۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در روايتى كه سلسله سند آن عبارت است از احمد بن عيسى العكلى، عازم ابونعمان، حماد بن سلمه، على بن زيد، قبيصة بن مهران و ابن عباس، چنين آمده است: «بخت نصر، در خواب، بتى ديد كه سر آن از طلا، سينهاش از نقره، رانهايش از مس و ساقهايش، از سفال بود و ناگهان سنگى از آسمان به سر آن اصابت كرده و سر، سينه، رانها و ساقهاى آن شكست. وى، بسيار تعجب كرده و سحره و كاهنين را احضار نموده و تعبير آن خواب را از آنان پرسيد، اما ايشان درمانده شده و نتوانستند آن را تعبير نمايند. بخت نصر، سراغ دانيال(ع) رفته و از وى خواهان تعبير شد و او چنين گفت: سر آن بت، خود تو هستى، سينهاش، فرزند پس از تو است، رانها، ملك روم بوده و ساقها، ملك فارس مىباشد كه در آخر الزمان آمده و در آن ضعف و سستى پديد مىآيد و در آن هنگام، پيامبرى از عرب ظهور كرده و تمام بتها را در اين سرزمين، در هم خواهد شكست.» | در روايتى كه سلسله سند آن عبارت است از احمد بن عيسى العكلى، عازم ابونعمان، حماد بن سلمه، على بن زيد، قبيصة بن مهران و ابن عباس، چنين آمده است: «بخت نصر، در خواب، بتى ديد كه سر آن از طلا، سينهاش از نقره، رانهايش از مس و ساقهايش، از سفال بود و ناگهان سنگى از آسمان به سر آن اصابت كرده و سر، سينه، رانها و ساقهاى آن شكست. وى، بسيار تعجب كرده و سحره و كاهنين را احضار نموده و تعبير آن خواب را از آنان پرسيد، اما ايشان درمانده شده و نتوانستند آن را تعبير نمايند. بخت نصر، سراغ دانيال(ع) رفته و از وى خواهان تعبير شد و او چنين گفت: سر آن بت، خود تو هستى، سينهاش، فرزند پس از تو است، رانها، ملك روم بوده و ساقها، ملك فارس مىباشد كه در آخر الزمان آمده و در آن ضعف و سستى پديد مىآيد و در آن هنگام، پيامبرى از عرب ظهور كرده و تمام بتها را در اين سرزمين، در هم خواهد شكست.» | ||
محقق، سعى نموده است تا عناوينى را براى برخى از روايات، ذكر كند كه برخى از آنها عبارتند از: نصيحت اعرابى، موعظه شدن عمر بن | محقق، سعى نموده است تا عناوينى را براى برخى از روايات، ذكر كند كه برخى از آنها عبارتند از: نصيحت اعرابى، موعظه شدن عمر بن عبدالعزيز توسط حسن بصرى، وصيت اعرابى به فرزند پيرامون توحيد، مدح مهدى توسط فردى اعرابى در زندان بغداد، دعاى اعرابى در باب كعبه، ابياتى از ابى الاسود، مدح خالد قسرى، ابياتى در مورد حكمت، علت احتجاب واليان، معاويه و سياست و... | ||
راويانى كه رواياتى از ايشان در كتاب ذكر شده است، عبارتند از: عيسى بن عمر بصرى ثقفى مقرى نحوى، اوس بن حجر بن عتاب، ابوعبيده معمر بن المثنى التيمى البصرى نحوى علامه، ابوبكر دريد ازدى، محمد بن سلام جُمَحى، ابوبشر احمد بن عيسى عكلى، محمد بن سعدان ساجى، ابوعبد الرحمن محمد بن ادريس شافعى قرشى، على بن | راويانى كه رواياتى از ايشان در كتاب ذكر شده است، عبارتند از: عيسى بن عمر بصرى ثقفى مقرى نحوى، اوس بن حجر بن عتاب، ابوعبيده معمر بن المثنى التيمى البصرى نحوى علامه، ابوبكر دريد ازدى، محمد بن سلام جُمَحى، ابوبشر احمد بن عيسى عكلى، محمد بن سعدان ساجى، ابوعبد الرحمن محمد بن ادريس شافعى قرشى، على بن عبدالعزيز، ابوعبيد قاسم بن سلام، ابوسعد ربعى، محمد بن يزيد بن حبيش، عبدالله بن مبارك، ابوعمر جرمى نحوى و... | ||
از جمله ويژگىهاى كتاب، عدم ترتيب و ارتباط خاص در موضوعات، مباحث و ساختار كلى آن و نيز عدم ارائه توضيح يا تشريح روايات، مىباشد. | از جمله ويژگىهاى كتاب، عدم ترتيب و ارتباط خاص در موضوعات، مباحث و ساختار كلى آن و نيز عدم ارائه توضيح يا تشريح روايات، مىباشد. |
ویرایش