از براى عالم يا صورت و نقش مرتسم آن در مقام بيان علم نفوس انسانى به حقايق خارج از ذات خود، طريقه استاد خود ملاصدرا را انتخاب نموده است كه همان اتحاد نفس عاقل با عقل فعال يا رب النوع انواع مادى باشد. و نيز بيان نموده كه لازم است، نفس مسافر الى العقل الفعال در اول مرحله وجود قوه و هيولاى صور عقليه باشد تا به تواند بحسب نفس ذات و جوهر وجود به حركت ذاتيه به عقل فعال پيوندد، چه آنكه عقل مجرد صورت تماميه و علت غائيه نفس انسانى است و هر معلولى بايد به اصل وجود متصل شود. كنايه آنكه نفس اگر جوهر مجرد بالفعل و امر محصل تام الوجود (در مقام ابتداى وجود) باشد و نسبت به صور عقليه، و خزينه عقول مفصله لابشرط و مبهم و غير متحصل نباشد، متحد با عقل نشود.
مؤلف در اين مبحث اقسام علم را بيان و تحقيق نموده است و بعد از بيان وجه فرق بين علم به ذات و علم به غير و نيز فرق بين حضور ذات معلوم از براى عالم يا صورت و نقش مرتسم آن در مقام بيان علم نفوس انسانى به حقايق خارج از ذات خود، طريقه استاد خود [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]  را انتخاب نموده است كه همان اتحاد نفس عاقل با عقل فعال يا رب النوع انواع مادى باشد. و نيز بيان نموده كه لازم است، نفس مسافر الى العقل الفعال در اول مرحله وجود قوه و هيولاى صور عقليه باشد تا به تواند بحسب نفس ذات و جوهر وجود به حركت ذاتيه به عقل فعال پيوندد، چه آنكه عقل مجرد صورت تماميه و علت غائيه نفس انسانى است و هر معلولى بايد به اصل وجود متصل شود. كنايه آنكه نفس اگر جوهر مجرد بالفعل و امر محصل تام الوجود (در مقام ابتداى وجود) باشد و نسبت به صور عقليه، و خزينه عقول مفصله لابشرط و مبهم و غير متحصل نباشد، متحد با عقل نشود.


باب سوم در غنا و فقر است؛ اين باب بنا بر فرموده مؤلف در معرفت اسماء الهيه است.
باب سوم در غنا و فقر است؛ اين باب بنا بر فرموده مؤلف در معرفت اسماء الهيه است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش